علوم اجتماعی (علامه طباطبایی)
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) زمستان 1396 شماره 79 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
گرایش انسان به رفع نیازها و تحقق منافع و مصالح شخصی و خصوصی ، بدون لحاظ کردن دیگران به عنوان خودمداری و تک روی یا خودمحوری اطلاق می شود. فردگرایی خودخواهانه نوعی از فردگرایی است که در آن نفع شخصی اولویت تام داشته و افراد صرفا به دنبال تامین منافع خویش هستند. هدف این تحقیق، بررسی میزان فردگرایی خودخواهانه در بین طبقات مختلف و عوامل مرتبط با آن می باشد. برای بررسی این موضوع دانشجویان دانشگاه شیراز به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. این پژوهش با نمونه گیری طبقه بندی شده و با استفاده از روش پیمایش و تکنیک پرسشنامه با یک نمونه 387 نفری انجام شده است. متغیرهای مستقل این تحقیق از نظریه های دورکیم، پاتنام، بوردیو و ترکیبی از نظریه های هابرماس وبر و وبلن گرفته شد. از نظریه دورکیم متغیر دینداری، از نظریه پاتنام متغیر سرمایه اجتماعی، از نظریه بوردیو متغیر سرمایه فرهنگی نهادینه شده خانواده، و در نهایت از ترکیب نظریه های هابرماس، وبر و وبلن متغیر طبقه گرفته شد. رابطه بین متغیر دینداری و فردگرایی خودخواهانه معنادار و معکوس بود و این فرضیه تأیید شد. اما بین سه متغیر سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی نهادینه شده خانواده، طبقه و فردگرایی خودخواهانه رابطه معناداری وجود نداشت و این سه فرضیه رد شدند. یافته ها در مورد متغیرهای زمینه ای به این گونه بود که رابطه معناداری بین جنس و فردگرایی خودخواهانه وجود نداشت، اما بین سن افراد و میزان فردگرایی خودخواهانه رابطه معنادارو مثبتی وجود داشت.
بررسی فرآیندهای شناختی بهبودیافتگان و خانواده های ایشان (مطالعه موردی در کنگره 60)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر درصدد شناسایی فرآیندهای شناختی بهبودیافتگان و خانواده های آنها است و با روش نظریه پردازی داده بنیاد صورت گرفته است. شرکت کنندگان بر اساس نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شده اند و نمونه گیری تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه یافته است. بدین ترتیب 18 نفر از بهبودیافتگان و 20 نفر از خانواده های ایشان در این پژوهش شرکت کردند. داده ها، حاصل مشاهده، مصاحبه نیمه ساختار یافته و مطالعه ی مستندات موجود است و جهت تحلیل آنها نیز از شیوه کدگذاری strauss و corbin استفاده گردید. شرکت کنندگان در این گروه بر این باور بودند که اعتیاد قابل درمان است. هر کس مسیول رفتار خودش است و آنها قادر نیستند دیگران را تغییر دهند. آنها همچنین مصرف کننده را مسیول اعتیاد و درمان آن می دانستند، بر حال تمرکز داشتند و رفتارهای منفی مصرف کننده و نیز عودهای پیشین او را نشات گرفته از نیاز او به مواد می دانستند. علاوه بر این این گروه بر این باور بودند که چنانچه مصرف کننده با متد کنگره 60، استفاده از دارو در بازه زمانی 11 ماه درمان شود، وسوسه نخواهد شد. بر این اساس از نظر آنها ارتباط با دوستان مصرف کننده پس از سپری شدن دوره درمان، اخلالی در روند درمان ایجاد نمی کند.
کنشگران کلیدی میدان تأمین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میدان تأمین اجتماعی در این پژوهش، عرصه کنش سازمانهای متفاوت است که یکی از مهمترین آنها، سازمان تأمین اجتماعی است و در حیطه فعالیت این سازمان، کنشگران متعددی به مواجهه مثبت و منفی می پردازند. جایگاه سازمان تأمین اجتماعی در ساختار سیاستگذاری اجتماعی ایران، همراه با سطح فراگیری و منابع مالی حاصل از تعویق میان پرداخت حق بیمه بیمه شدگان و انجام تعهدات متقابل سازمان، به این سازمان موقعیت ممتازی بخشیده است که کنشگران صاحب قدرت را به سمت ورود به میدان تأمین اجتماعی سوق میدهد، به این امید که منابع، دارایی ها، سیاستگذاری ها را در جهت نفع یا تشخیص خویش هدایت کنند. در چنین شرایطی پیاده سازی سیاست دهای اجتماعی، پیگیری اهداف اجتماعی و یا تلاش برای گریز از خطربحران در منابع سازمان، همگی در گروی شناخت کنشگران عمده و ابزار اعمال قدرت آنهاست. بنابراین مسیله اساسی پژوهش حاضر پی بردن به کیستی کنشگران کلیدی این میدان و سازوکارها و ابزارهای هر یک از آنها در مواجهه با سازمان تأمین اجتماعی است. روش این پژوهش کیفی بوده و از هر دو روش اسنادی و میدانی بهره برده است. از تکنیک های تحلیل متن و تحلیل محتوای کیفی و مصاحبه در گردآوری و تطبیق داده ها و بررسی انتقادی در تحلیل داده ها و نیز تکنیک تحلیل میدان تک قطبی برای هر دو بخش استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که مهمترین کنشگران میدان، نهادهای مجلس، دولت، کارگران، کارفرمایان و سازمان تأمین اجتماعی بوده اند که هر یک از آنها از ابزارهای متفاوت و خاص خود برای مواجهه در میدان استفاده کرده اند که تشریح آن در متن مقاله آمده است. میدان تأمین اجتماعی در ایران در عمل از رویکرد سه جانبه گرایی تبعیت نمی کند؛ و این مسیله بیش از هر چیز ناشی از تضعیف نهادهای کارگری و کارفرمایی در قوانین و سیاست ها بوده است. پیامد این مسیله، تقویت مجلس به مثابه نهادی میانجی و تضعیف بیشتر گفتگوی سهجانبه تخصصی بوده است.
