مطالعات اخلاق کاربردی (اخلاق سابق)

مطالعات اخلاق کاربردی (اخلاق سابق)

اخلاق 1384 شماره 1 (مقاله ترویجی حوزه)

مقالات

۱.

مبانی یونانی اخلاقی مسلمانان(مقاله ترویجی حوزه)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۶۶۰۹
مطالعه‏ى کتب علم اخلاق در جهان اسلام و یونان قدیم به روشنى تشابهى را بین مبانى آنها به ذهن متبادر مى‏سازد. ذهنیت اقتباس مبادى اخلاقى علماى اسلام از اندیشه‏هاى اخلاقى یونانیان همچون دیگر مبادى فلسفى توسط فیلسوفان مسلمان، و به تبع آنها علماى اخلاق، ساده‏ترین فرضیه‏ى ممکن است. در این مطالعه سعى شده است تا به میزان صحت این فرض دست یابیم. حال، اگر این فرض درست باشد، روند این اقتباس چگونه بوده است و تا چه زمان ادامه پیدا کرده است؟ آیا خود اسلام نظریه‏ى اخلاقى ندارد و این روند مسلمانان را تا چه حد از روح قدسى دین دور ساخته است؟ براى این منظور دیدگاه‏هاى اخلاقى نماینده‏ى فکر یونانى، ارسطو، و تا حدى افلاطون، مورد مطالعه قرار گرفته و سپس با مهم‏ترین کتب اخلاقى مسلمانان در پهنه‏ى تاریخ اسلام، یعنى کتب یحیى بن عدى، ابوالحسن عامرى، ابن مسکویه، خواجه نصیر طوسى، محمد غزالى، فیض کاشانى، نراقیین و عبدالله شبّر مقایسه شده است. در این راستا میزان اقتباس و نوآورى آنها و نقش هر یک در این روند مورد بررسى قرار گرفته است.
۲.

منطق صدرایى در فلسفه‏ى اخلاق(مقاله ترویجی حوزه)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴۴
یکى از ویژگى‏هاى حکمت متعالیه ملاصدرا اعتماد بر منطق عقل و استفاده از دستاوردهاى شهودى عقلانى متکلمان و عارفان است، به همین سبب سلسله مباحث عمیقى در قضایاى اخلاقى و فلسفه‏ى اخلاق از جانب متکلمان اسلامى پیرامون قضایاى منطقى درگرفته است که اصلى‏ترین آنها در ارتباط با حسن و قبح عقلى یا شرعى است. شخصیت‏هاى اندیشمندى نظیر خواجه نصیرالدین طوسى، ملاعلى قوشجى، عبدالرزاق لاهیجى و علامه حلى و ده‏ها متفکّر دیگر در جریان بوده‏اند که در ارتباط با این قضیه داد سخن داده‏اند. همچنین ملاصدرا در حکمت متعالیه بزرگ‏ترین نظریه‏پرداز حکیم قرن یازدهم سعى کرده است آن دسته از قضایاى منطقى را که به نظر برخى متفکران پیشین موجب ابهام و تناقض در آنهاست حل نماید. او با بیان فرق میان حمل اولى ذاتى و حمل شایع صناعى به این ابهامات خاتمه داد و توانست حوزه‏ى بحث‏هاى چندى و چگونگى و چسانى را که از مقوله‏ى «استى‏ها» است از حوزه‏ى شناخت فلسفه که از مقوله‏ى «هستى‏ها» است بیرون نماید. ما در این مقاله ضمن بیان نظرات منطقى متکلمان در بحث‏هاى قضایاى اخلاقى، به تبیین نظر ملاصدرا پرداخته و بر این باوریم که صدر المتألهین با اشکال حمل قضایا به دو صورت ذاتى و شایع صناعى به بازسازى قضایاى اخلاقى در حوزه‏ى فلسفه‏ى اخلاق پرداخته است.
۳.

معناى حقیقى اختیار(مقاله ترویجی حوزه)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۲۸۹۰۵
در این مقاله سعى بر آن است که در مورد معناى صحیح اختیار بحث شود و معانى که تا امروز در مورد اختیار مطرح گشته است، نقد و ارزیابى گردد. آنچه معمولاً تا به امروز کلام شیعه به طرفدارى از اختیار با توجه به اعتقاد به توحید افعالى مطرح کرده چنین است: «انسان مسؤول کارهاى خود است، اما این خداوند متعال است که او را مسؤول کرده است. نه آنچنان که معتزله براى اثبات عدل الهى گفته‏اند انسان به خود وا نهاده شده و نه آنچنان که اشاعره براى اثبات توحید افعالى گفته‏اند که کارهاى انسان را خداوند اراده مى‏کند و انسان اختیارى از خود ندارد، بلکه خداوند به او قدرت اختیار را داده و به او اجازه داده است که اعمال خود را از طریق تدبّر و اختیار خود انجام دهد. به عبارت دیگر، چون اختیار انسان در طول اختیار خداوند است، اعتقاد به اختیار انسان با توحید افعالى ناسازگارى نخواهد داشت.» به نظر مى‏رسد که همه‏ى آنچه گفته شد در مورد اراده‏ى انسان صادق است نه اختیار انسان. بسیارى از متفکّرین اسلامى بین اراده و اختیار تفاوت قایل شده‏اند و اراده را اعم از اختیار دانسته‏اند، اما در مقام توجیه اختیار انسان به گونه‏اى مشى کرده‏اند که در مورد اراده صادق است نه اختیار. به عنوان مثال، طرفداران اختیار معتقد شده‏اند که سرنوشت انسان را اختیار انسان مى‏سازد، در حالى که اثبات مى‏شود آنچه صحیح است این است که سرنوشت انسان را اراده‏ى انسان مى‏سازد و بین این دو عبارت، تفاوت بسیارى مى‏تواند وجود داشته باشد. در این مقاله سعى شده است که در مورد معناى صحیح اختیار و تفاوت حقیقى آن با اراده به گونه‏اى بحث شود که از خلط مباحث خوددارى شود و به اختیار به عنوان یک صفت کمالى در انسان نظر شود، نه به عنوان یک ویژگى که همه‏ى انسان‏ها در هر سطح فعلیت روح از آن برخوردار هستند. به نظر مى‏رسد معناى حدیث معروف «الامور بالتقدیر لا بالتدبیر» تنها با چنین برداشتى از اختیار قابل ادراک است که توضیح آن در متن مقاله خواهد آمد.
۶.

درآمدى بر شناخت مفهوم زهد(مقاله ترویجی حوزه)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۷۸
نوشتار حاضر، مقدمه‏اى است بر شناخت مفهوم زهد از نظر روایات اسلامى و نیز بررسى سیره‏ى پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله و اصحاب و یاران نزدیک آن حضرت. هدف نوشتار درک هرچه بهتر اخلاق عملى رایج در صدر اسلام است. در آغاز تعاریف زهد توسط برخى از اصحاب و عارفان متصوّفه نقل گردیده، سپس طبقه‏بندى زهد به زهد عام و خاص و خاص الخاص و تعریف خاص از زاهد و سیره‏ى عملى بعضى از زاهدان اصحاب و تابعین مورد بررسى قرار گرفته و در پایان نیز سیر تحول و دگرگونى زهد نظرى و عملى به اختصار بیان شده است. عنوان نمودن کلمات بزرگان و روایات تاریخى راجع به رفتار و کردار آنان فقط به عنوان مقدمه‏اى براى کنکاش و تحقیق بیشتر در زمینه‏ى زهد و زهدگرایى اسلامى است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۲