مقالات
حوزه های تخصصی:
نویسنده در مقالهی حاضر بر آن است تا نسبت معنویّت و هنر را از دیدگاه سنّت گرایان، به ویژه سیّد حسین نصر، یکی از شارحان مهم سنّت گرایی معاصر، تبیین نماید. نظریات سنّت گرایان را نمیتوان بدون فهم مبانی و مفاهیم کلیدی آنها بررسی کرد؛ چرا که سنّت گرایان چیزی را خارج از چارچوب سنّت نمیدانند و همهی تأمّلات خود را در این راستا تبیین میکنند. به همین دلیل، در این مقاله نخست به مفاهیم اساسی و در عین حال مرتبط با بحث معنویت و هنر پرداخته و پس از آن بحث هنر دینی و سنّتی و ارتباط هنر با معنویت را مورد بحث قرار خواهیم داد.
واقع گرایی اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اخلاق از حوزههای مهم زندگی است. فیلسوفان اخلاق در فلسفه ی اخلاق و همچنین در فرا اخلاق (اخلاق نقدی ویا اخلاق تحلیلی) با نگاهی فلسفی به بررسی مسایل مرتبط با اخلاق میپردازند. یکی از این مسایل مهم این است که آیا ارزشهای اخلاقی دارای واقعیتاند یا صرفاً ابداع انساناند. به تعبیر دیگر، آیا جملات اخلاقی صرفاً انشایی هستند و بیان خواست و احساسات گویندهاند یا اخباری هستند، یعنی قضیهاند و دارای مابه ازای خارجی میباشند.
حال، روی این فرض که محمولات این قضایا عینی باشد، آیا عینیّت این قضایا به صورت عینیّت قضایای تجربی است، یا عینیّت قضایای اخلاقی از گونهی دیگر است، و اگر از گونه ی دیگر است این عینیّت به چه نحو است.
واقع گرایی اخلاقی دیدگاهی است که به وجود امور واقعی که اعمال و اشیا در رابطه با آن ها، درست یا غلط، خوب یا بد میشود معتقد است. طبق این دیدگاه، صفات اخلاقی، صفات اصیل چیزها یا کارها هستند. امّا، ناواقعگرایان فکر میکنند که ما در جهانی به سر میبریم که هیچ ارزش عینی در آن وجود ندارد. و بنابر نظر این گروه، انسان تصوّرات خود را از ارزشهای اخلاقی- بر اساس این که انسان مخلوقی با احساس و نیاز و امیال خاص است ــ به دست میآورد، و بنابراین، سرچشمه ی ارزشها در خود انسان است.
اوتانازی (قتل ترحّمی) از دیدگاه اسلام(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پیشرفتها و مناسبات جدید و مختلف در دوران معاصر، به ویژه دهههای پایانی قرن بیستم، در موازات پیچیدگیهای ایجاد شده، سؤالات جدید و چالشهای فراوان و مهمّی را پیش روی اخلاق گشود که کاربردی کردن اخلاق را بیش از پیش طلب میکرد. تطبیق معیارهای اخلاقی و مهندسی و طراحی پاسخهای مناسب و درخور به موضوعات پیش آمده با توجّه به ماهیّت چالشی مباحث نوین اخلاقی، وظیفهی مهم عالمان علم اخلاق و فیلسوفان اخلاق است.
در ساحت اخلاق کاربردی، بر رسیدن به موضوعات نوین در اخلاق زیست پزشکی اهمیّتی بسزا و گاه حیاتی دارد. موضوعاتی از قبیل شبیهسازی، سقط جنین و مرگ مغزی از جمله مسایلی هستند که در دانش اخلاق کاربردی مورد مطالعه و تحقیق قرار گرفته و پاسخهایی پیرامون آنها ارایه گردیده است.
از جملهی این موارد یکی هم اوتانازی یا مرگ از روی ترحّم است که موضوع این نوشتار بوده و ما سعی نمودهایم ضمن توضیح کامل مطلب، دلایل موافقان و مخالفان را نقل و سپس پاسخی را از منظر شریعت اسلامی و اخلاق الاهی برای آن تبیین نماییم.
نقد و تحلیل مبانی اخلاق اشعری با رویکرد قرآنی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اشاعره در تبیین مسألهی خیر و شر، عقل را ناکارآمد میدانند و بر خلاف معتزله و امامیه، حُسن و قبح عقلی افعال اخلاقی را انکار مینمایند. انکار حُسن و قبح عقلی، ریشه در جبرگرایی این فرقه ی کلامیدارد؛ چرا که با اعتقاد به جبر، پای عقل در میدان تمیز خیر و شر، بسته خواهد شد. از طرف دیگر، این نگاه جبرگرایانه، ریشه در استنباط نادرست اشاعره از برخی آیات کلام الله مجید دارد. آنان این آیات را مستمسک خویش قرار داده و از طریق آن به طرح این موضوع پرداخته اند که انسان در افعال خویش، واجد اراده و اختیار نیست.
جبرگرایان با استفاده از این آیات، بر این اعتقاد رفته اندکه خدا خالق افعال انسان است، اوست که آدمیرا هدایت یا گمراه میکند، و افعال انسانی، جز حاصل ارادهی او نیست. از طرفی، علم خداوند، ازلی و ابدی است؛ بنابراین، اگر انسان دارای اختیار باشد و بتواند چیزی را انتخاب کند که علم ازلی خداوند به آن تعلّق نگرفته است، علم الهی مبدّل به جهل میگردد.
در این مقاله، ضمن اشاره به مبحث حُسن و قبح عقلی اخلاق و مسألهی جبر و اختیار، شماری از این آیات کریمه، مطرح گردیده و به اختصار، بررسی و تدقیق فلسفی شده است تا در حد امکان، بطلان سخن اهل جبر در فهم این آیات، آشکار گردد.
نظریّه ی اخلاق ویتگِنِشتاین(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
رساله ی منطقی- فلسفی ویتگنشتاین، اغلب بهعنوان کتابی در نظر گرفته میشود که به دنبال ارایهی تعریفی از حدود و مرزهای اندیشه از طریق تحلیل منطقی زبان است. امّا حقیقت امر این است که نتیجه و غایت رازآمیز و اخلاقی این کتاب است که برای وی اهمیّت دارد؛ بخشی که خود ویتگنشتاین بیشترین تأکید را بر آن دارد. او رساله را در اصل کتابی اخلاقی میداند و توجّه به این نکته را کلید فهم آن تلقّی می نماید.
امروزه دو تفسیر از رساله ارایه میشود: تفسیر اوّل بیان میدارد که رساله در تلاش است تا به ما بگوید، متافیزیک بهطور کلّیِ بیمعناست و باید کناری نهاده شود (تفسیر پوزیتیویستها). برخلاف آن، تفسیر دوم، تلاش ویتگنشتاین برای مرز نهادن میان اندیشیدنی و نااندیشیدنی، و معنادار و بیمعنا را تلاشی متافیزیکی میداند. ما در این مقاله تفسیر دوم را ملاک بررسی دیدگاه ویتگنشتاین در خصوص اخلاق قرار دادهایم. با توجّه به آنچه خواهد آمد، به نظر میرسد خوانش متافیزیکی رساله، مطابق با محتوای آن، موجّه باشد؛ زیرا معتقدیم، درک درست دیدگاه ویتگنشتاین دربارهی اخلاق، در گرو این خوانش است.
اخلاق دکارت(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
دکارت به خاطر سهمش در اخلاق شهرتی ندارد. اکثر افراد معتقدند که این ضعف بنیادی فلسفهی دکارت است؛ چراکه او بر روی متافیزیک و معرفت شناسی متمرکز شده است و به فلسفهی اخلاق و سیاست نپرداخته است. چنین انتقادهایی مبتنی بر بدفهمی چهارچوب وسیع فلسفهی دکارت است. شاهد و گواه دکارت در رابطه با اهمیّت عملی فلسفه میتواند در نخستین نوشتههایش ترسیم شده باشد؛ جاییکه او در موافقت با فیلسوفان سلف خود، هدف فلسفه را «کسب حکمتی که برای رسیدن به سعادت کافی است» مشخّص میکند. جزئیات این دیدگاه کاملاً در نوشته های دورهی دوم زندگی دکارت بسط پیدا میکند: مکاتباتش با پرنسس الیزابت، انفعالات نفس و مقدّمه ای بر ترجمهی فرانسوی اصول فلسفه؛ جاییکه او پندار مشهورش از درخت فلسفه را نشان میدهد، بالاترین شاخهاش، «برترین و کاملترین سیستم اخلاقی است که شناخت کامل دیگر علوم را پیش فرض قرار میدهد و همچنین سطح نهایی حکمت است.»