پژوهش های مدیریت عمومی (پژوهش های مدیریت سابق)
پژوهش های مدیریت عمومی سال دهم تابستان 1396 شماره 36 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
فرهنگ اداری مطلوب یکی از الزامات اساسی برای اجرای برنامه های تحول اداری است. اغلب رویکردهای مدیریت دولتی در یک بستر فرهنگی خاصی مطرح شده اند به طوری که مسیر اجرای برنامه های تغییر را هموار سازند. در حالی که اغلب مطالعات در برنامه های تحول اداری بر تغییرات ساختاری تمرکز دارند. این تحقیق بر فرهنگ اداری به عنوان بستر تحولات توجه دارد. هدف اصلی این تحقیق شناسایی موانع تحول اداری از منظر فرهنگ اداری است. جامعه آماری پژوهش را تعدادی از خبرگان اجرایی و دانشگاهی تشکیل داده اند که تعداد 14 نفر در بخش کیفی و 30 نفر در بخش کمی به روش نمونه گیری غیر احتمالی (روش گلوله برفی) انتخاب و در تحقیق مشارکت داده شدند. نوع تحقیق از جنبه هدف آن، اکتشافی و از نظر مخاطب، پژوهشی بنیادی است. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بوده است که روایی آنها به روش محتوایی و پایایی شان به ترتیب با روش بازآزمون و آلفای کرونباخ بررسی و تایید شده است. به منظور تحلیل داده های بدست آمده از مصاحبه ها از روش تحلیل تم و برای تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه از تحلیل عاملی تاییدی با نرم افزار SmartPLS استفاده شده است. براساس یافته های تحقیق 100 مانع در قالب یازده دسته از موانع در سه سطح فردی، سازمانی و فراسازمانی شناسایی شدند.
طراحی مدل انطباق پذیری مسیر شغلی(مورد مطالعه: شرکت پتروشیمی شازند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انطباق پذیری مسیر شغلی ریشه در تغییرات دنیای کاری دارد. دنیای جدید کار در حال حاضر شرایط متغیری را پیش روی کارکنان قرار داده است، به گونه ای که افراد ناگزیر از ایجاد تغییر در خویش یا محیط هستند تا بتوانند به نتایج مطلوب دست پیدا کنند. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل انطباق پذیری مسیر شغلی کارکنان شرکت پتروشیمی شازند و شناسایی عوامل فردی موثر بر آن انجام پذیرفته است. پژوهش از لحاظ هدف، توسعه ای کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها، توصیفی- همبستگی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه کارکنان و مدیران صفی شرکت پتروشیمی شازند در سال 95 می باشد که تعداد آن ها 2320 نفر است. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی متناسب با حجم استفاده شد. تعداد نمونه های پژوهش با استفاده از فرمول کوکران 329 نفر انتخاب گردید. به منظور پاسخ به فرضیات پژوهش از تکنیک های تحلیل عاملی تاییدی (CFA) و مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) با استفاده از روش حداقل مربعات جزیی (PLS) استفاده شده است. نتایج حاصل از معادلات ساختاری نشان می دهد تمامی عوامل فردی بر انطباق پذیری مسیر شغلی کارکنان تأثیر مثبت و معنادار داشته اند. مقدار ضریب تعیین (R 2) نشان می دهد هر پنج متغیر شخصیت، خودکارآمدی شغلی، هوش هیجانی، معنویت، سرسختی شغلی روی هم رفته 9/69% از تغییرات متغیر انطباق پذیری مسیر شغلی را توضیح داده اند. با توجه به مقدار بتا بیشترین سهم را شخصیت و کمترین تأثیر را سرسختی شغلی داشته است.
شناسایی مولفه های ابعاد نیروی کار احساسی پرستاران در تعامل با همراهان بیمار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیروی کار احساسی، مدیریت احساسات به منظور ابراز احساسات مورد انتظار سازمانی است که دارای دو بعد بازیگری ظاهری و بازیگری عمیق می باشد. حرفه پرستاری به شدت با مفهوم احساسات عجین شده است. از این رو، هدف اصلی این پژوهش، شناسایی مولفه های ابعاد نیروی کار احساسی پرستاران نمونه کشوری در تعامل با همراهان بیمار است. این مطالعه به صورت کیفی و بر مبنای استراتژی پدیدارشناسی انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و عمیق و جهت تجزیه و تحلیل آن از رویکرد کلایزی استفاده گردید. جامعه مورد مطالعه پژوهش را کلیه پرستاران نمونه کشوری بیمارستان های دولتی مشهد تشکیل دادند که با توجه به نمونه گیری هدفمند و کفایت آن مورد مصاحبه قرار گرفتند. از یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل مصاحبه ها، در بعد بازیگری ظاهری، 2 زیرمولفه ”خاموشی احساسی“ و ”نمای احساسی“ برای مولفه «سرکوب احساسی » و در بعد بازیگری عمیق، 8 زیرمولفه ”درک وضعیت احساسی همراهان بیمار“، ”توجه به نظرات همراهان بیمار“، ”خود را جای همراهان بیمار گذاشتن“، ” تصویرسازی“، ” توجیه سازی“، ” تلقین سازی“،” اجتناب از برخورد احساسی“ و ” خلوت کردن احساسی“ برای 3 مولفه «حمایت احساسی، تلاش احساسی، فاصله احساسی» پدیدار گردید. یافته های این پژوهش بینش ارزشمندی را در مورد نیروی کار احساسی انجام شده توسط پرستاران نمونه کشوری فراهم می کند که به ارتقاء کیفیت ارائه خدمات و در نتیجه بهبود کیفیت زندگی بیماران کمک می کند.
تبیین نقش رهبری اصیل در فراموشی سازمانی هدفمند با توجه به نقش میانجی توانمندسازی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طی دهه گذشته، شرکت ها به شکل فزاینده ای به ارزش مدیریت دانش جهت کسب مزیت رقابتی پی برده اند. دو بعد عمده مدیریت دانش عبارتند از یادگیری سازمانی و فراموشی سازمانی. علی رغم تحقیقات بسیار زیادی که در زمینه مدیریت دانش و یادگیری سازمانی انجام گرفته است، تاکنون در زمینه فراموشی سازمانی و مدیریت آن مطالعه و بررسی زیادی انجام نشده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش رهبری اصیل در فراموشی سازمانی هدفمند با توجه به نقش میانجی توانمندسازی روانشناختی می باشد. روش تحقیق توصیفی- همبستگی و از حیث هدف کاربردی است. جامعه آماری، شامل کلیه کارکنان شرکت ملی پخش فراورده های نفتی استان سیستان و بلوچستان است که از میان آن ها تعداد 165 نفر به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های رهبری اصیل آولیو و همکاران (2007)، فراموشی سازمانی دی هالن و همکاران (2004) و توانمندسازی روانشناختی وتن و کمرون (1995) می باشد. در این پژوهش از آزمون های همبستگی، رگرسیون و مدل معادلات ساختاری استفاده شده و داده ها از طریق نرم افزار لیزرل مورد تحلیل قرارگرفته است. نتایج حاکی از آن است که رهبری اصیل هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم از طریق توانمندسازی روانشناختی بر فراموشی سازمانی هدفمند تأثیرگذار است و توانمندسازی روانشناختی به عنوان متغیر میانجی در رابطه بین رهبری اصیل و فراموشی سازمانی هدفمند به طور نسبی اثرگذار است. هم چنین نتایج تأثیر مثبت توانمندسازی روانشناختی بر فراموشی سازمانی هدفمند را نشان داد.
طراحی مدل مدیریت استعداد با رویکرد یکپارچه سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم مدیریت استعداد را باید یکی از مهم ترین موضوعات در مدیریت منابع انسانی اکنون و آینده دانست. امروزه سازمان ها دریافته اند که اگر خواهان کسب برتری در مقایسه با رقبا هستند، به طورقطع نیاز به طراحی مدلی جامع از مدیریت استعدادها دارند که می تواند به عنوان یک ابزار برای فعالیت های مدیریت منابع انسانی درنظرگرفته شود. هدف از این پژوهش اکتشاف و تبیین مؤلفه ها و شاخص های مدیریت استعداد منابع انسانی در سازمان ها بود. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و ازنظر روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی واز نظر شیوه ی جمع آوری داده ها پیمایشی بود. در ابتدا، ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های مدیریت استعداد از مبانی نظری و مطالعات صورت گرفته در ارتباط با موضوع تحقیق شناسایی و احصاء شدند و بر اساس آن ها پرسشنامه محقق ساخته ای طراحی شد. روایی این پرسشنامه با استفاده از دیدگاه ها و نظرات اساتید، خبرگان و صاحب نظران دانشگاهی تأیید شد. پایایی آن نیز با روش آلفای کرونباخ 808/0 مورد تأیید قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل اساتید و خبرگان حوزه مدیریت و برخی افراد آگاه به موضوع پژوهش بودند که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده (نظر خبرگان) 30 نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. مهم ترین نتایج تحقیق نشان داد که در شناسایی و اولویت بندی کلی در رابطه با مؤلفه های مدیریت استعداد، شناسایی کارکنان کلیدی و سیستم پرداخت پولی و مالی به ترتیب بالاترین و پایین ترین رتبه بندی را به خود اختصاص دادند. با شناختی که از تحلیل و ارزیابی در خصوص رتبه بندی ابعاد و مؤلفه های مدیریت استعداد حاصل شد، می توان با بهبود در این وضعیت به مدیران و مسئولان سازمان ها در جهت شناسایی، جذب و به کارگیری استعدادهای برتر کمک شایانی نمود.
رویکرد سیستمی بر مدیریت استعداد در دانشگاهها و تأثیر آن بر روی اجتماع و سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف اصلی بررسی اهمیت مدیریت استعداد در دانشگاه ها و تأثیر آن بر روی جامعه و سازمان اجرا گردیده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر چگونگی گردآوری داده های مورد نیاز در گروه پژوهش های آمیخته ی اکتشافی طبقه بندی می شود و ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﺪل آﻣیﺨﺘﻪ در دو بعد کیفی و کمی اجرا شده است. جامعه ی مورد مطالعه ی پژوهش شامل تمام اعضای هیئت علمی دانشگاه های آزاد اسلامی استان آذربایجان شرقی بوده است. به منظور گردآوری اطلاعات از شیوه ی شناسایی عوامل بر اساس تجزیه و تحلیل ادبیات موضوع، و استفاده از مصاحبه نیمه ساخت مند با الهام از روش دلفی، استفاده گردید. سپس با استفاده از داده های جمع آوری شده از طریق مصاحبه، پرسشنامه ای در زمینه ی پی آمد به کارگیری مدیریت استعداد در دانشگاه به منظور سنجش تأثیر آن بر جامعه و سازمان تهیه و در اختیار گروه نمونه آماری قرار داده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که مدیریت استعدادها می تواند عامل کلیدی در توسعه ی فردی، سازمانی، اقتصادی، اجتماعی جوامع در هزاره ی سوم و کسب مزیت رقابتی جهانی برای جامعه ی مذکور باشد.
نقش رهبری تحول گرا در تسهیل فرایند پیاده سازی استراتژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محققان عرصه ی استراتژی، مؤلفه ی رهبری را یکی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار در جهت توفیق یا شکست برنامه های استراتژیک دانسته اند. با این حال، تعداد اندکی از پژوهش ها به واکاوی عمیق یک الگوی مشخص رهبری در اداره ی فرایند پیاده سازی استراتژی پرداخته اند. پژوهش پیمایشی و کاربردی حاضر با هدف بررسی عمیق مؤلفه ی رهبری، سبک رهبری تحول گرا را در تسهیل فرایند پیاده سازی استراتژی مورد مطالعه قرار داده است و نقش چهار متغیر قابلیت نوآوری، تعهد سازمانی، یادگیری سازمانی و انگیزش کارکنان را در رابطه میان سبک رهبری تحول گرا و پیاده سازی استراتژی ارزیابی کرده است. داده های موردنیاز به وسیله پرسش نامه از نمونه ای بالغ بر 250 نفر از مدیران ارشد شرکت های پیمانکاری تأسیسات و تجهیزات صنعتی گردآوری شده اند و تحلیل داده ها توسط مدل های رگرسیونی انجام شده است. یافته های پژوهش ضمن تأیید رابطه میان رهبری تحول گرا و پیاده سازی استراتژی، نشان می دهد ایجاد تعهد سازمانی و انگیزش کارکنان مهم ترین کارکرد رهبری تحول گرا در هنگام اجرای استراتژی است و این سبک از رهبری می تواند با به همراه آوردن نوآوری، یادگیری، تعهد و انگیزش، فضای سازمان را برای دستیابی به اهداف استراتژیک و تسهیل فرایند پیاده سازی استراتژی آماده سازد.
تحلیل ارتباط دانشگاه و صنعت از دیدگاه بازاریابی رابطه مند با رویکرد معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در اقتصادهای دانش محور، دانشگاه، صنعت و دولت به عنوان سه رکن اساسی نظام ملی نوآوری شناخته شده اند که هر کدام نقش و وظیفه ای خاص بر عهده دارند، دانشگاه و صنعت با هم نقش مهمی در ایجاد و حفظ مزیت های رقابتی دارند، ایجاد و برقراری ارتباط بین دانشگاه و نهادهای صنعتی باعث خلق ارزش برای ذینفعان می گردد. در این مطالعه با استفاده از نظریه «بازاریابی رابطه مند» ارتباط و همکاری میان شرکت ها و نهادهای صنعتی مرتبط با دانشگاه سیستان و بلوچستان به منظور بررسی عوامل ایجاد ارتباط بین دانشگاه و سازمان هایی که در برنامه های کارآموزی فارغ التحصیلان همکاری دارند، مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفت، جامعه مورد مطالعه شرکت هایی هستند که با دانشگاه سیستان و بلوچستان همکاری داشته اند، در این مجموعه تعداد 175 نفر از مدیران و معاونین و کارکنان بخش های مرتبط شناسایی شدند، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 120 عضو برآورد شد، داده ها توسط پرسشنامه محقق ساخته گردآوری و به کمک تحلیل PLSمورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. درنهایت مدلی از معادلات ساختاری ایجاد و آزمایش شد و یافته های پژوهش نشان داد که ارتباطات، اساس برقراری روابط است و تأثیر مثبتی بر میزان رضایت از رابطه، اعتماد و تعارضات کارکردی دارد همچنین مشخص گردید که اعتماد و تعهد، سطح همکاری شرکت ها با دانشگاه را افزایش می دهند.
نقش ابعاد بالندگی سازمانی در تعهد سازمانی اعضای هیات علمی دانشکده های تربیت بدنی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش ابعاد بالندگی سازمانی در تعهد سازمانی اعضای هیات علمی دانشکده های تربیت بدنی کشور بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی و به روش میدانی انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق برابر 215 نفر، شامل کلیه اعضاء هیات علمی دانشکده های تربیت بدنی دانشگاه های سراسری کشور بود. حجم نمونه برابر 138 نفر، با استفاده از فرمول کوکران محاسبه و به روش طبقه ای _ تصادفی انتخاب شده است. در این تحقیق از پرسش نامه بالندگی سازمانی و پرسش نامه تعهد سازمانی استفاده شده، که روایی محتوی آنها توسط متخصصان تائید و پایایی آنها از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب برابر 78/0 و 86/0 محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر شاخص های آمار توصیفی، از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چند گانه به روش گام به گام و t تک نمونه ای و همچنین آزمون کالموگراف اسمیرنف استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین بالندگی سازمانی و تمامی ابعاد آن، و تعهد سازمانی اعضای هیات علمی در سطح اعتماد 99 درصد ( 01/0P<) رابطه مستقیم و معنی دار وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که ابعاد بالندگی سازمانی در بعد ارتباطات بین فردی، خودکارآمدی و رهبری قادر به پیش بینی معنی دار تعهد سازمانی هستند.
شناسایی و اولویت بندی عوامل بازدارنده ی ارائه ی خدمات الکترونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود دادگاه الکترونیکی با توجه به این که بخشی از پروژه دولت الکترونیک است و از منظر برخی صاحب نظران پیش زمینه وجود دولت الکترونیک موفق است، بسیار مهم و یکی از ارکان اصلی دولت الکترونیک است؛ لذا این پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل بازدارنده ی استقرار خدمات الکترونیک در دادگستری شهرستان بیرجند و ارائه راهکار جهت استقرار موفق آن صورت پذیرفته است. جامعه آماری این تحقیق کارمندان و مدیران دادگستری شهرستان بیرجند و ادارات زیرمجموعه می باشد که از بین آنان با استفاده از جدول مورگان و فرمول کوکران به روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 122 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. روش پژوهش از نوع توصیفی – پیمایشی بود؛ پرسشنامه های پژوهش به صورت محقق ساخته و در کل با 30 گویه در قالب طیف پنچ گزینه ای لیکرت بود که پایایی و روایی آن ها تائید شد. جهت تجزیه وتحلیل داده های پرسش نامه از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری t و فریدمن استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که عوامل بازدارنده شش گانه به ترتیب اولویت محیطی، انسانی، سازمانی، مدیریتی، فنی و مالی بر استقرار خدمات الکترونیک در دادگستری شهرستان بیرجند تأثیرگذار هستند.