مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی تفاوت ها و تشابهات سیستم پذیرش دکتری دانشگاه های برتر و ایران از سه جنبه هدف، ویژگی های مطلوب و الزامات ورود است. بدین منظور از روش پژوهش توصیفی-تطبیقی استفاده شد. سه دانشگاه برتر دنیا-هاروارد، استنفورد و کمبریج- بر اساس رتبه بندی شانگهایی به همراه سیستم پذیرش دکتری در ایران بررسی شدند. جهت گردآوری داده ها از اسناد و مدارک کتابخانه ای، اینترنت و درگاه دانشگاه های مربوطه و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از الگوی بردی[1] استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که مهم ترین هدف سیستم پذیرش دانشگاه های برتر و ایران شناسایی شایسته ترین و بااستعدادترین داوطلبان است، هرچند که تعدد اهداف سیستم پذیرش دکتری در ایران بیشتر از سیستم پذیرش دانشگاه های برتر است. در رابطه با ویژگی های مطلوب، همه سیستم های پذیرش از طیفی از مهارت ها، شایستگی ها و ویژگی های شناختی و غیر شناختی جهت غربال کردن داوطلبان استفاده می کنند، با این تفاوت که سیستم پذیرش نیمه متمرکز دکتری ایران توجه اندکی به ویژگی های غیر شناختی دارد. در رابطه با مقیاس های پذیرش یا الزامات ورود، سیستم پذیرش دکتری دانشگاه های برتر و ایران از معیارهای متعددی جهت ارزیابی ویژگی های شناختی و غیرشناختی استفاده می کند، اما تفاوت سیستم پذیرش دکتری دانشگاه های برتر با سیستم پذیرش نیمه متمرکز دکتری در ایران در کیفیت مقیاس های پذیرش-روایی، پایایی و مرتبط بودن- است و نه کمیت آن ها. در پایان، با توجه به نتایج حاصله پیشنهاد های کاربردی جهت بهبود وضعیت سیستم پذیرش دکتری ایران ارائه شده است. <br clear="all" /> [1]- Beredy’s method or framework
بررسی تجربه زیسته آموزگاران دوره ابتدایی از وظایف معلم به مثابه فیلسوف –معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناخت تجربه فیلسوف - معلمی بر اساس تجارب آموزگاران دوره ابتدایی است. مطالعه از نوع کیفی بوده و با استفاده از روش پدیدارشناسی انجام شده است. جامعه ی تحقیق شامل کلیه معلمان دوره ابتداییشهر ایذه است. البته حجم نمونه از ابتدا تعیین نشده است، بلکه بر اساس اصل اشباع داده ها و ته کشیدن اطلاعات در مطالعات کیفی پس از جمع آوری داده از 40 مورد به دست آمد؛ بنابراین نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شده و شامل 40 نفر از معلمان می شود که با آن ها مصاحبه شد. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه هایی نیمه سازمان یافته است. داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از روش پدیدارشناسی ون منن تجزیه وتحلیل شد. سپس درون مایه های این مطالعه در 4 مضمون اصلی استخراج و طبقه بندی شدند. یافته های تحقیق شامل 20 درون مایه بود که در مضمون اول با عنوان وظایف عمده معلم؛ 7 درون مایه شامل: تعیین هدف ، برقراری رابطه دوستانه، توجه به تفاوت های فردی، ایجاد انگیزه، تقویت روحیه ی گروهی، تقویت مسئولیت پذیری، ارزیابی دانش آموزان مشخص شدند. در مضمون دوم به نام پرورش تفکر انتقادی؛ 5 درون مایه که عبارت اند از: ایجاد محیطی چالشی، طرح سؤال یا مسئله، ایجاد فرصت برای تفکر و تأمل، انتقاد کردن و انتقادپذیری و روش مشارکتی قرار گرفتند. در مضمون سوم با عنوان پرورش تفکر خلاق؛ 6 درون مایه که عبارت اند از روش کشفی، ایجاد فرصت برای فعالیت های عملی، تشویق دانش آموزان خلاق، الگوهای خلاق، سؤالات خلاقانه ایجاد حس کنجکاوی مشخص شدند و در مضمون چهارم به نام تعمیق دانش نیز 2 درون مایه که عبارت اند از: تحقیق و پژوهش و وسایل کمک آموزشی قرار گرفتند. ازآنجاکه معلم با شرایط واقعی آموزش سروکار دارد و نسبت به علایق، خواسته ها و توانایی های دانش آموزان آگاهی نسبی دارد، بنابراین می تواند زمینه را برای ایجاد فرایند آموزش و یادگیری خودجوش و پرسشگرانه فراهم کند. همچنین اگر معلم بخواهد که در آموزش تفکر موفق شود، باید همانند یک فیلسوف – معلم از همه ی عوامل مؤثر در تقویت و پرورش تفکر خلاق و منطقی دانش آموز بهره مند شود.
تطبیق وجود از دیدگاه فارابی و هایدگر و دلالت های آن در تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر باهدف بررسی تطبیقی مبحث وجود از دیدگاه فارابی و هایدگر، و استنتاج دلالت های آن در تعلیم و تربیت به انجام رسیده است. برای رسیدن به هدف فوق، چهار سؤال پژوهشی به این شرح صورت بندی شده است: الف)نوآوری های فارابی در مبحث وجود در فلسفه اسلامی چه می باشند؟ ب) نوآوری های هایدگر در مبحث وجود، در فلسفه غرب چه می باشند؟ ج)وجوه اشتراک و افتراق وجود شناسی از دیدگاه فارابی و هایدگر چه می باشند؟ د)دلالت های تربیتی وجود شناسی از دیدگاه فارابی و هایدگر چه می باشند؟ روش های مورداستفاده در تحقیق حاضر شامل روش توصیفی – تحلیلی (تحلیل تطبیقی)، و استنتاجی می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که وجه اشتراک اصلی فارابی و هایدگر، در مبحث وجودشناسی بازگشت به «وجود» به جای موجود در فلسفه می باشد. البته برای فارابی، وجود سلسله مراتبی و ارزش مدار می باشد. همچنین تعلیم و تربیت برای هر دو فیلسوف، راه رسیدن به وجود است. البته برای فارابی، وجود درنهایت، وجود واجب (باری تعالی) می باشد درحالی که هایدگر به وجود خود اهمیت می دهد.
بررسی ظرفیت روشنفکری دینی متأخر ایران در تحقق تربیت شهروندی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روشنفکری دینی به عنوان محصول رویارویی دین با مدرنیته، یکی از رویکردهای مناقشه انگیز و پرنفوذ چند قرن اخیر دنیای اسلام است. این رویکرد در ایران نیز به یکی از مباحث مهم و جنجال برانگیز میان اندیشمندان تبدیل شده و جهت گیری های بعضاً متفاوتی را تجربه کرده است. این جهت گیری ها سبب شده است تا روشنفکری دینی ایران در قالب موج های متفاوتی نام گذاری گردند. ”احیاگری اسلامی“، ”اسلامی سازی دانش“ و ”جریان متأخر“ آن با جهت گیری معرفت شناسانه و فلسفی از جمله این موج هاست. جریان متأخر روشنفکری دینی ایران بر این ادعاست که می تواند دین را با مدرنیته و عناصر آن ازجمله شهروندی، سازگار کند. نوشتار حاضر باهدف بررسی امکان سازگاری دین و شهروندی مدرن از چشم انداز جریان متأخر روشنفکری دینی، می کوشد تا به این پرسش پاسخ دهد که امکان و ظرفیت این جریان را در سازگاری با شهروندی مدرن چیست و سپس تربیت شهروندی متناسب با مفروضات این جریان را ترسیم کند. پژوهش حاضر در زمره پژوهش های کیفی قرار می گیرد و برای رسیدن به هدف خود از روش توصیفی-تفسیری، سود می جوید. یافته های این پژوهش نشان می دهد که این جریان فکری با پیش فرض ها و اصولی که دارد و نیز با طرح اولویت معرفت شناسی بر هستی شناسی در بسیاری از موارد توانسته است با مفروضات مدرنیته و شهروندی مدرن خود را سازگار کند و تحقق تربیت شهروندی مدرن را ممکن سازد، امّا در پاره ای از مسائل به توافق دست نیافته است.
عینیت در علوم تربیتی از منظر روش بازسازی عقلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غلبه رویکردهای تفسیری بر رویکردهای تبیینی در علوم تربیتی در دهه های اخیر سبب شده است که عده ای از صاحب نظران، دستیابی به عینیت در پژوهش تربیتی را ناممکن تلقی نمایند. هدف این پژوهش بررسی امکان دستیابی به عینیت در پژوهش های تربیتی است و ضمن بررسی دیدگاه های اثبات گرا، پسا اثبات گرا و بازسازی گرا، به این مسئله از منظر روش بازسازی عقلانی هابرماس پاسخ می دهد. روش تحقیق حاضر، استنتاجی و مقایسه ای است. یافته ها نشان می دهند که توجه به ساختارهای هنجاری زیربنایی عام، زمینه لازم برای دستیابی به نوعی عینیت در تقسیر را در اختیار پژوهشگر تربیتی می گذارد و از این طریق پژوهشگر می تواند رویکردهای تبیینی و تفسیری را تلفیق کند. این امر سبب می شود که عینیت در پژوهش تربیتی باز سازنده از طریق بی طرفی از درون حاصل شود و لذا از رویکردهای اثبات گرا و پسا اثبات گرا که به دنبال بی طرفی از بیرون هستند، متمایز شود. در پایان چالش ها و محدودیت های این نوع عینیت در پژوهش های تربیتی موردبررسی و نقد قرارگرفته اند.
بررسی تطبیقی عنصر محتوا در برنامه درسی آموزش محیط زیست متوسطه دوم ایران و چند کشور منتخب و پیشنهاد رویکرد و محتوای مغفول در برنامه درسی آموزش محیط زیست ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضربررسیعنصرمحتوادربرنامه ی درسیآموزش محیط زیست دوره دوم متوسطه در ایرانوچندکشورجهانوپیشنهاد رویکرد ومحتوای مغفول در برنامه درسی آموزش محیط زیست ایران بود. روش پژوهش تطبیقیوتوصیفی- تحلیلیبود.نتایج پژوهش نشان داد رویکرد برنامه درسیکشورهای سوئدوکانادا به برنامه درسی آموزش محیط زیست، توسعه پایدار بوده و محتوایآموزش محیط زیست در برنامه درسی متوسطه دوم به صورت جامع وتلفیقی بوده است. محتوای برنامه درسی آموزش محیط زیست متوسطه دوم کشور استرالیا فاصله کمی با رویکرد توسعه پایدار داشت و محتوای برنامه درسی آموزش محیط زیست به صورت غیر جامعوتلفیقی بود. محتوای برنامه درسی متوسطه دوم آموزش محیط زیست در کشور ترکیه با رویکرد توسعه پایدار فاصله داشت و محتوای آموزش محیط زیست به صورت غیر جامع وتلفیقی بود.محتوای برنامه درسی آموزش محیط زیست متوسطه دوم ایران نیز تا رویکرد توسعه پایدار فاصله داشت و محتوای آموزش محیط زیست به صورت غیر جامعو تلفیقیدر کتب درسی زیست شناسی، شیمی، جغرافیا و زمین شناسیبود. در کشورهای موردمطالعه محتوای انتخابی حولحیطه های دانش، نگرش و مهارت نسبت به محیط زیستبود. در زمینه نوع دانش و حجم اختصاص یافته محتوا،به نگرش و مهارت های آموزش محیط زیست بین کشورمان و کشورهای منتخباختلاف چشمگیری وجود داشت.در پایان این پژوهش با بررسی تطبیقی، محتوایی روان سازی شدهبا 20 گویه که در برنامه درسی آموزش محیط زیست کشورمان مغفول مانده با رویکرد توسعه پایدارپیشنهادگردید.
تأثیر اجرای برنامه فلسفه برای کودکان در بالا بردن آگاهی های رسانه ای دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نفوذ رسانه ها در عرصه های مختلف زندگی کودکان، بالا بردن آگاهی رسانه ای آن ها به مثابه تحلیل و ارزیابی محتوای رسانه های مختلف، فهم انگیزه های تولیدکنندگان و نیز بررسی تأثیرات رسانه ها بر مصرف کنندگان ضروری به نظر می رسد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر اجرای برنامه درسی فلسفه برای کودکان (P4C) در آگاهی از پدیده خشونت رسانه ای و کلیشه های جنسیتی- اجتماعی موجود در رسانه های محبوب دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی شهر دزفول است. این پژوهش در مجموعه تحقیقات شبه آزمایشی قرارگرفته و از طرح پیش آزمون- پس آزمون، با گروه گواه استفاده شد. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، 50 دانش آموز پسر پایه پنجم ابتدایی، در دو گروه 25 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش طی 20جلسه هفتگی، به مدت یک ساعت در اجتماع پژوهشی به بحث درباره محتوای رسانه های محبوبشان همچون گیم ها در جهت آگاهی از پدیده خشونت رسانه ای و کلیشه های جنسیتی- اجتماعی پرداختند (به گروه کنترل هیچ آموزشی ارائه نشد). به منظور ارزیابی اثربخشی، دو متغیر وابسته آگاهی از پدیده خشونت رسانه ای و آگاهی از کلیشه های جنسیتی- اجتماعی موجود در برخی از گیم ها و انیمیشن های محبوب کودکان موردسنجش قرار گرفت. ابزار اندازه گیری این متغیرها پرسشنامه محقق ساخته بود. نتایج تحلیل کواریانس حاکی از آن است که آموزش برنامه درسی P4C در بالا بردن آگاهی از پدیده خشونت رسانه ای و کلیشه های جنسیتی - اجتماعی تأثیر معنادار می گذارد و آن ها را ارتقا می دهد.
آسیب شناسی دانشگاه جامع علمی کاربردی به کمک تحلیل ANP و SWOT و ارائه راهبردهای مناسب (موردمطالعه: مراکز علمی کاربردی شهرستان زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر شناسایی نقاط قوت، ضعف، تهدید و فرصت های دانشگاه جامع علمی کاربردی شهرستان زاهدان و انتخاب بهترین راهبرد برای عملکرد بهتر این دانشگاه می باشد. با مطالعه محیط داخلی و خارجی مهم ترین نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدهای مراکز شناسایی شدند. با استفاده از این عوامل راهبردی ماتریس SWOT تشکیل و راهبردهای مناسب برای توسعه و عملکرد بهتر مراکز تدوین گردیده است. به منظور تعیین اولویت راهبردهای پیشنهادی و انتخاب بهترین راهبرد تلفیقی از مدل SWOT و ANP استفاده شده است. با توجه به نتایج به دست آمده راهبرد های ST با وزن 399/0 بالاترین اولویت را به خود اختصاص داده اند. راهبردهای WT، WO، SO به ترتیب با وزن های 324/0 و 131/0 و 123/0 اولویت های دوم، سوم و چهارم می باشند؛ بنابراین، دانشگاه جامع علمی کاربردی شهرستان زاهدان باید بر روی راهبردهای ST (با وزن 399/0 به عنوان اولویت اول) تمرکز نماید.