علوم زیستی ورزشی
علوم زیستی ورزشی سال چهاردهم زمستان 1401 شماره 4 (پیاپی 55) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
استرس اکسیداتیو و تولید گونه های اکسیژن (ROS) و نیتروژن (RNS) واکنش پذیر،نقش مهمی در پاتوژنز و پیشرفت بیماری MS دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر فعالیت ورزشی بر شدت بیماری، سطوح پروتئین NRF2 و آنزیم گزانتین اکسیداز در نخاع در دوره مزمن بیماری است. تعداد 30 موش ماده C57Bl6 (6 -8 هفته) به سه گروه فعالیت ورزشی اختیاری، EAE و کنترل سالم تقسیم شدند. بعد از القای EAE با میلین الیگودندروسیت گلیکوپروتئین (MOG35-55) و پس از آنکه موش ها دو روز پیاپی نمره بالینی یک را نشان دادند به مدت چهار هفته ، پنج روز، روزی یک ساعت تمرین اختیاری را انجام دادند. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی موش ها به وسیله کتامین و زایلازین بیهوش و بافت نخاع برداشته شد. مکان یابی پروتئین های NRF2 در ماده خاکستری و سفید نخاع با استفاده از روش ایمونوهیستوشیمی مورد بررسی قرار گرفت و آنزیم گزانتین اکسیداز با استفاده از کیت گزانتین اکسیدازبر طبق دستورالعمل سازنده کیت به روش ELISA اندازه گیری شد. فعالیت ورزشی اختیاری سطوح پروتئین NRF2 را در قسمت سفید(0001/0=P) و خاکستری نخاع افزایش(0001/0=P) و سطوح آنزیم زانتین اکسیداز در نخاع(001/0=P). و شدت بیماری را در دوره مزمن کاهش داد(01/0=P). فعالیت ورزشی اختیاری می تواند استرس اکسیداتیو و شدت بیماری را در دوره مزمن بیماری کاهش دهد و یک استراتژی مناسب جهت کنترل و درمان بیماری MS باشد.
تاثیر دوازده هفته تمرین هوازی بر سطوح سرمی پروتئین شبه آنژیوپیتین4 و بتا آمینو ایزوبوتیریک اسید در مردان مبتلا به سندرم متابولیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سندرم متابولیک یک اختلال متابولیکی رایج که BAIBA متابولیسم لیپید و کربوهیدرات را در بافت چربی، کبد و عضلات اسکلتی تنظیم می کند و ANGPTL4 در متابولیسم چربی نقش داشته و کنترل متابولیک را تعدیل می کند. هدف این مطالعه بررسی تاثیر 12 هفته تمرین هوازی بر سطوح سرمی ANGPTL4 و BAIBA در مردان مبتلا به سندرم متابولیک بود. این تحقیق از نوع نیمه تجربی بوده و جامعه آماری آن مردان مبتلا به سندروم متابولیک شهرستان اردبیل بود که 20 نفر از آن ها که شرایط ورود به مطالعه را داشتند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه تمرین(10 نفر) و گروه کنترل (10 نفر) قرار گرفتند. پروتکل تمرین هوازی بمدت 12 هفته، سه جلسه در هفته و هر جلسه بمدت 45 دقیقه با شدت 60 تا 70 درصد ضربان قلب بیشینه اجرا شد. نمونه های خونی در شرایط پیش و پس آزمون برای اندازه گیری متغیرهای خونی جمع آوری شد. تحلیل آماری داده ها بوسیله آزمون های آماری تی همبسته و آنکوا توسط نرم افزار 21spss درسطح معنی داری 05/0>p انجام شد. مقادیر متغیرهای BAIBA(001/0=p)، VO2 max(001/0= p) و HDL (001/0= p)افزایش معنی دار و ANGPTL4(001/0=p)، BF(001/0=p)، BMI(033/0=p)، اندازه دورکمر(01/0=p)، TG(015/0= p)، LDL (009/0=p) ،TC(033/0=p) و انسولین(001/0=p) کاهش معنی دار در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل داشتند(05/0>p). تمرین هوازی را بخاطر تاثیر مثبت بر سطوح سرمی ANGPTL4 ، BAIBA و عوامل مرتبط با خطر متابولیک می توان بعنوان یک روش برای فعال سازی مسیر تبدیل چربی سفید به قهوه ای و بهبود شاخص های مربوط به خطر متابولیک برای مردان مبتلا به سندروم متابولیک پیشنهاد کرد.
تاثیر تمرینات هوازی حین دیالیز بر شاخص پایی- بازویی (ABI)، کیفیت زندگی و کفایت دیالیز بیماران همودیالیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماری شریان محیطی، بخش مهمی از عوارض بیماری مزمن کلیه را تشکیل می دهد. اندازه گیری شاخص پایی-بازویی(ABI) معتبرترین روش تشخیص این بیماری است. براساس بررسی ها فعالیت بدنی می تواند با تاثیر بر عملکرد عروق و کارایی همودیالیز، بر وضعیت جسمانی و کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی تاثیر بگذارد . در پژوهش حاضر، تاثیر تمرین هوازی حین همودیالیز بر شاخص پایی- بازویی، کیفیت زندگی و کفایت دیالیز بررسی شد. روش پژوهش: در این مطالعه 30 بیمار همودیالیزی(با میانگین سن 02/4± 56 سال) از مراکز درمانی دیالیز، انتخاب شدند. بیماران به دو گروه تمرین(15 نفر) و کنترل(15 نفر) تقسیم شدند. گروه تمرین در دوره 12 هفته ای تمرین هوازی(رکاب زنی در حالت درازکش) حین دیالیز شرکت کرد اما گروه کنترل روال عادی درمان را سپری کرد. قبل و پس از پایان دوره تمرینی، داده های مربوط به اندازه گیری متغیرها جمع آوری شد و تجزیه و تحلیل آماری توسط نرم افزار Spss صورت گرفت. یافته ها: بین میانگین شاخص پایی-بازویی(018/0=P)، کفایت دیالیز(004/0=P)، کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی(000/0=P)، عملکرد بدنی(000/0=P)، روابط(000/0=P) و کیفیت خواب(006/0=P) گروه تمرین و کنترل در قبل و بعد از مداخله تفاوت معنی داری وجود داشت. همچنین بین تغییرات شاخص پایی-بازویی و کیفیت زندگی (05/0=P) و بین کفایت دیالیز و کیفیت زندگی (025/0=P) ارتباط معنی داری وجود دارد با این حال بین شاخص پایی-بازویی و کفایت دیالیز ارتباط معنی داری مشاهده نشد(920/0=P). نتیجه گیری: تمرین هوازی حین همودیالیز تاثیر معناداری بر کاهش شاخص پایی-بازویی، افزایش کفایت دیالیز و کیفیت زندگی بیماران دارد. از این رو این نوع تمرین می تواند به عنوان راهبرد مهم در کاهش بیماری قلبی و بهبود کیفیت زندگی بیماران استفاده شود.
تاثیر یک دوره تمرینات شنا و داروی ماینوسایکلین پس از عفونت دوران کودکی بر سطح اضطراب و سطح مالون دی آلدئید در هیپوکامپ و پرفرونتال کورتکس موش ها نژاد NMRI(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: عفونت در دوران نوزادی سطح اضطراب را افزایش می دهد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تاثیر یک دوره تمرینات شنا و داروی ماینوسایکلین پس از عفونت دوران کودکی بر سطح اضطراب و سطح مالون دی آلدئید در هیپوکامپ و پرفرونتال کورتکس موش ها نژاد NMRI بود. روش پژوهش: به منظور القا عفونت، در روز سوم و پنجم پس از تولد حیوانات به مدت 15 روز لیپوپلی ساکارید دریافت کردند. حیوانات به 5 گروه گروه کنترل (Control)، لیپوپلی ساکارید (LPS)؛ لیپوپلی ساکارید+مینوسیکلین (LPS+Min)؛ لیپوپلی ساکارید+ورزش (LPS+Ex) و لیپوپلی ساکارید+ورزش+مینوسیکلین (LPS+Ex+Min) تقسیم -شدند. طول دوره 4 هفته و دوز ماینوسایکلین 20 میلی گرم بر کیلوگرم بود. از تست اضطراب فضای باز جهت اندازه گیری سطوح اضطراب استفاده شد. آنالیز واریانس یک طرفه با آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری 05/0 استفاده شد. یافته ها: سطوح MDA در گروه LPS در هر دو بخش هیپوکامپ و پری فرونتال بالاترین مقدار در مقایسه با گروه Control داشت (05/0 ≥P). درصد تغییرات MDA هیپوکامپ گروه LPS+Min+EX نسبت به گروه کنترل 14 درصد کاهش و MDA پری فرونتال گروه LPS+Min+EX نسبت به گروه کنترل 20 درصد افزایش داشت. زمان سپری شده و تعداد ورود در تست اضطراب فضای باز در گروه LPS+Min+Ex در مقایسه با سایر گروه ها افزایشی و در گروه LPS کاهشی بود (05/0 ≥P). نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد ورزش شنا و داروی مینوسیکلین می تواند عوارض ناشی از اضطراب ناشی از عفونت دوران کودکی را با تغییرات MDA تغییر دهد.
اثر 4 هفته تمرین هوازی شنا و عصاره آبی گزنه بر بیان ژنهای PGC1α و UCP1 و غلظت های سرمی آیریزین و FGF21 در رت های دیابتی چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:فعالیت ورزشی و عصاره گیاه گزنه باعث افزایش بیان ژن های درگیر در تبدیل بافت چربی سفید به بافت چربی قهوه ای می-شود اما اثر ترکیبی آنها در این مورد مشخص نیست. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر عصاره گیاه گزنه و تمرین هوازی بر غلظت سرمی آیریزین،FGF21 و بیان ژن PGC1α ،UCP1, در رت های دیابتی بود. روش شناسی:دریک کارآزمایی تجربی 70 سر رت نر نژاد ویستار (میانگین وزن؛ 52/18±35/227 گرم) به صورت تصادفی درهفت گروه شامل کنترل سالم، کنترل دیابتی، عصاره گزنه، مِتفورمین، تمرین، گزنه+تمرین و مِتفورمین+تمرین تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت چهارهفته، هرهفته 5 روز، هرروز از ۱۵ دقیقه (در هفته اول) تا۵۰ دقیقه (در هفته چهارم) شنا کردند. گروه-های گزنه و متفورمین به ترتیب روزانهmg/kg1/25 و mg/kg100از این دوماده را به صورت گاواژ دریافت کردند. پس از پایان مداخله نمونه خون، بافت های عضله پشت ران، پانکراس و چربی(احشایی) رت ها برای بررسی متغیرهای پژوهش گرفته شد. آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی بونفرونی با سطح معناداری 05/0، جهت بررسی تغییرات داده ها استفاده شد. یافته ها:غلظت آیریزین گروه مِتفورمین+تمرین در مقایسه با گروه کنترل دیابتی بطور معناداری بیشتر بود(001/0=P). تفاوت معناداری نیز در میزان غلظت FGF21سرم گروه ها مشاهده نشد. افزایش معنادار بیان ژنهای PGC1α و UCP1 در همه گروه های درمان نسبت به گروه کنترل سالم و کنترل دیابتی مشاهده گردید(05/0>P). نتیجه گیری:مصرف همزمان عصاره گزنه و تمرین شنا باعث کاهش گلوکز خون و همچنین فعال شدن بیان ژنهای PGC-1α و UCP1 می شود که در روند قهوه ای شدن بافت چربی نقش دارند.
تاثیر 5 هفته تمرینات HIIT بر پارامتر های HRV و RPP دختران 7 تا 9 سال :ارتباط با اضافه وزن در کودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:اضافه وزن و چاقی در کودکان زمینه ساز بروز مشکلات قلبی عروقی است،که از طریق اختلال در سیستم عصبی خود کاررخ می دهد،در حالی که فعالیت ورزشی تأثیرات مطلوبی بر ANS دارد.این تغییرات از طریق پارامتر های تغییر پذیری ضربان قلب قابل اندازه گیری است.بر این اساس هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر 5 هفته تمرین تناوبی شدید بر HRV و RPP دختران دارای اضافه وزن بود. روش پژوهش: دانش آموز دارای اضافه وزن در محدوده 2+ BMI Z-SCORE < < 1+ در گروه تجربی و گروه کنترل،مورد استفاده قرار گرفتند.آزمودنی ها قبل و بعد از 5 هفته تمرین HIIT در آزمون شاتل ران برای براورد اکسیژن مصرفی بیشینه و 6 دقیقه پیاده روی برای برآورد حداکثر اکسیداسیون چربی تمرینی شرکت کردند.ریشه میانگین مربع فواصل موج های R-R متوالی ضربان قلب (RMSSD) برای اندازه گیری HRVاستراحتی و فشار خون سیستولیک و ضربان قلب برای اندازه گیری RPP استراحتی در هفته ابتدایی و انتهایی ثبت گردید.تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری t همبسته و تحلیل کوواریانس با سطح معنا داری p<0.05 صورت گرفت. یافته ها:در گروه تمرین 5 هفته تمریناتHIIT موجب تغییرات معنا دار درRMSSD ، RPP وحداکثر اکسیداسیون چربی تمرینی در دختران دارای اضافه وزن شد (p<0.05).در گروه کنترل پارامتر ها تغییر معنا داری نداشتند.د نتیجه گیری:پارامتر هایRMSSD ، RPP وحداکثر اکسیداسیون چربی می توانند به عنوان جایگزین های مناسب و کارآمد برای شناسایی کودکان در معرض خطر و پروسه های درمانی،قبل از سن بلوغ مورد استفاده قرار گیرند.