علوم اجتماعی (علامه طباطبایی)
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) زمستان 1399 شماره 91 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
پیاده روی اربعین در شکل کنونی اش، آیینی نوظهور و پدیده ی اجتماعی متکثری است. تکثر این پدیده ی اجتماعی ریشه در گوناگونی روایت های زائران و معناهای متنوعی دارد که افراد از این پدیده می سازند. روایت زنانه سنخی از روایت های موجود از این آیین است که در عین برخورداری از تکثر در معناسازی، روایتی طردشده و به حاشیه رانده شده توسط کلان روایت های رسمی و مردانه از این آیین است. پژوهش پیش رو، با هدف فهم تجربه ی زنان زائر، یافته های به دست آمده از گفت و گوهای نیم ساخت یافته ی عمیق با 25 زن 22-68 ساله در موکب های مسیر پیاده روی را به روش تحلیل مضمونی مورد مطالعه قرار داده است. مطالعه یافته ها نشان می دهد که زن زائر ذیل پنج مضمون ملال روزمره و رهایی از دلزدگی های زندگی مدرن، لذت رنج مقدس و خودخواسته، حافظه ی تاریخی جنگ و سیالیت معنای بدن، از سوژگی زنانه در تاریخ تا گذر از ابژگی روزمره و اشراق معنوی زائر و تغییر رفتار از خودخواهانه و عادتی به دگرخواهانه، در فرایند سوژگی زنانه به ساخت خود فردی اش در قالب فردیتی چندپاره می پردازد. زن زائر با شبیه سازی تجربه ی خود در راهپیمایی اربعین با رویداد مصیبت بار عاشورا و وقایع پس ازآن، در فرایند دوگانه ی ساخت شکنی/ ساخت دوباره ی خود، با بازاندیشی انتقادی از استریوتیپ های جنسیتی برساخت شده در گفتمان رسمی جامعه ی ایرانی، خود زنانه اش را در قالب تصویر سوژه ای فعال باز می نمایاند.
مدرنیزاسیون و شیوع بیماری های عفونی نوپدید: بررسی عوامل زیربنایی ظهور و همه گیری کووید-19 و تداوم آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی مهم ترین عوامل ظهور و همه گیری بیماری های عفونی نوپدید همچون کووید-19 و ارتباط آن ها با مدرنیزاسیون و جهانی شدن بر اساس مفاهیم ارائه شده در دیدگاه جامعه شناسی جامعه مخاطره آمیز ایرلیش بک و دیدگاه جمعیت شناختی گذار سلامتی است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر اسناد موجود است. بر اساس یافته های این تحقیق، مهم ترین دلیل ظهور بیماری های عفونی نوپدید، تغییرات زیست محیطی (تغییرات آب و هوایی و گرمایش زمین و جنگل زدایی) است که به مداخلات انسان در طبیعت مربوط است. شهرنشینی، ازدحام در شهرها و آلودگی هوا، افزایش مهاجرت و رشد تحرکات مکانی از مهم ترین عوامل همه گیری و جهانگیر شدن بیماری هایی همچون کووید-19 است. همه این علل و عوامل با مدرنیزاسیون، جهانی شدن و مخاطرات ناشی از آن در ارتباط است. از سوی دیگر، نابرابری های اجتماعی، اقتصادی، بهداشتی و جغرافیایی نیز نقش مهمی در تداوم حضور اپیدمی کووید-19 در درون و بین کشورها به ویژه در کشورهای با درآمد متوسط مانند ایران دارد. این نابرابری ها به ویژه پس از کشف واکسن نمود بیشتری داشته است؛ بنابراین ظهور، شیوع جهانی و تفاوت های بین کشورها در این زمینه با استفاده از دیدگاه های جامعه مخاطره آمیز و گذار سلامت، قابل توضیح و تبیین است.
مدرنیته ایرانی: نقدی بر دیدگاه علی میر سپاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی و نقد نظریه مدرنیته ایرانی علی میرسپاسی به عنوان یکی از تحلیل های مهمی است که درخصوص مواجهه ایرانیان با مدرنیته انجام شده و در آن سعی شده تا الگوهای چندگانه از مدرنیته به عنوان یک نظریه جدید ارائه شود. این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی - انتقادی می خواهد ضمن تحلیل شاخصه های اصلی نظریه مدرنیته ایرانی به ارزیابی و نقد سویه های انتقادی و ایجابی آن در بررسی تحولات ایران معاصر بپردازد. توجه به کاستی های تحلیل وی شامل توجه صرفش به جنبه های فکری و فرهنگی مدرنیته ایرانی و عدم توجه به جنبه های ساختاری و نهادی موثر در تکوین این پدیده و همچنین تاکید شدید به نقش روشنفکران درترویج اسلام سیاسی و عدم توجه به نقش نیروها و نهادهای سنتی در انقلاب اسلامی و نقد سویه های ایجابی الگوی پیشنهادی وی که مبتنی بر تنوع در تجربه های فرهنگی و تاریخی از مدرنیته و تلاش برای ترسیم سیمای غیراروپامحور از آن است از مهم ترین یافته های این پژوهش است. نتیجه کلی این پژوهش نشان گر آن است که نظریه مدرنیته ایرانی ضمن ارائه رویکرد و چشم اندازی جدید به مطالعه تاریخ معاصر ایران برخی از ابعاد مهم آن را نادیده و همین امر هم ضرورت ارائه پژوهش های جدیدتر نمایان می سازد.
راهبردهای مشارکت سیاسی در میان فعالان زن، معلم، دانشجو و کارگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به بررسی راهبرد مشارکت سیاسی در میان کنشگران چهار حوزه معلمی، دانشجویی، زنان و کارگری پرداختیم. سؤال محوری این است که کنشگران چه راهبرد هایی را برای دستیابی به مطالباتشان در بستر نظام سیاسی موجود در پیش می گیرند. بدین منظور از نظریات دموکراتیک سازی و انعطاف پذیری اقتدارگرایی سود بردیم. برای جمع آوری داده های تحقیق، از روش کیفی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 22 نفر از فعالان چهار حوزه منتخب استفاده کردیم و با کمک تحلیل محتوای تماتیک به تجزیه وتحلیل مصاحبه ها پرداختیم. یافته های پژوهش نشان می دهند کنشگران از چهار راهبرد 1- روابط حسنه یا تعامل با حاکمیت، 2- مقاومت در برابر حاکمیت، 3- بازسازی درونی پس از وقوع سرکوب و 4- ائتلاف استفاده می کنند. کنشگران گاه به طور هم زمان و ترکیبی چند راهبرد را بکار می گیرند و یا در طول زمان، راهبرد های متفاوت را در مقاطع زمانی مختلف تجربه می کنند. نتایج حاکی از آن است که تشکل ها ابتدا مذاکره با مسئولان را آزمون می کنند، سپس مسیر اشکال غیررسمی کنشگری را طی می کنند که هزینه برند. بالا رفتن هزینه، کنشگران را وادار به پنهان کاری فعالیت هایشان می کند. درواقع کنشگران در زمانه ای که فرصت سیاسی برای فعالیت وجود دارد از آن بهره می برند و در زمانه ی عسرت و انسداد فضای سیاسی میان کنش های رسمی و غیررسمی جابه جا می شوند.
زنان و نظم جنسیتی پدرسالار؛ روایت تاریخی از «زندگی خانوادگی» زنان در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال آن است که با تابیدن نوری به زوایای تاریخ جنسیت در جامعه ایرانی، به تصویر دقیق تری از «وضعیت زنان و خانواده در دوران قاجار» دست یابد. مطالعه حاضر بر اساس تحلیل مضامین موجود در منابع و اسناد تاریخی انجام گرفته است. در این راستا، مجموعه ای از سفرنامه ها، خاطرات، نشریات و اسناد تاریخی، مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفتند. یافته های این پژوهش نشان داد که زنان در عصر قاجار، از کمترین حقوق اجتماعی برخوردار بودند. آن ها نه اختیاری برای ازدواج داشتند و نه توانی برای طلاق؛ نه آمدنشان به خانه شوهر با اراده خویشتن بود و نه رفتنشان به تصمیم خویش. همه زنان را در خیابان به یک شکل کرده بودند؛ همگی چادربه سر و روبنده به صورت داشتند. نه انتخاب پوشش در بیرون خانه به اختیار آن ها بود و نه کار و کوشش در درون خانه امانشان می داد. بردن نامشان ممنوع بود و «ضعیفه» خطابشان می کردند. نه نامی از آن ها برده می شد و نه مقامی به آن ها سپرده می شد. بیشتر، کالای جنسی بودند در دست مردان و بستری برای تولید فرزندان. گویی شهروندانی درجه دوم بودند در تاریخ ایران. در کودکی ازدواج می کردند و در جوانی پیر می شدند. هنوز کودکی نکرده، مادر می شدند و هنوز جوانی را ندیده، فرتوت می شدند. عمرشان کوتاه بود و بختشان سیاه. به واقع دوره قاجار بر وفق زنان نبود؛ عصر، عصر پدرسالاری بود و سلطه مردانه، همه عرصه های زندگی آنان را درنوردیده بود.
مسأله کنش اقتصادی: امکان بدیل جامعه شناختی در مواجهه با نظریه انتخاب عقلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه انتخاب عقلانیِ علم اقتصاد در تحلیل کنش اقتصادی با دو مشکل اساسی مواجهه است. مشکل اعتبار، یعنی تأیید تجربی اصول بنیادین آن و مشکل موضوعیت، یعنی توان و ظرفیت توجه هم زمان به عوامل اجتماعی و ذهنی کنشگر. سنت های مختلف جامعه شناسی تلاش کرده اند برای پر کردن حفره های آن دیدگاه متفاوتی برای تحلیل کنش اقتصادی ارائه کنند اما این رویکردهای جامعه شناختی در سطح تحلیلی متفاوتی با نظریه انتخاب عقلانی کنش اقتصادی را توضیح داده اند بنابراین نتوانسته اند بدیل مناسبی برای آن باشند. سؤال اصلی پژوهش این است که آیا جامعه شناسی اقتصادی می تواند سطح تحلیل علی نزدیک تری با آنچه نظریه انتخاب عقلانی اشاره دارد، ارائه کند که هم زمان به عوامل اجتماعی و ذهنیت کنشگر، محاسبه گری و روتین ها توجه کند؟ مبانی نظری این پژوهش رویکرد رابطه گرایی و نحوه تعامل کنش و ساختار موقعیت، ذهنیت حسابگرانه و روال ها است. روش پژوهش اسنادی و مبتنی بر تفسیر و مرور انتقادی متون دست اول جامعه شناسی است تا نحوه مواجهه نظری سنت جامعه شناسی با نظریه انتخاب عقلانی و امکان بدیل مناسب برای آن روشن شود. دو مفهوم دلایل عملی و روال ها در نظریه بوردیو و شوتس در دو سنت فکری متفاوت می توانند توضیح جامعه شناختی مناسبی برای کنش اقتصادی در مقابل نظریه انتخاب عقلانی ارائه کنند که در این میان نظریه شوتس به جهت توجه هم زمان به رفتار حسابگرانه و عادات در توضیح کنش اقتصادی بدیل مناسبی است.
تحلیل تأثیر تحولات زبان شناختی بر آرا و رهیافت های دانش اجتماعی با تأکید بر تبیین متون دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واکاوی ارتباط دانش های مختلف، مبنای مناسبی برای پژوهش، به خصوص برای دانش هایی که پاسخ سؤالات، جز با تحلیل بین رشته ای میسر نیست، فراهم می سازد؛ دانش اجتماعی از آغاز در ارتباط با علوم دیگر بسط و گسترش یافته و توانسته پاسخ مسائل علوم مختلف را فراهم سازد. بهره گیری درست از دانش علوم اجتماعی می تواند در تبیین متون دینی که ساختار زبانی دارند، نقش آفرینی کند. در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، ارتباط دانش علوم اجتماعی با رهیافت های زبان شناختی تحلیل می شود تا غیرمستقیم راه را به خصوص برای تحلیل متون دینی هموار سازد. بررسی ها نشان می دهد، ارتباط دانش اجتماعی با دیگر علوم هم زمان نبوده، بلکه حداقل سه مرحله را پشت سر گذاشته است در مرحله سوم در اوایل قرن بیستم دانش اجتماعی تحت تأثیر زبان شناسی قرار گرفت. ظهور رویکردهای نوین زبان شناختی، نگرش جدیدی را فراروی تحلیل های اجتماعی بازگشود. با انقلاب روش شناختی در زبان شناسی، رویکردهایی ساختارگرایی و فراساختارگرایی در علوم اجتماعی ظاهر شدند که بر اهمیت زبان در روابط اجتماعی تأکید داشتند. در این پژوهش به خصوص مرحله سوم یعنی ارتباط دانش علوم اجتماعی با زبان شناسی و مکانیسم تأثیر و تأثّر آن ها نشان داده می شود. بر اساس این پژوهشِ بنیادی، می توان به تحلیل برون متنی دانش هایی مانند علوم قرآن و حدیث، حقوق، ادبیات و... که ماهیت بیشتر زبانی دارند، پرداخت.