علوم اجتماعی (علامه طباطبایی)
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) زمستان 1392 شماره 63 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
گیاه مردم شناسی"" شاخه نوپا و برون رشته ای از حوزه دانش و فن آوری های سنتی مردم شناسی است. حوزه دانش و فن آوری سنتی، حاصل هزاران سال تجربه آدمی در ارتباط با خود و دیگران (جامعه) و طبیعت در بستر تاریخ و فرهنگ محلی، منطقه ای و جهانی بوده که بخش اندکی از آن در دوران خط به نگارش درآمده؛ اما بدنه اصلی آن به دلایل گوناگون شفاهی و نانوشته باقی مانده و بخش دانش ضمنی آن ناخودآگاه و ناهشیار بوده و به سختی قابل درک و به زبان شعر ایرانی ""من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش""می باشد. گیاه مردم شناسی روابط انسان و گیاه را در پیوندگاه فرهنگ بازگو می کند. ""گل خوشناسی""سرشاخه نورسته از گیاه مردم شناسی است که در تعامل با دیگر شاخه های گوناگون علم و بویژه علوم اجتماعی و به شکل میان رشته ای و حتی در پیوند با دیگر معرفت های بشری همچون فلسفه و هنر قرار دارد. منظور از ""گل خوشناسی""صرفاً از منظر رفتارشناسی گیاهان نیست، بلکه توجه به آن بر آنگونه است که در فضای کلامی شعرا و نوشتارهای آدمیان تصویر شده، یا در ادبیات شفاهی مردم بازتاب یافته و در فضای فرهنگی تصور و بازگو شده است.
الی ها رهایی بخشد. این نوشته به جز کار مردم نگاری طولانی مولف و حدود 51 تن از دانشجویانش در سال های اخیر بر روی این گیاه ویژه و حاصل کار زمان گیر مؤلف بر روی گل ها و گیاهان خودروی ایران، نتیجه تاملات جی -غال -اِسمک (پیشوک ، جوغاسِم و ...) گیاهی شگفت آور در منطقه کوچکی از ایران است که در آذربایجان، کردستان، ایلام، استان مرکزی و بخشی از استان اصفهان می روید، که در این مناطق و در هزاره ها توانسته ساکنان این مناطق و بخشی از عراق و ترکیه را از مرگ زودرس در خشکسالی ها و گرانسهنری و میان معرفتی وی از این گیاه ظاهراً خرد و فروتن بوده است.
مقایسه برساخت رسانه ای منازعه سوریه در اخبار تلویزیونی صدا و سیمای ج ا.ا. و بی بی سی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«هال» بر آن است که روایت رسانه ها از رویدادها، روایت عینی نیست، بلکه برساخت آن در چارچوب های گفتمانی و ایدئولوژیکی است. این تحقیق به دنبال آن است که بررسی کند یکی از مهم ترین رویدادهای خاورمیانه (درگیری های سوریه) چگونه توسط رسانه هایی با چارچوب های گفتمانی متفاوت (شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی ایران و بی بی سی فارسی) بازنمایی می شود. روش این تحقیق، تلفیقی از تحلیل گفتمان انتقادی و نشانه شناسی است. سه بسته خبری از 8 تیر تا 8 مرداد 1392 از برنامه های خبری ""60 دقیقه"" بی بی سی فارسی و ساعت 21 شبکه یک انتخاب شدند. نتایج این تحقیق بیانگر آن است که تلویزیون بی بی سی فارسی، از مؤلفه هایی چون حقوق بشر، دفاع، گذار سیاسی، پیوند اسلام گرایی و گسترش جنگ، تعیین کننده بودن بازیگران بین المللی، محکومیت افراطیون مذهبی و قانون – محوری، برای بازنمایی رویداد سوریه استفاده کرده و در مقابل، شبکه یک سیمای ج.ا.ا، از مؤلفه هایی چون امنیت، حمایت از جبهه مقاومت، پیروزی بر تروریسم، نفی وابستگی به بیگانگان و نفی مداخله غرب برای برساخت رسانه ای رویداد سوریه بهره گرفته است.
گونه شناسی دینداری های اسلامی؛ نقدی بر گونه شناسی های صاحب نظران غربی در زمینه انواع دینداری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، مطالعات زیادی در باب انواع دینداری ها در اسلام، از سوی صاحب نظران غربی و مسلمان صورت گرفته است، لیکن بیشتر صاحب نظران غربی در گونه شناسی خود، انواع دینداری ها را بر اساس جناح بندی های راست و چپ مرسوم در غرب مطرح نموده اند. مقاله حاضر، به بررسی و نقد دیدگاه سه تن از صاحب نظران غربی، یعنی جان اسپوزیتو[1] ، کلینتون بنت[2] و ویلیام شپرد[3] پرداخته و تلاش نموده است تا با روش مقایسه ای - تطبیقی، ابتدا گونه شناسی انواع دینداری ها را بر اساس جناح بندی چپ و راست در میان خودشان، مقایسه و توضیح دهد و سپس این گونه شناسی ها را با نظرات دو تن از صاحب نظران مسلمان، یعنی عبدالله سعید[4] و طارق رمضان[5] که به نظر نگارنده، خالی از اشکالات فوق هستند نیز مقایسه نماید. همچنین با تطابق گونه شناسی ها با دلائل و مثال های آن ها کاستی ها و کلی نگری های اشتباهات موجود در آن ها نشان داده شده است. نتایج نشان می دهد در تمام مواردی که سه نویسنده غربی در گونه شناسی خود، عملکرد ضعیفی نشان داده اند، سعید و رمضان، عملکرد بهتری داشته اند.
تغییر رشته ای ها؛ انگیزه ها، انتظارها و ارزیابی دانشجویان رشته های غیرمرتبط از تحصیل در علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله تحولاتی که در دهسال گذشته در روندی تدریجی فرهنگ دانشگاهی در رشته های علوم انسانی و اجتماعی را تحت تأثیر خود قرار داده است، استقبال فارغ التحصیلان رشته های غیر مرتبط به تحصیل در رشته های علوم انسانی و اجتماعی است. این اقبال، تواماً بیانگر تغییر در عاملیت و میدان اجتماعی جوانان دانشجوست. پژوهش حاضر با به کارگیری روش شناسی کمی و کیفی و انتخاب نمونه هایی از دانشجویان مقاطع ارشد و دکترای علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه های دولتی تهران، به دنبال شناسایی انگیزه ها، انتظارات و ارزیابی دانشجویان از رفتار تغییر رشته ای خود است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که تغییر رشته برای غالب این دانشجویان را باید کنشی عقلانی در نظر گرفت که انگیزش اصلی از انتخاب آن، پاسخ گویی به نیازها و ارزش های هویتی تغییر یافته در فرهنگ جدید دانشگاهی ایران است. تغییر رشته با منطق عقلانی و هدفمند، عقلانی و ارزشی و انگیزه های تجربه اندوزی، سنخ های غالب دانشجویان تغییر رشته ای را تشکیل می دهند. شوک و فاصله گذاری های حاصل از این تجربه علاوه بر تغییر در فرهنگ دانشگاهی و رشته ای علوم انسانی و اجتماعی، فرصت ها و محدودیت هایی را تواماً برای آن ها ایجاد می کند.
تحزب و ساختار اجتماعی - اقتصادی ایران (مطالعه موردی دوره اول تحزب 1304-1287 ه .ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با آغاز دور دوم مجلس شورای ملی، احزاب رسما کار خود را در ایران شروع کردند. اما ساختارهای اجتماعی – اقتصادی، بدون تغییرات محسوسی، همان ساختارهای سنتی قبل از پیروزی جنبش مشروطه بودند. غلبه جمعیتی با شیوه شهرنشینی نبود، طبقه متوسط نیز رشد نکرده بود و مناسبات اجتماعی - اقتصادی کاملاً بر پایه مناسبات سنتی قرار داشت. در واقع، کمتر نشانه ای از نشانه های عصر مدرن در آن به چشم می خورد. باتوجه به شرایط یاد شده، احزاب نتوانستند دردوره اول تحزب (1304-1287 ه . ش) به حیات پویا و اثر گذار خود ادامه دهند؛ زیرالازمه این استمرار و پویایی، پاسخ گویی به نیازی از نیازهای جامعه و وجود زیرساخت های مناسب بود. اما چون هنوز ""نیاز"" تعریف نشده بودومناسبات اجتماعی - اقتصادی نیز متناسب با جوامع دارای حزب، تغییر نکرده بود، طبیعی می نمود که احزاب نتوانند ادامه حیات دهند. از این رو، در مقاله حاضر، به بررسی شرایط اجتماعی - اقتصادی مورد نیاز برای ادامه حیات احزاب و مقایسه با شرایط اجتماعی - اقتصادی ایران در دوره اول تحزب پرداخته شده است.
فراتحلیلی بر روش و محتوای مقالات فصلنامه علوم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، نوعی فراتحلیل از دانش علوم اجتماعی در چند دهه اخیر در ایران است. اگر چه این ادعای بزرگ، نیازمند پژوهش های وسیع نیز هست، اما پژوهشگران به اقتضای دانش و امکانات محدود خود، به بررسی مدل کوچکی در این حوزه از دانش دست زده اند.
«فصلنامه علوم اجتماعی» به عنوان دومین فصلنامه علوم اجتماعی ایران، الگوی کوچک شده شاکله علوم اجتماعی در ایران، متنی است که این پژوهش به بررسی آن به روش تحلیل محتوا پرداخته استتا نوعی امکان بازبینی از تولیدات 22 ساله آن در طی 58 شماره را فراهم نماید. در این پژوهش، تعداد 332 مقاله منتشر شده در 58 شماره این فصلنامه که به روش تمام شمار انتخاب شده اند، واحد تحلیل را شکل می دهند. حصول اعتبار جهت مقوله بندی مقالات و محتوای آن از طریق صوری و با مراجعه به متخصصین فن صورت گرفته و پایایی آن به روش آزمون – آزمون مجدد فراهم گردیده است. تحلیل این مقالات نشان می دهد که به لحاظ روشی، رویکرد غالب مقالات، به سمت و سوی تحقیقات تجربی، کمی و به طور خلاصه، پوزیتیویستی گرایش دارد و روش های تفهمی و ذهنی و انتقادی پژوهشبه دفعات کمتری مورد استفاده قرار گرفته است و نیز اگر چه موضوع نسبتاً زیادی از مقالات، مسائل داخلی است، اما یکی از مهمترین معرف های بومی گرایی در علوم اجتماعی یعنی نظریه سازی، جایگاه بسیار پایینی دارد و اکثر مقالات، نوعی نظریه آزمایی است.
بررسی گفتمان های تجددگرا و نوسنت گرای موسیقی در ایران معاصر (1385- 1285)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله تحقیقی، با هدف بررسی گفتمان های تجددگرا و نوسنت گرای موسیقی در ایران معاصر (1385- 1285) به بررسی خصوصیات و عناصر اصلی شکل گیری و تکوین گفتمان های یاد شده پرداخته است تا ضمن تبار شناسی تاریخی و معرفی ویژگی های گفتمانی این دوره، تفسیر و بازشناسی معنا کاوانه ای از گفتمان های یادشده ارائه نماید. این مقاله، از منظر مطالعات فرهنگی و به کمک روش تحلیل تاریخی گفتمان، نشان می دهد که چگونه بستر های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بر گفتمان های یاد شده، تأثیر مستقیم و غیر مستقیم گذاشته اند. نتایج این مقاله، به کمک روش کیفی و از طریق تکنیک تحلیل گفتمان و تبار شناسی تاریخی به دست آمده است. در این دوران، این گفتمان ها تحت تأثیر شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران معاصر شکل گرفته و تکوین یافته اند. همچنین در این دوران، ورود موسیقی نظامی، انقلاب مشروطه، پروژه نوسازی رضاشاه، سفر روشنفکران به غرب، عوامل فراملی، برنامه نوسازی موسیقی قدیم ایران، برنامه اداره موسیقی کشور، تأسیس رادیو، تأسیس هنرستان های موسیقی و در نهایت عزل و نصب مین باشیان و وزیری، تأسیس مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ایران و رشد محافل آکادمیک، نقاط عطفی در شکل گیری درون مایه های اصلی گفتمان های تجدد گرا و نوسنت گرا به شمار می آیند، یعنی قدرت شرحه شرحه، بر موسیقی اعمال شده است.