مطالعه حاضر، با هدف بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر مثبت اندیشی در ارتقای فرآیندهای خانواده و بهزیستی ذهنی زنان سرپرست خانوار انجام پذیرفت. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح تحقیق پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود و جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان سرپرست خانوار شهر چهارباغ استان البرز تشکیل می دادند که حداقل یک فرزند محصل در دوره ابتدایی داشتند. نمونه مورد مطالعه شامل 50 نفر از این جامعه بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه 25 نفری (آزمایش و کنترل) قرار گرفتند. اعضای هر دو گروه نسبت به تکمیل مقیاس خودگزارشی فرآیند خانواده و پرسش نامه بهزیستی ذهنی اقدام نمودند. سپس، هشت جلسه دوساعته مداخله آموزشی مثبت اندیشی برای گروه آزمایش برگزار شد و پس از آن، هر دو گروه مجدداً ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس تحلیل گردید. یافته ها نشان داد که آموزش مهارت های مثبت اندیشی به صورت معناداری موجب ارتقای فرآیند خانواده در اعضای گروه آزمایش شده، اما در میانگین نمرات بهزیستی ذهنی آن ها تفاوت معناداری ایجاد نشده است. بنابراین، می توان گفت که بسته آموزش مثبت اندیشی قابلیت بهبود عملکرد خانواده در خانواده های تحت سرپرستی مادر را دارد، اما افزایش بهزیستی ذهنی در این گروه آسیب پذیر، مستلزم غنی سازی برنامه مداخله ای و انجام پژوهش های جامع تر است.