مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
ژنتیک
حوزه های تخصصی:
از هر 1000 موالید زنده یک نفر مبتلا به ناشنوایی عمیق می باشد که در 50% از این افراد علت ژنتیکی به عنوان منشا این بیماری مشخص شده است و در 50% دیگر علل اکتسابی می باشد. تاکنون بیش از 350 شرایط ژنتیکی مختلف که موجب ناشنوایی می شوند، گزارش شده است که در بین آنها 70% باعث ایجاد ناشنوایی غیرسندرمی و 30% دیگر باعث ایجاد ناشنوایی سندرمی می شوند. انواع غیرسندرمی و سندرمی ناشنوایی می توانند به چهار شکل جسمی غالب (DFNA)، جسمی مغلوب (DFNB)، وابسته به (DFN)X و میتوکندریایی باشند. در این میان 80-75% از ناشنوایی های با علت ژنتیکی بصورت اتوزومی مغلوب، 20-10% به صورت اتوزومی غالب، 5-1% وابسته به X یا با علت میتوکندریایی 2-0% می باشند تاکنون 51 جایگاه برای ناشنوایی اتوزومال غالب و 61 جایگاه برای اتوزومی مغلوب و 7 جایگاه برای وابسته به X شناسایی شده است. ناشنوایی غیر سندرمی با توجه به سن شروع بیماری به دو دسته پیش کلامی و پس کلامی تقسیم بندی می شود. بعنوان یک قانون کلی در بیشتر ناشنوایی های غیر سندرمی با الگوی توارث جسمی غالب اختلال در ناشنوایی در سنین بالاتر و به صورت پس کلامی دیده می شود، حال آنکه در ناشنوایی های غیر سندرمی جسمی مغلوب، ناشنوایی معمولا پیش کلامی می باشد.
مسائل علم و اخلاق در جهان معاصر(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
جریانشناسى انتقادى سیر پیشرفت علوم در دوران معاصر و به ویژه
سدهى بیستم از منظر اخلاق است. نویسنده نخست از عدم تعهد و آزادى علوم در سیر خود انتقاد کرده و آثار آن را به ویژه در دو علم بیولوژى و ژنتیک بررسى کرده است. وى با بیان دغدغههاى مختلف علم در سدهى بیستم اولین دغدغه را علوم اجتماعى، دومین را علم رفتارى و مسائل روانشناختى، سومین دغدغه را انرژى هستهاى و در فرجام چهارمین را انقلاب بیولوژیک برمىشمارد. در این میان، مؤلف رابطهى اخلاق با فنآورى را برمىرسد و سپس ماهیت ایدئولوژیک علم و نظرات موافقان و مخالفان آن را نقل و نقد کرده و در نهایت از پررنگ شدن جنبهى عملى علم و بىاهمیت شمرده شدن ابعاد تئوریک آن سخن مىگوید. مؤلف در پایان نتیجه مىگیرد که هیچ جنبش علمى
بدون اخلاق نه تنها سودى ندارد که سخت زیانبخش نیز هست و هر کوشش علمى باید همسان با اخلاق صورت بگیرد.
مطالعه ی علم سنجی و ترسیم نقشه ی تاریخ نگاری مقالات 20 نشریه ی برتر حوزه ی ژنتیک و وراثت در سال های 2008-2000(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بررسی کمی تولیدات علمی، سیاست گذاری علمی، ارتباطات علمی دانش پژوهان، ردیابی انتشار اندیشه ها، ترسیم نقشه ی تاریخ نگاری وغیره، برخی از موضوعات حوزه ی علم سنجی است. هدف از پژوهش حاضر مطالعه ی علم سنجی و ترسیم نقشه ی تاریخ نگاری مقالات 20 عنوان نشریه ی برتر حوزه ی ژنتیک و وراثت در سال های 2008-2000 بوده است.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات علم سنجی بود که با استفاده از روش پیمایشی و تحلیل استنادی انجام شد. در این تحقیق، 28813 عنوان مقاله از 20 عنوان نشریه ی حوزه ی ژنتیک و وراثت با ضریب تأثیر 5 سال گذشته حداقل برابر با 5 که طی سال های 2008-2000 منتشر شده اند، بررسی شدند. ابزار گردآوری داده ها، سیستم جست وجوی Web of Science بود و تحلیل داده ها و ترسیم نقشه ی تاریخ نگاری با نرم افزار HistCite™، انجام شد.
یافته ها: تمامی مقالات منتشر شده به غیر از 2 عنوان به زبان انگلیسی بودند. ایالات متحده ی آمریکا در تولید 7/56 درصد مقالات نقش داشت و بریتانیا، آلمان، فرانسه و ژاپن با فاصله ی زیاد در مرتبه ی دوم تا پنجم قرار داشتند. دانشگاه Harvard با 1121 مقاله فعال ترین سازمان در این حوزه بود. در مجموع، 25 سازمان از 30 سازمان نخست، از کشور ایالات متحده ی آمریکا بودند. همچنین 5/63 درصد از استنادات مربوط به مقالاتی بوده است که حداقل یک نویسنده ی آن از این کشور بود. مقالات مورد بررسی 1124511 استناد در سطح جهانی دریافت کرده اند؛ اما فقط 27/7 درصد آن مربوط به این 20 نشریه بوده است. همکاری بین نویسندگان در حال افزایش بود و میانگین تعداد نویسندگان مقالات از 03/6 نفردر سال 2000 به 05/8 نفر در سال 2008 رسید. ترسیم نقشه ی علم نگاری بر اساس 144 مقاله ی برتر این حوزه نشان داد که 4 خوشه ی مهم در طول سال های 2008-2000 شکل گرفت، که 2 خوشه ی آن در حوزه ی تنوع ژنتیک انسانی و حوزه های تخصصی آن و 2 خوشه ی دیگر در حوزه ی بیوانفورماتیک، و کاربرد روش های آماری جدید در تحلیل داده های این حوزه بود.
