مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تعامل ویتامین دی و کلسیم همراه با تمرین دایره ای خیلی شدید بر BDNF و درصد چربی سالمندان دارای اضافه وزن بود. روش پژوهش: 32 زن سالمند سالم، تصادفی به چهار گروه 1. تمرین و مکمل، 2. تمرین و دارونما، 3. مکمل و 4. کنترل تقسیم شدند. پروتکل تمرینی سه جلسه در هفته به مدت هشت هفته بود. گروه مکمل، روزانه 1000 میلی گرم قرص کلسیم جوشان و 50000 واحد بین المللی ویتامین D را در هفته مصرف کردند. یافته ها: نتایج نشان داد درصد چربی در گروه تمرین+مکمل نسبت به مکمل (001/0P=) و کنترل (001/0P=) و تمرین+دارونما (045/0P=) کاهش معناداری داشته است. همچنین درصد چربی در گروه تمرین+دارونما نسبت به کنترل (001/0P=) کاهش معناداری داشت. با این حال، درصد چربی در گروه تمرین+دارونما نسبت به مکمل (127/0P=) تفاوت معناداری را نشان نداد. علاوه بر این، درصد چربی در گروه مکمل نسبت به کنترل (047/0P=) کاهش معناداری داشت. BDNF در گروه تمرین+مکمل نسبت به گروه مکمل (002/0P=) و کنترل (001/0P=) افزایش معناداری داشت، اما نسبت به گروه تمرین+دارونما (085/0P=) تفاوت معناداری مشاهده نشد. همچنین BDNF در حدّ معناداری در گروه تمرین+دارونما نسبت به گروه کنترل (003/0P=) و مکمل (01/0P=) افزایش داشت. در مقابل، تفاوت معناداری بین گروه مکمل و کنترل (985/0P=) مشاهده نشد. نتیجه گیری: در مجموع، تعامل تمرین و مکمل به کاهش معنادار درصد چربی و افزایش معنادار BDNFدر سالمندان دارای اضافه وزن منجر شد.
تأثیر تمرین استقامتی بر محتوای درون سلولی پروتئین های مرتبط با مسیر یوبی کوئیتین-ﭘﺮوﺗﺌﺎزوم در بطن چپ قلب رت های مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مسیر یوبی کوئیتین مسئول آتروفی عضلانی است؛ پروتئین های آتروژین-1 یا آتروفی عضله F-Box (MAFbx) و عامل عضله انگشت حلقه -1 (MuRF1) از عوامل مهم در این مسیر هستند. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر تمرین استقامتی بر محتوای درون سلولی پروتئین های مرتبط با مسیر یوبی کوئیتین -ﭘﺮوﺗﺌﺎزوم (MAFbx و MuRF1) در بافت بطن چپ قلب رت های مبتلا به دیابت نوع 2 است. روش پژوهش: در این تحقیق تجربی، 18 سر رت نر سه ماهه نژاد اسپراگ داولی با میانگین وزن 20±270 گرم انتخاب شدند. 12 سر از طریق تزریق درون صفاقی محلول های استرپتوزوتوسین و نیکوتین آمید دیابتی شدند. این رت ها به روش تصادفی به دو گروه تمرین دیابتی و کنترل دیابتی تقسیم شدند؛ یک گروه کنترل سالم (هر گروه شش سر) نیز در نظر گرفته شد. گروه تمرینی چهار روز در هفته مطابق با برنامه تمرینی به مدت هشت هفته به تمرین استقامتی پرداختند. برای بررسی داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 23 و آزمون های آنوای-یکطرفه و تعقیبی توکی استفاده شد. یافته ها: محتوای پروتئین MAFbx در پی هشت هفته تمرین استقامتی، تغییر معنا داری را نشان داد (0001/0P=)؛ آزمون تعقیبی توکی نشان داد این تغییر معنا دار بین جفت گروه های تمرین دیابتی نسبت به کنترل دیابتی (کاهش) (0001/0P=) و گروه های تمرین دیابتی نسبت به کنترل سالم (افزایش) (004/0P=) است. محتوای پروتئین MuRF1 کاهش معنا داری را نشان داد (0001/0P=)؛ این کاهش معنا دار بین جفت گروه های تمرین دیابتی نسبت به کنترل دیابتی (0001/0P=) بود. نتیجه گیری: تمرین استقامتی، با کاهش محتوای پروتئین های MAFbx و MuRF1 در قلب آزمودنی های دیابتی می تواند از آتروفی جلوگیری کند و به عملکرد درست بطن چپ منجر شود.
تأثیر دوازده هفته تمرینات ترکیبی بر تنظیم نشانگرهای التهابی زنان یائسه مستعد سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر تمرین ترکیبی بر بیان ژن برخی از سایتوکاین های پیش التهابی و ارزیابی سطوح هورمونی در زنان یائسه چاق است.
روش پژوهش: در این تحقیق نیمه تجربی 30 زن یائسه کم تحرک و چاق انتخاب شده و به طور تصادفی به دو گروه تجربی (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 12 هفته، پنج روز در هفته، شامل دو جلسه تمرین مقاومتی به مدت 60 دقیقه و 3 جلسه تمرین هوازی به مدت 30 دقیقه، شرکت کردند. پیش و پس از مداخله، نمونه خون برای ارزیابی استرادیول، استرادیول آزاد و میزان بیان mRNA ژن های اینترلوکین-6 (IL-6) و تومور نکروزدهنده آلفا (TNF-α) از داوطلبان اخذ شد. بیان کمی ژن با استفاده از روش 2 -∆∆ct و از طریق نرم افزار REST ارزیابی شد. از آزمون شاپیروویلک برای بررسی توزیع طبیعی داده ها و از تحلیل واریانس در اندازه گیری های مکرر برای مقایسه گروه ها در سطح معناداری α<0.05 استفاده شد.
یافته ها: در پاسخ به پروتکل تمرینی، کاهش در توده چربی (6/9- درصد) و افزایش توده بدون چربی (2/4+ درصد) در گروه تجربی مشاهده شد. سطوح استرادیول آزاد (10/70- درصد ) و میزان بیان ژن IL-6 ( P=0.003) و TNF-α (P=0.000) کاهش معناداری در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل داشت. اما تفاوت معناداری در استرادیول برای گروه تجربی وجود نداشت (P<0.05).
نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرین ترکیبی و کاهش توده چربی ناشی از فعالیت، پروفایل هورمون های جنسی و میزان بیان ژن IL-6 و TNF-α را در زنان یائسه مستعد BC تغییر می دهد. بنابراین این تحقیق شواهد بیشتری از تعامل پیچیده بین نشانگرهای التهابی، بافت چربی و توده عضلانی را در این گروه از زنان ارائه می کند.
تأثیر هشت هفته مکمل چیتوزان و تمرین ترکیبی بر فشار خون و پروفایل لیپیدی در زنان مبتلا به فشار خون بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: فشار خون بالا و دیس لیپیدمی از عوامل خطر بیماری های قلبی- عروقی از علل اصلی مرگ ومیرند. با این حال، مصرف مکمل های گیاهی و انجام فعالیت های بدنی می تواند به پیشگیری از این بیماری کمک کند. بنابراین تحقیق حاضر به بررسی تأثیر مکمل چیتوزان و ورزش ترکیبی بر فشار خون و پروفایل لیپیدی زنان مبتلا به فشار خون بالا پرداخت. روش پژوهش: تحقیق به صورت کارآزمایی بالینی روی 40 زن مبتلا به فشار خون بالا انجام گرفت. شرکت کنندگان به طور تصادفی در چهار گروه (10 نفر مکمل چیتوزان-10 نفر تمرین ترکیبی-10 نفر مکمل چیتوزان به همراه تمرین ترکیبی و 10 نفر کنترل) قرار گرفتند. شرکت کنندگان در گروه تمرین ترکیبی به مدت هشت هفته (سه روز در هفته) تمرین هوازی و پس از آن تمرینات مقاومتی و گروه مکمل و مکمل با تمرین روزانه 4 گرم چیتوزان (8 کپسول 500 میلی گرمی) مصرف کردند. نمونه گیری خونی و اندازه گیری فشار خون پیش از هشت هفته و دوباره 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین و مکمل دهی انجام گرفت. اندازه گیری ها ثبت شد. یافته ها: تجزیه وتحلیل آماری داده ها با spss نسخه 23 با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آنوا و کوواریانس در سطح معناداری (05/0P≤) انجام گرفت. بیشترین مقدار میانگین فشار خون سیستولیک پس از آزمون (8/9±9/141)، کلسترول کل پس از آزمون (9/3±28/213) در افراد شرکت کننده در گروه تمرینات ترکیبی مشاهده شد و نتایج مقایسه بین گروهی حاکی از بهبود معنا دار شاخص های فشار خون سیتولیک و کلسترول کل، تری گلیسیرید، VLDL,LDL بود و در شاخص های فشار خون دیاستولیک و HDL نتایج نزدیک به سطح معناداری مشاهده شد. نتیجه گیری: در مجموع نتایج نشان داد که مصرف مکمل چیتوزان و تمرین ترکیبی تأثیرات مفیدی بر فشار خون و پروفایل لیپیدی در زنان مبتلا به فشار خون بالا دارد.
تأثیر تمرین تناوبی با شدت بالا بر سطوح لپتین گردشی در افراد با و بدون بیماری های مزمن: مروری نظام مند و فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف تحقیق حاضر بررسی اثر تمرین با شدت بالا (HIIT) بر سطح سرمی لپتین افراد با و بدون بیماری های مزمن بود. روش پژوهش: در این تحقیق از جست وجوی نظام مند در مقالات فارسی و انگلیسی منتشرشده تا دسامبر 2022، در پایگاه های اطلاعاتی وب آف ساینس، اسکاپوس، پابمد، مرکز جهاد دانشگاهی و مگیران با استفاده از کلیدواژه های مربوط استفاده شده است. پس از انتخاب مقالات موردنظر و بر اساس معیارهای ورود به تحقیق، فراتحلیل نتایج انجام گرفت. اندازه اثر (SMD) و فاصله اطمینان 95 درصد، با استفاده از نرم افزار CMA2 محاسبه شد. برای بررسی ناهمگونی، از آزمون I 2 و برای سوگیری انتشار از آزمون فونل پلات و تست Egger استفاده شد. تمامی تحلیل ها با استفاده نرم افزار CMA2 انجام گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که HIIT به کاهش معنا دار لپتین [008/0P= ،(07/0- تا 48/0CI: -) 28/0-] منجر شد. همچنین آنالیز داده های 9 مداخله نشان داد که تفاوت معنا داری بین HIIT و تمرین تداومی (MICT) بر مقادیر گردشی لپتین وجود نداشت [82/0P= ،(27/0 تا 34/0CI: -) 03/0-]. نتایج تحلیل زیرگروهی بر اساس وضعیت سلامتی آزمودنی ها نشان داد که HIIT به کاهش معنا دار لپتین در افراد با بیماری های مزمن منجر می شود. بحث: HIIT به کاهش مقادیر گردش خونی لپتین، به ویژه در افراد با بیماری های مزمن منجر می شود. با وجود عدم تفاوت معنا دار بین HIIT و MICT، HIIT مداخله مقرون به صرفه از لحاظ زمانی برای کاهش لپتین است.
تاثیر هشت هفته تمرینات استقامتی، مقاومتی و تناوبی شدید بر بیان ژن SREBP-1 و 12.13.diHome رت های نرویستارچاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: چاقی و اضافه وزن یک اختلال متابولیکی است که سطوح بافت چربی در این اختلال تاثیرگذار است. هدف از پژوهش حاضر، تاثیر هشت هفته تمرینات استقامتی، مقاومتی و تناوبی شدید بر بیان ژن SREBP-1 و 12.13.diHome رت های نرویستارچاق بود. روش شناسی ؛ پژوهش حاضر، 36 موش صحرایی نژاد ویستارنر چاق با سن هشت هفته و وزن 40±325 گرم، به صورت تصادفی به چهار گروه؛ استقامتی (10سر)، مقاومتی (8سر)، تناوبی شدید (10سر) و کنترل (8سر) تقسیم شدند. موش-های گروه های تجربی به مدت هشت هفته، هفته ای پنج جلسه تمرینات استقامتی با شدت70 تا80درصد سرعت بیشینه، مقاومتی با شدت 50 تا 120 درصدوزن بدن و تناوبی شدید با شدت85 تا 90 درصد حداکثر سرعت را انجام دادندو برای اندازه گیری بیان ژن SREBP-1 و 12.13.diHome ازروش Real Time-PCR استفاده شد. از روش آماری تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی جهت تعیین اختلاف بین گروها در سطح معنی داری05/0≤P استفاده شد. یافته ها؛ نتایج پژوهش حاضرنشان داد هر سه مدل تمرینی استقامتی، مقاومتی و تناوبی شدید سبب افزایش معنادار بیان ژن 12.13.diHome و کاهش معنادار SREBP-1 نسبت به گروه کنترل شد اما تفاوتی بین گروه های تجربی مشاهده نشد بنابرنتایج این پژوهش، پیشنهاد می شود از تمرینات استقامتی، مقاومتی و تناوبی شدید با کاهش بیان ژن SREBP-1 و افزایش 12.13.diHome که فاکتورهای تاثیرگذار بر لیپولیز می باشند و در افزایش لیپولیز تاثیردارند، در جهت کاهش وزن استفاده شود.