ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۰۱ تا ۴٬۹۲۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
۴۹۰۱.

تحلیل و مقایسه چهار تفسیر از اخلاق نیکوماخوس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اخلاق نیکوماخوس ارسطو کسب عادت تربیت اخلاقی نسبت عاطفه و شناخت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۵ تعداد دانلود : ۴۸۸
این مقاله به بررسی چهار رویکرد متفاوت در تفسیر اخلاق نیکوماخوس،در موضوع کسب عادت، می پردازد و در پی یافتن پاسخی برای این پرسش است که چرا و چگونه تکرار اعمال منتسب به یک فضیلت به مرور زمان ملکه فضیلت را در آدمی ایجاد می کند. ابتدا بنا به تقسیم افلاطون از اجزای نفس به جزء همت و اراده، جزء عقلانی و جزء شهوانی (امیال و عواطف)، ادعا می شود اغلب تفاسیر با محور قرار دادن یکی از این اجزاء به تفسیر ارسطو پرداخته اند، و از این رو، در سه دسته طبقه بندی می شوند. از آنجایی که اخلاق نیکوماخوس، مهم ترین منبع اندیشمندان مسلمان در اخلاق فلسفی بوده است، اخلاق ناصریبه عنوان خوانشی از اخلاق نیکوماخوسمنظور، و نشان داده می شود چرا و چگونه نزد خواجه نصیر جزء همت و اراده اولویت می یابد. سپس در تفسیر عاطفی به تفسیر مایلز برنیت و در تفسیر عقلانی به تفسیر ریچارد سورابجی به عنوان نمونه پرداخته می شود و بر این سه رویکرد تفسیری نقدهایی درونی و بیرونی بررسی می شوند. نهایتاً با بهره بردن از تفسیر نانسی شرمن، تلاش می شود تفسیری جامع از ارسطو ارائه شود.  که انتقادهای وارد بر تفاسیر پیشین را تاب آورد. در تفسیر مقبول، ارتباط وثیق میان عاطفه و شناخت محور قرار می گیرد تا کسب عادت به مثابه عملی انتقادی تفسیر شود.
۴۹۰۲.

بررسی معرفت شناسی اسپینوزا و لوازم تربیتی آن با رویکرد انتقادی بر مبنای آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسپینوزا تعلیم و تربیت معرفت شناسی نقد آموزه های اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸۰ تعداد دانلود : ۷۰۴
هدف پژوهش حاضر، بررسی معرفت شناسی اسپینوزا و لوازم تربیتی آن با رویکرد انتقادی بر مبنای آموزه های اسلامی است. برای نائل شدن به اهداف این پژوهش از روش های تحلیل مفهومی، توصیفی- تحلیلی و انتقادی استفاده شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است نظریه شناخت، جایگاه ویژه ای در نظام فلسفی اسپینوزا دارد. اسپینوزا معرفت بشری را به چهار دسته تقسیم می کند: 1-علم افواهی ناشی از مسموعات؛ 2-ادراکات ناشی از تجربه مبهم؛ 3-معرفت استنتاجی؛ 4-معرفت شهودی. با نظر به مبانی معرفت شناختی اسپینوزا، مهم ترین لوازم تربیتی آن مشتمل بر تلقین در تربیت، تجلی ماهیت عقلانی در تعلیم و تربیت، دستیابی به یگانگی و نائل شدن به مراحل بالا در تعلیم و تربیت، تلاش و پشتکار متربیان ، تأکید بر نقش فطرت در تربیت، توجه به نهادهای مذهبی در تربیت اخلاقی و پرهیز از تعارض در فرایند یادگیری است. علی رغم نکات مثبتی که در مبانی معرفت شناختی و نظریه تربیتی اسپینوزا وجود دارد ازجمله فعال بودن متربیان و تأکید بر عقلانیت، چالش هایی نیز دیده می شود که می توان بر مبنای آموزه های تربیتی اسلام مورد نقد قرارداد ازجمله: معرفت شناسی اومانیستی نظریه اسپینوزا، نسبیت گرایی شناختی در نظریه اسپینوزا، تأکید اسپینوزا بر روش تلقین در تربیت، نادیده گرفتن تفاوت های فردی در تربیت و عدم توجه به تفکر انتقادی در تربیت را می توان اشاره کرد.
۴۹۰۳.