نتیجه گیری: همکاری بین نویسندگان این حوزه بالا و در حال افزایش بود. دانشمندان حوزه ی ژنتیک در تحقیقات خود دامنه ی وسیعی از متون علمی را بررسی می کنند و اتکای زیادی به آثار قدیمی تر دارند. همچنین موضوع بیوانفورماتیک و روش های آماری دارای جایگاه بالایی در تحقیقات این حوزه است.
نقش آزمایش های «دی.ان.ای» در اثبات نسب از دیدگاه فقه امامیه و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم حوزه حقوق خانواده، اثبات نسب میباشد که آثار قانونی بسیار مهمی بر آن مترتب است. امروزه با پیشرفت علم، امکان استفاده از آزمایشهای ژنتیک در دعاوی اثبات نسب وجود دارد. فقها در حجیت این گونه آزمایشها برای اثبات نسب اختلاف دارند؛ برخی به حجیت این ادله در صور ت حصول علم و گروهی بر عدم حجیت آن معتقدند. در میان حقوقدانان اختلافنظر کمتری وجود دارد و اختلاف موجود صرفاً در نحوه استناد به این آزمایش هاست.
مقاله حاضر بر آن است که نقش آزمایشهای دی.ان.ای و امکان استناد به آن را در دعاوی اثبات نسب بررسی کند و ببیند آیا با مقررات موجود می توان به این آزمایشها استناد کرد یا تا زمانیکه قانون بر آن تصریح ننماید، چنین مجوزی وجود نخواهد داشت.
در شرایط حاضر، با توجه به اینکه همه ادله اثبات نسب مبتنی بر ظن است و احتمال اثبات خلاف در آنها وجود دارد و نیز به لحاظ غیرانحصاری بودن ادله مذکور، باید بتوان آزمایشهای ژنتیک را به عنوان یک دلیل جدید در بسیاری از دعاوی اثبات نسب استفاده کرد، لکن برای ایجاد بستر لازم برای استناد به آن نیاز به تصریح قانونی وجود دارد.
بررسی سیر تحولی وتوزیع فراوانی اختلال های شخصیت و صفات شخصیتی در بین اعضای خویشاوند یک فامیل و نقش آن در رفتار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال شخصیت یکی از اختلال های شایع روانی است که به طور معمول از دوران نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع شده و به عنوان تجارب ذهنی و رفتاری ماندگاری که منطبق بر ملاک های فرهنگی نیست و منجر به ناخشنودی بیمار و اختلال در کار و زندگی او می شود و در طول زمان ثابت و پایدار است. هدف این پژوهش بررسی اختلال های شخصیت و صفات شخصیتی از نظر همه گیر شناسی، نشانه شناسی، پدیدارشناسیو عوارض رفتاری این اختلال ها در۴۱ نفر خویشاوند اعضای یک فامیل مشخص بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل همه ی افراد بزرگسال خویشاوند از آن فامیل که شامل ۲۵ نفر مرد و ۱۶ نفر زن بودند، قرار داشته است که با ابزارمعیارهای تشخیصی (کتابچه طبقه بندی تشخیصی و آماریاختلال های روانی - تجدیدنظر پنجم) مورد مصاحبه بالینی روانی و بررسی قرار گرفتند. گردآوری و محاسبه داده ها به کمک نرم افزارSPSS و استفاده از آزمون خی دو و تست دقیق فیشر انجام شده است. اجماع این ابزارها نتیجه این پژوهش را به دستآورده است.شایع ترین نوع اختلال شخصیت، اختلال شخصیت پارانوئید (۵۱/۱۹ درصد) بوده است، شروع این اختلال ها در اکثر موارد (۷۵/۶۰ درصد) از دوران نوجوانی و هم چنین روابط خانوادگی در اکثر موارد (۷۸/۰۴درصد) آشفته،سرد،غیر صمیمانه و به هم ریخته بوده است. ناسازگاری و عدم رضایت از شغل نیز در اکثر موارد (۶۰/۹۷ درصد) وجود داشته است، سطح اجتماعی اقتصادی آزمودنی ها در اکثر موارد (۸۰/۴۸ درصد) در حد متوسط بوده است. شیوع سابقه اختلال روانی در خانواده (۱۲/۱۹ درصد) و ثبات و پایداری صفات و اختلال در اکثر موارد (۸۰/۳۶درصد) در طول زمان حفظ شده است. نکته مهم و قابل توجه در این پژوهش عدم وجود اختلال شخصیت اسکیزوتایپال و اختلال شخصیت مرزی و همچنین عدم وجود هر نوع پسیکور یا روان پریشی(جنون واضح) در افراد این فامیل بوده است (صفر درصد). کاربرد نابجای مواد در۱۷/۰۷ درصد و اختلال شخصیت بی تفاوت(پلگماتیک) نیز در (۹/۷۵)درصد به دست آمده است. آنچه در این بررسی به دستآمد موید آن است که اختلال شخصیت یک الگوی خانوادگی و ژنتیکی دارد که از دوران نوجوانی شروع می شود و نقش محیط و تربیت و الگوهای فرهنگی در درجه بعدی اهمیت قرار می گیرد. الگوی اختلال های شخصیت در این بررسی تفاوت چندانی با سایر بررسی هایانجام شده در جهان نداشت و علیرغم تنوع صفات و اختلال های شخصیت مختلف، اختلال شخصیت اسکیزوتایپال و مرزی در این فامیل مشاهده نشد.
