۱.
کلید واژه ها:
غزالى نظام اخلاقى ابنمسکویه خواجه نصیر احیاء علومالدّین خیر و شر
این نوشتار بررسى تطبیقى آراء اخلاقى سه دانشمند بزرگ جهان اسلام،
غزالى، ابنمسکویه و خواجه نصیر الدّین طوسى است. در این مقاله نخست به کاستى مباحث تئوریک در میراث مکتوب اسلامى اشاره شده و اینکه رویکرد اهتمام کنندگان به اخلاق بیشتر به جنبه اخلاق عملى معطوف بوده است. سپس رویکردهاى اخلاقى مطرح در جهان اسلام در
قالب تقسیمبندى سه گانه تبیین و نقد شده است. این سه رویکرد عبارت است از: اخلاق فیلسوفانه که نماینده آن تهذیب الاخلاق ابن مسکویه و اخلاق ناصرى خواجه نصیرالدّین طوسى است، اخلاق عارفانه یا صوفیانه به نمایندگى غزالى و دو کتابش إحیاء علومالدّین و کیمیاى سعادت و بالاخره اخلاق نقلى و کتابهایى مانند اخلاق محتشمى و اخلاق شبر که البته به این قسم از گرایش اخلاقى کمتر پرداخته شده و اهتمام بیشتر به دو قسیم دیگر آن است. دیگر مبحثى که در مقاله حاضر به تفصیل بررسى شده، تبیین مبادى نظام اخلاقى امثال ابن مسکویه، غزالى و خواجه نصیر است که در ضمن آن، تعریف اینان از اخلاق نقل و نقد شده و سپس تبارشناسى نظرات اخلاقى این سه متفکر ارائه
گشته است. جایگاه اخلاق در درختواره موضوعى علوم در دوران قدیم بخش پایانى مقاله است.
۴.
کلید واژه ها:
ژنتیک علم و اخلاق فنآوری بیولوژى
جریانشناسى انتقادى سیر پیشرفت علوم در دوران معاصر و به ویژه
سدهى بیستم از منظر اخلاق است. نویسنده نخست از عدم تعهد و آزادى علوم در سیر خود انتقاد کرده و آثار آن را به ویژه در دو علم بیولوژى و ژنتیک بررسى کرده است. وى با بیان دغدغههاى مختلف علم در سدهى بیستم اولین دغدغه را علوم اجتماعى، دومین را علم رفتارى و مسائل روانشناختى، سومین دغدغه را انرژى هستهاى و در فرجام چهارمین را انقلاب بیولوژیک برمىشمارد. در این میان، مؤلف رابطهى اخلاق با فنآورى را برمىرسد و سپس ماهیت ایدئولوژیک علم و نظرات موافقان و مخالفان آن را نقل و نقد کرده و در نهایت از پررنگ شدن جنبهى عملى علم و بىاهمیت شمرده شدن ابعاد تئوریک آن سخن مىگوید. مؤلف در پایان نتیجه مىگیرد که هیچ جنبش علمى
بدون اخلاق نه تنها سودى ندارد که سخت زیانبخش نیز هست و هر کوشش علمى باید همسان با اخلاق صورت بگیرد.
۵.
این نوشتار، ترجمهى مقالهاى از آقاى دکتر اندرهاشلمن[1]با عنوان
«مسئولیت اخلاقى»[2]است. وى داراى کارشناسى ارشد در رشتهى فلسفه وادیان از دانشگاه کالرمونت و دکترى فلسفه از دانشگاه ریورساید کالیفرنیاست. آقاى دکتر اشلمن هماکنون عضو همکار گروه فلسفه و مطالعات آزاد دانشگاه استندفورد آرکانزاس است. وى در آن دانشگاه در زمینههاى فلسفهى دین، اندیشههاى شرقى، اخلاق، اخلاق پزشکى و غیره مشغول تدریس است. او داراى چندین مقاله در زمینهى اخلاق است که نوشتار حاضر یکى از مقالات چاپ شدهى وى در دایرهالمعارف استندفورد وابسته به لابراتور تحقیقات متافیزیک استندفورد[3]است.
وى در این مقاله سعى دارد تاریخچهاى از سیر تفکر و اندیشهى غرب
دربارهى مفهوم «مسؤولیت اخلاقى»، را بیان نموده و سپس با توجه به نگرش سقراط به این مفهوم، نظرات دیگر اندیشمندان را مورد بررسى قرار دهد
۷.
کلید واژه ها:
اخلاق خودى در اخلاق خودانسانى شهید مطهرى
اخلاق پژوهان که در حوزهى بحثهاى اخلاقى، فلسفه اخلاق،
رفتارشناسى انسان و ریشههاى آن ژرفاندیشى نمودهاند، از مقولهاى به عنوان «خود» با گونههایى چون «خودشناسى»، «خودیابى»، «خود عزتمند» و یا «خود زیانى و خودفراموشى» سخن گفتهاند. در میان این اخلاق پژوهان، باید از دانشورى یاد کرد که در حوزه اندیشه و معارف اسلامى، نگرشى همه سویه و فراگیر داشته و به اخلاق و مسأله خودى در آن، هماره، به عنوان بخش مهم و بنیادى از آموزههاى دینى نگریسته و در پى آن بوده که ریشههاى آنها را با شیوههاى نوین و منطقى و کاربردى، استوار سازد. او کسى نیست جز علاقه
شهید، مرتضى مطهرى «رحمها... علیه». آن استاد فرزانه، مسأله خودى در اخلاق را پایه اخلاق دانسته و از آن با عنوان «اخلاق مکرمتى» یاد مىکند. در این مقاله سعى نگارنده بر این است که مفهوم و گونههاى خودى، مبارزه با خود و نمودارهاى از خود بیگانگى را در عرصه اخلاق انسانى از دیدگاه شهید مطهرى مورد بحث وبررسى قرار دهد.