مقالات
حوزه های تخصصی:
آنژیوژنز فرایندی حیاتی در رشد و توسعه بافتی به ویژه بافت عضلانی محسوب می شود که تحت تأثیر انقباض عضلانی قرار می گیرد. مدالیته های تمرینی مختلف می توانند بر تعادل عوامل آنژیوژنیکی و آنژیوستاتیکی تأثیر داشته باشند. ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر 8 هفته تمرین هوازی و مقاومتی بر فاکتور رشد اندوتلیال عروقی (VEGF) و اندوستانین (ES) در زنان غیرفعال بود. 30 زن غیرفعال به طور تصادفی در سه گروه تمرین هوازی، مقاومتی و کنترل قرار گرفتند. تمرین مقاومتی به مدت 8 هفته، سه جلسه در هفته و با 3 ست 10 تکراری با شدت 60 تا 70 درصد 1RM برای نه حرکت، تمرین هوازی به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 30 دقیقه با شدت 65 تا 70 درصد ضربان قلب بیشینه انجام گرفت. 48 ساعت قبل و بعد از آخرین جلسه تمرینی در شرایط ناشتا، خون گیری از گروه های پژوهش انجام شد. مقادیر VEGF و ES با استفاده از کیت به روش ELISA اندازه گیری شد. داده های پژوهش با استفاده از آزمون آماری t همبسته و ANOVA در سطح معناداری (05/0>P) تجزیه وتحلیل شدند. نتایج درون گروهی پژوهش حاضر نشان داد برنامه تمرین هوازی و مقاومتی به طور معناداری مقادیر سرمی VEGF را افزایش و ES را کاهش داد. همچنین، نتایج آزمون ANOVA و آزمون تعقیبی توکی نیز نشان داد بین تمرین هوازی و مقاومتی در مقادیر VEGF و ES تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0
تأثیر شدت تمرین ورزشی بر ظرفیت نوزایی قلبی در رت های مبتلا به آنفارکتوس میوکارد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر شدت تمرین ورزشی بر ظرفیت نوزایی قلبی در رت های مبتلا به آنفارکتوس میوکارد (MI) بود. به این منظور، ابتدا رت های نر نژاد ویستار تحت عمل جراحی بستن شریان کرونری LAD قرار گرفتند و سپس از طریق اکوکاردیوگرافی ایجاد MI تأیید شد. چهار هفته پس از جراحی، رت های مبتلا به MI به صورت تصادفی در گروه های تمرین ورزشی با شدت های کم (LIT)، متوسط (MIT)، بالا (HIT) و شم (Sham) به اضافه گروه کنترل سالم (Con) قرار گرفتند و پروتکل های تمرین ورزشی را به مدت 6 هفته و 5 جلسه در هفته اجرا کردند. پس از اتمام مداخله تمرین ورزشی رت ها تشریح شده و داده های حاصل از طریق آزمون ANOVA یکطرفه و آزمون LSD تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد بین گروه ها در مقادیر کسر تزریقی، کسر کوتاه شدگی، mRNA Gata4 و mRNA Tbx5 تفاوت معناداری وجود دارد (001/0P=). نتایج آزمون تعقیبی نشان داد در هر سه گروه تمرین ورزشی مقادیر کسر تزریقی و کسر کوتاه شدگی نسبت به گروه Sham افزایش معناداری داشته اند، اما با وجود این افزایش، مقادیر آنها در گروه Con به شکل معناداری بیشتر از گروه های مبتلا به MI بود. همچنین در مقادیر mRNA Gata4 گروه LIT نسبت به گروه های MIT، HIT، Sham و Con افزایش معناداری مشاهده شد. با وجود این، در مقادیر mRNA Tbx5 بین گروه های مبتلا به MI تغییرات معناداری مشاهده نشد و تنها مقادیر mRNA Tbx5 در گروه Con نسبت به گروه های مبتلا به MI به صورت معناداری بیشتر است. در نتیجه، تمرین ورزشی صرف نظر از شدت، عملکرد قلبی رت های مبتلا به MI را افزایش می دهد، اما به نظر می رسد تمرین ورزشی با شدت کم، عامل مؤثرتری در افزایش ظرفیت نوزایی قلبی رت های مبتلا به MI باشد.
