علوم اجتماعی (علامه طباطبایی)
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) پاییز 1401 شماره 98 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
کنارگذاری اجتماعی گاه در بعد آموزشی و در سطح بالای آن یعنی نظام آموزش عالی اتفاق می افتد. آنچه در این کنارگذاری نقش محوری ایفا می کند آن است که افراد در دسترسی به حقوق و فرصت ها با موانعی روبرو می شوند که یا از ادامه حضور در نظام آموزشی عالی بازمی مانند یا در عین حضور به حاشیه رانده می شوند. در این مطالعه سعی بر این بوده است که بررسی کنارگذاری آموزشی در نظام آموزش عالی ایران فرآیندهایی را که موجب شکل گیری زمینه ها و علل کنارگذاری دانشجویان شده است توجه شود. همچنین ابعاد گوناگون کنارگذاری آموزشی با استفاده از نظریه مبنایی پرداخته شده و در پی ارائه ی توصیفی فربه از آن است. در تحقیق حاضر با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته (با دانشجویان و متخصصان) مصاحبه انجام شد تا از این راه جلوه های کنارگذاری آموزشی، عوامل تأثیرگذار بر آن شناسایی شوند. زمینه ها و علل کنارگذاری که در این مقاله به دست آمده، ازاین قرارند: زمینه ها؛ وضعیت بغرنج خانوادگی، عوامل بازدارنده ی ارتباط مناسب، تعاملات آکادمیک، ساختار اجتماعی و علل؛ فقدان منابع مالی، معلولیت، سیاست گذاری آموزشی نامناسب، سیاست های آموزش عالی به مثابه بی عدالتی آموزشی.
نیازسنجی و سنخ شناسی نیازهای نخبگان جوان دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر باهدف شناخت و اولویت گذاری نیازهای نخبگان جوان و سنخ شناسی این گروه، در چارچوب روش کیو ضمن مصاحبه عمیق با نخبگان و بررسی منابع موجود، نیازهای نخبگان را شناسایی نمود. در بخش دوم 62 نفر از نخبگان جوان دانشگاهی پرسشنامه نیازها را تکمیل نمودند. سپس چهار عامل یا الگوی ذهنی به دست آمد. طبق یافته ها «نخبگان حمایت طلب» بیشتر به دنبال حمایت ها و تسهیلات معیشتی، پژوهشی، جذب و ... بوده و برای کسب حمایت ها و تسهیلات به خوبی خود را با ملاک های کمّی انطباق می دهند. «نخبگان مشارکت جو» عقیده دارند حمایت های موجود باید متناسب با شأن و منزلت و شرایط خاص هر یک از نخبگان باشد. این گروه نیاز دارند که زمینه اثرگذاری آن ها از طریق تعامل با سطوح مختلف حاکمیتی و با سایر نخبگان فراهم شود. «نخبگان فردگرا» به دنبال حمایت های عمومی در زمینه های معیشتی، پژوهشی و تجهیزات بوده و حمایت های کوتاه مدت و مادی را به تسهیلات بلندمدت و هدف گذاری شده ترجیح می دهند. «نخبگان عملیاتی» نیز عمدتاً به دنبال حمایت های خاص و هدفمند مانند تجاری سازی محصولات، ایجاد کسب و کارهای دانش بنیان و کاربردی ساختن پژوهش ها هستند. درنهایت پیشنهادهای عملیاتی و سیاست گذارانه برای رفع این نیازها ارائه شد.
ناباروری و رنج زنان (مروری بر مشکلات روانشناختی، اجتماعی و اقتصادی نازایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مادری، یکی از انتظارات جنسیتی معاصر از زنان و به عنوان امری بدیهی، مقدس و انگاره ای قوام یافته در جامعه پذیری جنسیتی زنان تبلور دارد. برمبنای چنین باور قوی و ارزش محوری پیرامون مادری، ناباروری در نقطه مقابل، به مثابه یک نقص برای زن است. بر این اساس، زنان نابارور، با چالش ها و مشکلات اجتماعی متعددی مواجه می شوند که فراتر از ناباروری به مثابه یک امر بیولوژیکی و پزشکی است و درواقع نوعی تجربه زیسته متفاوتی را برای آنان رقم می زند. پس از مروری بر نظریات هویت، کنش متقابل و رویکردهای فرهنگی و رویکرد زیستی-روانی- اجتماعی، از 4 مفهوم برساخت ناباروری، انگ (داغ) ناباروری، فقدان و اندوه و هویت نقش استفاده شد. بر این اساس سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که زنان نابارور چه ناکامی هایی را در طی تجربه ناباروری خود درک می کنند و برای آن ها چه معنایی دارد؟ این پژوهش مبتنی بر رویکرد کیفی و روش تحلیل تماتیک به وسیله نرم افزار کیفی Max Q.D.A. بر روی مصاحبه های نیمه عمیق و نیمه ساختمند با 20 زن نابارور است که در مشهد ساکن هستند. بر اساس یافته های تحقیق، تجربه زنان از ناباروری به 3 مضمون اصلی: هویت مادری تعلیق یافته، ادراک بدن ناقص و درمان ناتمام اشاره دارد.
انباشت و استفاده از «سرمایه زیباشناختی بدن» برحسب معیارهای هنجاری جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظاهر فیزیکی به عنوان شکلی از سرمایه در سال های اخیر موردتوجه جامعه شناسان قرار گرفته است. چراکه «سرمایه زیبایی شناختی»، مانند سایر اشکال سرمایه، می تواند انباشته و در تبادلات اجتماعی مورداستفاده قرار گیرد. هدف کلی این پژوهش، جمع آوری اطلاعات در مورد ابعاد و معنای ظاهر آرائی و استفاده از آن با ابزار پرسشنامه بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه افراد واقع در سنین 15 تا 60 سال در یک نمونه آماری 384 نفری در شهرستان اهواز تشکیل دادند. در این راستا، اقدامات آماری برای هر دو بعد «انباشت» و «استفاده» از «سرمایه زیباشناختی» بر اساس طرح نظرسنجی موازی با استفاده از رگرسیون لجستیک ترتیبی (مدل o-logit)، موردمطالعه قرار گرفت. یافته ها، نشان داد که معیارهای دوگانه ای بر اساس هنجارهای خاص در مورد «انباشت» و «استفاده» از «سرمایه زیبایی شناختی» وجود دارد. همچنین، وجود معیارهای هنجاری دوگانه وابسته به «زمینه» جامعه است، به گونه ای که این معیارها در «انباشت سرمایه» به معنای تأیید بیشتر رفتار زنان است، درحالی که معیار دوگانه در «استفاده سرمایه»، به معنای تأیید بیشتر رفتار مردان است. درنتیجه «سرمایه زیبایی شناختی»، به عنوان چیزی که وابسته به «زمینه است»، هنجارهای جنسیتی را تنظیم می کند.
شناسایی مؤلفه های تجاری شدن ورزش فوتبال در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق باهدف شناسایی مؤلفه های تجاری شدن ورزش فوتبال در ایران، با استفاده از روش آمیخته اکتشافی (تحلیل مضمون و دلفی)، انجام شده است. اعضای پانل بر اساس روش نمونه گیری هدفمند تعداد 42 نفر می باشند. یافته ها نشان داد: تعداد 8 مضمون به عنوان تم های نهایی شناسایی شدند که عبارت اند از: 1. رواج خریدوفروش و قیمت گذاری فوتبالیست ها؛ 2. مادی شدن اکثر فعالیت ها در جامعه؛ 3. تأمین منابع مالی برای فعالیت های مرتبط با فوتبال؛ 4. انگیزه های فردی فوتبالیست ها؛ 5. انگیزه های سودجویانه دلالان؛ 6. رسانه ها و فضای مجازی؛ 7. بُعد سوداگری فوتبال و 8. پیامدهای تجاری شدن فوتبال. سپس این مضامین در دو راند (دلفی) مورد داوری متخصصان و خبرگان قرار گرفت و نتایج نشان داد: برای مؤلفه های تجاری شدن فوتبال تعداد 12 مؤلفه؛ برای مؤلفه های انگیزه باشگاه ها و مؤسسات ورزشی در تجاری سازی فوتبال تعداد 14 مؤلفه؛ برای مؤلفه های انگیزه فوتبالیست ها در تجاری سازی فوتبال تعداد 12 مؤلفه؛ برای مؤلفه های انگیزه مؤسسات و شرکت های رسانه ای در تجاری سازی فوتبال تعداد 11 مؤلفه؛ برای مؤلفه های نتایج تجاری سازی فوتبال تعداد 17 مؤلفه موردتوافق کارشناسان و متخصصان قرار گرفت. یافته ها نشان داد: اکثر فعالیت های مرتبط با فوتبال صرفاً به خاطر کسب درآمد و جنبه اقتصادی انجام می گیرد و امر تجاری سازی فوتبال بی تأثیر از عامل اقتصادی و مالی نیست.
تجارب زنان جوان از تماشای سریال های کره جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از جوانان امروزی هوادار صنعت فیلم سازی کشور کره جنوبی هستند که این مسئله برای بسیاری از والدین نگران کننده است. این پژوهش در پی فهم تجارب هواداری در زنان جوان ایرانی از سریال های کره ای و نسبت آن با فضای مجازی است. این پژوهش با روش کیفی از نوع تحلیل مضمون و با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و از کدگذاری برای تحلیل داده استفاده شده است. جامعه افراد تحقیق 23 نفر از زنان جوان 19 تا 27 ساله ساکن شهرهای مختلف ایران هستند که عضو پیج های هواداری در تلگرام هستند. یافته های این پژوهش تأیید می کند که همه هواداران دوام هواداری خود را به دلیل وجود فضای مجازی می دانند هرچند بسیاری از آن ها شروع هواداری خود را به زمان پخش سریال های مشهور کره ای از تلویزیون نسبت دادند. همچنین 5 مضمون اصلی برای هواداری این زنان جوان از پاسخ های آن ها احصا شد: تنوع ژانر در محصولات، دوری از نمایش صحنه های اروتیک، تشابهات فرهنگی، آموزش فضیلت اخلاقی و عاشقانه های جذاب ازجمله دلایل هواداری آن ها از این سریال ها بوده است.