مقالات
حوزه های تخصصی:
در پارهای از دانشهای دینی، قرنهاست به شدت دچار رکود و رکون هستیم و جز تکرار هزار بارة میراث پدران معنویمان هیچ از ما سر نمیزند.
با توجه به خطورت امر اجتهاد و ضرورت تحول در علوم دین، بازشناسی و مواجهه با عوامل رکود این رشته از اهمیت فراوانی برخوردار میشود.
کاربردیترین تقسیم موانع، تفکیک آن به برونی و درونی، آفاقی و انفسی است؛ عوامل بازدارندهای که معطوف به بیرون وجود محققان و اصحاب علوم دین است، آفاقی نامیده میشود و عواملی را که به نحو درونی ارباب علم دین را از تولید علمی بازداشته، انفسی مینامیم. در این مقال موانع فوق به طرز منطقی تقسیم و انواع هر قسم تعریف شده است سپس برخی انواع مورد بررسی قرار گرفته است؛ موانع نواندیشی در دوازده گروه به شرح زیر شرح شده است:
الف) موانع انفسی (شخصیتی)
1ـ موانع مَنِشی،2ـ موانع روانی، 3ـ موانع تدبیری
ب) موانع انفسی (معرفتی)
4ـ موانع بینشی و فلسفی، 5ـ موانع معرفتشناختی، 6ـ موانع رویکرد ـ دینشناسی، 7ـموانع روشگانی
ج) موانع آفاقی (برونی)
8ـ موانع اخلاقی، 9ـ موانع فرهنگی، 10ـ موانع تاریخی، 11ـ موانع اجتماعی،
12ـ موانع مدیریتی
مراد از موانع در این مقاله، هرگونه عامل سلبی و ایجابی است که سبب رکود و فتور نوآوری علمی گشته و از باب تسامح، به «عدم مقتضی» نیز مانع اطلاق شده است.
نقش دین در فرهنگ سازی توسعه علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چیستی و هستی علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان بالاترین رتبه را در بین مخلوقات داراست. او عامل اصلی علم و شناخت وهم پس از خالق، اصلیترین موضوع شناخت و معرفت است. انسان با داشتن روح ملکوتی و جسم ناسوتی موجودی دوبعدی و منحصر به فرد است. او اگر برای علم و پژوهش موضوعیت و اولویت پیدا کند، مقدمات تاسیس علوم انسانی شکل میگیرد و نقطه آغاز و عزیمت این رشته طرح مجهولات اساسی درباره آدمی است . هنگامیکه با کمک مفروضات و معلومات اثبات شده و متدها و روشهای خاص علوم انسانی ، سؤالات مزبور پاسخ گفته شود، معارف انسانشناسی تولید و حاصل میگردد این معرفت پس از الاهیات مهمترین و اولیترین دانش بوده و برای دسترسی به آن باید از معلومات و اطلاعات مربوط به همه موجودات مطلع بود. از آنجا که این دانش دربارة انسان و جهت بهینهسازی حیات و سعادت اوست، فوق العاده مهم و ضروری است.
لیکن علیرغم چنین ارزشی و اهمیت ذاتی، در عمل این دانش در جامعه و در بین آدمیان و در قیاس با سایر علوم و فنون ، چندان نقش و جایگاهی ندارد. در این رابطه میتوان دور باطل و تسلسلی را دید که نمایانگر اوج آسیبها و ناهنجاریهای این معرفت بوده و راهبرد بهینه اعتلاء و ارتقاء علوم انسانی، شکستن این دور باطل است:
سؤالات و دستاندرکاران چنین مینمایند که ضعف بنیادی و وضعیت موجود و ضعیف این معرفت،عامل اصلی انزوای آن است. در حالی که اصحاب این دانش بر این باورند که عدم توجه مسؤولین و عدم اعتنا به تولیدات و محصولات این علم، موجب ضعف و انزوای آن شده است.
منابع عمده تحقیق در معارف دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأثیر منهج در معرفت و شناخت انسان بر هیچ کس پوشیده نیست. اختلاف قرائات و تفاوت برداشتها از گسست و اختلاف در منهج صورت میگیرد و تقریب مناهج گامی بلند به سوی فهم واحد و جلوگیری از تشتّت آرا است.
عناصر تشکیل دهنده یک منهج معرفتی ـ که با اختلاف در آن مناهج متعدد به وجود میآید ـ سه چیز است:
مصادر گزینش شده برای فهم و استنباط و تفاهم؛
برخورد با آن مصادر (تحدید و تعیین حوزة استفاده از آنها)؛
عرض و مقارنة مصادر و رتبهبندی آنها به ویژه در وقت تعارض و ناسازگاری.
نوشته حاضر تتبّعی است از مناهج و متدهای گذشتگان در تحقیق پیرامون معارف دینی و تفهیم و تفاهم آن، و تحقیقی است در ارائه منهجی واحد برای دانش فقه و منطق استنباط.
روش کشف ماهیت اقتصاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو پرسش اساسی پیرامون اقتصاد اسلامی وجود دارد که پاسخهای متفاوتی به آن داده شده و تا کنون نیز بین اقتصاددان مسلمان وحدت نظر بهوجود نیامده است. دو پرسش مذبور عبارتند از:
1. اقتصاد اسلامی چیست؟
2. روش کشف آن کدام است؟
بی تردید پاسخ پرسش دوم تا حدود زیادی به پاسخ پرسش اول بستگی دارد و بر آن مترتب است. این مقاله تلاش میکند با ارائة روش ساده و عام به پرسش اول پاسخ داده و راه را برای پاسخ به پرسش دوم باز کند. روش مذبور، روش «استقراء نصوص اقتصادی و طبقهبندی آنها» است. امیدوارم ارائه این روش گامی در جهت وحدت نظر اندیشمندان اسلامی در این باره باشد.
موانع روش شناختی توسعه علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساله توسعه علوم انسانی، مسالة چندتباری و چندعاملی است. از این رو تأکید بر برخی علل و موانع را نباید به معنای نفی دیگر عوامل دانست. در میان موانع مختلف رشد دانشهای انسانی به تحلیل موانع روششناختی بسنده میکنیم و آن را معطوف به جریان رشد علوم انسانی در جامعة معاصر خود مورد تحقیق قرار میدهیم. در آمیختن مشکل و مساله، تحویلینگری، اخذ مساله نما به جای مساله، اخذ نظریه به جای فرضیه، در آمیختن مرز علوم، حصرگرایی روششناختی و فقدان الگوی پژوهشی برای تحلیل مسایل چندتباری هفت مانع عمده در راه رشد و توسعه علوم انسانی است. هر یک از این موانع، خود معلول عواملیاند و دارای آثار زیانبار، اما آن چه در این مقاله مورد تأکید است اشاره به شیوههای عبور از این هفتخان وادی علم است که به صورت قواعد راهبردی ارایه میشود.
علم دینی , امکان و چگونگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علم دینی از جنبههای گوناگون در محافل دانشگاهی مورد بحث قرار گرفته است. این مقاله با رد نگرش پوزیتیویستی به علوم، به تأثیر پیشفرضها، باورها، نگرشها و ارزشهای دانشمندان و نیز شرایط اجتماعی جامعه علمی بر محتوای علوم تجربی – اعم از طبیعی و انسانی – میپردازد و تلاش میکند تأثیر دین را نیز به مثابه مجموعهای غنی از پیشفرضها و باورهای معتبر فیزیکی و ارزشهای اخلاقی، بر ساختار و محتوای علوم طبیعی و انسانی بررسی کند و از این رهگذر به طرح این سؤال بپردازد که در صورتی که جامعهای دینی باشد، علم در آن جامعه چه مسیری و موضوعاتی را دنبال میکند و چه شکل ویژهای خواهد داشت. در ادامه با یادآوری آن که برای ایجاد تغییر در ساخت و محتوای علوم باید از آموزش نسل آینده جامعه آغاز کرد، پیشنهادهایی در این چارچوب مطرح شده است.
کارکردهای عقل در دین پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی: