مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: چاقی و التهاب یک ریسک فاکتور مهم بیماری هاست. تمرینات هوازی (AE) و گیاهان دارویی می توانند التهاب ناشی از چاقی را کاهش دهند. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر AE و سبوس برنج (RBE) بر بیان ژن های التهابی در بافت چربی سفید موش های صحرایی ماده چاق بود.روش پژوهش: 30 موش صحرایی ماده ویستار به طور تصادفی به پنج گروه کنترل تغذیه شده با رژیم غذایی طبیعی، کنترل رژیم غذایی پرچرب (HFD)، HFD+(AE)، HFD+(RBE) و HFD (AE)+(RBE) تقسیم شدند. موش ها به مدت چهار هفته روی تردمیل دویدند و (RBE) دریافت کردند. به منظور القای چاقی از روغن سرخ کردنی پالم استفاده شد (0.5 ml/g). پس از قربانی سازی، بافت چربی سفید برای اندازه گیری بیان ژن های IL6، TNF-α و TLR4 استخراج شد. یافته ها: HFD سبب افزایش معنا داری در بیان ژن IL-6، TNF-α و TLR4 شد (P=0.001). تم)رین هوازی بیان ژن های IL-6(P=0.001)، TNF-a(P=0.041) و TLR-4(P=0.032) را به طور معنا داری کاهش داد. عصاره سبوس برنج بیان ژن های IL-6(P=0.001)،TNF-α (P=0.003) وTLR-4 (P=0.011) را به طور معناداری کاهش داد. بیان ژن IL-6(P=0.002)، TNF-α (P=0.005) وTLR4 (P=0.011) در گروهAE + RBE نسبت به گروه کنترل HFD به طور معنا داری کمتر بود. تعامل AE و RBE بر بیان این ژن ها معنادار نبود.نتیجه گیری: (AE) و (RBE) بیان ژن واسطه های التهابی ناشی از HFD را در بافت چربی سفید کاهش می دهند. استفاده از مصرف AE و RBE به عنوان یک راه حل پیشگیرانه و درمانی در شرایط چاقی توصیه می شود.
تأثیر دو شیوه تمرین هوازی (تداومی و تناوبی) و مکمل یاری با کمپلکس وانادیم- روی بر بیان ژن های آنتی اکسیدانی در بافت بیضه رت های تغذیه شده با محلول فروکتوز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مصرف زیاد فروکتوز به ایجاد مقاومت به انسولین و افزایش استرس اکسایشی در بافت های مختلف بدن از جمله بافت بیضه منجر می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرینات هوازی (تداومی و تناوبی) و مکمل یاری با وانادیم-روی بر بیان ژن های آنتی اکسیدانی بافت بیضه در رت های تغذیه شده با شربت فروکتوز بود.روش پژوهش: 56 سر رت نر در هفت گروه شامل کنترل نرمال (NC)، کنترل فروکتوز (FC)، تمرین تداومی با شدت متوسط (FCT)، تمرین تناوبی با شدت بالا (FIT)، مکمل وانادیم-روی (FS)، تمرین تداومی با شدت متوسط + مکمل وانادیم-روی (FSCT) و تمرین تناوبی با شدت بالا + مکمل وانادیم-روی (FSIT) قرار گرفتند. بیان ژن های GPX، SOD و CAT در بافت بیضه و سطوح سرمی TAC، TOC، گلوکز، انسولین و HOMA-IR ارزیابی شد. تحلیل آماری توسط آزمون های آنووای یکسویه و تعقیبی بنفرونی در سطح معناداری ( P≤0.05) تجزیه وتحلیل شد.یافته ها: مصرف 16 هفته شربت فروکتوز به افزایش معنادار سطوح سرمی گلوکز، HOMA-IR و TOC و کاهش معنادار TAC سرم و بیان ژن های GPX، SOD و CAT در بافت بیضه گروه FC در مقایسه با گروه NC منجر شد (P<0.05). هشت هفته مصرف مکمل وانادیم-روی و تمرینات هوازی (تداومی و تناوبی) موجب کاهش سطوح سرمی گلوکز، HOMA-IR و TOC و افزایش TAC سرم و بیان ژن های GPX، SOD و CAT در مقایسه با گروه FC شد (P<0.05).نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می دهد تمرینات هوازی (تداومی و تناوبی) و مصرف مکمل وانادیم-روی موجب بهبود وضعیت متابولیکی و متعاقب آن بهبود وضعیت اکسایشی در آزمودنی های مبتلا به مقاومت انسولینی می شود.
اثر زمان بندی مصرف مکمل اسید آمینه شاخه دار بر غلظت هورمون های آنابولیک-کاتابولیک و آسیب عضلانی به دنبال فعالیت مقاومتی حاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر زمان مصرف مکمل اسید آمینه شاخه دار بر تغییر غلظت هورمون های آنابولیک-کاتابولیک و آسیب عضلانی در افراد تمرین کرده به دنبال تمرین مقاومتی حاد بود.روش پژوهش: در این پژوهش نیمه تجربی با طرح متقاطع، 11 ورزشکار فعال مرد از باشگاه های ورزشی سنندج با میانگین سنی 9/6±32 سال، قد 7/22±7/179 سانتی متر، وزن 11/1 ± 4/79 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 8/3±3/25 کیلوگرم بر مترمربع که حداقل سه جلسه تمرین منظم در طول هفته داشتند و هیچ سابقه مصرف مکملی نداشتند، به طور هدفمند انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی تحت چهار شرایط (دریافت مکمل/ دارونما 20 دقیقه قبل از تمرین و بلافاصله بعد از تمرین) قرار گرفتند. در اولین جلسه نیمی از افراد 3 گرم مکمل اسیدهای آمینه شاخه دار و نصف دیگر 20 دقیقه قبل از انجام تمرینات مقاومتی دارونما دریافت کردند. در جلسه دوم، جای آزمودنی ها تغییر کرد و جلسات سوم و چهارم با این تفاوت که زمان مصرف مکمل بلافاصله پس از اتمام تمرینات مقاومتی بود، برگزار شد. هر جلسه دو نمونه خون، پیش از شروع برنامه مقاومتی و دوباره نیم ساعت بعد از اتمام برنامه تمرینی برای اندازه گیری متغیرهای مورد بررسی گرفته شد.یافته ها: آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر نشان داد که مکمل اسید آمینه شاخه دار بر شاخص های آسیب عضلانی (کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز) اثر معنا دار ندارد و غلظت سرمی هورمون های تستوسترون، کورتیزول و رشد را تغییر نمی دهد.نتیجه گیری: به طور کلی، یافته های حاضر نشان می دهد که استفاده از یک دوز اسید آمینه شاخه دار پیش و پس از پایان پروتکل تمرین مقاومتی، بر تغییرات غلظت هورمون های آنابولیک - کاتابولیک و آسیب عضلانی تأثیر نمی گذارد.
تأثیر چهار هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل کافئین بر ترکیب بدن و عملکرد روانی حرکتی دانشجویان چاق بهبودیافته از کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: محدودیت های ناشی از ویروس کرونا در تمام سنین مشکلات فیزیولوژیکی و روانی را در دنیا ایجاد کرد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر چهار هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل کافئی ن بر ترکیب بدن و عملکرد روانی حرکتی دانشجویان چاق بهبودیافته از کووید-19 بود.روش پژوهش: تحقیق حاضر از نوع طرح های نیمه تجربی با اندازه گیری دومرحله ای پیش آزمون- پس آزمون بود. 40 دانشجوی چاق بهبودیافته از کووید-19 دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) استان قزوین واجد شرایط شرکت در پژوهش با میانگین سن 22.57±1.45 سال، وزن 90.74±7.53 کیلوگرم، قد 171.05±4.93 سانتی متر و شاخص توده بدنی 30.51±2.36 به صورت تصادفی در چهار گروه 10 نفری 1. تمرین-مکمل، 2. تمرین-دارونما، 3. تمرین و 4. کنترل قرار گرفتند. مداخلات شامل تمرین هوازی شامل چهارهفته ای و مصرف مکمل کافئین و دارونما بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تی وابسته به منظور بررسی تفاوت درون گروهی و آزمون آماری تحلیل آنووا برای بررسی تفاوت بین گروهی استفاده شد.یافته ها: نتایج آزمون تی وابسته نشان داد که اختلاف معنا داری در تمام متغیرها (ترکیب بدن، و عملکرد روانی حرکتی) در پیش آزمون و پس آزمون در گروه های تمرین- مکمل، تمرین- دارونما و تمرین وجود داشت (p<0.05)، اما در پیش آزمون و پس آزمون گروه کنترل تمامی متغیرها اختلاف معنا داری وجود نداشت (P>0.05). همچنین بررسی بین گروهی با آزمون آنووا نشان داد که هیچ گونه اختلاف معنا داری در بین گروه ها در وزن (p=0.144)، درصد چربی (p=0.053) و شاخص توده بدنی (p=0.993) وجود ندارد، اما در عملکرد روانی حرکتی (مدت زمان انتخاب صحیح، تعداد انتخاب صحیح، تعداد انصراف صحیح، تعادل ایستا و تعادل پویا) اختلاف معنا داری وجود داشت (p<0.05).نتیجه گیری : با توجه به نتایج به دست آمده هم تمرین هوازی و هم تمرین هوازی به همراه مصرف مکمل کافئی ن می تواند در کاهش وزن، درصد چربی، شاخص توده بدنی و همچنین بهبود عملکرد روانی حرکتی افراد چاق بهبودیافته از بیماری کرونا کمک کند.
اثر همزمان تمرین مقاومتی و قهوه سبز بر پروفایل چربی و قند خون در افسران نیروی دریایی دارای اضافه وزن و چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: قهوه سبز به دلیل داشتن ترکیبات زیست فعال هایپولیپیدمیک بر پروفایل چربی اثرگذار است. قهوه سبز به همراه تمرین مقاومتی، دو عامل محتمل برای بهبود پروفایل چربی محسوب می شود. هدف از این تحقیق بررسی اثر همزمان تمرین مقاومتی و قهوه سبز بر پروفایل چربی و قند خون افسران نیروی دریایی دارای اضافه وزن و چاق بود.
روش پژوهش: در این تحقیق نیمه تجربی، ۴۸ مرد چاق دارای اضافه وزن و چاق به صورت تصادفی به چهار گروه تمرین مقاومتی (R-Ex)، قهوه سبز (GC)، تمرین مقاومتی-قهوه سبز (R-Ex+GC) و کنترل (Con) تقسیم شدند. تمرینات چهار جلسه در هفته و به مدت هشت هفته بود. قهوه سبز به مقدار ۴۰۰ میلی گرم در روز به مدت هشت هفته مصرف شد.
یافته ها: نتایج نشان دهنده کاهش معنادار LDL، TG و TC در گروه R-Ex نسبت به گروه GC بود. همچنین سطوح TG و TC در گروه R-Ex+GC نسبت به گروه GC کاهش معنادار داشت.
نتیجه گیری: طبق نتایج این تحقیق هر دو نوع مداخله مصرف قهوه سبز و تمرین مقاومتی به صورت تنها می تواند بر بهبود پروفایل چربی و قند خون در افسران نیروی دریایی دارای اضافه وزن و چاق مؤثر باشد. علاوه بر این، نتایج این پژوهش حاکی از آن است که مصرف قهوه سبز و تمرین مقاومتی به صورت همزمان می تواند تأثیرات سودمند بیشتری بر بهبود پروفایل چربی در مردان دارای اضافه وزن و چاق ایجاد کند. به طور کلی انجام تمرینات مقاومتی به همراه استفاده از مکمل های گیاهی مانند قهوه سبز تأثیرات مفیدی بر سوخت وساز چربی ها دارد.
اثر تعاملی شش هفته مکمل دهی بربرین به همراه تمرین هوازی بر برخی از شاخص های اکسایشی و ضداکسایشی و بیان ژن کاسپاز-3 در عضله چهارسرران موش های صحرایی نر دیابتی شده با استرپتوزوسین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دیابت نوع1 با ضعف دفاع آنتی اکسیدانی بدن همراه بوده و بر عضلات اسکلتی نیز تاثیر دارد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تعامل مکمل دهی بربرین به همراه تمرین هوازی بر مالون دی آلدئید، سوپراکسیددیسموتاز، گلوتاتیون پراکسیداز و همچنین بیان ژن Caspase-3 در بافت عضله چهارسر ران موش های صحرایی دیابتی نوع1 بود. روش پژوهش: 35 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار، بصورت تصادفی در پنج گروه 1.کنترل سالم، 2.کنترل دیابتی، 3.مکمل بربرین، 4.تمرین هوازی و 5.تمرین هوازی+مکمل بربرین قرار گرفتند. پس از اطمینان از القای دیابت توسط STZ در گروه های تیمار، تمرین هوازی با شدت متوسط به مدت شش هفته با تواتر پنج جلسه در هفته طبق برنامه انجام شد. مکمل دهی بربرین با دوز 50 mg/kg در تمام روزهای هفته و نیم ساعت قبل از تمرین به صورت گاواژ انجام شد.یافته ها: سطح MDA و SOD در گروه مکمل بربرین+تمرین هوازی نسبت به سایر گروه ها به ترتیب کاهش(0019/0p<) و افزایش معنی دار(0063/0p<) داشت. سطح GPXدر گروه مکمل بربرین+تمرین هوازی نسبت به گروه های کنترل دیابت و تمرین هوازی(به ترتیب 0005/0p< و001/0p<) دارای افزایش معنی داری بود. همچنین در گروه مکمل بربرین نسبت به گروه کنترل دیابت(0017/0p<) افزایش معنی دار بود. با این حال تفاوت معنی داری بین گروه مکمل بربرین+تمرین هوازی و مکمل بربرین دیده نشد(132/0p=). بیان ژن Caspase-3 در گروه مکمل-بربرین+تمرین هوازی نسبت به گروه های کنترل دیابت و تمرین هوازی(به ترتیب0001/0p< و001/0p<) کاهش معنی داری داشت. این متغیر نیز در گروه مکمل بربرین نسبت به گروه کنترل دیابت کاهش معنی داری داشت(0005/0p<).نتیجه گیری: به نظر می رسد، مداخله همزمان مکمل دهی بربرین و تمرین هوازی دارای اثرات هم افزایی مثبت بوده و نقش مهمی در کاهش MDA و بیان ژن کاسپاز-3 و افزایش SOD و GPX در عضله چهارسرران موش های دیابتی نوع 1 دارد.