پژوهش در خصوص ظهور رضاخان در عرصه سیاسی و متعاقب آن گسترش فعالیت بهائیت در ایران، که به عنوان دو موضوع متداخل در تاریخ سیاسی ایران مطرح است، می تواند در مسیر مطالعه سیاست های استعماری انگلستان، راهگشای مناسبی در سیر مطالعاتی کارکرد جریان بهائیت در ایران باشد. این پژوهش با هدف بازنمایی نقش بهائیان در به قدرت رسیدن رضاخان و روند فعالیت های این فرقه در زمان رضاشاه انجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد انگلستان،پس از انقلاب 1917م روسیه، پایان جنگ جهانی اول و شکست قرارداد 1919م، به منظور گسترش نقش خود در ایران، سناریویی را با کمک عوامل خود و از جمله بهائیان به اجرا درآورد که کمترین نتیجه آن، اسارت پنجاه وسه ساله فرهنگ و سیاست ایران در دست سلسله پهلوی بود. همچنین نتایج نشان داد که بهائیان چه قبل و چه بعد از کودتای سوم اسفند 1299، بازیگران فعالی بوده اند که از این خوان گسترده انگلستان در ایران بهره ها بردند و عرصه فرهنگ، سیاست و دیانت جامعه ایرانی را اسیر کینه ها، حسادت ها و مأموریت های استعماری خود ساختند.