مطالعات اخلاق کاربردی (اخلاق سابق)
اخلاق دوره جدید سال سوم زمستان 1392 شماره 12 (پیاپی 34) (مقاله ترویجی حوزه)
مقالات
حوزه های تخصصی:
تربیت اجتماعی بزرگسال» به عنوان یک مسئله هنجاری فرایندی است که از خلال آن بزرگسال نقش های جدید اجتماعی را «بازدرونی سازی» نموده و نقش ها و موقعیت های ناسازگار را در جهت تعالی و رسیدن به کمال مطلوب سازگار می سازد. ناقص بودن تربیت پیشین، کمال طلبی دائمی افراد، تاثیر گرایش های درونی بر رفتارها و کنش های اجتماعی و جدید بودن و ناسازگاری نقش های اجتماعی مسائلی اند که ضرورت و چرایی تربیت اجتماعی بزرگسال را توجیه می کنند. در منابع دینی روش های چند برای تربیت اجتماعی بزرگسال در محیط خانواده در نظر گرفته شده است که عبرت دهی (یادآوری تاریخ و جریان های گذشته و بیان نقاط ضعف و قوت آن)، انذار (ترساندن از بلایا، حساب و کتاب قیامت و مجازاتهای رسمی و غیر رسمی اجتماعی) و وصیت (فراخواندن اعضای خانواده به پایبندی به ارزشهای اجتماعی، آداب همزیستی و تعاون و همکاری) از جمله آنها است.
بررسی فقهی آموزش روزه به فرزندان با (رویکرد فقه التربیه)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تربیت عبادی، بُعدی از تربیت دینی است که کودکان را با وظایف و تکالیف عبادی آشنا کرده و آنان را به انجام آن متعهد می نماید. براساس آیات و روایات، در بین تکالیف عبادی، علاوه بر نماز، آموزش و تمرین دهی روزه به کودکان از دوران کودکی ضروری شمرده شده است. اما آنچه در این بررسی مهم است، این است که بدانیم این مسئولیت بر عهده چه کسی است، از چه زمانی شروع می شود و چه حکم فقهی بر آن مترتب می گردد. نوشتار حاضر براساس روش شناسی فقهی درصدد پاسخ به این پرسش ها است. به این منظور، مجموعه ای از آیات و روایات به دو دسته ادله عام و خاص طبقه بندی و سپس پرسش های پیش رو، بررسی شده است. با بررسی ادله قرآنی و روایی، آموزش و امر به وظایف و تکالیف عبادی مانند روزه از جمله وظایف شرعی والدین شمرده شده است که این امر به صورت وجوب یا الزام مؤکَّد بر عهده والدین است. براساس روایات، مبدأ تمرین، امر و مؤاخذه روزه از سن نُه سالگی است. این حکم شامل پسر و دختر، هر دو، می شود.
بررسی الگوی ارتباط اخلاقی متقابل والدین و فرزندان با محوریت سوره یوسف(ع) (فرزند)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
الگوها می توانند کمک موثری به فرایند تربیت اخلاقی ونتیجه بخش بودن آنها کند بویژه آنکه این الگو متخذ از آموزه های وحیانی وبراساس رفتارپیامبران باشد .مطالعه وتحلیل سوره یوسف علیه السلام به عنوان یکی از سوره هایی که رفتارهای اخلاقی را به تصویر کشیده است در این زمینه راهگشاست .مجموعه روابط درون شخصی بین شخصی، فراشخصی وبرون شخصی در این سوره ارائه شده است که در این بین رابطه متقابل حضرت یعقوب وفرزندان می تواند به عنوان الگوی ارتباطی مطرح شود .در این مقاله ضمن تحلیل برخی اصول حاکم بر رفتار فیمابین یعقوب وفرزندان براساس معیار های اخلاق اسلامی به برسسی وحل چالش های اخلاقی در این روابط بر اساس گزارش قرآن خواهیم پرداخت.
مسئولیت اخلاقی اخلاق فرزندان در برابر والدین در قرآن و عهدین(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مطالعات تطبیقی در حوزه ادیان، افزون بر ارتقای سطح معرفت پیروان ادیان نسبت به یکدیگر، بسیاری از ادراکات ناصحیح را مرتفع می سازد. از دیگر سو، برای اثبات بهره مندی اسلام از حقیقت تام و کامل نیز روشی عالمانه و به دور از تعصب ورزی است. در این میان، خانواده به عنوان اصلی ترین نهاد اجتماعی در ارتقا و تعالی جامعه، همواره مورد توجه ادیان، پیامبران الاهی و کتب مقدس بوده است؛ چراکه ایجاد هر نوع تغییر اجتماعی در جامعه، مستلزم نظرداشت این نهاد به ظاهر کوچک ولی به جهت کارکرد عظیم و اثربخش است. پژوهش پیش رو با عنایت به اهمیت این مسئله با روشی علمی تطبیقی درصدد است با تکیه بر قرآن مجید و کتاب مقدس (عهدعتیق و عهدجدید)، تکالیف و مسئولیت های اخلاقی فرزندان در مقابل والدین را بررسی و واکاوی کند. مسئولیت های اخلاقی فرزندان در برابر والدین در عهدین در شش مقوله احترام، اطاعت، مراقبت، تکریم، پشتیبانی و احترام در پیری و در قرآن در هفت مقوله احترام، احسان، اطاعت، ادب ورزی، مراقبت در کهنسالی، پشتیبانی و دعا برای آنان طبقه بندی و بررسی شده است. روش پژوهش کتابخانه ای و مبتنی بر کتب مقدس است، ولی برای تبیین موضوع از برخی از شروح و تفاسیر آنها نیز بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد تشابهات بسیاری میان قرآن و عهدین در این باره وجود دارد که می توان به مکلّف بودن فرزند در برابر والدین، اطاعت از آنها در همه حال غیر از معصیت خدا، توجه به حقوق آنها حتی پس از مرگ و... اشاره کرد؛ ولی در عین حال، تفاوت هایی هم وجود دارد که از آن جمله می توان به محوریت جامع و تام خداوند در تمام آیات قرآن، توجه ویژه به مادر در قرآن و توجه بیشتر به پدر در عهدین و بیان مجازات های سخت برای فرزندان در عهدین برای مخالفت با فرمان والدین به خلاف قرآن و ... اشاره کرد.
چگونگی تحمل افزایی (صبر) کودکان در مواجهه با مرگ یکی از اعضای خانواده(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از اساسی ترین فقدان ها برای کودکان زمانی رخ میدهد که یکی از اعضای خانواده از جمله پدر و یا مادر دچار مرگ شوند و فرزندان را در سوگ خود غمبار و اندوهناک سازند. کشیدن بار اندوه به همراه ابهام فرایند مرگ و علت آن بسیاری از کودکان را تا سر حد داغدیدگی، افسردگی، و اضطراب و حتی خودکشی سوق می دهد. مرگ یکی از اعضای خانواده ممکن است در اثر ابتلا به بیماری (مثلاً سرطان، ایدز) بلایایی طبیعی، تصادفات رانندگی، و یا عوامل دیگر باشد. مرگ برای کودکان توأم با ابهام و راز آلودگی است و کودکان نمی تواند آن را درک کنند. ازجمله وظایف اخلاقی در این زمینه درک درست شرایط کودکان وهموار سازی این اتفاق وچنین حادثه هایی برای کودکان است که مورد توجه متون دینی نیز می باشد.والدین توان و علم روشن نمودن پدیده مرگ را برای فرزندان خود ندارند و در این مورد احساس استیصال و ناتوانی می کنند مرگ یکی از اعضای خانواده می تواند قابل پیش بینی، ناگهانی و غیر قابل پیش بینی (مثلاً خودکشی)، و یا در اثر بلایای طبیعی (مثل زمین لرزه و توفان) باشد. هر کدام از این انواع مرگ تأثیرات متفاوتی در کودکان می گذارند و نظام خانواده را به نحوی از انحاء دچار مشکل می کنند. نشانگان داغدار شدن در کودکان زیادند که از جمله آن ها می توان به نشانگان فیزیولوژیکی (مثل سردردها)، نشانگان روان شناختی (مثل افسردگی، اضطراب) و مشکلات تحصیلی اشاره کرد. داغداری در اثر فقدان برادران و خواهران نیز اثرات بسیار نامطلوبی در فرایند رشد و سلامت روان کودکان می گذارد که در اصل مقاله به آن پرداخت شده است. مشاوره های روانی برای اعضای خانواده و کودکان می توانند در کنار مشاوره های معنوی به سلامت عاطفی کودکان کمک کنند و آنان را آرام تر سازد. اینگونه مشاوره ها با استفاده از مدل های مختلف روان شناسی و روان درمانی معنوی می توانند در کنار آمدن با کودکان با داغدیدگی کمک کنند وصبر وتحمل آنان را در برابر چنین مشکلی بالا برده ؛ از این مرحله به راحتی عبور کنند .
بررسی تأثیر ساختار خانواده بر گرایش به رفتارهای پرخطر و ابعاد سازگاری (عاطفی، اجتماعی، آموزشی و کل) در دانش آموزان خانواده های تک همسری و چندهمسری(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
خانواده و ساختار آن نقش بسزایی در رشد، شکل گیری شخصیت و سلامت روان اعضای آن به خصوص فرزندان ایفا می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر ساختار خانواده (تک همسری، چندهمسری) بر گرایش به رفتارهای پرخطر و سازگاری دانش آموزان دبیرستانی انجام شده است. روش پژوهش از نوع علّی- مقایسه ای (پس رویدادی) و جامعه آماری آن کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان خاش استان سیستان و بلوچستان بوده است که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 79 دانش آموز پسر (از خانواده تک همسری) و 71 دانش آموز پسر (از خانواده چندهمسری) بین سنین 14 تا 17 سال به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار به کار رفته در پژوهش حاضر، پرسشنامه رفتارهای پرخطر و مقیاس سازگاری دانش آموزان دبیرستانی بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (تی مستقل و رگرسیون) انجام شده است. یافته های پژوهش نشان داد که بین دو گروه به لحاظ رفتارهای پرخطر و سازگاری تفاوت معناداری وجود دارد (01/0p≤) و در میان دانش آموزان خانواد ه های چندهمسری میزان سازگاری، کم و گرایش به رفتارهای پرخطر، زیاد است. بر پایه نتایج به دست آمده، آگاهی دادن به خانواده ها در زمینه اثرات منفی ساختار همسرگزینی چندهمسری می تواند بر کاهش گرایش به رفتارهای پرخطر و سازگاری دانش آموزان مؤثر باشد.
تربیت اجتماعی و پایه های اخلاقی آن در قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اسلام دینی اجتماعی است و احکام فردی آن نیز آهنگ اجتماعی دارد و از آن ها برای اصلاح و تقویت روابط اجتماعی و تحقق اخلاقی تربیت اجتماعی و اجرای اهداف مقدس جامعه بهره می گیرد. هدف اسلام در این سیر، تنها ساختنِ فرد دین دار نیست؛ بلکه ساختن جامعه دین دار نیز هست، جامعه ای که روابط اجتماعی آن براساس اهداف و احکام دین سامان گیرد، جامعه ای ارزشمند است که در آن سعادت فرد با سعادت جامعه پیوند خورده است و تربیت اجتماعی با دو مقوله مسئولیت های اجتماعی و ایمان اسلامی، ارتباطی قوی و انفکاک ناپذیر دارد. توجه به پایه های اخلاقی با رویکرد قرآنی به مثابه عاملی مهمّ در تثبیت و ایجاد جامعه مطلوب اسلامی و پایداری تربیت صحیح اجتماعی به شمار می آید و تقوا، عدالت اجتماعی، وحدت و امنیت اجتماعی، مهمّ ترین این پایه ها محسوب می شوند. مرحوم علامه طباطبایی از جمله مفسران و حکمایی است که در اندیشه های تفسیری و فلسفی خویش توجه خاصی به بحث یادشده نموده و معتقد است که پایه های اخلاقی از لوازم اعتقادی و عملی در تربیت اجتماعی انسان ها به شمار می آید. ایشان جامعه بدون اخلاق و تربیت اجتماعی و جامعه بدون توجه به پایه های اخلاقی را عامل سُستی و بی بنیادی انسان ها در عرصه ایمان و عمل نیک شمرده است که در این صورت، جامعه رو به انحطاط رفته و فساد و هرج و مرج در آن گسترش می یابد. سعی نگارنده در این مقاله آن است که پایه های اخلاقی تربیت اجتماعی انسان ها در قرآن را از دیدگاه علامه طباطبایی بررسی کند.