اهمیت شروع اختلال های شخصیت در سیر تحولی در آن است که علیرغم آنکه درصد بالایی از این اختلال ها مربوط به مسائل وراثتی و ژنتیک می باشد، نقش آموزش را در این دورانبه خوبی روشن می سازد، ودر تمام پژوهش هایانجام شده در جهان به اهمیت آن در بروز یا پیشگیری به موقع از این اختلال ها که می تواند با رفتارهای ناهنجار همراه شود توجه جدی مبذول داشت. چگونگی شکل گیری صفات شخصیتی و رفتارهای مرتبط با آن منجربه فهم و درک بهتر رفتار بهنجارنیز خواهد شد.چون شخصیت فقط بودن انسان را تعین نمی کند بلکه رفتاراو را هم مشخص می کند (دین هامر به نقل از متولی زاده اردکانی، علی،۱۳۸۴) صفات شخصیتی تا حد بسیار بالایی سلامت روانی و رفتاری افراد را به چالش می طلبد و توجه به نقش صفات شخصیت و سبک هایمقابله ای در مطالعه سلامت روانی افراد بسیار موثر است (شکری،۱۳۸۴) شخصیت و رفتارهای هیجانی،شخصیت و رفتارهای اعتیاد پذیر، شخصیت و ابتلا به افسردگی در مطالعات فراوانی مورد تأیید قرار گرفته است (متولی زاده اردکانی،علی،۱۳۸۸).
خصوصیات کمی و کیفی درماتوگلیفیک (الگوهای انگشت نگاری) در افراد مبتلا به اوتیسم شهر اصفهان و مقایسه با بستگان درجه یک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :اوتیسم (درخودماندگی)، یک اختلال پیچیده تکاملی از نوع روابط اجتماعی می باشد که علت اصلی آن ناشناخته است. اتیولوژی این بیماری هنوز مشخص نشده است که علل ژنتیکی (وابسته به X) و یا محیطی سبب بروز آن می شود؟. بنابراین، هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی خصوصیات کمی و کیفی درماتوگلیفیک در افراد مبتلا به اوتیسم و مقایسه با بستگان درجه یک و گروه شاهد بود. مواد و روش ها:این مطالعه مورد- شاهدی بر روی 150 بیمار مبتلا به اوتیسم، 150 نفر در گروه شاهد و 150 نفر از خویشاوندان درجه یک بیماران انجام گرفت. پس از اخذ رضایت نامه، نحوه توزیع فراوانی الگوهای اثر انگشت شامل لوپ (Loop)، ورل (Whorl) و آرچ (Arch)، شمارش خطوط اثر انگشت (Finger ridge count یا FRC) و تعداد چین های ثانویه (Secondary creases یا SC) در هر سه گروه بررسی گردید. در نهایت، داده های به دست آمده با استفاده از آزمون های ANOVA و 2c در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:فراوانی الگوی اثر انگشت Loop در گروه شاهد (3/79 درصد) دو برابر بیماران مبتلا به اوتیسم بود (0/44 درصد) (001/0 > P). همچنین، میانگین FRC دست راست و چپ در گروه بیماران نسبت به دو گروه مورد (بیماران و خویشاوندانشان) بیشتر بود؛ در حالی که میانگین SC دست راست و چپ در گروه بیماران مبتلا به اوتیسم نسبت به دو گروه مورد کمتر به دست آمد و اختلاف آماری معنی داری مشاهده شد (001/0 > P). نتیجه گیری:بیماران مبتلا به اوتیسم دارای الگوی Loop کاهش یافته و افزایش FRC هر دو دست و کاهش SC دو دست نسبت به گروه شاهد می باشند. این یافته ها ثابت می کند که بیماران مبتلا به اوتیسم دارای زمینه وراثتی در بروز بیماری هستند که توسط حوادث پری ناتال و عوامل استرس زای محیطی دیگر، تقویت و سبب بروز بیماری در آن ها می گردد. بنابراین، از این الگوها می توان جهت تشخیص درصد گرفتاری نوزادان متولد شده مبتلا به اوتیسم استفاده نمود و اقدامات بیشتری جهت تشخیص قطعی انجام داد و درمان های کمکی را از همان ابتدا شروع کرد.
فرضیه تکامل و انسان متعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانش زیست شناسی به واسطه فرضیه تکامل بیشترین تأثیرگذاری را در معارف بشری، اعم از دینی و غیردینی، داشته است. لامارکیسم، داروینیسم، نئوداروینیسم و باورمندان به تکامل ژنتیک همچون داوکینز، نقاط عطف و سیر تکاملیِ این فرضیه را نشان می دهند. لامارکیسم را خود زیست شناسان منسوخ کردند اما عوامل گوناگون علمی و غیرعلمی سبب شد داروینیسم علی رغم مخالفتِ برخی زیست شناسان و علی رغم کاستی هایش به حیات خود در جوامع علمی ادامه دهد. ابهامِ این فرضیه درباره آغاز حیات و حواله دادنِ برخی تغییرات به تصادف و عرضه الگوی رفتاریِ توحشی بر اساسِ قانون تنازع بقا و نقضِ این قانون حتی در میان حیوانات، از جمله نقایصِ این فرضیه است. امروزه با پیشرفت های در خور توجه در دانش ژنتیک، همان باور تکاملی را افرادی مانند داوکینز در قالب تغییرات و جهش های ژنتیکی مطرح می کنند. مقاله حاضر ضمن نقد کلی و نیز نقد شمول فرضیه بر انسان، نسبتِ این فرضیه با ساحتِ متعالیِ انسان را می سنجد و نشان می دهد این فرضیه با فرض صحت، منافاتی با ساحت متعالی انسان ندارد.
تاملی اخلاقی بر ادله فقهی مخالفان اقدامات ژنتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های مهم عصر حاضر در علوم پزشکی ، اقدامات ژنتیکی بر روی انسان می باشد اقدامات ژنتیکی همان اقدامات بر روی ژنوم انسانی است که در علم ژنتیک، تحولات نوینی در این زمینه صورت گرفته و دارای پیامدهای مثبت و منفی است و مسائل اخلاقی مربوط به ژنتیک، مسائلی است که بر اثر رشد و پیشرفت تکنیک های نوپدید در حوزه مهندسی ژنتیک حادث شده است و از آنجا که دغدغه هایی را درباره دخالت بشر در ماهیت و سرشت انسانی و خلق انسانهایی مصنوعی و از پیش طراحی شده ، ایجاد کرده است که می تواند با مقام شامخ انسانیت و کرامت ذاتی وی ، تعارض جدی داشته باشد؛ جنبه های مختلف این فناوری نوین را مواجه با مسائلی نموده که برخی اصول اخلاقی را به چالش می کشد از این رو یافتن راه حل مسائل دشوار حوزه ژنتیک در راستای نظریه اخلاقی اسلام جهت جلوگیری از بروز پیامد های منفی این فناوری نوین ضرورت پرداختن به بحث را آشکار می سازد و از آنجا که بسیاری از ادله فقهی ناظر به بعد اخلاقی است و این موضوع در میان پژوهشگران از جمله عالمان دینی به ویژه فقهای شیعه و اهل سنت باسوالات زیادی مواجه بوده ، محقق را بر آن داشته علی رغم نگاه اخلاقی به ادله فقهی مخالفان اقدامات ژنتیکی، به تبیین موضع فقهاء در خصوص انجام تحقیقات ژنتیکی و اصول اخلاقی مربوطه و نقد و بررسی دیدگاه فقهی مخالفان اقدامات ژنتیکی از منظر اخلاقی بپردازد که در این راستا با بررسی دقیق موضوع دریافته است احکام اسلامی متفاوتی چون جواز محدود، جوازمطلق، حرمت اولیه و ثانویه در خصوص موضوع وجود دارد که در نهایت نظریه جواز محدود مورد پذیرش قرار گرفته و تمامی ادله فقهی ناظر به بعد اخلاقی مخالفان اقدامات ژنتیکی، نقض گردیده است.
نقدی بر کتاب Not by Genes Alone ناکافی بودن ابتنای انسان شناسی بر ژن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
نوشتار حاضر به نقد و بررسی کتاب ناکافی بودن ابتنای انسان شناسی بر ژن ها ، نوشته پروفسور پیتر ریچرسون و پروفسور رابرت بوید اختصاص دارد. دراین مقاله با مقدمه ای بر مساله علوم انسانی در جهان و ایران به بررسی ابعاد مختلف این موضوع میپردازیم و نقش عوامل زیستی و ژنتیک در شکل گیری رفتار و فرهنگ را مطرح کرده و سپس به نقد کتاب میپردازیم. در مقدمه زمینه زیستی انسان و عوامل مختلف زیستی تاثیر گذار در رفتار و فرهنگ مورد بررسی قرار گرفته است. اگرچه این اثر یک کتاب اجتهادی و نوآورانه نیست ولی بطور کلی به اهمیت موضوع فرهنگ و تکامل زیستی می پردازد و سعی اصلی نویسندگان در این کتاب به ایده پردازی و توصیف اهمیت نقش فرهنگ برای فهم رفتار انسان و توصیف این نکته بوده است که فرهنگ بخشی از زیست است. از نظر نویسندگان کتاب فهم فرهنگ از طریق "تفکر جمعیتی" (تفکری که تاثیر بر جمعیت ملاک ایجاد و تحول در فرهنگ است و نه فرد انسانی) ایجاد می شود و درک این موضوع که ژن ها و محیط در ارتباط و تعامل هستند و هر دو نقش در ایجاد رفتار انسان دارند.
