مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر پیش شرطی سازی با فعالیت ورزشی تناوبی خیلی شدید تناوبی بر متابولیت های NO (NO2- ,NO3-) و اندازه انفارکتوس میوکارد ناشی از آسیب ایسکمی خون رسانی مجدد در موش های سالم نر بود. از این رو 44 سر موش نژاد ویستار تصادفی در 4 گروه HIIT (8n= )، گروهHIIT + پروتکل IR (14n= )، گروه کنترل (8n= ) و گروه کنترل + پروتکل IR (14n= ) تقسیم شدند. هر جلسه HIIT شامل 1 ساعت فعالیت ورزشی در 3 مرحله گرم کردن، 6دقیقه دویدن با شدت 50 تا 60% VO2max ، بخش اصلی شامل 7 تناوب 7 دقیقه ای دویدن با شیب 5 تا 20 درجه (4 دقیقه با شدت 80 تا 120% و 3 دقیقه با شدت 50 تا 60% VO2max) و مرحله سرد کردن شامل 5 دقیقه دویدن با شدت 50 تا 60 % VO2max بود. گروه کنترل در هیچ گونه برنامه فعالیت ورزشی شرکت داده نشد. NO و متابولیت های آن با استفاده از روش گریس سنجیده شد. نتایج پژوهش نشان داد برنامه فعالیت ورزشی در مقایسه باگروه کنترل تاثیر فزاینده معنی داری بر مقادیر نیتریت(8.55 میکرومول در لیتر معادل 34.79%)، نیترات (62.02 میکرومول در لیتر معادل 149.48%) و NOX (66 میکرومول در لیتر معادل 98.11%) گروه است. هم چنین، تفاوت AAR وINF نشان می دهد هرچند AAR در گروه برنامه ورزشی در مقایسه با گروه کنترل به میزان 9.06% بیشتر بود (0.010p= )، اندازه INF گروه برنامه ورزشی به میزان 23.02% کمتر از گروه کنترل بوده است (0.001p
تاثیر هشت هفته تمرین مقاومتی بر غلظت پلاسمایی امنتین-1 و شاخص مقاومت به انسولین در مردان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنتین-1 آدیپوکینی با ویژگی بهبود حساسیت انسولینی است. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر 8 هفته تمرین مقاومتی دایره ای بر سطوح پلاسمایی امنتین-1 در مردان چاق بود. بیست و هشت مرد چاق با میانگین سن 0/8 ± 7/35 سال، وزن 3/14 ± 5/95 کیلوگرم و شاخص توده بدن 3/4 ± 8/31 به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کرده و به دو گروه کنترل (تعداد = 12) و تمرین مقاومتی (تعداد = 16) تقسیم شدند. آزمودنی های گروه تمرین 8 هفته تمرین مقاومتی دایره ای با شدت 50 تا 85 درصد یک تکرار بیشینه را (3 روز در هفته) انجام دادند. تمرین مقاومتی منجر به کاهش معنی دار وزن، شاخص توده ی بدن و درصد چربی آزمودنی ها شد (05/0>P). کاهش معنی دار غلظت پلاسمایی انسولین و مقادیر HOMA-IR نیز در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد (05/0>P). تغییر معنی داری در غلظت پلاسمایی امنتین-1 مشاهده نشد. یافته های تحقیق حاضر حاکی از عدم تاثیر تمرین مقاومتی بر سطوح درگردش امنتین-1 علی رغم تغییر در ترکیب بدنی و شاخص های متابولیک می باشد. از این رو به نظر می رسد ساز و کارهای دیگری نیز غیر از تغییر در ترکیب بدنی و مقاومت انسولینی در تنظیم سطوح پلاسمایی امنتین-1 دخیل باشد
تاثیر یک دوره تمرین استقامتی اینتروال همراه با نانوذرات سلنیوم بر بیان فاکتورهای LC3 و mTOR در عضله EDL موش های مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، بررسی تاثیر یک دوره فعالیت ورزشی تناوبی همراه با نانوذرات سلنیوم بر بیان فاکتورهای اتوفاژی در موش های مبتلا به سرطان پستان بوده است. بدین منظور تعداد 64 سر موش بالب سی با دامنه ی سنی 3 تا 5 هفته به شکل تصادفی به گروه های کنترل، تمرین اینتروال، نانوذرات سلنیوم و تمرین اینتروال همراه با مصرف نانوذرات سلنیوم تقسیم شدند. قبل از سرطانی کردن، 6 هفته تمرین به عنوان اثر پیشگیری کننده و آماده سازی بر روی موش ها اعمال گردید و بعد از آن برای القا سرطان از رده سلولی 4T1 و پروتکل تمرین تناوبی و مصرف نانوذرات سلنیوم به مدت 6 پس از القا هفته انجام شد. یافته های تحقیق با استفاده از آزمون تحلیل واریانس سه سویه آنالیز شد، تاثیر سرطان بر بیان mTOR و تاثیر تمرین بر LC3 معنی دار بوده است. با توجه به نتایج به دست آمده از مطالعه حاضر مصرف نانوذرات سلنیوم نتوانسته به تنهایی از آتروفی عضلانی ممانعت کند با این وجود مصرف نانوذرات سلنیوم در کنار تمرینات ورزشی تا حد زیادی توانسته از آتروفی عضلانی جلوگیری نماید. نهایتاً بر اساس این نتایج سازگاری در ژن های اتوفاژی احتمالا یک تقابل جبرانی برای تعدیل هموستاز بدن است.
اثر هشت هفته تمرین تناوبی بر سطوح آدیپوکین ها ( آدیپونکتین و PAI-1 ) و ملکول چسبان (VCAM-1) سرمی زنان غیرفعال چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر اثر هشت هفته تمرین بر آدیپونکتین، PAI-1، VCAM-1 در زنان غیرفعال میان سال هست. به همین منظور 40 زن (BMI بین 25-30 کیلوگرم بر مترمربع) با دامنه سنی 45 تا 35 سال به طور داوطلبانه به دو گروه تمرین و کنترل (20==n) قرار گرفتند. گروه تمرین به مدت 8 هفته (سه جلسه در هفته سه اینتروال سرعتی 10 ثانیه با تناوب های استراحتی 30 ثانیه بین اینتروال ها و به دنبال آن سه تناوب سرعتی 30 ثانیه ای با تناوب های استراحتی 90 ثانیه) به فعالیت پرداختند.دو روز قبل و بعد از آخرین جلسه تمرین در حالت ناشتا ترکیب بدنی و فاکتورهای خونی اندازه گیری شد. نتایج آزمون تی مستقل نشان داد که پس از هشت هفته تمرین سطح آدیپونکتین سرم گروه تجربی به طور معنی داری افزایش یافت (p
اثر مکمل یاری ویتامین D بر سطح کلوتو مغز در موش های صحرایی ماده نژاد لوئیز به دنبال شش هفته فعالیت ورزشی شنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی اثر 6هفته شنای استقامتی همراه مصرف مکمل ویتامینD بر سطح کلوتو بافت مغز بود.در این مطالعه تجربی، 25 موش صحرایی به 5گروه: 1-کنترل سالم، 2- حلال، 3-ویتامین دی 4-شنا، 5-ترکیب ویتامین Dوتمرین شنا ، تقسیم شدند. برنامه تمرینی شنا به مدت 6 هفته و 5 روز در هفته، و هرروز به مدت یک ساعت بود.گروه مکمل هم به مدت 2 هفته، مقدار 2 نانوگرم ویتامینD در2/0 میلی لیتر روغن کنجد، یک روزدرمیان به صورت درون صفاقی دریافت کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمونone way ANOVA و آزمون تعقیبی Tukey و در سطح پنج درصد صورت گرفت. سطح کلوتو به روش الایزا اندازه گیری شد.نتایج نشان داد که بین سطح کلوتو بافت مغز گروه کنترل با گروه مکمل تفاوت معنی داری وجود نداشت (p=0/46).تفاوت میانگین بین گروه کنترل با گروه شنا (P=0.03) و ویتامین D+ شنا معنی دار بود (P=0.008). نتایج تحقیق حاضرنشان داد که تمرین شنا به تنهایی و در ترکیب با مصرف مکمل ویتامین Dمی تواند باعث افزایش سطح کلوتو بافت مغز شود و در نتیجه می تواند احتمالا نقش محافظتی در برابر عوامل تضعیف کننده سلامت دستگاه عصبی داشته باشد و منجر به افزایش قابل توجه ذخایر آن و نهایتا حفاظت نورونی گردد.
تاثیر 12 هفته تمرین هوازی و مصرف عصاره چای سبز بر بیان کاسپاز-3 بافت قلبی رت های نر مسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بروز نارسایی قلبی در اثر پیری افزایش می یابد. آپوپتوز سلول قلبی در پاتوژنز نارسایی قلبی نقش دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر 12 هفته تمرین هوازی و مصرف عصاره چای سبز بر بیان کاسپاز-3 بافت قلبی رت های نر مسن بود. روش شناسی: 32 سر رت نر مسن به طور تصادفی به 4 گروه 8 تایی کنترل، تمرین، مکمل و تمرین+ مکمل تقسیم شدند. گروه های تمرینی 12 هفته و 5 روز در هفته فعالیت هوازی با شدت 60 تا 75 درصد اوج اکسیژن مصرفی انجام دادند، در همین مدت گروه های دریافت کننده مکمل، مکمل عصاره چای سبز دریافت کردند. برای اندازه گیری بیان کاسپاز-3 از روش ایمنوهیستوشیمی استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری ANOVA و آزمون تعقیبی توکی آنالیز شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بیان کاسپاز-3 به صورت معنی داری در گروه های تمرین (18 درصد)، مکمل (13 درصد) و تمرین تمرین+ مکمل (43 درصد) نسبت به گروه کنترل کاهش داشت (05/0p≤). همچنین، بیان کاسپاز-3 به صورت معنی داری در گروه تمرین + مکمل نسبت به گروه-های تمرین (30 درصد) و مکمل (34 درصد) کاهش داشت (05/0p≤). نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده از مطالعه حاضر می توان گفت که ترکیب 12 هفته تمرین هوازی با شدت متوسط با مصرف مکمل عصاره چای سبز نسبت به تمرین هوازی و مصرف مکمل چای سبز به تنهایی می تواند بیان کاسپاز-3 در بافت قلب رت های نر مسن را کاهش دهد.
اثر نوع ریکاوری بر سطوح کراتین کینازو پروتئین واکنشی C بر مردان فوتسالیت پس از یک جلسه فعالیت تیمی شبیه سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، مقایسه دو روش ریکاوری فعال و شناوری در آب متضاد بر کراتین کینازو پروتئین واکنشیc، یک جلسه فعالیت شبیه سازی شده تیمی است. 16 بازیکنان فوتسال با میانگین سن 45/2 ±4/26 سال، قد 63/4 ±1/177 سانتی متر و وزن82/9 ±5/73 کیلوگرم هدفمند انتخاب شدند. در دو جلسه مجزا آزمودنی ها پس از اجرای پروتکل شبیه سازی شده تیمی، تصادفی به دو گروه تقسیم و در یکی از روش های ریکاوری به مدت 20 دقیقه (شناوری متناوب در آب گرم / سرد: 2 دقیقه در آب گرم °C 38 و سپس 2 دقیقه در آب سرد 15 درجه یا ریکاوری فعال: 8 دقیقه دوی آرام، 8 دقیقه دویدن و 4 دقیقه حرکات کششی)، شرکت کردند. کراتین کیناز و پروتئین واکنشیc بلافاصله، یک و 24 ساعت پس از اجرا اندازه گیری شد. کراتین کیناز در روش ریکاوری فعال بلافاصله پس از تمرین (343/98±44/517)، یک ساعت پس از تمرین (82/84±19/626) و 24 ساعت پس از تمرین (65/99±87/830)؛ و مقادیر آن پس از شناوری در آب متضاد بلافاصله پس از تمرین (80/97±25/518)، یک ساعت پس از تمرین (84/89±19/612) و 24 ساعت پس از تمرین (20/105±81/803) بود. مقادیر سرم پروتئین واکنشیc در روش ریکاوری فعال بلافاصله پس از تمرین (28/1±33/4)، یک ساعت پس از تمرین (228/1±97/5) و 24 ساعت پس از تمرین (200/1±76/6)؛ و مقادیر آن پس از شناوری در آب متضاد بلافاصله پس از تمرین (23/1±82/4)، یک ساعت پس از تمرین (32/1±64/5) و 24 ساعت پس از تمرین(77/1±42/6) بود. اختلاف معناداری بین دو روش ریکاوری در سطوح کراتین کیناز و پروتئین واکنشیc وجود ندارد (05/0
تأثیر 10 هفته شنای وامانده ساز بر بیان ژن هیستون داستیلاز4 و عامل افزایش دهنده میوسیت2c در بطن چپ موش های نر صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات اپی ژنتیک و تجدید ساختار قلب از مهم ترین سازگاری های تمرینات استقامتی است. هدف مطالعه بررسی میزان بیان ژن هیستون داستیلاز4 و عامل افزایش دهنده مایوسیت2c بطن چپ موش های نر صحرایی در تعامل با شنای وامانده ساز است. بدین منظور 12 سر موش نر نژاد صحرایی با میانگین سنی 1±7 هفته و وزن 25±275 گرم به صورت تصادفی به دو گروه شش تایی کنترل و تمرین تقسیم شدند. پس از اجرای شنای وامانده ساز به مدت سه ساعت در هر جلسه و پنج روز در هفته به مدت ده هفته، بافت بطن چپ قلب آنها جدا شده، سپس بیان ژن به روش Real Time-PCR بررسی شد. داده ها توسط آزمون تی مستقل تحلیل و سطح معنا داری 05/0 P≤ انتخاب شد. نتایج نشان داد که پس از 10 هفته تمرین شنای وامانده ساز در مقایسه با گروه کنترل، میزان ژن هیستون داستیلاز4 افزایش (02/0P=)، اما میزان ژن عامل افزایش دهنده مایوسیت2c کاهش معنا داری (001/0P=) یافت. بنابراین، اجرای 10 هفته شنای شدید وامانده ساز از طریق افزایش فعالیت فاکتورهای رونویسی متصل به هیستون داستیلاز4، به افزایش میزان بیان این ژن منجر شد، و در پی آن بیان ژن عامل افزایش دهنده مایوسیت2c را کاهش داد.