مقالات
حوزه های تخصصی:
راه های شناخت خدا از مهم ترین مسایل میان پیروان ادیان و اندیشمندان است. استدلال بر وجود خدا از راه گسست عزم ها، نقض همت ها و شکست پیمان ها از تجربه های گران سنگی است که از مولا علی گزارش شده و مسیری نو در راه شناخت خدا گشوده است. این پژوهش با استفاده از روش اسنادی - کتابخانه ای در مقام گردآوری و تحلیل در مقام داوری در پی آن است میزان اعتبار روایی، رویکردهای شارحان نهج البلاغه و میزان توانایی این روایت درباره اثبات خدا و صفات او را بررسی کند. در میان گزارش های موجود از این روایت، دو روایت از شیخ صدوق در زمره روایات حسن قرار می گیرد که قابل اعتماد است. از قرن ششم برهان «فسخ عزایم» مورد توجه شارحان نهجالبلاغه قرارگرفته است و شارحان این اثر ارزشمند با دو رویکرد درون دینی و برون دینی به تحلیل این روایت پرداخته اند. آنچه مولا علی درباره گسست تصمیم های محکم بیان کرده اند، افزون برآنکه وجود خدا اثبات می شود، برخی صفات الهی مانند وحدت، قدرت، قهر، علم و تدبیر نیز اثبات می شود.
نسبت و رابطه خالق و مخلوق در اندیشه علامه محمدتقی جعفری و آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاید بتوان مهم ترین بحث از مباحث کلام، فلسفه و عرفان نظری را بحث درباره توحید و حقیقت آن دانست. در این زمینه دیدگاه ها و اختلاف نظرهای بسیاری میان اهل کلام، فیلسوفان و عرفا وجود دارد که در قالب نسبت و رابطه خالق و مخلوق به شرح هر یک می پردازیم. محمدتقی جعفری و عبدالله جوادی آملی دو تن از اندیشوران بزرگ معاصر هستند که در آثار خود به طور پراکنده به این موضوع پرداخته اند. علامه جعفری در این زمینه - یعنی رابطه خالق و مخلوق - نقدها و اشکالات فراوانی به دیدگاه وحدت وجود وارد کرده است. وی با نقد دیدگاه وحدت وجود به تباین خالق و مخلوق می رسد و نسبت و رابطه حق تعالی با عالم را مانند رابطه فاعل با مصنوع می داند، نه علت با معلول خود به معنای اصطلاحی آن. در مقابل، جوادی آملی با نگاه صدرایی به عالم و با باور به وحدت شخصی وجود، حقیقت وجود را همان ذات مقدس حق تعالی می داند و قایل است که او واحد است به وحدت شخصی و کثراتی که به نظر می رسند، درواقع سایه های آن وجود واحدند که خود حظی از وجود ندارند؛ یعنی اتصاف ممکنات به وجود، اتصافی ذاتی و حقیقی نیست، بلکه بالعرض و مجازی است. در پایان ضمن طرح اشکال های دیدگاه های گفته شده، به این نکته می پردازیم که پذیرش دیدگاه وحدت وجود، مجالی برای پاسخ گویی به مهم ترین مسایل کلامی، از جمله جبر و اختیار، عقاب و ثواب و... نمی گذارد.
واکاوی برهان خفای الهی از چشم انداز فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برهان یا شبهه «خفای الهی» از شبهات بسیار مهم در حوزه خداباوری در عصر کنونی است. این شبهه که از سوی شلنبرگ، فیلسوف دین معاصر مطرح شده، بیش از دو دهه است که در غرب، در کانون توجه فیلسوفان دین قرار دارد. بر پایه این شبهه، با پذیرش خفای الهی، شواهد کافی دال بر وجود خداوند در اختیار نیست و ازاین رو خداوند وجود ندارد. غربی ها اهتمام فراوانی به این شبهه نشان داده اند؛ اما در جهان اسلام کمتر به آن توجه شده است. ما در این نوشتار می کوشیم با بهره گیری از روش پژوهشی توصیفی - تحلیلی، ضمن تبیین مسیله، بر اساس آخرین تقریر ارایه شده، آن را از منظر فلسفه اسلامی- کاری که تا کنون انجام نشده- نقادی کنیم. بررسی و تحلیل پیش رو نشان خواهد داد که برداشت کفر و شرک از خفای الهی درست نیست و نقدهای چندی بر آن وارد است.
نزاع عارف و فیلسوف بر سر ماهیت خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین نزاع های میان عارف و فیلسوف اختلافی است که بر سر ماهیت «واجب الوجود بالذات» است. عارف و فیلسوف - هر دو - ماهیت واجب را همان وجود او قرار می دهند و واجب را مانند ممکنات دارای دو جنبه وجود و ماهیت متفاوت نمی دانند؛ بلکه می گویند ماهیت واجب عیناً همان وجود اوست؛ اما عارف و فیلسوف بر سر این وجودی که عین ماهیت واجب است، به اختلاف گراییده اند. عرفا می گویند وجودی که همان ماهیت واجب بالذات است، «وجود» لابشرطی است که از هر گونه تقیدی رهاست و فیلسوفان بر این باورند وجودی که همان ماهیت واجب بالذات است، وجود خاصی است که به دلیل خصوصیت واجب الوجودی از سایر حقایق وجودی متمایز است. به نظر می رسد دراین باره دیدگاه فلاسفه مخدوش و دیدگاه عرفا معقول و مقبول است و براهینی بر اثبات آن آورده شده یا می توان اقامه کرد.
تحدی قرآن: نقد و بررسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با اینکه «تحدی» قرآن کریم با معاندان خویش، از جمله مطالب مسلم در مبحث اعجاز این کتاب الهی است، مشاهده می شود که برخی نویسندگان بر خلاف این دیدگاه سیر کرده و باور کرده اند که اساساً قرآن تحدی نفرموده است، بلکه استدلال آورده و بینه و برهان ارایه کرده است. در این نوشتار با رویکرد تحلیلی - انتقادی، به نقد و بررسی دلایل مقاله «تحدی در محک عقل و نقل و نقد سیر نزولی آیات موسوم به آن» که منکر وقوع تحدی درباره قرآن مجید است، پرداخته شده و بر این حقیقت تأکید می شود که قرآن کریم - به عنوان معجزه جاوید الهی - با منکران الهی و فوق بشری بودن خود مبارزه طلبی و اصطلاحاً «تحدی» کرده است؛ چنان که رسم متعارف و رایج میان اعراب عصر نزول در شعر و شاعری نیز همین بوده است.
نظام سازی قرآن بنیان؛ چیستی، چرایی و چگونگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام سازی مشترک معنوی برای چهار مصداق نظام شناسی در ساحت تکوین، نظام یابی در ساحت تشریع، نظام سازی در ساحت اعتباریات و نظام گزاری در ساحت عینی است. هرچند به معنای خاص ناظر به اعتبارات اجتماعی و سیاست گذاری عمومی است، ولی به معنای عام دربردارنده هر چهار ساحت بوده و قرآن مجید نیز به عنوان منبع معرفت شناسی دینی در ساحات چهارگانه ورود دارد؛ لکن در هر ساحت، به حسب آن ساحت. بر پایه تعریف مختار از نظام سازی، اگر این فرایند از یک سو ابتنا بر مبادی مستخرج از معارف قرآنی نداشته باشد و از سوی دیگر مماس با واقعیت های اجتماعی نباشد، به جای حل مسایل واقعی، حلال مسایل کاذب، غیراولویت دار و تحمیلی از مبادی دیگر معرفتی است. این انحراف از منابع متقن دینی، از یک طرف عامل توفیق نیافتن نظام اسلامی در تحقق اهداف مادی و معنوی خود و درنتیجه تشکیک نخبگان نظام و عامه مردم در هویت انقلابی نظام اسلامی است و از سوی دیگر منجر به استقرار خرده نظامات اجتماعی غیردینی و زمینه ساز و جاده صاف کن استبداد، هرچند صغیر و استکبار، هرچند بخشی و تشکیل حکمرانی سکولار، هرچند به طور نرم و خزنده، لکن تیوریزه شده می شود. آنچه در فرایند نظام سازی رخ می دهد، کشف مسایل نظامات و حل آنهاست که تحقق این مهم با اتکا به سه گانه منابع، مبادی و مسایل میسور است؛ توضیح آنکه این پارادایم (مبادی معرفتی) است که مسایل و راه حل آنها را تعریف می کند و مبادی معرفتی نیز از منابع کشف می شود، اما باید توجه داشت حرکت میان این سه ضلع، حرکتی دورانی است، نه خطی.
رابطه علوم انسانی و هرمنوتیک روش شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی چگونگی رابطه و دادوستد علمی هر علم با علوم مرتبط و هم پایه خود از مسایل فلسفه های مضاف به آن علم است؛ ازاین رو بررسی رابطه میان علوم انسانی و هرمنوتیک روش شناختی از وظایف فلسفه علوم انسانی است. برای نسبت سنجی میان هرمنوتیک روش شناختی و علوم انسانی باید به بررسی دیدگاه های هرمنوتیست های روش شناختی ای که دراین باره بحث کرده اند، پرداخت؛ ازاین رو نظریات دیلتای برای فهم این نسبت مهم است؛ زیرا در میان هرمنوتیست های روش شناختی وی دغدغه علوم انسانی داشته و این هرمنوتیک را در این علوم به کار گرفته است. دیلتای علوم انسانی را علوم تاریخی می داند؛ زیرا موضوع این علوم را «انسان بما هو انسان» می داند که به تبع هگل آن را روح حاکم بر همه انسان ها در همه دوره ها و تمام تاریخ را تجلی وی می داند. روش این علوم نزد دیلتای بر اساس واپسین نظریه اش، هرمنوتیک روش شناختی شلایر ماخر است. اما این ادعا هم در برداشت وی از علوم انسانی و هم در روشی که برای آنها برشمرده، به این کلیت پذیرفته نیست؛ زیرا نه علوم انسانی در علوم تاریخی منحصرند و نه روش آنها به هرمنوتیک روش شناختی منحصر می باشد؛ به ویژه اینکه این برداشت از علوم انسانی و همین طور باور وی به برخی اصول هرمنوتیک روش شناختی با غرض اصلی وی از پرداختن به این علوم که تأمین پایه های قویم و غیرنسبی برای آن علوم می باشد، در تناقض است.
توحید صمدی در افق اندیشه علامه حسن زاده آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توحید صمدی قرآنی که در نگاه و نگره یا بینش عرفانی علامه حسن زاده آملی مهم ترین مسیله در معارف عرفان اسلامی است، همان توحید عرفانی یا نظریه وحدت شخصی وجود است که عارف در مقام عین الیقین یا – بالاتر - حق الیقین بدان نایل و واصل می شود و سالک عارف می یابد که وجود، مساوق حق است و حق سبحان صمد است. ایشان بر این باورند که توحید قرآنى همان توحید صمدى است که توحید واقعى همه انبیا و اولیاءالله است و هدف نهایی عارف، ظهور و شهود سلطان وحدت حق در سیر انفسى سالک الی الله است. علامه حسن زاده آملی برای نخستین بار از وجود اصیل مساوق حق و صمد حقیقى، به «توحید صمدى» تعبیر مى کند. اکنون پرسش این است که توحید صمدی در افق اندیشه علامه به چه معنایی است و مفاهیم کلیدی آن کدام اند؟ موضع شریعت در این موضوع چیست؟ فرضیه نوشتار این همانی میان توحید وجودی – شهودی یا وحدت وجود عرفانی با توحید صمدی قرآنی است که در محورهایی چون مفهوم شناسی توحید صمدی، مفاهیم کلیدی توحید صمدی و وجود وحدت صمدی و – آن گاه - توحید عرفانی و صمدی در شریعت تحلیل و تعلیل شد. برونداد مقاله نیز ایضاح و اثبات عینیت و این همانی توحید عرفانی و قرآنی در قالب توحید صمدی از منظر علامه حسن زاده آملی و پاسخ به برخی شبهات مانند سنخیت- به معنای تشابه- و عینیت- به معنای حمل شایع صناعی- میان حق و خلق است.
رؤیا و معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رؤیاشناسی جوانب هستی شناختی، اخلاقی، روان شناختی، معرفت شناختی و... دارد. در این نوشته تنها به یک پرسش معرفت شناختی پاسخ داده شد: آیا رؤیا می تواند منبعی برای معرفت به بعضی از وقایع فراتر از بدن و روان ما به شمار آید؟ پاسخ این پرسش از نظر آیات و روایات و ادله عقلی مثبت است. سیره همیشگی عالمان دینی و اهل شرع نیز بر اعتماد به بعضی رؤیاها دلالت دارد. دلایل قرآنی، هشت رؤیایی است که قرآن به صورت تأییدی ذکر می کند و ادله روایی، روایات زیادی است که از سویی به اعتبار رؤیا دلالت می کند و از سوی دیگر به لزوم دقت در اعتماد به رؤیا توجه داده است. دلیل عقلی تجارب بشری در روی دادن چنین رؤیا هایی است که ابن سینا به آن استدلال کرده است. همچنین می توان بر اساس اصطلاحات و ادبیات معرفت شناسی جدید نیز بر این مدعا استدلال کرد. این نوشته در پی استدلال بر امکان معرفت بخشی برخی از رؤیاها، بر اساس ادله قرآنی، روایی و عقلی است؛ اما چند بحث خارج از مقصود ماست؛ از جمله بحث از دایره آموزه های قابل استفاده از رؤیا و نسبت معارف مبتنی بر رؤیا و معارف مبتنی بر دیگر منابع معرفت.
بررسی جنبه معرفت شناختی خلاقیت نفس از دیدگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث خلاقیت نفس انسان در رشته ها و حوزه های مختلفی چون روان شناسی و تعلیم و تربیت - به ویژه از جنبه شیوه های پرورشی آن در انسان - مورد توجه واقع شده است. در فلسفه و عرفان اسلامی نیز این بحث در دو حوزه معرفت شناسی، کرامت و اعجاز مطرح می شود. ملاصدرا با توجه به اصول نفس شناسی و معرفت شناسی ویژه خود هم جنبه معرفت شناختی و هم خلاقیت را در حوزه اعیان خارجی بحث کرده است. وی در حوزه معرفت شناسی خلاقیت بر این باور است که هرچند خلاقیت نفس از جنبه های خداگونگی انسان است، اما خداوند ابداع و خلق از نیستی می کند؛ حال آنکه نفس انسان در همه مراحل ادراک حسی، خیالی و عقلی از مواد، وسایط و ابزار استفاده می کند و خلاقیت و ابداع نفس به معنا و کاربردی که برای خداوند لحاظ می شود، درباره انسان صادق نیست. این پژوهش بر آن است که این جنبه معرفت شناختی خلاقیت را در ادراکات حسی، خیالی و عقلی با استناد به عبارات خود ملاصدرا در مهم ترین آثارش بررسی و تحلیل کند و در پایان برخی فایده های مهم آن را - نظیر اثبات مقدمات معاد جسمانی و تحقق سعادت و کمال حقیقی انسان - با وصول به مرتبه عقل، به اجمال بیان کند.
حدوث جسمانی جوامع و بقای فرهنگی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیش از پرسش از چگونگی حدوث و بقای جامعه، باید بتوان وجود حقیقی جامعه را با برهان فلسفی به اثبات رساند؛ چه آنکه علمی که عهده دار پاسخ به پرسش از هستی و چیستی پدیده هاست، فلسفه است. اصل صدرایی «اتحاد عالم و معلوم»، زمینه اثبات برهانی وجود حقیقی جامعه را فراهم می کند و بر اساس آن، «فرهنگ» یا همان «نظام معنایی تنزل یافته به عرصه زیست جهان جمعی از انسان ها»، به عنوان نفس و روح جامعه تقریر می شود. پس از اثبات وجود عینی جامعه می توان درباره چگونگی حدوث و بقای آن نیز سخن گفت. شهید مطهری از حکیمان معاصری است که برخی نظریه هایش دال بر حدوث جسمانی و بقای فرهنگی جامعه، به معنای آغاز تولد و تکون آن با نهادهای اقتصادی است؛ اما این تفسیر با ادله فلسفی و تاریخی قابل خدشه است. با تکیه بر اصل «جسمانیهالحدوث بودن علم و ادراک» می توان معنای درست حدوث جسمانی جوامع و بقای فرهنگی آنها را بیان کرد و سپس زمینه مطالعات فلسفی درباره موضوعاتی مانند تأثیر «طبایع جسمانی و ساختارهای بدنی»، «اقلیم و ویژگی های جغرافیایی» و... را در زیست فرهنگی - اجتماعی جوامع فراهم آورد. در ادبیات فرهنگ پژوهی معاصر، از ناحیه مکاتب فکری گوناگون، پیرامون موضوعات یادشده بحث های فراوانی با عناوینی چون «جغرافیای فرهنگی» (Cultural geography)، «زیست شناسی اجتماعی» (Sociobiology)، «مطالعات فرهنگی بدن» و... صورت پذیرفته و لازم است این موضوعات از منظر ذخایر حکمی - دینی نیز بازخوانی شوند.