ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۴۱ تا ۱٬۹۶۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
۱۹۴۱.

تطور و خداباوری؛ طرح و بررسی دیدگاه الیوت سوبر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تطور طبیعت گرایی خداباوری داروینیسم الیوت سوبر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۶ تعداد دانلود : ۳۶۴
نظریه تطور، از بدو انتشار موجی از مخالفت های فلسفی و دینی را برانگیخت. تفسیر متعارف امروزین این نظریه نیز در چالش با خداباوری تلقی می گردد. طبیعی است که تلاش هایی از بدو پیدایش این نظریه تا به امروز در راستای نشان دادن سازگاری یا ناسازگاری دعاوی این نظریه با آموزه های دینی صورت گرفته است. الیوت سوبر، فیلسوف زیست شناسی برجسته معاصر، روایت بدیعی از نسبت تطور و خداباوری ارائه نموده است. او می کوشد با نشان دادن خصلت احتمالاتی نظریه تطور، سازگاری آن را با وجود عوامل پنهانِ تعین بخش (و از جمله خدا) نشان دهد و از سوی دیگر، نسبت ادعای هدایت نشده بودن جهش های زیستی را با خداباوری بررسی کند. دستاورد نهایی بررسی های او این است که نظریه تطور، نسبت به دعاوی خداباورانه خنثاست و بنابراین ضوابط طبیعت گرایی روش شناختی را رعایت می کند. در این مقاله، موضع سوبر تشریح شده و نهایتاً مورد ارزیابی قرار گرفته است. به نظر می رسد تصویری که او از هدایت نشده بودن تطور مبتنی بر شواهد تجربی ارائه می کند، ناتمام است و او به صورت نابجا از جهش های هدایت نشده به تطور هدایت نشده منتقل شده است.
۱۹۴۲.

تبیین عقلانیت دینی ونقد عقلانیت سکولاری با تأکید بر اندیشه صدراالمتآلهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقلانیت دینی سکولاریسم معنویت خدامحوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۵ تعداد دانلود : ۴۷۴
تبیین عقلانیت دینی با تأکید بر اندیشه صدراالمتآلهین ونقد عقلانیت سکولاری چکیده بحث عقلانیت، یکی از پیچیدهترین و مهمترین مباحث معرفتشناسی است. با توجه به بررسی تحلیلی- منطقی در حوزه دین وسکولاریسم وایضاح تفاوت ورابطه عقلانیت دراین دو حوزه که هدف این مقاله می باشد وبراساس مطالب بررسی شده به این نتیجه خواهیم رسید عقلانیت در سکولاریسم یک عقلانیت ابزاری است که با فطرت ، معنویت وعقلانیت عملی وارزشی در تضاد است که در زندگی روزمره بازتاب دیدگاهی صرفاً عملگرایانه و خودسرانه دارد وسکولاریسم با عقلانیت ابزاری و نفوذ در همه عرصههای زندگی اجتماعی بشر غربی، جهان اجتماعی او را شکل داده و سیاستگذاری کرده است. اما در اندیشه دینی، عقلانیت همراه فطرت سالم ،ملازم معنویت ،کنترل کننده، تعدیل کننده واصلاح کننده قدرت وسیاست است؛و با تأکید بر اصول و قواعد علمی دینی برای خردورزی به برخی اصول نظیر عقل، ایمان، قدسی بودن، حکمت، حریت، تهذیب واخلاق برگرفته از شریعت ؛نیازمند است. کلید واژه ها: عقلانیت دینی،سکولاریسم،انسان محوری،قدسی بودن،اخلاق،حکمت،حریت،فطرت،معنویت،خرد ورزی،خدامحوری،صدراالمتآلهین
۱۹۴۳.

نقش و اهمیت متافیزیک برای علم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: متافیزیک فلسفه علم متافیزیک علمی متافیزیک تحلیلی هستی شناسی واقع گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۸ تعداد دانلود : ۴۱۷
در مقاله حاضر ابتدا به بررسی دلایل مخالفت با متافیزیک می پردازیم. قصد داریم ضمن بررسی این دلایل به موضعی مناسب در قبال جایگاه و نقش و اهمیت متافیزیک برسیم. دیدگاه های مختلفی درباره مسئله قدیمی نسبت متافیزیک و علم وجود دارد. با کمک شواهد تاریخی استدلال می کنیم که تعامل متافیزیک و علم تعامل پیچیده ای است که تنها در پرتو رویکرد نقادانه قابل دفاع است. در این نگرش نقادانه هم باید به نقش و اهمیت متافیزیک در علم توجه داشت و هم در خصوص انتظارات خود از آن تواضع معرفتی داشت.
۱۹۴۴.

چگونگی مواجهه هایدگر با هنر مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هایدگر زیبا شناسی (استتیک) هنر بزرگ هنر مدرن سکنیگزیدن ریلکه سزان کله هولدرلین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۶ تعداد دانلود : ۳۰۴
محور تحلیل های هایدگر از هنر در کتاب سرآغاز اثر هنری، هنر بزرگ است که شأنی غیراستتیکی دارد و محل رخداد حقیقت وجود است. در این کتاب، هنر مدرن نمایان گر غلبه تلقی استتیکی از هنر و دارای شأنی نیست انگارانه به حساب می آید که درنهایت، به مرگ هنر بزرگ منجر می شود.دیدگاه هایدگر پس از آشنایی با آثار برخی از هنرمندان مدرن، به ویژه نقاشی های سزان و کله و نیز شعر ریلکه و همچنین تحت تأثیر اشعار هولدرلین، تغییر کرد و موجب شد او از منظری نو به هنر مدرن بنگرد و آن را تحلیل کند. درنهایت، هایدگر به این نتیجه می رسد که برخی از آثار هنری مدرن این قابلیت را دارد که بتواند امکان سکنی گزیدن آدمی را در قرب وجود فراهم کند و برای بی خانمانی انسان معاصر چاره ای بجوید؛ پس می توان برخی از این آثار را در زمره هنر بزرگ به حساب آورد.مقاله حاضر بر آن است که چگونگی مواجهه هایدگر را با آثار برخی از هنرمندان مدرن چون ریلکه، سزان و کله بررسی کند و پیامدهای ناشی از این مواجهه را در تغییر نگاه وی به هنر در دوران مدرن، آشکار سازد و نشان دهد این چرخش در اندیشه هایدگر موجب شد وی بپذیرد که هنر مدرن نیز قابلیت و توان ایفای نقش و کارکرد هنر بزرگ را در آشکارگی حقیقت دارد.
۱۹۴۵.

تحلیل معنای تأمل و نقش آن در مراحل سه گانه فلسفه هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هوسرل تأمل طبیعی - روان شناختی تأمل پدیدارشناختی تأمل ناتمام معانی سه گانه اگو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۱ تعداد دانلود : ۲۸۳
آنچه امروز به نام پدیدارشناسی هوسرل می شناسیم، حاصل تلاش روشمند وی برای فهم ساختار آگاهی و دادگی اشیاء در این ساختار است. یکی از مهم ترین ارکان این روش، آن چیزی است که هوسرل از آن با نام «تأمل پدیدارشناختی» یاد کرده و آن را در مقابل تأمل طبیعی- روان شناختی قرار می دهد. از نظر هوسرل، تأمل یکی از بنیادی ترین افعال آگاهی است که آنچه را از پیش به صورت تلویحی و ضمنی داده شده، به نحوی صریح و مضمون ساز فراچنگ می آورد؛ لذا در هر تأملی نوعی گذار از آگاهی پیشاتأملی به آگاهی تأملی دیده می شود. در فلسفه هوسرل متناسب با مراحل سه گانه تحول فکری وی، با سه گونه تأمل مواجه ایم که عبارت اند از: «تأمل طبیعی-روان شناختی»، «تأمل پدیدارشناختی» و در نهایت، آنچه ما آن را در این مقاله، «تأمل مطلق» یا «تأمل ناتمام» می نامیم. از نظر هوسرل هر تأمل، واجد دو جنبه متضایف است: الف) متعلق تأمل؛ ب) عامل (سوبژه تأمل)؛ لذا هر تأملی همراه با نوعی خودآگاهی یا به تعبیر هوسرل، «خودروشن سازی» است؛ بنابراین، متناظر با انواع سه گانه تأمل در فلسفه وی، ما با سه معنا از «خود» یا «اگو» مواجه می شویم. در مقاله حاضر ضمن تبیین معنای تأمل در مراحل سه گانه فلسفه هوسرل، نقش بنیادین آن در هریک از مراحل سه گانه تفکر وی بررسی شده و نشان داده شده است که چگونه تغییر در ابژه تأمل در هریک از این مراحل به درک عمیق تر و بنیادی تری از سوبژه منجر شده است.
۱۹۴۶.

