مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، مقایسه تاثیر دو نوع بازیافت فعال و غیرفعال بر تغییرات شاخص های منتخب دستگاه ایمنی پس از فعالیت ورزشی درمانده ساز در دانشجویان مرد ورزشکار است. به این منظور با استفاده از آزمون کوپر و سنجش BMI، 20 دانشجوی ورزشکار رشته آمادگی جسمانی انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه اول (بازیافت فعال) و گروه دوم (بازیافت غیرفعال) تقسیم شدند. هر دو گروه پروتکل چندمرحله ای را تا درماندگی و بلافاصله به مدت 30 دقیقه دوره بازیافت خود را انجام دادند. آزمودنی های گروه اول در 15 دقیقه ابتدایی با 65 تا 75 درصد ضربان قلب بیشینه روی نوارگردان فعالیت داشتند در حالی که گروه دوم این مدت زمان را به حالت درازکش سپری کردند. سپس هر دو گروه 15 دقیقه بازیافت بعدی را در حالت نشسته به پایان رساندند. نمونه های خون، قبل، بلافاصله، 15 و 30 دقیقه پس از فعالیت درمانده ساز جمع آوری شد. نتایج تحقیق با استفاده از آزمون تحلیل واریانس طرح های تکراری، افزایش معنی داری شاخص های لکوسیت، لنفوسیت، مونوسیت، نوتروفیل، CD4، CD8 و کاهش نسبت CD4:CD8 را بلافاصله پس از پایان فعالیت نشان داد (05/0//P). هر دو نوع بازیافت فعال و غیرفعال موجب کاهش معنی دار مقادیر CD8، CD4، لنفوسیت، مونوسیت و لکوسیت وکاهش غیرمعنی دار نوتروفیل و افزایش غیرمعنی دار نسبت CD4:CD8شد که در کاهش مقادیر مذکور، تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود نداشت (05/0P>). در ضمن تمامی شاخص ها به غیر از مونوسیت در گروه اول، پس از هر دو نوع بازیافت تقریباً به سطوح استراحتی خود بازگشتند.
تاثیر فعالیت هوازی بر عوامل خطرزای قلبی عروقی (مولکول های چسبان سلولی، عروقی و نیمرخ لیپیدی) در مردان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سطح پلاسمایی مولکول های چسبان و نیمرخ لیپیدی، به عنوان شاخص های مهمی در برآورد خطر بیماری های قلبی – عروقی بشمار می رود. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی تاثیر فعالیت هوازی منظم بر عوامل خطرزای قلبی – عروقی (مولکول های چسبان سلولی، عروقی و نیمرخ لیپیدی) در مردان چاق کم تحرک است. 18 مرد چاق کم تحرک به ترتیب با میانگین و انحراف سن، وزن و شاخص توده بدن 97/0± 1/20 سال، 70/10± 3/93 کیلوگرم و 40/3 ±7/30 کیلوگرم بر مترمربع به دو گروه 9 نفری تجربی و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرین شامل 16 هفته فعالیت هوازی دویدن با شدت 60 تا 65 درصد ضربان قلب ذخیره، 3 روز در هفته به مدت 45 تا 60 دقیقه بود. در آغاز و پایان پژوهش، خونگیری در شرایط ناشتایی به منظور ارزیابی مقادیر VCAM-1 و ICAM-1 و نیمرخ لیپیدی اجرا شد. یافته های آزمون t زوجی نشان داد که تغییرات پیش تا پس آزمون sICAM در گروه تجربی معنی دار است (7% ، 01/0= P). LDL-C(30%، 04/0 = P) و نسبت عوامل خطرساز در گروه تجربی به طور معنی داری کاهش یافت. سطح HDL-C خون در گروه تجربی 5/7 درصد افزایش داشت (05/0 P>). نسبت دور کمر به لگن (WHR) (21%، 05/0P<) ، وزن و شاخص توده بدن نیز در گروه تجربی به طور معنی داری کاهش پیدا کرد (05/0 P<). بین مقادیر نسبت دور کمر به لگن با سطح استراحتی (40/0 = R) و VCAM-1 (32/0= R) ارتباط متوسطی مشاهده شد. در ضمن، همبستگی متوسطی بین تغییرات درصد چربی بدن و LDL-C با ICAM-1 پلاسما مشاهده شد (47/0=R ، 05/0 = P). نتایج نشان داد تغییرات سطوح کلسترول، LDL-C و مولکلول های چسبان عروقی در صورتی که تمرین با شدت 60 تا 65 درصد ضربان قلب ذخیره اجرا شود، امکان پذیر است. از سوی دیگر، تغییرات درصد چربی، وزن و چاقی مرکزی آزمودنی ها اگر چه به موازات کاهش سطوح مولکول های چسبان عروقی روی می دهد، اما ممکن است در مردان جوان با یکدیگر همبستگی معنی داری نداشته باشد.
تاثیر مکمل گیری کوتاه مدت کراتین مونوهیدرات بر سطوح هموسیستئین پایه و به دنبال یک جلسه فعالیت وامانده ساز در مردان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اانجام این پژوهش، بررسی تاثیر مکمل گیری کوتاه مدت کراتین مونوهیدرات در سطوح هموسیستئین پایه و به دنبال یک جلسه فعالیت وامانده ساز در مردان فعال بود. به این منظور 12 نفر از اعضای تیم فوتبال دانشگاه مازندران (با میانگین سن 20/2 ±83/21 سال، شاخص توده بدنی 39/1± 99/22 کیلوگرم بر مترمربع و هموسیستئین 58/0 ±53/13 میکرومول بر لیتر) انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تجربی (6=n) و کنترل (6=n) تقسیم شدند. از آزمودنی ها در پیش آزمون در وضعیت حداقل 12 ساعت ناشتایی، قبل و بلافاصله بعد از انجام آزمون وامانده ساز بروس بر روی نوارگردان خون گیری به عمل آمد. گروه تجربی به مدت 5 روز به مقدار 3/0 گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن مکمل کراتین مونوهیدرات دریافت کرد. پس از دوره مکمل گیری، قبل و بلافاصله بعد از آزمون وامانده ساز بروس، بار دیگر خون گیری به عمل آمد. تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از آزمون های آماری t وابسته و مستقل (5/0 P≤) نشان داد که 5 روز مکمل گیری کراتین مونوهیدرات سبب کاهش معناداری در سطوح پایه هموسیستئین پلاسما (017/0 =P) و به دنبال یک جلسه فعالیت وامانده ساز (013/0=P) در فوتبالیست های دانشگاهی می شود. به نظر می رسد مکمل گیری کراتین مونوهیدرات با کاهش سطوح پایه و به دنبال فعالیت های وامانده ساز، از عوارض احتمالی هموسیستئین بر سلامتی جلوگیری به عمل آورد.
تاثیر رقابت رسمی فوتبال بر غلظت کورتیزول، تستوسترون و ایمونوگلوبولین A بزاقی بازیکنان مرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، تعیین تاثیر رقابت رسمی فوتبال بر غلظت کورتیزول، تستوسترون و ایمونوگلوبولین A بزاقی بازیکنان مرد بود. به این منظور، 14 بازیکن ثابت با میانگین سنی 3/4 ±24/28 سال به طور مساوی از دو تیم رو در رو در جام حذفی سال 1388 انتخاب شدند. نمونه های بزاقی در زمان استراحت و بلافاصله بعد از نیمه اول، قبل از نیمه دوم و بعد از نیمه دوم گردآوری و مقادیر مربوط به غلظت کورتیزول و تستوسترون با استفاده از روش رادیوایمنواسی و غلظت ایمونوگلوبولین A با استفاده از روش نفلومتری تعیین شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره با اندازه گیری مکرر و t جفت شده در سطح 05/0 P≤ صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که اثر اصلی مسابقه فوتبال بر تغییرات غلظت کورتیزول، تستوسترون و ایمونوگلوبولین A بزاقی بازیکنان مرد معنی دار است (001/0 P<). این یافته ها پیشنهاد می کند که رقابت رسمی فوتبال ممکن است به کاهش غلظت ایمنوگلوبولین A در بازیکنان مرد منجر شود و بازیکنان را در معرض ابتلا به عفونت مجاری تنفس فوقانی قرار دهد.
بررسی میزان تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای پسران چاق و کم وزن و رابطه آن با آمادگی جسمانی، سطح فعالیت بدنی و ترکیب بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی میزان تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای پسران چاق و کم وزن و تعیین رابطه آن با آمادگی جسمانی، سطح فعالیت بدنی وترکیب بدنی آنان بود. به این منظور 482 نفر از دانش آموزان 9 تا 15 ساله مدارس دولتی (286 نفر) و غیرانتفاعی (196 نفر) در تحقیق شرکت کردند. نمونه گیری در دو مرحله انجام شد؛ در ابتدا نمونه گیری خوشه ای – تصادفی صورت گرفت و تعدادی از مدارس با توجه به موقعیت جغرافیایی انتخاب شدند، سپس دانش آموزان از کلاس های مختلف به صورت تصادفی انتخاب و در تحقیق شرکت داده شدند. قد، وزن و شاخص توده بدنی آزمودنی ها به ترتیب 1/13±149 سانتی متر، 05/14± 32/45 کیلوگرم و 04/4 ±85/19 کیلوگرم بر مترمربع بود. اطلاعات مربوط به تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای به همراه سطح فعالیت بدنی آزمودنی ها از طریق پرسشنامه جمع آوری شد. برای تعیین رده های وزنی (چاقی، اضافه وزن، وزن قابل قبول و کم وزنی) از Cut off-BMI و صدک های آن استفاده شد. علاوه بر این، میزان آمادگی جسمانی با استفاده از آزمون ایفرد ارزیابی شد. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از ضریب همبستگی کندال، آزمون کروسکال والیس و آزمون یومان ویتنی استفاده شد. نتایج نشان داد بین میزان تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای در پسران دانش آموز چاق و کم وزن تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0 P<)، به طوری که پسران چاق به نسبت پسران کم وزن اوقات بیشتری صرف تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای می کنند. همچنین یافته ها نشان داد بین میزان تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای و سطح فعالیت بدنی، توده چربی، توده بدون چربی و شاخص توده بدنی رابطه معنی داری وجود دارد (05/0 P<)، اما بین میزان آمادگی جسمانی و میزان تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای رابطه معنی داری مشاهده نشد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که سطوح بالای تماشای تلویزیون و انجام بازی های رایانه ای با اضافه وزن و چاقی در کودکان همراه است و احتمالاً محدود ساختن زمان تماشای تلویزیون و انجام رایانه ای در جلوگیری از افزایش وزن کودکان مفید است.
تاثیر تمرینات منظم بدنی و فعالیت های وامانده ساز قبل و پس از آن بر کمپلکس فعال کننده پلاسمینوژن بافتی و مهار کننده آن در خون موش های ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای مطالعه اثر تمرینات منظم بدنی و فعالیت های وامانده ساز در قبل و پس از ان بر کمپلکس فعال کننده پلاسمینوژن بافتی (t-PA) و مهارکننده فعال کننده پلاسمینوژن بافتی نوع I (PAI-1) در خون، 48 سر موش صحرایی نر ویستار 3 ماهه به طور تصادفی به دو گروه تمرینی و کنترل و زیرگروه های مربوط شامل پایه، حاد قبل از یک دوره تمرین، استراحتی پس از 8 هفته تمرین، حاد پس از 8 هفته تمرین، استراحتی به دنبال 8 هفته قرارگیری در قفس، حاد پس از 8 هفته قرارگیری در قفس تقسیم شدند (هر گروه 8 سر موش). برنامه های تمرین استقامتی 8 هفته ای (هفته ای 5 جلسه و هر جلسه با سرعت 15 تا 22 متر در دقیقه به مدت 25 تا 64 دقیقه) و فعالیت وامانده ساز (5 دقیقه دویدن با سرعت 20 متر در دقیقه، 10 دقیقه دویدن با سرعت 25 متر بر دقیقه و سپس با سرعت 30 متر بر دقیقه تا حد واماندگی) روی نوارگردان بدون شیب اجرا شد. خون گیری با شرایط کاملاً مشابه و پس از دست کم 12 ساعت ناشتایی شبانه انجام شد. برای انالیز آزمایشگاهی t-PA، PAI-1 و کمپلکس t-PA/PAI-1 از روش الایزا استفاده شد. پس از بررسی داده ها با استفاده از آزمون t مستقل و آنالیز واریانس در اندازه گیری های مکرر مشخص شد اجرای فعالیت های وامانده ساز قبل و پی اط تمرینات منظم بدنی موجب تخریب فرایند فیبروینولیز می شود. به طور جالب توجهی این تخریب ناشی از فعالیت وامانده ساز در گروه تمرینی پس از 8 هفته تمرین بدتر از گروه کنترل بود، به طوری که موجب افزایش معنی دار t-PA (04/0 = P) و PAI-1 (000/0 = P) و غیر معنی دار t-PA/PAI-1 (857/0 = P) در گروه تمرینی در مقایسه با گروه کنترل شد . از سوی دیگر، تمرین منظم بدنی به افزایش معنی دار t-PA (001/0 = P) و کاهش غیرمعنی دار PAI-1 (104/0= P) در مقایسه با گروه کنترل انجامید. بر اساس این یافته ها می توان گفت اجرای تمرینات منظم بدنی تاثیر زیادی بر خرابی ناشی از فعالیت وامانده ساز بر دستگاه هموستای ندارد، اما تمرین منظم با شدت متوسط موجب بهبود نسبی فرایند فیبرینولیز می شود.
مقایسه تاثیرات جایگزینی تمرینات اندام تحتانی و فوقانی در تناوب های استراحتی بر کمیت اجرای تمرینات اندام فوقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همواره فاصله استراحتی به میزان فعالیت انجام شده در جلسه تمرین، عامل مهمی در حفظ اجرا تلقی می شود و جایگزینی فاصله استراحتی مناسب، ممکن است اجرای فرد را بهبود بخشد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، مقایسه تاثیر جایگزینی تمرینات اندام تحتانی و فوقانی بر کمیت ا جرای تمرینات اندام فوقانی و میزان لاکتات با بار 75 درصد یک تکرار بیشینه بود. برای این منظور، 15 مرد تمرین کرده رشته پرورش اندام با میانگین سنی 9/1 9/20 سال، وزن 2/5 8/74 کیلوگرم و توان هوازی 6/8 48/35 میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه، به طور داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. همه آزمودنی ها چهار جلسه تمرین را به فاصله 48 ساعت از یکدیگر انجام دادند. در جلسه اول، یک تکرار بیشینه آزمودنی ها اندازه گیری شد. از جلسه دوم تا چهارم، آزمودنی ها در هر جلسه چهار نوبت حرکت پرس سینه را با 75 درصد یک تکرار بیشینه تا سر حد خستگی اجرا کردند. در هر جلسه یکی از مدل های فعالیتی حرکت پرس سینه با استراحت غیرفعال (P1)، حرکت پرس سینه با حرکت جلو (P2) و استراحت غیرفعال و حرکت پرس سینه با حرکت پارویی نشسته (P3) و استراحت غیرفعال را به صورت تصادفی انجام دادند و تعداد تکرارها در نوبت های مذکور ثبت شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی LSD استفاده شد. نتایج نشان داد هر سه مدل فعالیی مورد استفاده تعداد تکرارها را در نوبت های متوالی کاهش می دهد و بین توانایی حفظ تکرار در نوبت های متوالی تفاوت معناداری وجود دارد (001/0 = P). همچنین، توانایی حفظ تکرار با استفاده از مدل فعالیتی P1 در مقایسه با مدل فعالیتی P3 (001/0= P) و همچنین مدل فعالیتی P2 در مقایسه با مدل فعالیتی P3 (02/0=P)، به طور معناداری بیشتر است. این نتایج نشان داد بین مقدار لاکتات تولید شده در مدل های فعالیتی P1 و P3 (001/0=P) و P2 و P3 (03/0=P) تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین، با توجه به اینکه تعداد تکرارها و مقدار لاکتات تولید شده در مدل های فعالیتی P1 و P2 تفاوت معناداری وجود ندارد (0/85= P)، به نظر می رسد استفاده از ترکیب تمرینات اندام فوقانی و تحتانی علاوه بر اینکه با کاهش مقدار لاکتات تجمع یافته، کمیت تکرارها رادر حد بالاتری نگه می دارند، کل زمان تمرین را نیز نسبت به دیگر مدل های تمرینی کاهش می دهند.
اثر دو برنامه تمرین مقاومتی به صورت دایره ای و ست های استاندارد با شدت های مختلف بر پاسخ EPOC در مردان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، اثر دو برنامه تمرین مقاومتی به صورت دایره ای و ست های استاندارد با شدت های مختلف بر پاسخ EPOCدر مردان جوان است. به همین منظور 12 مرد دانشگاهی با میانگین سن 1/1 ± 92/21 سال، قد 55/4 ± 17/175 سانتی متر و وزن 5/7±74/69 کیلوگرم، به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و در دو مرحله آزمون (یک وهله ورزش مقاومتی با شدت 50% و 75% 1RM) شرکت کردند. اندازه گیری EPOCبه صورت پیش آزمون و پس آزمون در سه بازه زمانی 30 دقیقه ای به مدت 90 دقیقه انجام شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس دو طرفه با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی tهمبسته و t مستقل تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مقادیر VO2 بعد از هر دو برنامه ورزش مقاومتی نسبت به مقادیر VO2 پایه(بر حسب میلی لیتر دردقیقه) 90 دقیقه بعد از ورزش ، افزایش معنی داری داشت، اما این افزایش در 30 دقیقه سوم پس از ورزش مقاومتی با شدت 50 درصد معنی دار نبود. مقدار کالری مصرفی در ورزش با شدت 75 درصد تا یک ساعت پس از ورزش و در ورزش با شدت 50 درصد تا نیم ساعت پس از ورزش افزایش داشت. مقادیر RER بعد از هر دو برنامه ورزش مقاومتی نسبت به مقادیر RERپایه 90 دقیقه بعد از ورزش کاهش معنی داری داشت. با وجود این، در مقایسه بین دو شدت تمرین، مقدار EPOC و انرژی مصرفی اضافی در هر سه بازه زمانی پس از ورزش در مرحله شدت 75 درصد 1RM به طور معنی داری بیشتر از مرحله شدت 50 درصد 1RM بود. اما مقدارRER بین دو شدت تمرین تفاوت معنی داری نداشت. می توان گفت انجام ورزش مقاومتی با ست های استاندارد و شدت بیشتر، EPOC بیشتری را تا 90 دقیقه پس از ورزش تولید می کند که در صورت تداوم این نوع روش تمرینی، می توان از آن برای برنامه های کاهش وزن استفاده کرد.