مطالعات مدیریت انتظامی (پژوهش های مدیریت انتظامی)
مطالعات مدیریت انتظامی سال نهم بهار 1393 شماره 1 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: دستیابی به منافع متعدد سیستم ارزیابی عملکرد مستلزم آن است که عناصر سیستم ارزیابی عملکرد به نحو مناسب و مطلوبی از عهده کارکرد مربوط برآیند. در این میان، مهم ترین عنصر ارزیابی عملکرد، شاخص های ارزیابی عملکرد بوده که می بایست از قابلیت اطمینان لازم برخوردار باشند. لذا، تحقیق حاضر با هدف بررسی قابلیت اطمینان شاخص های ارزیابی عملکرد پلیس انجام شده است. برای نیل به این هدف، موضوع تحقیق بر محور ادبیات ارزیابی عملکرد در سازمان مورد بررسی قرار گرفت که نتیجه آن دستیابی به گزاره های تحقیق بود. روش: روش تحقیق از نوع همبستگی می باشد. همچنین از میان روش های تحقیق همبستگی به لحاظ اینکه رابطه دو به دو متغیرهای موجود در تحقیق تحلیل می شود، روش تحقیق از نوع همبستگی دو متغیری استفاده شده است. برای آزمون گزاره های تحقیق، با استفاده از پرسشنامه های مورد استفاده در سیستم ارزیابی عملکرد پلیس، عملکرد افراد نمونه توسط دو ارزیاب به صورت مستقل، مورد ارزیابی قرار گرفت. پس از کنترل و بررسی مندرجات پرسشنامه های جمع آوری شده و حذف نسخه های ناقص، داده های حاصل از 180پرسشنامه مفید به کامپیوتر انتقال داده شد و با استفاده از نرم افزار SPSS براساس گزاره های تحقیق و بهره گیری از آزمون همبستگی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتیجه گیری: نتایج حاصله نشان می دهد عمده شاخص های ارزیابی عملکرد پلیس از قابلیت اطمینان معنی دار برخوردار نبوده و در مورد بعضی شاخص ها، قابلیت اطمینان معنی دار ولی عمدتاً پایینی وجود دارد. بنابراین، پیشنهاد شد تا در راستای بهره گیری از منافع سیستم ارزیابی عملکرد، معطوف به قابلیت اعتماد شاخص های ارزیابی عملکرد، با روش علمی در شاخص های ارزیابی عملکرد، بازنگری و اصلاحات لازم انجام شود.
الگوی هم ردیفی سیستم های مدیریت منابع انسانی جهت توسعه یادگیری دوجانبه در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از جریان های نو پژوهشی که علاقه مدیران و پژوهشگران را به میزان فزاینده ای تحت تأثیر خود قرار داده است، دوجانبه گرایی در سازمان می باشد، بدین معنی که یک سازمان با بهره مندی از چه سازوکارهایی می تواند در هر دو بعد اکتشاف و انتفاع موفق عمل نماید. در این مقاله، نگارندگان با بررسی ادبیات موجود در حوزه یادگیری دوجانبه و نحوه تعامل آن با ذخایر دانش سازمانی یعنی سرمایه فکری(سرمایه انسانی، سرمایه سازمانی و سرمایه اجتماعی)، به دنبال تبیین سیستم های مدیریت منابع انسانی جهت سازگاری و توسعه یادگیری دوجانبه در سازمان های خدماتی و نظامی برآمده اند.
روش: برای تدوین فرضیات و مدل مفهومی پژوهش از مطالعات عمیق مبانی نظری با رویکرد قیاسی استفاده گردیده است.
یافته ها و نتیجه گیری: پژوهشگران بر مبنای یک رویکرد منطقی و مطالعه عمیق نظریه ها و مدل های موجود در خصوص مفاهیم دوجانبه گرایی و پیرامون سه حوزه مدیریت منابع انسانی، سرمایه فکری و یادگیری سازمانی به مدل نهایی تحقیق دست یافتند که این مدل شامل دوجانبه گرا کردن برخی اقدامات مدیریت منابع انسانی جهت تعیین نحوه سازگاری و همسویی آن با ابعاد سرمایه فکری و درنهایت یادگیری دوجانبه(اکتشاف و انتفاع) سازمان می باشد. مدل طراحی شده و فرضیات تدوین شده ضمن پر کردن خلأهای تئوریک موجود در این سه حوزه پژوهشی امکان بسترسازی برای تحقیقات بیشتر پژوهشگران در آینده را نیز فراهم می آورد
رابطه مؤلفه های سرمایه اجتماعی و اثربخشی نیروی انتظامی (مورد مطالعه: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سرمایه اجتماعی یکی از مفاهیمی است که در سال های اخیر وارد حوزه اجتماعی شده است.هدف این مقاله بررسی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر اثربخشی نیروی انتظامی شهر یاسوج از طریق شناخت میزان قدرت پیش بینی متغیر سرمایه اجتماعی بر نوسانات اثربخشی می باشد.
روش: این مطالعه به صورت پیمایشی در بین 1524نفراز شهروندان شهر یاسوج بر اساس مناطق چهارگانه کلانتری های1 ،12،13،14 انجام گرفته است. واحد تحلیل در این تحقیق فرد بوده که با استفاده از نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شده اند، همچنین روش تحقیق در این مطالعه پیمایشی بوده است. در این تحقیق سرمایه اجتماعی با معرف های اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، شرکت در فعالیت های داوطلبانه، احساس هویت، احساس امنیت، و اثربخشی با استفاده از رویکردهای نیل به هدف اندازه گیری شده است. برای تحلیل داده ها از ضریب پیرسون ورگرسیون چند متغیره با استفاده از نرم افزار spss استفاده شده است و ابزار مورد استفاده در این تحقیق، پرسشنامه بوده است.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد به طور کلی بین سرمایه اجتماعی و اثربخشی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر، هرچه میزان سرمایه اجتماعی در میان جامعه و افراد افزایش یابد، میزان اثر بخشی نیروی انتظامی افزایش می یابد.
نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان می دهد بین سرمایه اجتماعی و جرم رابطه منفی و معناداری وجود دارد. یعنی هر قدر میزان سرمایه اجتماعی در میان جامعه و افراد افزایش یابد، میزان جرم کاهش می یابد.
تبیین رابطه عدالت سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی در دانشگاه علوم انتظامی امین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: عدالت به عنوان یک نیاز اساسی برای زندگی جمعی انسانها همیشه در طول تاریخ مطرح بوده است. تحقیقات مربوط به عدالت سازمانی بیانگر آن است که، به طور بالقوه بسیاری از متغیرهای مربوط به رفتار شهروندی سازمانی را عدالت سازمانی تبیین می کند و یکی از مهم ترین پیامدهای عدالت سازمانی که اخیراً مورد توجه قرار گرفته است، رفتار شهروندی سازمانی و حیطه های مختلف آن می باشد. لذا با توجه به اهمیت موضوع در تمام سازمان ها، بررسی ادراک کارکنان از عدالت سازمانی و رابطه آن با رفتار شهروندی آنان در سازمان پلیس ؛ هدف اصلی این تحقیق را شکل داده و سعی گردیده تا با تعریف این رفتارها و بررسی رابطه ابعاد عدالت سازمانی با رفتار شهروندی، به میزان حساسیت کارکنان به عدالت سازمانی پرداخته شود.
روش: روش تحقیق پیمایشی است و نمونه آماری پژوهش حاضر از بین کلیه کارکنان دانشگاه علوم انتظامی ناجا، به تعداد 260 نفر، با استفاده از روش های نمونه گیری طبقه ای و تصادفی انتخاب شده اند. جمع آوری داده ها از طریق ابزار پرسشنامه استاندارد (نیهوف و مورمن و ارگان) که دارای اعتبار مناسبی بوده و پایایی آن 79/0 محاسبه گردید، صورت گرفته است. داده ها با استفاده از آزمون های آماری (پیرسون، فریدمن، کروسکال- والیس، کولموگروف اسمیرنوف و. ..) مورد تجزیه تحلیل قرارگرفته اند.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد که عدالت در دو بعد رویه ای و مراوده ای با ابعاد رفتار شهروندی سازمانی رابطه مثبت و معنی داری دارد، اما با بعد عدالت توزیعی رابطه مثبت و معناداری نداشته است.
نتیجه گیری: به نظر می رسد، ادراک کارکنان از میزان رعایت عدالت در سازمان با رفتار شهروندی آنان رابطه داشته، لذا با توجه به روابط به دست آمده بین متغیرها پیشنهاد می گردد ؛ مدیران سازمان حساسیت بیشتری نسبت به ادراک کارکنان از عدالت سازمانی نشان دهند و سعی نمایند وضع موجود ادراک کارکنان از عدالت سازمانی را مشخص کنند تا نقاط قوت و ضعف در این زمینه مشخص گردد، سپس بر اساس اهداف و چشم اندازهای سازمان برنامه ای جامع در راستای بهبود رفتار شهروندی سازمانی فراهم گردد.
بررسی مقایسه ای رضایت و عملکرد گروهان های دانشجویی در دو گروهانِ دارای سبک های رهبری متفاوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در دانشگاه های نظامی، فرماندهان صف، مسئولیت آموزش و تربیت دانشجویان را به عهده دارند و به همین دلیل از تأثیرگذارترین عناصر در زندگی دانشجویان محسوب می شوند. این مقاله به مقایسه رضایت دانشجویان و عملکرد گروهان های دانشجویی در دو گروهانی می پردازد که یکی از آن ها دارای فرماندهی با سبک رهبری رابطه مدار و دیگری دارای فرماندهی با سبک رهبری وظیفه مدار است و قصد دارد بررسی نماید که کدامیک از این سبک های رهبری، می تواند رضایت بیشتر و عملکرد بالاتری را سبب شود.
روش: این تحقیق به صورت تجربی(شبه آزمایشگاهی) و به شکل مقایسه ای انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق را فرماندهان صف منتخب(11فرمانده)، دانشجویان آن ها(290 دانشجو)، فرماندهان مافوق، همکاران فرمانده و سرگروهبان های دانشجویی مرتبط(67 نفر) تشکیل داده که تقریباً تمامی آن ها مورد پرسش قرار گرفته و 220 دانشجو به عنوان نمونه انتخاب شدند. از بین فرماندهان صف، با کمک پرسشنامه های معتبر، رابطه مدارترین و وظیفه مدارترین فرمانده صف انتخاب شده و در شرایط برابر، دانشجویان آن ها از نظر میزان رضایتمندی و عملکرد جمعی، مورد بررسی قرار گرفته اند؛ روایی پرسشنامه ها با نظر خبرگان و پایایی آن ها با آلفای کرونباخ(88/0) تأیید گردید و داده ها با استفاده از آزمون تی دو جمله ای تحلیل شدند.
یافته ها و نتایج: تحلیل داده های جمع آوری شده نشان داد که گروهانی که دارای سبک رهبری رابطه مدار است در تمام شاخص های عملکردی شامل انضباط، اخلاق، حمیت قسمتی و موفقیت علمی، به طور معناداری امتیاز بالاتری دارد و در شاخص های رضایت از زندگی دانشجویی نیز این گروهان در رضایت از فرمانده، امتیاز بالاتری کسب نمود اما در رضایت از شرایط زندگی دانشجویی، تفاوت معنادار نبود. این نتایج به خوبی گویای این امر است که فرماندهان صف رابطه مدار، در جلب رضایت دانشجویان و به مراتب در دستیابی به عملکرد بالاتر، موفق تر هستند.
بررسی روش های توسعه مدیران عملیاتی ناجا (رؤسای کلانتری های تهران بزرگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه وهدف: در این تحقیق سعی شده است بهترین روش برای توسعه هر کدام از معیارهای شایستگی مدیران عملیاتی ناجا احصا شود. در واقع هدف کلی این تحقیق، مطالعه و بررسی روش های مناسب توسعه و پرورش مدیران عملیاتی ناجا در رابطه با معیارهای شایستگی آنان است.
روش: روش تحقیق به روش توصیفی زمینه یابی (پیمایشی) طراحی شده و قلمرو مکانی آن کلانتری های تهران بزرگ است. جامعه آماری، رؤسای کلانتری ها، معاونین و خبرگان انتظامی کلانتری های تهران بزرگ به تعداد تقریبی 400 نفرند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 196 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری، به صورت تصادفی خوشه ای است. پرسشنامه تنظیمی محقق توسط اعضاء نمونه تکمیل و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس فریدمن داده های تحقیق تجزیه و تحلیل و نهایتاً نسبت به ارائه نتایج و راهکارهای اجرایی و کاربردی اقدام گردیده است.
نتیجه گیری: بررسی یافته ها نشانگر تأیید فرضیه های اول تا سوم و رد فرضیه های سوم و چهارم است. بنابراین نتیجه می گیریم، برای تقویت دانش انتظامی، مسئولیت پذیری و خلاقیت رؤسای کلانتری های تهران بزرگ به ترتیب روش های گردش مشاغل، ارتقای موقت و ایفای نقش بهترین روش می باشد. همچنین برای تقویت قدرت تصمیم گیری، الگوسازی رفتاری درسطح اطمینان 90درصد