فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۹۵۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی رابطه میان پایگاه اجتماعی –اقتصادی، تعهد سازمانی و فرسودگی شغلی معلمان مدارس راهنمایی و متوسطه شهرستان رشت است. از میان 2596 معلم، 503 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و پرسشنامه های پایگاه اقتصادی – اجتماعی، تعهد سازمانی و فرسودگی شغلی مسلش را با حضور محقق در مدارس و در مدت 15 -20 دقیقه تکمیل کردند. داده های تحقیق با آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن و در سطح (05/0 p ≤), (01/0 p ≤) تحلیل شدند. توصیف نتایج نشان داد که تعهد سازمانی معلمان در سطح بالایی (34/11±28/83) قرار دارد و میزان فرسودگی شغلی آنها در حد متوسط (14/12±45/73) است. تحلیل نتایج نشان داد رابطه ای مثبت و معنادار میان وضعیت اجتماعی - اقتصادی با تعهد سازمانی (618/0 R= ) و رابطه ای منفی و معنا دار میان وضعیت اجتماعی – اقتصادی با فرسودگی شغلی معلمان (68/0-R=) وجود دارد. از میان ویژگیهای فردی، رابطه سن با تعهد سازمانی بسیار پایین و مثبت و معنادار (067/0 R= ) و با فرسودگی شغلی معلمان، منفی و معنادار (105/0 R= - ) است، بنابراین توجه به وضعیت اقتصادی – اجتماعی معلمان برای افزایش تعهد سازمانی و کاهش فرسودگی شغلی در معلمان جوان و کم سابقه اهمیت بسیاری دارد.
بررسی رابطه ساده و چندگانه هوش هیجانی با سبک های رهبری تحول آفرین، تبادلی و عدم مداخله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش توصیفی(همبستگی) حاضر رابطه ساده و چندگانه هوش هیجانی با سبک های رهبری تحول آفرین، تبادلی و عدم مداخله در دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران اهواز مورد بررسی قرار گرفته است. حجم نمونه شامل320 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران اهواز است که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. ابزار اندازه گیری داده ها شامل؛ پرسشنامه 36 گویه ای چند عاملی رهبری(MLQ[1]) و پرسشنامه 33 گویه ای هوش هیجانی بوده که پایایی پرسشنامه ها به ترتیب 83% و 56% بوده است. عمده ترین یافته های پژوهش حاکی از آن است که: هوش هیجانی با سبک رهبری تحول آفرین، همبستگی معنادار منفی و با سبک رهبری عدم مداخله، همبستگی معنادار مثبت دارد. این متغیر با سبک رهبری تبادلی فاقد همبستگی معنادار است. از میان ابعاد پنج گانه هوش هیجانی، ابعاد خودتنظیمی و انگیزش در سبک رهبری تحول آفرین، بعد انگیزش در سبک رهبری تبادلی و همچنین ابعاد خودتنظیمی و همدلی در سبک رهبری عدم مداخله تأثیر معناداری داشته اند. در این تحقیق مشاهده شد که هوش هیجانی دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز، پایین تر از حد متوسط؛ ویژگی سبک های رهبری تحول آفرین و تبادلی دانشجویان بالاتر از حد متوسط و ویژگی سبک رهبری عدم مداخله در آن ها نیز پایین تر از حد متوسط بوده است.
ساختار عاملی و اعتباریابی فرم کوتاه مقیاس رسالت چند بعدی مسیر شغلی در میان دانشجویان دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسالت شغلی رویکردی نسبت به کار که در آن شغل فرد بخش اصلی و مرکزی زندگی او است و با استفاده از آن برای انجام دادن کارهای جامعه پسند و کمک به دیگران تلاش می کند. هدف پژوهش حاضر مطالعه ساختار عاملی و اعتباریابی فرم کوتاه مقیاس رسالت چند بعدی مسیر شغلی، در میان دانشجویان دانشگاه اصفهان بود. مطالعه حاضر توصیفی – پیمایشی و از لحاظ هدف کاربردی بود. جامعه پژوهش دانشجویان دانشگاه اصفهان بودند که تعداد 307 نفر از آن ها با استفاده از نمونه گیری در دسترس(آسان) انتخاب و فرم ترجمه شده مقیاس 9 ماده ای رسالت مسیر شغلی، بین آن ها توزیع شد. این مقیاس ابتدا به فارسی ترجمه و سپس به انگلیسی برگردانده شد و سپس جمعی از متخصصان، پرسشنامه را برای تعیین حساسیت های فرهنگی، وضوح سؤالات، موارد اختلاف و خطاهای موجود در معنایابی بررسی کردند. یافته ها نشان داد که تحلیل عاملی اکتشافی بیان کننده 3 خرده مقیاس مقبول بود که در ادامه ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 72/0و برای خرده مقیاس ها از 66/0 تا 77/0متغیر بود. همه موارد همبستگی مورد-کلی مقبولی داشتند و نتایج آزمون - بازآزمون نشان دهنده ثبات برای مقیاس رسالت مسیر شغلی و خرده مقیاس های آن بود. همچنین نتایج نشان داد نسخه فارسی مقیاس رسالت مسیر شغلی، روایی و پایایی خوبی را نشان داده است.
ارزیابی درونی گروه آموزشی تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارزیابی درونی گروه آموزشی تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز بود که کوشش شد با رویکرد سیستمی، نقاط قوت و ضعف گروه شناسایی شود و در نهایت پیشنهادهایی جهت بهبود و ارتقاء کیفیت گروه ارائه شود. در این مطالعه از روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل 4 نفر مدیرگروه، 12 نفر هیئت علمی، 315 نفر دانشجو و254 نفر دانش آموخته بود. نمونه آماری این تحقیق شامل 4 نفر مدیر گروه و 12 نفر اعضاء هیئت علمی بود که هر دو از روش نمونه گیری سرشماری کامل بدست آمده بود. برای انتخاب نمونه آماری از بین دانشجویان و دانش آموختگان از روش نمونه گیری مورگان استفاده شد که شامل 157 نفر دانشجو و 105 نفر فارغ التحصیل بود. در این پژوهش جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه و چک لیست استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی استفاده شد. میزان کیفیت هر یک از عوامل در طیف سه سطحی ""مطلوب""، ""نسبتاًمطلوب"" و ""نامطلوب"" مشخص شد. در این پژوهش 7 عامل، 31 ملاک و 100 نشانگر برای ارزیابی وضعیت موجود گروه مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها نشان داد که اهداف، جایگاه سازمانی، مدیریت و تشکیلات و دانشجویان در وضعیت مطلوب قرار داشت. اعضاء هیئت علمی،راهبردهای یاددهی–یادگیری، دوره های آموزشی و برنامه های درسی و امکانات و تجهیزات آموزشی–پژوهشی در وضعیت نسبتاً مطلوب و دانش آموختگان در وضعیت نامطلوب ارزیابی شدند. در مجموع گروه در سطح نسبتاً مطلوب ارزیابی شد که حکایت از ضرورت و تلاش و فعالیت بیشتر اعضای گروه و مسئولان ذیربط در جهت بهبود و ارتقاء وضعیت این گروه آموزشی دارد.
بررسی روابط چندگانه میان یادگیری سازمانی، توانمندسازهای تعالی سازمانی و قابلیت های چابکی سازمانی در دانشگاه های دولتی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تعیین روابط چندگانه میان یادگیری سازمانی، توانمندسازهای تعالی سازمانی و قابلیت های چابکی سازمانی در دانشگاه های دولتی شهر اصفهان بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل 1745 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه های دولتی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1392- 1391 بودکه از این جامعه تعداد 291 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب و مطالعه شدند. داده ها به وسیله سه پرسشنامه یادگیری سازمانی گومژ و همکاران (2005) مشتمل بر 16 سؤال، پرسشنامه توانمندسازهای تعالی سازمانی بر اساس مدل EFQM (2010) مشتمل بر 25 سؤال و پرسشنامه قابلیت های چابکی سازمانی بر اساس مدل چابکی سازمانی ژانگ و شریفی (2000) مشتمل بر 25 سؤال جمع آوری شد. روایی پرسشنامه ها به صورت محتوایی و سازه تأیید شد. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید. پایایی پرسشنامه یادگیری سازمانی 89/0، توانمندسازهای تعالی سازمانی 93/0، قابلیت های چابکی سازمانی 92/0 بود. یافته های پژوهش نشان داد که توانمندسازهای تعالی سازمانی بر قابلیت های چابکی سازمانی تأثیر معنی دار داشته، ولی تأثیر یادگیری سازمانی بر قابلیت های چابکی سازمانی معنادار نبوده است(05/0p≤). همچنین بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون بین ابعاد یادگیری سازمانی، توانمندسازهای تعالی سازمانی و قابلیت های چابکی سازمانی رابطه چندگانه ای مشاهده گردید(05/0p≤). نتایج برازش مدل پژوهش نیز نشان داد که داده های پژوهش با مدل مفهومی پژوهش برازش دارد و مدل تأیید می شود.
همخوانی ارزشیابی اساتید توسط دانشجویان و فارغ التحصیلان علوم پزشکی
حوزههای تخصصی:
اهداف: بررسی اعتبار ارزشیابی های دانشجویی می تواند در پذیرش نتایج این ارزشیابی ها نزد اساتید و مدیران موثر باشد. هدف این مطالعه بررسی همخوانی ارزشیابی هایی اساتید توسط دانشجویان و فارغ التحصیلان علوم پزشکی بود.
روش ها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی نمرات ارزشیابی 23 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز که در سال تحصیلی 1389 در دانشکده پزشکی به آموزش و تدریس اشتغال داشتند، مورد بررسی قرار گرفت. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ارزشیابی اساتید توسط دانشجویان مشتمل بر 15 سئوال 5گزینه ای با مقیاس نمره گذاری لیکرت بود. 15 دانشجوی سال ششم پزشکی (انترن) که در شُرُف فارغ التحصیلی بودند و هیچ گونه ارتباطی با اساتید علوم پایه نداشتند به عنوان فارغ التحصیل پرسش نامه های ارزشیابی را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 18 و آزمون های T زوجی و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: میانگین کلی نمرات ارزشیابی اساتید توسط دانشجویان و فارغ التحصیلان، اختلاف معنی داری نداشت (45/0=p) و همبستگی بین آنها مثبت و معنی دار بود. ضریب همبستگی بین نمرات ارزشیابی اساتید زن و مرد توسط دانشجویان و فارغ التحصیلان به ترتیب 581/0=r و 611/0=r بود که از نظر آماری معنی دار بود (016/0=p).
نتیجه گیری: همبستگی بالایی بین نمرات ارزشیابی اساتید توسط فارغ التحصیلان و دانشجویان در حال تحصیل در دانشگاه وجود دارد که بیانگر ثبات نمرات ارزشیابی اساتید و اعتبار نتایج ارزشیابی های دانشجویی است.
شناسایی عوامل مؤثر بر مدیریت توسعه علوم انسانی با رویکردی مبتنی بر نظریه داده بنیاد با نگاهی به آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر مدیریت توسعه علوم انسانی با رویکردی مبتنی بر نظریه داده بنیاد و آزمون این عوامل در وضعیت موجود آموزش عالی صورت گرفته است. بدین منظور با روش تحقیق توصیفی پیمایشی و رویکردی آمیخته، پژوهش در دو بخش کیفی و کمی به صورت متوالی انجام پذیرفت. در بخش کیفی 14 نفر از صاحب نظرترین افراد به کمک روش نمونه گیری هدفمند و در بخش کمی، تعداد 245 نفر به روش تصادفی ساده از بین اعضای هیئت علمی رشته های علوم انسانی دانشگاه های دولتی و پیام نور استان اصفهان (تعداد 670 نفر) گزینش شدند. روایی سوالات مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه محقق ساخته به روش محتوایی و هم زمان و پایایی به ترتیب با روش ضریب توافق (04/90) و آلفای کرونباخ (87/.) محاسبه گردید. یافته های کیفی مبتنی بر تحلیل داده ها به روش داده بنیاد و یافته های کمی حاصل تحلیل رگرسیون چندگانه و شاخص های توصیفی می باشد. نتایج کلی پژوهش حاکی از آن است که 9 عامل اصلی و 33 عامل فرعی به طور کلی بر مقوله محوری مطالعه حاضر مؤثر می باشد که در قالب شرایط عِلّی، زمینه ای و میانجی قابل تبیین می باشند.
میزان پایبندی مدرسان دانشگاه آزاد اسلامی به اصول علمی طراحی آزمون های پیشرفت تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: از آنجا که ارزشیابی پیشرفت تحصیلی از مهم ترین فعالیت های آموزشی مدرسان و مربیان است، این فرآیند باید در سراسر دوره آموزش جریان داشته باشد. مدرسان دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی موظف هستند که در ارزشیابی از آموخته های دانشجویان، اصول علمی را رعایت کنند. هدف این پژوهش شناسایی و تعیین میزان پایبندی مدرسان دانشگاه های آزاد اسلامی نسبت به اصول علمی طراحی آزمون های پیشرفت تحصیلی بود.
روش ها: پژوهش توصیفی حاضر در جامعه آماری امتحانات دروس ارایه شده در واحدهای دانشگاه های آزاد اسلامی استان اردبیل در پایان نیمسال اول سال تحصیلی 90-1389 انجام شد. 48 نمونه به روش طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته شامل دو بخش متغیرهای جمعیت شناختی و 32 سئوال در 5 حیطه های محتوی، بودجه بندی، توانایی پاسخدهی دانشجویان، طراحی از آسان به مشکل و زمانبندی سئوالات بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 19 و آزمون های T مستقل، همبستگی پیرسون و آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: بین میزان پایبندی به رعایت اصول علمی طراحی سئوالات آزمون پیشرفت تحصیلی و سطح مدرک تحصیلی، جنسیت و ارتباط درس با تخصص ارتباط معنی داری مشاهده نشد (05/0<p). نوع استخدام بر میزان پایبندی به رعایت اصول علمی طراحی سئوالات آزمون پیشرفت تحصیلی اثر معنی دار داشت و اعضای رسمی هیات علمی طراحی بهتری داشتند. میانگین امتیاز رعایت اصول علمی در حیطه زمانبندی سئوالات (65/0±08/4) بیشتر از بقیه حیطه ها بود.
نتیجه گیری: مدرسان دانشگاه آزاد اسلامی به رعایت اصول علمی طراحی آزمون های سنجش پیشرفت تحصیلی پایبندی زیاد دارند.
بررسی رابطة صلاحیت های حرفه ای با توانمندی روان شناختی دبیران دوره متوسطه شهرستان شیروان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه صلاحیت های حرفه ای و توانمندی روان شناختی دبیران مقطع متوسطه شهرستان شیروان صورت گرفته است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوة گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی است. جامعة آماری شامل کلیه دبیران مقطع متوسطه (پسرانه و دخترانه) شهرستان شیروان در سال تحصیلی 94 - 1393 می باشد که تعداد آنها برابر با 329 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 177 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. در این پژوهش برای نمونه گیری، از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه تعدیل شده صلاحیت های حرفه ای کریمی (1388) و پرسش نامه توانمندی روان شناختی اسپریتزر و میشرا (1997) استفاده شده است. پایایی پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (صلاحیت های حرفه ای «928/0» و توانمندی روان شناختی «838/0») ارزیابی شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، درصد) و آمار استنباطی (آزمون های کولموگروف - اسمیرنف، t تست تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون گام به گام) استفاده شد. یافته ها نشان داد: 1) وضعیت صلاحیت های حرفه ای دبیران دوره متوسطه شهرستان شیروان بالاتر از حد متوسط و میانگین فرضی قرار دارد. 2) وضعیت توانمندی روان شناختی دبیران مقطع متوسطه شهرستان شیروان بالاتر از حد متوسط و میانگین فرضی قرار دارد. 3) بین شاخص کلی صلاحیت های حرفه ای و توانمندی روان شناختی دبیران دوره متوسطه شهرستان شیروان رابطة مثبت و معناداری وجود دارد (833/0r=). 4) سه مؤلفه صلاحیت فکری، صلاحیت رفتاری و صلاحیت اخلاق حرفه ای سهم معناداری در پیش بینی توانمندی روان شناختی دبیران دارند.
آزمون نظریه واگنر برای تبیین عوامل مؤثر بر تخصیص اعتبارات غیر پرسنلی به آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کافی نبودن اعتبارات غیر پرسنلی که دولت به آموزش و پرورش اختصاص می دهد، می تواند به کاهش کیفیت خدمات آموزشی و پرورشی منجر شود.بر اساس نظریه واگنر دولت متناسب با افزایش تولید ناخالص ملی و رشد جمعیت دانش آموزی،مخارج آموزشی را افزایش می دهد.در این مقاله نظریه مورد اشاره برای دوره زمانی 1360 تا 1392به روش تخمین خود رگرسیون برداری و الگوی تصحیح خطای برداری ((VECM یوهانسون – جوسلیوس آزمون شد. نتایج نشان داد که در کوتاه مدت، تغییر در سهم اعتبارات غیر پرسنلی ارتباطی با شمار دانش آموزان،نوسان درآمدهای دولت،برنامه ها، اهداف و فعالیتهای آموزشی نداشته و متأثر از سیاستهای انقباضی دولت نیز نبوده است. بنابراین نظریه واگنر برای تبیین عوامل مؤثر بر اختصاص اعتبارات غیر پرسنلی صدق نمی کند. همچنین متغیرهای اعتبارات غیر پرسنلی و نرخ رشد شمار کارکنان آموزش و پرورش با یک دوره تأخیر بر اعتبارات غیر پرسنلی به ترتیب تأثیر منفی و مثبت داشته اند. نتایج ناشی از تجزیه واریانس نیز نشان داد که در بلندمدت، بیشترین سهم در تغییر اعتبارات غیر پرسنلی آموزش و پرورش عمومی از طریق خود متغیر (حدود 70 درصد) و پس از آن به ترتیب از طریق مخارج دولت، اعتبارات هزینه شده آموزش و پرورش، نرخ رشد شمار کارکنان آموزش و پرورش و در نهایت سیاستهای دولت توضیح داده می شود. پیش بینی نشان داد که اعتبارات غیرپرسنلی در سال 1398 نسبت به سال 1392با رشد متوسط 9/3 درصد در سال در مجموع 3/23 درصد افزایش خواهد یافت.
تحلیل کیفی چگونگی ارتباط اساتید با دانشجو معلمان: مطالعه موردی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین ارتباطات در سطح دانشگاه که منجر به تحقق اهداف آموزش عالی می گردد، تعاملات میان اساتید و دانشجویان است. هدف از این پژوهش پرداختن به تفاوت های رفتاری اساتید در برخورد با دو گروه جداگانه از دانشجویان؛ شامل: پذیرش ویژه فرهنگیان و پذیرش روزانه و نوبت دوم، در دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی در دانشگاه تهران می باشد. پژوهش حاضر، از نوع کیفی می باشد که با روش زیست تجربه نگاری انجام شده است و ابزارگردآوری داده ها مشاهده و مصاحبه های ساختارنیافته انفرادی است که با دانشجویان و دستیاران آموزشی صورت گرفته است. پژوهشگران در تحریر این ارزیابی، از روش خبرگی و نقادی آیزنر استفاده کرده اند. بررسی ها در این پژوهش حاکی از آن است که رفتار اساتید در مدیریت کلاس، تعامل با دانشجویان(گفتار و رفتار)، تکالیف محوله به دانشجویان و ارزشیابی میان این دو گروه متفاوت بوده و این یافته ها، تساهل و تسامح را در رفتار اساتید نسبت به دانشجویان فرهنگی نشان می دهد، که این خود برآیندی از برچسب منفی است که در نگرش اساتید و فضای دانشکده نسبت به دانشجویان فرهنگی وجود دارد.
نیازسنجی آموزشی کارکنان خدمات آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز در سال 91-90(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه تعیین نیازهای آموزشی کارکنان خدمات آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز بود. روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری پژوهش شامل 79 نفر بوده، که بر اساس جدول مورگان تعداد 66 نفر از آنان به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته با 45 گویه در سه حوزه دانش، توانش و نگرش بود. یافته های پژوهش نشان داد که اولویت نیازهای آموزشی به ترتیب دانش زبان انگلیسی، روش های تحقیق و پژوهش، به روز رسانی دانش در خدمات آموزشی و به کارگیری رایانه در انجام امور آموزشی می باشد.
اثرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای شغلی و فردی بر خشنودی از کارراهه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر فرد شاغلی مسیر شغلی را طی می کند که کارراهه نامیده می شود. برنامه-ریزی و مدیریت این کارراهه به شیوه ای مناسب منجر به خشنودی از آن می-شود. برخی ویژگی های فردی و شغلی می تواند بر خشنودی از کارراهه موثر باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه دو ویژگی فردی یعنی هوش هیجانی و شخصیت کنش ور و یک ویژگی شغلی یعنی غنی سازی شغل با خشنودی از کارراهه انجام گرفت. هم چنین اثرات مستقیم و غیرمستقیم این متغیرها بر خشنودی از کارراهه بررسی شد. نمونه پژوهش شامل 515 نفر از کارکنان سه شرکت پالایش و پخش فرآورده های نفتی بودند که به ابزارهای پژوهش شامل مقیاس خشنودی از کارراهه (CSS)، مقیاس غنی سازی شغل (JES)، مقیاس هوش هیجانی (EIS) و مقیاس شخصیت کنش ور (PPS) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که هوش هیجانی، شخصیت کنش ور و غنی سازی شغل بر خشنودی از کارراهه اثر مستقیم دارند. با این حال پژوهش حاضر نتوانست اثرات غیرمستقیم را تایید کند. شاید به این دلیل که کارکنان شغل خود را از نظر غنی سازی در سطح پایین تشخیص داده بودند. در پژوهش حاضر پیشنهاداتی به پژوهشگران آتی در جهت طراحی یک مدل واسطه ای، و هم چنین توصیه هایی به سازمان ها و مدیران در جهت افزایش خشنودی از کارراهه کارکنان ارایه می شود.
فرهنگ یادگیری سازمانی، اثربخشی مدیریتی و توانمندسازی روان شناختی: پیش بینی کننده های یادگیری در محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی روابط مستقیم و غیرمستقیم فرهنگ یادگیری سازمانی، اثربخشی مدیریتی و توانمندسازی روان شناختی با یادگیری کارکنان در محیط کار بود. در این پژوهش همبستگی، داده ها با مشارکت 117 نفر از کارکنان دو سازمان دولتی در شهر تهران گردآوری شد. برای جمع آوری اطلاعات از چهار پرسش نامه استاندارد فرهنگ یادگیری سازمانی، اثربخشی مدیریتی، توانمندسازی روان شناختی و یادگیری در محیط کار استفاده شد. روایی تمامی ابزارها از طریق بررسی روایی سازه با استفاده از نرم افزار Smart PLS تأیید شد. یافته های پژوهش نشان داد متغیر یادگیری در محیط کار به طور مستقیم و غیرمستقیم از متغیرهای فرهنگ یادگیری سازمانی و اثربخشی مدیریتی و به طور مستقیم از متغیر توانمندسازی روان شناختی تأثیر می پذیرد. همچنین فرهنگ یادگیری سازمانی اثر مستقیم و غیرمستقیم معنی داری بر توانمندسازی روان شناختی و اثربخشی مدیریتی دارد. اثربخشی مدیریتی تنها اثر مستقیم معنی داری بر توانمندسازی روان شناختی دارد. با توجه به این یافته ها، فرهنگ یادگیری سازمانی بیشترین تأثیر را بر یادگیری کارکنان در محیط کار دارد. این نتایج اهمیت فرهنگ سازمانی را برای مدیران آشکار می کند و در ترغیب آن ها به ارتقای فرهنگ یادگیری در سازمان و تبدیل آن به یک سازمان یادگیرنده کمک می کند.
پنجمین p بازاریابی
تاثیر زیرساخت ها و آمادگی اعضای هیات علمی در پیاده سازی اثربخش آموزش الکترونیک براساس مدل پذیرش فنّاوری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: ماهیت و نوع محتوای یادگیری در دروس مختلف علوم پزشکی، استفاده از امکانات چندرسانه ای را برای تسهیل یادگیری فراگیران ضروری نموده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آمادگی اساتید و زیرساخت های دانشگاه علوم پزشکی همدان در جهت استقرار اثربخش آموزش الکترونیک براساس مدل پذیرش فنّاوری بود.
روش ها: در این تحقیق کاربردی به روش توصیفی- تحلیلی که از نظر جمع آوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی است، 183 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی همدان در سال 1393 به روش نمونه گیری تصادفی و با استفاده از فرمول کوکران مورد بررسی قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از دو پرسش نامه و یک چک لیست استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی، تکنیک تحلیلی عاملی تاییدی، مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر با کمک نرم افزارهای LISREL 8.5 و SPSS 18 انجام شد.
یافته ها: آمادگی اساتید فقط در حیطه های سطح دانش و پذیرش دانشجویان نسبتاً مطلوب و در عوامل فرهنگی در سطح متوسط بود. در بخش زیرساخت ها، به ترتیب حوزه های دسترسی و رفرنس ها، نیروی انسانی و حمایت مالی مهم ترین مشکلات بودند. آمادگی اساتید و زیرساخت ها بر برداشت ذهنی از مفیدبودن و آسانی استفاده از آموزش الکترونیک تاثیر معنی دار داشتند و این دو مولفه روی نگرش نسبت به استفاده و تصمیم به استفاده از فنّاوری و درنتیجه، بر استفاده عملی از فنّاوری اثر مثبت و معنی دار داشتند.
نتیجه گیری: مدل پذیرش فنّاوری آموزش الکترونیک با توجه به تاثیر معنی دار آمادگی اساتید و زیرساخت های دانشگاه و شاخص های برازش مناسب، قابلیت به کارگیری در جامعه مورد نظر را دارد.
بررسی رابطه هوش اخلاقی و رضایت شغلی با سلامت روان در بین حسابداران و مدیران مالی شرکت های شهرک صنعتی مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بسیاری از سازمان ها بر اهمیت کارکنان به عنوان مهم ترین دارایی خود تاکید دارند. پیشرفت و توسعه علم روان شناسی در دهه های اخیر به ویژه در حوزه های سلامت، اخلاق و رضایت مندی شغلی، نقش مهم و اثربخشی را به دنبال داشته است. روش کار: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش اخلاقی و رضایت شغلی با سلامت روان در حسابداران و مدیران مالی شرکت های شهرک صنعتی مشهد طراحی و اجرا شد. جامعه ی آماری به تعداد 251 نفر می باشد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 151نفر برآورد شده است. روش نمونه گیری به صورت تصادفی می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه های هوش معنوی، رضایت شغلی و سلامت عمومی بودند. از آزمون های r پیرسون و رگرسیون چند متغیره برای تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته ها: نتایج تحقیق در سطح خطای 01/0 نشان می دهد که هوش اخلاقی تأثیری بر سلامت روانی نداشته اما رضایت شغلی در تعیین سلامت روانی، موثر بوده است. نتایج حاکی از این بود که بین هوش اخلاقی و سلامت روان از لحاظ آماری ارتباط معنی داری وجود ندارد ولی بین هوش اخلاقی و رضایت شغلی و نیز سلامت روان و رضایت شغلی از لحاظ آماری ارتباط معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، رضایت شغلی می تواند رضایت روان را در بین حسابداران و مدیران مالی، افزایش دهد.
تدوین و اعتباریابی الگوی بومی منزلت معلمان در نظام آموزش و پرورش ایران - رویکرد ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه و تدوین الگوی بومی منزلت معلمان در نظام آموزش و پرورش کشور بود. روش پژوهش ترکیبی اکتشافی دو مرحله ای از نوع ابزارسازی بود. روش پژوهش در مرحله کیفی، مطالعه موردی کیفی و مشارکت کنندگان بالقوه شامل معلمان با تجربه آموزش و پرورش بودند. رویکرد نمونه گیری، هدفمند و روش نمونه گیری صاحب نظران کلیدی بود. گردآوری اطلاعات تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. ابزار پژوهش، مصاحبه عمیق نیمه ساختمند بود و تحلیل مضمون در این بخش، دو مضمون فراگیر منزلت درونی و بیرونی، چهار مضمون سازمان دهنده باور و اندیشه معلم در مورد منزلت معلمی و باور و اندیشه وی در مورد رفتار و عملکرد جامعه(درونی) و باور و اندیشه جامعه نسبت به منزلت معلمی و رفتار و عملکرد جامعه نسبت به معلم(بیرونی) و شصت و نه مضمون پایه را درباره منزلت معلمان کشف نمود. در بخش کمی روش تحقیق توصیفی - پیمایشی بود و جامعه آماری شامل معلمان نواحی چهارگانه شهر شیراز بودند که برای اعتباریابی الگو، با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش صاحب نظران کلیدی، 55 نفر انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در بخش کمی، مقیاس محقق ساخته بر اساس شبکه مضامین بخش کیفی بود. تحلیل بخش کمی با تحلیل عامل تاییدی برای تعیین اعتبار الگو انجام شد. نتایج بخش کمی با استفاده از تحلیل عامل مرتبه اول و دوم نشان داد که الگوی بومی منزلت معلم دارای روایی سازه است.