علوم اجتماعی (علامه طباطبایی)
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) تابستان 1396 شماره 77 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
آزار مَکل مَکینگی، زیرگونه بسیار خطرناک و موذی و مزمنی از اقتصاد بادآورده است که از چپاول سالیانه غیرقابل جایگزینی ذخایر آب های چند میلیون ساله و زندگی بخش طبیعت و سرزمین ما در درازمدت فراتر از میزان با زندگی سالیانه در هر منطقه به وجود می آید. این چپاول درآمدهای کوتاه مدت و آب آورده ای را تولید می کند که همچون درآمدهای آزار هلندی و هرگونه درآمد غیرعادی فراتر از تولید و نه استخراج همچون آزار هلندی (نفتی) سبب تضعیف و نابودی صنایع و روستاها و کشاورزی ملی و تضعیف و تحلیل فرهنگ تولیدی و فرهنگ کار در درازمدت و نابودی طبیعت سرزمین شده و تداوم آن از بحران آب و اقتصاد شروع و به بحران های اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و جنگ و ستیز و مهاجرت و نابسامانی های گوناگون ختم می گردد. نباید فراموش کرد که "کاریز" و ذات تمدن کاریزی با صلح و انسان دوستی و همکاری رفاقت عجین است و چاه عمیق و نیمه عمیق با فردگرایی و رقابت خشونت. این آزار به معنای استفاده بی رویه از ذخایری به مراتب حیاتی تر از نفت و به درستی "بن مایه آفرینش"است. پیامدهای این بیماری به گونه ای است که نه تنها در راستای منافع ملی و توسعه پایدار ایران و کشورهای نظیر قرار ندارد، بلکه در درازمدت پیامدهای وحشتناک و عذاب آوری برای همه کره خاکی هستی و موجودات این سرزمین و منطقه روابط دوستانه خیرخواهانه و یاریگرانه مردم ما با یکدیگر و با کشورهای همسایه دارد، که درخور بررسی و اعتنای بسیار است.
بررسی پیامدهای اجتماعی بحران کمبود منابع آب در مناطق کویری (مطالعه موردی شهرستان اردکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آب مایه ی اصلی حیات و از ضروریات زندگی بشر است که کمبود آن انسان را با مشکلاتی جدی روبرو می کند. باتوجه به اهمیت موضوع بحران آب در ایران و مسائل اجتماعی ناشی از آن هدف از این پژوهش برآورد پیامدهای اجتماعی بحران کمبود منابع آب درشهرستان اردکان است.رویکرد پژوهش کیفی و شیوه گرد آوری داده ها مصاحبه با 22 نفر از متخصصان و کارشناسان شهرستان اردکان در حوزه ی آب می باشد که برای تحلیل متون مصاحبه از روش تحلیل مضمون یا روش تحلیل تم استفاده شده است. تغییرات جمعیتی، بیکاری و فقر، کاهش کیفیت زندگی واختلافات نزاع و درگیری ها به عنوان پیامدهای اجتماعی عینی و تغییر نگرش هاوعقاید مذهبی مردم،از بین رفتن اعتماد،کاهش سرمایه ی اجتماعی ومشارکت مردمی و کاهش امید به زندگی به عنوان پیامدهای اجتماعی ذهنی از یافته های این پژوهش است. با توجه به پیامدهای اجتماعی منفی بحران آب در منطقه، چاره اندیشی و آینده نگری و همچنین رویارویی منطقی با بحران های زیست محیطی، مدیریت بهتر منابع آب در سطح منطقه، صرفه جویی و اصلاح شبکه های آبرسانی،آموزش کشاورزان برای استفاده ی بهینه ازمنابع آب و بهره گیری از روش های سنتی استحصال آب در منطقه ضروری به نظر می رسد .
دولت زیست بوم گرا: شرایط نظری و عملی مواجهه با بحران آب در ایران (نقدی بر پارادایم سوداگری استعماری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحران آب در ایران آنقدر شدید است که می توان حیات اجتماعی ایرانیان را مُسَخّر طبیعتِ زخم خورده ی کنونی لحاظ کرد. در این میان، به نظر می رسد دولت به معنی دقیق کلمه نقش مهمی برای معکوس کردنِ این شرایط دارد. ولی، آیا دولت کنونی ایران چه در نظر و چه در عمل از این قابلیت برخوردار است؟ برای پاسخ به این پرسش در این مقاله نشان خواهم داد که اول، حل بحران آب در ایران نیازمند استراتژی ای اجتماعی، و نه صرفاً اقتصادی است. دوم، به صورت تاریخی پارادایم سوداگری استعماری از یک سو بر سیاست های دولت و از سوی دیگر بر حیات اجتماعی ایرانیان احاطه پیدا کرده است که به طور مشخص منجر به غلبه ی مکانیسم های «نظام بازار» در ساختار سیاسی، و پیامدهایش در ساختارهای اقتصادی و فرهنگی شده است، که این وضعیت نتیجه اش تشدید بحران آب در سال های کنونی در ایران بوده است. سوم، اگر دولت به معنی دقیق کلمه یک «دولت زیست بوم گرا» باشد چه در نظر و چه در عمل قادر خواهد بود موتور محرکه ا ی برای «دگرگونی» در نهادهای تشدیدکننده ی بحران آب در ایران باشد. در این مقاله با مطالعه ی تاریخی و اسنادی، جهت بررسی وضعیت موجود، تلاش می کنم نشان دهم عوامل اصلی تشدید بحران آب در ایران چه بوده اند و برای برون رفت از وضع کنونی چه بدیلی را می توان ترسیم کرد. نتیجه ی پژوهش این است که در ایران از نظر تاریخی، هراس از دولت استبدادی منجر به سیطره ی پارادایم سوداگری استعماری شده است؛ و پیامد آن مقبولیت و روی آوری به مکانیسم های نظام بازار (خصوصی سازی و رقابت) در عرصه ی سیاسی و به تبع آن در عرصه های اقتصادی و فرهنگی بوده است. این ها تشدیدکننده ی بحران آب بوده اند و راه حل هم »دگرگونی« آن پارادایم، از طریق بسط نهادهای ذیل »دولت زیست بوم گرا» است.
مکتب نوسازی متقدم و ریشه های تاریخی بحران منابع آب های زیرزمینی در ایران: بررسی تأثیر و عملکرد اصل چهار ترومن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در درازنای تاریخ، ساکنان سرزمین نیمه خشک و کم باران ایران متناسب با وضعیت سرزمینی خود به شیوه های متفاوت به بهره برداری از منابع آب اقدام نموده اند. لیکن در سده ی اخیر با رواج الگوهای مکتب نوسازی، در شیوه های بهره برداری از منابع مذکور دگرگونی بنیادی به وجود آمده که این منابع را به طور چشمگیری دچار چالش نموده است. مقاله حاضر برآمده از چنین نگاهی، حفر چاههای عمیق و ترویج آن را در یکی از اولین برنامه های گسترده نوسازی ایران- موسوم به اصل 4 ترومن (1349-1327)- بررسی می نماید. مسئله اصلی پژوهش حاضر جستجوی ریشه های بحران آب و به عبارتی ریشه های تغییر الگوی بهره برداری است که منجر به این بحران شده است. روش تحقیق مورد استفاده بر اساس مطالعات کتابخانه ای و بررسی اسناد و مدارک تاریخی با تاکید بر منابع و اسناد دست اول است. این اسناد عبارتند از: اسناد کتابخانه و آرشیو ملی ایران (مراکز تهران، اصفهان و کرمان)، کتاب «اسنادی از اصل 4 ترومن در ایران»، آرشیو اینترتی وزارت کشور امریکا ، آرشیو اینترنتی آژانس آمریکایی توسعه بین المللی انتشارات و مکاتبات مربوط به اصل 4 و همچنین اسناد مؤسسات وابسته مانند دانشگاه یوتا. بررسی جایگاه و مبانی نظری موضوع<span style="font-size: 13.0pt; با تفکیکِ نقش، کنش و تاثیر سه دسته کنشگر متعامل در این فرایند(کارگزاران آمریکایی در مقام مروجان، تسهیل گران و توسعه گران رهیافت جدید؛ دولت و کارگزاران دولتی ایران؛ و مردمان عادی یا بهره مندان از منابع اصل4) صورت می گیرد. برآمده از یافته های پژوهش می توان گفت؛ اصل چهار ترومن با استفاده از روش های مختلف آموزش و نهاد سازی به صورت مستقیم و غیر مستقیم در چهار مرحله(دوره های ترجیح رویکرد نوسازانه برای بهره برداری از منابع عملیاتی نمودن برنامه ها، تغییر اولویت از اجرا به نظارت و برنامه ریزی، دوره پس از اتمام قرارداد )بر تکوین و تشدید وضعیت بحرانی آب های زیرزمینی ایران موثر بوده است.
ظرفیت سازی اجتماعی و سیاسی برای دیپلماسی آب و محیط زیست جهت حل معضل ریزگردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، بر موارد مورد نیاز جهت ظرفیت سازی اجتماعی و سیاسی در مسائل مربوط به محیط زیست و بصورت خاص پدیده ریزگردها در جنوب غربی کشور بررسی شده و به دیپلماسی آب به عنوان راهکاری برای احیای تالاب هورالعظیم که منشاء پدیده ریزگردها در جنوب غربی کشور در منطقه بوده و حوضه آبریز آن ما بین سه کشور ایران، عراق و ترکیه قرار دارد پرداخته شده است. دیپلماسی آب پیشنهادی طیف وسیعی از مذاکرات از جمله: دیپلماسی فاجعه، دیپلماسی پیشگیرانه (از ایجاد مناقشات) و دیپلماسی سبز را شامل می شود. در حال حاضر، ترکیه تنها به دنبال استفاده از منابع طبیعی برای توسعه خود، بدون در نظر گرفتن مشکلات زیست محیطی منطقه می باشد، بنابراین می توان گفتمان موجود در منطقه را گفتمان جهان سومی دانست. لذا پیشنهاد می شود با عبورازگفتمان بردبرد به گفتمان سبز رسیده و با استفاده از این گفتمان و تئوری بازی نقطه تعادل احیای تلاب را تعیین نمود. همچنین باید شبکه ای از روابط اجتماعی وسیاسی در بین کشورهای ذینفع برای زمینه سازی در افکار عمومی و تأثیرگذاری بر تصمیم گیران و تصمیم سازان ایجاد نمود. درصورتی که تصمیم گیران سیاسی دو کشور ایران و عراق دیپلماسی آب و کالا (رها سازی آب توسط کشور ترکیه را در مقابل بازار کالا در کشور ایران و عراق و گردشگری در ترکیه) را به عنوان یک ابزار مذاکره با دولت ترکیه استفاده نمایند، قدمی به سوی تعادل محیط زیست در منطقه خواهد بود. در ساختار شبکه ای، از اتصالات گسترده، اساس نامه های متعدد و رضایت رو به رشد برای مذاکرات شبکه ای حل معضل ریزگردها باید سود جست.
جامعه پذیری مصرف آب در آئینه کتب درسی تحلیل محتوای آب در کتب علوم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل محتوای کتاب های درسی علوم اجتماعی در مقاطع تحصیلی ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان که نتایج آن در این مقاله ارائه شده با این هدف انجام شده که به این پرسش پاسخ دهد که «در متون آموزشی علوم اجتماعی تا چه میزان به مفاهیم و پیام های مربوط به آب پرداخته شده است؟» برای پاسخگویی به این پرسش و انجام پژوهش پس از مطالعات نظری مقدماتی الگوی مورد نظر برای تحلیل محتوا استخراج و پس از تعیین روایی و پایایی الگو کار تحلیل آغاز شد. در این تحقیق، از روش تحلیل محتوا بهشکلتجزیهوتحلیلکمیاستفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، کتاب های علوم اجتماعی اول ابتدایی تا پایان دبیرستان بوده است. بر این اساس نمونه آماری با جامعه آماری برابر می باشد به بیان دیگر مطالب برای احصای دقت بیشتر در نتایج، تمام شماری شده است. یافته های حاصل از تحلیل محتوای متون کتاب های علوم اجتماعی، نشان می دهد میزان مطالب مربوط به آب بسیار کم بوده و از سوی دیگر تنها 2 مطلب در خصوص صرفه جویی و یک مطلب در زمینه استفاده بهینه در مصرف آب در کتاب های علوم اجتماعی منعکس شده است. بر این اساس به نظر می رسد برخی فصول کتب علوم اجتماعی در مقاطع تحصیلی مختلف به علت عدم توجه کافی به آموزش شیوه های مصرف بهینه آب نیاز به بازنگری مجدد دارد.
بازاندیشی بر نظام آینده اندیشی ایران ( مطالعه موردی : بحران آب )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش شده است تا با بررسی وضعیت آینده اندیشی در حوزه آب و هشدارهایی که اندیشمندان مختلف در این خصوص بیان نموده اند علت یابی گردد که چگونه علی رغم هشدارهای اندک به نسبت جمعیت نخبگان،اما بسیار حیاتی از نظر اهمیت، فکری برای عملیاتی کردن این نظرات نشده و به خوبی نتوانسته آن را به نتیجه برساند. اهمیت این موضوع از آن جهت است که دیگر نمیتوان با اتکا به روشهای فعلی در کشورهایی مشابه کشور ما که با بحران آب مواجه هستند، آینده آب را رقم زد و به پارادایم جدید و نوآورانه و به دنبال آن تغییرات بنیادی، منطبق با شرایط و ویژگی های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیاز است که در غیر اینصورت و با ادامه روندهای فعلی مدیریت آب کشور، کمبود آب از حالت بحران به سمت فاجعه برگشت نا پذیر سوق داده خواهد شد. برای جلوگیری از بروز بحرانهایی از این دست، نیاز به یک بازاندیشی جدی در نظام آینده اندیشی کشور داریم تا در حد توان با رفع نواقص بتواند پیش از بروز فاجعه، آن را پبش بینی و مدیریت نماید. لذا در این مقاله سعی بر آن است که چرایی این موضوع با تاکید بر نظام آینده اندیشی و لزوم باز اندیشی به آن، مورد بحث و بررسی قرار گیرد و در نتیجه استفاده از نتایج آن میتواند در حوزه سیاستگذاری موثر واقع گردد.
چالش پایداری در مدیریت منابع آب در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل بیلان آب، به عنوان سنگ بنای فهم پایداری و مبنای راهبردی مدیریت منابع آب، و پی گیری ریشه های بحران آب در کمتر از یک سده اخیر، بحث را فراتر از محدوده تخصصی هیدرولوژی برده و در نخستین گام، توزیع فضاییِ جمعیت را در کنار مرزبندی های سیاسی به عنوان چالش های پایداری ردیابی می کند. جریان تمرکزگرای جمعیتی در یک سده اخیر و روند روبه رشد شهرنشینی، بخصوص در فلات مرکزی و حوضه آبریز دریاچه نمک، منجر به منفی شدن بیلان آب و برهم خوردن تعادلِ میانِ مصرف فزاینده آب و ظرفیتِ مشخصِ منابع در جغرافیای طبیعی شده است. این جریان علاوه بر تحمیل منطق انباشت-مصرفِ بی وقفه انسان بر طبیعت، نابرابری را نیز در روند گسترش فقر و دسترسی به نیازهای پایه به همراه داشته است. از سوی دیگر، عدم انطباق مرزبندی سیاسی بر مرزبندی هیدرولوژیک، که در تاریخ بلندمدت ایران ایجاد شده است، با تحمیل منطقِ اسطوره ایِ سیاست بر طبیعت، منجر به جابجایی آب بین حوضه های آبریز و برهم خوردن نظم سابقِ جغرافیای طبیعی شده است. طرح بحث پایداری در این راستا از آن جهت اهمیت دارد که، چه در نهادهای علمی و سیاسیِ بین المللی و چه از سوی گرته برداران داخلی، به عنوان مهمترین و شاید تنها امکانِ متصورِ برون رفت از بحران های اجتماعی و زیست محیطی شناخته و به کارگرفته شده است. آنچه در این مقاله با تمرکز بر روی حوزه آب و با تحلیل آماری-تاریخی وضعیت منابع آبی در ایران و سازوکارهای بحران ساز در این حوزه، ارائه شده است، در واقع بررسی و نقد خود مسأله پایداری و چالشهای درونیِ آن است، تا بازنگری پایه ای در آن را ممکن سازد.
بررسی جامعه شناختی مسئله اجتماعی آب در ایران با نگرش توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله 3 هدف را دنبال می کند: اول، معرفی مسئله ی آب و پیامدهای مخربش برای جامعه ی ایرانی، دوم، شناخت علل ایجاد کننده ی مسئله ی آب، و سوم، ارائه ی راه حل هایی برای کاهش آن. این بررسی جنبه توصیفی و تحلیلی دارد و مستند به تحقیقات و داده های تجربی، آمارهای معتبر و نظرات کارشناسان مسایل اجتماعی و محیط زیستی، اقتصاددانان، جامعه شناسان، حقوق دانان و مدیران اجرایی کشور است. نتایج این مطالعه نشان می دهد در حال حاضر کشور ایران دارای سه مشکل اساسی در رابطه با آب است: «کمبود آب»، «آلودگی آب» و «خشک شدن تالاب ها و دریاچه ها». مسایل آب پیامدهای تهدید کننده ای برای توسعه ی پایدار کشور از ابعاد مختلف طبیعی، سلامت، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دارند. چارچوب نظری مقاله نظریه ی توسعه ی پایدار است. علت اصلی مسئله ی آب پیروی از الگوی «اقتصاد کلاسیک» در ایران است که اصول محیط زیستی توسعه پایدار را رعایت نمی کند. علل دیگر عبارتند از: «صنعتی شدن»، «شهری شدن»، «رشد جمعیت»، «افزایش مصرف منابع آبی» و «کم توجهی به اصول محیطزیست در تدوین برنامه های توسعه». راه حل کلیدی حل مسئله ی آب راه حل تغییر راهبرد توسعه ی کشور از اقتصاد کلاسیک مبتنی بر بهره برداری هرچه بیش تر از طبیعت به اقتصاد زیست بومی مبتنی بر توانایی های طبیعت ایران و احترام به آن است. سایر راه حل های عبارتند از: «ارتقای فرهنگ عمومی»، «اصلاح الگوی برداشت و مصرف آب»، «تاسیس و تقویت سازمان های مردم نهاد زیست محیطی»، «مدیریت و حکمرانی بهینه ی آب» و «ضمانت قانونی دادن به برنامه های محیط زیست» و «استفاده از فناوری های مدرن».