امکان تغییر مزاج و نقد نظریه جبرگرایی ژنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاکله و بافت وجودی انسان بر اساس شاخص شخصیتی و مزاجی پدر و مادر تکوین می یابد و بسیاری از خصوصیات خَلقی و خُلقی وی از ماده وراثتی ایشان شکل می گیرد. این مساله به عنوان یکی از مهمترین مسائل علم النفس ، در آموزه های دینی و علمی اصلی مبرهن و مقبول است و انسان بر اساس ماده ژنتیک و مزاج طبیعی والدین خود مجبول است و تکوین می یابد. اما آیا انسان در مقابل این اصل دینی – علمی مجبور است و هیچ اختیاری از خود ندارد؟ آیا احکام تفاعل نفس و بدن و شدت این تأثیر و تأثر از انسان، آزادی را سلب کرده است ؟ در پاسخ به این سؤال قرائت های مختلفی در بطن مناقشه ژنتیک و عملکرد ژن ها صورت گرفته است که یکی از آنها تئوری افسانه ژن با دو چهره کاملا متمایز است . چهره نخست با فرض و تصور کردن این امر که تأثیرات ژنتیکی تغییر ناپذیرند، معتقد به جبرگرایی ژنتیک و نافی آزادی و اختیار انسان است. چهره دوم با تکیه بر مطالعات ژنتیکی و توسعه فناوری های مناسب ، جبرگرایی پرومته ای و تصرف در آینده را فریاد می زند که می تواند با تغییر در مکانیزم حیات ، قدرت مرگ و زندگی را بر نوع بشریت اعمال کند. در مقاله حاضر سعی شده است تا ضمن بررسی و نقد تئوری افسانه ژن و با اثبات امکان تغییر مزاج، آزادی و اختیار شخصی بشر در کنار اصل تأثیرگذاری مزاج و مسئله ژن محوری تبیین گردد.
تحلیل و نقد آراء مفسران درباره چگونگی بازگشت بدن انسان در قیامت بر اساس آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰شماره ۴۴
171 - 194
حوزه های تخصصی:
تعداد بسیار زیاد آیات قرآن درباره معاد ، از اهمیت فراوان این اصل اعتقادی حکایت دارد و یکی از موضوعات مهم آن، زنده شدن دوباره انسان در قیامت می باشد که قرآن، آن را حتمی می داند. سوال اصلی اینکه از نظر قرآن، چگونه بدن انسان در قیامت باز می گردد؟ این مقاله تلاش نموده با روش توصیفی و تحلیلی ، تفسیری منطبق بر نظریات علمی از بازگشت بدن انسان در قیامت با استناد به آیه51 سوره یس را ارائه دهد. به همین منظور، آراء مختلف مفسران درباره چگونگی این بازگشت از جمله نظریه عینیت( بازگشت به تمام اجزاء بدن)، نظریه مثلیت (بازگشت صورت نوعیه بدون ماده مشخص) و نظریه اشتداد وجودی نفس( بدن تکامل یافته) طرح و نقد و بررسی گردید. تأکید بر واژه « یَنسِلُونَ » و استفاده از روایتی که بازگشت بدن انسان در قیامت را به جزئی به نام « عَجْبُ الذَّ نَب » دانسته و نیز انطباق این تفسیر، با نظریه شبیه سازی ، نتیجه ای ارائه می دهد که بدن انسان ، از جزء اصلی باقی مانده از بدن دنیوی، تشکیل می شود که آن جزء اصلی، مبدأ پیدایش بدن اخروی است.
بررسی جواز یا عدم جواز استفاده از تولیدات تراریخته از منظر قرآن کریم
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۷)
64 - 87
حوزه های تخصصی:
با پیشرفت دانش بشری، انسان توانست در مقام خلیفه الهی دست به تسخیر طبیعت بزند. نمونه بارز آن موفقیت در علم بیوتکنولوژی برای تغییر ژن گیاهان و موجودات است. مقاله حاضر که به روش توصیفی - تحلیلی سامان یافته است با هدف بررسی تراریخته از منظر آیات قرآن به نقد و بررسی دیدگاه موافقان و مخالفان میپردازد و در پاسخ به این پرسش است که آیا محصولات تراریخته از منظر قرآن قابل استفادهاند یا خیر و دیدگاه معتدلی ارائه میکند. یافتههای پژوهش پیشِ رو بیانگر آن است که عمدهترین دلیلی قرآنی که مخالفان تولید تراریخته به آن استناد کردهاند، تمسک به آیه 119 سوره نساء و آیه30 سوره اسراء است. آنان چنین عملی را مغایر با قوانین آفرینش الهی و کرامت انسان تلقی کردهاند. برخی دیگر در مقابل دیدگاه مخالفان به آیاتی چون جواز تسخیر بشر در کائنات و جانشینی وی از طرف خداوند در زمین تمسک جستهاند. این مقاله با ارائه نظری بینابین با عنایت به مقتضیات زمان و ضروریات زیستی انسان در جهان معاصر، بهکارگیری این محصولات جدید را امری اجتنابناپذیر میداند؛ البته مشروط بر اینکه ضرر و خطر استفاده از این محصولات آشکار و مسلم نباشد و شرایط مجاز مصرف آن بر شرایط رعایت اصل احتیاط ترجیح نداشته باشد.