زیبایی شناسی گودمن: نومینالیستی یا غیرنومینالیستی؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نومینالیسم فرد تعریف هنر بازنمایی بیان ارزش هنر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۰ تعداد دانلود : ۶۴۶
نلسون گودمن، در 1956، یک نظریه ی نومینالیسم مرئولوژیکی وضع می کند، که طبق آن وجود چیزی جز فردهای انضمامی تصدیق نمی شود. این مقاله، که به بررسی رابطه ی زیبایی شناسی با نومینالیسم در فلسفه ی گودمن می پردازد، نشان می دهد که زیبایی شناسی گودمن یک زیبایی شناسی نومینالیستی است. این ادعا از طریق بررسی نظریه های گودمن در مسائلِ تعریف هنر، محتوای هنر، و ارزش هنر توجیه می شود: (1) در مسئله ی تعریف، هنر ازطریق بعضی ویژگی های نحوی و معنایی آثار هنری تعریف می شود، اما چنین نیست که این ویژگی ها، ذاتی یا فصل ممیز هنر باشند؛ (2) در مسئله ی محتوا، در خصوص بازنمایی کلیات و ناموجودها و نیز در خصوص بیان، به جای فرض قلمروی وجودشناسانه ای غیر از جهان فردها به منزله ی مرجع آثار هنری، ارجاع این آثار از طریق دلالت و تمثل همچنان به فردهای انضمامی است؛ (3) در مسئله ی ارزش، اگرچه شناخت به منزله ی ارزش هنری مشترک میان همه ی آثار هنری دانسته می شود و رابطه ای درونی با آنها دارد، خاصِ آثار هنری نیست. از این رو، نمی تواند یک کارکرد ذاتی هنر باشد. این عدم تخطی زیبایی شناسی گودمن از نومینالیسم، خود، نتیجه ی رعایت الزامات نومینالیسم در نظریه ی نظام های نمادی است، نظریه ای که گودمن مسائل زیبایی شناسی را در چارچوب آن پاسخ می دهد
۴۹۰۴.

ابطال پذیری پوپرمبنای نظری هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابطال پذیری هوش مصنوعی ماشین های یادگیرنده پوپر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۱
امروزه ابطال پذیری یکی از معیار های علمی بودن گزاره ها  محسوب می شود که کارل پوپر فیلسوف قرن بیستم برای اولین بار آن را در مقابل روش استقراء مطرح ساخت. ابطال پذیری دارای روش و فرآیند خاصی است که براساس آن گزاره ای علمی است که قابل ابطال باشد و نظریات جدید با ابطال نظریات قبلی جایگزین آن ها می شوند. هوش مصنوعی و ماشین های یادگیرنده نیز براساس همان فرآیند ابطال پذیری، اعمال خاص خودش را انجام می دهد، این امر با تشریح راهبردی که در هوش مصنوعی به کار می رود روشن می شود. این نوشتار، ضمن روشن کردن مفاهیم ابطال پذیری و هوش مصنوعی،  و همچنین با بررسی چند نمونه کاربردی از ماشین های هوشمند، نشان می دهد که چگونه نظریه ابطال پذیری پوپر مبنای نظری هوش مصنوعی است.
۴۹۰۵.

پژوهشی نقادانه در باب تبیین گرایس از تابع ارزش بودن شرطی ها در زبان طبیعی بر اساسِ مفهومِ اظهارپذیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تابع ارزش شرطی ها زبان طبیعی گرایس اظهارپذیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۱ تعداد دانلود : ۵۵۹
اداتِ منطقی در منطقِ کلاسیکِ گزاره ها بنا بر تعریف تابع ارزش (truth function)هستند. فیلسوفانِ منطق و زبانِ معاصر دو نظر عمده در بابِ تابعِ ارزش بودنِ اداتِ متناظر با اداتِ منطقی در زبانِ طبیعی (که عبارتند از "چنین نیست که"، "و"، "یا" و "اگر...آنگاه...") مطرح نموده اند. برخی استدلال کرده اند که اداتِ متناظر با اداتِ منطقی در زبانِ طبیعی تابعِ ارزش نیستند و در مقابل برخی نیز استدلال هایی به نفع تابعِ ارزش بودنِ اداتِ مذکور ارائه نموده اند. در این میان، دفاعیاتِ گرایس (1975) از تابعِ ارزش بودنِ شرطی ها ("اگر...آنگاه...") در زبانِ طبیعی که بر اساسِ مفهومِ اظهارپذیری (assertibility) و معنای ضمنیِ (implicature) عبارات صورتبندی شده از ثقلِ مهمی در منابعِ فلسفیِ چند دهه اخیر برخودار بوده است. هدفِ اصلی این مقاله بررسی و سپس نقدِ دفاعیاتِ گرایس در خصوصِ تابعِ ارزش بودنِ شرطی ها در زبانِ طبیعی است.
۴۹۰۶.

روش شناسی در بازتولید نظام اجتماعی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش شناسی نظریه نظام نظام اجتماعی مبانی نظری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۹ تعداد دانلود : ۳۳۸
فهم هر پدیده، از جمله درک یک نظام ناگزیر از بحث روش کشف و تولید و تبیین آن می باشد. این امر زمانی که با تکیه بر دغدغه مندی ساخت نظام اجتماعی از کتاب وحی باشد، اهمیتی مضاعف می یابد. روش تحلیل در یک نظام تا به عنوان یک مسئله اساسی مورد پی جویی قرار نگیرد، ترسیم درست از نظام نیز ناممکن می باشد. روش شناسی حلقه اتصال میان فلسفه و نظریه هایی است که تمام ابعاد ذهنی و عینی نظام را به طورمنطقی و به شکل پازلی کامل در کنار هم قرار دهد. قرآن با توجه به ذخیره های فراوانش رویکرد جامعی ارائه می دهد که روش شناسی ناظر به واقع از آن استکشاف می شود. تعلیل به جامعیت این ذخیره ها درواقع استشهاد به جامعیت روش شناختی آن نیز می باشد که دارای ویژگی های خاصی است. این نوشتار پیوستگی سازواره عناصر کلی نظام را با تأکید بر متدلوژی کشف و بازتولید نظام اجتماعی مورد بحث قرار می دهد.
۴۹۰۷.

نوع و گستره نقش وجود در حمل های ماهوی از منظر علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود حیثیت تقییدی حمل های ماهوی علامه طباطبائی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۶ تعداد دانلود : ۴۱۹
پس از اثبات اصالت وجود، بررسی نقشی که وجود در حمل های ماهوی ایفا می کند، خود اهمیتی در حد مسئله «اصالت وجود» دارد و به نوعی تکمیل پروژه اصالت وجود است. علامه طباطبائی در آثارش به حل این معما همت گمارده است اما به نظر می رسد شارحان، این بیانات را از جنبه نو آوری انداخته اند. در این نوشتار دیدگاهی نقد می شود که طی آن، وجود در قالب جزئی از موضوع نقش آفرینی می کند؛ به گونه ای که شکل گیری حملی ماهوی با موضوع واقع شدن ماهیت به قید وجود، محقق می گردد. در ادامه از دیدگاهی دفاع می شود که وجود را تمام الموضوع می انگارد. بر اساس این دیدگاه، اگر محمولات ماهوی، در قالب جمله ای درست ساخت ارائه شوند، در واقع محمولات وجود به شمار می آیند. از سویی به طور مطلق نمی توان از تمام الموضوع بودن نقش وجود دفاع کرد، بلکه این حکم به آثار خارجی ماهیت اختصاص می یابد و وجود به آثار ذهنی ماهیت متصف نمی شود.
۴۹۰۸.

منطق فازی در قرآن: خلط مستنبط و منصوص(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن منطق فازی وحیدیان کامیاد خلط مستنبط و منصوص

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳۹ تعداد دانلود : ۱۰۸۹
علی وحیدیان کامیاد در مقاله ای با عنوان «روش شناسی کاربرد منطق فازی در بینش اسلامی» مدعی است که منطق فازی بخشی از منطق والای قرآن است. این ادعا از سوی برخی از محققان نیز مورد تأیید قرار گرفته است. این در حالی است که به نظر می رسد شواهد ارائه شده در باب این ادعا، شواهدی ناقص اند و لازم می نماید تا اصل ادعا مجدداً مورد کنکاش قرار گیرد. در تحقیق حاضر پاره ای از نقدها نسبت به اصل ادعای منطق فازی در قرآن با توجه به شواهد قرآنی ارائه شده از سوی مدعیان آن است. علاوه بر نقدهای جزئی که به عدم انطباق مثال های قرآنی ذیل الگوی فازی ارائه شده از سوی مدعیان بر می گردد، این نیز نشان داده خواهد شد که اساساً طرح ادعای وجود منطق فازی در قرآن، با خلط آنچه صراحتاً به عنوان استدلال در متن آمده است (استدلال منصوص) و آنچه از سوی مخاطب ممکن است به متن نسبت داده شود (استدلال مستنبط) همراه است.
۴۹۰۹.

اعتباریت ماهیت از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله ترویجی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اصالت وجود اعتباریت ماهیت حد وجود علامه طباطبایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲۴ تعداد دانلود : ۵۵۶
مقصود از ماهیت در مبحث اصالت وجود، حقیقتی است که در پاسخ از چیستی شیء بیان می شود. همچنین یکی از معانی اعتباریت، امری است که اولاً و بالذات منشأ آثار شیء خارجی نیست. علامه طباطبایی از این ماهیت اعتباری به عنوان حد وجود یاد کرده است. این سخن به دو گونه قابل تفسیراست: الف) ماهیت صرفاً مفهومی است که از حد وجود در بستر کارکرد ذهن انتزاع می شود؛ ب) ماهیت همان حد وجودی ای است که شیء در بستر فقدان کمالات وجودی دارای آن شده است. تفسیر دوم مورد پسند علامه طباطبایی است؛ زیرا ایشان مفاهیم ماهوی را بازتاب مستقیم و تحقق مفهومی و وجود ذهنی حقایقی می داند که در خارج تحقق دارند و از سوی دیگر معتقد است که اتصاف در هر ظرفی باشد، دو طرف اتصاف نیز در همان ظرف، تحقق دارند. بر این اساس مراد از حد بودن ماهیت برای وجود، معنای دوم است.
۴۹۱۰.

بررسى تطبیقى «وحدت شخصى» صدرالمتألهین و «وحدت وجودى» اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واجب الوجود وحدت وجود بسیط الحقیقه موجود قائم به ذات همه خداگرایى

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : ۱۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۰۵۷
این مقاله با هدف بررسى و تبیین تشابهات و تمایزات دیدگاه صدرالمتألهین و اسپینوزا در باب مسئله «وحدت وجود» به رشته تحریر درآمده است و به روش توصیفى و تحلیل محتوا و با استفاده از فن اسنادى به بررسى تطبیقى نظریه «وحدت شخصى» صدرالمتألهین و «وحدت وجودى» اسپینوزا مى پردازد. ازآنجاکه صدرالمتألهین و اسپینوزا در مفاهیمى همچون «وجود موجود قائم به ذات و وحدت آن»، «عینیت صفات با ذات آن»، «نامتناهى»، «تغییرناپذیرى»، «بسیط الحقیقه بودن و واجب الوجود بودن موجود واحد» اشتراک دارند، به نظر مى رسد برخلاف دیدگاه غالب، تشابهات دیدگاه صدرالمتألهین و اسپینوزا در وحدت وجود ظاهرى نبوده و این فیلسوف همه خداگرا نیست.
۴۹۱۱.

مقدمات یادگیری فلسفه ی ارسطو از دیدگاه آمونیوس و فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ارسطو فارابی آمونیوس شرح مقولات ارسطو یادگیری فلسفه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : ۲۲۳۹ تعداد دانلود : ۱۴۰۶
آمونیوس فرزند هرمیاس از شارحان بزرگ ارسطوست که تمام نوافلاطونی های اواخر سده پنجم به بعد، از او متأثر بوده اند. وی در ابتدای کتاب خود، درباره مقولات ارسطو به ذکر مواردی می پردازد که در شناخت بهتر فلسفه ارسطو مؤثر است. او ضمن معرفی و دسته بندی آثار ارسطو، به تبیین غرض ارسطو از نگارش آن ها، نحوه حضور او در این آثار، چگونگی مطالعه آن ها و ویژگی افرادی که قصد مطالعه آثار و یا شرح آن ها را دارند، می پردازد. ذکر این مطالب که نه تنها برای فلسفه ارسطو، که حتی برای مطالعه فلسفه به طور مطلق ضروری است، نشان دهنده اهمیت ارسطو نزد آمونیوس و تلاش او در نزدیک کردن فلسفه ارسطو به فلوطین و رفع تعارض های موجود بین ارسطو و افلاطون است. فارابی در اثری مشابه، یعنی کتاب ""ما ینبغی أن یقدم قبل تعلم الفلسفه"" ارسطو، به جز در مواردی اندک، به تکرار سخن آمونیوس می پردازد و از این رو می توان این اثر را کاملاً آمونیوسی و ترجمه ای آزاد از اثر آمونیوس دانست.
۴۹۱۲.

Ibn Tufail as a SciArtist in the Treatise of Hayy Ibn Yaqzan(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Ibn Tufail Hay Ibn Yaqzan SciArtist SciArt Story

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۹ تعداد دانلود : ۳۷۳
Ibn Tufail as a scientist as well as an artist exposes the issues of human anatomy, autopsy, and vivisection and, thereby, could be regarded as a SciArtist. SciArt might be defined as a reciprocal relation between art and science. Followings are the kinds of these interactions: artistically-inclined scientific activities,science-minded artistic activities, and intertwined scientific and artistic activities. In their fictional treatises, Avicenna, Ibn Tufail, and Suhrawardi are traditional avatars of SciArt. This paper frames an account of SciArt, suggesting in detail Ibn Tufail’s work as a prototypical example, while Avicenna and Suhrawardi go beyond the scope of this paper. An instant of intertwined scientific and artistic activities strongly captivates the attentions to Ibn Tufail, describing human anatomy, autopsy, and vivisection in his Treatiseof Hay Ibn Yaqzan. Recognized as the first philosophical story, Hay Ibn Yaqzan depicts the whole philosophy of Ibn Tufail by the story of an autodidactic feral child a gazelle raised whom in an island in the Indian Ocean.
۴۹۱۳.

The Relationship between Two Secular and Theological Interpretations of the Concept of Highest Good in Kant: With respect to the criticism of Andrews Reath’s paper “Two Conceptions of the Highest Good in Kant”(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: History nature Highest good happiness Virtue conflict

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۵ تعداد دانلود : ۴۳۸
Discussing two common critiques on theological interpretations of the concept of the highest good in Kant’s moral philosophy in his paper, Two Conceptions of the Highest Good in Kant, Reath has invited readers to have a secular interpretation of this concept and pointed out its advantages. In the present paper, we will attempt to provide the main principles of Reath’s claims and demonstrate why Kant has stated both of these interpretations in all of his critical works—a subject that has confused Reath. For this purpose, we will indicate that in both of the above interpretations, Kant has offered the concept of the highest good in a historical context, in which the intellectual idea of the highest good as a desired ultimate totality makes the intellect to grow in history and cultivate the talents of human kind through numerous conflicts embedded in nature.
۴۹۱۴.

Kant and Demystification of Ethics and Religion(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ethics religion Demystification Modernism Subjectivism

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۵ تعداد دانلود : ۳۸۴
Kant's demystification is meant to put away any metaphysical and revealed elements from ethics and religion. Kant, fulfilling this, first argues that metaphysical questions of reason, from theoretical aspect, have no certain answers. In practical reason, he establishes his moral foundations, based on own human being without any referring to metaphysical bases. In fact, Kant places human being as the base, legislator and finally the end of ethics, so that the totality of morality is depended on itself him/her and there is no moral reality out of our humanly understanding. Kant, then, by confirming the necessity of rational religion, believes that the age of revealed religions have been expired, since they were belonged to the childhood age of human being’s reason, while in Kant’s rational religion, this is human being’s subjective intellect that defines the nature and function of God. Therefore, for Kant’s moral and rational religion, there is no credibility for affairs like miracles, blessings and prayers, since they indicate religious misguidance. In Kant’s rational pure religion, the religion is relied on human being’s pure reason in which his/her reason is the only criterion of religious beliefs. Therefore, for Kant, religion means recognizing our duties as divine judgments, and that such religion pertains to our mundane life not for worshiping God in order to get his satisfaction or benefitting his grace. In short, Kant’s religion and morality are totally depended on our humanly and earthy rationality and understanding, and that there is no mystery out of our humanly willing. So the mysteries that are claimed by revealed religions are meaningless, since our reason, itself, determines the nature, function and virtues of God, moral axioms and religious beliefs.
۴۹۱۵.

استعاره وجود به مثابه امر سیال در فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: استعاره مفهومی انبساط ملاصدرا وحدت وجود وجود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۰ تعداد دانلود : ۳۸۸
در نظریّه شناختی استعاره، ادراک مفاهیم انتزاعی به واسطه استعاره های مفهومی میسر می شود به گونه ای که با حذف این استعاره ها، بخش بزرگی از معنای این مفاهیم نیز از دست می رود. با فرض پذیرش این نظریه، وجود به عنوان یکی از مهم ترین مفاهیم در فلسفه ملاصدرا نیز به واسطه استعاره های مفهومی گوناگونی فهم می شود. استعاره «وجود به مثابه امر سیال» ویژگی های جسم سیال را به وجود در الهیات نگاشت می شود. جسم سیال قادر به شکل حفظ خود نیست و به شکل ظرف خود در می آید و همچنین جسم سیال پیوسته و یکپارچه به نظر می رسد. این دو ویژگی در مفهوم سازی وحدت وجود نقش بسزایی دارد. همچنین در دیدگاه وحدت وجودی، خلق عالم ممکن با دو اصطلاح سریان و انبساط وجود توصیف می شود. دو اصطلاح مذکور نیز ریشه در فهم وجود به مثابه امر سیال دارد. استعاره مذکور هم در نظریه وحدت تشکیکی وجود به عنوان دیدگاه متوسط ملاصدرا و هم در نظریه وحدت شخصی وجود به عنوان دیدگاه نهایی او مورد استفاده قرار گرفته است.
۴۹۱۶.

بررسی و نقد انتقادات فخررازی به براهین ابن سینا در بطلان تناسخ(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۲ تعداد دانلود : ۴۸۴
تناسخ، تعلق روح بعد از تلاشی بدن به بدن دیگری است که متناسب با آن باشد. ابن سینا دو برهان در ابطال تناسخ اقامه می نماید که طبق برهان نخست، لازمه تناسخ اجتماع دو نفس در یک بدن و طبق برهان دوم لازمه تناسخ فاصله زمانی یافتن میان قطع تعلق از بدن اول و تعلق به بدن دوم است. انتقادات رازی به برهان اول ناشی از خلط و مغالطه در این موارد است: وحدت نوعی نفوس انسانی، بطلان اراده جزافی، نیازمندی نفس به بدن در انجام افعال، قابلیت وجودی و نه ماهوی بدن نسبت به نفس و اولویت نداشتن نفس تناسخی نسبت به نفس حادث در تعلق به بدن. اشکالات رازی به برهان دوم ناشی از عدم تدبر در این موارد است: قاعده «لا معطل فی الوجود»، تعلق یافتن نفوس جزئی به بدن افلاک، نیاز نداشتن نفس به بدن در صورت به فعلیت رسیدن و مساوی نبودن نفوسی که می میرند با نفوسی که تولد می یابند.
۴۹۱۷.

فرضیه خاستگاه هاجری اسلام، تحلیل و نقد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسلام پترا قبله کتاب مقدس هاجریان هاجَریسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۴۲ تعداد دانلود : ۷۹۰
پاتریشیا کرون و مایکل کوک، در نظریه هاجریسم مدعی شده اند که اسلام، خاستگاه هاجری داشته است. این فرضیه می گوید که خاستگاه اصلی اسلام نه در شهرهای مکه و مدینه، بلکه در منطقه ای در شمال غربی شبه جزیره عربستان بوده که از نظر تاریخی، به خصوص در منابع یهودی، محل سکونت هاجریان محسوب می شده است. استناد آنها در این فرضیه نیز بر یکسان بودن مهگرایه (هاجریان) و مسلمانان، تطبیق بعضی نام های ذکرشده در کتاب مقدس بر اماکن اسلامی و قبله اول بودن پتراست. این مقاله نشان می دهد که دلایل ارائه شده برای این مدعا، هم از جنبه فهم متون تاریخی و هم از نظر علت یابی انحراف محراب مساجد اولیه از قبله، دارای استحکام نیستند.
۴۹۱۸.

