۱.
کلید واژه ها:
عرفان توحید اسم صفت
در این مقاله عرفان در سیر تحولی و تطوریاش، از ابتدا تا قرن نهم قمری بحث و بررسی، و بر معنای «معنویتگرایی» و «وجهة الاهی» عرفان که منظور نظر صائب و ثاقب مرحوم علا مة طباطبایی؛ در آثار و اثمار وجودیاش بود، تکیه و تأکید شده است که اولاً این معنا در فطرت آدمیان و همة ادیان و مذاهب و ملل و نحل موجود است و ثانیاً حقیقت معنویتخواهی و راه و روش نیل به آن و شریعت کاملی که موصل و مؤدی انسانِ سالک به اوج معنا و قلة بلند کمال و قرب الاهی است، در اسلام ناب متجلی شده است.
از طرف دیگر، «توحید» که غایت قصوی و مقصد اَسنی در عرفان اصیل اسلامی و فوق نگرش کلامی و فلسفی است و به «توحید» حالی، شهودی و ... میرسد، در حقیقت، باطن همة ساحتهای سهگانة معارف اسلامی یعنی عقیدتی، اخلاقی و عرفانی، و فقهی و شرعی است و «انسان کامل»، همانا انسان موحد ناب است و توحید، فنا در ذات الاهی، فنای ذاتی، صفاتی و افعالی خواهد بود که مرحوم علا مه در رسالة التوحید به نحو احسن و اکمل، وحدت حقة حقیقیه را تبیین، آنگاه اسما و مراتب اسمای حسنای الاهی را نیز در رسالة الاسمأ ترسیم و تصویر کرده است.
به هر حال، نویسنده، کاربرد چهارم یعنی «معنویت مداری» و وجهة الاهی عرفان را عمق اندیشههای عرفانی علا مه و «توحید ناب» را اوج تکامل عرفانی و خلاصه و عصارة عمیق و شگرف و شگفت اسلام ناب برمیشمارد که مختص فرهنگ و شریعت و معارف اسلام ناب است و دیگر هیچ.
۲.
این مقاله درصدد است پس از بیان رویکردها دربارة فاعلشناسی و واقعیت عالم و امکان معرفت و تفاوت معرفت و علم، به مهمترین مباحث معرفتشناسی عرفانی بپردازد؛ از اینرو به مباحثی چون تعریف معرفتشناسی عرفان که نوعی شناخت شهودی و وجدانی است، از دیدگاه قرآن و سنت و نیز از منظر عارفان اشاره و نیز مبرهن شده است که «قلب و دل» یگانهترین ابزار معرفتشهودی و عرفانی به شمار میرود و به سبب عللی که در متن آمده، این نوع معرفت نیز در بعضی مواقع از آفت خطا مصون نبوده است؛ از اینرو باید برای تشخیص شهود معصوم از خطا، ملاکها و معیارهایی ارائه شود؛ بدین جهت در سیر بحث، به اتحاد معرفت عرفانی و شناخت عقلی با توجه به جایگاهی که عقل خالص در برابر عقل مشوب نزد اهل معرفت دارد، اشاره شده است. در ضمن، به مراتب و درجات معرفت عرفانی، مانند مکاشفه، محاضره، و مشاهده که به نوعی به مراتب مقام حضور اشاره دارد، پرداخته شده و از مباحث مهمی که مدنظر قرار گرفته، چگونگی رهیافت و دستیابی به این نوع معرفت یا ابزارهایی مانند تقوا، مجاهده، اخلاص، ایمان، عمل صالح و عمل به علم است و در نهایت، عوامل انسداد معرفت شهودی و عرفانی نیز بررسی و بازنگری شده است.
۳.
موضوع اصلی این مقاله، بررسی تفاوت تجارب وحیانی و عرفانی است. نگارنده، پس از بررسی عامل اهمیت یافتن تجارب عرفانی در دورة جدید، به بررسی دو دیدگاه ساختیگروی و ذاتگروی در زمینة تجربة دینی پرداخته و تأثیر این بحث را در تفاوت تجارب عرفانی و وحیانی نشان داده است. طبق ذاتگروی، میان تجارب دینی، هستة مشترکی در کار است که تفاسیر و زبان و معارف فاعل تجربه، در آن تأثیر ندارد؛ ولی ساختیگروی میگوید که هیچ تجربة تفسیر نشدهای در کار نیست. نگارنده نشان داده است که طبق هر دو دیدگاه، تجارب وحیانی از سنخ دیگری هستند.
۴.
انسان، پس از آن که از خاک آفریده شد و خدای تعالی از روح خود در او دمید، به مقام تعلیم اسما باریافت. او در این هنگام، کلام و پیام خداوند را میشنید و با فرشتگان سخن میگفت.
عصیان و گناه، هبوط او به عالمی را در پی داشت که در حجاب خود کاذب و دروغین او ظاهر میشد و باز گشت آدمی به عالمی که از آن رانده شد، جز با فنا و فدا کردن خود کاذب میسور نیست.
در این مقاله، با تکیه بر نقش محوری عصیان، به بُعد تاریخی هبوط و یکی از مراحل آن اشاره میشود. مرحلهای که با تمثلات مشرکانة اساطیری آغاز شد و تا غیبت کامل آسمان و پیدایش دنیای مدرن استمرار مییابد. طلوع خورشید حقیقت از افق کرات، نقطة پایان این سقوطِ مستمر است.
۵.
وصفناپذیری، از ویژگیهای بارز حالات عرفانی است که عارفان بر آن تأکید دارند. از این رهگذر، مسألة زبان عرفان مطرح میشود که در این زمینه، دیدگاههایی از قبیل نظریة احساسات، نظریة کوری معنوی، نظریه صعوبت بیان، نظریة وصف سلبی و نظریة نقص منطق زبان عرفی وجود دارد. در این مقاله، تمام دیدگاهها بررسی، و نظریهای جدید هم دربارة زبان عرفان مطرح شده است. عوامل زبان رمزی در عرفان، از دیگر مباحثی است که این مقاله را همراهی میکند.
۶.
عرفان یعنی خداشناسی از راه دل و خداپرستی از روی محبت و سیاست یعنی علم و عمل رسیدن به حکومت و حفظ آن. و حکومت هم عبارت است از تدبیر اجتماع. این دو، اگرچه در نظر اول با یکدیگر بیارتباط مینمایند، در واقع با هم نسبت دارند و بر هم تأثیر مینهند. این تأثیر در بعضی جهات متقابل، و در برخی دیگر یکطرفه، و نیز هم مثبت و هم منفی است. و همة اینها در این مقاله در سه نسبت حفاظت، تکمیلکنندگی و بازدارندگی، جمع و مورد بحث واقع شده است.
۷.
انتظار بشر از دین از مباحث زیربنایی است که در سالهای اخیر مورد توجه اندیشهوران قرار گرفته، و نگارنده درصدد است تا این مسأله را از منظر عارفان و عرفان نظری بررسی کند؛ البته عنوان انتظار بشر از دین، در منابع عرفانی یافت نمیشود؛ ولی مفاهیمی مانند شریعت، طریقت، حقیقت، رسالت، نبوت، ولایت و انسان کامل میتوانند دیدگاه معینی را در این حوزه به ارمغان آورند. مهمترین نیاز بشر به دین در عرفان اسلامی، معرفت ذات حق تعالی، اسما، صفات، احکام، اخلاق، تعلیم به حکمت و قیام به سیاست است.
در ادامة مقاله، دیدگاه عارفانی چون محییالدین بن عربی، حمزه فناری، عزیزا نسفی، عبدالصمد همدانی، سیدحیدر آملی دربارة انتظار بشر از دین مطرح، و در پایان به مقایسة دین اسلام و عرفان نظری اشاره، و عدم مطابقت کلی این دو حوزه تبیین شده است؛ گرچه اهداف عرفان که سیر و سلوک و قرب الاهی است، از دین اسلام ظهور مییابد.
۸.
کلید واژه ها:
توحید ولایت فنا انسان کامل معرفت نفس مراقبت نفس نبوت تشریعی و تعریفی
در این مقاله بر آن شدهایم تا «ولایت» را که نقطة اوج تکامل انسان در عالَم عرفان و سیر و سلوک، و فصل ممیز حقیقت انسانی و انسان حقیقی، کمال انسانی و انسان کامل از ماسوای خویش در عالم و آدم است و علامت سفرای الاهی و سالکان کوی دوست بهشمار میرود از افق اندیشههای قرآنی و عرفانی و عقلانی استاد، علامه، آیتا سیدمحمدحسین طباطبایی4 با رویکردی به تفسیرالمیزان و رسالةالولایة آن حکیم و عارف و مفسر الاهی به تحلیل و تفسیر بکشانیم که ماحصل آن چنین شده است:
ولایت، یعنی قرب و اتصال و لقای الاهی که در اثر معرفت، محبت، عبودیت و اخلاص حاصل میشود و سالک را به مقام فنای ذاتی، اسمائی و صفاتی میرساند؛ یعنی ولی خدا، عالم و آدم را تحت تدبیر و ولایت مطلقة الاهیه مشاهده میکند و به مقام توحید ناب که توحید معرفتی و صمدی است، راه مییابد.
راه ولایت که به نبوت تعریفی و مقامی و اِنبائی و استعدادی در مقابل نبوت تشریعی تفسیر شده، راهی گشوده است و همة مستعدان و اهل معنا و کمال در اثر شریعت محوری و عبودیتمداری، توان نیل به آن را دارند؛ اگر چه میان اولیای خدا، مراتب و درجات فراوانی وجود دارد؛ پس راه ولایت، راه باز است، نه بسته.
راهشناسی به مقام ولایت از معرفت نفس (خودشناسی) و مراقبت نفس (خودنگهداری) و انقطاع از دنیا و عبور از عالم ماده و طبیعت و اتصال به جهان ملکوت و عالم معنا، البته در پرتو هدایت وحیانی و حمایت باطنی اولیای دین یعنی پیامبر اکرم6 و امامان معصوم: ممکن و میسور است.
رویکرد و روش علامه در تفسیرالمیزان و رسالةالولایه به مقولة ولایت، روش و رویکردی ترکیبی و تلفیقی از عقل، نقل و کشف است؛ چه اینکه علامه، برهان و عرفان و قرآن را در عرض هم نمیداند؛ بلکه در طول هم و افزون بر آن، قرآن کریم را حاوی بهترین، نابترین و کاملترین معرفتهای برهانی و عرفانی و مافوق بشری میداند؛ بدین سبب در تفسیرالمیزان، به تصریح و تلویح و بازتاب عبارت و اشارت و در رسالةالولایه، فصل اول و دوم با روش عقلانی و فلسفی، و فصل سوم و چهارم، با روشی برهانی و عرفانی و قرآنی و روایی و در فصل پنجم، با روش محض قرآنی و روایی به ولایتشناسی پرداخته است.
مؤلف، ویلیام چیتیک، در اندک برگهای موجود بخوبی توانسته است آنچه را که خود از آن به «مکتب ابن عربی» یاد میکند ارائه نماید. وی در گام نخست آنچه را که از «مکتب ابن عربی» در نگاه دارد را برمیشمارد، سپس نشان میدهد، چسان، قونوی، پسرخوانده او، با ایجاد حلقه خویش، اندیشههای شیخ را به واژگانی فلسفی - عرفانی پیچیده، گسترش داده است. مقاله بر کتاب «فصوص الحکم» او بهعنوان «شناخته شده و پرخوانده شدهترین» از میان بسیار کارهای ابن عربی پای میفشرد، و شروح گوناگون نگاشته شده را برمیشمرد. در پایان نیز، نویسنده، بر دیگر اعضای مکتب در سراسر گسترة جهان اسلام اشارت میکند.
۹.
مؤلف، ویلیام چیتیک، در اندک برگهای موجود بخوبی توانسته است آنچه را که خود از آن به «مکتب ابن عربی» یاد میکند ارائه نماید. وی در گام نخست آنچه را که از «مکتب ابن عربی» در نگاه دارد را برمیشمارد، سپس نشان میدهد، چسان، قونوی، پسرخوانده او، با ایجاد حلقه خویش، اندیشههای شیخ را به واژگانی فلسفی - عرفانی پیچیده، گسترش داده است. مقاله بر کتاب «فصوص الحکم» او بهعنوان «شناخته شده و پرخوانده شدهترین» از میان بسیار کارهای ابن عربی پای میفشرد، و شروح گوناگون نگاشته شده را برمیشمرد. در پایان نیز، نویسنده، بر دیگر اعضای مکتب در سراسر گسترة جهان اسلام اشارت میکند.
۱۰.
این مقاله با روش مقایسهایComparativy Stmdy) )، عرفان اسلامی و ذن بودایی را بررسی میکند و در صدد پاسخگویی به پرسشهای ذیل بر میآید: 1. ارتباط دین و عرفان چگونه است؟ 2. تفاوت عرفان دینی و عرفان بشری در چیست؟ 3. آیا عرفان بشری میتواند انسانی را به کمال مطلوب برساند؟
نگارنده، پس از معرفی ذن بودایی و عرفان اسلامی، به بررسی نکات اشتراک و اختلاف این دو پرداخته، پس از نقد و بررسی، به این نتیجه میرسد که دین و عرفان، هر دو دارای ریشة فطری بوده، در ارتباط طولی با یکدیگر قرار دارند؛ بدین سبب، تقابل و تضاد در میان این دو، معنا نمییابد. همچنین بیان میدارد که یکی از نقاط قوت عرفان دینی، ابتنای آن بر وحی است؛ بنابراین، دین به جهت اتصال به منبع الاهی، سریعترین، نزدیکترین، سالمترین و درستترین راه، جهت کسب معرفت را ارائه میدهد.
۱۲.
کلید واژه ها:
عرفان دین نسبت دین و عرفان ابن عربی یحیی یثربی نقد تأویل پذیری متون دینی
این مقاله بر آن است که کتاب پژوهشی در نسبت دین و عرفان، تألیف دکتر سیدیحیی یثربی را نقادی کند. ناقد معتقد است که مؤلف کتاب، پیش از هر چیز باید تصویر روشنی از عرفان و دین ارائه دهد؛ سپس به بررسی نسبت بین آن دو بپردازد؛ در حالی که چنین کاری را انجام نداده است.
ناقد در ادامه به بعضی از استنادهای کتاب خدشه میکند.