پژوهش های مدیریت عمومی (پژوهش های مدیریت سابق)
پژوهش های مدیریت عمومی سال پانزدهم تابستان 1401 شماره 56 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
نقش برجسته و والای اعضای هیأت علمی دانشگاه در تعلیم و تربیت دانشجویان، پویایی و شکوفایی دانشگاه و توسعه و تعالی جامعه بر کسی پوشیده نیست. ایفای این نقش ها مستلزم برخورداری آنان از اشتیاق کاری کافی است. در این پژوهش کیفی-کاربردی، اشتیاق اعضای هیأت علمی دانشگاه مدنظر است و این پرسش مطرح می شود که ویژگی ها و شاخص های رفتاری استادان مشتاق چیست؟ مشارکت کنندگان پژوهش 26 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه های دولتی شهر تهران هستند که با شیوه نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و تا هنگام اشباع نظری مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. متن مصاحبه ها پس از هر مصاحبه پیاده سازی و با به کارگیری تکنیک تحلیل تم کدگذاری شدند و مفاهیم و تم های مورد نظر استخراج گردیدند. پس از تجزیه و تحلیل داده ها، درنهایت ویژگی های یک استاد دانشگاه مشتاق در قالب 4 تم اصلی؛ اقدام به دیگر شکوفایی، علاقه به شکوفایی خود، پایبندی به اخلاق حرفه ای و شخصیت مشتاق و 16 تم فرعی شناسایی شدند و مورد بحث قرار گرفتند.
شناسایی و اولویت بندی شاخص های مثبت گرایی در مدل معماری منابع انسانی مثبت گرا در دانشگاه علوم پزشکی قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی شاخص های رفتار سازمانی مثبت گرا بر پایه مدل معماری منابع انسانی مثبت گرا در دانشگاه علوم پزشکی استان قزوین انجام گرفت. در مدل معماری منابع انسانی مثبت گرا، سازمان با استفاده از سه بعد اصلی ارزش استراتژیک، ارزش یکتایی و ارزش مثبت گرایی، کارکنان را دسته بندی نموده و استراتژی متناسب با هرگروه را برمی گزیند. معمارى منابع انسانى مثبت گرا فرآیند تعیین و ترکیب مناسبى از عناصر مدیریت منابع انسانى و رفتار سازمانی مثبت گرا به منظور ایجاد و ارائه تصویری از منابع انسانى سازمان است، که در آن هماهنگى میان رفتار کارکنان، سیستم منابع انسانى، فعالیت هاى منابع انسانى، مأموریت ها و اهداف سازمان مشهود و محسوس باشد. روش این پژوهش از نظر ماهیت داده ها، کمی و از نظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش شامل مدیران ارشد و میانی ستاد دانشگاه علوم پزشکی قزوین است، که از دیدگاه 15 نفر از آن ها که با شیوه نمونه گیری قضاوتی انتخاب شدند؛ برای اولویت بندی شاخص های مثبت گرایی بهره گرفته شد. گردآوری داده ها از طریق بررسی مبانی نظری، پیشینه پژوهش و توزیع پرسش نامه خبرگان صورت گرفت. در این پژوهش جهت سنجش پایایی از شاخص آلفای کرونباخ و جهت سنجش روایی از شاخص ICC و با استفاده از نرم افزار SPSS-22 استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تئوری خاکستری استفاده شد. با انجام این پژوهش اولویت شاخص های مثبت گرایی در گروه های چهارگانه نیروی انسانی در مدل معماری منابع انسانی مثبت گرا تعیین شد. اولویت ها در کارکنان پیمان کار، شاخص خودکارآمدی؛ در دانش گران، شاخص خوش بینی؛ در شریکان، شاخص تاب آوری و در فن سالاران، شاخص امیدواری می باشد.
موشکافی نقش ابعاد کیفیت مدیریت منابع انسانی در تعهد سازمانی، هویت سازمانی و گرایش به ترک شغل کارکنان سازمان های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دولت ها مایل اند به منظور جلب اعتماد مردم، خدماتی ارائه کنند که رضایت شهروندان را افزایش دهند و این امر مستلزم آن است که کیفیت خدمات ارائه شده توسط دستگاه های دولتی افزایش یابند. در عصر امروز تنها سازمان هایی موفق هستند که توان جذب نیروی کارآمد و هدایت انگیزشی آنان را داشته باشند؛ بر این اساس کیفیت مدیریت منابع انسانى امروزه بیش از پیش اهمیت یافته است. پژوهش حاضر با هدف نقش کیفیت مدیریت منابع انسانی در تعهد سازمانی، هویت سازمانی و گرایش به ترک شغل سازمان های دولتی ایران صورت گرفته است. جهت طراحی سنجه اندازه گیری کیفیت مدیریت منابع انسانی در سازمان های دولتی ایران از پژوهش ترکیبی استفاده شده است. این سنجه بر اساس مصاحبه اکتشافی با 30 نفر از کارکنان سازمان های دولتی و چارچوب حکمرانی خوب و نظام اداری کلان جمهوری اسلامی ایران تدوین و با روش تحلیل عاملی تاییدی اعتبارسنجی شد. در مرحله بعد، بر اساس فرمول جامعه آماری کوکران، ارتباط میان پرسشنامه کیفیت مدیریت منابع انسانی و تعهدسازمانی- هویت سازمانی و گرایش به ترک شغل بر روی 384 نمونه آماری کارکنان سازمان های دولتی مورد سنجش قرار گرفت. بر اساس تحلیل نتایج میان کیفیت مدیریت منابع انسانی با تعهد سازمانی و هویت سازمانی دارای ارتباط معنادار و مثبت و با گرایش به ترک شغل ارتباط منفی و معنادار دارد.
طراحی الگوی استراتژیک دانشگاه کارآفرین با رویکرد آینده پژوهی در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماموریت دانشگاه ها در بستر زمان، همگام با تحولات و دگرگونی های جهانی و در راستای پاسخگویی به نیازهای اقتضایی جوامع، به سوی مشارکت در ابر انگاره کارآفرینانه در حال حرکت است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی استراتژیک دانشگاه کارآفرین با رویکرد آینده پژوهی در آموزش عالی انجام شده است. این پژوهش با استفاده از روش تحقیق ترکیبی در دو بخش کمّی و کیفی انجام شد. در این پژوهش از روش های فراترکیب و دلفی فازی برای تحلیل داده ها استفاده شده است. در گام نخست، از روش فراترکیب به تحلیل ادبیات پژوهش دانشگاه کارآفرین و مدل های مربوط به آن پرداخته شد. ابعاد و مفاهیم مربوط به دانشگاه کارآفرین استخراج گردید. همچنین در بخشی مجزا ابعاد و مفاهیم عوامل کلیدی آینده پژوهی در آموزش عالی استخراج شد. در گام دوم، پرسشنامه دلفی فازی به منظور شناسایی مولفه های مربوط به «دانشگاه کارآفرین» و «عوامل کلیدی آینده پژوهی در آموزش عالی» در دو پرسشنامه مجزا طراحی و در دو دور میان متخصصان آن حوزه توزیع گردید. در این بخش خبرگان دانشگاهی در حوزه مدیریت، کارآفرینی و آینده پژوهی آموزش عالی در پانل دلفی فازی مشارکت داشتند. اعضای پانل دلفی فازی با روش نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی تعیین گردید. سپس مولفه های نهایی پژوهش استخراج شد که خروجی آن در بخش دانشگاه کارآفرین شامل 16 مقوله اصلی، 51 مفهوم و در بخش عوامل کلیدی آینده پژوهشی در آموزش عالی شامل 4 مقوله اصلی و 8 مفهوم بوده است. در پایان مدل دانشگاه کارآفرین آینده نگر طراحی شد.
ارائه ی مدل خلق نوآوری اجتماعی در کمیته ی امداد امام خمینی با رویکرد نظریه ی داده بنیاد کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوآوری اجتماعی به عنوان یک پارادایم جدید در عرصه ی نوآوری، به خلق ارزش اجتماعی، ارتقای رفاه بیشتر و پرورش ظرفیت ها و قابلیت ها و حل چالش های اجتماعی می پردازد و سازمان های اجتماعی، یکی از موثرترین بازیگران عرصه ی اجتماعی در خلق نوآوری اجتماعی به شمار می روند. هدف اصلی این پژوهش، ارائه ی مدل خلق نوآوری اجتماعی و پیشایندها و پسایندهای آن در کمیته ی امداد امام خمینی (ره) به عنوان یک سازمان نوآور اجتماعی است. پژوهش حاضر از نظر هدف، توسعه ای -کاربردی و روش پژوهش آن، نظریه ی داده بنیاد کلاسیک است. در این پژوهش، با روش نمونه گیری گلوله برفی، 16 مصاحبه نیمه ساختاریافته با افراد باتجربه و صاحب نظر در زمینه طرح ها و فرایندهای کمیته ی امداد امام خمینی (ره) انجام شده است. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش در قالب کدگذاری باز، کدگذاری انتخابی و کدگذاری نظری با حدود 150 کد اولیه در نرم افزار تحلیل داده های کیفی Atlas.ti 8 انجام شد که در نهایت، مدل خلق نوآوری اجتماعی در کمیته ی امداد امام خمینی (ره) با سه مقوله ی کلان تسهیل کننده های محیطی نوآوری اجتماعی، خلق نوآوری اجتماعی و توسعه ی اجتماعی و با محوریت مقوله ی خلق نوآوری اجتماعی شناسایی گردید.
الگوی دوسوتوانی رفتاری کارکنان شرکت های دانش بنیان حوزه سلامت استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف طراحی الگوی دوسوتوانی رفتاری کارکنان در شرکت های دانش بنیان انجام شده است. روش تحقیق به صورت کیفی و مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد نظام مند است. نمونه گیری به روش نظری و با بهره مندی از تکنیک های هدفمند و گلوله برفی انجام شد که بر مبنای آن مصاحبه هایی نیمه ساختارمند با مدیران و کارشناسان ارشد باتجربه شرکت های دانش بنیان و نخبگان دانشگاهی در حوزه سلامت صورت گرفت. سپس نتایج تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه ها طی فرایند کدگذاری باز، محوری و انتخابی، به ایجاد نظریه داده بنیاد در حوزه دوسوتوانی رفتاری کارکنان برای شرکت های دانش بنیان منجر شد. برای تأمین اعتماد و روایی مصاحبه ها، ضمن مرور پژوهش های قبلی و بهره مندی مستمر از نظرات خبرگان در کلیه مراحل و فرایندهای این پژوهش، از سه راهبرد مدنظر کرسول و میلر استفاده شده است. نتایج نشان داد، شایستگی اکتشاف و بهره برداری به عنوان پدیده محوری دوسوتوانی رفتاری کارکنان بر مبنای شرایط علی نگرش/رفتار/ادراک، مهارت ها، تقویت روحیه و انگیزه درونی در شرکت های دانش بنیان محقق می شود. توسعه ماهیت کاری سازمان، الزامات قانونی- اخلاقی، یادگیری و توسعه، الزامات رهبری، انگیزه بیرونی به عنوان عوامل زمینه ای، امنیت روانی، پویایی محیطی به عنوان عوامل مداخله گر شناسایی شد. تقویت فرهنگ توانمندسازی، پذیرش فرهنگ اشتراک دانش، یکپارچگی و انسجام و مدیریت جریان دانش و اطلاعات به عنوان راهبردهای اثربخش تشخیص داده شد که پیامدهای اجرای آن رفتار و عملکرد نوآورانه و رضایت شغلی بالا (پیامدهای مثبت) و عوامل استرس زا (پیامد منفی) می باشد.
مدل تعهد سازمانی با تبیین جایگاه نوآوری سازمانی، فرهنگ سازمانی، مسئولیت اجتماعی شرکتی و خلق ارزش مشترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشرفت و موفقیت، مختص سازمان هایی است که با ایجاد بسترهای لازم، نیروی انسانی خود را به نوآوری، مهارت و کارآفرینی تجهیز کرده تا با استفاده از این توانمندی های ارزشمند و همراه با تعهد، سایر منابع سازمان را به سوی ایجاد ارزش های جدید در راستای نیاز جامعه هدایت نماید. برای رسیدن به این مهم جذب و نگهداری نیروی متخصص و کیفی دارای اهمیت خواهد بود. از آن جا که نگهداری و ایجاد تعهد در سازمان ها از دریچه پویایی و نوآوری سازمانی است تا کارکنان احساس مشارکت و به کارگیری مهارت های خود داشته باشند؛ لذا در این پژوهش به دنبال بررسی نقش خلق ارزش مشترک را بر تعهد سازمانی سنجیده و جایگاه مسئولیت اجتماعی شرکت، فرهنگ سازمانی و نوآوری سازمانی را بر ایجاد تعهد سازمانی مورد بررسی قرار دهد. روش پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ اجرا توصیفی- پیمایشی با رویکرد معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری آن را مدیران سازمان های دولتی استان تهران تشکیل می دهند که از میان آن ها 357 نفر به روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده با کمک پرسشنامه ای با میزان آلفای کرونباخ 795/0 به روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای Spss و Smart-pls تجزیه و تحلیل شده اند. روایی ظاهری و محتوایی به تأیید 4 نفر از خبرگان رسید و روایی سازه نیز از طریق تحلیل عاملی تأییدی مشخص شد. نتایج نشان داد خلق ارزش مشترک و نوآوری سازمانی با تعهد سازمانی رابطه مستقیم دارد. مسئولیت اجتماعی شرکت نیز هم به صورت مستقیم و غیرمستقیم تعهد سازمانی را تقویت می کند. همچنین فرهنگ سازمانی رابطه نوآوری سازمانی و تعهد سازمانی را به صورت مثبت تعدیل می کند.
ارائه الگوی نوین در مدیریت بحران سازمانی (مطالعه موردی: شرکت پالایش نفت اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحران ها رویدادهای ناگواری هستند که می توانند منجر به افول سازمان ها شوند. لذا پیشگیری از وقوع، آمادگی و رویارویی اثربخش با موقعیت بحرانی و بازگشت سریع به وضعیت عادی از وظایف مدیریت بحران می باشد. هدف از این مقاله ارائه الگوی جامع مدیریت بحران سازمانی مبتنی بر رویکرد همپوشانی است. این پژوهش از نوع آمیخته (کیفی – کمی) است. در بخش کیفی با استفاده از روش کتابخانه ای، 114 مقاله از سالهای 2009 تا 2021 مطالعه و 125 مولفه استخراج و سپس 47 مولفه با استفاده از سه دور روش دلفی گزینش شده است. 19 خبره بر اساس روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده اند و آلفای کرونباخ در بخش کیفی برابر با 947/0 و ضریب کندال 612/0 می باشد. در بخش کمی، مدل پژوهش در هفت عامل پیش از بحران، حین بحران، پس از بحران، پیش از بحران-حین بحران، حین بحران-پس از بحران، پس از بحران-پیش از بحران، پیش از بحران-حین بحران-پس از بحران بر اساس رویکرد همپوشانی و با استفاده از روش معادلات ساختاری دسته بندی و برازش مدل با نرم افزار آموس انجام گردیده است. در این بخش 228 نفر از جامعه آماری شرکت پالایش نفت اصفهان بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای شرکت کرده اند. نتایج نشان داد که مولفه های شناسایی نوع بحران، مرحله عمر و نقاط آستانه بحران در ناحیه پیش از بحران-حین بحران، مولفه های کنترل دسترسی به اطلاعات، تخصیص اختیارات کافی، مدیریت احساسات مخرب در ناحیه حین بحران-پس از بحران، مولفه های تفکر استراتژیک در تمامی سطوح سازمان، شناسایی نقاط قوت و ضعف و اعتبار سازمان در ناحیه پس از بحران-پیش از بحران و مولفه های صداقت، شفافیت، هماهنگی، تعهد افراد، آگاهی و اعتماد متقابل بین سازمانی در هر سه مرحله به صورت مشترک حائز اهمیت می باشند. در پایان با کاربرد رویکرد تحلیلی اهمیت-عملکرد مشخص شد که عملکرد شرکت پالایش نفت اصفهان در مرحله پس از بحران مطلوب نمی باشد.
ارائه الگوی کاهش تحلیل رفتگی شغلی منابع انسانی در سازمان های دولتی با استفاده از رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اساسی ترین نیازهای کارکنان در هر سازمانی، تأمین سلامت جسمی و روانی آنان در محیط کار است؛ به گونه ای که فشار جسمی و روانی شدید ناشی از ماهیت، نوع و یا وضعیت نامناسب کار می تواند در کارکنان منجر به تحلیل رفتگی شغلی شود، که بروز این نیز پدیده می تواند عواقبی منفی برای فرد و حتی سازمان ها به همراه داشته باشد؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی کاهش تحلیل رفتگی شغلی منابع انسانی در سازمان های دولتی کشور با استفاده از روش فراترکیب انجام شده است. بدین منظور پس از جست وجو در پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی در محدوده زمانی 2000 تا 2020 میلادی و 1380 تا 1400 شمسی، درنهایت 38 پژوهش که ارتباط نزدیکی با موضوع مورد مطالعه داشتند، انتخاب و با تحلیل محتوای آن ها ابعاد و کدهای مربوطه استخراج و میزان اهمیت و اولویت هر یک با استفاده از روش آنتروپی شانون تعیین شد. براساس یافته های پژوهش، عوامل مؤثر بر کاهش تحلیل رفتگی شغلی منابع انسانی در سازمان های دولتی کشور در سه دسته «عوامل سازمانی»، «عوامل شغلی» و «عوامل فردی» جای داده شد. همچنین از میان کدهای شناسایی شده، وجود زمینه پرورش و فرصت های مستمر در سازمان، وجود جو صمیمانه در سازمان، برخورداری از استقلال و آزادی عمل در شغل، وجود فرصت های ارتقاء و پیشرفت شغلی در کار، برخورداری از احساس آرامش در کار، باور داشتن به خودکارآمدی در به انجام رساندن وظایف شغلی، برخورداری از احساس مؤثر بودن در شغل، رضایت داشتن از حقوق و دستمزد، برخورداری از ثبات هیجانی در شرایط مختلف و مدیریت کردن خود در برابر واکنش های عاطفی، بیشترین ضریب اهمیت را به دست آوردند.
ارائه الگوی مدیریت منابع انسانی جهت دست یابی به چابکی کسب و کارهای کوچک و متوسط الکترونیکی (مورد مطالعه: کسب و کارهای الکترونیکی در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه ارائه الگوی مناسب مدیریت منابع انسانی در کسب و کارهای الکترونیکی است. علاوه بر این، بررسی مفهوم چابکی در کسب و کارهای کوچک و متوسط الکترونیکی و ارتقاء ویژگی های چابکی از طریق مدیریت منابع انسانی است.پژوهش حاضر از نوع روش تحقیق کیفی است. این تحقیق براساس مطالعه موردی چندگانه(چند موردی) انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش کسب و کارهای الکترونیکی کوچک و متوسط می باشد که بین 5 الی 250 کارمند دارند، روش نمونه گیری به صورت هدفمند بوده و از هفت کسب و کار کوچک و متوسط الکترونیکی است. در این مطالعه، از منابع داده های مختلفی همچون اسناد بایگانی، مستندها، و مصاحبه استفاده شده و برای تجزیه و تحلیل داده ها، از تکنیکی به نام تطبیق الگو و تلفیق متقابل موردها استفاده گردیده است. روایی و پایایی در این تحقیق با استفاده از روایی سازه، روایی داخلی، روایی بیرونی و قابلیت اطمینان انجام گرفته و مورد تایید قرار گرفته است. ساختارها و کارکردهای کلی مدیریت منابع انسانی در این نوع از کسب و کارها و همچنین سهم آن ها در هشت ویژگی چابکی که عبارتند از: وضوح متنی، هدف مشترک، بازده مناسب، ساختار سازمانی انعطاف پذیر، یادگیری مستمر، استقلال و پاسخ گویی، رشد شخصی و همکاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. علاوه بر این، سه ویژگی چابکی نیروی کار که عبارتند از: فعال بودن، سازگاری و مولد بودن نیز بررسی گردید. نتیجه گرفته شد که ساختارها و کارکردهای مدیریت منابع انسانی به طور کلی ویژگی های کسب و کارهای کوچک و متوسط را آشکار می سازد. بنابراین، این مطالعه دریافت که چابکی کسب و کار از طریق کارکردهای مدیریت منابع انسانی به طور فزآینده رشد می کند. در این میان هدف مشترک، بازده مناسب، یادگیری مستمر، همکاری و مولد بودن از ویژگی هایی هستند که بیشتر از طریق مدیریت منابع انسانی در کسب و کارهای کوچک و متوسط الکترونیکی پرورش یافته اند.
ارائه الگویی برای شکل گیری تنوع دوسوتوانی در شرکت های چند کسب وکاره در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به تغییرات زیاد محیطی و عدم اطمینان ناشی از آن، نیاز به استراتژی تنوع در شرکت های چند کسب وکاره از اهمیت بسزایی برخوردار است . در این پژوهش به بررسی عوامل مؤثر بر شکل گیری تنوع همگون و ناهمگون (تنوع دوسوتوانی) پرداخته شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل شرکت های چند کسب وکاره ای هستند که در مرحله رشد خود قرار دارند. بر این اساس کلیه مدیران و دانشگاهیانی که سابقه حضور فعال در چنین شرکت های چند کسب وکاره را داشته، انتخاب و 13 نفر از آن ها به روش نمونه گیری غیراحتمالی گلوله برفی برگزیده شدند. جمع آوری اطلاعات نیز با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت پذیرفت. بعد از جمع بندی مصاحبه ها تعداد 42 شاخص مؤثر در 5 مضمون اصلی و 2 دسته کلی محیط خارجی و محیط داخلی تقسیم بندی شدند. محیط خارجی دارای سه بعد اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و محیط داخلی دارای دو بعد فردی و سیستمی شدند. بر اساس فراوانی کدهای به دست آمده، عوامل فردی ارتباط با افراد بالادستی در بین عوامل سیاسی، قوانین و مقررات تسهیل کننده برای ورود به کسب وکارهای تابعه در بین شاخص های مربوط به عوامل سیستمی، سودآوری و سرمایه بالا، در بین شاخص های مربوط به عوامل فرهنگی ادراک مربوط نسبت به کسب وکارهای محوری و در بین شاخص های مربوط به عوامل اقتصادی بی ثباتی شاخص های اقتصادی به عنوان مولفه های نهایی الگوی پژوهش انتخاب شند.
تحلیل پیشایندهای مؤثر بر بهبود انگیزه خدمت مدیران سازمان های دولتی با رویکرد ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تلاش برای بهبود انگیزه کارکنان و به ویژه مدیران در بخش های دولتی و عمومی، یکی از دغدغه های مهم تحقیقات مدیریت دولتی می باشد. این تلاش ها منجر به ارائه تئوری های متعددی از جمله تئوری انتخاب عمومی، تئوری کارگزاری، تئوری خادمیت و تئوری انگیزه خدمت عمومی شده که هر کدام عواملی را بر انگیزه مدیران بخش دولتی موثر می دانند. این مقاله مبتنی بر رویکرد ساختاری تفسیری و با بهره گیری از دو روش گردآوری داده ها شامل مصاحبه و پرسش نامه به مطالعه عوامل موثر بر انگیزه مدیران جهت خدمت در بخش دولتی می پردازد. در این راستا با استفاده از نمونه گیری هدفمند، با 16 نفر از مدیران ارشد به روش نیمه ساختاریافته مصاحبه شد و متون مصاحبه در قالب 13 مقوله کلی به عنوان پیشایند های موثر بر انگیزه خدمت مدیران کد گذاری شدند. در ادامه پرسش نامه ای نیمه بسته مبتنی بر طیف لیکرت حاوی این پیشایند ها تنظیم و در اختیار خبرگان مذکور قرار گرفت. نتایج با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری، تجزیه و تحلیل و در نهایت ارتباط و توالی پیشایند ها به دست آمد. ارتباطات به دست آمده نشان داد که مبانی دینی و اعتقادی و نگرش جامعه محور اساس ایجاد، حفظ و بهبود انگیزه مدیران برای خدمت در بخش دولتی را تشکیل می دهد.