نقدی بر برهان خفای الهی مبتنی بر پدیدارشناسی معنویتِ شیعی از منظر هانری کُربن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختفای الهی پدیدارشناسی کربن تجلی خیال عشق لاادری گری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۶ تعداد دانلود : ۶۷۶
اختفای الهی از نظر جان شلنبرگ معنای خاصی دارد و ناظر به کمبود شواهدِ تجربی در تأیید وجود خداوند است. از نظر او وجود ناباورانِ منطقی یا لاادری گرایان بهترین شاهد بر این ادعا محسوب می شود. شلنبرگ بر این اساس اختفا را نقیضِ عشقِ مطلق الهی و در نهایت شاهدی بر نبود خداوند می داند. اما مفاهیم لاادری گری و عشق به عنوان دو نقطه ثقل این برهان در نظام الهیاتی هانری کربن دارای معانی متفاوتی است. توجه به این معانی و ارائه یک صورتبندی تحلیلی از آن، شاید سنگ بنایی برای تبیین اختفای الهی از منظری متفاوت و بدیع باشد و نقدی بر برهان اختفای الهی قلمداد شود. از نظر کُربن اِشکال خداباوری عقلی تقلیل قوای ادراکی به دو قوّه حس و عقل، در کنار بی اعتنایی به نقشِ شناختی قوّه خیال و حذف جهان واسطِ مثال از مراتب عالم است که این مسئله سبب شده است که بشر در فهم غیبِ (باطن) عالم - در اینجا خداوند- دچار لاادری گری شود. راه حل بدیع کربن برای غلبه بر این بحران معرفتی، احیای جایگاه شناختی قوّه خیال و عالم متناظر با آن بود. در این نوشتار تلاش می شود که از طریق معرفی اندیشه تجلی عرفای اسلامی در آثار کربن، مسیر بدیعی در شناخت خداوند ترسیم و از این طریق در کفایت تلاش های لاادری گرایان تشکیک شود.
۱۹۴۷.

فلسفه اخلاق زردشتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه اخلاق زردشتی فلسفه اخلاق پارسی پیامدگرایی فراگیر فایده گرایی لذت گرا سرمایه گرایی اوستا دین کرد اَشَه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۵ تعداد دانلود : ۱۳۰۶
این مقاله، «پژوهشی میان رشته ای» در «فلسفه اخلاق» و «فرهنگ و زبان های ایران باستان» است که با رویکردی نوین «فلسفه اخلاق زردشتی» را تشریح می کند. این مقاله «فلسفه اخلاق زردشتی» را گونه ای از «پیامدگراییِ فراگیرِ فایده گرا و لذت گرا» می داند که برپایه «هستی شناسی، مابعدالطبیعه و الهیات زردشتی» بنا نهاده شده است. تضاد بنیادین میان «نیک» و «بد»، «لذت» و «درد» و «نیروهای زندگی» و «نیروهای مرگ» در «فلسفه اخلاق زردشتی»، مبتنی بر تضاد بنیادین میان «خیر» و «شر»، «اهورا مزدا» و «اهریمن» و سپنته مینو و انگره مینو در اوستا است. متون اخلاقی پهلوی، مانند دین کرد ششم، نیز بر این نکته تأکید می کنند که تن را باید در رامش و خوشی داشت و از درد و رنج پرهیز کرد و کار نیک کردن برای کسی که درد را در تن راه دهد دشوار است. این مقاله نشان می دهد، سال ها پیش از «چرخش زبانی» و «تغییر بزرگ در افکار عمومی نسبت به زندگی، سازندگی و نوآوری» که در سده های هفدهم و هجدهم در شمال غرب اروپا رخ داد و به «انقلاب صنعتی» و سپس «رشد اقتصادی در جهان مدرن» انجامید، بنیان های اصلی «سرمایه گرایی» در «فلسفه اخلاق زردشتی» وجود داشتند.
۱۹۴۸.

تصور علامه طباطبایی از ذات خدا؛ عارفانه یا فیلسوفانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذات خدا تصور عارفانه فیلسوفانه لابشرط مقسمی علامه طباطبایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۲ تعداد دانلود : ۲۷۹
اندیشه و گفتگو درباره خدا، جزء موضوعاتی است که از ابتدای تأملات بشری جایگاه ممتازی داشته است. بسیاری از مسائلی که در مورد خداوند مطرح می شود متوقف بر چگونگی تصور خداست. تصور فلاسفه از خدای متعال با تصور عرفا نسبت به خدا متفاوت است. در نگاه فیلسوفانی که قائل به کثرات متباین هستند، ذات حق تعالی حقیقت بشرط لا است و در نگاه فیلسوفانی که قائل به وحدت تشکیکی وجود هستند، خدای سبحان حقیقت لابشرط قسمی است. در حالی که در نگاه عارفان ذات خدای سبحان حقیقت لابشرط مقسمی، مطلق از حد، و بریئ از هر گونه قید حتی قید اطلاق است. خدای تصور شده نزد آن فیلسوفان تنها تعینی از تعینات حقیقت مطلقه حق تعالی و مقید به قید اطلاق است. سوال پژوهش این است که رویکرد علامه طباطبایی نسبت به خدا رویکردی عرفانی یا فلسفی؟ یا یکی را دقیق و دیگری را دقیق تر می داند؟ در این پژوهش روشن می شود که ایشان با عبور از «تشکیک در وجود» به «تشکیک در مظاهر» نه تنها رویکرد عرفانی دارند بلکه رویکرد عرفانی را دقیق تر از رویکرد فیلسوفانه می بیند.
۱۹۴۹.

بررسی شناخت گرایی اخلاقی محقق طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: محقق طوسی فلسفه اخلاق معرفت شناسی اخلاق شناخت گراییِ اخلاقی مطلق گرایی اخلاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۹ تعداد دانلود : ۲۱۹
شناخت گرایی اخلاقی یکی از مباحث فلسفه اخلاق و معرفت شناسی اخلاق محسوب می شود و محقق طوسی در زمره شناخت گرایان اخلاقی قرار می گیرد؛ زیرا وی اولاً به راه های گوناگون شناخت واقعیت هم چون عقل، شهرت، تجربه و وحی و الهام اشاره دارد؛ ثانیاً به حدوسط به عنوان معیار شناخت پرداخته است؛ ثالثاً برهان پذیری جملات اخلاقی عقلانی را می پذیرد و رابعاً به مطلق گرایی اخلاقی پای بند است؛ با توجه به شناخت گرا بودن محقق طوسی و این که تمام شناخت گرایان اخلاقی، وحدت گرای اخلاقی محسوب می شوند، محقق طوسی نیز در زمره وحدت گرایان اخلاقی قرار می گیرد. اما به نظر می رسد محقق طوسی در تبیین برهان پذیری جملات اخلاقی، رابطه حقیقی میان اعطای نعم الهی و وجوب شکر را برهانی نکرده است و با ادعایی به نتیجه رسیده است که می توان این رابطه را نتیجه رابطه علّی معلولی قلمداد کرد که میان فعل اخلاقی و نتیجه آن وجود دارد، یعنی هر فعل اخلاقی مانند شکرگزاری سبب سعادت بخشی و به کمال رسیدن انسان می شود و این وجوب شکرگزاری خدا مبین رابطه علی و معلولی میان شکر خدا و سعادت حاصل از آن برای شکرگزار خواهد بود؛ پس اگر پرسیده شود چرا شکر مُنعِم واجب است، پاسخ داده می شود برای کسب سعادت و کمال، این شکرگزاری واجب است.
۱۹۵۰.

همه گیری، قرنطینه و قدرت سیاسی پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: همه گیری قرنطینه میاسما طاعون مراقبت فوکو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۳ تعداد دانلود : ۶۴۸
شیوع بیماری کووید 19 در اوایل سال 2020 که بسرعت به همه گیری جهانی تبدیل شد مناسبات گوناگون بشری را بشدت تغییر داد. بکارگیری تکنیک قرنطینه برای جلوگیری از شیوع این بیماری، مناقشات فراوانی را در حوزه های بهداشت عمومی و کنترل اجتماعی مطرح کرد. لازمه وقوف بر این تغییرات گسترده و مناقشات حاصل از آن، شناخت تاریخ همه گیری و تاثیرات آن در حوزه سلامت و بهداشت عمومی و تبعات آن در تغییر الگوی سیاسی و کنترل اجتماعی است. در این مقاله می کوشیم ابتدا بطور اجمال تاریخی از تطور مفهوم همه گیری از یونان تا قرون وسطی را بیان کنیم و نشان می دهیم که شیوه غالب برای کنترل همه گیری ها تکنیک جداسازی بود. سپس نشان می دهیم که چگونه در قرن چهاردهم با گسترش همه گیری طاعون و تاثیر آن بر کاهش جمعیت و به خطر افتادن بقای حکومت های اروپایی؛ تکنیک قرنطینه برای مهار و کنترل همه گیری ها ابداع شد. نهایتا در قرن هیجدهم و نوزدهم سلامت ، بهداشت عمومی، جمعیت و کنترل آن خود ابژه جدیدی برای پیدایش دانش های جدیدی همچون آمار و کنترل اجتماعی شدند. در واقع پزشکی شهری در قرن هیجدهم ادامه و توسعه نهاد پزشکی-سیاسی قرنطینه در اواخر قرون وسطی بود که متضمن مطالعه مکان هایی بود که پدیده های همه گیری را تکثیر می کردند وگسترش می دادند. به عبارت دیگر برنامه بهداشت عمومی به عنوان رژیمی از سلامت برای جمعیت مطرح شد که مستلزم دخالت ها و کنترل های پزشکی اقتدارگرا شد.
۱۹۵۱.

تأملی بر امکان عام از دیدگاه زین الدین کشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زین الدین کشی حدائق الحقائق منطق امکان عام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۸ تعداد دانلود : ۵۹۴
منطق دانان متقدم و متأخر همگی در اندراج واژه امکان ذیل بحث قضایای موجهه در منطق و بحث مواد ثلاث در فلسفه، اتفاق نظر دارند؛ اما از سوی دیگر مغایرتهائی در شرح و تفصیل اصطلاح امکان عام نزد منطق دانان دیده می شود. یکی از شاخص ترین اختلافها، دیدگاه زین الدین کشی است. وی به عنوان یکی از بزرگترین شاگردان فخر رازی، در کتاب خود "حدائق الحقائق"، مدعی است که فیلسوفان پیش از وی، ازسویی امکان عام را به سلب ضرورت یکی از طرفین وجود و عدم تعریف کرده اند، درحالیکه بر سلب ضرورت از جانب مخالف قضیه نیز توافق داشته اند. در این مقاله، تلاش ما بر این است تا با نگاهی بر آراء حکما و منطق دانان درباره اصطلاح امکان، به طور ویژه، تأملی بر امکان عام از دیدگاه زین الدین کشی داشته باشیم و اذعان کنیم که ادعای مورد تأمل وی متأثر از تعاریف دوگانه فخر رازی در کتاب "الملخص" و "شرح اشارات" است.
۱۹۵۲.

برهان ماده و صورت بر اتحاد عاقل و معقول و واکاوی شبهه تمثیل و مصادره(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکیم سبزواری اتحاد عاقل و معقول ماده و صورت تمثیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۴ تعداد دانلود : ۲۳۰
حکیم سبزواری در فضای حکمت متعالیه و با مبانی مسلّم متعالی و گذر از چارچوب مماشات با مبانی فلاسفه پیشین، به اقامه براهین ی در اثبات اتحاد عقل و عاقل همت گماشته است. برخی مبادی و مواد این براهین به ظاهر، نه محتوا، همان مبادی و مواد حکمای پیشین است. یکی از عوامل وقوع در شبهات برای برخی نوپژوهان غفلت از همین مطلب است. از جمله براهین حکیم سبزواری بر اتحاد عاقل و معقول برهان «ماده و صورت» است که وی در اقامه آن، از یک سو به مبادی هستی شناختی ماده و صورت و نفس نظر دارد و از دیگر سو، نگره علم النفس صدرایی را زیربنای تتمیم این برهان قرار داده است. مقاله ای در جهت مخدوش نمایی همه ادله حکیم سبزواری اتهاماتی را به نگارش سپرده و حکیم را متهم به «خلط فاحش» در تشخیص مطالب ابتدایی فلسفه نموده است. در این راستا در مردودنمائی برهان ماده و صورت، به دو اتهام عمده روی آورده است. از سویی حکیم را به کاربرد قیاس تمثیلی به جای قیاس برهانی متهم کرده و از دیگر سو به ایراد مصادره به مطلوب محکوم پنداشته است. واکاوی نشان می دهد این برهان بر اتحاد تام است و آن مقاله هم در مقام گزارش دچار تحریف شده، هم در مقام داوری به اتخاذ مواضع غیرمنطقی منحرف گشته است.
۱۹۵۳.

