فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۰۱ تا ۴٬۴۲۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
بحث زمان و مکان از جمله مباحث ریشه دار و سنتی در تاریخ فلسفه است که در طول تاریخ اندیشه بشر، ذهن فلاسفه را از دوران یونان باستان به خود مشغول کرده چنان که آراء و اقوال بسیاری در این باب ابراز کرده اند. فلاسفه اسلامی نیز به سهم خود و به تأثیر از فیلسوفان یونان باستان به ویژه ارسطو، نظراتی در این باره ارائه کرده اند. ارسطو بحث از مکان را در کتاب طبیعیاتو در نسبت با حرکت طبیعی، خلاء و زمان مطرح کرده است و در واقع، برخلاف افلاطون مفهومی طبیعی از مکان ارائه می کند. ارسطو تحلیل افلاطون از زمان و مکان را نمی پذیرد و می کوشد بنا به ساختار جسم، زمان و مکان را تحلیل کند. او مکان را سطح مماس جسم حاوی و محوی می داند و در حّد یک امر عرضی به آن بهاء می دهد و زمان را مقدار حرکت می داند. سهروردی گر چه در هستی شناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی خود بیشتر افلاطونی است، ولی از آنجا که می کوشد درک تمثیلی از طبیعت را کنار زند و تحلیل عقلانی را جایگزین آن سازد، در تحلیل زمان و مکان جانب ارسطو را می گیرد و همانند وی مکان را رابطه سطوح اجسام و زمان را مقدار حرکت می داند.
ملاصدرا و شناخت هستی؛ راهی نو در پاسخ به پرسش بنیادین هایدگر
حوزههای تخصصی:
فیلسوفان اسلامی، فلسفه را علم به وجود دانسته و پرسش محورین آن را پرسش از وجود معرفی می کنند. در این میان، صدرالمتالهین با نگاه ویژه ای به مسئله وجود نگریست و آن را بنیاد فلسفه خود قرار داد. اما این مسئله، در مغرب زمین روی به فراموشی نهاد و از صحنه فلسفه کنار رفت یا دست خوش تفسیرهای نادرست قرار گرفت و عملاً کارایی معرفتی خود را از دست داد. این پرسش، بار دیگر در سده اخیر توسط هایدگر، به عنوان بنیادی ترین پرسش فلسفی مطرح گردید. با بررسی آثار این دو فیلسوف، می توان دریافت که با وجود تفاوت های اساسی، هر دوی آنها با گذر از موجود به وجود؛ و همچنین با گذر از مفهوم وجود به حقیقت عینی وجود، راه خود را از فلسفههای رایج جدا کرده و مسیری نو پیموده اند. تمایز اساسی این دو دیدگاه را باید در این نکته جست وجو نمود که هایدگر معتقد است برخی از احکام مفهوم وجود، زمینه را برای پیش داوری فیلسوفان گذشته در باب شناخت وجود فراهم آورده و رهزن از پاسخ صحیح به پرسش هستی شده است. او بر این باور است که این مفهوم، راه به شناخت وجود نمی برد و تنها راه علم به وجود، واکاوی پدیدارشناسانه وجود است. اما ملاصدرا، در عین گذر از مفهوم وجود به حقیقت وجود، برای این مفهوم ارزش معرفتی قائل است و آن را روزنی برای علم به وجود تلقی می کند، و در عین حال، نقد های هایدگر به فیلسوفان گذشته، بر او وارد نیست.
علم و روش آن
واکاوی مبانی فلسفی غرب در هندسه معرفتی رضا داوری اردکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به موازات ظهور پست مدرنیسم در غرب و فروپاشی آرمان های مدرنیته و عصر روشنگری، متفکران ایرانی نیز در این خصوص نظریه پردازی کردند. یکی از این متفکران تأثیرگذار رضا داوری اردکانی است که با توشه گیری از آرای هایدگر و منابع اسلامی- شیعی به جنگ مدرنیته و تجدد می رود. او با پیروی از سنت پدیدارشناسی، غرب را به مثابه کل یکپارچه معرفی می کند و در این مسیر نقد خود را متوجه کسانی می بیند که حساب علم و تکنیک و ادب غرب را از قهر و سیاست استکباری جدا می کنند. محور نقد داوری نسبت به مدرنیته، انسان محوری یا اومانیسم است ودر ذیل چنین نقدی، شالوده دیگر بنیان های مدرنیته یعنی عقلانیت و علم را درهم می ریزد. داوری بر این نکته تأکید می ورزد که پست مدرنیسم نه دوران پس از مدرنیته بلکه مرحله پایانی و بحران آن است. به همین اعتبار، از نظر او تنها راه خلاصی از تفکر غربی و اومانیستی، تبری جستن از ایدئولوژی های غربی و وانهادن سوبژکتیویسم است. این جستار درپی این است اندیشه های رضا داوری درباره غرب را با نگاهی فلسفی، بازخوانی و واکاوی کند.
ابن¬رشد، فعل الهی و قاعدة الواحد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قاعدة «الواحد»، یکی از مهمترین قواعد فلسفی به شمار میآید، که البته میتوان بنیاد آن را نظریهای نوافلاطونی دانست. ابنرشد، در کتابهای مختلف خود به قاعدة «الواحد» و در پی آن، به تبیین نحوة فاعلیّت خداوند و «صدور» پرداخته است. در آثار او، به صراحت میتوان دو رویکرد کاملاً متفاوت به قاعدة الواحد را مشاهده کرد؛ چنانکه میتوان گفت دیدگاه او نسبت به این قاعده، در آثار اولیّهاش مدافعانه بوده اما در آثار نهاییاش منکرانه است. او، در آثاری مانند «تلخیص مابعدالطبیعه»، همانند فلاسفة مشائی مسلمان، به سلسلة ترتیبی عقول معتقد میباشد که بر اساس آن، فعل خداوند به صورت آفرینش نظام طولی عقول در عالم ظهور مییابد. با این حال، در آثاری مانند «تهافت التهافت» و «تفسیر مابعدالطبیعه»، او این قاعده را ردّ کرده و به صدور نظام طولی و ترتیبی عقول مفارق از مبدأ اوّل معتقد نیست.
گزاره های همیشه صادق نزد خونجی در منطق مرتبه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افضل الدین خونجی، برای نخستین بار در تاریخ منطق، در میان گزاره های حقیقیه و خارجیه، گزاره های همیشه صادق و گزاره های همیشه کاذب را یافته است. این گزاره ها پیش از این در منطق مرتبه اول صورت بندی شده و مورد بررسی قرار گرفته اند و نشان داده شده است که صدق همیشگی این گزاره ها نیازمند پیش فرض «وجود فرضی معدومات» است. در این مقاله، این گزاره ها را در منطق مرتبه دوم بررسی کرده و نشان داده ایم که در این منطق، نیازی به پیش فرض یادشده نیست و گزاره های همیشه صادق خونجی بدون هر گونه پیش فرضی در منطق مرتبه دوم به عنوان قضیه اثبات پذیرند. اما تحلیل این گزاره ها در منطق مرتبه دوم نیز کاستی های خود را دارد. برای نمونه، صورت بندی موجبه جزئیه در گزاره های خارجیة الطرفین بسیاری از گزاره های کاذب را صادق می سازد. این نشان می دهد که تحلیل این گزاره ها، چه در منطق مرتبه اول و چه در منطق مرتبه دوم، کاستی هایی دارد و نیازمند زدودن است.
برهان تغییر تدریجی علیه سازگار گرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تمثیل آکویناس و مقایسه آن با کلی مشکک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیشتر متالهانِ چه مسلمان چه مسیحی درپی یافتن راهی بوده اند که در طی آن فهمی هر چند ناقص از خداوند امکان پذیر باشد. فیلسوفان مسلمان محمولات تشکیکی را مطرح کرده اند و قدیس اکویناس برآن است که صفات به نحو تمثیل به خداوند اسناد داده می شود و این حد میانه ای است بین مشترک لفظی و معنوی. این مقاله با رجوع به منابع مختلف، دیدگاه توماس آکویناس درمورد تمثیل را شرح و سپس با دیدگاه رایج در فلسفه اسلامی مقایسه می کند و در پایان آن را مورد نقد و ارزیابی قرار می دهد. خواهیم دید که اصرار بر اندراج تمثیل ذیل مشترک لفظی مشکل را ناگشوده خواهد گذاشت و فهم صفات باز هم امکان ناپذیر خواهد ماند. اما قبول معنای واحد و اذعان به شدت و ضعف هم فرق چندانی میان تمثیل و حمل تشکیکی رایج در فلسفه اسلامی بر جای نخواهد گذاشت.
عقلانیت دینى
حوزههای تخصصی:
چکیده
یکى از مسائل مهم تاریخ بشرى، مسئله عقلگرایى و دینگرایى است. عدهاى به بهانه عقلگرایى به دین روى خوش نشان نداده و آن را در حاشیه زندگى قرار دادهاند عدهاى نیز به بهانه دیندارى و مصون ماندن از خطرات عقلگرایى به دستاوردهاى عقل بىمهرى نشان دادهاند.
گروهى نیز راه سوم را برگزیده، معتقد شدند که عقل و دین دو گوهر وزیناند که انسان به هر دو محتاج است.
این مقاله ضمن توضیح انواع عقل، به بیان ویژگىهاى دینى عقل کلى مىپردازد.
قاعده الواحد و قدرت مطلق خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از سویی حکما، قاعده «الواحد» (از یکی جز یکی صادر نگردد) را بدیهی میدانند و از سوی دیگر معتقداند خداوند یکتا، قادر مطلق است.
لازمه قدرت مطلق خداوند، صدور کثیر از خدای یکتاست، آیا این، با قاعده الواحد متعارض است؟ چگونه میتوان همزمان، قاعده الواحد و قدرت مطلق خداوند را پذیرفت؟
در این مسئله میگوییم:
در پذیرش این قاعده، وفاق حکیمان، عارفان و متکلمان ادعا شده است که اساسی نداشته، پشتوانه قاعده الواحد، سنخیت علّی و معلولی است. به مقتضای قاعده «سنخیت»، عقل نمیپذیرد از علت دارنده یک کمال، بیش از یک معلول پدید آید؛ اما اگر علتی، چند کمال داشته باشد، پیدایش چند معلول از آن محال نیست؛ ازاین رو، قاعده مزبور درباره خدا جاری نمیگردد؛ زیرا خداوند بسیط الوجود است و بسیط الوجود کلّ الاشیا؛ و صدور کثرات از او نافی قانون سنخیت نیست.
بنابراین، قاعده مزبور، تضادی با قدرت مطلق خداوند ندارد.
بررسی تأثیر اجرای برنامة «فلسفه برای کودکان» در پرورش خلاقیت دانش آموزان پسر پایة اول مقطع متوسطة منطقة 14 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر اجرای برنامه «آموزش فلسفه به کودکان» در پرورش خلاقیت دانش آموزان پسر پایه اول مقطع متوسطه منطقه 14 شهر تهران است. این پژوهش به روش نیمه تجربی و با بهره گیری از طرح تحقیق آزمون مقدماتی و نهایی با گروه شاهد انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را همه دانش آموزان پسر پایه اول مقطع متوسطة منطقه 14 شهر تهران در سال تحصیلی 1390 - 1391 تشکیل دادند که از بین آن ها 60 نفر نمونه با روش نمونه گیری چند مرحله ای خوشه ای انتخاب شدند (30 نفر گروه شاهد و30 نفر گروه تجربی). پس از برگزاری دوره آموزشی مورد نظر، به منظور جمع آوری داده ها، از آزمون خلاقیت عابدی و، به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون تی ـ استیودنت برای گروه های وابسته استفاده شد. یافته های این پژوهش، درمجموع، اعتبار و اعتماد پذیری برنامه فلسفه برای کودکان را در پرورش خلاقیت و چهار مؤلفه اصلی آن، یعنی سیالی و بسط و ابتکار و انعطاف پذیری، تأیید کرد.
عقلگرایی و تجربه گرایی از دیدگاه نظریه تکاملی شناخت
منبع:
کیان ۱۳۷۶ شماره ۳۹
حوزههای تخصصی:
آرمانِ آرمان شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله، نقد کتاب اخیراً منتشرشده آرمان شهر (بر اساس آرای مرتضی مطهری) است. این کتاب به بررسی و واکاوی و استخراج خطوط کلی مفهوم آرمان شهر در اندیشه شهید مطهری می پردازد. این مقاله می کوشد تا ابتدا به معرفی بسیار موجز این اثر بپردازد و سپس رویکردی انتقادی را در دو موضع دنبال کند: نخست بررسی انتقادی مواضعی که اساساً شایسته نقد دانسته می شوند؛ و دوم بررسی انتقادی مواضعی از کتاب آرمان شهر که اگرچه فی نفسه می توان آن ها را روا دانست اما مواضع بدیل متعددی در آثار و اندیشه شهید مطهری نیز در این باب قابل استخراج هستند و نویسنده محترم می توانست آن مواضع را هم در خوانش خود بیاورد، در حالی که چنین نکرده است. وجوه انتقادی عرضه شده در این مقاله را از زاویه ای دیگر نیز می توان تفکیک کرد؛ نخست، بررسی و گاهی نیز نقد خوانشی که نویسنده آرمان شهر از شهر آرمانی در آرای شهید مطهری ارائه داده است؛ و دوم خوانش خود شهید مطهری از برخی سویه های یک آرمان شهر، که عمدتاً مبتنی بر نصوص اسلامی شکل گرفته اند.