محمدرضا لایقی

محمدرضا لایقی

مدرک تحصیلی: دانشجوی دکتری فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه قم

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

بررسی انتقادی مفهوم «قطبیت» و سنجش آن با آموزه «نیابت» در امامیه با تأکید بر طریقت نعمت اللهی گنابادی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: نیابت نعمت اللهیه امامیه ملاسلطان گنابادی قطبیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۲۹
ادعای ارتباط با حضرت مهدی (عج) و وکالت از جانب ایشان، یکی از پررونق ترین عنوان ها میان مدعیان دروغین است. شیخ طوسی درکتاب الغیبه ، مصادیقی از مدعیان را نام می برد و به محمد بن نصیر نمیری، احمد بن هلال کرخی، محمد بن علی بن بلال، حسین بن منصور حلاج، شلمغانی و ابودلف کاتب اشاره می کند. در چند سده اخیر نیز افرادی با استفاده از عنوان های هادی امت، وکیل امام، ولی میانی، رکن رابع و یا واسطه فیض، جایگاه نیابت خاص را برای خود ادعا کرده اند. صوفیان نیز با طرح اندیشه انسان کامل و باور به قطب، به فردی محوری و انسانی الهی معتقد شدند که در هر زمان واسطه میان خداوند و بندگان اوست و واسطه فیض خداوند بر زمین است. محمد گنابادی (بیچاره) ملقب به ملاسلطان گنابادی یکی از مهم ترین صوفی معاصر نعمت اللهی است که در آثار پرشمار خود به این مسئله پرداخته است. وی در تبیینی که برای توجیه جایگاه قطب صوفی کنار امام شیعی ارائه می دهد، آنان را نایبان امامان در نشر طریقت معرفی کرده که لازم است «بیعت خاصه ولویه» با آنان صورت گیرد. در این مقاله برآنیم با رویکردی توصیفی - تحلیلی و انتقادی، افزون بر ارائه تصویری روشن از جایگاه قطب در اندیشه صوفیان نعمت اللهی معاصر، آن را با آموزه نیابت در اندیشه امامیه بسنجیم و نقدهای وارد بر آن را بیان کنیم. نتایج به دست آمده از این بحث چنین است که در میان صوفیان شیعی، به ویژه گنابادیه، عنوان قطب، هم رده با جایگاه نیابت خاص نزد امامیه است.
۲.

تأثیر هویت وجودی ادراک در اشتداد وجودی نفس و رهیافت فلسفی آن در خلاقیت هنری با تأکید بر دیدگاه صدر المتألهین

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادراک اشتداد وجودی نفس خلاقیت هنرمند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۹
چیستی ادراکِ انسان یکی از مهم ترین مسائل فلسفی از دیرباز تا کنون بوده است. فیلسوفان ادراک را عبارت از حضور دانسته و به بحث از هویت آن پرداخته اند. در نگاهِ صدرا ادراک هویتی وجودی دارد. هر ادراک روشنایی ای است که وجودِ معلوم در نفس ناطقه انسانی رقم می زند. این فرایند وجودی بر گستره نفس انسانی و در نتیجه بر اشتداد وجودی آن می افزاید. از سوی دیگر بر پایه قاعده ای فلسفی، هر مقدار شدّتِ تحقّق یک وجود بیشتر باشد، اثرگذاری آن بیشتر و اثرپذیری اش کمتر خواهد بود. بر اساس این دو داده فلسفی، می توان چنین استنباط کرد که هنرمند برای رشد خلاقیت هنری خود، لازم است بر گستره دانش خویش و از آن طریق بر اشتداد تحقّقی نفس خود بیفزاید. در این فرایند، هنرمند با «شدن های» پیاپی از طریق افزایش صورت های دانشی در نفس خود، سعه وجودی نفس را به مثابه گوهری آفرینشگر افزوده و در نتیجه از خلاقیّت هنری افزون تری برخوردار می شود.این پژوهش به شیوه کتابخانه ای و به روش توصیفی- تحلیلی سامان یافته است.
۳.

بررسی لذّت خداوند، مبانی الهیاتی و پیامدهای آن در سنت فلسفی مشاء (واکاوی آرای ارسطو، فارابی و ابن سینا)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: واجب زیبایی لذت خداوند عشق مشاء

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۷
لذت یکی از مهمترین مسائلی است که ذهن بشر را از دیرباز به خود معطوف کرده است. فیلسوفان لذت را عبارت از ادراک امر ملائم دانسته اند. در سنت فلسفی مشاء مباحث مختلفی از جمله در زمینه چیستی لذت، اقسام آن، فرآیند حصول آن و موارد دیگر طرح شده است. یکی از مهم ترین پرسش های فلسفی در این زمینه آن است که آیا خداوند نیز لذت می برد؟ فیلسوفان مشاء از جمله ارسطو، فارابی و ابن سینا هر سه بر این مسئله اذعان داشته و در مسیری تکاملی و با اختلافی اندک مبانی الهیاتی ویژه ای را برای اثبات و به دست دادن توضیحی ممکن به شیوه فلسفی از چگونگی حصول لذت در ذات الهی طرح کرده اند. بر اساس نظریات این اندیشمندان، وجود خدا به نحو وجوب تحقق دارد. این وجوب سبب تحقق کمالات فعلی بی انتهایی برای خدا شده است که زیبایی او به شمار می رود. خدا که فوق تجرّد و عقل محض است، زیبایی خود را به قوی ترین شکل ادراک می کند. ادراک زیبایی بی نهایت، لذت و در پی آن نیکبختی و عشقی بی نهایت در ذات الهی به بار می نشاند. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای صورت گرفته است.
۴.

ارزیابی ابهامات درباره وجود تاریخی رجب برسی متلکم و عارف شیعی قرن هشتم و نهم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابهامات تاریخی رجب برسی مشارق انوار الیقین کفعمی ریاض العلماء ملاپریشان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۴ تعداد دانلود : ۲۸۶
حافظ رجب بُرسی صاحب کتبی مانند مشارق انوارالیقین، مشارق الامان، الدرالثمین، الفین و چندین اثر دیگر است. او بیشتر به اندیشه های خاص امام شناختی مبتنی بر ذکر فضائل و مقامات تکوینی اهل بیت علیهم السلام شناخته می شود. اطلاعات ما از زندگانی او اندک است. او را از عالمان قرن هشتم و نهم دانسته اند. کَفعَمی دهه ها پس از مرگ بُرسی نخستین بار از او یاد کرده است. ورود او به آثار ترجمه نگارانی همچون افندی و شیخ حرّ، سی صد سال پس از دوره زندگانی اش رخ می دهد. همه آنانی که در مورد بُرسی قلم زده اند وجود تاریخی او را امری مسلم انگاشته اند. سوال اصلی این پژوهش آن است که آیا می توان ابهامات مطرح در وجود تاریخی او را برطرف کرد؟ هدف ما از این پژوهش طرح این ابهامات و ارزیابی آن هاست. بر اساس یافته ها، هیچ نامی از مشایخ و استادان، شاگردان، مباحثان و فرزندان او وجود ندارد. هیچ معاصری نیز از وی یاد نکرده یا ردّیه ای بر او ننگاشته است. بُرسی از کسی به صورت مستقیم روایتی نقل نکرده است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی بوده و به شیوه کتابخانه ای صورت گرفته است. نتیجه آن که ابهامات در مورد وجود تاریخی او به قدری است که می تواند مورد توجه قرار گیرد.
۵.

پیگیری برهان تجرد مشا بر علم الهی در آثار عقلی علامه‌حلی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تجرد برهان تجرد تعقل فیلسوفان مشا آثار عقلی علامه‌حلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۳ تعداد دانلود : ۳۹۵
علم الهی یکی از موضوعات مهم الهیاتی از زمان‌های دور است. یکی از دلایل فیلسوفان مشا بر علم خداوند به خود و مخلوقات، تجرد اوست. به‌نظر آنان آنچه مانع پیدایش علم می‌شود ماده است و خداوند به‌دلیل مجرد بودنش، به خود و غیرخود عالم است. حکیمان مسلمان همچون فارابی و بوعلی، این برهان را از آثار فیلسوفان مشایی یونان وام گرفته و در آثار خود نقل کرده‌اند. ازآن‌به‌بعد، دیگر فیلسوفان و متکلمان مسلمان نیز درباره این برهان بحث کرده‌اند. متکلمان بیشتر با نگرش انتقادی به این برهان نگریسته‌اند. خواجه طوسی در بیانی کوتاه در  کتاب تجریدالاعتقاد به این برهان اشاره کرده و علامه‌حلی در شرحش بر تجرید، گسترده‌تر به آن پرداخته است. در این برهان، با صغرا قرار گرفتن تجرد خداوند، عاقلیت هر موجود مجردی کبرا قرار می‌گیرد و عاقلیت و عالمیت خداوند به‌دست می‌آید. علامه در پایان سخن، بحث بیشتر را به کتاب‌های عقلی خود ارجاع می‌دهد. در این نوشته می‌خواهیم با پیشینه‌یابی این برهان در تاریخ عقل بشری، ردپای آن را در آثار عقلی حلی پی‌بگیریم، تقریرهای فلسفی این برهان را نشان دهیم و تشابه و تفاوت آن‌ها را واکاوی کنیم. همچنین دیدگاه علامه را در هریک از این آثار از نظر می‌گذرانیم و دیدگاه نهایی‌شان را روشن می‌کنیم.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان