آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت نهاد امور پرورشی بر اساس مبانی معرفت شناختی آن است ْ ٌ. پرسش اصلی تحقیق این است که تأسیس این نهاد بر کدامین پیش فرض ها و مبانی معرفتی استوار بوده است؛ و اینکه این پیش فرض ها تا چه میزان قابل دفاع هستند؟ این نوشته بر این است دو پیش فرض اساسی مبنای تأسیس این نهاد بوده است که عبارتند از:1- استقلال حوزه های دانشی از حوزه های ارزشی، 2- استقلال مبادی دانشی، عاطفی و ارادی رفتار. بر اساس پیش فرض اول، در حوزه ی دانش آنچه مدنظر است واقعیت هاست، ولی حوزه ی ارزش ها مربوط به بایدها و نبایدهای زندگی است و میان این دو حوزه شکاف منطقی وجود دارد. بر اساس این پیش فرض کار انتقال دانش به دانش آموزان ماهیتاً متفاوت و مستقل از کاری است که به پرورش بُعد ارزشی و روحی و معنوی دانش آموزان می پردازد. بر حسب پیش فرض دوم، ادراک، میل و اراده، به عنوان عامل های مسئول رفتار ، ماهیتاً از هم متمایز و نسبت به هم از استقلال برخوردارند. لذا نهادهایی که متکفل تقویت و پرورش این عامل ها هستند، متفاوت و از هم متمایز خواهند بود. یعنی بخشی از آموزش و پرورش مسئول حوزه ی دانش و بخشی دیگر، که در اینجا همان امور پرورشی خواهد بود، بر اساس پیش فرض اول مسئول حوزه ی ارزش ها ، و بر اساس پیش فرض دوم مسئول حوزه های عاطفه و اراده می شود. در رابطه با پیش فرض اول، این نوشتار با اعتقاد به درهم تنیدگی دانش و ارزش نشان می دهد که جدایی نهاد پرورشی از نهاد آموزشی نادرست است و بر آن است که نهاد آموزشی علاوه بر مسئولیت تعلیم دارای مسئولیت تربیت نیز می باشد. در رابطه با پیش فرض دوم نیز مقاله بر این است که ساحت های معرفت، میل و اراده در هم تنیده بوده و تربیت مستلزم درگیری همزمان هر سه این ساحت هاست. لذا، نظام آموزشی- یا نظام تربیتی- باید علم، اخلاق و عمل، یا عقل، احساس و اراده را توأمان در نظر گیرد.

An analysis of the philosophical foundations of Fostering Department in Iranian Education System

In this study we argue that establishing fostering department in Iranian education system has been, and indeed is expected to be, based upon some philosophical presuppositions that work as foundations for decision making in this filed. we have tried to evaluate this department by discovering and examining its philosophical foundations. Two of these presupposition based on which we assessed the idea of establishing this department in education, that focuses its efforts on spiritual affairs, are as follows. 1- there is an unbridgeable gap between knowledge and value, and this is the reason why we need to establish two different sectors or departments in education system, one for educational affairs and the second for spiritual affairs. 2- the main factors responsible for actions, namely knowledge, want and the will, are different in their nature. So there is a need to make different sectors for these different factors to be developed. As we have argued, the first one has been rejected, and the second can only partly be right. After all, we have shown that since knowledge and value, on the one hand, and knowledge, want and will, on the other hand, are sides of one entity, there can not be a real distance and distinction between educational and fostering or spiritual affairs in education system.  

تبلیغات