۱.
بحران اخلاقی، وضعیتی است که در آن، جامعه فاقد قواعد و هنجارهای مشترک انتظام بخش کنش ها و رفتارها، تعارض، تضاد و ضعف قدرت این قواعد است. پرسش از چیستی و چگونگی بحران اخلاقی و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن مسئله اصلی این پژوهش است که با بهره گیری از نظریات آنومی و آشفتگی اجتماعی بررسی شده است. جامعه آماری پژوهش، شهروندان تهرانی هجده سال به بالا در سال 1396 است. از این جامعه، به روش خوشه ای چندمرحله ای، نمونه ای به حجم چهارصد نفر انتخاب شد. روش پژوهش، پیمایشی است و داده ها با استفاده از پرسش نامه و از طریق مصاحبه گردآوری شده اند. در کنار آن، از داده های ثانویه آماری نیز استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد بیش از 93 درصد پاسخ گویان، وضعیت اخلاقی جامعه را بحرانی ارزیابی کرده اند. یافته های تبیینی نشان می دهد شش متغیر احساس نابرابری، ضعف کنترل های اجتماعی، احساس نارضایتی، فردگرایی خودخواهانه، ضعف گرایش های دینی وکاهش مشارکت اجتماعی، 71 درصد تغییرات تلقی شهروندان از بحران اخلاقی را توضیح می دهند.
۲.
با اوج گیری فناوری های جدید در عصر مدرن، زیست انسانی متفاوت شد و انسان در جهان اجتماعی از یک مصرف کننده ساده به مصرف کننده ای متنوع و هدفِ مصرف تبدیل شد. مصرف کننده و عملکرد او پیش از این محدود به یک بازار بود؛ اما با ایجاد بازارها و محصولات جدید، گفتمان غالب بر مصرف کننده نیز متفاوت شد. در این میان، اخلاق به عنوان یک امر پایه و جهان شمول، ارتباط عمیق تری با کنش های انسانی در حوزه مصرف یافت و البته بی تأثیر از چنین تغییری هم نبود. این پژوهش به این پرسش پاسخ می دهد که در نظریه جامعه شناختی، اخلاق در مصرف چگونه قابل تبیین است. بررسی دیدگاه های جامعه شناختی با رویکردتوصیفی تحلیلی نشان می دهد اخلاق در مصرف سه وضعیت را پشت سر گذاشته است. نخست اینکه منابع سنتی نظیر دین و جامعه موجب واقعیت بخشی به اخلاق و مؤثربودنش در مصرف شده اند. دوم، اخلاق تحت تأثیر ساختارهای اجتماعی است و قوانین، آیین ها، هنجارها و زبان اخلاقی یک گروه، به جای اینکه فرد را تنها عامل در برساخت کنش های اخلاقی ناظر به خرید بداند، بر بینش هایی متمرکز است که ساختار به لحاظ اخلاقی بر فرد تحمیل می کند. در نهایت، لذت و سلیقه شخصی، دو پایه برای عینیت دادن به اخلاق مصرف گرای جهان مدرن و بافضیلت شمردن مصرف کننده در زمان مصرف هستند.
۳.
جامعه شناسی اخلاق به بررسی روابط دیالکتیک زیست اخلاقی و بافت اجتماعی می پردازد؛ لذا اخلاق در جامعه شناسی اخلاق، گاهی به عنوان متغیر مستقل و گاهی نیز به عنوان متغیر وابسته بررسی می شود. خواجه نصیرالدین، اندیشمند مسلمانی است که در برخی از آثار خود، از منظر جامعه شناسى اخلاق به بررسی مناسبات میان اخلاق و ساختار جامعه می پردازد. بازخوانی آثار اندیشمندان مسلمان، زمینه تولید معرفت علمی جدیدی را در حوزه جامعه شناسی اخلاق فراهم می آورد. بررسی روابط بین اخلاق و ساختار اجتماعی در اندیشه خواجه نصیرالدین طوسی، محور اصلی این تحقیق است. آثار خواجه نصیرالدین با روش توصیفی تحلیلی مطالعه و تحلیل شد تا پاسخ پرسش تحقیق استخراج شود. این پژوهش، به چگونگی استفاده از معانی و ارزش های اخلاقی برای ایجاد تمایزات اجتماعی در اندیشه خواجه نظر دارد. این اندیشمند از یک سو، به شکل گیری هم بستگی اجتماعی، تیپ بندی جوامع و کنترل اجتماعی، نگاهی اخلاقی دارد و از سوی دیگر، نظام اخلاقی را متأثر از زیست اجتماعی، ساختار حاکمیتی، تقسیم کار، آسیب شناسی اجتماعی و... می داند.
۴.
با پیشرفت صنعت و فناوری، اگرچه رفاه فراهم تر و زندگی برای بشر آسان تر گردیده و بسیاری از مشکلات او برطرف شده است، با مشکلات نوظهور و حتی بحران هایی روبه رو هستیم که مهار آن ها در آینده بسیار سخت و چه بسا ناممکن است. یکی از این بحران ها، تخریب مستمر و فزاینده محیط زیست است که در واقع، در ناهنجاری های اخلاقی ریشه دارد؛ زیرا نتیجه زیاده خواهی و نگاه ابزاری به همه چیز و ازجمله طبیعت است. بنابراین، ضرورت دارد مسئله محیط زیست از این منظر بیشتر موردتوجه و پژوهش قرار گیرد. البته رهیافت اخلاقی به محیط زیست درگرو مبانی فکری ای است که برخاسته از اندیشه و نگرش های اندیشه وران است؛ از این نظر، برای هرگونه اقدام اساسی و پایدار با نگاه اخلاق مدارانه به زیست محیط، باید به هریک از این مبانی نگاه ویژه شود؛ زیرا می تواند به نگرش و رفتار اخلاقی انسان با طبیعت جهت دهد و در ارتباط مناسب، متعادل و پایدار او با طبیعت نقش بسزایی داشته باشد. به همین دلیل، در مقاله حاضر کوشش شده است به روش توصیفی تحلیلی، مبانی جهان شناختی اخلاق زیست محیطی با تمرکز بر اندیشه های دینی فلسفی ملاصدرا بررسی شود و نقش آن ها در نگاه اخلاقی به زیستگاه انسان تبیین گردد.
۵.
امروزه برای ارضای حس درونی زیباخواهی، زیباشدن و زیباجلوه کردن در ساختار و شکل بدن، روش های متفاوت و تغییرات گوناگونی پیشنهاد می شود. یکی از این روش ها جراحی زیبایی است که در شکل های مختلفی انجام می گیرد. بررسی اخلاقی این عمل که میان زنان و مردان رایج و دغدغه افراد زیادی شده است می تواند آنان را با هنجارها و ناهنجاری های مرتبط آشنا کند. مسئله این تحقیق آن است که کنشگر این عمل، پیش از انجام و بعد از آن چه ارزش هایی را رعایت کند تا به نیکویی ها آراسته و از زشتی ها و آسیب های اخلاقی آن صیانت شود. فرضیه نخست تحقیق این است که ارزشمندی این عمل از دیدگاه اخلاق اسلامی متوقف بر رعایت آموزه های شریعت و مبانی دینی است. فرضیه دوم آن است که پیش از اقدام به عمل جراحی زیبایی باید از قصد پاک و غیرتقلیدی و نیز تدبیر درست برخوردار باشد. فرضیه سوم این است که پس از اقدام به جراحی، از فخرفروشی و فریب کاری و غفلت از زیبایی های معنوی پرهیز کند. پژوهش حاضر با اطلاعات قرآنی و روایی و تحلیل های اخلاقی و فقهی مستند به آیات و روایات صورت گرفته است. هدف پژوهش، کاربست ارزش های اخلاقی مرتبط با جراحی زیبایی در این عمل است.
۶.
بحث از ارزش و ارزش اخلاقی، یکی از مباحث مهم فلسفه اخلاق است و وجود مکاتب مختلف، ثمره نزاع بر سر این مسئله است. یکی از ضروری ترین بحث های آن، مبحث چیستی ارزش است که همچون مبنایی برای استنباط احکام اخلاق کاربردی عمل می کند و پس از تبیین آن، می توان به سراغ دیگر مسائل ارزش اخلاقی رفت و گزاره های اخلاقی را بر اساس آن موجه ساخت. در ادامه اینکه آیا وجود این ارزش ها مستقل ازخواسته ها و امیال آدمی است یا وابسته به آن، این مسئله که آیا ارزش های اخلاقی در عالم واقع وجود دارند یا صرفاً از وجودی ذهنی برخوردارند، خود به بررسی نیاز دارد. پس از آن باید پرسید آیا می توان به ارزش ها شناخت پیدا کرد و راه های شناخت کدام است ؟ ازاین رو، در این پژوهش با روش استنطاق متن و رویکردی توصیفی تحلیلی، این مسئله از منظر مرحوم ملکی تبریزی (به خاطر توجه صاحب نظران معاصر به آثار ایشان) بررسی می شود. با توجه به مبانی و دیدگاه ایشان، در بررسی احکام اخلاق کاربردی باید توجه داشت که ارزش های اخلاقی، اموری واقعی در عالم هستند که از احساسات و تمایل آدمی مستقل اند و برای شناخت آن ها، می توان از وحی، عقل و تجربه بهره جست.