مقالات
حوزه های تخصصی:
اضطراب ناشی از ورود به محیط کلاس و مدرسه همراه با کم تجربگی، معلمان تازه کار را در سال های اولیه کارشان گاهی تا سرحد ترک شغل تحت فشار قرار می دهد. یکی از سخت ترین وجوه کار معلم تازه کار، رابطه وی با والدین است. در رابطه با مسئله فوق، این پژوهش درصدد است به دو سوال پاسخ دهد: 1. مهم ترین انتظارات معلمان تازه کار از والدین چیست؟ 2. آیا نیازهای شناخته شده، اندازه گیری معنادار و قابل قبولی از متغیر نیازهای مرتبط با والدین به عمل آورده است؟ برای پاسخ دهی دقیق به سوالات پژوهش، از روش آمیخته ی اکتشافی استفاده شده است. بر اساس روش تحقیق، ابتدا و در قسمت کیفی با 20 نفر از خبرگان آموزشی مصاحبه شد و سپس بر مبنای یافته های کیفی، پرسشنامه محقق ساخته شامل 13 سوال تدوین گشت. جامعه این پژوهش شامل تمامی معلمان تازه کار شهر تهران است (که حداکثر سه سال سابقه ی خدمت در کسوت معملی داشته اند) که تعداد آنها 6400 نفر است. از این میان، تعداد 447 پرسش نامه، با استفاده از روش نمونه گیری «در دسترس» در اختیار معلمان قرار گرفت که از این تعداد 371 عدد دریافت گردید. بررسی مهم ترین نیازها و انتظارات معلمان تازه کار در ارتباط با والدین نشان می دهد که پیگیری والدین از وضعیت دانش آموزان، قدردانی نسبت به زحمات معلم و دادن اطلاعات مورد نیاز درباره ی ویژگی های دانش آموزان به معلم تازه کار، مهم ترین انتظارات و نیازهای معلمان می باشند. استفاده از نظرات والدین در اداره ی کلاس و نیز هماهنگی روش های آموزشی والدین با روش معلم، نیازهایی با کمترین رتبه شناخته شدند.
واکاوی مفهوم” مشارکت و مداخله در آموزش فرزندان“ از دیدگاه والدین و معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی درک اولیاء و معلمان از پدیده مشارکت و مداخله والدین در آموزش و پرورش فرزندان صورت گرفت . ر وش بررسی این پژوهش مدل آمیخته ی اکتشافی است . میدان تحقیق معلمان و والدین مدارس دخترانه سه دوره تحصیلی (ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان ) شهر کرمانشاه بود . جمعاً 200 نفر از معلمان و 210 نفر از والدین ( 110 نفر زن و 100 نفر مرد ) از مناطق مختلف اقتصادی – اجتماعی شهر کرمانشاه به عنوان نمونه آماری در بخش کمی تحقیق انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در بخش کیفی یک پروتکل مصاحبه نیمه ساخت یافته و در بخش کمّی پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر مؤلفه های بخش کیفی و ادبیات پژوهشی بود که با روش تحلیل عاملی اکتشافی و ضریب آلفای کرونباخ روایی و پایایی پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفت. از داده های حاصل از مصاحبه مقوله های چگونگی مشارکت در آموزش، نوع تعامل و تأثیرات روانی و اجتماعی مشارکت استخراج گردید. تقریباً هیچکدام از والدین تعمداً در فرایند آموزشی مداخله نکرده بودند و شواهدی از هم فکری والدین جهت مشارکت گروهی مشاهده نشد. تحلیل ها نشان داد که اگرچه والدین از لحاظ نظری از اهمیت مشارکت والدین در آموزش فرزندانشان تا حدی آگاهند اما در عمل به دلایل مختلف چندان در این فرایند درگیر نیستند. والدین اذعان داشتند که ارتباط کمی با معلمان دارند و از مشکلات آموزش فرزندانشان آگاهی کافی ندارند. میزان مشارکت داوطلبانه آن ها در فرایند تحصیل فرزندانشان در سطح پایین بود و راهنمایی به فرزندانشان را در فرایند انجام تکالیف را نیز خیلی نادر گزارش کرده بودند. والدین در مقایسه با معلمان بیشتر خواهان تشویق فرزندانشان در انجام کارهای مدرسه بودند. در بین اولیاء مادران بیش از پدران دانش آموزان علاقمند به مسؤلیت پذیری در فرایند تحصیل فرزندانشان بودند. اما نوعی عدم تفاهم بین والدین و معلمان در چگونگی مداخله آموزشی وجود داشت. معلمان خیلی راغب نبودند که والدین در فرایند آموزش مداخله کنند. پژوهش حاضر توصیه می کند وقتی ابتکارات و برنامه ها مبتنی بر روابط احترام آمیز و اعتماد بین کارکنان مدرسه و خانواده ها باشند در ایجاد و نگهداری پیوندهایی که پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را حمایت می کند خیلی کارآمدتر خواهند بود . برقراری روابط مثبت با والدین و ارایه روش های عملی به موفقیت آموزشی فرزندانشان کمک می کند اما عناصر دیگر مانند بهبود بخشیدن به برنامه درسی و آموزش نیز ضروری هستند.
مطالعه ترجیحات روش شناختی پژوهشگران حوزه مدیریت آموزشی در ایران و غرب و آینده روش شناسی پژوهش در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه ترجیحات روش شناختی پژوهشگران حوزه مدیریت آموزشی در سه حیطه راهبرد، روش و تکنیکهای پژوهش و همچنین بررسی سمت و سوی راهبرد پژوهش در آن بود. روش پژوهش توصیفی، از نوع تحلیل محتوای کمی وجامعه آن شامل تمامی مقالات چاپ شده در سه سال اخیر، در دو مجله انگلیسی زبانEAQوJEA و دو مجله ایرانی مدیریت و برنامه-ریزی در نظام های آموزشی و رهیافتی نو در مدیریت آموزشی بود که تمامی مقالات چاپ شده در مجلات مذکور مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد؛ در حیطه راهبرد، در ایران،81/88درصد مقالات چاپ شده دارای راهبرد کمی، 89/7 درصد دارای راهبرد کیفی و 28/3 درصد دارای راهبرد ترکیبی و در غرب، 04/32 درصد مقالات چاپ شده دارای راهبرد کمی، 69/54 درصد دارای راهبرد کیفی و 25/13 درصد دارای راهبرد ترکیبی بودند.در حیطه روش، در ایران، روش غالب، روش پیمایشی و همبستگی است؛ در غرب روش غالب، روش های برخاسته از راهبرد کیفی است. در حیطه ابزار هم در ایران، 52/85درصد مقالات چاپ شده با استفاده از پرسشنامه، ابزار مورد علاقه و محبوب پژوهشگران ایرانیانجام شده،در حالی که پژوهشگران غربی عموماً از ابزارهای ترکیبی استفاده کرده اند. و بالاخره اینکه پژوهشگران حوزه مدیریت آموزشی در غرب حرکت روزافزونی به سمت راهبرد کیفی و بهره گیری از روش های آن دارند. ضمن اینکه، در مغرب زمین راهبرد ترکیبی هم از مقبولیت برخوردار است و رشد صعودی امیدوار کننده ای دارد. واژگان کلیدی؛ روش شناسی، مدیریت آموزشی، ایران، غرب
بررسی مؤلفه های اثرگذار بر شکل گیری رفتار شهروندی سازمانی مدیران و معلمان در مدارس ابتدایی و متوسطه شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر، تبیین روابط بین مؤلفه های رهبری همکارانه مدیر، حرفه ای گری معلم و فشار آکادمیک و توضیح چرایی اثرگذاری و عدم اثرگذاری هر یک از این مؤلفه ها بر شکل گیری، رشد و گسترش رفتار شهروندی سازمانی مدیران و معلمان در مدارس ابتدایی و متوسطه شهر اهواز می باشد. در همین راستا، از روش پژوهش آمیخته (کمی و کیفی) استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه معلمان و مدیران مدارس دو مقطع ابتدایی و متوسطه شهر اهواز تشکیل می دهند. به اقتضای روش پژوهشی ترکیبی، در بخش کمی از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تا زمانی که به سؤالات پژوهش پاسخ داده شد و اشباع نظری بدست آمد فرآیند نمونه گیری ادامه یافت. داده ها با استفاده از دو پرسشنامه در بخش کمی و در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختمند جمع آوری گردیده است. نتایج نشان دهنده اثرگذاری مؤلفه های رهبری همکارانه مدیر و حرفه ای گری معلم و عدم تأثیرگذاری مؤلفه فشار آکادمیک بر شکل گیری رفتار شهروندی سازمانی مدیران و معلمان مدارس مورد مطالعه می باشد. در پیگیری نتایج، با تجزیه و تحلیل مصاحبه ها بر مبنای رویکرد تحلیل محتوای کیفی به روش استقرائی، دلایل اثرگذاری و عدم اثرگذاری هر یک از مؤلفه ها تبیین شده است.
تبیین رفتار مسئولانه زیست محیطی معلمان مدارس ابتدایی استان خوزستان؛ کاربست مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ن مطالعه حاضر در پی تبیین عوامل تأثیرگذار بر رفتار مسئولانه معلمان می باشد. در این راستا از مدل تعدیل یافته ی رفتار مسئولانه بهره گرفته شد و پژوهشی از نوع همبستگی طراحی گردید. معلمان مقاطع ابتدایی استان خوزستان در سال 1393، به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند. از این شمار، 377 تن به عنوان نمونه ی آماری در 9 شهر استان با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای گزینش شدند. ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات در مطالعه ی حاضر پرسشنامه ای محقق ساخت بود که پایایی و روایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و بازبینی توسط تیمی از متخصصان مورد ارزیابی و تائید قرار گرفت. داده های به دست آمده از پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزارهایSPSS (V 20) وAMOS (V 20) پردازش شدند. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری، نشان از برازش مطلوب چهارچوب نظری مطالعه داشت و مهم ترین عامل تأثیرگذار بر رفتار زیست محیطی معلمان عامل هنجار ذهنی بود.
برازش مدل ریاضی ساختاری تجاری سازی دانش در دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف برازش مدل ریاضی-ساختاری تجاری سازی دانش در دانشگاه پیام نور انجام شد. روش پژوهش، کمی و مبتنی بر همبستگی با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی اعضای هیئت علمی و دانشجویان دکتری تخصصی دانشگاه پیام نور بود. در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب طی دو مرحله: مرحله ی مقدماتی (100 نفر شامل 79 هیئت علمی و 21 دانشجوی دکتری) و مرحله ی اصلی (245 نفر شامل 194 هیئت علمی و 51 دانشجوی دکتری) داده های مورد نیاز گردآوری شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ی 114 آیتمی پژوهشگر ساخته بود که هفت سازه ی موجود در مدل پژوهش را اندازه گیری می کند. خصوصیات روان سنجی ابزار پژوهش با استفاده از رویکرد تحلیل عاملی تأییدی بر روی داده های مرحله ی مقدماتی مورد بررسی و حمایت قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در مرحله ی اصلی نیز، ابتدا با استفاده از رویکرد غربالگری داده ها (شامل؛ نمودار جعبه ای، آماره ی مهالانوبیس، آماره های چولگی و کشیدگی تک و چندمتغیره، نمودار پراکنش)، وضعیت داده های پرت یا دورافتاده و مفروضه های رویکرد آماری مدل سازی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. سپس، با استفاده از رویکرد آماری مذکور، نحوه ی برازش مدل و روابط ریاضی-ساختاری بین سازه های موجود در آن، آزمون گردید. نتایج نشان داد که مدل برازش یافته ی اولیه نیاز به اصلاحاتی در قالب حذف 8 مسیر مستقیم معنادار نشده بین سازه های آن و همچنین اضافه نمودن مسیرهای همبستگی خطاهای واریانس بین نشان گرهای سازه های درون زای مدل دارد. بدین ترتیب، مدل اصلاح شده نهایی مورد برازش کامل قرار گرفت.
تحلیل محتوای پایان نامه های کارشناسی ارشد و دکتری رشته تاریخ و فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه شهید چمران از نظر کاربست مؤلفه های تفکر انتقادی پیتر فسیونه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل محتوای کمّی و کیفی پایان نامه های کارشناسی ارشد رشته تاریخ و فلسفه آموزش و پرورش و رساله های دکتری رشته فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه شهید چمران اهواز از نظر میزان کاربرد مؤلفه های تفکر انتقادی فسیونه و تبیین نحوه به کارگیری آن مؤلفه ها، در این پایان نامه ها می باشد. در تحلیل محتوا 75 پایان نامه کارشناسی ارشد و رساله دکتریِ دفاع شده طی سال های 91-1377 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که پایان نامه های کارشناسی ارشد در مهارت طبقه بندی با 40/10 درصد، تحلیل استدلال ها و طرح و تدوین نتایج هر کدام با 90/9 درصد، تشخیص درست مباحث و دلایل با 72/9 درصد، آزمون ایده ها و بررسی و پرسش از شواهد و اعلام نتایج با 55/9 درصد، کشف معنا و وضوح بخشیدن به معنا با 38/9 درصد، گمانه زنی در مورد نتایج بدیل با 46/5 درصد و توجیه و تبیین روند کار با 95/4 درصد، ارائه و تصریح استدلال ها با 78/4 درصد، سنجش ادعاها و استدلال ها با 43/4 درصد و خودآزمایی با 39/2 درصد بیشترین تا کمترین فراوانی را به خود اختصاص داده اند. در رساله های دکتری، مهارت اعلام نتایج و تصریح استدلال ها با 38/7 درصد و کشف معنا و وضوح بخشیدن به معنا و آزمون ایده ها با 25/6 درصد و سایر مهارت ها به یک نسبت و با 95/7 درصد به کار گرفته شده است. نتایج تحلیل محتوای کیفی نیز نشانگر این بود که در عین اینکه کوشیده شده مهارت های نقادی در پژوهش ها رعایت شود، اما این کاربست با توجه به مهارت های مورد نظر فسیونه، به نحو مطلوبی انجام نشده است