دکارت، شکِّ متافیزیکی و بنیادگذاریِ روش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دکارت شک متافیزیکی شک روشی روش اهریمن فریب کار استدلال رژیا من روانشناختی منِ متافیزیکی پیوند ضروری وجود و عقل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۰ تعداد دانلود : ۳۸۹
شکّ روشیِ دکارت را هم آنان نقد می کنند که یک سره با شکّ میانه ای ندارند، هم دیگرانی که آن را برای آغازِ اندیشیدنِ روش مند، نابسنده می دانند. بااین حال، دست آوردهای شکّ روشیِ او در فلسفه های پس از وی، جذب شده و همواره درکار است. هدف این مقاله آن است تا نشان دهد که دکارت چگونه در راهِ پاسخ به پرسشی ناگزیر، از بنیادِ متافیزیکیِ روشِ علمی َش، توانست با به کاربستنِ شکِّ روشی به سانِ بسط گامِ نخست از همین روش، به مهم ترین کشفِ متافیزیکیِ خویش یعنی کشفِ پیوندِ ضروریِ وجود و عقل در این همانیِ «من» دست یابد. ازین رو، پس از طرحِ بنیادهای روش ریاضی کلّی و روشن ساختنِ ضرورتِ درونیِ طرحِ شکِّ روشی درنسبت با استوارساختنِ این بنیادها، با تمرکز بر گام سوم از شکّ روشی شکّ متافیزیکی گذارِ دکارت از سطح روان شناختیِ روش به سطحِ متافیزیکیِ آن صورت بندی می شود. روشن خواهد شد که شکِّ متافیزیکی به همراه ایده ی اهریمن فریب کار، گره گاهی است برای پیوندِ روشِ علمی و متافیزیک دکارتی؛ پلی برای گذر از «منِ» روان شناختی به «منِ» متافیزیکی؛ آستانه ای برای کشفِ پیوندِ ضروریِ وجود و عقل در این همانیِ «منِ» متافیزیکی؛ گذرگاهی برای کنارگذاشتنِ معیارِ شکّ ناپذیری برای حقیقت ازراهِ به کاربستنِ دوباره ی آن برخودش ودرنتیجه کشفِ معیارِ عقلانیِ وضوح و تمایز.
۱۹۵۴.

مفهوم پیدایش در فلسفه ارسطو و اهمیت تبیین آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنسیس پیدایش به وجود آمدن گردیدن تغییر یافتن شدن خلق شدن آفریده شدن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۸ تعداد دانلود : ۲۷۷
در این نوشتار، مفهوم پیدایش (Genesis) در نوشته های ارسطو هم به لحاظ لغوی و اصطلاحی و هم به لحاظ فهم ارسطویی آن تبیین و بررسی شده و اهمیت تمایز آن با فهم وحیانی و ادیان ابراهیمی مورد توجه قرار گرفته است. با تبیین این مفهوم، اهمیت اصطلاحات و مفاهیمی همچون به وجود آمدن و پدید آمدن نیز بیشتر آشکار می شود و این پرسش مطرح می گردد که مطابق با فهم ارسطویی و یونانی، مفهوم به وجود آمدن که در زبان های مختلف نقش مهمی ایفا می کند، چه معنایی می تواند داشته باشد و آیا این مفهوم به تفکر ادیان وحیانی و بحث خلقت نزدیک تر نیست؟ لذا در این مقاله، اصطلاح پیدایش را در سه کتاب مهم ارسطو یعنی فیزیک، متافیزیک و رساله کون و فساد پی گرفته و تحلیل و بررسی کرده ایم تا تبیین بهتری نسبت به تمایز این مفهوم با فهم دینی عرفی مفاهیمی همچون به وجود آمدن و خلق شدن داشته باشیم. با دقت در نوشته های ارسطو در این باب درمی یابیم که هرچند ارسطو با تصور هیولای اولی به مفهوم خلقت از عدم ادیان وحیانی نزدیک شده است، اما این اختلاف فکری در باب مفهوم پیدایش میان تفکر ارسطویی و فلسفی با تفکر دینی همچنان برقرار است.
۱۹۵۵.

تبیین، تحلیل و سنجش صورت نوعی در فلسفه ابن سینا و سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابن سینا سهروردی صورت صورت نوعی جوهر و عرض

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۳ تعداد دانلود : ۲۲۹
صورت نوعی چیست؟ و آیا آن جوهر است یا عرض؟ یکی از پرسش های اساسی فلسفه های باستان و اسلامی است و پاسخ به آن، یکی از مهم ترین و اولین دغدغه های فیلسوفان بوده و هست. در میان فیلسوفان دیدگاه ابن سینا (به پیروی از ارسطو) و سهروردی جالب تر از دیگر فیلسوفان  است. ابن سینا صورت نوعی و جوهر بودن آن و کارسازی آن در جوهر و بی نیازی جوهر به عرض و نیازمندی عرض به جوهر را پذیرفته و با چند استدلال سخن خود را مدلل کرده است. در برابر سهروردی دیدگاه ارسطویی - ابن سینایی را به چالش می کشد و کنار می گذارد و شناختی نو از جهان خارج ارائه می کند. در این مقاله، این دو دیدگاه با روشی تحلیلی و با هدف شناخت درست واقعیت، تبیین، تحلیل و ارزیابی شده است.
۱۹۵۶.

فلسفه میان فرهنگی از دیدگاه رام ادهرمال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه فلسفه میان فرهنگی رام ادهرمال فلسفه تطبیقی نگرش میان فرهنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۷ تعداد دانلود : ۳۱۶
مسئله این پژوهش، بررسی چیستی فلسفه میان فرهنگی با رویکردی توصیفی-تحلیلی از دیدگاه رام ادهرمال است که با پیشینه ای هندی به غرب سفر کرده و انجمن فلسفه میان فرهنگی را در آلمان تاسیس کرده است.وی با اتکا بر مبانی ای نظیر نسبت فلسفه و فرهنگ،دیگری فرهنگی، هم پوشانی ها، حقیقت، کثرت گرایی و تساهل، به بسط فلسفه میان فرهنگی با خوانشی شرقی پرداخته است که البتّه در عین آن که بر آمده از یک دارمای هندی به عنوان یک حقیقت و اسامی مختلف است؛ اما به فراروی از مکانمندی خود پرداخته است و کوشیده تا با نقد مرکزیت گرایی اروپایی و قوم گرایانه معکوس شرقی، از فلسفه سفیدی سخن گوید که ذاتاً فاقد رنگ و زبان و نژاد خاصی است و به تعداد فرهنگ های مختلف، ریشه های متنوّعی دارد که در هرمنوتیک چهار وجهی بین اروپائیان و غیر اروپائیان به تصویر کشیده می شود. بدین سان،فلسفه میان فرهنگی یک نگرش یا تعهّد اخلاقی است و منجر به یک سبک زندگی نیز می شود. روش او با تکیه بر منطق چند ارزشی جینیزمی، هرمنوتیک تناسبی و پدیدار شناسانه است که بر اساس ساختارهای مشترک و هم پوشان فرهنگها به تمایزات آنها نیز می پردازد و با طرح فلسفه رهایی بخش، به سمت یک گفتمان چند صدایی در جهان و بدون خود مطلق پنداری حرکت می کند و می کوشد تا با به بازخوانی فلسفه هندی در گفتمان جهانی بپردازد و همچنین، یک جامعه و جهان میان فرهنگی با وحدت بدون همسانی را جستجو می کند.
۱۹۵۷.

تأملی بر مبانی علم شناسیِ سهروردی و ظرفیت سنجی آن در ارائه الگوی آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش نور مبانی اشراقی سهروردی شهود علم اشتدادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۱ تعداد دانلود : ۲۶۴
این نوشتار در پی واکاوی مبانی حکمت اشراق در ارائه تعریف نوینی از علم و ترسیم الگویی آموزشی بر آن اساس است. با تأملی در مبانی نورشناسی اشراقی، معرفت شناسی، انسان شناسی و روش شناسی سهروردی این مطلب متبادر می شود که مراتب نور، مراتب ادراک و مراتب نفس انسانی کاملاً متناظر هستند و انسان با ارتقای درجات نوری خود با دستورالعمل های خاص، به لحاظ ادراکی نیز مترقی می شود. از این رو می توان تعریف نوینی از علم ارائه کرد که اعتبار آن به طور کلی با دیگر نظریه های حوزه معرفت متفاوت است. از نظر سهروردی «شهود» به عنوان پشتوانه ای عظیم برای فهم درجات عمیق حقیقت تلقی می شود که نیل به آن از طریق عالم خیال و ارتقای ساحت نورانیت انسان میسور است. نوشتار حاضر بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی مبانی و مختصات این نوع از علم شناسی در حکمت اشراق -که می توان آن را علم اشتدادی نامید- بپردازد و از این رهگذر، نتایج آموزشی آن را تبیین کند. مطابق نتایج این جستار «تکامل تدریجی مراتب ادراک» و به تبع آن «رسمیت فهم های مختلف از حقیقت واحد» به گونه ای که منجر به شکاکیت و نسبیت محض نشود، دو نتیجه اساسی نظریه علم اشتدادی خوانده می شود که تحقق آن منوط بر پیاده سازی تعریف و ابعاد نظریه علم اشتدادی و اتخاذ راهکارهای متناسب در سیستم آموزشی است؛ از این رو به نظر می رسد ظرفیت وسیع حکمت اشراق در استنباط ابعاد مختلف آموزش و بهبود اجزای سیستم آموزشی نظیر اصول، نتایج و راهکارهای تعلیم، غیر قابل انکار باشد.
۱۹۵۸.

بررسی و نقد خوانش انتقادی پوپر از معرفت شناسی کانت(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: کانت پوپر نظریه معرفت خوانش انتقادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۷ تعداد دانلود : ۴۷۳
پوپر در عین حال که فلسفه کانت را نقطه آغاز فلسفه خویش قرار داده و نظریه ای در باب معرفت مطرح کرده که شبیه معرفت شناسی کانتی است، خوانشی انتقادی از نظریه معرفت وی دارد. با این حال به نظر می رسد وی از جهات مختلفی در خصوص فلسفه کانت دچار سوء برداشت شده است. از نظر پوپر خطای بنیادین کانت این بود که تصور می کرد علم اپیستمه است یا معرفت متضمن حقیقت است. اما بر خلاف تصور پوپر، کانت معرفت تجربی را اپیستمه نمی داند و در نظر وی معرفت تجربی مفید یقین نیست. خطای اصلی پوپر این است که تمایز مهم کانت بین معرفت استعلایی و معرفت تجربی را نادیده انگاشته است. معرفتی که برای کانت قطعی و ضروری است، معرفت تجربی نیست، بلکه معرفت استعلایی است که معرفت جهان نیست، بلکه شرایط امکان معرفت تجربی را فراهم می کند. در این مقاله ضمن مقایسه معرفت شناسی کانت و پوپر، خوانش انتقادی پوپر از نظریه معرفت کانت مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته، نشان داده خواهد شد برخی از دیدگاه هایی که پوپر در نظریه معرفت کانت رد می کند، به این دلیل است که به درستی آ نها را درک نکرده است.
۱۹۵۹.

نظریه های مختلف شیء و تاثیر آن ها در تبیین آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اشیاء حساسیت درون فکنی سوبژکتیویته حوزه - خود - بودن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۳ تعداد دانلود : ۳۳۷
در پدیدارشناسیِ هوسرل بیش از آنکه از جهتِ موضوعیّت داشتن در آگاهی به سوژه نگریسته شود، به آن به صورت یک اصلِ مسلّم یا شهود نگریسته شده، و این نکته مغفول مانده است که سوژه خودش به عنوانِ محتوای شناختِ ما چه جایگاهی دارد؛ آیا ما خود را صاحبِ سوژه می دانیم؟ یا خودمان را سوژه ای می دانیم که مقابل نهادِ ابژه است؟ این دو ایده هایی گمراه کننده اند! ما نه سوژه ایم و نه صاحب آن؛ ما یک عنصرِ میانِ مفاهیم را برگزیده ایم و بر آن نامِ سوژه نهاده ایم، این امری تصادفی نیست بلکه تنها جدا کردنِ یک «مجموعه ی ارجاع» از دیگر «ارجاع» ها است که ما آن را به درونِ خویش می کشیم؛ دال هایِ محض بی آنکه «چیزی» یا «حتی» مفهومی، مدلول آن ها باشند و به لحاظِ محتوا به تنهایی التفاتِ تهی اند، صرفِ حساسیتِ ما را به کار می اندازد بی آنکه چیزی ارائه کنند. در این مقاله ما جهت نگرش مان را تغییر می دهیم، یعنی از اولویت سوژه، به سوی عاملیت شیء در آگاهی به مثابه حوزه مالکیت، میان ما و دیگر اشیاء و یا دیگر اذهان تغییر جهت می دهیم.
۱۹۶۰.

ابتنای مفاهیم یا تصورات بر زیرساخت های حضوری (بررسی و ارزیابی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مفاهیم بدیهی مفاهیم نظری نظریه ارجاع یافته های حسی خطاپذیری احساس علم حصولی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۴ تعداد دانلود : ۲۶۷
از پایه ای ترین مباحث دانش معرفت شناسی، بحث های ناظر به تصورات و مفاهیم است. در این نوشتار در پی پژوهش درباره این مسئله ایم که چگونه به مفاهیم، خواه جزئی و خواه کلی، دست می یابیم؟ و این مشغله اصلی نوشتار کنونی است.بر پایه دیدگاه برگزیده، مفاهیم نظری از مفاهیم بدیهی برگرفته می شوند، ولی همه مفاهیم بدیهی از علوم حضوری. در بخش نخست این مدعا، یعنی برگرفتن مفاهیم نظری از مفاهیم بدیهی، اختلاف نظری درخور توجه دیده نمی شود؛ هرچند بخش دوم آن این گونه نیست و نظریه های بسیاری در این بحث ارائه شده است. به هرروی، پس از تبیین نظریه برگزیده و نیز بیان شمار یا گستره مفاهیم بدیهی با این پرسش بنیادین روبه رو می شویم که مفاهیم بدیهی چگونه از علوم حضوری برگرفته می شوند؟ پس از دستیابی به راه حل درست مسئله بنیادی این نوشتار، چگونگی دستیابی به مفاهیم بدیهی از راه علم حضوری در پایان مهم ترین مشکلات فراروی آن را بررسی و ارزیابی می کنیم.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان