مقالات
حوزه های تخصصی:
بینش و روش تاریخ نگاری ابن طقطقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این نوشتار، بررسی بینش و روش تاریخنگاری ابنطقطقی در کتاب تاریخ فخری است. این روششناسی ما را با یکی از الگوهای تاریخنگاری روشمندِ متکی بر پشتوانههای نظری و مبرا از اغراض و تعصبها آشنا میسازد. ابنطقطقی از کسانی است که گرایش به دادن قاعده در تاریخ دارد. نگرش او در آغازین فصل کتابش، نگاه فیلسوف تاریخ است. آوردن براهین و استدلالهای تاریخی در این فصل و بهرهگیری از آنها هنگام ذکر وقایع، نشاندهنده منطقیابی او در تاریخ است. در پیدایی و نگارش تاریخ فخری، اوضاع اجتماعی و بستر سیاسی فرهنگی زمانه تاثیرگذار بوده؛ اما شرط کافی بهشمار نیامده؛ بلکه کنار این عامل، قریحه نویسنده، گرایشهای فردی و خلاقیت ذهنی وی نیز نقشی کارساز دانسته است. بررسی این مطلب، مستلزم پژوهشی مستقل آن هم با رویکرد روانشناسی اجتماعی است که این بررسی مجال دیگری میطلبد.
بررسی آثار اسکینر و کاوشی در نقد وی بر متدلوژی قرائت زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر پایه متدلوژی قرائت زمینهای، آرا و اندیشههای هر متفکری به منزله پاسخ به شرایط بیواسطه زمانه و محیط زندگی وی است بنابراین، نباید صرفا متون و آثار متفکران (اعم از گذشتگان و معاصران) را مطالعه نمود؛ بلکه ترجیحا و ضرورتا باید زمینه اجتماعی- تاریخی پدیدهها و اتفاقاتی را مطالعه کرد که آن متون در واکنش به آنها نگارش یافته و درصدد تبیین آنها برآمدهاند. فرض بنیادین این متدلوژی آن است که هرمتنی نه بهطور مجرد و غیرتاریخی، بلکه بر حسب زمینه اجتماعی -تاریخی خاصی شکل میگیرد و فهم هر متن مستلزم و منوط به فهم زمینه آن است. اسکینر ضمن موافقت با قسمت اول این فرض، قسمت دوم آن را نامناسب و ناکافی میداند و براین اساس، متدلوژی قرائت زمینهای را بهصورت یک متدلوژی ناکافی تلقی نموده و مورد نقد قرار میدهد.
نقش عصبیت در تاریخ از دیدگاه ابن خلدون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابنخلدون، یکی از محدود مورخانی است که توانست دخالت دادن عقل و استدلال در تاریخ را از آن جنبه یاریگری چون جغرافیا به تأثیر اقلیمها بر زندگی بشر و ساختن تاریخ توجه کند. نظریه عصبیت در تاریخ و تأثیر روحی و روانی آن بر تشکیل حکومتها از جمله دستاوردهای مهم ابن خلدون است که توجه به آن برای پژوهشگران تاریخ جهت بررسی علل و عوامل ظهور و سقوط حکومتهایی که از متن قبایل بدوی برخاستهاند، اهمیت فراوانی دارد.
ملاحظاتی رهیافتی از فلسفه تاریخ ابوعلی احمد مسکویه رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برآیند نگاه متفاوت ابو علی احمد بن محمد مسکویه رازی(م421ق) به پردازش تاریخ، ارائه نوعی تفسیر و تبیین انتقادی تاریخ و بیان گونهای فلسفه تاریخ بود. شیوة جدیدی که او از تلفیق و التقاط میان سه بینش تاریخی یا سنت تاریخ نگاری ایرانی و یونانی و اسلامی آفرید، بیانگر رویکرد آگاهانه و هدفمندی است که در سیر نگارش حوادث تاریخی و نوع نگاه نقادانة وی به رخدادها بسیار مؤثر بود. رهیافت بینش نقادانه او از یک سو عصاره فهم و ذکاوت تجربه گرایانة وی، از دیگر سو برآیند نگرش فلسفی و اخلاقی عملگرایانة او در تبیین حوادث تاریخی بود. بررسی دقیق کتاب تاریخی او که با نام پرمایة «تجارب الامم و تعاقب الهمم» آراسته است، نشان می دهد که ابو علی مسکویه رازی، افزون بر ارائه نظام نظری کلگرایانه مبتنی بر چگونگی تحول جوامع انسانی متفاوت با نگاه اسلاف خود ، به طرح فلسفه انتقادی تاریخ به بهترین وجه نظر دارد. این نوشتار بر آن است تا ضمن بررسی اسلوب و دیدگاه تاریخ نویسی مسکویه رازی، در خلال کتاب پیش گفته به نخستین بارقههای جامعهشناسی تاریخی و روانشناسی تاریخی و در یک کلام، فلسفه تاریخ از منظر او بپردازد.
تاریخ و سیاست : ضرورت بازاندیشی نقش سیاست در تحولات آینده جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویارویی پیوسته و فراگیری که حیات انسانی را در دوره جدید، صورت بخشیده این پرسش را بار دیگر با جدّیت مطرح نموده است که رابطه کارگزاری انسان با وقوع گریزناپذیر حوادث چگونه است؟ در واقع آنچه که رخ نموده و مینماید و کلیه عواملی که در متن و فضای حیات انسانی وجود دارند، آیا بیانگر فاعلیت انسان در ساختن و پرداختن تحولات جوامع هستند یا خیر؟ آیا تاریخ، قتلگاه ارادههای آدمیان است و یا عرصه و پهنه تجلی ارادهها؟ به نظر میرسد اگر بخواهیم سیاست را فراتر از تنظیم روابط میان انسانها و مجتمعهای انسانی درک نماییم و تاریخ را چیزی جر ترتیب و توالی رویدادها بدانیم؛ در این صورت نیازمند نظرگاهی انتقادی در خصوص رابطه تاریخ و سیاست و به عبارتی نقش اراده آدمیان در تحولات جوامع خویش هستیم. چنین افق و نظر گاهی تنها با مدد وحی و آموزههای ادیان الاهی قابل دسترسی است که حکیمانه، هم سرنوشت و هم اراده را در چارچوبی قابل ادراک و عبرت آموز آموزش میدهند. مروری بر آرای متفکرانی چون ماکیاولی، مونتسکیو، کنت، مارکس و فوکو نیز نشان میدهد که رابطه تاریخ و سیاست نیازمند بازاندیشی در پرتو روشنگریهای دین (الاهی) میباشد.
جریان علیت در تاریخ ، تاملی در نگرش سارتر و مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استاد مطهری با توجه به افکار جدید، توانست روند تاریخ را با توجه به اصل علیت تبیین کند. در این نوشتار که کنار آرای استاد به دیدگاههای برخی افراد برجسته مانند هگل و مارکس و به گونهای مفصلتر به دیدگاه فیلسوف فرانسوی و نماینده مهم مکتب اگزیستانسیالیسم؛ سارتر پرداخته شده، به این مهم توجه میشود که ارزش مطالعه و بررسی تاریخ چیست و بر چه اصولی استوار است. استاد مطهری در ارائه تفکر خود با وجود آن که به سنن و قوانین تاریخی و جریان ثابت اصل علیت تأکید داشت، به بسیاری از دغدغههای افراد طرفدار آزادی در جهان پاسخ مثبت داد. بررسیها نشان میدهد او در عین حال که توانست از عهده تبیین منطقی جریان اصل علیت در تاریخ برآید و نوعی ضابطه و قانونمداری را در روند تاریخی به اثبات رساند، این امکان را یافت که بر اختیار و آزادی انسان در تعیین سرنوشت خویش تأکید کند. کاری که به جرأت بنا به اظهار نظر بسیاری مانند آن چه سارتر بدان تأکید میکند، مارکسیسم نتوانست آن را به انجام برساند. شاید اغراق نباشد که بگوییم نارسایی افکار افرادی مانند سارتر که برای حفظ آزادی و اختیار انسان به ناچار در افکار خود زمینههای فروکاست نقش علیت در تاریخ را فراهم آوردند، در اندیشه های شیعی استاد به خوبی ترمیم شده است.
اصالت فرد ، جامعه یا هر دو ، بررسی تطبیقی آرای استاد مطهری و استاد مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث از اصالت داشتن جامعه، یکی از مبادی فسلفه نظری تاریخ قلمداد شده است. مسأله این است: آیا فرد اصالت دارد یا جامعه یا دیدگاه سومی در کار است که به گونهای برای هر دو اصالتی را قائل است. این بحث میان متفکران مسلمان نسبتاً جدید است و شاید اول بار علامه طباطبایی بدان توجه کرده؛ سپس شهید مطهری و استاد مصباح یزدی در این باب به تأملاتی پرداختهاند. شهید مطهری از دیدگاه اصالت هر دو دفاع میکند (البته با تبیین خاصی که از این مسأله میدهد) و استاد مصباح یزدی انتقادهایی بر این رای وارد، و اصالت جامعه را کاملاً نفی میکند. در این مقاله، بیان دیدگاه این دو متفکر و داوری بین ایشان مد نظر بوده و با توجه به اصرار دو طرف بر استناد سخن خود به قرآن، تاملی نیز در برخی آیات قرآن کریم ارائه شده است. روال بحث اینگونه بوده که پس از توضیح مختصری از سه دیدگاه اصالت فرد، اصالت جامعه و اصالت هر دو، به مبادی تصوری بحث (مفهوم اصالت، مفهوم ترکیب جامعه) پرداخته شده؛ سپس با توضیح وجوه شباهت و افتراق این دو دیدگاه به بررسی ادله فلسفی و قرآنی طرفین و داوری بین آنها اقدام شده است.
فایده مندی تاریخ از نظر مورخان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر چند دانش تاریخ، قدمتی کهن دارد، سوال از فایدهمند بودن یا نبودن آن همواره ذهن بسیاری را در گذشته و حال به خود مشغول داشته است. اگر چه مورخان اسلامی کمتر فصلی از آثار خود را به این موضوع اختصاص داده یا اثر مستقلی در این زمینه تدوین کردهاند گاه در مقدمه نوشتههای تاریخی خود بدین بحث پرداختهاند. مقاله حاضر دیدگاههای حدود ده تن از مورخان برجسته اسلامی را در باره فایدهمندی تاریخ استخراج و بررسی کرده است. از نظر این مورخان، عبرتگیری و تجربهآموزی از اعمال گذشتگان، دست یابی بر ملکه صبر، افزون شدن قوه عقل، رفع ناامیدی، دلگرمی به رحمت الاهی، کناره جویی از سرای فانی، دل بستن به سرای باقی، ایجاد سرگرمی و غیره از جمله مهمترین فواید مطالعات تاریخی هستند.
بینش و نگرش در تاریخ نگاری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرچند تاریخنگاری اسلامی هم زمان با تکوین تمدن اسلامی به سرعت رو به رشد نهاد، اما پویایی و رشد فلسفی چندانی نداشت. در بهترین حالت با رویکردی کلامی و با روشی متأثر از قاعده علوم حدیث و رجال بررسی میشد. البته چهرههایی استثنایی همانند ابن مطهر مقدسی تا حدودی متفاوتتر از دیگران عمل کرده و نگاه مشخصتری به موضوع داشتهاند. ابن مطهر در کتاب البدء و التاریخ، نوعی نگاه معرفتشناسی به موضوعات داشته و با وجود اینکه در بخشهای تاریخی کتاب، بُعد معرفتشناسی ضعیفتر میشود، در مقایسه با دیگر مورخان نگاه تحلیلی و انتقادیتری به وقایع تاریخی داشته است. در این مقاله، ابتدا نگرش عمومی حاکم بر تاریخنگاری اسلامی مورد نظر قرار میگیرد و در ادامه بینش تاریخنگاری ابن مطهر بررسی میشود.