پژوهش های مدیریت عمومی (پژوهش های مدیریت سابق)
پژوهش های مدیریت عمومی سال 17 تابستان 1403 شماره 64 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
علوم انسانی متعارف، برای مدت های مدیدی، مفاهیم دینی و معنوی را در قلمرو خود وارد نمی دانست. طی دهه های اخیر، حجم پژوهش های مدیریتی که در زمینه مذهب، دین و اخلاق در جهان انجام می شود، افزایش قابل توجهی داشته است که نشان از تغییر در برخی جهت گیرهای نظری این رشته دارد. در ایران نیز، به موازات فضای بین الملل، تولید آثار مدیریتی با محوریت دین و اخلاق افزایش یافته است. هدف این مقاله، بررسی نسبت پژوهش های دینی ومعنوی تولید شده در عرصه بین الملل در رشته مدیریت و رابطه آن با پژوهش های انجام شده در ایران است. آیا بین این دو جریان (جریان دانشی متعارف و جریان دانشی بومی) رابطه ای قابل تصور است؟ چرا مدیریت متعارف، به موضوعات دینی و معنوی جایگاه علمی و دانشی داده است؟ این پژوهش، از روش شناسی پیمایش کیفی برای پاسخ به سؤالات خود استفاده کرده است. جامعه آماری شامل تمامی پژوهش های مرتبط با این موضوع است. برای نمونه برداری، تنوع در انتخاب را مبنا قرار داده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش استدلالی و برشماری تمامی احتمالات منطقی ممکن بهره جسته است. بدین منظور، با طرح فرضیاتی، احتمالات ممکن از روند اقبال به مدیریت دینی و انتشار آثار در غرب را مطرح کرده و با طرح استدلال هایی، رابطه بین دو جریان متعارف و جریان بومی را بررسی می کند. نتایج نشان می دهد احتمال تغییر پارادایم، نیاز به حل مشکلات جامعه، تکثرگرایی برای بقا، احتمال سیاسی (مقابله مذهبی)، بیداری فطرت، استفاده ابزاری و کسب مرجعیت از جمله علل گرایش به افزایش آثار دینی و معنوی در غرب است. این افزایش در ایران به دلیل حل مسائل و مشکلات، تبیین مدیریت اسلامی، دلیل سیاسی و مدگرایی و تقلید است. همچنین، به نظر می رسد گرایش به آثار معنوی در غرب، ابزاری برای مقابله با جریان دینی اصیل و بازگشتی به همان دین فردی و سکولار است که در قالب جدید متجلی شده است.
تحول دیجیتال: روندها و حوزه های تحقیقاتی در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحول نوآورانه فناوری های تحول آفرین در بخش غیردولتی، انتظارات شهروندان را نسبت به توانایی سازمان های دولتی در ارائه خدمات دیجیتالی تغییر داده است. تحول دیجیتال به عنوان پدیده مهمی در تحقیقات سیستم های اطلاعات راهبردی ظهور پیدا کرده است. طی سالهای اخیر پژوهش پیرامون تحول دیجیتال و کاربردهای آن در زمینه های مختلف گسترش یافته و منجر به خلق دانش متنوع و پراکنده ای در این حوزه شده است. ای ن مطالعه با هدف بررسی پژوهش های حوزه تحول دیجیتال در سازمان های دولتی و عمومی، شناسایی پژوهش های کلیدی، شناخت زیرحوزه ه ا و رون د تحقیق اتی آن صورت گرفته است. تحقیق حاضر با استفاده از روش کتاب سنجی، به تحلیل وضعیت تحول دیجیتال در مدیریت دولتی و عمومی پرداخته است. داده های این پژوهش در بازه زمانی 2000 الی 2023 از 479 مقاله پایگاه های وب آف ساینس و اسکوپوس براساس کلمات کلیدی احصاء شده از پژوهش های متعدد این حوزه جمع آوری گردیده و بررسی کتابشناختی و شبکه هم رخدادی کلید واژه ها انجام گرفته است. همچنین با ایجاد شبکه های ارتباطی پوشش ی و متوسط عم ر واژه ها، روند پژوهشی این حوزه مشخص گردید. در نهایت تحقیقات تحول دیجیتال در بخش دولتی و عمومی در 7 خوشه دسته بندی و مقالات هسته این حوزه شناسایی شد. یافت ه ه ای پژوهش حاضر نشان می دهد که در سالهای اخیر، موضوعاتی مانند دولت هوشمند، داده های پیوندی باز، هم آفرینی، کووید19، آمادگی دیجیتال، مشارکت دیجیتال و خدمات دیجیتال، موض وعات جدیدی هستند که در حوزه تحول دیجیتال بخش دولتی به بحث گذاشته شده اند و در کانون توجه پژوهشگران بوده است.
