مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت نهاد امور پرورشی بر اساس مبانی معرفت شناختی آن است ْ ٌ. پرسش اصلی تحقیق این است که تأسیس این نهاد بر کدامین پیش فرض ها و مبانی معرفتی استوار بوده است؛ و اینکه این پیش فرض ها تا چه میزان قابل دفاع هستند؟ این نوشته بر این است دو پیش فرض اساسی مبنای تأسیس این نهاد بوده است که عبارتند از:1- استقلال حوزه های دانشی از حوزه های ارزشی، 2- استقلال مبادی دانشی، عاطفی و ارادی رفتار. بر اساس پیش فرض اول، در حوزه ی دانش آنچه مدنظر است واقعیت هاست، ولی حوزه ی ارزش ها مربوط به بایدها و نبایدهای زندگی است و میان این دو حوزه شکاف منطقی وجود دارد. بر اساس این پیش فرض کار انتقال دانش به دانش آموزان ماهیتاً متفاوت و مستقل از کاری است که به پرورش بُعد ارزشی و روحی و معنوی دانش آموزان می پردازد. بر حسب پیش فرض دوم، ادراک، میل و اراده، به عنوان عامل های مسئول رفتار ، ماهیتاً از هم متمایز و نسبت به هم از استقلال برخوردارند. لذا نهادهایی که متکفل تقویت و پرورش این عامل ها هستند، متفاوت و از هم متمایز خواهند بود. یعنی بخشی از آموزش و پرورش مسئول حوزه ی دانش و بخشی دیگر، که در اینجا همان امور پرورشی خواهد بود، بر اساس پیش فرض اول مسئول حوزه ی ارزش ها ، و بر اساس پیش فرض دوم مسئول حوزه های عاطفه و اراده می شود. در رابطه با پیش فرض اول، این نوشتار با اعتقاد به درهم تنیدگی دانش و ارزش نشان می دهد که جدایی نهاد پرورشی از نهاد آموزشی نادرست است و بر آن است که نهاد آموزشی علاوه بر مسئولیت تعلیم دارای مسئولیت تربیت نیز می باشد. در رابطه با پیش فرض دوم نیز مقاله بر این است که ساحت های معرفت، میل و اراده در هم تنیده بوده و تربیت مستلزم درگیری همزمان هر سه این ساحت هاست. لذا، نظام آموزشی- یا نظام تربیتی- باید علم، اخلاق و عمل، یا عقل، احساس و اراده را توأمان در نظر گیرد.
بررسی میزان تحقق اهداف اخلاقی و رابطه ی آن با قضاوت اخلاقی در دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان تحقق اهداف اخلاقی و رابطه ی آن با رشد قضاوت اخلاقی در بین دانش آموزان پایه ی پنجم ابتدایی شهر بندرعباس انجام گرفته است. روش پژوهش این تحقیق توصیفی- پیمایشی و توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان پایه ی پنجم ابتدایی شهر بندرعباس است، که تعداد 394 نفر به روش تصادفی– طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه استفاده شده است. پرسشنامه ی اول که مربوط به تعیین میزان تحقق اهداف اخلاقی آموزش و پرورش است، از نوع محقق ساخته است و پرسشنامه دوم پرسشنامه قضاوت اخلاقی (MJT) است که برای اندازه گیری قضاوت اخلاقی مورد استفاده قرار گرفته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی میانگین، انحراف استاندارد و ضریب همبستگی پیرسون و آمار استنباطی آزمون t و آزمون فریدمن استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که اهداف اخلاقی آموزش و پرورش در پایه ی پنجم در شهر بندرعباس در سطح مطلوب تحقق یافته است. اگر چه همه ی اهداف در حد مطلوبی تحقق یافته است اما میزان تحقق آنها یکسان نیست و رتبه های متفاوتی دارند. بدین ترتیب، آن اهدافی بیشتر تحقق یافته که مدرسه و خانواده در زمینه ی آموزش آن بیشتر با یکدیگر توافق و همکاری داشته اند. همچنین یافته ها نشان داده است که بین میزان تحقق اهداف اخلاقی و قضاوت اخلاقی در سطح 05/0 رابطه معنی دار وجود دارد. اما تحلیل یافته ها به تفکیک اهداف نشان می دهد که از بین 21 هدف اخلاقی 7 هدف با قضاوت اخلاقی رابطه ندارد. بررسی محتوای این هفت هدف، نشان می دهد که این اهداف تحقق شان بیشتر تحت تأثیر الگوی فرزند پروری خانواده و روش کنترل و برقراری انضباط در مدارس است.
موانع اجرای مدیریت استراتژیک در آموزش و پرورش: تأملی بر دیدگاه مدیران و کارشناسان سازمان آموزش و پرورش استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر بررسی موانع اجرای استراتژی در سازمان آموزش و پرورش استان کردستان است. به منظور حصول به چنین هدفی، با انتخاب یک رویکرد کیفی بر مبنای روش توصیفی- پیمایشی و با استفاده از مصاحبه ی نیمه سازمان یافته با مدیران و کارشناسان سازمان آموزش و پرورش استان کردستان داده های پژوهشی، جمع آوری و از طریق روش تحلیل محتوا مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که موانع ادراکی، نگرشی و مهارتی (موانع فردی) و کمبود منابع سازمانی، ناکارآمدی ساختار سازمان، ناکارآمدی فرهنگ سازمان، عدم اثربخشی دوره های آموزشی، ناکارآمدی مدیریت عالی سازمان و مداوم نبودن نظارت و ارزشیابی (موانع زمینه ای سازمانی)، از جمله موانع و مشکلات عمده در اجرای استراتژی های سازمان آموزش و پرورش استان کردستان می باشند.
بررسی ابعاد توانمند سازی نیروی انسانی در سازمان های دولتی (موردکاوی یکی از سازمان های مورد مطالعه ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه ی ابعاد توانمندی نیروی انسانی در یکی از سازمان های مورد مطالعه ی کشور می باشد. روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه ی آماری شامل کلیه ی مدیران و کارکنان مورد مطالعه در سال 89-88 بوده اند، که تعداد 220 نفر نمونه از بین کلیه ی مدیران و کارکنان، با بهره گیری از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شده اند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه ی محقق ساخته بر اساس مدل بنیاد توانمندسازی منابع انسانی ایران بوده که پایایی آن 94/0 و روایی آن 90/0 به دست آمده است. عمده ترین یافته های پژوهش عبارتند از: الف) میزان توانمندسازی نیروی انسانی در سازمان مورد مطالعه بر اساس معیارها و ابعاد مدل بنیاد توانمندسازی منابع انسانی ایران (رهبری، خط مشی و استراتژی، فرایند های توانمندسازی، ترغیب و تشویق، مشارکت، خلاقیت و نوآوری و نتایج کلیدی عملکرد) پایین تر از حد متوسط بوده است. ب) بین وضعیت موجود و مطلوب توانمندسازی نیروی انسانی بر اساس بعد رهبری مدل بنیاد توانمندسازی منابع انسانی ایران در سازمان دولتی مورد مطالعه تفاوت وجود داشته است. ج) بین وضعیت موجود و مطلوب توانمندسازی نیروی انسانی بر اساس بعد یادگیری مدل بنیاد توانمندسازی منابع انسانی ایران در سازمان دولتی مورد مطالعه تفاوت وجود دارد.
ارزیابی اثربخشی دوره های آموزش کارآفرینی (مطالعه موردی سازمان کار و امور اجتماعی استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی دوره های آموزش کارآفرینی سازمان کار و امور اجتماعی استان خوزستان در سال 1389 می باشد. جامعه ی آماری شامل کلیه ی افراد متقاضی کار و تسهیلات اشتغال زایی سازمان کار و امور اجتماعی استان خوزستان به تعداد 13567 نفر است، که با بهره گیری از جدول تعیین حجم نمونه ی مورکان تعداد 370 نفر نمونه انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شده اند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه ی سنجش ویژگی های شخصیتی کارآفرینان ایرانی با 95 سؤال و 4 طیف بوده که پایایی آن 92/0 و روایی همزمان آن 74/0 گزارش شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی بوده که در سطح آمار توصیفی از مشخصه هایی نظیر میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که دوره های آموزش کارآفرینی در پرورش قابلیت کارآفرینی متقاضیان مؤثر بوده است (006/8=F و 005/0≥P)؛ محل اخذ مدرک تحصیلی در میزان قابلیت کارآفرینی متقاضیان مؤثر نبوده است (360/0=F و 55/0≥P) و بین میزان قابلیت کارآفرینی متقاضیان بر اساس متغیر جنسیت تفاوت معنی داری مشاهده نشد (350/0=F و 85/0≥P). <br clear="all" />
تأثیر بازآموزی اسنادی بر عملکرد حل مسأله ی ریاضی دانش آموزان پسر دارای ناتوانی ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر بازآموزی اسنادی بر عملکرد حل مسأله ی ریاضی دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری ریاضی است. پ ژوهش حاضر از نوع پژوهش های آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. آزمودنی ها شامل 20 نفر از دانش آموزان پسر پایه ی چهارم ابتدایی شهر تبریز در سال 88-1387 بودند که به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به طور تصادفی در هر یک از گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند. از آزمون تشخیصی ریاضی ایران کی مت (1976) استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه ی 45 دقیقه ای برای بازآموزی اسنادی، آموزش داده شدند، در حالی که گروه کنترل به برنامه های عادی کلاسی خود ادامه دادند. یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد نمرات دانش آموزان گروه آزمایش در پس آزمون حل مسأله ی ریاضی نسبت به گروه کنترل بالاتر است. تفاوت دو گروه در سطح 01/0=α معنی دار بود.
نقش متغیرهای نگرش، خودپنداره و فعالیت های اولیه ی سوادآموزی در پیش بینی سواد خواندن دانش آموزان ایرانی بر اساس مقیاس پیرلز 2006(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله نقش متغیرهای خودپنداره ی خواندن دانش آموز، فعالیت های اولیه ی سواد آموزی و نگرش دانش آموزان و والدین به خواندن، در عملکرد سواد خواندن دانش آموزان پایه ی چهارم ابتدایی بر اساس داده های مطالعه ی پیرلز 2006 را مورد بررسی قرار داده است. نمونه ی آماری استفاده شده پس از پالایش، 5179 دانش آموز (2767 پسر و 2412 دختر) چهارم ابتدایی بوده است که در آزمون پیرلز 2006 شرکت کرده بودند. مقیاس های مورد استفاده شامل پرسشنامه ی زمینه یابی یادگیری خواندن برای متغیرهای نگرش والدین به خواندن و فعالی ت های اولیه سواد آموزی، پرسشنامه ی دانش آموز برای متغیر خود پنداره خواندن، و نمره ی کلی سواد خواندن بر اساس مدل راش بود. که به روش تحلیل مسیر، اثر مستقیم، غیرمستقیم و کل متغیر نگرش والدین به خواندن (متغیر برونزا) بر فعالیت های اولیه سوادآموزی، نگرش دانش آموز به خواندن و خود پنداره خواندن دانش آموز (متغیرهای درونزا) مورد بررسی قرار گرفت. پس از تأیید مدل های اندازه گیری متغیرهای نهفته و برازش مدل تابع ساختاری، نتایج نشان دادند که مدل مورد آزمون، برازش مناسبی با داده ها دارد. تمامی اثرات متغیر نگرش والدین به خواندن بر سایر متغیرهای درون زا تأیید شد. هم چنین تمامی اثرات متغیر فعالیت های اولیه ی سواد آموزی بر سایر متغیرهای درون زای پژوهش معنی دار به دست آمد. هیچ کدام از اثرات متغیر نگرش دانش آموز به خواندن بر عملکرد سواد خواندن معنی دار نبود. برای مشخص کردن برابری مدل های پسران و دختران، از آزمون برابری مدل ها استفاده شد که نتایج نشان دادند که از 8 مسیر موجود در مدل، 4 مسیر تفاوت معنی دار دارند که عبارتند از: خودپنداره خواندن دانش آموز به عملکرد سواد خواندن، نگرش خواندن والدین به فعالیت های اولیه سوادآموزی، فعالیت های اولیه سوادآموزی به خودپنداره خواندن و نگرش خواندن دانش آموز به عملکرد سواد خواندن.
جهت گیری هدف پیشرفت و رفتارهای مقابله ای تحصیلی دانش آموزان: نقش تأکیدهای والدین و معلمان بر نوع جهت گیری هدف پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف پیشرفت به عنوان بازنمایی شناختی دلایلی که افراد برای درگیر شدن در تکالیف تحصیلی دارند و استانداردهایی که افراد برای قضاوت یا ارزیابی عملکردشان استفاده می کنند، اشاره دارد. پژوهش های اخیر روی هدف پیشرفت بر اثرات عوامل محیطی تأکید نموده اند که بر باور ها و گرایش های هدف دانش آموزان اثرگذارند. این پژوهش، ادراک دانش آموزان از تأکید معلمان و والدین بر جهت گیری هدف پیشرفت و رابطه ی این اهداف با جهت گیری هدف شخصی و راهبرد های مقابله ای را مورد مطالعه قرار داد. جامعه ی آماری پژوهش دانش آموزان ناحیه 4 شهر تبریز بودند. 250 نفر از دانش آموزان سال اول دبیرستان با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. پرسشنامه های هدف پیشرفت تصوری والدین، هدف پیشرفت تصوری معلمان، هدف پیشرفت شخصی دانش آموزان و راهبرد های مقابله ی تحصیلی به منظور جمع آوری اطلاعات استفاده شد. تحلیل آماری داده ها به کمک نرم افزار AMOS و با روش تحلیل مسیر انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد جهت گیری هدف پیشرفت عملکرد گرایی دانش آموزان از طریق جهت گیری عملکردگرایی والدین و معلمان به صورت توأمان پیش بینی می شود، در حالی که هدف پیشرفت تبحرگرایی دانش آموزان فقط از طریق هدف تبحر گرایی والدین پیش بینی می شود. نتایج دیگر پژوهش نشان داد که راهبرد های مقابله ای مثبت تحصیلی دانش آموزان از طریق جهت گیری تبحر گرایی و روش های مقابله ای انکار، فرافکنی و فقدان مقابله از طریق جهت گیری عملکرد گرایی پیش بینی می شود. جنبه ی کاربردی پژوهش حاضر این است که در پژوهش های آینده نقش فرایند های درون خانواده بر اهداف پیشرفت دانش آموزان و نقش آنها برای رشد رفتار ها و باور های سازگارانه بیشتر مورد بررسی قرار گیرد.
مقایسه ی عملکرد شناختی، عاطفی و روانی- حرکتی با توجه به ارزشیابی کمی و توصیفی دانش آموزان پایه ی دوم ابتدایی شهر دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه ی عملکرد شناختی، عاطفی و روانی– حرکتی با توجه به ارزشیابی کمی و توصیفی دانش آموزان پایه ی دوم مدارس ابتدایی شهر دزفول است. جامعه ی آماری کلیه ی دانش آموزان پایه ی دوم ابتدایی شهرستان دزفول بود. حجم نمونه شامل 50 کلاس مشمول طرح ارزشیابی توصیفی و 50 کلاس مشمول ارزشیابی کمی است که به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شده اند. ابزارهای اندازه گیری عبارتنداز: 1- آزمون های عملکرد تحصیلی ریاضی، علوم و زبان فارسی. 2- ابزارسنجش ویژگی های عاطفی شامل: پرسش نامه ی کیفیت زندگی در مدرسه و پرسشنامه ی عکس العمل دانش آموزان نسبت به کلاس و مدرسه. 3- مقیاس های درجه بندی علوم و ریاضی برای سنجش ویژگی های روانی– حرکتی. در تحلیل داده ها از روش آماری آزمون t برای دو گروه مستقل استفاده شده است. نتایج نشان داد که اگر چه دانش آموزان مشمول طرح ارزشیابی توصیفی عملکرد بالاتری داشتند؛ ولی در آزمون ریاضی و زبان فارسی تفاوت معنی دار نبود. همچنین نمرات طرح توصیفی در متغیرهای عاطفی شامل کیفیت زندگی در مدرسه و عکس العمل دانش آموزان نسبت به کلاس و مدرسه به طور معنی داری با 05/0=α بیشتر از نمرات دانش آموزان ارزشیابی کمی بود. در متغیرهای حوزه ی روانی- حرکتی عملکرد دانش آموزان طرح توصیفی به طور معنی داری با 05/0=α بیشتر از دانش آموزان ارزشیابی کمی بود.
رفتارهای زیست محیطی، دانش زیست محیطی و تحصیلات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صاحب نظران مطالعات زیست محیطی معتقدند که بین رفتارهای زیست محیطی، دانش زیست محیطی و تحصیلات رابطه وجود دارد. لذا مقاله ی حاضر به بررسی رابطه ی میان رفتار زیست محیطی و دانش زیست محیطی از یک طرف و نیز رابطه میان رفتار زیست محیطی و تحصیلات در بین دانش آموزان دبیرستان مناطق شمالی ایران از طرف دیگر می پردازد. بر این اساس، رابطه ی مثبت بین دانش و رفتار زیست محیطی، فرضیه ی اساسی تحقیق را شکل داد. روش تحقیق، در این مطالعه روش پیمایشی بوده و با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده 751 نفر از دانش آموزان مقطع دبیرستان در سه مرکز استان های گلستان، گیلان و مازندران انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان داد که افراد مورد بررسی از دانش زیست محیطی پایینی برخوردار بودند، در حالیکه رفتار های زیست محیطی نسبتاً بالایی از خود نشان دادند. همچنین، یافته های تحقیق نشان داد که رابطه ی معنی داری بین سطح تحصیلات و دانش زیست محیطی به دست نیامده است. نتایج مذکور این سؤال اساسی را بر می انگیزد که چرا در میان دانش آموزان ایرانی، سطح تحصیلات تأثیری روی سطح دانش زیست محیطی ندارد. در ادامه ی مقاله، دلایل احتمالی بروز این واقعیت مورد بحث قرار گرفته است.
مقیاس علاقه به رشته ی تحصیلی دانشجویان: ساخت و ویژگی های روانسنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ساخت و اعتباریابی مقیاس علاقه به رشته ی تحصیلی در دانشجویان انجام شده است. بدین منظور بر اساس متون مربوطه و طرح سؤال باز به تعدادی از دانشجویان و اساتید، یک پرسشنامه ی مقدماتی با هدف سنجش میزان علاقه به رشته ی تحصیلی در دانشجویان تهیه شد. پس از آن تعداد 280 نفر از دانشجویان دختر و پسر دانشگاه های شهید چمران و جندی شاپور اهواز (رشته های علوم انسانی، علوم پایه، فنی- مهندسی و پزشکی) در مقاطع تحصیلی کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای برگزیده شدند و پرسشنامه ی مقدماتی 44 ماده ای را تکمیل کردند. پس از تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله ی نرم افزار spss با روش تحلیل عوامل یک مقیاس 29 ماده ای شامل سه عامل به دست آمد. عامل اول علاقه ی درونی با 16 ماده، عامل دوم اختیار و پایداری با 6 ماده و عامل سوم منزلت اجتماعی با 7 ماده نامگذاری شد. اعتبار مقیاس که از طریق همبسته نمودن نمره ی کل با یک سؤال که بیانگر علاقه ی کلی به رشته ی تحصیلی می باشد به دست آمد، رضایت بخش است و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ (95/0) می باشد که نشان دهنده ی قابلیت آن برای کاربرد در پژوهش های علوم تربیتی، روان شناختی و مشاوره است.
تعیین رابطه بین سبک تصمیم گیری، سبک رهبری و اعتماد سازمانی با عدالت سازمانی به منظور ارایه ی یک مدل مناسب برای آموزش و پرورش شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین سبک های رهبری، سبک های تصمیم گیری و اعتماد سازمانی با عدالت سازمانی ادراک شده ی دبیران آموزش و پرورش است. روش پژوهش همبستگی از نوع علّی و شیوه ی نمونه گیری، خوشه ای چند مرحله ای بوده است که نهایتاً تعداد 363 نفر بطور تصادفی برای پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش چهار پرسشنامه ی عدالت سازمانی، سبک رهبری باس، سبک تصمیم گیری و اعتماد سازمانی بوده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری استفاده شده است. بطور کلی نتایج پژوهش نشان می دهد سبک رهبری تحولی به تنهایی 48 درصد واریانس عدالت را تبیین می کند. براساس ضریب بتا به ازای یک واحد افزایش سبک تصمیم گیری جامع میزان عدالت 584/0 واحد افزایش می یابد. همچنین یافته های پژوهش نشان می دهد اعتماد به سازمان به تنهایی 5 درصد واریانس عدالت تعاملی را تبیین می کند. با ورود اعتماد به مدیر میزان واریانس تبیین شده به 13 درصد و با ورود اعتماد به همکاران به 18/0 درصد افزایش می یابد. بطور کلی مدل معادله ی ساختاری نشان می دهد، شاخصGFI برابر با 95/0 و شاخص AGFI برابر با 8/0 بوده که حاکی از برازندگی مدل تجربی پژوهش می باشد.