بررسی جامعه شناختی فرقه سیاسی مذهبی طلوعیان(با تاکید بر قوم بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوره ای که دکتر مصدق و دکتر فاطمی درگیر مسیله ملی کردن صنعت نفت بودند در حدود سال های 1329-1330در مناطق لرنشینِ جنوب غرب کشور از کهگلویه وبویراحمد تا چهارمحال و بختیاری و ناحیه شرقی استان خوزستان شامل مالمیر(ایذه) و مسجدسلیمان واقعه ای رخ داد که از آن در بین مردم ناحیه به سال طلوعی یاد می شود. این واقعه که با عنوان طلوعی یا سروشی ذکر شده؛ شباهت به یک فرقه یا شبه فرقه دارد که دارای مناسک خاص در شیوه زندگی مانند غذا خوردن و اجرای مراسم مخصوص به خود، همراه با اوراد خاصی بوده است. مرام و مناسکی که این جریان داشته به نوعی افراد را به ترک و بی توجهی به دنیا سوق می داده است. در میان بختیاری ها و در ناحیه مسجدسلیمان شخصی به نام سر جیکاک (مشهور به سید جیکاک) حضور داشته که اصالتاً انگلیسی بوده است و با شرکت نفت انگلستان به بختیاری آمده و در این ناحیه زندگی کرده است و شناخت کافی را بدست آورده؛ ازاین رو با ملی شدن صنعت نفت، این جریان را به راه انداخته بلکه مردم این ناحیه را نسبت به این موضوع (ملی شدن صنعت نفت) بی تفاوت کند. در این پژوهش از روش کیفی و استراتژی تیوری زمینه ای استفاده شده؛ سؤال اصلی پژوهش با استفاده از تیوری زمینه ای تبدیل به مدل پارادایمی شده و برخی از سؤالات فرعی نیز از طریق مطالعه اسنادی و کتابخانهای صورت گرفته است. در این پژوهش با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی از 23نفر از افراد مورد نظر، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد و این مصاحبه ها به صورت مفاهیم و مقولاتی که خودشان ابراز داشته بودند کدگذاری شد. نتایج پژوهش نشان میدهد که این فرقه ساختگی بوده و دوام چندانی نداشت. همچنین از جمله عوامل زمینه ای می توان به عدم آگاهی، بیسوادی، عدم حضور روحانیون، و همچنین از انگیزه های آن می توان به ترس، سرآمدی، همرنگ جماعت شدن، داشتن جذابیت و رمزآلودگی اشاره کرد. همچنین از جمله پیامدهای آن نیز میتوان به دنیا گریزی، دینداری مناسک گرا، فقر، آبروریزی، تفرقه و نزاع بین طوایف، توهم زایی و خرافه گرایی، کاهش جرایم اجتماعی و انجام اعمال خلاف شرع اشاره کرد.
انقلاب مشروطیت و اعتراض علیه جایگاه آموزشی و تربیتی زنان در ایران (1285-1287)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار آموزش در دوره قاجار به صورت سنتی و براساس نوعی قرایت از اصول مذهبی بود. سه مؤلفه اساسی روند تغییر در ساختار آموزشی در حوزه جنسیت زنانه را رقم زد: الف) توجه دانش آموختگان اروپایی و روشنفکران دو دهه واپسین سلطنت ناصری به مسیله «آموزش» زنان؛ ب) تأسیس مدارس دخترانه توسط میسیونرهای مذهبی آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی در ایران؛ ج) طرح مفهوم برابری در انقلاب مشروطیت. واقعیت امر این است که توانمندسازی زنان یکی از دغدغه ها و کنش های اصلی روشنفکران مشروطه خواه بود؛ از آنجایی که روابط اجتماعی دوره قاجار اجازه طرح مسیله برابری در حوزه زنان را نمی داد، اندیشیدن و کاربست مفاهیم دینی و اجتماعی در حوزه های آموزشی و بهداشتی می توانست تغییرات اولیه را در نگاه به مسیله جنسیت زنانه به وجود آورد. بنابراین توجه به بهبود موقعیت اجتماعی زن ایرانی و نفع همگانی حاصل از آن، به صورت دغدغه اصلی مشروطه خواهان در حوزه زنان درآمد. با این حال، تغییر در سنت های اجتماعی، باعث واکنش شدید حامیان گفتمان سنتی بر سر موضوع آموزش زنان و تاسیس مدارس دخترانه شد؛ بر همین مبنا کشمکش های بسیاری صورت گرفت که در محافل گوناگون نظیر مجلس، دولت، انجمن های شهری، جراید و غیره تبلور یافت. در واقع طرح مفاهیم اصلی مشروطیت نظیر آزادی، قانون و برابری، که به نوعی با مسیله زنان نیز پیوند یافت، نقطه کانونی تعارض بین گفتمان های سنت و تجدد قرار گرفت.
علل، انگیزه و پیامدهای ورود به عرفان حلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد گروه های معنویت گرا در جامعه، می تواند حاکی از سمت و سوی جدیدی در تحول فرهنگ عمومی باشد، پس مطالعه علمی و بیطرفانه این گروه ها، نقش مهمی در شناخت نیازهای انسان امروزی و انتظارات او از دین و به طور کلی، شناخت فرهنگ زمانه خواهد داشت. یکی از این گروه ها که با وجود منع قانونی، کم و بیش به گسترش خود ادامه می دهد، عرفان حلقه است. پرسش اصلی این است که چه شرایط و عواملی باعث ورود افراد به کلاس های این گروه شده، چه فرایندهایی اتفاق می افتد و چه پیامدهایی برای شرکت کنندگان فراهم می شود. برای پاسخ به این پرسش ها، از پژوهش کیفی به روش نظریه پردازی داده بنیاد استفاده شده است. متن پیاده شده مصاحبه ها و مشاهدات مشارکتی در میدان، کدگذاری، مقوله بندی و تحلیل شده و نظریه زمینه ای حاصل از کاربرد روش یادشده، مشروحاً توضیح داده شده است. شرایط خاصی که در فرد و محیط اطرافش وجود دارد، بستر مناسبی را برای ورود او به کلاس های عرفان حلقه و باقی ماندن در گروه، با انگیزه رسیدن به آرامش فراهم می کند. فرد در گروه، به کمک برخی از روشهای خاص و آموزش های جذاب، یک فرایند جابجایی از حال بد به حال خوب را تجربه می کند، این فرایندِ خودآگاه، برای همه اعضا اتفاق نمی افتد و در موارد اتفاق افتاده نیز نسبی، و قدر مسلم آن، تا زمانی است که فرد ارتباطات صمیمی گروه را ترک نکرده است. همراه با پیامدهایی که خودآگاهانه، خوب تلقی می شود، پیامدهای ناخودآگاهی نیز محصول روش عرفان حلقه است که درفرهنگ جوامع انسانی آن را فریب خوردگی می شمارند.
بررسی بازتاب ستیز اجتماعی در اشعار احمد شاملو با مفاهیمِ جامعه شناختی یورگن هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر آن صخره ی سختی است که در قلبِ کوهِ سنگی نه فقط فریاد که انعکاس دهنده ی زمزمزمه های درِگوشی و گاه سکوت های پر از فریاد است. در کنارچهره ی لطیف چهره ای دارد از جنس انفجار، رسانه ای است به تیزی رعد و برق،و هدف از این نوشتارآشکار سازی این تیزی در چهره دیالکتیکی شعرِ شاملوست. صورتی به وسعت سیرت جامعه و آنچه در اوست. مبانی نظری مبتنی بر مفاهیم اصلی یورگن هابرماس نماینده اصلی مکتبِ انتقادی فرانکفورت می باشد. روش گردآوری اطلاعات، اسنادی و کتابخانه ای و روش دسته بندی اطلاعات با مدل عینی - ذهنی است همچنین روش تحلیل یافته ها با استفاده از روش کیفیِ مقایسه ای و تطبیقی انجام گردیده است .یافته های مقاله نشان می دهد که مفاهیم شاملویی در چارچوب مفاهیم هابرماسی می تواند انعکاس دهنده ی بخشی از واقعیتهای اجتماعی از جمله ستیزِاجتماعی باشد، و نتیجه تحقیق نشان از همسویی «شعر» و «نظریه» در توضیح و تبیین مسایل اجتماعی دارد. همانگونه که شعر به عنوان یک پدیده ی اجتماعی می تواند با رویکردهای مختلف جامعه شناختی مانند رویکردِ ساختاری و تضادی مورد مطالعه قرار گیرد؛خود حاوی رویکردهای مختلفِ نظری است و شعر چیزی جز خودِ این رویکردها نیست. شاعرانِ بزرگ همانندِ نظریه پردازان اجتماعی نه فقط بازتاب دهنده ی مسایل اجتماعی بلکه در پی توضیح، روشنگری، و درمان مسایل اجتماعی نیز هستند.