مقالات
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر آن است که نظریه حداقلی در قلمرو فقه اسلامی را که از جانب برخی نویسندگان مطرح شده است، مورد نقد و بررسی قرار دهد. این نظریه بر آن است که فقه اسلامی، پاسخگوی همه نیازهای بشری نبوده و تنها حداقلها را بیان کرده است و برای پر کردن این خلأ باید از قوانین بشری بهره برد.
در این مقاله، اثبات خواهد شد که فقه اسلامی اکثری است نه اقلی، یعنی در بیان احکام حلال و حرام و درست و نادرست در حوزه روابط اجتماعی از جامعیت و پویایی لازم برخوردار است و دانش بشری و عقل عرفی را به عنوان ابزار تعیین و تشخیص موضوعات و راهکارهای مناسب برای احکام دینی به رسمیت میشناسد.
شبکه معرفت دینی، بحثی در ساختار معرفت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد پاسخ دادن به این پرسش معرفتشناختی است که «معرفت دینی چه ساختاری دارد؟» به عبارت دیگر «آیا معرفت دینی بر پایههایی مبتنی شده است؟ یا ساختار آن، شبکه ماننداست؟» نگارنده در ابتدا دو دیدگاه را بررسی میکند که عبارتند از: مبناگرایی نصی و مبناگرایی تجربی، در ادامه، نگارنده زمینهها و علل پیدایش این دو دیدگاه و دلایل ناکامی آنها را به تفصیل بیان کرده و سپس دو دیدگاه دیگر؛ یعنی کلگرایی نصی و کلگرایی تجربی را تشریح کرده است. در نهایت، مقاله از این نظریه دفاع میکند که کلگرایی نصی بهترین دیدگاه معرفتشناختی است که ساختار معرفت دینی را نشان میدهد.
اسلام برای عرضه به دنیای جدید چه دارد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نیای جدید غرب، ابتدا امور حکومتی و معیشتی، بعد تفکر سپس خود دین (از طریق رنسانس)، غیر دینی شده و جوامع جدید به دنیاگرایی و دینزدایی افراطی و بحران درونی فقدان معنا رسیده است. در این اوضاع و احوال، اسلام با داشتن ویژگیهای ذیل که در کمتر دینی یافت میشود میتواند درمانگر و چارهساز «دینزدایی معاصر» باشد:
- ویژگی نخست اسلام، تطبیقپذیری اجرای شعایر اسلامی (مانند نماز) در همة مکانها و زمانها، در حضر یا در سفر است و مانند احکام برخی از ادیان به برگزاری در محل خاص مقید نیست.
- ویژگی دوم اسلام این است که بر حسب آموزة توحید، درون آدمی را یکپارچه و هماهنگ میسازد و با رسمیت شناختن ارضای نیازهای گوناگون جسمی و روحی، وجود آدمی را به تعادل میرساند.
- ویژگی سوم اسلام این است که بر خلاف بسیاری از ادیان دیگر، جریان وحی را در دین منحصر نمیداند و کلیت و شمول آن را باور دارد و موید وحیانی بودن بسیاری از ادیان پیشین است. این خصوصیت، زمینهساز همزیستی ادیان گوناگون در جهان معاصر است.
- ویژگی چهارم آن است که باطنیگرایی اسلام (عرفان اسلامی و تصوف)، سالک را به دوری از جامعه و گوشهگیری دعوت نمیکند و مشارکت فعال اجتماعی با زیست عرفانی قابل جمع است و چون مخاطب عرفان اسلامی فطرت پایدار انسانی است، جاذبة آن برای جوامع از بین نخواهد رفت.