تاملی بر رویکرد فقهای امامیه با تاکید برادله مخالفان اقدامات ژنتیکی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پیدایش علم ژنتیک و انجام تحقیقات در خصوص ژنوم انسانی و کارکردهای جدیدی که بر این موضوع متفرع شده است زمینه گفتگوهای علمی مختلفی بین متخصصان واز جمله فقهاء بوجود آورده است و از آنجا که علم فقه داعیه دار پاسخ دادن مسائل مورد ابتلای مکلفین می باشد،ضروری می نمود که در خصوص این موضوع نیز دیدگاه فقها مورد توجه قرار گیرد. با رجوع به دیدگاه های ابرازی از سوی فقهاء بدست می آید که اقوال مختلفی اعم از موافقت مطلق تا مخالفت مطلق شکل گرفته است که در این بین ادله ابرازی مخالفان به جهت آثار متفرع بر آن و نوع استدلال ارائه شده از جایگاه ویژه ای برخوردار شده است.آنچه این تحقیق به دنبال پاسخ گویی آن برآمده است از یک سو تبین رویکرد فقها نسبت به این موضوع و از سوی دیگر کشف چرایی مخالفت برخی دیگراز فقهاء با انجام تحقیقات ژنتیکی است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که دلایل موافقین علی رغم اختلافاتی که در این بین دارند از جایگاه قوی تری برخوردار است و آنچه به عنوان دلیل مخالفت از سوی مخالفان اقدامات ژنتیکی مطرح شده بیش از آنکه یک دلیل محسوب شود،حاکی از نگرانی فقهی است؛ چرا که انجام تحقیقات در زمینه ژنوم انسانی می تواند با سوء استفاده هایی همراه شود که می تواند کرامت انسانی را با چالش مواجه کند. در عین حال ضرورت تبعیت از ادله فقهی نگاه اکثریت فقها را به سو دیگری سوق داده است که می تواند ضمن تامین وصیانت از کرامت انسانی از سوء استفاده هایی احتمالی نیز جلوگیری کند .
معرفت شناسی ژنتیک (تکوینی) در دیدگاه پیاژه
منبع:
فصلنامه حکمت و فلسفه ۱۳۸۵ شماره ۵
7 - 22
حوزه های تخصصی:
معرفت شناسی ژنتیک (تکوینی) پیاژه، دست کم تحت تأثیر چهار منبع بوده است: فلسفه کانت، ساخت گرایی ریاضی بورباکی، زیست شناسی، و سیبرنتیک. تأثیر کانت را می توان در توسل پیاژه به سوژه معرفتی و طرح واره های ذهنی پیشینی آن که داده های حسی را سازمان می دهند ملاحظه نمود. تأثیر ساخت گرایی ریاضی، به نحوی پیاژه را به نادیده گرفتن سوژه فردی و تأکید بر سوژه معرفتی به منزله یک صورت بندی انتزاعی کشاند. تأثیر زیست شناسی را می توان در مفهوم سازگاری با محیط دشوار، مشتمل بر جذب و انطباق، ریشه یابی کرد. سرانجام، تأثیر سیبرنتیک را می توان در تأکید اکید پیاژه بر خود تنظیم کنندگی ملاحظه نمود که منجر به سازمان دهی مجدد دانش بر حسب پسخوراند می شود. به طور کلی، پیاژه، معرفت شناسی ژنتیک را به منزله یک معرفت شناسی علمی در نظر می گیرد که با سازو کارهای تحول دانش سر و کار دارد و روش آن، نه تحلیل فلسفی یا تأمل، بلکه تحقیق پذیری تجربی است. هرچند پیاژه به طور اکید از سازگاری به منزله کلیدی برای حل و فصل مسئله رابطه دانش – واقعیت استفاده می کند، در عین حال، به مفهوم مطابقت با واقعیت نیز توسل می جوید. اما تکیه صرف او به پسخوراندهای منفی مانع از آن می شود که او بتواند این مسئله را به نحو مناسبی حل و فصل کند. این در واقع، پاشنه آشیل معرفت شناسی پیاژه است. این از آن رو است که پسخوراندها تنها حاکی از (عدم) کفایت ساختارهای دانشی فرد است، نه (عدم) مطابقت آن با واقعیت. این نشان دهنده نیاز معرفت شناسی ژنتیک به دیدگاه واقع گرایی و مفهوم کلیدی آن یعنی مطابقت با واقعیت است. مطابقت را نمی توان و نباید به کفایت فروکاست، هرچند که کفایت، از جمله قرائن مطابقت با واقعیت و البته تنها یکی از آنها است.
بررسی جواز یا عدم جواز استفاده از تولیدات تراریخته از منظر قرآن کریم
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال سوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۸)
64 - 87
حوزه های تخصصی:
با پیشرفت دانش بشری، انسان توانست در مقام خلیفه الهی دست به تسخیر طبیعت بزند. نمونه بارز آن موفقیت در علم بیوتکنولوژی برای تغییر ژن گیاهان و موجودات است. مقاله حاضر که به روش توصیفی - تحلیلی سامان یافته است با هدف بررسی تراریخته از منظر آیات قرآن به نقد و بررسی دیدگاه موافقان و مخالفان می پردازد و در پاسخ به این پرسش است که آیا محصولات تراریخته از منظر قرآن قابل استفاده اند یا خیر و دیدگاه معتدلی ارائه می کند. یافته های پژوهش پیشِ رو بیانگر آن است که عمده ترین دلیلی قرآنی که مخالفان تولید تراریخته به آن استناد کرده اند، تمسک به آیه 119 سوره نساء و آیه30 سوره اسراء است. آنان چنین عملی را مغایر با قوانین آفرینش الهی و کرامت انسان تلقی کرده اند. برخی دیگر در مقابل دیدگاه مخالفان به آیاتی چون جواز تسخیر بشر در کائنات و جانشینی وی از طرف خداوند در زمین تمسک جسته اند. این مقاله با ارائه نظری بینابین با عنایت به مقتضیات زمان و ضروریات زیستی انسان در جهان معاصر، به کارگیری این محصولات جدید را امری اجتناب ناپذیر می داند؛ البته مشروط بر اینکه ضرر و خطر استفاده از این محصولات آشکار و مسلم نباشد و شرایط مجاز مصرف آن بر شرایط رعایت اصل احتیاط ترجیح نداشته باشد.
تجزیه و تحلیل شکل گیری دانش میان رشته ای «ژنوپولیتیک» و تبیین رفتار سیاسی بر مبنای طبیعت ژنتیک انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به فاصله ی کوتاهی پس از اکتشاف ژن ها وخصوصا حصول یافته ها و دستاوردهای جدید درعلم ژنتیک، آشکارشد که علاوه بر برخی صفات ظاهری وجسمانی، رفتار انسان نیز تحت تاثیر طبیعت ژنتیک درونی وی می باشد. از این رو، در میان گروهی از اندیشمندان و محققان علوم انسانی، علاقه و انگیزه ی جدیدی برای مطالعه، پژوهش و دفاع از مبانی ژنتیکی رفتار انسان و نیز ترکیب دانش های خود باعلم ژنتیک ایجاد شد. در این میان، نسل جدیدی از اندیشمندان و محققان علوم سیاسی و روابط بین الملل، با هدف تبیین رفتارهای سیاسی بر مبنای طبیعت ژنتیک انسانی، آغازگر سلسله مطالعات و پژوهش هایی شدند که درنهایت به ظهور یک جریان علمی ودانش میان رشته ای جدیدی به نام «ژنوپولیتیک» منجر گردید. با این حال، تاکنون، هویت علمی و نیز دستاوردهای آنان، در پژوهش های داخلی، مورد واکاوی و بررسی دقیقی قرار نگرفته است. این پژوهش به روش جریان شناسی، درصدد پاسخ به این سئوال است که «ژنوپولیتیک، ازچه منظومه وگفتمان، سابقه ی تاریخی، موسسان وچهره های علمی تاثیرگذار، دستاوردها و چالش هایی برخورداراست؟» یافته های این پژوهش، نشان می دهد «ژنوپولیتیک دانشی ترکیبی، طبیعت گرا، تجربه گرا-خردگرا و اثبات گرای تعدیل یافته است که طی بیش از چهاردهه از آغاز، باروش های رفتارگرا ازجمله مطالعه ی دوقلوها وفرزندخواندگی، درقالب یک دانش میان رشته ای منسجم، به تبیین رفتارسیاسی بر مبنای طبیعت ژنتیک پرداخته است».
ارتباط بین پلی مورفیسم های rs138213197 از ژن HOX B13 با سرطان پروستات
مقدمه: سرطان پروستات دومین سرطان شایع و پنجمین عامل مرگ ناشی از سرطان مردان در سال 2012 در جهان شناخته شد. از میان عوامل ژنتیکی مرتبط با سرطان پروستات، ژن های دخیل در سم زدایی و حذف متابولیت های سمی از سلول نظیر ژن های خانواده بزرگ ژنی سیتو کروم P450 نقش اساسی در بیماری زایی این سرطان ایفا کرده و از این رو به عنوان هدفی جذاب به منظور شناسایی افراد مستعد ابتلا به سرطان پروستات شناخته می شوند. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین پلی مورفیسم های rs138213197 از ژن HOX B13 با سرطان پروستات در جمعیت ایرانی پرداخته است. مواد و روش ها: تحقیق حاضر از نوع موردی – شاهدی متشکل از 79 بیمار مبتلا به سرطان پروستات و 79 فرد سالم بعنوان گروه شاهد بود که پس از خونگیری از انها DNAی ژنومی با روش salting out استخراج گردید و ژنوتایپ افراد به کمک روش PCR_RFLPتعیین شد.اطلاعات به دست امده به کمک نرم افزار IBMSPSS_23 و ازمونهای اماری Xو رگرسیون لجستیک مورد تجزیه وتحلیل اماری قرارگرفت. یافته ها: ژنوتایپ موتانت AA رابطه معنادار بین دو گروه داشت و شانس ابتلا را به میزان 712/2 برابر افزایش می داد که تأثیر زیاد این تغییر در ابتلا به سرطان پروستات را نشان می دهد. نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که بین پلی مورفیسم های rs138213197 از ژن HOX B13 با سرطان پروستات ارتباط معناداری برقرار است.
تعیین درصد فراوانی ژنوتیپی و آللی پلی مورفیسم rs138213197 در ژن HOX B13 در بیماران مبتلا به سرطان پروستات
مقدمه: سرطان پروستات دومین سرطان شایع و پنجمین عامل مرگ ناشی از سرطان مردان در سال 2012 در جهان شناخته شد. از میان عوامل ژنتیکی مرتبط با سرطان پروستات، ژن های دخیل در سم زدایی و حذف متابولیت های سمی از سلول نظیر ژن های خانواده بزرگ ژنی سیتو کروم P450 نقش اساسی در بیماری زایی این سرطان ایفا کرده و از این رو به عنوان هدفی جذاب به منظور شناسایی افراد مستعد ابتلا به سرطان پروستات شناخته می شوند. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین پلی مورفیسم های rs138213197 از ژن HOX B13 با سرطان پروستات در جمعیت ایرانی پرداخته است. مواد و روش ها: تحقیق حاضر از نوع موردی – شاهدی متشکل از 79 بیمار مبتلا به سرطان پروستات و 79 فرد سالم بعنوان گروه شاهد بود که پس از خونگیری از انها DNAی ژنومی با روش salting out استخراج گردید و ژنوتایپ افراد به کمک روش PCR_RFLPتعیین شد.اطلاعات به دست امده به کمک نرم افزار IBMSPSS_23 و ازمونهای اماری Xو رگرسیون لجستیک مورد تجزیه وتحلیل اماری قرارگرفت. یافته ها: در مورد پلیذمورفیسم RS 138213197 در گروه سرطانی 61 مورد (61%) ژنوتایپ GG، 27 مورد (27%) ژنوتایپ AA و 12 مورد (12%) ژنوتایپ AG/GA را داشتند. در گروه کنترل 82 مورد (82%) ژنوتایپ GG، 12 مورد (12%) ژنوتایپ AA، 6 مورد (6%) دارای ژنوتایپ AG/GA بودند. نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که ژنوتیپ GG بالاترین درصد پلی مورفیسم را در RS 138213197 در سرطان پروستات، شامل می شود.
دانش ژنتیک و نسب شناسی در تمدن اسلامی ؛ فرصت ها و چالش ها
حوزه های تخصصی:
یکی از علومی که تأثیر عمیقی بر باستان شناسی، تاریخ، انسان شناسی و مردم شناسی، دارد و «نسب شناسی» را با فرصت ها، زمینه ها یا چالش های جدی مواجه می سازد، »ژنتیک» است. دانش ژنتیک و کشف DNA آغاز تحولی بزرگ در زمینه های علوم زیستی و علوم مرتبط است. مقاله رویکردها و فرصت های پیش روی نسب شناسی در مواجهه با ژنتیک را مورد ارزیابی قرار می دهد، با طرح این مسأله که ژنتیک چه میزان می تواند در تحقیقات نسب شناسی راهگشا و سودمند باشد. استفاده از روش های تجربی آزمایشگاهی تعیین هویت مانند DNA کروموزوم y و میتوکندری در تعیین اصل و نسب با شیوه های نوین در شناخت هویت های مبتنی بر نیاشناسی با تکمیل و تصحیح داده ها برای فهم بهتر تاریخ ما را یاری رساند و یا جابجایی های جوامع را دقیق تر نشان دهد. دستاورد تحقیق حاکی از آن است در آینده ژنتیک می تواند در این زمینه بکار آید و مناسبات نوینی در فهم دقیق تاریخ با اتکا به دانش نسب شناسایی درتمدن اسلامی شکل می گیرد. کلید واژه ها: ژنتیک، نسب شناسی، کروموزومY، دی. ان. ای(DNA)، باستان شناسی
واکاوی حکم فقهی مصرف محصولات تراریخته
منبع:
مصباح الفقاهه سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸
29 - 53
حوزه های تخصصی:
دیر زمانی نیست که محصولات تراریخته یا فراورده های دستکاری شده ژنتیکی وارد سفره مردم شده است. اهمیت توجه به تغذیه از نگاه اسلام، مستحدثه بودن این فن آوری و عدم واکاوی قابل توجه نسبت به مستندات فقهی مصرف مواد تراریخته بررسی این مسأله را ضروری می سازد. از این رو، پژوهش حاضر به دنبال جواب این مسئله است که حکم فقهی مصرف محصولات تراریخته چیست؟ در این نوشتار به روش توصیفی-تحلیلی بعد از تبیین موضوع، ضمن بیان نظرات موافقان و مخالفان در رابطه با مزایا و معایب محصولات تراریخته، مستندات فقهی مربوط به استفاده از این محصولات مورد بررسی قرارگرفته است. در همین راستا، مفهوم شناسی واژگان و جایگاه بحث از منظر بهداشت و نیز موضوع شناسی محصولات تراریخته از نگاه متخصصان حوزه مهندسی مورد توجه قرار گرفته است. همچنین اساس و ذات دستکاری ژنتیکی بر اساس آیات قرآن کریم و همچنین حکم فقهی آن با توجه به آیات و روایات و قواعد فقهی بررسی و تبیین گردیده است. نتیجه آن که حکم اولیه با توجه به ادله ارائه شده اباحه است و حکم ثانویه آن به ضرر یا عدم ضرر محصولات ابتناء دارد.