توسعه فناوریِ حاکمیت ابری مبتنی بر روش کیفیِ ترکیب تئوری های پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حاکمیت فناوری اطلاعات با تبیین ساختارها، فرایندها و ذینفعان، یک قابلیت سازمانی برای همراستایی راهبردی فناوری اطلاعات برای سازمان فراهم می کند. توسعه این قابلیت در محیط پیچیده ترِ رایانش ابری و برای هر یک از بازیگران این زیست بوم، ضرورت بیشتری دارد. توسعه چارچوب حاکمیت فناوری اطلاعات مبتنی بر تئوری های حاکمیتی متناسب با محیط سازمان، میزان موفقیت این چارچوب در تحقق رویکرد شراکت راهبردی فناوری اطلاعات با کسب و کار را به میزان قابل توجهی افزایش داده و یک فناوری پایه برای استقرار فرایندهای مورد نیاز برای تحقق حداکثری اهداف سازمان فراهم می سازد. در مقاله حاضر، با تعیین و تحلیل تئوری های پایه حاکمیت فناوری اطلاعات و حاکمیت رایانش ابری، و با روش تحقیق کیفی گروه کانونی با استفاده از نظرات مدیران سازمان های فعال در حوزه فناوری اطلاعات، تئوری های ذینفعان و هزینه-تراکنش به عنوان تئوری های پایه حاکمیت فناوری اطلاعات در سازمان های بهره بردار از منابع رایانشی ابری انتخاب شده و سپس با استفاده از روش کیفی ترکیب تئوری ها و مبتنی بر مشارکت همه ذینفعان (تئوری ذینفعان) و رویکرد منابع-مخاطرات(تئوری هزینه-تراکنش)، تئوری حاکمیتی پایه ترکیبی، توسعه یافته است.نتایج بدست آمده، یک تئوری حاکمیتی ترکیبی توسعه یافته، مبتنی بر 51 نیاز از نه ذینفع را نمایش می دهد که برآورده سازی 30 نیاز منطبق بر رویکرد منابع-مخاطرات را در قالب 16 فرایند حاکمیتی تضمین می نماید و مبنای نوآورانه ای از بکارگیری تئوری های پایه در توسعه فناوریِ سازمان افزاری حاکمیت فناوری اطلاعات در محیط ابری است.
بررسی تطبیقی مکاتب معنابخشی در مطالعات سازمان و مدیریت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای حاضر روش هایی که مدیران به کار می گیرند، منبعث ازمعنابخشی آنان به محیط بوده وبراین اساس چگونگی معنابخشی مدیران به پدیده های موجود، نقش قابل توجهی بر کیفیت وچگونگی اتخاذ سیاست های آنان دارد چراکه درک ومعنا دادن به پیام های دریافتی از محیط زمینه سازاقدامات بعدی برای پاسخگویی به این نشانه ها است. بر این اساس نوشتار پیش رو با بهره گیری ازالگوی مطالعه تطبیقی جورج بِرِدی به مطالعه و بررسی تطبیقی نظریات و مکاتب معنابخشی موجود پرداخته و مترصدد است مشخص نماید در مطالعات سازمان و مدیریت کدام یک ازچارچوب های معنابخشی تبیین بهتری برای شرایط وپدیده ها ارائه می دهد. یافته های پژوهش مبین آن است که در مطالعات سازمانی چارچوب ارائه شده توسط وایک و اسنودن مبنای بهتری برای تحلیل پدیده های سازمانی بوده است. بر این اساس با درک معنابخشی می توان امید داشت تلاش های مدیران برای کنترل محیط پیچیده پیرامون خود بهتر ارزیابی شده و از آن به منظور هدایت کنش های سازمانی و شکل دهی به واکنش های افراد در محیط خود استفاده شود.
ارزیابی فضایی ضریب کارایی فنی، مقیاس و مدیریتی در مراکز رشد واحدهای فناور ایران (روش تحلیل پوششی داده ها با توجه به ظرفیت دانشی و صنعتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف محوری این تحقیق بررسی ضریب اثربخشی و کارایی مراکز رشد واحدهای فناور با توجه به ظرفیت دانشی و صنعتی در پهنه جغرافیایی ایران می باشد. مراکز رشد یکی از نهادهای موثر در تجاری سازی و توسعه ایده های دانش بنیان و استارتاپی می باشند و کارامدسازی این مراکز منجر به توسعه کسب و کارهای نوظهور، خلق ثروت منطقه ای و اشتغال مولد و دانش بنیان می گردد. در این مقاله، از روش تحلیل پوششی داده ها(DEA) و مدل بازده متغیر به مقیاس به عنوان ابزار تحلیلی استفاده شده است و جامعه آماری این مطالعه شامل 193 مرکز رشد واحد فناور در سی استان کشور می باشد. نتایج حاصله نشان می دهد که رابطه مثبت و معناداری بین رتبه علمی دانشگاهی و کارایی فنی مراکز رشد وجود ندارد. به گونه ای که در استان کرمان با وجود آنکه رتبه 30-21 دانشگاهی را بخود اختصاص داده است و در منطقه نیمه صنعتی قرار گرفته، کمترین مقدار کارایی فنی(رقم 0.315 ) را دارا می باشد. از طرفی استان بوشهر با وجود این که در رتبه بندی دانشگاهی در سطح 50-41 و در منطقه ضعیف صنعتی قرار دارد، کارایی فنی(رقم 0.931) بالاتر از میانگین را بخود اختصاص داده است که بخش اعظم بالا بودن این رقم بدلیل کارایی بالای مدیریتی آن می باشد. نتایج بررسی کارایی مقیاس، گویای این است که استان های خوزستان، کردستان و مرکزی دارای بازده فزاینده نسبت به مقیاس هستند. می توان گفت این استان ها به دلیل خصوصیت بازدهی فزاینده، در ص ورت اس تفاده از مقی اس ب زرگ ت ر، از س طح هزینه متوسط پایین تر و درنتیجه افزایش بازدهی ستانده ها برخوردار می شوند. همچنین 30 درصد از استان های مورد بررسی در مرحله بازدهی کاهشی نسبت به مقی اس ق رار دارند و این بدان معنی است که از تولید کمتری (به نسبت افزایش نهاده ها) به ره من د م ی ش وند، ل ذا استفاده بیشتر از نهاده ها و تولید کمتر به منزله کاهش کارایی فنی است. همچنین براساس نتایج بدست آمده 18مرکز نیز دارای بازده ثابت نسبت به مقیاس هستند که این امر نشان دهنده آن است که چنانچه این واحدها تمامی عوامل تولید خود را افزایش دهند، مقدار تولید به همان میزان افزایش می یابد و تغییر در مقیاس تولید بر کارایی فنی آنها تاثیر ندارد.
مروری بر پژوهش های حوزه پایداری شرکتی: تحلیل کتاب شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پایداری شرکتی، یکی از مهم ترین ارکان توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورهاست و موضوعی در حال رشد میان پژوهشگران است. بررسی تولیدات علمی و پژوهش های صورت گرفته در زمینه پایداری شرکتی می تواند نقشه راهی جهت پژوهش های آینده فراهم کند. در این پژوهش سعی بر آن می باشد تا با بهره گیری از رویکردهای کتاب شناختی حوزه های کلان این موضوع در میان مقالات علمی بررسی گردد؛ لذا هدف پژوهش حاضر تحلیل کتاب شناختی تولیدات علمی منتشر شده در این حوزه است. پژوهش از نظر هدف بنیادی و از نظر ماهیت توصیفی - تحلیلی است. جامعه پژوهش شامل کلیه تولیدات علمی در حوزه پایداری شرکتی می باشد که در پایگاه علمی وب آف ساینس نمایه شده و نمونه پژوهش نیز 2246 اثر علمی است که از سال 2001 تا سال 2022 در این پایگاه وجود دارد. تجزیه وتحلیل و خوشه بندی مقالات با استفاده از کلیدواژه های موجود از طریق نرم افزار VOSviewer صورت گرفت. نتایج نشان می دهد که روند کلی انتشار مقالات صعودی است و به طورکلی 8 خوشه اصلی در حوزه مقالات پایداری شرکتی وجود دارد که شامل پایداری شرکتی و کارآفرینی، استراتژی های پایداری شرکتی، شاخص های اندازه گیری پایداری شرکتی، پایداری شرکتی و مدیریت تحول کسب وکار، اهداف و گزارش های پایداری شرکتی، پایداری شرکتی و تأثیر آن بر عملکرد مالی، اخلاق و مسئولیت اجتماعی و تئوری ها و نظریه های پایداری شرکتی می باشد.
فهم تأثیر خودسانسوری منابع انسانی بر سکوت سازمانی: تبیین نقش میانجی خاموشی هوشیارانه ی منابع انسانی(مورد مطالعه: استانداری چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر خودسانسوری منابع انسانی بر سکوت سازمانی با تبیین نقش میانجی خاموشی هوشیارانه ی منابع انسانی است. این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی پیمایشی است. جامعه ی آماری پژوهش، 355 نفر از کارکنان استانداری چهارمحال و بختیاری هستند و با توجه به اینکه حجم جامعه ی آماری محدود و مشخص است، از جدول مورگان و در سطح اطمینان ۹۵ درصد حجم نمونه 260 نفر تعیین و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته سکوت سازمانی، خودسانسوری سازمانی و خاموشی هوشیارانه استفاده گردیده که روایی و پایایی آن ها با روش اعتبار محتوا، آلفای کرونباخ و نظرسنجی از متخصصان و مشاوران ت أیید شد. برای آزمون فرضیات و تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارهایSPSS ، PLS استفاده گردید. بر اساس یافته های پژوهش، خودسانسوری منابع انسانی تأثیر مثبت و معناداری بر سکوت سازمانی دارد. همچنین خودسانسوری منابع انسانی تأثیر مثبت و معنادار بر خاموشی هوشیارانه دارد. در نتیجه می توان گفت، مدیران سازمان های دولتی با آگاهی از موضوع سکوت سازمانی و عوامل تأثیرگذار بر آن، باید تدابیری اندیشیده تا از پیامدها و آثار جبران ناپذیر آن جلوگیری نمایند.
فراتحلیل تأثیر چابکی زنجیره تأمین بر عملکرد رابطه ای و عملیاتی با نقش تعدیلگری نوع صنعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیقات زیادی پیرامون مفهوم چابکی زنجیره تأمین به عنوان یگانه استراتژی مدیریت در دستیابی به مزیت رقابتی در محیط متغیر و ناپایدار کسب و کارها انجام شده است. بخش قابل توجهی از این تحقیقات بر تأثیر چابکی زنجیره تأمین بر پیامدهای عملکردی متمرکز است. بررسی مطالعات تجربی نشان می دهد که پیامدهای عملکردی چابکی زنجیره تأمین در تحقیقات مختلف، پراکنده بوده و در بسیاری از موارد نتایج متناقضی دارند. در این راستا ضروری است که نتایج این مطالعات تجربی با استفاده از رویکرد فراتحلیل، تجمیع و با هم مقایسه گردد. لذا تحقیق حاضر با هدف تأثیر چابکی زنجیره تأمین بر عملکرد رابطه ای و عملیاتی با استفاده از رویکرد فراتحلیل انجام گرفت. در این مطالعه تعداد 19 مطالعه نهایی مطابق با پروتکل پریزما شناسایی و اطلاعات آن وارد نرم افزار CMA2 گردید. نتایج نشان داد که چابکی زنجیره تأمین بر عملکرد رابطه ای و عملیاتی تأثیر می گذارد و از بین تأثیر مربوط به اثر چابکی زنجیره تأمین بر عملکرد عملیاتی قوی تر است. همچنین تجزیه و تحلیل انجام شده منجر به شناسایی متغیر تعدیل گر نوع صنعت شد که در آن چابکی زنجیره تأمین در صنایع منحصربفرد، اثر چابکی زنجیره تأمین بر عملکرد رابطه ای و عملیاتی را تقویت می کند.
ارزیابی تاثیر خشم اخلاقی رهبر بر اعتماد به رهبر، صداقت و عدالت سازمانی ادراک شده: نقش تعدیلگر اخلاق کاری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابراز خشم اخلاقی رهبران در مهار رفتارهای غیراخلاقی و حفظ محیط اخلاقی در سازمان ها موضوع بسیار با اهمیتی است، با این حال چگونگی و مکانیزم تأثیر آن ناشناخته می باشد. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی تاثیر خشم اخلاقی رهبر بر اعتماد به رهبر، صداقت ادراک شده رهبر و عدالت سازمانی ادراک شده با نقش تعدیلگری اخلاق کاری اسلامی است. جامعه آماری این پژوهش کارمندان شاغل در بیمارستان های منتخب استان اصفهان بودند. تعداد 320 پرسشنامه توزیع شد که از این تعداد، 272 پرسشنامه صحیح برای تجزیه و تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت. برای سنجش خشم اخلاقی رهبر از پرسشنامه شائو (2019)، برای سنجش صداقت ادراک شده از پرسشنامه شورمن و همکاران (2016) و مایر و دیویس (1999)، برای سنجش اعتماد به رهبر از پرسشنامه مایر و گاوین (2005)، برای سنجش عدالت سازمانی ادراک شده از پرسشنامه کولکوئیت و همکاران (2022) و برای سنجش اخلاق کاری اسلامی از پرسشنامه علی (1988) استفاده گردید. پایایی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ و روایی نیز به روش تحلیل عاملی تائید شد. برای آزمون فرضیه های پژوهش از مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار SmartPLS استفاده شد. نتایج نشان داد که خشم اخلاقی رهبر بر اعتماد به رهبر، صداقت و عدالت سازمانی ادراک شده تاثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین صداقت ادراک شده رهبر بر اعتماد به رهبر و عدالت سازمانی ادراک شده تاثیر مثبت و معنادار دارد. به علاوه نتایج نشان داد که اخلاق کاری اسلامی در رابطه بین خشم اخلاقی رهبر و صداقت ادراک شده وی نقش تعدیلگر دارد. در حالت کلی نتایج پژوهش بیانگر آن است که بروز خشم اخلاقی رهبران می تواند پیامدهای مثبتی هم برای رهبر و هم برای سازمان داشته باشد.
مدل کارآفرینانه توسعه بازارچه های کسب وکار دانش آموزی با رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود الگویی یکپارچه مبتنی بر کارآفرینی توسعه بازارچه های کسب وکار دانش آموزی با رویکرد نظریه داده بنیاد که باعث شناخت عوامل، گسترش این گونه بازارچه ها در مدارس شوند، ضروری می باشد. این امر دارای اهمیت و هدف اصلی این پژوهش بوده است. مطالعه حاضر با رویکرد اکتشافی و با بهره گیری از روش داده بنیاد صورت پذیرفته است. مصاحبه ها و گردآوری اطلاعات به صورت نیمه ساختاریافته بوده که با بهره بردن از روش نمونه گیری هدفمند، اطلاعات جمع آوری گردید که از تعداد 24 نفر از کارشناسان حوزه کسب و کار و کارآفرینی مصاحبه انجام گرفت. با توجه به نتایج به دست آمده مدلی کیفی برای کسب و کارهای دانش آموزی طراحی گردید. با استخراج بالغ بر 465 کد باز یا مفهوم اولیه از مصاحبه ها و نیز احصاء 85 مفهوم و 26 مقوله نشان داد شرایط علی که به طور مستقیم بر توسعه بازارچه های کسب وکار دخیل هستند. نتایج نشان داد بازارچه های کسب و کار دانش آموزی منجر به ارتقای سطح کارآفرینی، خلق ارزش جدید، تربیت و پرورش دانش آموزان خلاق، افزایش توانمندی و تجربه و بهبود سطح اشتغال و بهره وری دانش اموزان می گردد. در نهایت مدل کارآفرینانه توسعه بازارچه های کسب وکار دانش آموزی در مدارس متوسطه دوره دوم استان سیستان و بلوچستان طراحی گردید.
بررسی تاثیر آگاهی از حقوق شهروندی بر بروز رفتارهای شهروندی سازمانی با تبیین نقش تعدیلگر سواد رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دو دهه اخیر مبحث رفتار شهروندی سازمانی بنا به اهمیت آن در عملکرد سازمانی، به وفور مورد بحث قرار گرفته است در حالی که کمتر تحقیقی به بررسی عوامل برون سازمانی موثر بر آن پرداخته است لذا این تحقیق با بررسی تاثیر آگاهی از حقوق شهروندی بر رفتار شهروندی سازمانی و با در نظر گرفتن کارکنان شهرداری های 7 شهر بزرگ استان سیستان و بلوچستان به عنوان جامعه آماری، بر آن است تا تاثیر مولفه ای برون سازمانی را بر بروز رفتارهای شهروندی سازمانی کارکنان بسنجد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی از نوع همبستگی است. بدین منظر از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی برای نمونه گیری استفاده شد و حجم نمونه معادل 316 تعیین شد. این تحقیق، سواد رسانه ای و یکی از تاثیرگذارترین متغیرها بر آگاهی و ادراک و نگرش افراد در زمانه فعلی را به عنوان متغیر تعدیلگر برای نخستین بار به حوزه مدیریت وارد می نماید. با بکارگیری 3 پرسشنامه و تایید روایی و پایایی آنها، و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون های رگرسیون، و مدلسازی معادلات ساختاری، با بهره مندی از نرم افزار AMOS فرضیات این تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند و این نتیجه حاصل شد که نه تنها آگاهی از حقوق شهروندی می تواند بروز رفتارهای شهروندی سازمانی کارکنان شهرداری را افزایش دهد بلکه سواد رسانه ای نیز تعدیلگر قابل توجهی در این رابطه است. لذا مدیران سازمان ها باید توجه داشته باشند که زمان آن رسیده است تا به عوامل فراسازمانی (فراتر از عوامل رفتار فردی، رفتار سازمانی و ساختار سازمانی) برای افزایش رفتارهای شهروندی سازمانی توجه نمایند و نیز نباید از نقش تاثیرگذار سواد رسانه ای بر ادراک و شناخت کارکنان از عوامل مختلف غافل شوند.
طراحی مدل نقشه راه استراتژیک شهروند هوشمند با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی مدل نقشه راه استراتژیک شهروند هوشمند بود. روش پژوهش حاضر کیفی و برای کشف مفاهیم و رابطه ها در داده های خام گردآوری شده حاصل از انجام مصاحبه با خبرگان است. استراتژی پژوهش، داده بنیاد بود و بر طبق نظریه استراوس و کوربین عنوان یک رویکرد پژوهش کیفی استفاده شد. روش گردآوری داده های تحقیق از نوع پیمایشی–مقطعی است. منطق انتخاب اعضای نمونه، مبتنی بر نمونه گیری نظری و سپس گلوله برفی بوده است. داده های پژوهش طی 15 مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان دانشگاهی منتخب شهر تهران احصاء و سپس در فرایند کدگذاری استخراج و مقوله های هم پیوند در قالب شرایط علی، پدیده محوری، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدهای مدل مفهومی معین و طی مرحله کدگذاری انتخابی هر یک از عناصر الگو به منظور خلق نظریه پژوهش تشریح شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که برای بسترسازی، ایجاد شهروند هوشمند در شهر تهران تعامل سازنده و انواع حمایتهای مدیران شهری از رفتارهای آغازگرانه شهروندان ضرورت دارد. بهره مندی از نتایج رفتارهای فردی شهروندان (شهر تهران) مستلزم مقبولیت و مشروعیت های توسعه شهروندی اینگونه رفتارها است. جهت گیری شفاف به نهادینه سازی اینگونه رفتارها نیز از اهم موارد ایجاد شهروند هوشمند است.