معرفت شناسی اصلاح شده و عقلانیت باور دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معرفتشناسی اصلاح شده که گاه به آن معرفتشناسی کالوینیستی نیز گفته میشود، یکی از شاخههای نوپیدای معرفتشناسی دینی است که به طریقی نو از باور دینی دفاع میکند. طرفداران این مکتب نه دفاع ایمانگرایانه و غیرعقلانی از دین را میپذیرند و نه استدلال ورزی برای دفاع عقلانی از دین را راه مناسبی میدانند. این اندیشهوران برای تبیین دیدگاه خود، سراغ مبانی معرفتی غرب درگذشته میروند و معتقدند که تاکنون بیشتر کوششهای عقلانی برای دفاع از دین در قالب مبناگرایی کلاسیک که دیدگاه رایج و حاکم بر اندیشة غرب است، صورت پذیرفته. منتقدان به دین نیز با همین پیشفرضها به انتقاد از دین پرداختهاند؛ اما به گفتة آنها، این دیدگاه، امروزه در معرض انتقادات متعددی قرار دارد و دیگر نمیتوان بر اساس آن، از باورهای دینی دفاع کرد یا آنها را مورد حمله قرار داد. آلوین پلانتینگا، فیلسوف دین و نمایندة سرشناس مکتب معرفتشناسی اصلاح شده، بیش از همه از این رویکرد جانبداری میکند. دیدگاه وی در این زمینه را میتوان تحت عنوان مقالة معروفش چنین خلاصه کرد: «ایا اعتقاد به خدا، واقعاً پایه است؟»
در این نوشتار، پس از تبیین دیدگاه پلانتینگا دربارة معرفتشناسی اصلاح شده، به نقد و بررسی این دیدگاه خواهیم پرداخت.
نقد و بررسی نظریه معرفت در مکتب تفکیک(مقاله علمی وزارت علوم)
در این مقاله به بررسی نظریة معرفت یا کیفیت ادراک از دیدگاه مکتب تفکیک و مقایسهاش با دیدگاههای کلامی و فلسفی پرداخته، و نشان داده شده است به رغم ادعایی که شده، این مکتب در زمینة ادراک علمی و عقلی، روش و محتوایی غیر از سایر مکاتب ندارد.
صاحبان این مکتب، از سویی بر اساس ادلة عقلی و نقلی، نفس را مغایر با عقل و حقیقتی غیرمجرد و فاقد کمال میدانند؛ به گونهای که در فرایند ادراک، نقشی ایفا نمیکند و از سوی دیگر، به استناد برخی ادلة عقلی و نقلی، علم و عقل را دو حقیقت نورانی مجرد تلقی میکنند که در جریان تعلم و تعقل، نور معرفت را به نفس میتابانند تا نفس در پرتو آن، اشیا و حقایق را درک کند؛ بنابراین، گاهی به نظریات کلامی نزدیک، و گاهی به آرای فلسفی متمایل شدهاند.
به هر حال، در این مقاله نشان دادهایم که مرز قاطعی بین تعقل فلسفی و کلامی و آنچه در مکتب تفکیک تحت عنوان تعقل دینی یا نوری مطرح شده نمیتوان قائل شد.
چیستی کلام سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
کلام سیاسی از جمله حوزههای مطالعات سیاسی به شمار میرود که در صدد بررسی، تبیین و دفاع از آموزههای سیاسی دینی است. کلام سیاسی خود شاخهای از علم کلام شمرده میشود و از این رو تابع ویژگیها و خصایص علم کلام است. هر چند مباحث کلام سیاسی در لابهلای مباحث گوناگون کلامی در طول تاریخ علم کلام مطرح و دنبال شده، پیگیری این مباحث به صورت منسجم و در قالب یک حوزه مطالعاتی، نسبتاً جدید است. ضرورتهای مختلفی که در متن پژوهش بررسی شدهاند، پیگیری آنها را در قالب یک حوزة مطالعاتی مستقل ضرور میسازد. بر این اساس، کلام سیاسی همانند فقه سیاسی است که به رغم داشتن پیشینة اجمالی در حال شکلگیری و تکامل یکی از حوزههای مطالعاتی در اندیشه سیاسی اسلام است. در این نوشتار به چیستی، تعریف، روش، ضرورت، مسائل و برخی موضوعات دیگر که کلیات کلام سیاسی را تشکیل میدهد، پرداخته شده است. بدیهی است که این حوزه هنوز در مراحل شکلگیری خود قرار دارد، و این پژوهش از جمله نخستین گامها در راه پیشبرد این حوزه مطالعاتی است، که توجه صاحبنظران، بهویژه متولیان و مسؤولان محترم حوزه و دانشگاه میتواند سبب تکامل هر چه بیشتر این حوزة مطالعاتی شود.
دیدگاه اومانیستی و دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بینش انسان محورانه که از دورة رنسانس به بعد شالودة تفکر غربی را تشکیل میدهد، در اندیشة دینی الاهیات غربی نیز نقش اساسی و بنیانی بازی میکند؛ اما این نقش:
1. گاهی با ادیان الاهی مانعة الجمع است؛
2. زمانی با اصالت بخشی به عقل انسان فقط دین عقلانی را میپذیرد؛
3. و زمانی قابل جمع با ادیان وحیانی و الاهی است.
به بیانی دیگر:
در رابطة سلبی اومانیسم با خداپرستی انسان آن چنان در زمینة اختیار، آزادی و قدرت، خود را توانا مییابد که به نحو بالقوه یا بالفعل ادعای خدایی میکند و این نهایت درجه طغیان انسان است. در رابطة ایجابی اومانیسم با خداپرستی:
أ. عقل آدمی آن چنان فربه تلقی میشود که از وحی الاهی اظهار بینیازی میکند و قوای درونی و بیرونی انسان و طبیعت بهترین راهنما برای برای دستیابی به حقایق الاهی و سعادت دنیایی و آخرتی معرفی میشود.
ب. با تأکید بر ارزش، اختیار، آزادی و قدرت انسان، وی در مقابل عظمت پروردگار چون قطرهای در مقابل اقیانوس مشاهده میشود و میکوشد تا تمام وجود خود را در معرض انکشاف الاهی و کلمه ا قرار دهد تا با تجربة دینی و تماس وجودی با تعالی در هویتی مؤمنانه، خود را از برهوت نیستی و عدم که وجود محفوف به آن است، در یک جهش ایمانی به طرف هستی و وجود بیپایان سوق دهد و نوعی اومانیسم خدا مرکزانه را به نمایش گذارد.
آسیب شناسی دین پژوهی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آسیبشناسی دینپژوهی معاصر یکی از مهمترین نیازهای دینشناسی جامعه معاصر است که باعث بالندگی و نوآوری در عرصههای دینپژوهی میشود.
در آغاز نوشتار، به ریشهشناسی واژة پیشگفته پرداخته و آسیبشناسی دینپژوهی معاصر و پرسشهای اصلی و روشناسی و گسترة این رهیافت تبیین شده است.
گونهشناسی آسیبهای دینپژوهی معاصر، بخش اصلی نگاشته مذکور است در این ساحت به آسیب نگرش کارکردگرایانه به دین، آسیب روششناختی آسیب جزءنگری به جای کلنگری، آسیب مغالطه اشتراک لفظی، آسیب محتمل پیشفرضها و آسیب نسبیگرایی با ذکر شواهد و نمونهها پرداخته شده است.
کارکرد دین در انسان و جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله ذیل کارکرد ادیان و پیامبران آسمانی در دو حوزة انسان و جامعه را تحلیل و تبیین میکند. در بخش اول روشن خواهد شد که بیشتر انسانها دارای معرفت و شناخت درست از مبدأ، انسان، جهان و آخرت نیستند و این دین و پیامبران بودند که معرفت کامل و صادق را در اختیار انسان قرار داداند و به پاکسازی عقاید خرافی انسان پرداختند. در عرصة اخلاق، دین با سه راهکار (عقلانیت بخشی، شناسایی بعض اصول اخلاقی و حمایت از اصول اخلاقی و ضمانت اجرایی آن) به مدد اخلاق آمد. کارکرد دیگر در حوزه فردی، معنا و نشاط بخش به زندگی مادی انسان است.
بخش دوم مقاله به تبیین کارکرد گوهر دین و رفتار پیامبران در عرصة اجتماع میپردازد. وحدتبخشی و رفع انواع اختلافات مردم، مبارزه با حاکمان جور و آزادی مردم از یوغ استمعار، برقراری عدالت و وضع قوانین مناسب آن، از کارکردهای مهم دین در جامعه است، نقش دین و پیامبران در علم و دانش و تمدن بشری حُسن ختام مقاله است.
نقد مدل هرمنوتیکی مدل اصلاح شده گادامر به وسیله دیوید تریسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد تبیین و نقد نظریة هرمنوتیکی دیوید تریسی است. تریسی در مقام ارائة نظریة خود، نگرش گادامر را محور سخن خود قرار داده و در تکمیل نقایص آن میکوشد. در جهت این هدف، وی خوشبینی بیش از حد گادامر به سنت را مورد انتقاد قرار داده، هرمنوتیک بدگمانی را بر پارهای موارد لازم شمرده و عنصر (تبیین) را نیز بر آن میافزاید. مقالة حاضر در مقام پاسخ به این پرسش است که آیا اصلاحاتی که تریسی دربارة مدل هرمنوتیکی گادامر انجام داده است میتواند آن را مدلی قابل قبول سازد.
حق و عدالت در اندیشه استاد مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی: