قبسات

قبسات

قبسات 1386 شماره 44 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

ماهیت انسان ؛ تاملی صدرایی بر نگرش مبنایی اگزیستانسیالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اِگزیستانسیالیسم حرکت جوهری نگرش مبنایی ماهیت انسان حرکت در ماهیت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۲۳۴۱ تعداد دانلود : ۱۱۱۹
در این نوشتار، «ماهیت انسان» به گونه تطبیقی در آرای مکتب اگزیستانسیالیسم و نظر رایج متفکران مسلمان و مرحوم صدرالمتألهین بحث و بررسی شده است. صدرالمتألهین که با ارائه نظریه حرکت جوهری و تأکید بر تغییر ماهیت فردی انسان، تبیینی متفاوت از متفکران رایج ارائه کرده، در عین آن که شباهت‌هایی با نگرش‌های فیلسوفان وجودی ارائه کرده، می‌تواند از بسیاری از اشکالات و نارسایی‌های موجود در آرای این مکتب مبرا باشد. نظریه صدرالمتألهین، ظرفیت های لازم برای ارائه در محافل علمی جهان را دارا است و می‌تواند به صورت نظریه اسلامی در باره انسان‌شناسی عرضه شود؛ البته تبیین کامل، مبسوط و موشکافانه صدرایی در این مجال ممکن نیست؛ اما به نظر می‌رسد می‌تواند دست مایه تحقیقات بیشتری از سوی پژوهشگران باشد.
۲.

خلافت الاهی ؛ با تاکید بر دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انسان کامل انسان خلیفه خلافت الاهی تعلیم اسماء صفات الاهی اوصاف کمالی خداوند متعال‌ اسمای حسنای الاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۳۴ تعداد دانلود : ۹۶۱
یکی از ارزش‌های والای انسانی، مقام خلافت الاهی است که به نوع بشری تعلق دارد. در قرآن کریم، حضرت آدم در مقام الگوی بشری، به‌عنوان خلیفه الاهی از سوی خداوند متعال معرفی شده است و معیار این انتخاب نیز، در پاسخ به اعتراض استفهامی فرشتگان، علم به اسماءالله بیان شده است همچنین از منابع اسلامی بر می‌آید که منظور از اسماءالله، حقایقی از جهان غیب و خزائن است. گستره خلافت انسان محدود به زمین نیست، بلکه وی در زمین و آسمان، خلافت الاهی را به عهده دارد و از باب سنخیّت خلیفه با خداوند متعال، به غیر از صفات کبریاء و الوهیت متصف به تمام صفات الاهی است. انسان کامل، به‌عنوان مصداق بارز خلیفه الاهی، مظهر تام اسمای حسنای الاهی است و در تمام هستی، جانشین و خلیفه خداوند متعال است و توان کون جامع را دارد. وی خلیفه بی‌واسطه خداوند متعال است و دیگر انسان‌های کامل، به واسطه او خلیفه الاهی‌اند. جنبه اصلی خلافت انسان، آگاهی از اسمای الاهی و مظهریت تام آن‌هاست و منظور از اسمای الاهی، حقایقی از جهان غیب (عالم خزاین) است. مقام خلافت، به دلیل محدود بودن مستخلف ‌عنه نیست؛ زیرا او محیط محض و ظاهر محض است، بلکه به علت محدودیت و ناتوانی مستخلف ‌علیه از کسب فیوضات الاهی است. خلیفه الاهی، آینه تمام‌نمای اسماء الاهی و هدایت‌کننده تکوینی موجودات هستی و هدایت‌گر تشریعی بشر و نیز، معلّم تمام موجودات اعم از ممکن و مجرد است. وی فانی در خداوند متعال است و از خود هویتی ندارد. از همین رو، تشکیک خلافت به مراتب اتصاف به صفات الاهی ممکن خواهد بود.
۳.

انسان از نگاه فیلون و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انسان فیلون اتحاد عرفانی جایگاه تکوینی انسان مطابقت عالم تکوین و عالم تشریع ابنعربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۶ تعداد دانلود : ۱۱۴۳
انسان و جایگاه تکوینی او به عنوان عصاره خلقت، موضوعی است که فیلون و ابن عربی، هر یک با اصطلاح‌ها و نگرش‌های خاصی بدان پرداخته‌اند. در این میان، شناختن خلقت و هدف هستیِ انسان و ماهیت ترکیبی او از خیر و شر، به منزله تمهید مناسبی است که راه را برای ورود انسان به سعادت و شقاوت هموار می سازد. شیوه هر دو رویکرد در این زمینه، از مشابهت کاملی برخوردار است؛ به گونه‌ای که هر دو در تعبیرهایی همسان، راه کمال آدمی و رسیدن به عالی ترین مراتب وجودی را، پیروی از شریعت و خودسازی بر اساس آموزه‌های دینی می دانند. ویژگی بارز این نگرش، معنادار ساختن حیات ایمانی، در قبال ضلالت ناشی از بی ایمانی است؛ زیرا راه اول، مطابق صیرورت ذاتی جهان و راه دوم انحراف از خط‌مشی کلی کائنات است. پژوهش حاضر، به طرح وجوه مشابهت اندیشه‌های فیلون و ابن‌عربی درباره انسان از نظرگاه عرفانی می پردازد.
۴.

وحدت گروی صدرا در تحلیل وجودی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۰۱ تعداد دانلود : ۸۲۲
فلسف? وجودی صدرا، چه تحلیلی از هستی انسان دارد؟ این نوشتار به این پرسش پرداخته است. این مکتب فلسفی در سطوح مختلف تحلیل هستی انسان، نمودهای کثرت و دوگانگی را به وحدت و یگانگی باز می‌گرداند. دوگانگی نفس و بدن، با توجّه به علیت نفس برای بدن و بر اساس اصول فلسفی صدرا از جمله اصالت، وحدت، بساطت و تشکیک وجود، حمل حقیقت و رقیقت و کل الاشیاء بودن بسیط الحقیقه، سرانجام به وحدت می‌انجامد؛ کثرت قوای نفس، در وحدت ظلّی نفس محو می‌گردد و علم، عالم و معلوم واحد دانسته می‌شوند. در عالم درون، نفس هم مبدأ و هم غایت است و از این جهت نیز، هیچ‌گونه دوگانگی در میان نیست. گسست و رهایی نفس انسان از قالب‌های ماهوی، تبیین تجرد نفس را در مرتبه‌ای متعالی قرار می‌دهد و در سطح عالی، یگانگی آن را با عقل فعال رقم می‌زند. در مجموع، آموزه‌های فلسف? صدرایی، هماهنگی و مشابهت‌های عالم درون و عالم بیرون را به زیبایی به تصویر کشیده است. بر این اساس، می توان گفت با وجود استناد مسائل به کشف و شهود در این مکتب فلسفی- عرفانی، نظر به جمع و بررسی یافته‌های دیگر مکتب‌های فلسفی با شیو? منطقی و اخذ محکمات آنها، منزلت خود را به عنوان یک مکتب فلسفی حفظ کرده و از مزایای مکتب‌های عرفانی نیز بهره جسته است.
۵.

انسان شناسی حکمت خالده به روایت سید حسین نصر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: سنت معرفت قدسی عقل شهودی مراتب انسان انسان متجدد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پست مدرنیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
تعداد بازدید : ۴۱۵۶ تعداد دانلود : ۲۲۳۵
سید حسین نصر، یکی از طرفداران حکمت خالده است که با نقد دنیای متجدد، می‌کوشد معرفت قدسی را جای‌ گزین مدرنیسم سازد. از نظر وی، «خالده» معرفتی است که درون همه ادیان و سنت‌ها وجود دارد. لازمة سنت‌گروی، اعتقاد به یک امر قدسی است که نه تنها مرجعیت فکری انسان‌هاست که در رفتار آن‌ها نیز تجلی می‌یابد. معرفت شناسی نصر، معرفتی است مبتنی بر عقل شهودی و نه عقل استدلالی. فعلیت عقل شهودی نیز با وحی است، نه علوم اکتسابی. معرفت قدسی برای آدمی، آزادی بخش است؛ زیرا که همة وجود او را در بر می‌گیرد. ریشه این معرفت قدسی نیز در انسان شناسی نصر نهفته است که انسان را موجودی حامل امر قدسی می‌داند. به باور وی آنگاه که آدمی در بهشت برین بود، از این معرفت قدسی برخوردار بود، ولی با هبوط به دنیا، آن معرفت را از دست داد. نتیجه این هبوط آن شد که آدمی اشیاء را در حالت غربت و انفصال می‌بینید؛ نه وحدانی و در ارتباط با حق. بر خلاف دیدگاه نصر، در دورة جدید، این انسان شناسی تغییر یافته است و معرفت پاره پاره‌‌ای از انسان عرضه می‌شود. باید ریشة ضعف‌های انسان شناسی جدید را در بی‌توجهی به معرفت قدسی و نگاه کمیت گرایانه به انسان و جهان دانست. قداست زدایی از معرفت و پیدایش علم جدید سبب شد ساحت ذوقی وجود انسان به فراموشی سپرده شود و آدمی از مرکز کلی وجود جدا گردد.
۶.

نفس انسان؛ موجودی ناشناخته - بررسی دیدگاه کانت درباره نفس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عقل عملی نفس عقل نظری جاودانگی نفس تمایز نفس از بدن مغالطات قوانین اخلاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۹۱ تعداد دانلود : ۲۲۹۲
این نوشتار بر آن است تا چیستی نفس را از دیدگاه یکی از بزرگ‌ترین فیلسوفان مغرب زمین، یعنی ایمانوئل کانت بررسی کند. نخست چون دیدگاه کانت از اندیشه‌های دکارت و هیوم تأثیر پذیرفته است، به اختصار نکات اصلی نظریه‌های آنها را مطرح کرده‌ایم. به باور دکارت، نفس جوهری متفکر و غیرمادی است و به نظر هیوم، تصور نفس، امری ساختگی و غیرواقعی است. دیدگاه کانت در باب نفس، در دو حوزه عقل نظری و عملی بررسی شده است. به اعتقاد کانت، در حوزه عقل نظری نفس موجودی ناشناختنی است. از این رو، دیدگاه او مانند دیدگاه لاادری‌گرایان است. به نظر او، در مورد نفس ـ حتی درباره وجود یا عدم آن ـ هیچ حکمی نمی‌توان کرد. تنها می‌توان نفس را چونان امری وحدت‌دهنده و تنظیمی در نظر گرفت که به کثرات تجربی و قوای ذهنی، وحدت و نظم می‌دهد. همچنین کانت می‌گوید استدلال‌هایی که عالمان مابعدالطبیعه برای اثبات وجود نفس و صفات آن مطرح ساخته‌اند، چیزی جز مغالطه نیستند؛ زیرا حد وسط به یک معنا، در آن‌ها به کار نرفته است؛ چون در یک مقدمه، به معنای متعالی و در مقدمه دیگر، به معنای استعلایی آمده است. نیز کانت در حوزه عقل عملی می‌کوشد که وجود برخی صفات نفس را از طریق احکام و قوانین اخلاقی اثبات کند. اندیشه‌های ایشان در هر دو حوزه، بررسی و نقد شده است.
۷.

انسان در نگاه اسلام و اومانیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اومانیسم اسلام حقوق انسان جسم روح آزادى‌ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۶۰ تعداد دانلود : ۲۸۳۳
هم مکاتب مادّى و بشرى و در رأس آن‌ها اومانیسم، از حقوق و آزادى‌هاى انسان سخن مى گویند و هدف خود را تعالى و تکریم او و رساندنش به حقوق و منزلت‌هاى والاى انسانى اعلام مى کنند و هم ادیان و مکاتب آسمانى و الاهى و در رأس آن‌ها، مکتب آسمانى اسلام؛ اما این که کدام‌یک از این دو مکتب انسانى و الاهى در ادعاى خود راستگوترند، به بررسى واقع بینانه و دور از پیش داورى نیازمند است. انسان دو بعد جسمى و روحى است ولى اصالت او با روح مجرد است؛ انسان داراى ویژگى‌هاى فراوانى از جمله، قوه عاقله، قدرت تفکر، توانایى نطق و تکلم، فطرت و گرایش‌هاى درونى دیگر است. او در تفکر اومانیستى، محور هستى، جایگزین خدا و دین، محصور در دنیا و اهداف دنیایى است و آزادى و اختیار کنترل نشده اى دارد؛ اما انسان در اسلام، داراى روح خدایى، کرامت ذاتى و برخوردار از حقوق و آزادى‌هاى مدنى در چارچوب تعیین شده دین، و حقوق و آزادی‌هاى او به بعد مادى و جسمى او محدود نمى‌شود و از آزادى معنوى و حیات آخرتى نیز بهره‌مند است. اهداف او به دنیا محدود نمی‌شود و مسؤولیت پذیر و متعهد به اصول انسانى و اخلاقى است.
۸.

آفرینش انسان در قرآن و اوپنیشادهای کهن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قرآن انسان اوپنیشاد آتمن برهمن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹۳ تعداد دانلود : ۱۳۴۰
کتاب آسمانی قرآن و اوپنیشادهای کهن، دو اثر مقدّس? دین اسلام و هندو هستند. که هر کدام در روشن‌گری مسیر ایمان، اندیشه، عمل و رستگاری پیروان خود نقش اساسی دارند. در این نوشتار کوشیده‌ایم آفرینش انسان را در این دو اثر مقدّس بررسی کنیم. نگاه جهانی اوپنیشادها به مسائل، درعقیده و تحلیل آن‌ها از باورشان بسیار تأثیـرگذار است. در آفرینش انسان، به انسان کلی و کیهانی «پوروشه» برمی‌خوریم که به عنوان روح و منشأ اصلی جهان مطرح می‌گردد . در اوپنیشادها جنبة مادی انسان چندان موضوعیتی ندارد و بیشتر به خودحقیقی و باطنی او (آتمن) پرداخته می‌شود؛ حال آنکه قرآن کریم در کنار توجه به روح انسان، به جسم او هم توجه کرده است. در ادیان ابراهیمی، آفرینش انسان متمایز از دیگر جان‌داران و مرحله کمال ایجاد است،‌ ولی به نظر می‌رسد آفرینش انسان در اوپنیشادها چیزی در کنار دیگر اشیاء و موجودات است و نوعی رابطه درونی میان انسان با تمام پدیده های عالم تجربی وجود دارد که یک هستی واحد و عام است و تنها در وحدت آتمن با برهمن معنا می یابد.
۹.

انسان قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عقلانیت عبودیت قرآن انسان حی متأله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۵ تعداد دانلود : ۸۷۹
انسان قرآنی از حیث معرفت‌شناختی و وجودشناختی انسانی است که وجود و ماهیتش را در آیینة زلال وحی جست‌وجو کرده و آغاز و انجام خویشتن را در «من الله» و «الی الله» با هدف «لقاء الله» مشاهده می‌کند به این معنا که انسان قرآنی دارای فطرت الاهی و سرشت توحیدی و ذات ملکوتی است لذا در منطق وحی انسان حیّ متاّله است و استکمال جوهری اشتدادی در تکوین و تشریع دارد و آفاق و انفس را به نحو واحد ذومراتب در خود متجلی می‌سازد زیرا خلیفه و امانتدار خدا و حامل اسماء جمال و جلال متعالی است در نتیجه مراقبت دائمی در پرتو شریعت محمدی یا خویشتن بانی مستمر معقول و مشروع داشته تا به خلق الاهی و اوصاف قرآنی متخلق و موصوف گردد. آری انسان قرآنی، انسانی عقل مدار و خرد گرا، خود آگاه خود ساخته، صاحب حیاة طیبة جاودانه، عبودیت پیشه، دارای علم صائب، عمل صالح و متعادل و متوازن در همه ساحت‌های فردی، خانوادگی و اجتماعی است. مقالة حاضر بر آن است ضمن تبیین هویت و شناسنامة وجودی انسان در قرآن، مؤلفه‌های محوری و مختصات حقیقی انسان قرآنی را با استمداد از آیات و احادیث تشریح نماید و افق ویژه‌ای را در حوزه‌ انسان شناسی و کمال گرایی و ساحت اخلاق و تربیت فرا روی آدمیان قرار دهد و انسان آگاه و مسئول منزلت واقعی و موقعیت راهبردی خویش‌ را در نظام احسن خلقت درک و دریافت نماید و در محضر و مکتب قرآن، نورانی گردد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۳