پژوهش های مدیریت عمومی (پژوهش های مدیریت سابق)
پژوهش های مدیریت عمومی سال سیزدهم تابستان 1399 شماره 48 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به منظور تدوین تاریخچه ی «دانش مدیریت» در ایران از استراتژی پژوهش کیفی نظریه داده بنیاد استفاده نموده است. دوره های تطور دانش مدیریت در ایران، با تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه هایی که با تعدادی از اساتید پیشکسوت دانش مدیریت ایران انجام شد و نیز به کمک داده های تکمیلی که از منابع مکتوب گردآوری شده است، تبیین گردیدند. منابع شفاهی، اساتید مدیریت در سال های قبل و بعد از انقلاب بوده اند که روایت هایی را از تاریخ دانش مدیریت در ایران ارائه داده اند. داده های حاصل از منابع شفاهی و مکتوب بر اساس مدل سیستماتیک نظریه داده بنیاد اشتراوس و کوربین جمع آوری، کدگذاری و تحلیل شدند. این بررسی، دانش مدیریت در ایران را در 4 دوره طبقه بندی نمود. دوره اول «دوره پیدایی مدیریت» با تاسیس مدرسه علوم سیاسی در سال 1278 آغاز می شود، تاسیس موسسه علوم اداری در سال 1333 پایان دهنده دوره اول و آغازگر ورود به دوره دوم «دوره شکوفایی مدیریت» است، تحولات اجتماعی سال 1357 آغاز دوره سوم است و با انقلاب فرهنگی «دوره نادیده انگاری مدیریت» تا سال ها بعد ادامه می یابد، و درنهایت دوره چهارم با دوره سازندگی از سال 1368 آغاز و رشد فزاینده موسسات آموزش عالی ارائه دهنده گرایش های مختلف رشته مدیریت «دوره احیاگری مدیریت» در ایران را تا دوره معاصر امتداد می دهد.
تأثیر انعطاف پذیری استراتژیک بر مدیریت سبز در راستای رقابت پذیری شرکت با توجه به نقش مشروعیت سازمانی و حمایت نهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند دهه گذشته، دغدغه های زیست محیطی پیرامون فعالیت های صنایع، شرکت های مختلف را بر آن داشته تا از اقدامات مدیریت سبز استقبال کرده و از این طریق به مزیت رقابتی دست یابند. شرکت ها برای پائین آوردن هزینه ها و افزایش تمایز، به سراغ منابع و قابلیت های سبز ارزشمند و منحصربه فردی می روند که به عملکرد برتر آنان کمک کرده و درعین حال، یک نگرش مسئولیت زیست محیطی را نیز ایجاد کند. این پژوهش با ترکیب رویکرد قابلیت پویا و نظریه نهادی، نحوه پاسخگویی شرکت ها به فشارهای مدیریت سبز را مورد بررسی قرار داده است. پژوهش حاضر، از نوع تحقیقات کاربردی، توصیفی- پیمایشی و با ابزار پرسشنامه است. جامعه آماری کلیه شرکت های فعال صنعت متالورژی شرکت کننده در چهاردهمین نمایشگاه بین المللی این صنعت در سال 1396 بوده اند که تعداد نمونه آن 140 شرکت به صورت روش نمونه گیری تصادفی از این جامعه انتخاب شدند. ضمن این که برای تحلیل از معادلات ساختاری مبتنی بر واریانس با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرم افزارهای SPSS وPLS ، استفاده شده است و برای سنجش پایایی و روایی، از آزمون های آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی، روایی واگرا و همگرا استفاده شد. نتایج نشان می دهد که انعطاف پذیری استراتژیک بر پذیرش اقدامات مدیریت سبز تأثیر مثبت داشته است. ضمن این که مشروعیت سازمانی به عنوان نقش میانجی در رابطه بین پذیرش اقدامات مدیریت سبز و رقابت پذیری نیز تأثیر دارد.
واکاوی زنجیره ارزش صنعت فولاد ایران با استفاده از تحلیل اقتصادی زنجیره ارزش و جریان مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت فولاد به عنوان یکی از صنایع مادر کشور نقش بسزایی در اشتغال زایی و ارزآوری دارد و از صنایع زیربنایی توسعه کشور محسوب می شود. ایران در فاکتورهای مهم تولید فولاد مزیت دارد؛ بر اساس طرح جامع فولاد ایران، کلیه حلقه های زنجیره ارزش این صنعت می بایست به صورت متوازن توسعه یابند تا کشور از حیث تامین مواد اولیه و میانی زنجیره خود کفا باشد. در مقاله پیش رو با استفاده از روش تحلیل اقتصادی زنجیره ارزش و تحلیل جریان مواد به واکاوی زنجیره ارزش صنعت فولاد ایران در سال های 93-95 پرداخته شده است. ابتدا زنجیره ارزش فولاد کشور ترسیم و با استفاده از آمار مربوط به میزان تولید و فروش سالانه در هر حلقه از زنجیره ارزش، آمار واردات و صادرات محصولات مختلف زنجیره و . . . جریان مواد در زنجیره ارزش صنعت فولاد تحلیل گردید. سپس کل ارزش افزوده حاصل از زنجیره و سهم مراحل مختلف و هزینه های عملیاتی و سربار در هر حلقه شناسایی شد. بر اساس نتایج این تحقیق عدم توزان و عدم بهره وری در طول زنجیره مشهود است و در هر سه سال کمبود ظرفیت گندله سازی، گلوگاه توازن زنجیره بوده است. علاوه بر این تنها بدلیل تفاوت ظرفیت اسمی و تولید واقعی در تولید گندله در سال 1393 حدود چهارصد میلیارد ریال، در سال 1394 حدود هزار میلیارد ریال و در سال 1395 حدود هشت هزار میلیارد ریال از ارزش افزوده ای که می توانست در زنجیره تولید شود، کاسته شده است. بر اساس نتایج این تحقیق عدم توزان و عدم بهره وری در طول زنجیره مشهود است و در هر سه سال کمبود ظرفیت گندله-سازی، گلوگاه توازن زنجیره بوده است. علاوه بر این تنها بدلیل تفاوت ظرفیت اسمی و تولید واقعی در تولید گندله در سال 1393 حدود چهارصد میلیارد ریال، در سال 1394 حدود هزار میلیارد ریال و در سال 1395 حدود هشت هزار میلیارد ریال از ارزش افزوده ای که می توانست در طول زنجیره تولید شود، کاسته شده است.
الگوی ساختاری تأثیر رهبری بصیر بر عملکرد مدیران (مطالعه ای درسازمان های آموزشی شهراصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخورداری از رهبری بصیر یکی از ضرورت های اساسی نظام آموزشی است. هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر رهبری بصیر بر عملکرد مدیران (مطالعه ای در سازمان های آموزشی شهر اصفهان) بوده است. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و مدل یابی مبتنی بر معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران دبیرستان های شهر اصفهان در سال تحصیلی 95-94 بوده است؛ تعداد مدیران برابر با 3766 نفر می باشد. نمونه آماری و روش نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای متناسب با حجم جامعه آماری انتخاب و برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد، حجم نمونه 368 نفر برآورد گردید. برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه پژوهشگر ساخته استفاده گردید؛ که روایی محتوایی آن ها به تائید متخصصان علوم تربیتی رسیده و پایایی آن ها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برابر با 925/0 و 935/0 محاسبه شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری spss23 و AMOS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد، متغیر رهبری بصیر با ضریب مسیر (88/0) بر عملکرد مدیران؛ و با ضریب مسیر (78/0) بر مؤلفه آموزشی؛ و با ضریب مسیر (72/0) بر مؤلفه پرورشی و با ضریب مسیر (65/0) بر مؤلفه اجرایی و مالی عملکرد مدیران تأثیرگذار بوده است؛ و همه مؤلفه های متغیر رهبری بصیر بر عملکرد مدیران به لحاظ آماری معنادار بوده است؛ بنابراین متغیر رهبری بصیر با تأکید بر ویژگی های شخصیتی، ارزشی؛ انگیزشی و رفتاری می تواند بر عملکرد مدیران دبیرستان ها تأثیرگذار بوده و لازم است در انتخاب مدیران میانی و ارشد آموزش وپرورش دقت لازم صورت گرفته و افرادی برای این مناصب انتخاب شوند که از ویژگی ها و مهارت های رهبری بصیر ازجمله خود رهبری، روابط انسانی مؤثر، امانت داری و ایجاد انگیزه برخوردار باشند.
تدوین هستی شناسی فاز درک کسب و کار پروژه های داده کاوی با تمرکز بر حوزه پشتیبانی مشتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علی رغم پیشرفت در قابلیت های الگوریتم های داده کاوی، خروجی این الگوریتم ها نیازمند پالایش و تحلیل فراوان است تا بتواند مبنایی برای تصمیم گیری مدیران باشد. شناسایی مسایل کسب و کاری رایج در حوزه پشتیبانی مشتری که به کمک تکنیک های داده کاوی می توان به حل آن ها پرداخت و تدوین هستی شناسی درک کسب و کار حوزه پشتیبانی مشتری، هدف اصلی این تحقیق است. از این رو، مسایل کسب و کار حوزه پشتیبانی مشتری، ابتدا، از طریق مصاحبه با خبرگان این حوزه شناسایی شده اند و سپس به کمک مرور ادبیات مرتبط، هستی شناسی مسایل کسب وکاری حوزه پشتیبانی مشتری توسعه یافته است. به عنوان نتایج تحقیق، اهداف کسب و کار حوزه پشتیبانی مشتری که منجر به ایجاد ارزش و سودآوری می شوند به همراه فعالیت ها و خروجی های کلیدی هر فعالیت و گام های تحلیلی مورد نیاز براساس تکنیک های داده کاوی برای تحقق هر هدف کسب و کاری شناسایی شده است. در نهایت، بر مبنای مدل داده کاوی CRISP-DM ، هستی شناسی درک کسب وکار حوزه پشتیبانی مشنری ارائه شده است.
تأثیر روابط مصرف کننده با نام تجاری بر وفاداری برند در بستر تجارت اجتماعی: نقش تعدیلگر ویژگی های مرتبط با تعامل شبه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر روابط مصرف کننده با نام تجاری بر وفاداری برند در بستر تجارت اجتماعی با در نظر گرفتن نقش تعدیلگر ویژگی های مرتبط با تعامل شبه اجتماعی است. جامعه ی آماری پژوهش عبارتند از افراد فعال در شبکه اجتماعی اینستاگرام که تا به حال قصد خرید از سایت دیجی کالا را داشته اند (خرید کرده اند یا نکرده اند) و اطلاعاتی در زمینه قصد خریدشان یا خریدشان را در این شبکه ی اجتماعی منتشر کرده اند. در این پژوهش بر اساس فرمول کوکران برای تعداد 1100 نفر جامعه آماری، حجم نمونه 248 نفر به دست آمد. پرسشنامه پژوهش حاضر ترکیبی از پرسشنامه گیوانیس و آتانوسوپلو در سال 2018 و زهیر در سال 2012 می باشد. روایی پرسشنامه ها بر اساس روایی سازه، تشخیصی، واگرا و همگرا و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ با نرم افزار Smart PLSبررسی گردید. نتایج نشان داد که روابط مصرف کننده با نام تجاری و ابعاد آن (رضایتمندی مشتری، اعتماد مشتری، تعهد مشتری و تجربه برند) بر وفاداری برند در بستر تجارت اجتماعی تاثیر مثبت دارند. همچنین ویژگی های مرتبط با تعامل شبه اجتماعی در ارتباط بین روابط مصرف کننده با نام تجاری و وفاداری برند از نقش تعدیلگر برخوردار می باشد.
رابطه مدیریت روان پریش و شهرت سازمانی با میانجی گری سرپرستی مخرب و مسئولیت پذیری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت روان پریش، به عنوان نوعی رهبری ناکارآمد، می تواند تأثیر منفی بر شهرت و پیشایندهای سازمانی آن داشته باشد. لذا هدف این مقاله بررسی آن است که چگونه مدیریت روان پریش بطور غیر مستقیم از طریق تجلی سرپرستی مخرب و افول مسئولیت پذیری اجتماعی، شهرت شرکت ها را تضعیف می کند. پژوهش بر اساس هدف کاربردی و از جهت شیوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی است. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه های استاندارد روان پریش سازمانی متیو و همکاران (2014)، سرپرستی مخرب تپر (2000)، مسئولیت پذیری اجتماعی لی و لی (2012) و شهرت سازمانی ولش و بیتی (2009) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر کلیه کارکنان شرکت های فعال در صنایع فلزی شهر کرمان است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده 350 نفر از آنها انتخاب گردید. جهت تأیید پایایی پرسشنامه ها از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شد که میزان آن برای هر چهار پرسشنامه بالاتر از 7/0 بود. مقادیر به دست آمده برای روایی همگرا نیز نشان دهنده روایی پرسشنامه ها بود. تحلیل داده ها با روش مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار PLS انجام پذیرفت. یافته ها حاکی از آن است که با حضور مدیران روان پریش، میزان رفتارهای سرپرستی مخرب افزایش و سطح مسئولیت پذیری اجتماعی ادراک شده شرکت توسط کارکنان کاهش می یابد. همچنین هر چند ارتباط مستقیمی بین مدیریت روان پریش با شهرت سازمانی مشاهده نشد، اما طبق شواهد می توان استدلال نمود که مدیریت روان پریش بطور غیر مستقیم بواسطه تجلی سرپرستی مخرب و افول سطح مسئولیت پذیری اجتماعی، شهرت شرکت را متأثر می سازد.
شناسایی عوامل حیاتی اثرگذار بر تشکیل سرمایه رهبری در محیط های دانشگاهی: کاربرد دیمتل فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی و احصاء عوامل حیاتی موثر بر تشکیل سرمایه رهبری در محیط های دانشگاهی با استفاده از تکنیک دیمتل فازی بوده است. تحقیق حاضر از نوع تحقیق آمیخته اکتشافی است. در این پژوهش، مباحث نظری و عوامل احتمالی و مولفه های موثر برسرمایه رهبری در دانشگاه ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و مراجعه به مقالات فارسی و لاتین و مصاحبه با خبرگان که شامل مدیران دانشگاه های برتر و مقامات تصمیم گیر در حیطه آموزش عالی بودند، استخراج شده است. اصلی ترین ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، مصاحبه و پرسشنامه است. به منظور بررسی عوامل موثر برسرمایه رهبری در دانشگاه ها از روش دیمتل استفاده شده است. روش نمونه گیری در این تحقیق به صورت هدفمند بوده و نمونه گیری تا رسیدن به کفایت داده ها ادامه یافت. حجم نمونه در این تحقیق 15 نفر بوده است. نتایج تحقیق نشان دهنده این بوده که مولفه های سرمایه های رهبری در دانشگاه ها براساس میزان تاثیر گذاری به ترتیب عبارتند از: مهارت شبکه سازی، تفکر سیستمی، تفکر راهبردی و آینده نگر، سرآمدی علمی، شهرت، قابلیت مدیریت ذینفعان، شجاعت تصمیم گیری، تحول مداری، جاه طلبی سازمانی، تجربه مدیریتی، انضباط و قانون مداری، شخصیت یادگیرنده و میل به رهبری.
ارائه مدل معادلات ساختاری تاثیر رهبری بصیر بر مدیریت بهینه ارتباط با مشتری با نقش میانجی آوای کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اساسی ترین عامل برای ایجاد شرایط مطلوب جهت تحقق هدف های آموزشی اداره کنندگان نظام آموزشی مدیران و رهبران هستند. هدف از پژوهش حاضر، تبیین تأثیر رهبری بصیر برمدیریت بهینه ارتباط با مشتری با نقش میانجی آوای کارکنان در دانشگاه زابل بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش اجرا توصیفی- پیمایشی با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان دانشگاه زابل به حجم 500 نفر می باشد که بر اساس فرمول کوکران تعداد 217 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه مورد مطالعه قرار گرفتند. روش گرداوری اطلاعات مطالعات کتابخانه ای و میدانی بود که در بخش میدانی از پرسشنامه های استاندارد رهبری بصیر کنگر و کانانگو (1988)، آوای سازمانی اردوغان و همکاران (2011) و مدیریت ارتباط با مشتری مقیمی و رمضان (2011) استفاده شد که روایی پرسشنامه ها از طریق تحلیل عاملی و روایی صوری و محتوایی و پایایی با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 0.91، 0.87 و 0.90 محاسبه گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از نرم افزارهای SPSS20 و Smart PLS استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که رهبری بصیر و مولفه های آن به همراه آوای سازمانی بر مدیریت بهینه ارتباط با مشتری تاثیر دارند و متغیر آوای سازمانی نیز نقش میانجی در رابطه بین رهبری بصیر و مدیریت بهینه ارتباط با مشتری دارد. در نهایت می توان نتیجه گرفت رهبری بصیر به عنوان یکی از عوامل مهم در بهبود ارتقای کیفیت مدیریت بهینه ارتباط با مشتری و آوای سازمانی کارکنان دانشگاه محسوب می شود. لذا پیشنهاد می شود مدیران دانشگاه در سطوح مختلف باثبات و پایدار و پایبند به چشم انداز سازمان باشند. پژوهش حاضر می تواند چشم انداز جدیدی در راستای تغییر سیاستهای کلی مدیران و مسئولان دانشگاه زابل در راستای بازبینی برنامه های تحول و نوآوری، ایجاد کند.
طراحی الگوی تیم سازی موفق در بخش دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جهان امروز، تیم سازی در سازمان ها اعم از خصوصی یا دولتی امری ضروری تلقی می شود. به عبارتی دیگر، تیم سازی عنصری مهم در توسعه سازمان است. بدین منظور هدف از این پژوهش، ارائه الگوی تیم سازی موفق در بخش دولتی است تا بینش و درک منسجمی از این مفهوم حاصل شود. رویکرد پژوهش آمیخته اکتشافی است. همچنین، در این پژوهش دو جامعه آماری وجود دارد. نخست مطالعات صورت گرفته در این حوزه مورد بررسی قرار گرفت، سپس نظرات خبرگان در خصوص هر یک از مقوله ها مورد ارزیابی قرار گرفت. روش انتخاب تعداد 24 مقاله مرتبط با هدف پژوهش، هدفمند بوده است و روش نمونه گیری برای تعداد 12 خبره نیز گلوله برفی و هدفمند بوده است. روش تجزیه و تحلیل داده های کیفی، تحلیل محتوای جهت دار بوده است و روش تجزیه و تحلیل داده های کمی یعنی نظر خبرگان در خصوص تایید مقوله ها، دلفی فازی بوده است. یافته ها حاکی از آن است مقوله های اعتمادسازی، حمایت اعضاء از یکدیگر، هماهنگی بین اعضاء، توجه به محیط و کارایی مقوله های کلیدی پژوهش هستند. شایان ذکر است، تیم سازی فرآیندی پیچیده است (با پنج مرحله و بیست مقوله)، در نتیجه باید مراحل و مقوله های هر مرحله به صورت درست وصحیح صورت پذیرد تا تیم سازی موفق به منصه ظهور برسد.
تاثیر برندسازی بر جذب دانشجویان بین المللی با میانجیگری رضایت و وفاداری برند در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برندسازی در پاسخ به جهانی سازی و رقابت جهانی، از عوامل موثر بر مراکز دانشگاهی برای رقابت دانشجویان در صحنه بین المللی است. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر برندسازی بر جذب دانشجویان بین المللی با میانجیگری رضایت و وفاداری از برند آموزش عالی بوده است. روش پژوهش همبستگی بود که در جامعه تحقیق اعضا هیات علمی دانشگاه سیستان و بلوچستان با نمونه 177 نفری براساس تصادفی طبقه ای اجرا شده است. ابزار پژوهش چهار پرسشنامه، تقویت برند، رضایت از برند، تعهد به برند و پرسشنامه جذب دانشجویان بین المللی بوده است. روایی تأییدی و پایایی ترکیبی و کرانباخ ابزار مناسب گزارش شد. روش تجزیه و تحلیل با استفاده از نرم افزار PLS2، مدل معادلات ساختاری بوده است. نتایج نشان داد، تقویت برند دانشگاهی بر رضایت و وفاداری برند و جذب دانشجویان بین المللی به صورت مستقیم و غیرمستقیم تاثیر دارد. همچنین رضایت از برند بر وفاداری از برند و جذب دانشجویان بین المللی اثر مستقیم و غیرمستقیم داشته است. از طرفی وفاداری به برند بر جذب دانشجویان بین المللی اثر مستقیم داشته است. می توان گفت توجه به آگاهی، نگرش و ارزش ویژه برند در ارتقا عملکرد برند از طریق رضایت و وفاداری دارای نقش سازنده در جذب دانشجو برای موسسات آموزش عالی است. واژه های کلیدی: تقویت برند، رضایت از برند، وفاداری به برند، جذب دانشجویان بین-المللی.
شناسایی و تبیین عوامل مؤثر بر شکل گیری و توسعه شرکت های چند کسب و کاره ناهمگون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوبی نظری برای شکل گیری عوامل مؤثر در شرکت های چند کسب و کاره ناهمگون (کانلگومرت) و نقش هر یک از این عوامل در مراحل مختلف توسعه شرکت ها است. طوع پژوهش از منظر هدف، کاربردی و از منظر روش کتابخانه ای و روش پژوهش مرور نظام مند است که بر این مبنا تعداد 39 مقاله مربوط به استراتژی های کانگلومرت در بین سال های 1965 تا 2018 در پایگاهانی علمی انتشاریافته، استخراج و پس از فرایند فیلترینگ و با استفاده از روش کدگذاری دستی تحلیل شد. بر اساس نتایج حاصل از انتخاب مقاله های گزینشی 28 شاخص در قالب سه عوامل زمینه ای، ساختاری و رفتاری تقسیم بندی شدند که 4 شاخص برای عوامل رفتاری، 15 شاخص برای عوامل ساختاری و 9 شاخص برای عوامل زمینه ای شناسایی شدند. در بین شاخص های زمینه ای، اقتصاد کشورها، دولت و عوامل نهادی، در بین شاخص های عوامل ساختاری، کاهش ریسک، هم افزایی و موقعیت کسب وکارهای فعلی و در بین عوامل رفتاری، انگیزه مدیران و سهامداران دارای بیشترین فراوانی بودند همچنین در مرحله دوم نقش هر یک از عوامل در مراحل توسعه شرکت های کانگلومرت موردبررسی قرار گرفت که در مرحله اولیه عوامل زمینه ای، در مرحله رشد، عوامل ساختاری و در مرحله بلوغ عوامل رفتاری بیشترین تأثیرگذاری را داشتند.