پژوهش های مدیریت عمومی (پژوهش های مدیریت سابق)
پژوهش های مدیریت عمومی سال چهاردهم زمستان 1400 شماره 54 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی و اولویت بندی جانشین های رهبری در دانشگاه علوم پزشکی قزوین با نگاه به ماموریت های سازمانی انجام شد. جانشین های رهبری لزوم رهبری در بعضی از شرایط را مورد پرسش قرار داده است. به گونه ای که پاره ای از شرایط می تواند به عنوان جانشینی برای رهبری محسوب شوند. روش این پژوهش از نظر ماهیت داده ها، کمی؛ از نظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری شامل37 نفر از مدیران ارشد ستادی بوده که از این تعداد 33 نفر با بهره گیری از جدول کرجسی و مورگان به روش در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند و همچنین 7 نفر از خبرگان سازمانی دانشگاه علوم پزشکی قزوین بوده که روش نمونه گیری قضاوتی انتخاب گردیدند. در این پژوهش، گردآوری داده ها از طریق بررسی مبانی نظری، پیشینه پژوهش و توزیع پرسشنامه، صورت گرفت. روش تجزیه و تحلیل داده ها، برای بررسی فرضیه ها از آزمون تی تک جمله ای و جهت اولویت بندی جانشین ها با استفاده از روش سلسله مراتبی میخائیلوف می باشد. نتایج حاکی از آن است: ماموریت های تولیت و تأمین، ارائه خدمات سلامت در سطوح منطقه ای، ملی و استانی و تولید علم و فناوری در زمینه های بهداشت درمان و آموزش پزشکی و مشارکت در تأمین و حفظ و ارتقای سطح سلامت جامعه و ارائه خدمات سلامت و تولید، تأمین، انتشار دانش سلامت در تراز جهانی با جانشین های رهبری قابل انجام است. ماموریت های تأمین نیروی انسانی متخصص و کارآمد مورد نیاز کشور و تأمین، تولید و توزیع کارآمد منابع مالی با جانشین های رهبری قابل انجام نمی باشد. از بین متغیرهای تشکیل دهنده جانشین های رهبری، ویژگی های فردی دارای بالاترین اولویت، ویژگی های ارزشی، ویژگی های شغلی در رتبه های دوم و سوم و آخرین اولویت مربوط به ویژگی های سازمانی می باشد.
معرفی و آزمون الگوی پیشایندهای فردی- زمینه ای رفتار پیشگامانه و نقش واسط متغیرهای شناختی– انگیزشی در صنعت قطعه سازی خودرو( استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویژگی های جدید سازمان های امروز ی در کنار پرداختن به تحولات ساختاری و فرایندی به ایجاد سازه ها و مفاهیم نوین نیز منجر شده است. از جمله این مفاهیم می توان به معرفی سازه رفتار پیشگامانه اشاره داشت. پیشگام بودن مبین تلاش آغازگرانه برای ایجاد تحول در محیط کار، شغل و فرد برای دستیابی به آینده ای متفاوت توسط خود کارکنان یا افراد است. پژوهش حاضر به معرفی و آزمون الگویی از پیشایندهای فردی(شخصیت پیشگامانه) و زمینه ای(جوآغازگرانه، استقلال شغلی، رهبری تحول گرا) و متغیرهای واسط(شناختی- انگیزشی) در صنعت قطعه سازی خودرو پرداخته است. در این راستا با اتخاذ روش توصیفی-پیمایشی داده های 392 نفر از کارکنان در قالب نمونه گیری تصادفی طبقه ای مبنای پردازش واقع شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد استفاده به عمل آمد و روایی و پایایی آن به ترتیب از طریق تحلیل عاملی تاییدی و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ تایید شد . برای تحلیل داده ها و برازش الگوی پیشنهادی از معادلات ساختاری در قالب نرم افزار Amos استفاده به عمل آمد . نتایج نشان دادند پیشایندهای فردی و زمینه ای به طور مستقل و به واسطه ی حالت های انگیزشی- شناختی، منجر به بروز رفتار پیشگامانه می شوند.
شناسایی و اولویت بندی عوامل کلیدی موفقیت مدل کسب وکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدل های کسب وکار نقشی تعیین کننده در موفقیت کسب وکار دارند، اما مطالعات اندکی در خصوص عوامل مؤثر بر موفقیت مدل کسب وکار انجام شده است. هدف از پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی عوامل کلیدی موفقیت مدل کسب وکار است. پژوهش حاضر به روش آمیخته انجام شده و جامعه آماری آن کارآفرینان، سرمایه گذاران و خبرگان صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات می باشد. داده های بخش کیفی پژوهش با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 خبره و کارشناس صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات و در بخش کمی، با استفاده از جمع آوری 142 پرسش نامه جمع آوری شده است. برای تحلیل داده های کیفی، از روش کدگذاری باز و محوری و در بخش کمی نیز، تحلیل عامل تأییدی با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS نسخه 23 استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که عوامل ایجادکننده مدل کسب وکار موفق در صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات به 7 دسته کلی تقسیم می شوند که بر اساس ضریب عاملی عبارت اند از: پویایی، چشم انداز و مأموریت روشن، ارزش پیشنهادی منحصربه فرد، رابطه اثربخش با مشتری، تناسب درونی عناصر مدل کسب وکار، دشواری تقلید مدل کسب وکار و استفاده اثربخش از منابع.
شناسایی و اولویت بندی راهکارهای ارتقای مشارکت عمومی در خط-مشی گذاری با رویکرد اجتماع محور (مورد مطالعه: شهرداری تالقانِ استان تخار، افغانستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به بررسی راهکارهای ارتقای مشارکت عمومی در خط مشی گذاری در شهرداری تالقان استان تخارِ افغانستان با رویکرد اجتماع محور پرداخته شده است. تحقیق حاضر یک پژوهش کاربردی بوده و از حیث روش نیز می توان آن را یک تحقیق توصیفی- پیمایشی برشمرد. جامعه مورد مطالعه در پژوهش حاضر شامل 240 نفر از کارکنان و مدیران شهرداری تالقان استان تخار افغانستان و 15 نفر از اساتید دانشگاه استان تخار افغاتستان می باشد. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و حجم نمونه برابر با 152 نفر محاسبه گردید. سپس پرسش نامه های آنلاین توزیع و داده های مورد نظر از این طریق جمع آوری گردید. نتایج آزمون های انجام شده نشان داد که به اعتقاد پاسخ دهنده گان شاخص رسانه های جمعی بیشترین تاثیر را بر ارتقای مشارکت عمومی داشته و رتبه نخست را در بین شاخص ها به خود اختصاص داده است. افزون بر آن شاخص های انسجام اجتماعی، خدمات و تسهیلات، ارتقای اعتماد اجتماعی، رفع تبیعضات جنسیتی، ارتقای آگاهی سیاسی و توضیع عادلانه قدرت به ترتیب رتبه های دوم تا ششم را به خود اختصاص داده اند. بر این اساس پیشنهاد می گردد رژیم حکومتی جدید در افغانستان از ظرفیت رسانه ها و جامعه مدنی و جامعه زنان به منظور ارتقا مشارکت در فرآیند خط مشی گذاری استفاده نماید.
ارائه الگوی شایستگی های حکمرانِ خوب دانشگاهی: رویکردی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرن بیست و یکم نهادهای تولید دانش، به خصوص دانشگاه ها، مسئولیت سنگینی دارند و برای تحقق رسالت ها و کارکردهایی که جامعه از نهادها و به ویژه از دانشگاه انتظار دارد، باید بتوانند از حداکثر توان و ظرفیت خود استفاده کنند. از اهم ظرفیت های قابل استفاده در دانشگاه که به نحوی بر سایرین اشراف دارد، ظرفیت و شایستگی های مدیریتی و حکمرانی آن است و رییس یا حکمرانِ دانشگاه با بالاترین مسئولیت اجرایی و علمی باید با ایفای عالی نقش حکمرانی و مدیریتی، زمینه تحقق رسالت ها و اهداف دانشگاه را فراهم آورد. در پژوهش حاضر برای دستیابی به این هدف، از روش پژوهش کیفی جهت ارائه الگوی شایستگی های حکمرانِ خوب دانشگاهی بهره گرفته شد. به همین منظور تعداد ۲۳ نفر از اساتید و خبرگان آموزش عالی مطلع نسبت به موضوع و با راهبرد نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به صورت نیمه ساختاریافته مورد مصاحبه قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از تکینک تحلیل موضوعی (تم) استفاده شد. به منظور بررسی کیفیت داده ها، اعتبار (باورپذیری) و اعتماد (اطمینان پذیری) یافته ها تامین شد. پس از پیاده سازی محتوای مصاحبه ها و تحلیل آن ها، هفت شایستگی اصلی (شایستگی رهبری-مدیریتی، شایستگی سازمانی، شایستگی تخصصی/فنی، شایستگی عملکردی، شایستگی فردی-شخصیتی، شایستگی معنوی/اخلاقی و شایستگی ارزش آفرینی) برای الگوی شایستگی های حکمرانِ خوب دانشگاهی شناسایی و کشف گردید. هفت شایستگی اصلی این مطالعه کیفی می تواند به عنوان یکی از الگوهای مناسب در انتخاب و انتصابِ حکمرانانِ دانشگاهی مورد استفاده قرار بگیرد.
بحران کرونا و توسعه فرایند دورکاری در نظام اداری ایران: تجارب سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دورکاری یکی از اقدامات اصلی سازمان ها و شرکت ها در سراسر جهان طی همه گیری کوید 19 بود که البته پیشتر نیز به دلایل مختلف، اما نه به گستردگی دوران پاندمی انجام می شد. پژوهش حاضر با هدف طراحی و تدوین مدل تجارب و درس آموخته های نوین سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران در حوزه پیاده سازی و مدیریت فرایند دورکاری در دوران بحران دنیاگیر کرونا با رویکرد استقرایی و روش کیفی انجام شد. جامعه هدف این پژوهش کارکنان و مدیران با سابقه دورکاری یا تصمیم گیر در فرایند دورکاری در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران بودند و نمونه گیری به صورت غیراحتمالی قضاوتی تا حد اشباع داده ها ادامه یافت. روش گردآوری اطلاعات مصاحبه های نیمه ساخت یافته و روش تجزیه و تحلیل آن ها، تحلیل تم بود. یافته های پژوهش نشان داد، تجارب سازمان از دورکاری در دوران دنیاگیری کرونا در قالب پنج تم اصلی و نوزده تم فرعی منتج از آن ها قابل دسته بندی است. به عبارت دیگر، برای مدیریت دورکاری در زمان بحران کرونا مواجهه صحیح در پنج حیطه اصلی ضروری می نمود: 1. فرهنگ سازمان، 2. سیستم ها و زیرساخت های سازمان، 3. ادراکات، نگرش ها و مهارت های کارکنان، 4. متناسب سازی سبک های مدیریت 5. استراتژی ها و کارکردهای سازمان.
بررسی تأثیرپذیری فرسودگی شغلی بر توانمندسازی ساختاری با نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی و نقش تعدیلگر جنسیت (مطالعه موردی: اعضای هیأت علمی دانشگاه های دولتی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی میزان تأثیرپذیری فرسودگی شغلی بر توانمندسازی ساختاری با تاکید بر نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی و نقش تعدیلگر جنسیت انجام شد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی و با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری می با شد. جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه اعضای هیأت علمی وزارت علوم می باشند که تعداد آنها ۱۸۲۸۲ نفر است، حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران ۵۱۵ نفر برآورد و به روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای تصادفی انتخاب شده است. جهت جمع آوری اطلاعات از سه پرسش نامه، شرایط اثربخشی کیفیت کار -2 لاسچینگر و همکاران (۲۰۰۱)که توانمند سازی ساختاری و تعدیلگر جنسیت را مد نظر قرار داده، رفتار شهروندی لی و آلن (2002) و فرسودگی شغلی ماسلچ (1993)، استفاده شد. جهت تعیین روایی از تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد و برای سنجش پیاپی پرسش نامه ها نیز از آلفای کرونباخ بهره گرفته شد. آلفای کرونباخ سه متغیر پژوهش بزرگ تر از 70/۰ به دست آمد که مبین سطح پایایی مطلوب پرسش نامه ها بوده است. برای تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی استفاده گردیده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد، توانمندسازی ساختاری بر فرسودگی شغلی تأثیری منفی دارد. همچنین نقش میانجیگری رفتار شهروندی سازمانی در ارتباط توانمندسازی ساختاری با فرسودگی شغلی اعضای هیأت علمی به تأیید رسید اما نقش تعدیلگری جنسیت در ارتباط توانمندسازی ساختاری با فرسودگی شغلی به تأیید نرسید.
واکاوی پیشران های نافرمانی مدنی منابع انسانی در سازمان های دولتی (رویکرد دلفی فازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود کاربرد گسترده مدل های نافرمانی مدنی منابع انسانی، هنوز ابعاد و مؤلفه های پیشران آن در سازمان های ایرانی به خوبی روشن نیست. هدف این مقاله شناسایی و واکاوی پیشران های نافرمانی مدنی منابع انسانی در سازمان های دولتی با رویکرد دلفی فازی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و گردآوری داده ها با رویکرد فراترکیب انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، خبرگان و متخصصان مدیریت منابع انسانی سازمان های دولتی شهر تهران در سال 1400 و مجموع 80 پژوهش منتشر شده در بازه زمانی سال های 1975 تا 2022 می باشد. حجم نمونه جامعه آماری اول 15 و دوم 32 که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش تجزیه و تحلیل داده ها رویکرد دلفی فازی می باشد. روابی و پایایی آن ها به ترتیب، با استفاده از شاخص CVR و آزمون کاپای کوهن با ضریب 89/0 و 92/0 محاسبه شد و روایی محتوایی تأیید شد. نتایج نشان داد که پیشران های نافرمانی مدنی منابع انسانی در سازمان را می توان در سه بًعد فردی، سازمانی، محیطی و 55 مؤلفه برای سازمان های دولتی در ایران استخراج کرده دسته بندی کرد. پیشران های نافرمانی مدنی منابع انسانی استخراج شده برای سازمان های دولتی در این پژوهش می تواند نافرمانی مدنی کارکنان در سازمان های دولتی را ارزیابی کند و با توجه به بهره گیری از مدل های مختلف استفاده شده، نظرات خبرگان و تجارب موفق اقدام به ارائه راهکارهای برای کاهش نافرمانی مدنی در سازمان نمایند.