ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۲۱ تا ۲٬۹۴۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
۲۹۲۱.

بررسی مبانی فضایل فکری با تاکید بر آراء لیندا زگزبسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضایل فکری موثق گرایی شناختی مسئولیت گرایی شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۴ تعداد دانلود : ۴۸۷
«فضایل فکری» ویژگی های پایدار نفس هستند که در دستیابی به معرفت به کار می آیند در رویکرد نوینِ معرفت شناسی فضیلت محور، بر ارزش معرفتی فضایل فکری بسیار تأکید شده است. معرفت شناسان فضیلت محور معتقدند که جایگاه شناختی یک باور ویژگی های معینی (فضایل فکری) از عامل است و در فرآیند معرفت تنها با کاربرد آن ها می توان به حقیقت دست یافت. با وجود این در بینِ نظریه پردازان آن در خصوص ماهیت عمومی فضایل فکری اختلاف نظر وجود دارد، به گونه ای که برخی، همچون سوسا آن را قوای معرفتی می دانندکه افراد در اثر کاربردِشان به نحو قابل اعتمادی می توانند باورهای صادق به دست آورند و برخی دیگر چون زگزبسکی آن ها را خصوصیات شخصیتی فکری دانسته که زیر مجموعه ای از فضایل اخلاقی اند. این مقاله درصدد است با رویکرد تحلیلی از منظر هر دو نگرش به ماهیت فضایل فکری بنگرد. در حالی که وثوق گرایان شناختی، فضایل فکری را نوعی توانایی های شناختی طبیعی تلقی می کنند؛ تحلیل ها نشان می دهند که تا جایی که مفهوم تحسین در تحلیل شناختی عامل ها ضروری است، و برخورداری از فضیلت و توسعه آن عمدتاً خارج از کنترل عامل شناختی است، نظریه فضیلت به عنوان مهارت، و فهم فضیلت ها به عنوان توانایی های شناختی طبیعی را بهتر که رد کنیم و بپذیریم رویکرد شخصیت محور با قائل شدن دو مؤلفه انگیزش و قابلیت اعتماد برای فضایل فکری و وجود فضیلت به عنوان یک ویژگی شخصیتی قابل تحسین که به میزان کافی تحت کنترل عامل شناختی است، تبیین مناسب تری از ماهیت فضایل فکری باشد.
۲۹۲۲.

کرامت انسان در اسلام و کارکردهای اجتماعی و سیاسی آن(مقاله ترویجی حوزه)

کلیدواژه‌ها: کرامت انسان کرامت ذاتی کرامت اکتسابی قرآن خلیفه اللهی اختیار آزادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۱ تعداد دانلود : ۲۹۸
کرامت انسان از مهم ترین پرسش های پیش روی متفکران است. نگرش به این مساله دارای اهمیت و کارکرد خاص خود از منظر الهی و سرمدی است زیرا محدودیت های نگرش های تجربی انسانی را ندارد. براین اساس می توان به مبانی مهم کرامت انسان چون نحوه خلقت و دمیده شدن روح الهی در او، اعطای موهبت عقل، آزادی و اختیار، اعطای امانت الهی و پذیرش آن از سوی انسان و کسب مقام خلیفه اللهی اشاره دارد. نتایج مهم چنین کرامتی متعدد است که از جمله آنها می توان به اشرف مخلوقات بودن، حق برابری، حق آزادی، بهره مندی از همه حقوق فردی و اجتماعی، اصالت ارزش های اخلاقی و نظایر آنها اشاره کرد. اهمیت کرامت ذاتی و اکتسابی انسان و نتایج مترتب بر آن در بکارگیری آن در همه ابعاد زندگی آدمی، بویژه قانون گذاری ها و برنامه های کلان و رسیدن به میثاق های جهانی همچون اخلاق جهانشمول است. در این مقاله، ضمن تبیین مبانی کرامت انسان از منظر الهی و سرمدی قرآن، نتایج آن در ابعاد گوناگون زندگی و تجلیات آن در قانون اساسی ایران بررسی شده و در نهایت با مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر مقایسه می گردد.
۲۹۲۳.

اصطلاح شناسی مفهوم علم در فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصطلاح شناسی معناشناسی مفهوم شناسی کاربردشناسی علم ادراک معرفت شعور عقل تعقل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵۷ تعداد دانلود : ۸۸۶
در این نوشتار، پس از بیان مقدمه ای در باب چیستی اصطلاح شناسی و مراد ما از آن در اینجا، حدود پنجاه لفظ و اصطلاح مربوط به مفهوم فلسفی «علم» یا نزدیک به معنای آن، از طریق استقرا برشمرده می شود و از میان آنها، واژگان «شعور»، «ادراک»، «معرفت»، «علم»، «عقل» و «تعقل» با بحث های علم شناسی فلسفی متناسب تشخیص داده شده، جهت بررسی برگزیده می شوند. در مرحله بعد به بیان معناشناسی لغوی این الفاظ پرداخته می شود؛ سپس مفهوم فلسفی این اصطلاحات و تفاوت آنها با یکدیگر، با استناد به آثار فیلسوفان بیان می گردد و در مرحله بعد به کاربردشناسی این اصطلاحات، در آثار فلاسفه پرداخته می شود و در نهایت، بهترین و مناسب ترین واژگان برای ابعاد مختلف علم شناسی فلسفی، نظیر بعد معرفت شناختی و هستی شناختی علم پیشنهاد می گردد.
۲۹۲۴.

هابرماس و بنیان های شبه استعلایی معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوژه ﺷﺒﻪاﺳﺘﻌﻼیﻰ کانت معرفت هابرماس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۰ تعداد دانلود : ۵۸۲
ﻧﻮﺷﺘﻪی پیش رو ﺷﺮح و ارزیابی ﺑﺨﺸﻰ از افکار یورﮔﻦ ﻫﺎﺑﺮﻣﺎس، ﺟﺎﻣﻌﻪﺷﻨﺎس و فیلسوف آﻟﻤﺎﻧﻰ، در حیطه ی ﻣﻌﺮفت شناسی اﺳﺖ که در متون فارسی به آن کمتر توجه شده است. یکی از اهداف پروژه تحقیقاتی او نزدیک کردن داﻧﺶ ﺑﻪ زﻧﺪﮔﻰ یا زیست جهان بوده و هدف این نوشتار نیز ارائه شرحی نظام مند از این کوشش هابرماس و تقابل های فکری وی با دیگر نحله های فلسفی-اجتماعی است. «علائق شبه استعلایی» یکی از مفاهیم کلیدی است که در این فرایند نقشی حیاتی دارد و دانش را از ساحت سوژه استعلایی به ساحت فرآیند تاریخی که از نیازهای عملی برخواسته مرتبط می کند. به همین جهت، این نوشتار ﺑﻪ دﻧﺒﺎل روﺷﻦ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﻣﻌﻨﺎ، کارکرد و ریشه های این مفهوم ﺑﻮده است. از این حیث، در ﺑیﻦ آﺛﺎر او دو کتاب از جایگاه مرکزی ﺑﺮﺧﻮردار ﻫﺴﺘﻨﺪ: داﻧﺶ و ﻋﻼﺋﻖ اﻧﺴﺎﻧﻰ و ﻧﻈﺮیه ی کنش ارﺗﺒﺎﻃﻰ. یافته ها نشان می دهند که: 1-ﭘﺮﺳﺶﻫﺎیی که ﻫﺎﺑﺮﻣﺎس در این کتاب در ﺻﺪد ﭘﺎﺳﺦ ﮔﻮیی به آﻧﻬﺎ اﺳﺖ در واقع ﭘﺮﺳﺶﻫﺎی کانت ﻫﺴﺘﻨﺪ: «شرایط عام امکان شناخت». 2-علائق شبه استعلایی ریشه در زیست انسانی دارد که تحول اساسی در نظریه های انتقادی است. 3- معرفت شناسی هابرماس درصدد احیای ارزش های روشنگری و رهایی از سلطه است. 4- هابرماس از طریق صورت بندی علائق شناختی با سایر نحله های فکری وارد مناظره می شود ( فرا رفتن از مکتب فرانکفورت، نقد پست مدرنیسم و دیگر نحله های فلسفی).
۲۹۲۵.

آیا تغییری در الگوی دانشگاهی در راه است؟ درنگی فلسفی بر ایده فلسفی دانشگاه در آینده پساکرونایی جهان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نولیبرالیسم دانشگاه هومبولتی دانشگاه فرانسوی دانشگاه انگلیسی کرونا ویروس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۶ تعداد دانلود : ۴۴۸
نولیبرالیسم آموزشی در هفت دهه اخیر توانسته به تدریج دیگر الگوهای دانشگاهی را از دور خارج کرده و در دو دهه پایانی قرن بیستم و سه دهه اخیر به مثابه قدرتمندترین هژمونی آموزشی و پژوهشی جلوه گر شود؛ هژمونی ای که در خدمت بازار آزاد سرمایه است و با آموزش و پژوهش آزاد (لیبرال) برنامه های توسعه اقتصادی را پشتیبانی می کند. اما اینک، با شیوع ویروسی کوچک اما قدرتمند، اعتبار این نظام آکادمیک خدشه دار شده است. این نوشتار درصدد است ضمن برشمردن سابقه نظام های دانشگاهی مسلط در دو سده اخیر از جمله دانشگاه هومبولتی آلمانی، دانشگاه آموزش محور انگلیسی، دانشگاه فنی و ملی گرایانه فرانسوی و تشریح چارچوب فکری نولیبرالیسم آموزشی، این پرسش را تحلیل کند که آیا الگوی اخیر می تواند در مقابل نقدهای تند و گسترده مخالفان دوام آورد و اگر نتواند، جایگزین این نظام مسلط جهانی، چه خواهد بود؟ تحلیل نویسنده آن است که استقلال تبیین شده در الگوی کانتی از دانشگاه و ظرفیت هایی که رئالیسم انتقادی پیش پای نولیبرالیسم آموزشی می گذارد و همچنان دقت این نظام در استفاده از نقدهای منتقدان برای اصلاح و بازسازی خود، می تواند به بقاء این نظام کمک کند و این نظام به نحوی منعطف، سبک خود را تغییر دهد. با این حال باید منتظر تحولات بعدی جهان در نتیجه تبعات شیوع ویروس کرونا ماند.
۲۹۲۶.

سه گانه های تشکیکی در عالم معرفت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سه گانه ها اصل تشکیک مراتب طول و عرض فلسفه اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۵ تعداد دانلود : ۳۹۹
در بطنِ منابعِ حکمی، عرفانی و متونِ دینی به مناسبت های مختلف سه گانه های بسیاری طرح شده است؛ این سه گانه ها را می توان به سه دسته 1. سه گانه های مرتبط با مراتبِ شوونِ حق تعالی، 2. مراتب عالم و 3. مراتبِ شوون انسانی تقسیم بندی کرد. مهم ترین سه گانه در مورد خداوند، سه گانه «ذات، صفات و افعال» است که اساسِ تمامِ آموزه های عرفانی و سه گانه های مطرح در آن است؛ و در مورد عالم، به تعبیرِ عرفانی سه مرتبه «ملک، ملکوت جبروت»، به تعبیر فلسفی سه مرتبه « ماده، مثال و عقل» و به تعبیر دینی سه مرتبه «دنیا، برزخ و آخرت» قابلِ اشاره است؛ به تبع مراتبِ عالم، مراتب سه گانه بسیار مهمِ زمان یعنی «زمان، دهر، سرمد» مطرح می شود؛ اما در مورد انسان نیز سه مرتبه نیروی «حواس، خیال، عقل» محوری ترین سه گانه است؛ و به همین ترتیب سه گانه های مهمِ دیگری در خرده -موضوع های معرفتی، با تکیه بر موارد یاد شده طرح شده است. حال مساله اساسی در این مقاله این است که چرا در این جا بر «سه گانه» تاکید شده است؟ و مراتبِ سه گانه چه نسبتی با مراتبِ کم تر یا بیشتر می تواند داشته باشد؟ آیا بینِ مراتبِ یاد شده در این مقاله ارتباطِ منطقی ای وجود دارد؟ یا هر سه گانه ای را می توان در زمره مراتبِ یاد شده قرار داد؟ پاسخِ همه این سوالات در اصلِ وزینِ تشکیک در فلسفه اسلامی نهفته است؛ بنابراین اصل، هر یک شاخه از سه گانه های یاد شده سه مرتبه از یک حقیقت واحدند و با هم ارتباطِ طولی دارند؛ و در حقیقت یک چیزند با چند مرتبه.
۲۹۲۷.

موضع هایدگر درقبالِ پدیدارشناسی هوسرل در درس گفتارهای اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آزمون زیسته آگاهی پدیدارشناسی حیث التفاتی علم سرآغازینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۱ تعداد دانلود : ۶۰۵
اغلب، نام هوسرل و هایدگر را آنچنان با هم می آورند که گویی آنها متفکرانی هستند با اختلافات جزئی که به موضوعی مشترک پرداخته اند و در یک شهر تدریس کرده اند و یکی اندیشه های دیگری را به طور مستمر و بر وفق رأی دیگری ادامه داده است. این توصیف گرچه مطابق با آن چیزی است که هوسرل زمانی درباره هایدگر آرزویش را داشت، با واقعیات تاریخی جور درنمی آید. در این پژوهش سعی شده است وجوه افتراق پدیدارشناسی هایدگر و هوسرل با استناد به درس گفتارهای اولیه هایدگر توضیح داده شود. به طورِ خلاصه، هایدگر چندین ایراد به پدیدارشناسی هوسرل وارد می کند: 1) ایراد نخست این است که هوسرل آزمون زیسته عالم محیط را نادیده می گیرد؛ 2) ایراد دیگر هایدگر به هوسرل این است که او می پندارد می تواند خود را از تمامی تعلقات و ارتباطات به فرادهش (سنّت) فکری آزاد کند؛ 3) هایدگر با طرح «هرمنویتیک واقع بودگی»، با تلقی هوسرل از پدیدارشناسی درمی افتد و پدیدارشناسی را علم سرآغازینی مقدم بر نظریه تعریف می کند؛ و بالاخره باید به تفاوت برداشت هایدگر از مفهوم حیث التفاتی که او آن را پروا می خواند با آنچه هوسرل از آن مراد می کند، یعنی درک کردن چیزها اشاره کرد.
۲۹۲۸.

بررسی مقایسه ای آرای هایدگر و کربن در باب «فهم در ساحت حضور»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فهم معرفت حضور تقرب پردازش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۰ تعداد دانلود : ۵۴۸
مارتین هایدگر فیلسوف پدیدارشناس آلمانی را باید یکی از مهم ترین منتقدان فلسفه سوبژکتیو غرب در نظر آورد که به جای تأکید بر انفکاک پذیرفته شده فاعل شناسا و مورد شناسایی، که به طور خاص در نظریه تناظری صدق اصلی مسلّم انگاشته می شود، ساحت فهم را نه ساحت انطباق و ارتباط برقرار شدن میان سوژه و ابژه، بلکه ساحت حضور در ساحت فهم در نظر می آورد؛ از این جهت در نظر هایدگر میان نحوه بودن و نحوه فهم ارتباط هست. از سویی هانری کربن به مثابه یکی از مهمترین فلاسفه متأثر از هایدگر، معتقد است فلسفه ایرانی-اسلامی افق گسترده تری برای فهم را در مقابل فیلسوف قرار می دهد. پرسش اصلی این مقاله این است که کربن چه افق های هستی شناختی دیگری فراتر از هایدگر را در متن فلسفه شیعی جستجو میکرد؟ نویسندگان معتقدند به زعم کربن، فلسفه شیعی با اعتقاد به ساحتهای تشکیکی حضور، فهم عمیق تر و کامل تری را برای فیلسوف و سالک به ارمغان می آورد و بدین ترتیب فهم فراتر از تاریخ جهانی قرار می گیرد. چیستیِ براهین این دو فیلسوف مورد تأمل ما در این مقاله قرار گرفته است.
۲۹۲۹.

سمرقندی حلقه مفقوده تاریخ منطق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منطق نگاری سینوی سمرقندی شرح قسطاس منطق تاریخ منطق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۹ تعداد دانلود : ۲۶۴
گرچه منطق سینوی مسائل زیادی را از یونان برگرفته، ولی شایسته نیست آن را صرفاً شرح مفصل منطق یونان بدانیم. نوآوریهای متعدد شیخ الرئیس در علم منطق، از او یک منطق دان برجسته ساخته است. اما با وجود نوآوریهای منطقی قابل توجه در اندیشه سمرقندی مانند ارائه ملاک صدق و کذب قضایای منحرفه، تحلیل متفاوت از قضایای حقیقیه، خارجیه و ذهنیه، معرفی نقیض قضیه جزئیه مرکبه، تبیین متفاوت صدق و کمیت قضیه متصله لزومیه، عکس مستوی شرطیات، شناسایی ضروب غیرمنتج قیاس شرطی لزومی، و دو راه حل در پاسخ به پارادوکس دروغگو (جذر اصم)، نقش او در تاریخ منطق سینوی ناشناخته مانده است؛ چراکه مهمترین اثر منطقی او یعنی شرح القسطاس هنوز به صورت نسخه خطی است. سمرقندی در این اثر به آثار منطق دانان پیش از خود توجه داشته و حضور اندیشه های منطق دانان متقدم به خوبی مشاهده می شود، لذا نوآوری های این اثر را باید در میان نقدهای او بر دیگر منطق دانان، جستجو کرد؛ درعین حال او طبق شواهد، بر اندیشه منطق دانان پس از خود نیز تأثیرگذار بوده است.
۲۹۳۰.

دین و الهیات جهانی در منظومه فکری اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الهیات جهانی فلسفه دین دین جهانی معیار مبانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۸ تعداد دانلود : ۵۱۶
الهیات جهانی از کلان مسائل فلسفه دین به دنبال اصول و ارزش های مشترک الهیاتی است تا بر اساس آن در راستای تحقق گفت وگوی میان پیروان ادیان به نیازهای مشترک الهیاتی آنان پاسخ بگوید. طرح این مسئله در جهان غرب، نظریه های مختلفی را به همراه داشته است که از جمله آن می توان نظریه «کثرت گرایی دینی»، نظریه «وحدت متعالی ادیان»، نظریه «شمول گرایی افراطی» و.... نام برد؛ اما بر اساس آموزه های اسلام می توان تبیینی از دین جهان شمول و به تبع آن الهیات جهانی ارائه داد که ضمن پذیرش جهان شمولی، عقلانیت آن، آسیب های نسبیت گرایی و کثرت گرایی دینی را به دنبال نداشته باشد؛ بنابراین الهیات جهانی در منظومه فکری اسلام، دارای منطق خاصی است که ضمن ابتنا بر مبانی و زیرساخت های نظری، دارای معیارها و ملاک های خاصی است که تضمین کننده وجه الهیاتی و جهان شمولی آن خواهد بود. معیارهای الهیات جهانی عبارت اند از الهی بودن، جهان شمولی، جامعیت و جاودانگی و مبانی الهیات جهانی نیز در محورهای هستی شناختی، معرفت شناختی، انسان شناختی، دین شناختی و... قابل طبقه بندی هستند. با توجه به معیارهای یادشده و مبانی و زیرساخت های آن می توان درباره سازوکار و مکانیسم تعامل و گفت وگو با پیروان دیگر ادیان نیز داوری نمود؛ ازاین رو مقاله حاضر می کوشد با روش عقلی و نقلی، ضمن طرح معیارها و مبانی الهیات جهانی به راهکارهای عملی تعامل با پیروان دیگر ادیان، به مثابه برایند این الهیات بپردازد.
۲۹۳۱.

بررسی تلقی کانت از دین و اخلاق با تکیه بر رساله «دین در محدوده عقل تنها»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق خیر شر دین اخلاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۴ تعداد دانلود : ۳۸۴
کانت در کتاب دین در محدوده عقل تنها، بر مبنای زمینههای تربیتی پیتیستی و تاکید بر دوگانگی طبیعت انسان به لحاظ خیر و شر، در متن مسیحیت به تشریح تلقی خود از دین میپردازد. وی با استناد به ذات خیر انسان در آغاز خلقت، او را بر حسب استعدادش موجودی خیر و بر حسب ذات محسوس و ملموساش موجودی شرور معرفی میکند که پس از کشاکش میان دو اصل خیر و شر، نهایتاً به غلبه خیر و برقراری حکومت خداوند بر زمین منجر میشود. میتوان گفت که نظام دینی او در جهت اصلاح انسان و مکمل نظام اخلاقی اوست؛ چراکه معتقد است در نهایت، رود خروشان ارادههای نیک باید به هم بپیوندند و جامعه مشترک المنافع اخلاقی را شکل دهند و سرانجام، فضل الهی تضمین کننده این جامعه است. کانت تلاش میکند تا حقیقت کتاب مقدس را بر مبنای مضامینی که کاملاً جدا از سنت تاریخی لحاظ میکند، روشن نماید. وی در این جهت، از اخلاق، مسیحیت، کلیسا و کتاب مقدس بهعنوان یک نمونه و الگوی اولیه و وسیلهای برای آنچه دین اخلاقی ناب مینامد بهره میجوید تا از رهگذر دستیابی به آن در اقدامی ناموجه، دین تاریخی را حذف نماید. اما دیدگاه او تقلیلگرایانه مینماید چرا که ابعاد شریعتی، کلامی، مناسکی را در بعد اخلاقی محدود میکند و ما با نوعی فروکاهی دین به اخلاق از سوی او مواجهایم. اندیشه کانت را میتوان نمونهای از تاکید بر خودبنیادی انسان دانست که انتقادهای زیادی بر آن وارد است.
۲۹۳۲.

تحویل گراییِ اخلاق نسبت به دین در فلسفه دیوید هیوم: کوششی برای شفاف سازی نسبتِ دین و اخلاق در فلسفه دیوید هیوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق اخلاق عقل گرایانه خداباوری ظریف نهان دین هیوم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۶ تعداد دانلود : ۶۷۷
با نگاهی به اخلاق شناسی در فلسفه جدید، شاهد دو دیدگاهِ استقلال گراییِ اخلاق نسبت به دین و تحویل گراییِ اخلاق نسبت به دین در طیف های مختلف آن هستیم. بلندپروازی هیوم برای تثبیت علم اخلاق، در جدال بین جاه طلبی های طبیعت گرایانه و داوری های شکاکانه وی، اخلاق را نه تنها مستقل از دین نشان می دهد، بلکه دین را مخرب اخلاق نیز معرفی می کند. در این مقاله، با توجه به دیدگاه های متعدد موجود در باب نسبت دین و اخلاق در فلسفه هیوم، در پی یافتن موضع شفاف و منسجمی بر اساس آثار اصلی خود هیوم، مدافعان و منتقدان او خواهیم بود. یافته های ما، با تکیه بر دیدگاه معتدلِ هیوم درباب اخلاقِ عقل گرایانه و خداباوری نهان وی، حاکی از آن است که اخلاق در نظام فکری و فلسفی هیوم، در نهایت چیزی مستقل از دین و خدا نیست. به عبارت بهتر، هیوم کلِ دین را به ترکیب اخلاق و فلسفه فرومی کاهد و از جنبه های اخلاقی و عقلانی دین دفاع می کند و وجود سایر جنبه ها و ابعاد را زائد می داند. براساس شواهد نشان داده شده در این مقاله، بهتر آن است که هیوم را در ردیف قائلان به دیدگاهِ تحویل گراییِ اخلاق به دین، آن هم در مرتبه و طیف خاصی از آن قرار دهیم.
۲۹۳۳.

خوانش الن بدیو از پل قدیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الهیات سیاسی بدیو پادفلسفه پل تکینگی کلی حقیقت رخداد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۰ تعداد دانلود : ۵۳۴
فلسفه و الهیات سیاسی معاصر از جنبه های مختلف به خوانش دوباره ی پل رسول دست زده اند. اما نزد بدیو این توجه در مواجهه با وضعیت بیمار فلسفه ی معاصر و تبدیل شدن آن به سفسطه صورت می گیرد و پل به عنوان پادفیلسوف، الگوی فلسفه وکسی که به پرسش معاصر از «شرایط تحقق یک تکینگی کلی» پاسخ می دهد، برای بدیو اهمیت می یابد. در این مقاله چرایی و چگونگی اهمیت پل برای بدیو مورد بررسی قرار می گیرد و با تأمل در جزئیات خوانش بدیو از پل(بازفعال کردن پل) رهیافت بدیو به مسائل و اهداف فلسفه ی رخداد آشکار می شود. بدین ترتیب توجه بر تفسیر پل به عنوان بخشی از پروژه ی فلسفی رخداد بدیو مسیر فهم اندیشه ی بدیو را هموار می کند. از سویی دیگر با این نمونه از تاریخ مسیحی روشن می شود که چگونه بدیو حقیقت را به سیاست پیوند می زند و فیگور سیاسی رخداد را بازآفرینی می کند.در پایان انتقاداتی که به خوانش بدیو از پل قدیس وارد شده و بیشتر از جانب الهی دانان است، مورد بررسی قرار گرفته و به آن ها پاسخ داده می شود.
۲۹۳۴.

نقد استدلال مک تاگارت در باب غیرواقعی بودن زمان: استدلال بقوسیان علیه نظریه خطا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: مک تاگارات نظریه های ای و بی ای. جی. لوو اچ. دایک نظریه خطا بقوسیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۲ تعداد دانلود : ۳۷۸
  مک تاگارت در مقاله «غیر واقعی بودن زمان»، در باب عدم وجود زمان استدلال می کند. استدلال اصلی او مبتنی بر این استدلالی است که توصیف ما از زمان به تناقض منجر می شود. به اعتقاد او، ما زمان و رویدادهایی را که در زمان رخ می دهند، به دو صورت مختلف صورت بندی می کنیم: بر اساس صورت بندی نخست، یک رویداد یا در گذشته رخ داده است یا در زمان حال در حال رخ دادن است و یا در آینده رخ خواهد داد. بر اساس صورت بندی دوم می گوییم رویداد الف همزمان، زودتر و یا دیرتر از رویداد ب رخ داده است. مک تاگارت ابتدا استدلال می کند که توصیف دوم از زمان برای تبیین «تغییر» در زمان ضروری نیست و اساساً نمی تواند تغییر را تبیین کند؛ بنابراین تنها توصیف نخست است که برای تبیین مفهوم «تغییر» ضروری است. وی سپس استدلال می کند که پیش فرض گرفتن توصیف نخست، منجر به تناقض خواهد شد. به این معنا چون پیش فرض گرفتن نحوه نخست از توصیف زمان برای واقعی بودن زمان ضروری است و ازآنجایی که این پیش فرض به تناقض می انجامد، نتیجه می گیریم که زمان غیر واقعی است. در این نوشتار ابتدا صورت بندی کاملی از استدلال مک تاگارت ارائه شود و سپس به برخی از اصلی ترین واکنش ها به این استدلال اشاره می شود. در انتها انتقادی متفاوت را درباره استدلال مک تاگارت معرفی می کنیم که بر اساس آن، استدلال مک تاگارت به تأیید نظریه غیر- واقع گرایی و به طورخاص نظریه خطا خواهد انجامید .با استفاده از استدلال بقوسیان علیه این نظریه، استدلال خواهد شد که چنین دیدگاهی در مورد تبیین محتوای اظهارات ما در باب زمان به تناقض منتهی خواهد شد.  
۲۹۳۵.

بررسی دیدگاه ویلیام جیمز در اخلاق باور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسان باوری اراده باورآوری حق باورآوری شاهدگرایی نظریه استعدادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۹ تعداد دانلود : ۴۴۱
در این نوشته استدلال های جیمز در مقاله اراده معطوف به باور را بررسی می کنیم. این استدلال ها شامل سه استدلال عمده ی استدلال علیه شاهدگرایی کلیفوردی، استدلال برای حق باورآوری و استدلال برای اراده باورآوری می شود. جیمز برای صورت بندی این سه استدلال اصلی از دو استدلال دیگر هم استفاده می کند که ما آنها را استدلال حقیقت جویانه و خطاپرهیزانه نامیدیم. تمام این استدلال ها بر دو پایه آسان باوری و نظریه استعدادی باور مبتنی است. بدون این دو مبنای فکری هیچ یک از استدلال های جیمز در اراده معطوف به باور کار نمی کنند و به هدفی که دارند نمی رسند. سنخ استدلال های وی برخلاف تصور رایج از سنخ استدلال های شاهدگرایانه ای است که با مدل شاهدگرایانه کلیفورد تفاوت می کند. به همین سبب، عموما نقد او بر شاهدگرایی کلیفورد را نقدی بر کلیت شاهدگرایی محسوب می کنند که برداشت صحیحی نیست. در نهایت، پیامدهای منطقی استدلال های جیمز را بررسی و نقد می کنیم. ایراد نسبی گرایی و عدم رابطه میان صدق و خیر از جمله نقدهایی که بر استدلال های وی وارد شده است. 
۲۹۳۶.

تحلیلی بر امکان استقبالی از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا امکان امکان استقبالی ضرورت به شرط محمول

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۰ تعداد دانلود : ۳۵۳
ابن سینا امکان استقبالی را به معنای نفی هر گونه ضرورتی در زمان آینده می داند. وی شرط عدم وجود شیء در زمان حال را در این نوع از امکان شرط نادرستی می داند. در این پژوهش پس از ارائه صورت بندی فرمال از معانی امکان (عام، خاص، اخص و استقبالی) و نشان دادن وجود ابهام در معنای امکان اخص در کتاب شفا، به این مسئله خواهیم پرداخت که آیا شرط عدم «ضرورت به شرط محمول» در تعریف امکان استقبالی، که پس از ابن سینا به این تعریف افزوده شده است، شرط درستی است. دو تحلیل از امکان استقبالی ارائه خواهد شد و نشان خواهیم داد که اولاً این شرط برای اولین بار توسط سبزواری مطرح نشده است، بلکه پیش از وی قطب الدین رازی آن را ارائه داده است. ثانیاً این شرط با سیستم موجهاتی ابن سینا سازگار نیست.
۲۹۳۷.

روش شناسی استنتاج به بهترین تبیین: مدلی برای گزینش نظریات منطقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفاوت معنایی ادات منطقی روش شناسی استنتاج به بهترین تبیین معرفت پیشینی منطق کلاسیک منطق غیرکلاسیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۲ تعداد دانلود : ۴۱۰
ظهور منطق های غیرکلاسیک در برابر منطق کلاسیک موجب از بین رفتن فرض پیشینی بودن معرفت منطقی شده بطوریکه منطق دانها از ترجیح یک نظریه منطقی بر نظریات دیگر سخن می گویند و مدلی برای گزینش معقول میان آنها ارائه کرده اند. روش شناسی استنتاج به بهترین تبیین از جمله مدلهای گزینش معقول میان نظریات علمی است و در این نوشتار نشان می دهیم که نظریات منطقی از ویژگی های لازم برای کاربست این روش شناسی در حوزه منطق برخوردارند. به ویژه نشان می دهیم که منطق دانها، چنانکه کارنپ می پنداشت، در گزینش نظریات منطقی آزاد نبوده، سازگاری یک نظام منطقی با شواهد پذیرفته شده و نظام دیگر با آن شواهد شرط گزینش معقول است. مسئله تفاوت معنای ادات ربط در منطق های مختلف یکی از مسائلی است که مقایسه پذیری منطق ها را به چالش می کشد و در این نوشتار ضمن معرفی یکی از راه حلها ی این مسئله آن را به گونه ای ترمیم می کنیم که از گزند نقدها در امان بماند.
۲۹۳۸.

نگرشی نوین به جایگاه شیء فی نفسه در کانت و هگل بر اساس مبانی متافیزیکی فیزیک کوانتوم دیوید بوهم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدار شی‏ء فی نفسه کانت هگل دیوید بوهم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۶ تعداد دانلود : ۶۳۸
کانت با تلقی زمان و مکان و مقولات به عنوان شرط شناخت، به تمایز میان پدیدارها و شیء فی نفسه پرداخت. نتیجه چنین تمایزی که اساس مکتب ایدئالیسم استعلایی اوست، عدم امکان شناخت شیء فی نفسه بود. هگل که شیء فی نفسه کانتی را مانعی در برابر ایدئالیسم مطلق خود می دید، آن را به عنوان یک مفهوم تناقض آمیز کنار گذاشت؛ ولی مکتب او با چالش های ناشی از حذف آن، مواجه شد. همین چالش ها ما را به پی گرفتن نگرشی نوین به جایگاه شیء فی نفسه از منظر بوهم - به عنوان یکی از بزرگ ترین فیزیک دانان معاصر فیزیک کوانتوم - وامی دارد. نتیجه دو رویکرد آنتولوژیکی و اپیستمولوژیکی بوهم، تمایز میان کل (به عنوان حقیقت) و اشیاء (به عنوان پدیدارها) بود، این تمایز به تقابل دیدگاه بوهم با هگل می انجامد؛ تقابلی که نتیجه اش، پذیرش شیء فی نفسه کانتی و عدم امکان تحقق دانش مطلق هگل است. در این نوشتار با شیوه تحلیلی - انتقادی تلاش خواهیم کرد تا باتوجه به پیشرفت های روزافزون علمی و فیزیکی به ویژه نظریات فیزیکی - متافیزیکی بوهم، تحکیم موضع کانت را در مورد شیء فی نفسه در برابر هگل به اثبات برسانیم. حاصل این تحقیق، هم پوشانی فیزیک و فلسفه در مورد مسئله هستی و حقیقت و محدودیت اندیشه در شناخت بنیاد حقیقی عالم است.
۲۹۳۹.

شناسایی و اعتباربخشی چارچوب نظری برنامه درسی پژوهش محور و تحلیل آن در محتوای علوم تجربی پایه ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتبارسنجی برنامه درسی پژوهش محور علوم پایه ششم ابتدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۲ تعداد دانلود : ۴۲۲
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اعتباربخشی چارچوب نظری برنامه درسی پژوهش محور و تحلیل آن در محتوای کتاب علوم تجربی پایه ششم ابتدایی، به شیوه اسنادی به همراه اعتباربخشی گروه های کانونی و نیز تحلیل محتوی، انجام شد. نتایج نشان داد؛مهم ترین ابعاد برنامه درسی پژوهش محور را می توان در چهارده بعد ؛ پویایی، ساخت دانش، معلم پژوهنده، آزمون پذیر بودن، تمرین و فعالیت محوری، تعاون و همکاری، پرسشگری، تفکر انتقادی، مساله مداری، خودانگیختگی، ارزیابی، کاوشگری، اکتشاف و یادگیری خو تنظیمی تدوین نمود. از میان این ابعاد چهارده گانه از منظر متخصصان ، مولفه مساله مداری دارای بالاترین و مولفه تعاون و همکاری دارای پایین ترین رتبه بوده است. علاوه بر این، میزان انطباق ابعاد برنامه درسی پژوهش محور با محتوای کتاب علوم تجربی بسیار متفاوت است. به طوری که بیشترین اهمیت مربوط به مولفه پرسشگری و کمترین اهمیت مربوط به مولفه یادگیری خودتنظیمی است. همچنین نتایج نشان داد بین محتوای کتاب علوم تجربی پایه ششم ابتدایی با ابعاد برنامه درسی پژوهش محور اعتباربخشی شده از منظر خبرگان، انطباق وجود ندارد. بر اساس نتایج بدست امده پیشنهاد می شود برنامه ریزان ومولفان در ویراست های اتی کتاب علوم تجربی مولفه های کمتر پرداخته شده را مورد تاکید بیشتر قرار داده و از طریق برگزاری کارگاههای اموزش ضمن خدمت معلمان را با مولفه های شناسایی شده در این پژوهش بیشتر اشنا کنند.
۲۹۴۰.

Overcoming Cartesian Dualism in Light of Mulla Sadra's Philosophy(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Dualism self and body relation the unity of self and body modal boundedness integrated boundedness

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۰ تعداد دانلود : ۳۲۷
This article tries to find a way out of the epistemological problem and the self-body question in Cartesian dualism in light of Mulla Sadra Shirazi's philosophy. There are possibilities in Sadra's thought which make achieving this objective possible. The argument develops in three steps to bring into focus the subject, the object, and knowledge. Concerning the subject, Mulla Sadra's philosophy demonstrates that self/soul and body are unified through modal boundedness (tqyid-i al-sha'ni) which is called existential objectivity in which the self-body duality makes no sense. In his discussion on the object, Shirazi points out that philosophical truths such as necessity, causality, oneness, and so on are unified to the external being and the objective reality in an integrative way (taqyid-i al-indimadji) having existential objectivity. Regarding knowledge, Mulla Sadra emphasizes the existential character of knowledge rather than its essentiality. Therefore, the existence or the existential unity between the knower, the known, and the knowledge overcome the self-body and self-external world cleavages. Because of its unity with the body, the self is present in the external world and perceives the world or the external facts, and then some ideas of the external worlds will appear in mind.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان