فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۹۶۱ تا ۵٬۹۸۰ مورد از کل ۵۴٬۱۴۹ مورد.
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
158 - 176
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، شناسایی چالش های پیش روی تشکیل انجمن صنفی و خدمات صنفی برای هنرمندان تئاتر ایران، هم پای هنرمندان تئاتر در جهان است. به موجب فقدان انجمن صنفی جهان شمول در تئاتر ایران، این هنر به عنوان شغل در ایران مطرح نیست و هنرمندان تئاتر، از حمایت شغلی پایه کارگری نیز برخوردار نیستند. این نارسایی، زیست ابتدایی و اقتصاد تئاتر را دچار بحران مدیریتی کرده است. انجمن صنفی در تمام دنیا حامی کارکنان یک شغل در زمینه های بیمه، درمان، بازنشستگی، بیکاری، ورشکستگی، درآمدزایی و معرفی به کار است و در ایران چنین هویتی وجود ندارد.
روش: روش پژوهش به صورت اسنادی و تطبیقی با رویکرد تحلیل کیفی مقایسه ای بر قوانین کار، صنف و تاریخ تشکل ها و سیری کوتاه بر صنف های تئاتری دنیا در مقایسه با نارسایی قانونی و خدماتی و نظارتی در صنف های ایران بوده است و سدهای تشکیل صنف و خدمات آن با مرور تاریخ و قوانین بررسی می شود.
یافته ها: یافته های این مقاله نشان می دهد که در ایران سه گونه تشکل صنفی، هنری و مردم نهاد، زیر نظر سه وزارتخانه دولتی کار، فرهنگ و کشور وجود دارد که از نظر قانون گذاری و خدمت رسانی، با انجمن های صنفی دنیا شباهت اساسنامه ای و مجوز و کاربردی ندارند. تشکل صنفی به حمایت از حقوق اعضا مربوط می شود، تشکل هنری به کیفیت آثار هنرمندان مربوط است و تشکل مردم نهاد به فعالیت اجتماعی با همراهی مردم ارتباط دارد. از طرفی، انجمن های صنفی ایران را نمی توان با انجمن های صنفی دنیا مقایسه کرد؛ زیرا عدم استقلال و نظارت دولتی و رویکرد غیرانتفاعی، مانع از هم سانی و همکاری با انجمن های صنفی دنیا و قانون بین المللی کار می شود. انجمن های صنفی در دو هویت کارگری (هر کسی که کار می کند) و کارفرمایی (هر کسی که کار ایجاد می کند) شکل می گیرند و صنف به دو هویت کارگر و کارفرما وابسته است. تئاتر در ایران نه کارفرما دارد و نه از قوانین کارگری پیروی می کند؛ بنابراین حتی اگر تشکلی ایجاد شود، به دلیل نبود رابطه قانونی کارگر و کارفرما، امکان فعالیت ندارد.
نتیجه گیری: به دلیل بحران اقتصادی تئاتر و ناکارآمدی انجمن های هنری در حمایت از هنرمندان، چالش های بسیاری پیش روی مدیریت صنفی در تئاتر ایران است که مهم ترین آن ها عبارت اند از: عدم استقلال، فقدان هویت کارگری در قانون کار، تمایل غیراقتصادی هنرمندان، عدم تطبیق با قوانین دنیا، بیمه های غیرپشتیبان، شبه صنف های دولتی، تجربه اندک صنفی، نظارت حاکمیتی، منابع محدود پژوهشی، ناآگاهی حقوقی هنرمندان و... که با اطلاع رسانی صنفی و شناسایی نقش کارفرما و اصلاح قوانین، می توان این چالش ها را به فرصت حمایت از اهالی تئاتر تبدیل کرد. تعیین هویت شغلی و آتیه هنرمندان تئاتر، در گرو برطرف کردن چالش های شناسایی شده در این پژوهش است
بررسی کارآیی ابزار سیاست پولی نرخ سود بر مدیریت تورم در شرایط ناترازی نظام بانکی و تحلیل ناترازی مبتنی بر الزامات بانکداری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی اسلامی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ ویژه نامه اول (اولین همایش ملی بانکداری اسلامی ایران)
73 - 102
حوزههای تخصصی:
بررسی نحوه اثرگذاری سیاست های پولی بر متغیّرهای کلان اقتصادی از طریق کانال های انتقال دهنده این سیاست ها یکی از مهم ترین مباحث اقتصاد کلان است، چرا که تسلط بر مکانیسم های انتقال دهنده این سیاست ها و عوامل مؤثر بر آن نقش بسزایی در اتخاذ سیاست های پولی مؤثر و افزایش کارایی این سیاست ها خواهد داشت. براساس دو دیدگاه اقتصاددانان نئوکلاسیک و کینزی سیاست های پولی از طریق چهار کانال نرخ سود، قیمت دارایی ها، نرخ ارز و اعتبارات بر سطح تقاضای کل و متعاقباً تورم و تولید اثر می گذارند و در این میان کانال نرخ سود بانکی با توجه به اثرمتقابلی که بر سه کانال دیگر می گذارد از اهمیت بیشتری برخوردار است. اما با عنایت به اینکه مهم ترین بازیگر اجرای سیاست های پولی نظام بانکی است لذا کیفیت و میزان کارایی انتقال این سیاست ها تا حدزیادی بستگی به شرایط نظام بانکی دارد. بنابراین در این مطالعه با استفاده از روش تحلیل نظری به این سؤالات پاسخ داده می شود که اولاً) دلایل شکل گیری ناترازی نظام بانکی به لحاظ نظری و مبانی بانکداری اسلامی چیست؟ ثانیاً) در شرایط وجود ناترازی بانکی نحوه و کیفیت کارایی ابزار سیاست پولی نرخ سود بر مدیریت متغیّر تورم چگونه است؟ ازاین رو در ابتدا مکانیسم های کانال های انتقال دهنده سیاست پولی در شرایط سلامت نظام بانکی تبیین می شود و سپس با بررسی و تبیین دلایل ایجاد ناترازی نظام بانکی از بعد عملیاتی و از منظر بانکداری اسلامی، نحوه اخلال در مکانیسم کانال انتقال دهنده سیاست پولی نرخ سود بر نرخ تورم در شرایط وجود ناترازی ترازنامه ای شبکه بانکی و نتیجه نهایی کیفیت اعمال این سیاست بر متغیّر تورم در شرایط مذکور به لحاظ نظری تحلیل می شود.
اثربخشی برنامه تلفیقی تغییر ذهنیت- انگیزشی بر احساس تعلق به مدرسه و اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان دختر قلدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۲
5 - 18
حوزههای تخصصی:
هدف: حس بالای تعلق به مدرسه و میزان پایین اهمال کاری، می تواند سازوکار حفاظتی در برابر خطر قلدری و قربانی شدن داشته باشند؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه تلفیقی تغییر ذهنیت- انگیزشی بر احساس تعلق به مدرسه و اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان دختر قلدر انجام شد.روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون–پس آزمون و دوره پیگیری سه ماهه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش را دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر اصفهان در سال 1401 تشکیل دادند. از جامعه مذکور، 30 دانش آموز به روش هدفمند انتخاب و تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارش شدند. پیش آزمون با پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه Brew و همکاران (2004) و پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی Solomon and Rothblum (1984) انجام شد. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای برنامه تلفیقی تغییر ذهنیت- انگیزشی دریافت نمودند. گروه کنترل در این مدت مداخله ای دریافت نکرد. درنهایت پس آزمون به اجرا در آمد. نهایتاً بعد از 3 ماه مجدداً هر دو گروه موردسنجش در مرحله پیگیری قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد.یافته ها: نتایج نشان داد بین احساس تعلق به مدرسه و اهمال کاری تحصیلی در دو گروه در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معنادار وجود داشت؛ یعنی برنامه تلفیقی تغییر ذهنیت - انگیزشی می تواند موجب بهبودی ماندگار احساس تعلق به مدرسه و اهمال کاری تحصیلی دختران قلدر شود.نتیجه گیری: بر اساس نتایج، برنامه تلفیقی تغییر ذهنیت-انگیزشی یک گزینه مداخله ای مؤثر برای کمک به دانش آموزان دختر قلدر است و می تواند در راستای بهبود احساس تعلق به مدرسه و اهمال کاری تحصیلی این گروه استفاده شود.
الزامات حکمرانی مطلوب استانی با ابتناء به فرمان حضرت علی(ع) به مالک اشتر
منبع:
حکمرانی متعالی سال ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۴
129 - 158
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تلاش شده، اساسی ترین الزامات حکمرانی مطلوب، بررسی شود. سلامت حکمرانی برای تمام جوامع امری بسیار مهم و ضروری تلقی می شود. دولتها در تلاش هستند با رعایت برخی از عوامل حکمرانی کارآمد چهره مطلوب از خود به نمایش بگذارند. لذا در ادبیات حکمرانی جهانی، حکمرانی مطلوب مورد واکاوی است و حتی از طریق مجامع جهانی شاخصه های حکمرانی مطلوب کشورها مورد سنجش قرار می گیرد. در آموزه های دینی نیز بطورعملی و نظری بر حکمرانی مطلوب تاکید فراوان شده است. یکی از متعالی ترین آموزه های حکمرانی مطلوب توصیه های مولاامیرالمومنین علی(ع) به مالک اشتر می باشد. اگر در حکمرانی محلی و استانی ضمن توجه به رعایت الزامات متفاوت بافت هر استان نسبت به استانهای دیگر، فرایندهای سیاست گذاری و کنش های مطلوب با نگاه راهبردی در راستای سیاست های حکمرانی ملی صورت گیرد قطعا مسیر توسعه پایدار ملی هموارتر خواهد شد. در این پژوهش تلاش شده تا با مطالعه دقیق نامه 53 نهج البلاغه ابعاد و شاخص های حکمرانی مطلوب حاصل شود. این پژوهش از نوع کاربردی و با روش کیفی و تحلیل فراگفتمانی پدام انجام شده است. در این پژوهش ابعاد مهمی از قبیل شفافیت محیط حکمرانی در سطح ملی و استانی، شایسته سالاری، توجه به مصلحت عمومی و رعیت و مبارزه با فساد ساختاری و پدیده نفوذ بعنوان اساس حکمرانی مطلوب مشخص گردیده است
مخارج بهداشتی، حکمرانی خوب و رشد اقتصادی درکشورهای منتخب آسیایی با استفاده از روش میانگین گروهی تلفیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
61 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف بررسی پیامد حکمرانی خوب در تعدیل اثر مخارج بهداشتی بر رشد اقتصادی کشورهای منتخب آسیایی که از کیفیت حکمرانی مشابه برخوردارند، انجام شده است.روش پژوهش: جهت رسیدن به هدف تحقیق، از روش میانگین گروهی تلفیقی در دوره 2022-2015 برآوردهای لازم انجام شده است. هزینه های بهداشتی و شاخص حکمرانی خوب به عنوان متغیرهای اصلی توضیحی در کنار سایر متغیرهای تاثیر گذار بر رشد اقتصادی، با استفاده از ایده تابع تولید کاب_داگلاس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند.یافته ها: نتایج نشان می دهد تخصیص هزینه بیشتر بهداشتی جهت افزایش رشد اقتصادی به تنهایی کافی نیست و لگاریتم مخارج بهداشتی در کوتاهمدت و بلندمدت با ضریب نسبتا" پایینی بر رشد اقتصادی تاثیر گذار است، لیکن با در نظر گرفتن اثر حکمرانی خوب، اندازه این ضریب در هردو دوره تقویت می شود که به نظر می رسد بازده پایین مخارج بهداشتی به دلیل کیفیت پایین حکمرانی مرتبط بامخارج بهداشتی در کشورهای مورد بررسی می باشد. این مطالعه بیان کننده نقش موثر از چگونگی تأثیر حاکمیت بر اثربخشی استنتیجه گیری: اگر افزایش هزینه های بهداشتی با کیفیت خوب حکمرانی همراه باشد، رشد اقتصادی بیشتری را نتیجه خواهد داد. به عبارتی مقدار هزینه های بهداشتی مهم است، اما مهم تر از آن کیفیت هزینه است. تمرکز بر کیفیت هزینه ها باعث افزایش رشد اقتصادی می شود.
تحلیل راهبردهای تاب آوری روان شناختی منابع انسانی در سازمان های آموزشی با استفاده از روش دی متل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مدیریت تحول سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
162 - 190
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی راهبردهای تاب آوری روان شناختی منابع انسانی در سازمان های آموزشی بود. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ نوع شناسی پژوهش در زمره پژوهش های آمیخته با رویکرد کیفی و کمی در پارادایم استقرایی-قیاسی است. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی اساتید دانشگاهی و خبرگان در حوزه مدیریت آموزشی، مدیریت منابع انسانی و رفتار سازمانی بود که با توجه به هدف پژوهش، نمونه گیری در این پژوهش به صورت هدفمند با استفاده از تکنیک گلوله برفی و به تعداد 19 نفر انجام شد. جامعه آماری این پژوهش در بخش کمی مدیران ارشد و میانی و کارکنان ستادی دانشگاه ارومیه بودند که با بهره گیری از روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس 67 نفر در این پژوهش مشارکت کردند. در بخش کیفی، داده های به دست آمده از مصاحبه ها و تحلیل با نرم افزار MAXQDA2020 منجر به استخراج 14 راهبرد تاب آوری روان شناختی منابع انسانی شد و تحلیل بخش کمی با استفاده از روش دی متل انجام پذیرفت. بر اساس تحلیل دی متل مدیریت تنش، اهمیت بازخورد، ارتقای کیفیت زندگی کاری و ارتباطات اثربخش گویای راهبردهایی بودند که بیشترین نفوذ را بر روی سایر راهبردها دارند. چابکی استراتژیک، توانمندسازی ساختاری، مدیریت افقی و حمایت سازمانی ادراک شده نیز نسبت به سایر راهبردها تحت نفوذ بیشتری قرار می گیرند. لازم به ذکر است توانمندسازی روان شناختی، مدیریت افقی، مدیریت تنش و ارتباطات اثربخش راهبردهایی هستند که هم نفوذکننده و هم تحت نفوذ سایر راهبردها می باشند.
شناسایی عوامل مؤثر بر رشد کسب و کارها در بازارهای نوظهور: یک مطالعه فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مدیریت تحول سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
221 - 267
حوزههای تخصصی:
موضوع کسب وکارهای با رشد بالا (HGF) همواره موردتوجه محققان حوزه کارآفرینی بوده است؛ بااین حال، پژوهش ها در حوزه رشد کسب وکار در بازارهای نوظهور، در مراحل ابتدایی خود قرار دارد و دانش موجود در این زمینه به صورت پراکنده منتشر شده است. هدف این مطالعه، شناسایی عوامل مؤثر در رشد و مقیاس گرایی کسب وکارها در بازارهای نوظهور با استفاده از رویکرد فراترکیب سندولسکی و باروسو است. با مرور ۱۰۴ پژوهش انجام شده تا سال 2023 در خصوص عوامل مؤثر بر رشد کسب وکارها در این بازارها، این مطالعه بر نقش 5 مضمون کلی خصوصیات شرکت، خصوصیات مدیریتی، منابع، استراتژی و محیط بر رشد کسب وکارها در بازارهای نوظهور تأکید می کند. یافته های این پژوهش به اهمیت به کارگیری هم زمان استراتژی های بازاری و غیر بازاری، توسعه قابلیت های سازمانی و خصوصیات حرفه ای تیم، تدوین استراتژی های مکمل برای استراتژی های بازاری و غیر بازاری، تدوین استراتژی های مجزا برای بخش های رسمی و غیر رسمی بازار و همچنین توسعه سرمایه سیاسی برای رشد کسب و کارها در بازارهای نوظهور تأکید می کند. این یافته ها، بینش های ارزشمندی را برای کارآفرینان، سیاست گذاران و دانشگاهیان که به دنبال درک و حمایت از رشد کسب وکارها در بازارهای نوظهور هستند، ارائه می کند.
کشف تحریف های حسابرسی و خوانایی گزارش های مالی؛ با تاکید بر نقش تعدیلی توانایی مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۰
215 - 254
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین کشف تحریف های حسابرسی با خوانایی گزارش های مالی و همچنین بررسی اثر تعدیل کنندگی توانایی مدیریت بر این رابطه پرداخته شده است. به منظور سنجش فرضیه های پژوهش از داده های پنل 129 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار در بازه ای 7 ساله (سال های 1394 الی 1400) استفاده گردیده است. جمع آوری اطلاعات در این پزوهش، به روش کتابخانه ای انجام گرفته و داده های مرتبط به متغیرها، از سایت جامع اطلاع رسانی ناشران و گزارش-های مالی شرکت های نمونه جمع آوری شده و محاسبات اولیه پنل در اکسل انجام شده است، درنهایت از نرم افزار استاتا به منظور سنجش فرضیه ها استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که کشف تحریف های حسابرسی به عنوان معیار سنجش کیفیت حسابرسی بر خوانایی گزارش های مالی مدیران تاثیر مستقیم و معناداری دارد. همچنین نتایج حاکی از آن است که توانایی مدیران نه تنها می تواند ارتباط مثبت کشف تحریف های حسابرسی بر خوانایی گزارش های مالی را تعدیل نماید، بلکه شدت این ارتباط را نیز افزایش خواهد داد.
ترکیب الگوریتم ژنتیک در بهینه سازی سبد سهام در تصمیم گیری مالی سرمایه گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ترکیب الگوریتم ژنتیک در بهینه سازی سبد سهام در تصمیم گیری مالی سرمایه گذاران می باشد؛ در یک پروژه شبیه سازی، استفاده نهایی از داده های ورودی برای ساختن مدل شبیه سازی می باشد. این فرآیند شامل جمع آوری داده های ورودی، آنالیز کردن داده های ورودی و استفاده از این داده های ورودی آنالیز شده در مدل شبیه سازی است. جامعه آماری پژوهش شامل 20 نماد (شرکت) از بین صنایع (وبصادر، وتجارت، اخابر، فخوز، فارس، بالبر، تپمپی، خساپا، خودرو، سشرق، سصوفی، شبهرن، شپنا، غپینو، فولاد، قثابت، کسرا، وبانک، ونفت، ونیکی) و اطلاعات مربوط به قیمت روزانه سهام و میزان شاخص روزانه از تاریخ 1 دی ماه 1387 الی 26 دی ماه 1400 به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. ابزار جمع آوریاطلاعات و داده ها با استفاده از سایت فیپیران می باشد و میزان بتا (ریسک) سهام بصورت ماهیانه با استفاده از نرم افزار اکسل محاسبه و میزان فراوانی بازده و بتا (ریسک) محاسبه شده را با استفاده از نرم افزار Spss بدست آورده و با استفاده از نرم افزار Easy fit به تابع های توزیع پرداخته شد؛ نتایج نشان داد که در صورتیکه عامل ها مبتدی هستند برای کسب سود بیشتر از رفتار نرمال و ریسک 40% را قبول کنند میزان سود بدست آمده پس از بهینه نمودن مدل با الگوریتم ژنتیک بیشتر از مدل اولیه می باشد. درصورتیکه عامل ها حرفه ایی هستند برای کسب سود بیشتر از رفتار ریسک گریز و ریسک 80% را قبول کنند میزان سود بدست آمده پس از بهینه نمودن مدل با الگوریتم ژنتیک بیشتر از مدل اولیه می باشد.
شناسایی عوامل مؤثر در استراتژی ورود به بازار اینترنت اشیاء سازمان ها
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۶۹)
71 - 99
حوزههای تخصصی:
هدف: پیشرفت در تولیدات نوآوری دیجیتال می تواند نقش مهمی در اقتصاد دیجیتال ایفا کند. ازاین رو ستادهای اداری مرتبط با زمینه فعالیت خدماتی می توانند با گسترش فعالیت در این حوزه رضایت بیشتری را برای ارائه خدمات خود فراهم کنند، که رشد و توسعه آن نیازمند بازار مناسب و شکل جدیدی از رقابت است که راهبردهای ورود به بازار را می طلبد. هدف اصلی این پژوهش، ارائه چهارچوبی مناسب برای خلق یک مدل کسب وکار با استفاده از مدل بوم کسب وکار کانواس برای راهبرد ورود به بازار اینترنت اشیاست.
روش: روش تحقیق بر مبنای هدف، اکتشافی و بر مبنای ماهیت و روش، پیمایشی و جامعه آماری خبرگان شامل مدیران، متخصصین و مشاورین و سازمان های فعال در حوزه اینترنت اشیاء است. روش نمونه قضاوتی و انتخابی، حجم نمونه بازدید و مصاحبه حضوری در سازمان ها، ابزار گردآوری مصاحبه های عمیق فردی، روایی مصاحبه حضوری با خبرگان انتخابی، پایایی در صورت احتیاج روش مقیاس آلفای کرونباخ، روش تجزیه وتحلیل داده روش گرند تئوری، خروجی مدل نظری تحقیق می باشد.
یافته ها: از طریق تحلیل داده های کیفی، پارادایم کدگذاری محوری تدوین شد که بر اساس آن خط ارتباطی میان مقوله های پژوهش شامل شرایط علی، مقوله محوری بستری شرایط مداخله گر و راهبردها و پیامدها مشخص شده است.
نتیجه گیری: نتایج به دست آمده حاکی از آن است عواملی مانند جذب مشتری، توسعه مشتری، مشارکت و همکاری، سرمایه گذاری، تبلیغات، رخدادهای اجتماعی، رضایت مشتری و وفاداری مشتری، عوامل اثرگذار (نقطه قوت) و ارتباط با مشتری، تعامل با مشتری، فناوری، توسعه محصول، کانال توزیع، قیمت محصولات و حفظ مشتری، عوامل اثرپذیر (نقطه ضعف) هستند.
تاثیر توانایی مدیریت و پاداش مدیران بر ارزش سهام شرکت های کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۳
476 - 495
حوزههای تخصصی:
مدیران اجرایی با توانایی بالا، سطح شفافیت اطلاعاتی شرکت را بهبود میدهند؛ به عبارت دیگر، مدیران اجرایی، همراه با گروهی از مدیران با تجربه، تصمیمگیریهای شرکتها را رهبری میکنند که بدونشک شامل تصمیمگیری درباره سطح شفافیت سازمانی نیز میشود لذا بر پایه این استدلال، پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد حداقل مربعات تعمیمیافته به بررسی تاثیر توانایی مدیریت و پاداش مدیران بر ارزش سهام شرکتهای کوچک و متوسط میپردازد. بدین منظور، برای سنجش توانایی مدیریت از مدل دمرجیان و همکاران (2013) استفاده شده است. یافتههای فرضیه اول حاکی از آن است که توانایی مدیریت بر ارزش سهام شرکتهای کوچک و متوسط تاثیرگذار است. همچنین یافتههای فرضیه دوم بیانگر آن مطلب است که پاداش مدیریت به عنوان عاملی برای افزایش ارزش سهام شرکتهای کوچک و متوسط است.
طراحی الگوی کندذهنی جمعی در شرکت های دانش بنیان با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه مدیریت راهبردی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۶)
103 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف: کندذهنی جمعی به عنوان دشمن مخرب سازمان ها عامل تکرار اشتباهات گذشته، کندی در تسهیم دانش، مخدوش کننده عملکرد اثربخش کارکنان دانشی و تولیدکننده هزینه های حاصل از آزمون و خطاست. لذا هدف این پژوهش ارائه الگوی کندذهنی جمعی شرکت های دانش بنیان است.روش شناسی: استخراج داده های کیفی در این پژوهش حاصل مصاحبه های عمیق و نیمه ساختارمند و رویکرد داده بنیاد است. نمونه گیری به شکل هدفمند و گلوله برفی از متخصّصان و خبرگان 12 شرکت دانش بنیان صنعتی انجام شد.اصالت: پژوهش اخیر با طرح موضوعی جدید و روش شناسی کیفی به خلق الگویی نوین و چارچوب نظری غنی دست یافته است و بررسی علل، شرایط زمینه ای و مداخله ای، راهبردها و پیامدها در پژوهش حاضر از نو بودن آن خبر می دهد.یافته ها: تفکّر غیرراهبردی و یکجانبه گرایی، نظام جذب ناکارآمد، فقدان بهسازی مناسب منابع انسانی، نقص نظام نخبه پروری، ضعف مدیریتی، عدم بهره وری نظام پرداخت، بی عدالتی سازمانی و رسمیّت زیاد به عنوان راهبردهای پژوهش حاضر امکان استقرار پدیده کندذهنی جمعی را مهیّا می سازند. همچنین عوامل علّی در سه دسته عوامل فردی، گروهی و سازمانی بر راهبردهای کندذهنی جمعی تأثیر مستقیم و خطّی دارند. فرهنگ سازمانی، ماهیّت فعالیت های دانشی و ویژگی های سازمان نیز از جمله مواردی هستند که زمینه را برای تحقّق راهبردهای کندذهنی جمعی فراهم می سازند و به نوعی تأثیر غیرمستقیم دارند. ویژگی های صنعت، عوامل اقتصادی، قانونی، فنّی و عملکرد نهادهای علمی مجموعه عوامل مداخله گر و میانجی هستند که تسهیل یا محدودکننده راهبردها می باشند. کندذهنی جمعی پیامدهای فردی و سازمانی چون کاهش خلّاقیت، عدم چابکی سازمانی و فرار مغزها را به دنبال دارد.
طراحی الگوی حسابداری مدنی: فرآیند بازنمایی سیستمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری و منافع اجتماعی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۹)
169 - 202
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بسط اکتشافی ابعاد زمینه ای توسعه حسابداری مدنی و ارزیابی سیستماتیک پیوندهای درونی ابعاد می باشد. روش شناسی مطالعه حاضر از منظر نتیجه توسعه ای و براساس نوع هدف اکتشافی بود و برای جمع آوری داده ها از مبنای کیفی و کمی استفاده نمود. جامعه آماری در بخش کیفی خبرگان دانشگاهی و در بخش کمی مدیران شرکت های کارگزاری و کارشناسان معاونت های بخش های مختلف بازار سرمایه بودند. ابزارهای گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی مقیاس های ماتریسی جهت انجام تحلیل بازنمایی سیستمی بودند. لذا ابتدا از طریق سه مرحله کدگذاری نسبت به شناسایی ابعاد مدل اقدام شد و براساس تحلیل دلفی فازی از طریق میانگین بین راند اول و راند دوم دلفی برای تعیین سطح پایایی اقدام گردید. در نهایت از طریق ارزیابی سیستماتیک نسبت به شناسایی محرک ها و پیامدهای مدل اقدام گردید. نتایج در بخش کیفی از وجود ۳ مقوله و ۶ مولفه و ۳4 مضمون مفهومی در قالب یک مدل شش بعدی حکایت دارد. در بخش کمی نتایج نشان داد، محرک اولیه توسعه حسابداری مدنی در بازار سرمایه، زیرساخت های سیستم اطلاعات حسابداری می باشد که به واحدهای حسابداری کمک می کند تا شناخت فراگیرتری از بازار و تغییرات آن داشته باشند.
تدوین چارچوب راهبردی پیاده سازی فینتک در صنعت بانکداری کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
83 - 102
حوزههای تخصصی:
با تحولات صورت گرفته در عرصه ی بانکداری نوین، نیاز به اتخاذ رویکردهای فناورانه متناسب با نیازهای مشتریان در حوزه ی بانکداری، رواج یافته است به طوری که هم اکنون عصرگذار از مدل های سنتی به مدل های کسب وکار فناوری محور و ارزش آفرین می باشد. رشد استارتاپ های مالی در صنعت بانک داری جهان به خلق گونه های تازه ای از بازار و کسب و کارهایی انجامیده است که توانسته موج نوینی از نوآوری و خلاقیت را به عرصه ی اشتغال و کارآفرینی جهانی وارد کند که در چند دهه ی گذشته با فرارسیدن موج های جدید فناوری، نوآوری های بسیاری به دگرگونی چهره ی جهان، زندگی و تسهیل فرایندها و رشد کسب و کارهای مبتنی بر آن، کمک کردند. در این راستا، در این مقاله، محقق به شناسایی مولفه ها و عوامل تاثیرگذار بر استارتاپ های مالی نظیر فینتک در قالب ارائه ی چارچوب راهبردی پرداخته است. مشارکت کنندگان در تحقیق حاضر، شامل 30 نفر ازمدیران، خبرگان و متخصصان فعال در زمینه ی تحول دیجیتال در صنعت بانکداری می باشند که نسبت به مصاحبه با آن ها جهت شناسایی عوامل اقدام گردید. قلمروی زمانی تحقیق مربوط به سال 1399 الی 1400 می باشد. به منظور دستیابی به هدف تعیین شده تحقیق، از روش تحلیل مضمون استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که عوامل مؤثر بر پیاده سازی فینتک در صنعت بانکداری شامل حکمرانی اقتصادی دولت، فرهنگسازی و آموزش، تمهیدات ساختاری، شفاف سازی و ارائه تسهیلات و مشوق ها است که به تناظر این ابعاد، 17 مؤلفه شناسایی شد.
نقش واسطه ای استقلال حسابرسی بر رابطه بین توسعه حرفه ای و کیفیت حسابرسی در بخش دولتی (مطالعه موردی: دیوان محاسبات کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
155 - 174
حوزههای تخصصی:
عملکرد حسابرسان در کشف و گزارش تخلفات، به عوامل سازمانی و ویژگی های فردی وابسته است. استقلال و بیطرفی، یکی از ارکان اصلی تقویت و پشتیبانی از خدمات حسابرسی اثربخش است. هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای استقلال حسابرسی بر رابطه بین توسعه حرفه ای و کیفیت حسابرسی در بخش دولتی می باشد. روش تحقیق مورد استفاده، توصیفی/پیمایشی و روش تحلیل داده ها مدل معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی است که با استفاده از نرم افزار SmartPLS انجام گرفت. نمونه آماری شامل حسابرسان دیوان محاسبات کشور به تعداد 308 نفر می باشد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد که در بازه زمانی مهر الی آذرماه 98 جمع آوری گردید. طبق آزمون سوبل، اثر غیرمستقیم استقلال حسابرسی بر رابطه بین توسعه حرفه ای و کیفیت حسابرسی معنی دار بوده و فرضیه نقش میانجی گری تأییدگردید. با توجه به یافته های پژوهش، ضریب مسیر غیرمستقیم (105/0) تأثیر متغیر میانجی استقلال حسابرسی بر کیفیت حسابرسی را تأیید نموده است. نتایج نشان می دهد توسعه حرفه ای از طریق متغیر میانجی استقلال حسابرسی بر کیفیت حسابرسی تأثیرگذار است.
تأثیر همه گیری بیماری کرونا بر کارایی (واسطه ای و تولیدی) با میانجیگری قابلیت های بازاریابی و جهت گیری راهبردی (مورد مطالعه: کسب و کارهای کوچک و متوسط استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال هفدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۶
99 - 125
حوزههای تخصصی:
امروزه با همه گیری بیماری کرونا مشکلاتی برای کسب و کارها، بویژه کسب و کارهای کوچک و متوسط ایجاد شده است؛ از سوی دیگر قابلیت های بازاریابی در تعیین ارزیابی ناهمگن از کیفیت محصول برای مشتریان ضروری تلقی شده است که این امر به جهت گیری راهبردی کسب وکارهای کوچک و متوسط در شرایط بحرانی همه گیری بیماری کرونا کمک می کند. هدف پژوهش حاضر، تبیین تأثیر همه گیری بیماری کرونا بر کارایی با میانجیگری قابلیت های بازاریابی و جهت گیری راهبردی می باشد. جهت گیری پژوهش، کاربردی و ازنظر هدف، توصیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل 2200 نفر از مدیران و کارکنان ارشد کسب و کارهای کوچک و متوسط استان تهران می باشد که از نمونه 335 نفری با روش نمونه گیری طبقه ای استفاده شده است. برای جمع آوری داده ها از روش پیمایشی و جهت تحلیل داده ها از روش پی ال اس استفاده شده است. براساس یافته های پژوهش اثر همه گیری بیماری کرونا بر کارایی، قابلیت های بازاریابی و جهت گیری راهبردی و نقش جهت گیری راهبردی بر کارایی تأیید شد و نیز نقش غیرمستقیم متغیرهای میانجی قابلیت های بازاریابی و جهت گیری راهبردی در رابطه بین همه گیری بیماری کرونا و کارایی تائید شد؛ اما تأثیر قابلیت های بازاریابی بر کارایی رد شد. این پژوهش به مدیران ارشد و عالی کسب وکارهای کوچک و متوسط توصیه می نماید که برای کاهش تهدیدها و افزایش امکان بقا و بهره گیری از فرصت های آتی در دوره پساکرونا به جهت گیری راهبردی و قابلیت های بازاریابی توجه مضاعفی داشته باشند.
ارائه مدل مناسب برای تبلیغات در بازاریابی دیجیتال در صنعت داروسازی در پساکرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۸
51 - 87
حوزههای تخصصی:
طی دوره فراگیری کووید 19، کسب و کارهای دارویی، تغییرات اساسی در فروش و سازماندهی معمول خود تجربه نمودند. این تغییرات کسب و کارهای فعال در صنعت داروسازی را مجبور به بازنگری در شیوه های رایج اطلاع رسانی و تبلیغات نموده و ضرورت به کارگیری تبلیغات دیجیتال در بازاریابی محصولات را پررنگ تر کرد. تغییر پارادایم پیش آمده، بسیاری از مدل های رایج در تبلیغات دیجیتال را ناکارآمد نموده و از طرفی دیگر ضرورت توسعه مدلی مبتنی بر مقتضیات داخلی و مناسب دوران پس از کرونا پیش آورد که محور فعالیت های پژوهشی در این مقاله قرار گرفته است. پژوهش با راهبرد نظریه داده بنیاد و بر اساس مرور ادبیات پژوهش همراه با تحلیل آراء خبرگان صنعت دارو و همین طور خبرگان تبلیغات دیجیتالی انجام یافته است. داده ها با استفاده از پروتکل مصاحبه گردآوری شده و روایی و پایایی برای آن در سطح مطلوبی بود. در پژوهش حاضر مشخص گردیده است که تحقق تبلیغات دیجیتال در دوران پس از کرونا نیازمند وجود پیش شرط هایی است که تبلیغات دیجیتال را پی ریزی می کنند. تبلیغات دیجیتال خود شامل سازه های فرعی است که عبارتند از: تولید محتوا، شخصی سازی پیام، ارائه پیام، رسانه های دیجیتال، ابزارهای تبلیغات فیزیکی، صحه گذاری گروه های مرجع، پرداخت ها، نوع پیام، مدیریت رسانه، رویدادسازی، راهبرد بخش بندی مخاطبان، مدیریت دانش بازاریابی دیجیتال، تحلیل رقابتی و مدیریت مخاطب هدف. این رویدادها تحت تأثیر عوامل زمینه ای و مداخله گر و با اتخاذ راهبردهای کنش، به بروز پیامدهای مورد انتظار منتج می گردند.
طراحی مدل استراتژی های بازاریابی و فروش در صنعت فروشگاه های زنجیره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
75 - 105
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای استراتژی های بازاریابی و فروش در صنعت فروشگاه های زنجیره ای انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی اکتشافی می باشد و در آن از روش تحقیق آمیخته بهره گرفته شده است. در بخش کیفی این پژوهش با روش تحلیل محتوا با 10 تن از متخصصان و خبرگان صنعت فروشگاه های زنجیره ای بر اساس نمونه گیری قضاوتی مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفته و در بخش کمّی با روش پیمایشی، 116 پرسشنامه میان مدیران بازاریابی و فروش سه شرکت فعال در این صنعت (هایپراستار، جانبو و افق کوروش) توزیع گشت. داده ها به روش معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل واقع شدند. یافته ها نشان داد که آمیخته بازاریابی مهمترین عامل سازنده استراتژی بازاریابی و بهره گیری از تکنولوژی های فروش مهم ترین عامل سازنده استراتژی فروش در صنعت فروشگاه های زنجیره ای است. شواهد حاکی از این است که حضور متغیر تعدیل گر محیط رقابتی صنعت فروشگاه های زنجیره ای بر رابطه میان استراتژی های بازاریابی و فروش اثرگذار است. اتخاذ رویکردی جامع نسبت به عناصر تشکیل دهنده استراتژی های بازاریابی و فروش، با در نظر گرفتن محیط رقابتی حاکم بر این صنعت و همچنین بهره گیری از روش های مبتنی بر محیط آنلاین از موارد مهمی هستند که تاکنون در تدوین استراتژی های بازاریابی و فروش شرکت های فعال در صنعت فروشگاه های زنجیره ای در ایران مورد توجه قرار نگرفته اند.
بررسی عوامل مؤثر بر یکپارچه سازی واحد های پشتیبانی و منابع انسانی مراکز آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
47 - 67
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی عوامل موثر بر یکپارچه سازی واحدهای سازمانی در فضای دانشگاهی، به طور خاص یکپارچه سازی واحد «پشتیبانی» با واحد «منابع انسانی» می باشد. در مبانی نظری یکپارچه سازی، به یکپارچه سازی دو واحد پشتیبانی و منابع انسانی کمتر پرداخته شده است. به ویژه به نظر می رسد این موضوع در فضای دانشگاهی با ویژگی های خاص خود مانند نوع رهبری، ساختار حاکمیت، ذی نفعان و فرهنگ متفاوت نسبت به سایر سازمان ها، نیاز به تحقیقات بیشتری دارد. این پژوهش با رویکرد کیفی در یکی از دانشگاه های تهران انجام شده است. برای پاسخ به سوالات تحقیق، 23 مصاحبه نیمه ساختار یافته با متخصصان این حوزه، مدیران ارشد و میانی فعلی و پیشین این دو واحد و سایر افراد کلیدی مرتبط که با روش گلوله برفی انتخاب شده اند انجام گرفته و نتایج با روش تحلیل مضمون استخراج شده است. پنج مضمون اصلی که نشان دهنده عوامل مؤثر بر یکپارچه سازی دو واحد مذکور در فضای دانشگاهی هستند شناسایی شده اند که شامل «همراهی مدیران و مسئولین در سطوح مختلف با طرح یکپارچه سازی»، «فرهنگ و ارزش های موجود»، «قوانین و رویه های اداری دانشگاه»، «ساختار» و «توافق عام» می باشند.
مدل ارزیابی سیستم های اطلاعاتی در کلاس جهانی با رویکرد کارت امتیازی متوازن در سازمان های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارایه مدل ارزیابی سیستم های اطلاعاتی در کلاس جهانی با استفاده از رویکرد کارت امتیازی متوازن در سازمان های ورزشی بوده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی؛ و از نظر روش، پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش را کارکنان تمامی 31 اداره کل ورزش و جوانان استان های کشور تشکیل دادند (5882 نفر) و نمونه آماری با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 361 نفر انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه محقق ساخته مطابق با رویکرد کارت امتیازی متوازن استفاده شد (4 مولفه و 48 گویه). روایی پرسشنامه توسط 10 نفر از اساتید مدیریت ورزشی تایید گشت و پایایی 86/0 به دست آمد که نشان از پایایی مطلوب آن داشت. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که مدل ارزیابی سیستم های اطلاعاتی در کلاس جهانی در سازمان های ورزشی، در منظر مالی با استفاده از 5 شاخص، در منظر مشتری با 12 شاخص، در منظر فرایندهای کسب و کار با 14 شاخص و در منظر رشد و یادگیری با 17 شاخص مورد تایید قرار گرفت. بنابراین نتیجه گرفته شد که توسعه سیستم های اطلاعاتی در کلاس جهانی در سازمان های ورزشی با افزایش کارایی و اثربخشی، بهره وری سازمانی را ارتقا داده و به عنوان یک مزیت رقابتی پایدار در نظر گرفته می شود.