آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۱

چکیده

در زمینه فنّاوری دو گونه اخلاق وجود دارد که از آنها به ترتیب تحت عنوان های اخلاق پیشافنّاوری و اخلاق پسافنّاوری یاد می شود. استدلال خواهد شد که هر دوی این موارد به حوزه اخلاق عمومی آفرینندگان، صنعتگران، کنشگران و کاربران فنّاوری ها اختصاص دارد. چند آزمایش فکری پیشنهاد خواهدشد که بیانگر امتناع ورود مستقیم اخلاق به ساحت فنّاوری است و آن را به حوزه اخلاق عمومی همگی کنشگران منتسب می سازد. این واکاوی به دو نتیجه خواهد رسید که مطابق یک تحلیل، اخلاق، امری پیشین و در تحلیلی دیگر، امری پسین نسبت به فنّاوری است که در وجوه ارزشی و ایدئولوژیک آن پیش تر مستتر شده است و باز پس تر مستقر خواهد شد. براساس این تحلیل نوعی عدم تعیّن در اخلاق پسافنّاوری وجود دارد که ناشی از پیچیدگی های امر کارکرد است. دامنه این عدم تعیّن را حتی می توان به اخلاق پیشافنّاوری نیز بسط داد و این همان نکته ای است که تکلیف اخلاق در زمینه فنّاوری را ناتمام و تاحدودی معلق می گذارد و این خود شاهدی بر این مدعاست که فنّاوری فاقد ذات به آن معنایی است که هایدگر به آن نسبت می داد. اما راه حل هرگونه بحران حاصل از فنّاوری مشتمل بر بحران اخلاقی هنوز همان است که او ارائه داده بود.

تبلیغات