مقایسه تأثیر 12 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا و متوسط بر پری لیپین 3 بافت چربی احشایی و مقاومت به انسولین در رت های نر دیابتی نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه تأثیر 12 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا و متوسط بر پری لیپین3 (PLIN3) بافت چربی احشایی و مقاومت به انسولین رت های نر دیابتی نوع 2 بود. در این مطالعه 24 سر رت نر دیابتی نوع 2 به صورت تص ادفی ب ه س ه گ روه تمرین تناوبی با شدت متوسط (MIIT)، تمرین تناوبی شدت بالا (HIIT) و کنت رل تقس یم ش دند. تمرینات تناوبی (HIIT ، MIIT) به مدت 12 هفته و 5 جلسه در هفته اجرا شد. پروتکل MIIT شامل اجرای 13 وهله فعالیت چهاردقیقه ای با شدت 70-65 درصد VO2max و پروتکل HIIT شامل اجرای 10 وهله فعالیت چهاردقیقه ای با شدت 90-85 درصد VO2max با دوره های استراحتی فعال دودقیقه ای بود. از روش وسترن بلات برای اندازه گیری سطوح پروتئینی PLIN3 استفاده شد. از آزمون های ANOVA و آزمون توکی برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها بیانگر کاهش معنا دار PLIN3 در گروه های HIIT وMIIT نسبت ب ه گ روه کنت رل ب ود (001/0=P)، با این حال، تفاوت معنا داری بین گروه های تمرینی وجود نداشت (274/0=P). همچنین، هر دو پروتکل HIIT و MIIT به کاهش معناداری در سطوح سرمی گلوکز منجر شدند (001/0=P)، درحالی که انسولین سرمی کاهش و تأثیر معنا داری بر مقاومت به انسولین نداشتند (05/0˃P). همچنین، تفاوت معنا داری بین گروه های تمرینی در تغییرات انسولین، گلوکز و مقاومت به انسولین وجود نداشت (05/0˃P). یافته های پژوهش حاضر نشان داد که هر دو پروتکل HIIT و MIIT موجب کاهش چشمگیر PLIN3 چربی احشایی و بهبود متابولیسم گلوکز در رت های دیابتی نوع 2 می شوند. بنابراین، به نظر می رسد که تغییرات PLIN3 چربی احشایی مستقل از شدت فعالیت ورزشی است.
تأثیر تمرینات تناوبی فزاینده بر آپوپتوز قلب رت های جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمرینات تناوبی ممکن است آثار حفاظتی قلب در برابر مرگ سلولی را با چالش مواجه کند، با این حال نقش حفاظتی تمرینات ورزشی در پیشگیری از آپوپتوز ناشناخته است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین تناوبی فزاینده بر آپوپتوز بافت قلب رت های جوان بود.30 سر موش صحرایی نر ویستار جوان به طور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. برنامه تمرین شامل 6 هفته تمرین تناوبی به مدت 6 جلسه در هفته، هر جلسه 30 دقیقه با سرعت 25 تا 70 متر بر دقیقه با 10 تکرار 1 دقیقه ای و استراحت فعال دودقیقه ای بود. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی نمونه برداری از قلب انجام گرفت. برای مطالعه آپوپتوزی ساختار بافت قلب، در محلول فیکساتیو فرمالین 10 درصد قرار داده شد. برای تشخیص سلول های آپوپتوزی، از روش غیر رادیواکتیو نشاندار و تجزیه وتحلیل آماری با استفاده از تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی بن فرونی در سطح معنا داری (005/0P≤) انجام گرفت.نتایج ایمونوهیستوشیمی نشان داد 6 هفته تمرین تناوبی فزاینده موجب افزایش 200و 320 درصدی معنا دار (001/0P≤) آپوپتوز گروه تمرین در مقایسه با گروه کنترل شش هفته و گروه پایه شد. با توجه به ترسیم بدیع برهم کنش وابسته به سن در این مطالعه که به فعال سازی مسیر آپوپتوزیس در پی تمرینات تناوبی فزاینده منجر شد، بروز چنین واکنشی در کودکان و نوجوانان روشن نیست و نیازمند مطالعات آینده است، بنابراین توجه به ملاحظات تمرینی در طراحی تمرینات تناوبی برای آنان ضروری است.
تأثیر چهار هفته تمرین ورزشی داوطلبانه بر رفتار شبه افسردگی ناشی از استرس دوران کودکی و استرس اکسیداتیو موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر چهار هفته دویدن اختیاری روی چرخ دوی گردان در دوران نوجوانی بر رفتار افسردگی و تأثیر آن بر میزان استرس اکسیداتیو در مخچه است. به همین منظور 24 سر موش نر به صورت تصادفی به سه گروه کنترل، جداشده از مادر (MS) و جداشده از مادر و دویدن اختیاری (MS+RW) تقسیم شدند. موش های گروه MS و MS+RW از روز دوم پس از تولد تا روز چهاردهم به مدت 180 دقیقه از مادرشان جدا شدند. سپس آزمودنی ها به صورت چهارتایی تا روز بیست وهشتم در قفس نگهداری شدند. گروه MS+RW از روز بیست وهشتم به چرخ گردان به صورت 24 ساعت شبانه روز دسترسی داشت. در روز شصتم بعد از تولد رفتارهای افسردگی به وسیله آزمون های FST، SPT، OPT، و Splash test ارزیابی شد. بیومارکر استرس اکسیداتیو که شامل میزان ROS میتوکندریایی در بافت مخچه بود نیز اندازه گیری شد. نتایج نشان داد دویدن اختیاری به طور معنا داری رفتارهای شبه افسردگی ناشی از استرس جداسازی از مادر را خنثی کرد و استرس اکسیداتیو را کاهش داد. همچنین نتایج نشان داد دویدن اختیاری می تواند به عنوان روش درمانی غیردارویی برای اختلالات افسردگی مفید باشد.
تأثیر تمرینات تداومی با شدت متوسط بر بیان پروتئین گیرنده وانیلوئیدی نوع 1 در عضلات کندانقباض رت های نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گیرنده وانیلوئیدی نوع 1 (TRPV1) از گیرنده های مربوط به درد در دستگاه حسی است که به وسیله کپسایسین،گرما، اسیدیته و برخی متابولیک ها فعال می شود. نقش این گیرنده کاتیونی در ایجاد درد شناخته شده است. گزارش های جدید از نقش TRPV1 در اعمال دیگر نیز حکایت دارد و تأثیر این گیرنده در رفلکس فشار ورزشی و پاسخ قلبی- عروقی در برخی بیماری ها در حال بررسی است. این تحقیق با روش تجربی و با هدف رسیدن به پاسخی مناسب برای درک تأثیر تمرینات تداومی با شدت متوسط بر بیان پروتئین TRPV1 در عضله نعلی طرح شد. بدین منظور 16 سر رت نر نژاد ویستار با وزن 220-200 گرم، در دو گروه، شامل یک گروه تمرین و یک گروه کنترل، به صورت تصادفی قرار گرفتند. گروه تمرین 6 هفته و هر هفته 5 جلسه تمرین مداوم با شدت متوسط انجام دادند و در مقایسه با گروه کنترل که در تمام شرایط مشابه گروه تمرین بود ولی هیچ تمرین ورزشی انجام نمی دادند، بررسی شدند. رت ها توسط اصول استاندارد بی هوش، قربانی و بافت های موردنظر استخراج شد. یافته های آماری از خروجی آزمون t مستقل مستخرج از یافته های آزمایشگاهی وسترن بلاتینگ برای مقادیر بیان پروتئین گیرنده TRPV1 نشان داد که در گروه تمرین افزایش معنا داری (033/0P=) در بیان این گیرنده نسبت به گروه کنترل در عضله نعلی به وجود آمده است. این نتایج نشان می دهند با افزایش در بیان پروتئین گیرنده TRPV1، اعصاب حسی نسبت به تمرینات ورزشی سازگاری پیدا می کنند
تأثیر شش هفته تمرین هوازی بر شاخص های نروژنز و نروتروفیک در هیپوکمپ رت های جوان و میانسال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش یافتن پاسخ این پرسش ها بود: آیا ورزش می تواند نروژنز را افزایش دهد و فاکتور نروتروفیک که برای نروژنز ضروری است آیا با ورزش افزایش می یابد؟30 سر موش صحرایی به چهار گروه کنترل جوان، تمرین جوان، کنترل میانسال و تمرین میانسال تقسیم شدند. تمرین براساس اصل اضافه بار به مدت 6 هفته و 6 جلسه در هفته انجام گرفت. رت های جوان با سرعت 27 متر بر دقیقه و رت های میانسال با سرعت 20 متر بر دقیقه به مدت 20 دقیقه در روز اول دویدند. هر روز 2 دقیقه به زمان دویدن اضافه شد تا به 60 دقیقه در روز رسید. شاخص ها با روش الایزا اندازه گیری و از طریق روش آماری آزمون تعقیبی tukey تجزیه وتحلیل شد.بین وزن گروه های جوان تفاوت معنا داری وجود نداشت (sig=0.979) و تفاوت بین گروه های میانسال معنا دار بود (sig=0.000). Ki67 در گروه تمرینی جوان و میانسال به طور معنا داری از گروه کنترل بیشتر بود؛ به ترتیب (sig=0.002) و (sig=0.037). Midkine در گروه تمرینی جوان در مقایسه با گروه کنترل جوان افزایش معنا دار نداشت (sig=0.134). این شاخص در گروه تمرینی میانسال نیز افزایش یافت، ولی افزایش معنا داری نداشت (sig=0.557). همبستگی بین Midkine و Ki67 معنا دار بود (r=0.407) (sig=0.029). تمرین مداوم می تواند نروژنز را در رت های جوان و میانسال افزایش دهد. احتمالاً این نوع تمرین برای افزایش نروژنز و ملزومات آن یعنی فاکتورهای نروتروفیک مفید است.
اثر 4 هفته تمرین هوازی بر سطوح سرمی و کبدی نئورگولین-4 موش های صحرایی دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیابت با افزایش لیپوژنز و بیان ژن های آن در کبد و فعالیت نئورگولین-4 با تضعیف لیپوژنز کبدی همراه است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر 4 هفته تمرین هوازی بر تغییرات سطوح سرمی و کبدی نئورگولین-4 و نیمرخ لیپیدی موش های دیابتی بود. 32 سر موش صحرایی نر بالغ، به صورت تصادفی به گروه های هشت تایی کنترل سالم، کنترل دیابتی، تمرین و دیابتی تمرین تقسیم شدند. القای دیابت با تزریق درون صفاقی محلول استرپتوزوتوسین (mg/kg 55) انجام گرفت. فرایند تمرین به مدت 4 هفته (5 جلسه در هفته) با سرعت 15 تا 18 متر در دقیقه و برای 25 تا 44 دقیقه اجرا شد. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، خون گیری و بافت برداری انجام گرفت و سطوح نئورگولین-4 اندازه گیری شد. تفاوتی در سطوح سرمی و کبدی نئورگولین-4 بین گروه های دیابتی و غیردیابتی مشاهده نشد (05/0