قصدیت و بازنمود در گفتگوی دریفوس و سرل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قصدیت بازنمود پدیدارشناسی فلسفه تحلیلی دوگانه انگاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۵ تعداد دانلود : ۶۷۱
گفتگوی دریفوس، به عنوان یکی از بزرگترین پدیدارشناسان آمریکایی و سرل، به عنوان یکی از بزرگترین فیلسوفان تحلیلی، تاریخی چهل ساله دارد. از نظر سرل پدیدارشناسی نابینا، سطحی و دچار خطاهای سیستماتیک است. همچنین از نظر وی مفهوم قصدیت غیربازنمودی به عنوان مرکز پدیدارشناسی دریفوس ناسازگار است. اما به باور ما دریفوس در معنایی که خود از قصدیت مدنظر دارد مفهومی سازگار از قصدیت غیربازنمودی ارائه می کند و همچنین به درستی نشان می دهد که سرل از اساس درک درستی از پدیدارشناسی ندارد. دریفوس با جدا کردنِ تفسیر پدیدارشناسانه از سرل و تفسیرِ وی به عنوانِ فیلسوف تحلیلی، سرلِ پدیدارشناس را به دلیلِ نادیده گرفتنِ قصدیتِ غیربازنمودی و سرلِ فیلسوف تحلیلی را به دلیلِ پذیرش علیت برای ساختار انتزاعی مورد انتقاد قرار می دهد. اما به باور ما معرفی قصدیتِ غیربازنمودی از سوی دریفوس به معنای آن نیست که وی توانسته است از دوگانه سوژه-ابژه عبور کند. نه دریفوس و نه سرل برخلافِ ادعایشان نتوانسته اند راهی برای عبور از دوگانه سوژه-ابژه بیابند.
۴۹۱۹.

بررسی دیدگاه نانسی مورفی در باب فاعلیت خداوند در عالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فاعلیت الهی خودمحدودسازی اختیاری علیت از پایین به بالا فیزیک کوانتوم نانسی مورفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۷ تعداد دانلود : ۵۴۳
نانسی مورفی، فیلسوف و متأله معاصر آمریکایی کوشیده است تا با استفاده از فیزیک کوانتوم، تبیین جدیدی از فاعلیت خداوند در عالم ارائه کند. به اعتقاد وی، هر نظریه ای که در باب فاعلیت خداوند در جهان مطرح می شود، در صورتی پذیرفتنی است که با علم و الهیات سازگار باشد. مورفی برای تبیین دیدگاه خود در باب عملکرد خداوند در جهان از «علیت پایین به بالا» بهره می برد. او خداوند را متغیر پنهان در سطح کوانتومی می داند. در نتیجه، با استفاده از عدم تعینی که در این سطح وجود دارد، فاعلیت خداوند را توضیح می دهد. از نظر مورفی هیچ رویداد تصادفی ای در سطح کوانتومی وجود ندارد و هنگام رخداد فعل الهی، قوانین طبیعت نقض نمی شوند. در مقاله حاضر، پس از تلاش برای ارائة تبیین دقیقی از دیدگاه نانسی مورفی، نقدهای واردشده بر دیدگاه او طرح و بررسی شده اند.
۴۹۲۰.

نقدِ انتقاداتِ شباهت خانوادگیِ ویتگنشتاین به تعاریفِ ارسطویی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تعاریف ذاتی ارسطو مفهوم شباهت خانوادگی ویتگنشتاین متأخر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰۶ تعداد دانلود : ۱۳۸۵
نظریة "شباهت خانوادگیِ" ویتگنشتاین تأثیرگذارترین نظریة معاصر در باب "تعریف"، یا، به عبارت بهتر، در مقابلِ "تعریف" است. مقابلة اصلی این نظریة با "تعاریف ذاتی" است که ارسطو به عنوان سردمدار آن شناخته می شود. این نظریة را در دوران معاصر چالشی برای ذات گرایی در نظر گرفته اند. در این جستار، بعد از بیان نگرة شباهت خانوادگی و زمینه های بروز آن در تقابل با تعاریف ارسطویی، با استخراج انتقاداتِ این نگره بر تعاریف ذاتیِ ارسطو و یافتن پاسخ این انتقادات با توجه به متن آثار ارسطو، سعی دارم نشان دهم که طرح چنین انتقاداتی به تعاریف ارسطویی ناشی از فهم نادرست و ناآگاهی ویتگنشتاین نسبت به نگرة "تعاریف ذاتیِ" مدنظر ارسطو است. برای دست یابی به این مطلوب از دو روش پدیدارشناسی و تحلیلی بهره خواهم برد. بررسی آثار دست اولِ فلاسفة مذکور از اولویت های این پژوهش به شمار می آید.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان