عبدالعظیم کریمی

عبدالعظیم کریمی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۸ مورد.
۱.

انتخاب مدل تشخیصی شناختی مناسب برای سوالات ریاضی پایه هشتم مطالعه تیمز 2019(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل های تشخیصی شناختی برازش مدل تیمز 2019 ریاضی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۲
زمینه و هدف: از آنجایی که روش های سنجش مرسوم به دلیل عدم توجه به فرآیندهای شناختی مورد نیاز آزمودنی ها برای ارائه پاسخ درست مورد انتقاد قرار گرفته اند، مدل های تشخیصی شناختی توسط محققین ارائه شده است. روش و مواد: پژوهش حاضر با هدف مطالعه و کاربرد مدل های تشخیصی شناختی در برآورد ویژگی های روان سنجی سوال های انتشار یافته ریاضی پایه هشتم تیمز 2019 انجام شد. روش تحقیق این مطالعه، کمی-کیفی است که با رویکرد ریتروفیت آزمون های موجود انجام شد. جامعه آماری این مطالعه، کلیه دانش آموزان ایرانی پایه هشتم شرکت کننده در مطالعه تیمز 2019 بود. حجم جامعه دانش آموزان ایرانی شامل 1,095,026 دانش آموز از 23,895 مدرسه بود. نمونه دانش آموزان پایه هشتم ایرانی شرکت کننده در مطالعه تیمز 2019 است که از طریق روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای، 5,980 دانش آموز پایه هشتم ایرانی از 220 مدرسه با میانگین سنی 14.1 گزارش شده است. یافته ها: با استفاده از روش کیفی، 16 مهارت در چهار زمینه حیطه محتوایی، دانش، به کاربستن و استدلال کردن شناسایی و ماتریس کیو تدوین شد. سپس در بخش کمی میزان برازش مدل های DINA به عنوان مدل جبرانی، DINO به عنوان مدل غیرجبرانی و G-DINA به عنوان مدل کلی با داده های حاصل از پاسخ دانش آموزان به سوالات بخش ریاضی در بلوک های 1، 2، 3 و 5 بررسی شد. یافته ها نشان داد از نظر برازش سوالات با مدل، مدل G-DINA ضعیف ترین و مدل DINA بهترین برازش را داشتند. بررسی شاخص های برازش مطلق مدل ها نیز نشان داد که مدل DINA بهتر بود و مدل DINO برازش نداشت. شاخص های برازش نسبی مدل ها نشان داد که تفاوت معناداری بین مدل G-DINA با دو مدل دیگر ندارد و در مجموع مدل غیرجبرانی DINA بهترین برازش را نشان داد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مدل DINA بهترین برازش را با داده ها داشت و می تواند به عنوان مدل بهینه برای تحلیل سؤالات ریاضی پایه هشتم تیمز 2019 استفاده شود.
۲.

The Effectiveness of Teaching Critical Thinking Skills On Students’ Academic Achievement in Mathematics and Science: A Study in Timss Framework(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: academic achievement Critical thinking Timss study

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۴ تعداد دانلود : ۵۲۶
The present study, which was conducted in Timss 2007 framework, aims to examine the effectiveness of teaching critical thinking on students’ academic achievement in mathematics and science. Research design was Semi-experimental. Research sample (With available sampling method) included two classes of third grade students in Eghbal middle school in Baharestan, Tehran, Iran in 2014-15 which were randomly assigned to experimental and control groups. Afterwards, the experimental group received critical thinking teaching for 12 sessions, while the control group received no training during this period. The data were gathered using parallel forms of Timss 2007 study, which were implemented in three periods. The data were analyzed through Analysis of Covariance (ANCOVA), and t-test. Results showed that critical thinking teaching could considerably improve students’ performance in mathematics and science in domains of reasoning and applying; however, no significant relationship was revealed between critical thinking teaching and students’ performance in the domain of knowing. Findings of the follow up test, in addition, indicated a significant decrease in applicants’ scores of experimental group. It can be concluded that critical thinking teaching should be brought into sharper focus in syllabuses of middle schools as its principles could not only resolve students’ problems in academic issues but they also would result in improving performance of students in the domains of mathematics and science.
۳.

The Role of Teacher’s Characteristics on Mathematics Performance of eighth- grade students from 2003 to 2015 (based on International TIMSS studies)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Demographic and personality variables of math teachers TIMSS studies

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۲ تعداد دانلود : ۴۷۳
The purpose of this study has been to review the changes in the role of demographic and personality variables of mathematics teachers in predicting the mathematical progress of eighth-grade students in Iran and has analyzed the trend of these variables in four international studies. For this purpose, we examine the data from 21434 eighth graders and 877 math teachers who had participated in four TIMSS studies(2003, 2007, 2011, and 2015). Among the educational variables influencing the educational development of 10 variables including gender, age, history of teaching, the degree, major, teaching hours, job satisfaction, confidence, interaction with other teachers and teaching method using statistical methods of Pearson correlation coefficient and multiple regression analysis were investigated. The findings related to the demographic variables showed that the students ' mathematical performance changes were almost consonant with the changes of age, history of teaching, and teaching hours in both groups of male and female teachers. This coordination was not similar about the major and academic degrees. The results of multivariate regression showed that the students ' mathematical development was explained by a set of demographic and personality variables. Among these variables, teaching history and self - confidence of the teachers played the most important role in explaining the students ' progress, and the variables of the degree of education and gender in this basis did not contribute to the explanation of the students ' math’s progress.
۴.

روند تغییرات و تأثیر عوامل نگرش، علاقه و خودپنداره ریاضی دانش آموزان پایه هشتم بر عملکرد ریاضی بر مبنای مطالعات تیمز (از سال 2003 تا 2015)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روند تیمز خودپنداره ریاضی نگرش و علاقه نسبت به ریاضی معادلات ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۷ تعداد دانلود : ۴۵۳
برای بررسی روند تغییرات و نقش متغیرهای خودپنداره، نگرش و علاقه به ریاضی بر عملکرد 21082 دانش آموز پایه هشتم که در چهار مطالعه ادواری تیمز (2003، 2007، 2011 و 2015) شرکت داشتند از تحلیل عاملی تأییدی، اندازه های اثر و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته ها نشان داد که تغییرات هر سه متغیر با تغییرات عملکرد ریاضی ناهمسوست. به طوری که در فاصله سالهای 2003 تا 2007 متوسط نمره ریاضی کاهش یافته، ولی متوسط خودپنداره و نگرش نسبت به ریاضی افزایش یافته است. در فاصله سالهای 2007 تا 2011 متوسط نمره ریاضی افزایش یافته، ولی متوسط خودپنداره و علاقه نسبت به ریاضی کاهش یافته است. در فاصله سالهای 2011 تا 2015 با وجود افزایش متوسط نمره ریاضی، متوسط خودپنداره، نگرش و علاقه به ریاضی کاهش یافته است. تغییرات نگرش در این مدت بسیار جزئی است. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که خودپنداره ریاضی به صورت مستقیم و غیرمستقیم عملکرد ریاضی دانش آموزان را پیش بینی می کند. پس از آن به ترتیب، علاقه و نگرش به ریاضی در تبیین عملکرد ریاضی دانش آموزان سهم دارند. براساس یافته ها، نگرش و علاقه به ریاضی اثر منفی بر عملکرد ریاضی دارند. بررسی دلایل اثر منفی نگرش و علاقه به ریاضی بر عملکرد ریاضی نیاز به مطالعات چندجانبه روان شناختی و جامعه شناختی دارد. از سویی نیز، به دلیل اهمیت نقش نگرش در یادگیری، علل کاهش نگرش به ریاضی و سهم ناچیز آن در عملکرد ریاضی دانش آموزان باید مورد توجه و شناسایی قرار گیرد.
۵.

روند تغییرات و نقش عوامل نگرش، علاقه و خودپنداره علوم دانش آموزان پایه هشتم بر پیش بینی عملکرد علوم بر مبنای مطالعات تیمز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روند تیمز خودپنداره علوم نگرش وعلاقه نسبت به علوم معادلات ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷۳ تعداد دانلود : ۳۹۵
در این مطالعه روند تغییرات نقش متغیرهای خودپنداره، نگرش و علاقه به علوم بر پیش بینی عملکرد دانش آموزان پایه هشتم کشور در مطالعات تیمز در سال های 2003، 2007، 2011 و 2015 بررسی شده است. برای بررسی داده های 21434 دانش آموز پایه هشتم که در چهار مطالعه ادواری تیمز شرکت داشتند، از تحلیل عاملی تأییدی، اندازه های اثر و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که در فاصله سال های 2003 تا 2007 همراه با افزایش متوسط نمره علوم، متوسط خودپنداره علوم و نگرش نسبت به علوم نیز افزایش یافته است. تغییرات نگرش در این دوره بسیار جزئی است. در فاصله سال های 2007 تا 2011 همراه با افزایش متوسط نمره پیشرفت، متوسط خودپنداره علوم، نگرش و علاقه نسبت به علوم نیز افزایش یافته اند. در فاصله سال های 2011 تا 2015 همراه با کاهش متوسط نمره علوم، متوسط خودپنداره علوم و متوسط علاقه به علوم نیز کاهش یافته است، ولی متوسط نگرش نسبت به علوم افزایش یافته است. نتایج SEM نشان می دهد که خودپنداره علوم به صورت مستقیم و غیرمستقیم عملکرد علوم دانش آموزان را پیش بینی می کند. همچنین، یافته ها نشان داد که نگرش و علاقه به علوم اثر منفی بر عملکرد علوم دارند. بررسی دلایل اثر منفی نگرش و علاقه به علوم بر عملکرد علوم به مطالعات چندجانبه روان شناختی و جامعه شناختی نیاز دارد. از طرفی، ازآنجاکه نگرش متغیر مهمی در یادگیری است، علل همسو نبودن نگرش نسبت به علوم با نمره پیشرفت به ویژه در آزمون 2015 باید موردتوجه و شناسایی قرار گیرد.
۶.

تزکیه به مثابه ""تربیت سلبی"" در برابر ""تدسیه"" به مثابه"" تربیت ایجابی""!(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تزکیه تربیت سلبی تربیت ایجابی تدسیه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه‌ تعلیم و تربیت
تعداد بازدید : ۲۶۲۲ تعداد دانلود : ۹۶۰
یکی از چالش های اصلی در تعلیم و تربیت امروز، غلبه یافتن وجه ایجابی آن بر وجه سلبی و هجوم بی امان طرح ها و برنامه های فرهنگی و تبلیغی در مدارس و مراکز فرهنگی و تربیتی است که بدون توجه به اصل تزکیه (آماده سازی ورغبت انگیزی) ارائه می شود و موجب ناهمخوانی و بلکه تعارض و تضاد بین درون دادها و برون دادها می گردد. در این مقاله سعی شده است وجه سلبی تربیت در قالب مفهوم قرآنی ""تزکیه"" از نظر مبانی، رویکرد و روش با وجه ایجابی آن مقایسه گردد تا از این طریق بتوان به الگوی برخاسته از تعالیم قرآنی و عرفانی تربیت بازگشت. دو گزاره بنیادی در رویکرد ""تزکیه به مثابه تربیت سلبی"" عبارت اند از "" شعار توحیدی"" لا اله الا الله"" و دیگری شعار"" انا لله و انا الیه راجعون"" که در اولی، نفی و سلب آنچه ما را از فطرت خویش دور می سازد، و در دومی، بازگشت و رجعت تعالی بخش به درون مایه های وجودی و تلاش برای فعلیت بخشیدن آن هاست.
۷.

تربیت شدن به مثابه «فطری بودن»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فطرت شدن بودن بازگشت به خویش خودبودگی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه‌ تعلیم و تربیت
تعداد بازدید : ۱۲۱۶ تعداد دانلود : ۷۵۸
در این مقاله تلاش شده است خاستگاه تربیت از بیرون به درون، از کسب به کشف، و از القا و تجویز، به الهام و پرهیز ارتقا یابد. زیرا هدف تعلیم و تربیت آن است که آدمی تمامیت خویش را در فعلیت بخشیدن به قابلیت های فطری خویش بیابد و در این خویشتن یابی، جوهرة روح الهی اش را بر اساس آیه «و نفخت فیه من روحی (حجر، 29)» تجربه کند. روش تربیت فطری، فاعلی، قلبی وشهودی است که غالباً از طریق کنش های الهامی و پرهیزی، و نه القایی و ایجابی رخ می دهد. تأثیر کنش های الهامی برخلاف کنش های تجویزی، آزاد، سیال و غیرمستقیم بوده و منجر به کشف و شهود در مخاطب می شود. در این دیدگاه تربیت شدن به مثابه فعلیت بخشیدن به درون مایه های وجود آدمی است که با راهبرد «استخراج» و «اکتشاف»- و نه انتقال و اکتساب- نمایان می شود.
۸.

علم ناآموخته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهود علم حضوری قلب مثنوی معنوی علم ناآموخته

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی مفاهیم دینی و مذهبی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۱۳۳۷ تعداد دانلود : ۷۵۵
علوم در دیدگاه فیلسوفان و عارفان به انواع مختلف تقسیم بندی می شود. یکی از این تقسیم ها، تقسیم علم به حصولی (آموخته) و حضوری (ناآموخته) است: علم حصولی، علمی است که با واسطة صورت هایی از معلوم خارجی به دست می آید و شامل آن دسته از یافته ها و دستاوردهای بشری است که تحقیقات و ادراکات حسی آن را تأیید کند و از طریق منابع بیرونی به دست میآید. اما علم حضوری، به عکس علم حصولی، علمی است بیواسطه و غیرمکتسب. طالبان هر یک از این دو علم به منظور رسیدن به مطلوب خود ناگزیرند که طریق یا طرق خاصی را در پیش گیرند. در این نوشتار تلاش شده است تا ضمن نگاهی به پیشینه معرفت شهودی یا علم ناآموخته و تبیین تفاوت های علم حصولی و حضوری، با تکیه بر آموزه ها و تجربه های برخاسته از سیر و سلوک عارفان، به ویژه آموزه های مثنوی معنوی، به این پرسش ها پاسخ داده شود که منابع، جلوه ها و خاستگاه های علم لدنی و ناآموخته چیست و چگونه میتوان به آن نایل شد؟
۹.

نقش متغیرهای نگرش، خودپنداره و فعالیت های اولیه ی سوادآموزی در پیش بینی سواد خواندن دانش آموزان ایرانی بر اساس مقیاس پیرلز 2006(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سواد خواندن نگرش به خواندن خود پنداره خواندن فعالیت های اولیه سواد آموزی مقیاس پیرلز 2006

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۹۳
این مقاله نقش متغیرهای خودپنداره ی خواندن دانش آموز، فعالیت های اولیه ی سواد آموزی و نگرش دانش آموزان و والدین به خواندن، در عملکرد سواد خواندن دانش آموزان پایه ی چهارم ابتدایی بر اساس داده های مطالعه ی پیرلز 2006 را مورد بررسی قرار داده است. نمونه ی آماری استفاده شده پس از پالایش، 5179 دانش آموز (2767 پسر و 2412 دختر) چهارم ابتدایی بوده است که در آزمون پیرلز 2006 شرکت کرده بودند. مقیاس های مورد استفاده شامل پرسشنامه ی زمینه یابی یادگیری خواندن برای متغیرهای نگرش والدین به خواندن و فعالی ت های اولیه سواد آموزی، پرسشنامه ی دانش آموز برای متغیر خود پنداره خواندن، و نمره ی کلی سواد خواندن بر اساس مدل راش بود. که به روش تحلیل مسیر، اثر مستقیم، غیرمستقیم و کل متغیر نگرش والدین به خواندن (متغیر برونزا) بر فعالیت های اولیه سوادآموزی، نگرش دانش آموز به خواندن و خود پنداره خواندن دانش آموز (متغیرهای درونزا) مورد بررسی قرار گرفت. پس از تأیید مدل های اندازه گیری متغیرهای نهفته و برازش مدل تابع ساختاری، نتایج نشان دادند که مدل مورد آزمون، برازش مناسبی با داده ها دارد. تمامی اثرات متغیر نگرش والدین به خواندن بر سایر متغیرهای درون زا تأیید شد. هم چنین تمامی اثرات متغیر فعالیت های اولیه ی سواد آموزی بر سایر متغیرهای درون زای پژوهش معنی دار به دست آمد. هیچ کدام از اثرات متغیر نگرش دانش آموز به خواندن بر عملکرد سواد خواندن معنی دار نبود. برای مشخص کردن برابری مدل های پسران و دختران، از آزمون برابری مدل ها استفاده شد که نتایج نشان دادند که از 8 مسیر موجود در مدل، 4 مسیر تفاوت معنی دار دارند که عبارتند از: خودپنداره خواندن دانش آموز به عملکرد سواد خواندن، نگرش خواندن والدین به فعالیت های اولیه سوادآموزی، فعالیت های اولیه سوادآموزی به خودپنداره خواندن و نگرش خواندن دانش آموز به عملکرد سواد خواندن.                                                                           
۱۴.

بررسی نتایج مطالعه بین المللی پیشرفت سواد خواندن 2001(PIRLS)

کلید واژه ها: سواد خواندن یادگیری مهارتهای خواندن آزمون سواد خواندن مطالعه ی بین المللی پیشرفت سواد خواندن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۴۵ تعداد دانلود : ۱۰۲۵
مطالعه بین المللی پیشرفت سواد خواندن (PIRLS) مطالعه ای تطبیقی در زمینه ""مهارت خواندن"" کودکان است که توسط انجمن بین المللی ارزیابی پیشرفت تحصیلی (IEA) انجام شده است. در این مطالعه، سی و پنج کشور شرکت کننده میزان سواد خواندن را در دانش آموزان دو پایه بالاتر که بیشترین تعداد 9 ساله را در میان خود دارند، مورد ارزیابی قرار دادند. این سن در بیشتر کشورها دانش آموزان پایه چهارم را در بر می گیرد (در ایران نیز پایه چهارم مورد ارزیابی قرار گرفت). مطالعه پرلز 2001 اطلاعاتی تطبیقی را درباره سواد خواندن در میان دانش آموزان پایه چهارم ارایه می دهد. همچنین به مطالعه عوامل مختلفی که با یادگیری سواد خواندن در دانش آموزان مرتبط است، می پردازد. یافته های این مطالعه نشان می دهد که: عملکرد دانش آموزان ایرانی در مقایسه با سایر کشورهای شرکت کننده به طور معناداری پایین تر از میانگین بین المللی (500) است. عملکرد دانش آموزان ایرانی در متون ادبی بهتر از متون اطلاعاتی است. متوسط عملکرد دانش آموزان ایرانی در نمره کل و متون اطلاعاتی شبیه به هم و بهتر از سه کشور کویت، مراکش و بلیز است؛ در متون ادبی وضعیت بهتری را نشان می دهد؛ یعنی، نتایج آن از چهار کشور (آرژانتین، کویت، مراکش، بلیز) بالاتر است. بالاترین عملکرد (به ترتیب) متعلق به کشورهای سوئد، هلند و انگلستان است. در این گزارش، خلاصه ای از یافته های ملی و بین المللی مطالعه پرلز 2001 ارایه می شود و سپس، متغیرهای موثر و عوامل مرتبط با سواد خواندن مورد تحلیل و تفسیر قرار می گیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان