سید علی سیادت

سید علی سیادت

مدرک تحصیلی: استاد گروه علوم تربیتی ، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۱۲ مورد.
۱.

پدیدارشناسی سکوت سازمانی (مطالعه موردی: دانشگاه فرهنگیان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سکوت سازمانی پدیدارشناسی کارکنان دانشگاه فرهنگیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۴
هدف: امروزه سکوت سازمانی یکی از مشکلات سازمان است که بی توجهی به آن، بر ابعاد فردی، گروهی و سازمانی آثار نامطلوبی می گذارد. پژوهش حاضر با هدف معناکاوی در ادراک و تجربه زیسته اعضای هیئت علمی و کارکنان، به منظور شناسایی عوامل مؤثر بر شکل گیری سکوت سازمانی در دانشگاه فرهنگیان انجام شد. روش: این پژوهش از نظر رویکرد کیفی و از لحاظ روش، مبتنی بر مطالعات پدیدارشناسی است. مشارکت کنندگان پژوهش، اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان منطقه ۹ شرق کشور بودند. برای شناسایی عوامل مؤثر بر سکوت سازمانی، به دلیل تفاوت نسبی مشارکت کنندگان در مدرک تحصیلی و همچنین، تجربه های فردی و برداشت های آنان از سکوت سازمانی، از روش نمونه گیری هدفمند با تغییرات بیشینه استفاده شد. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که پس از مصاحبه با ۱۶ نفر، اشباع نظری حاصل شد. برای اطمینان از قابلیت پایایی مصاحبه های انجام شده، از معیارهای گوبا و لینکلن (قابلیت اعتبار، قابلیت انتقال، قابلیت اتکا و قابلیت تأیید) استفاده شد. برای تأیید قابلیت انتقال، یافته ها در اختیار متخصصان قرار گرفت و به منظور تأیید قابلیت اتکا، توافق بین کدگذاران انجام شد و از یک متخصص که بر موضوع این پژوهش اشراف داشت، درخواست شد تا به عنوان همکار پژوهش (کدگذار) در این پژوهش مشارکت کند. پایایی بین دو کدگذار ۸۶ درصد به دست آمد. قابلیت تأیید از طریق مرور و بازخورد همتایان انجام شد. تجزیه وتحلیل بر اساس تحلیل محتوای شش مرحله ای «اسمیت» و کدگذاری و بهره گیری از نرم افزار مکس کیودا انجام گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها در ۳ مقوله برون سازمانی، درون سازمانی و فردی و ۱۱تم اصلی و ۶۴ تم فرعی سازمان دهی شد. در مقوله برون سازمانی تم های اصلی سیاسی و اجتماعی قرار گرفت. در مقوله درون سازمانی تم های اصلی ساختاری، ارتباطی، مدیریتی، منابع انسانی، نظارتی، اقتصادی و جوّ سازمان مشخص شد و در مقوله فردی تم های اصلی دانشی و انگیزشی به دست آمد. در بررسی بیشتر، مشخص شد که تم ساختاری متشکل از گستردگی سازمان، تمرکز در تصمیم گیری، ساختار سلسله مراتبی، بی توجهی به ارزش های سازمانی و قوانین و مقررات دست وپاگیر است. تم ارتباطی شامل تعاملات برون سازمانی، جریان ارتباطی یک طرفه، دیده شدن یک گروه خاص، حاکمیت روابط غیررسمی، استفاده از شبکه های اجتماعی در دانشگاه، واکنش منفی به اظهارنظر همکاران است. در تم مدیریتی عدم روحیه انتقادپذیری مدیران، عدم کاربست ایده ها، نادیده گرفتن واقعیت ها توسط مدیران، عدم شفافیت در تصمیم گیری، مدیریت استبدادی وعدم تحمل بازخوردهای منفی مطرح می شود. در تم منابع انسانی تبعیض جنسیتی در تفویض اختیار، عدم ارتقا بر اساس تلاش، عدم جذب و به کارگماری بر اساس خودگشودگی و خلاقیت، عدم وجود نظام شایسته سالاری وعدم قدرشناسی از فعالیت های شایسته کارکنان، عدم امنیت شغلی سازمان دهی شد. در تم نظارت و کنترل نتایج نشان داد که امنیتی شدن فضا، تأکید بر کنترل کارکنان، فرایندهای کنترلی دانشگاه، نهادهای نظارتی خارج از سازمان و تنبیه و به حاشیه راندن کارکنان در سکوت مؤثرند. در تم اقتصادی ارائه پاداش به پیشنهادهای کاربردی، وضعیت اقتصادی حاکم بر افراد، ضرورت های عاجل اقتصادی از قبیل افزایش حقوق و ادامه کار قرار گرفت. در تم جوّ سازمان نگرانی از آزادی بیان، تبعیت و اطاعت پذیری افراد، پایین بودن کیفیت محیط کار، عدم جوّ حمایت گرا، رواج فرهنگ بی تفاوتی، تملق و تمجید قرار گرفت. در مقوله فردی تم های دانشی و انگیزشی سازمان دهی شد. برای تم دانشی مؤلفه های نابسندگی دانش سازمانی، تجربه کم افراد در بخش اداری، توجه به شایعات به جای کانال های رسمی اطلاعات، تجارب زیسته از تبعات مشارکت وعدم توانمندی در تبیین موضوعات شناسایی شد. در تم انگیزشی در نظر گرفتن انتظارات فردی، در نظر گرفتن اهداف فردی، احساس ناتوانی کارکنان در تغییر، امنیت روانی، انگیزه کاری، بی اعتمادی، تاب آوری، کاهش اعتمادبه نفس، درماندگی آموخته شده، عدم احساس تعلق به سازمان، عدم اظهارنظر، عدم امنیت شغلی، عدم توانایی در انتقال موضوع، مشغولیت کاری، ملاحظات فردی از قبیل مصلحت اندیشی، حفظ موقعیت و مسائل منفعتی سازمان دهی شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، برای کاهش یا جلوگیری از سکوت سازمانی در دانشگاه فرهنگیان، به عنوان رفتار سازمانی منفی، این راه کارها پیشنهاد می شود: تقویت فرهنگ سازمانی قوی و ایجاد جوّ حمایت گرانه، امن و همدلانه؛ برنامه ریزی دوره های توانمندسازی اعضای هیئت علمی و مدیران در زمینه نظام اداری و آشنایی با قوانین؛ تمرکززدایی در دانشگاه و تفویض اختیار بیشتر به مدیران استانی دانشگاه؛ برقراری نظام پیشنهادها در دانشگاه؛ تنظیم قوانین اقتصادی لازم برای تشویق و ایجاد انگیزه در اعضا؛ حذف رفتارهای تبعیض آمیز و استفاده از ظرفیت همه افراد به تناسب تخصص و مهارت در اداره دانشگاه؛ تأکید بر برگزاری کرسی های آزاداندیشی و اعتمادسازی برای ارائه نظرها؛ به کارگیری نظام شایسته پروری، شایسته گزینی و شایسته گماری، به ویژه در پُست های ستاره دار دانشگاه.
۲.

پیش بینی و تبیین سکوت سازمانی با استفاده از راهبردهای رهبری مثبت گرا و نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توانمندسازی روان شناختی رهبری مثبت گرا سکوت سازمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۱۹۹
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی و تبیین سکوت سازمانی با استفاده از راهبردهای رهبری مثبت گرا و نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر اجرا، آمیخته اکتشافی است. مدل توسعه ابزار در بخش کمّی، توصیفی هم بستگی و در بخش کیفی، پدیدارشناختی مبتنی بر تجارب زیسته است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان و اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان منطقه 9 شرق کشور بودند (354 نفر) که با توجه به فرمول کوکران، در بخش کمّی، 180 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و در بخش کیفی، 26 نفر به روش هدفمند تا اشباع نظری انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه های رهبری مثبت گرا کامرون (2008)، توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر و میشرا (1997) و پرسش نامه محقق ساخته سکوت سازمانی استفاده شد. پایایی ابزارها برحسب آلفای کرونباخ، به ترتیب 94/0، 77/0 و 93/0 و روایی هم گرای پرسش نامه ها نیز، به ترتیب 86/0، 50/0 و 62/0 به دست آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس 24 و اسمارت پی ال اس تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین رهبری مثبت گرا و توانمندسازی روان شناختی و سکوت سازمانی، رابطه منفی و معنادار وجود دارد. همچنین، توانمندسازی روان شناختی بین رهبری مثبت گرا و توانمندسازی روان شناختی، نقش میانجی دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که به کارگیری سبک رهبری مثبت گرا و توانمندسازی کارکنان، می تواند نقش مؤثری در کاهش سکوت کارکنان داشته باشد، از این رو پیشنهاد می شود که مدیران دانشگاه فرهنگیان، روی توسعه و تقویت رهبری مثبت گرا و توانمندسازی کارکنان سرمایه گذاری کنند تا بتوانند با مشارکت و هم فکری هرچه بیشتر کارکنان، زمینه توسعه و اثربخشی بیشتر سازمان را فراهم سازند.
۳.

استراتژی های تمرکززدایی در نظام آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش و پرورش استراتژی تمرکززدایی سوآت متمرکز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۱ تعداد دانلود : ۱۴۵
هدف این پژوهش، شناسایی و تدوین استراتژی های تسهیل کننده تمرکززدایی در نظام آموزش و پرورش ایران است. این پژوهش کیفی با رویکرد داده بنیاد اجرا شده است. داده های اولیه از طریق مصاحبه نیمه سازمان یافته گرد آوری و با ابزار “SWOT”، تجزیه و تحلیل شده است. جامعه پژوهش شامل صاحب نظران و مدیران عالی آموزش و پرورش بوده، که 25 نفر با روش هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. در کدگذاری اولیه شانزده عامل داخلی و هجده عامل بیرونی تعیین شد. نتایج جهت تأیید اعتبار و ضریب دهی برای مشارکت کنندگان ارسال شد. ضرایب وزنی نهایی در هر دو حوزه داخلی و خارجی نشان داده که شرایط و استراتژی های کنونی آموزش و پرورش اثربخشی لازم برای بهبود و کاهش نقاط ضعف و تهدیدها و به ره برداری از قوت ها و فرصت ها را ندارد. با تشکیل ماتریس “SWOT”، استراتژی های؛ "هدایت اعتبارات پژوهشی برای طراحی نقشه جامع استانی و منطقه ای"، "توسعه انجمن های علمی"، "کاهش دغدغه های حاکمیت در حفظ وحدت"، "توسعه تدریجی اختیارات شوراها"، "توسعه و استمرار ارتباط با مجلس و مدیران سیاسی"، "شناسایی قابلیت ها، نیازها و محدودیت های مناطق"، "تقویت برنامه های درسی و آموزش های متناسب با بوم"، "توانمندسازی نیروی انسانی"، "تعدیل واحدهای ستادی"، "جلب حمایت قوای سه گانه"، "توسعه تدریجی اختیارات استانی"، "توسعه مدارس وابسته" و "شناسایی و جذب منابع بالقوه" ارائه شده است
۴.

شناسایی و اعتباریابی مولفه های مدیریت استعداد در دانشگاه علوم پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: مدیریت استعداد مدیران ومعاونین دانشگاه علوم پزشکی اهواز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۷۸
مقدمه : مدیریت استعداد، مدیریت استراتژیک جریان استعداد در یک سازمان است. هدف و مقصود آن تضمین عرضه مطلوبی از استعدادها به منظور انطباق افراد مناسب با مشاغل مناسب در زمان مناسب بر مبنای اهداف استراتژیک سازمان است. روش ها : نوع پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق، آمیخته (کیفی۔ کمی) می باشد. در مرحله کیفی با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته در بین17نفر از صاحبنظران دانشگاه علوم پزشکی اهواز به روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به معیار اشباع داده ها، مولفه های مدیریت استعداد شناسایی و به روش تحلیل محتوا تحلیل شد. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم استفاده شد. حجم نمونه 240 نفر با استفاده از فرمول کو کران برآورد شد. یافته ها: از طریق بکارگیری پرسشنامه محقق ساخته و با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری ، بعد از آنکه روایی محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظر کارشناسان تأیید قرار گرفت. و پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 84./. بدست آمد. ۱۰۷ کد از داده های تحقیق کیفی استخراج شد که در 5 طبقه اصلی دسته بندی گردید. یافته های بخش کمی نیز سازه فرایند مدیریت استعداد را که شامل پنج بعد ، شناسایی و تعیین نیازهای استعدادی، جذب ، توسعه توانایی های بالقوه ، بکارگیری استراتژیک ، حفظ و نگهداری استعدادها، » می باشد. را تایید کرد. نتیجه گیری : با توجه به داده های حاصل از تحقیق کیفی و کمی مولفه هایی برای فرایند مدیریت استعداد در دانشگاه علوم پزشکی اهواز ، مشخص گردید. بنابراین فرایند مدیریت استعداد دارای پنج بعد است که این ابعاد مربوط به دانشگاه علوم پزشکی می باشد. با رسیدگی به این ابعاد می توان گامی مهم و بهتر برای مدیریت استعداد در دانشگاه علوم پزشکی برداشت.
۵.

فراترکیب عوامل ناسازواری برنامه های درسی آموزش عالی و اشتغال و اولویت بندی براساس تحلیل سلسله مراتبی گروهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اشتغال برنامه های درسی آموزش عالی تحلیل سلسله مراتبی گروهی فراترکیب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۷۷
هدف: در سال های اخیر نارضایتی کارفرمایان و صاحبان مشاغل نسبت به کارآیی بیرونی نظام آموزش عالی و افزایش نرخ بیکاری فارغ التحصیلان، از واگرایی و ناسازواری برنامه های درسی دانشگاهی با اشتغال و بازارکار حکایت دارد. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل این ناسازواری انجام شده است. روش: این تحقیق با روش ترکیبی گنجانده شده در 2 فاز انجام شده است. در فاز اول ضمن مطالعه کلیه پژوهش های سال های اخیر پیرامون برنامه های درسی آموزش عالی و اشتغال با روش های کیفی فراترکیب و تحلیل محتوا، عوامل ناسازواری شناسایی و در فاز دوم با استفاده از روش کمی تحلیل سلسله مراتبی گروهی اولویت بندی شده است. یافته ها: یافته های تحقیق عوامل ناسازواری را در سه مقوله اصلی شامل عوامل فرآیندی (با زیر مقوله های نیازسنجی، طراحی، اجرا و ارزشیابی)، عوامل بخشی (عناصر) (با زیرمقوله های اساتید و مدرسان، راهبردهای یاددهی و یادگیری، اهداف، محتوا و فضا، محیط و امکانات) و عوامل نهادی (با زیر مقوله های تصمیم گیران، کمیته های برنامه ریزی درسی و سازوکار اداری) ارائه و زیرمقوله «محتوا» را به عنوان مهم ترین عامل ناسازواری معرفی نمود. نتیجه گیری: نظام آموزش عالی کشور در راستای ایجاد همنوایی بین برنامه های درسی و اشتغال ناگزیر به بازنگری برنامه های درسی با رویکرد اشتغال محور و توجه ویژه به عوامل شناسایی شده اولویت دار می باشد.
۶.

Design and Validation of the Conceptual Model of School Principals' Ethical Decision-making: A Case Study of Schools in the Lorestan Province(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Ethical decision-making Theme Analysis School Principals

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۵۰
School principals' ethical considerations and organizational decisions can improve schools' image and social credibility. This study designed and validated Lorestan principals' conceptual, ethical decision-making model. The study has an exploratory mixed-methods design. The qualitative section included grounded theory, paradigm-based theme analysis, and interpretive structural modeling. Exploratory, descriptive methods underpinned the quantitative section. Education experts with scientific experience in decision-making and ethics and one or more articles in those fields constituted the qualitative section's research field. The quantitative section's statistical population comprised Lorestan's nearly 1,000 school principals. Semi-structured interviews with 18 purposively selected school principals provided data for the qualitative section. Random cluster sampling and Krejcie and Morgan's table selected 181 people for the quantitative section. A researcher-made questionnaire was used to collect data in this section. The qualitative data were analyzed using thematic analysis based on the paradigm model and interpretive structural modeling in three stages (open, axial, and selective coding) using MAXQDA 18. Management experts' opinions and Cronbach's alpha coefficient of 0.95 ensured the questionnaire's content validity and reliability. Quantitative data was analyzed using SPSS-25 and SPSS Amos software for confirmatory factor analysis and partial square model. Qualitative findings identified 15 organizing and five overarching themes: contextual factors, causal factors, strategic factors, intervening factors, and outcomes. The quantitative results from structural equation modeling demonstrated that Lorestan school principals' ethical decision-making model fits well.
۷.

تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی خودبهسازی و ارزیابی اثر آن بر عملکرد شغلی و چابکی سرمایه انسانی در مدیران مدارس متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بسته آموزشی خودبهسازی عملکرد شغلی چابکی سرمایه انسانی مدیران مدارس تحلیل کوواریانس چندمتغیره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۸
پژوهش حاضر با هدف تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی خودبهسازی و ارزیابی اثر آن بر عملکرد شغلی و چابکی سرمایه انسانی بین مدیران مدارس متوسطه انجام شد. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازلحاظ روش از نوع ترکیبی (کیفی و کمی) با یک طرح اکتشافی بود که در بخش کیفی ابتدا، مؤلفه های خودبهسازی پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل مضمون شناسایی و سپس به تدوین یک بسته آموزشی توجه شد و روش کار در بخش کمی نیز به صورت نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با پیگیری 3 ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی مدیران مدارس متوسطه در شهر اصفهان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که 50 نفر به روش نمونه گیری در دسترس برای نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (25 نفر در هر گروه) جایگزین شدند. تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام شد. نتایج نشان دهنده آن بود که اجرای بسته آموزشی خودبهسازی در گروه آزمایش بر عملکرد شغلی و ابعاد آن و همچنین چابکی سرمایه انسانی تأثیر معنادار داشت. بسته آموزشی پژوهش حاضر موجب افزایش عملکرد شغلی (33/52 درصد در مرحله پس آزمون و 99/51 درصد در مرحله پیگیری) و چابکی سرمایه انسانی (16/47 درصد در مرحله پس آزمون و 32/47 درصد در مرحله پیگیری) شده است. با بسته آموزشی خودبهسازی میزان عملکرد شغلی و چابکی سرمایه انسانی بین مدیران مدارس متوسطه افزایش داده می شود.  
۸.

The role of self-development on job performance of school principals: A case study of secondary school principals in Isfahan(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۹۰
The present study analyses the link between self-development and job performance of secondary school principals in Isfahan. The study is applied in terms of purpose and done by a qualitative-quantitative combined method. In the qualitative section, we use the thematic analysis strategy and in the quantitative section, we test the proposed research model through structural equation modelling. The statistical population included all secondary school principals in Isfahan, Iran (n = 323), of whom 175 were selected via stratified sampling method. The data were collected via interviews and a validated researcher-made self-development questionnaire with a reliability coefficient of 0.85. Moreover, Paterson’s (1989) standard job performance questionnaire was applied. The qualitative findings show 3 main categories with 16 sub-categories for the self-development variable and the quantitative findings indicate that school principals’ self-development correlates with their job performance (correlation coefficient = 0.68). The structural equations modeling of principals’ self-development and job performance with approved fit indices revealed that self-development affects job performance (impact coefficient = 0.749). The results of stepwise regression indicated that individual and organizational components can predict 40% of principal’s job performance. The present study shows that self-improvement through individual and organizational components affect the job performance of school principals. So school principals will definitely have better job performance if they can evaluate themselves, control their behaviors, gain self-awareness, and stay motivated by setting goals and planning.
۹.

شناسایی عوامل ایجادکننده ترومای سازمانی در معلمان مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تروما ترومای سازمانی مدارس ابتدایی معلمان تحلیل محتوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹ تعداد دانلود : ۱۷۹
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل ایجادکننده ترومای سازمانی در معلمان مدارس ابتدایی به شیوه کیفی و با استفاده از رویکرد اکتشافی انجام شده است. بدین منظور با 20 نفر از صاحب نظران مصاحبه شد. سپس اطلاعات گردآوری شده با استفاده از روش تحلیل محتوا تجزیه وتحلیل شدند. بر اساس یافته های پژوهش، تبعیض و بی عدالتی، سوءاستفاده مالی، سطح پایین معیشت و رفاه، دشواری مسئولیت محوله، بیماری و مرگ، حرفه ای نبودن، شرایط سخت ارتقا و رشد حرفه ای، افت کیفیت و مسائل و مشکلات شخصی (عوامل فردی)؛ سیاست زدگی آموزش وپرورش، بودجه و اعتبارات ناکافی، ضعف مدیریت، جذب نیروی انسانی ناکارآمد، بوروکراسی و کاغذبازی، نبود حمایت سازمانی، تمرکزگرایی، ارزیابی عملکرد نامناسب و نظام پاداش و پرداخت نامناسب (عوامل سازمانی)؛ شرایط نامساعد محیط کار، بی توجهی به امر تعلیم و تربیت، نارضایتی و اعتراض ذی نفعان، جایگاه اجتماعی اقتصادی نامناسب معلم در جامعه، نزول شأن آموزش وپرورش، مسائل و مشکلات خانوادگی دانش آموزان، انتظارات غیرواقع بینانه از معلم، عملکرد ضعیف رسانه ها در ارتباط با آموزش وپرورش (عوامل محیطی)؛ محدودیت دسترسی به ملزومات فناورانه، هزینه بربودن فناوری، ناتوانی در استفاده از فناوری های آموزشی، نبود پشتیبانی و بهره برداری مناسب از فناوری های موجود، مخاطره آمیزبودن فناوری و رشد و تغییرات سریع فناورانه در حوزه آموزش (عوامل فناورانه) از عوامل ایجادکننده ترومای سازمانی در معلمان مدارس ابتدایی اند. سیاست گذاران و مدیران آموزش وپرورش می توانند با استفاده از نتایج به دست آمده تمهیداتی درزمینه مدیریت پدیده تروما در حیطه های شناسایی شده بیندیشند.  
۱۰.

الگوی گزینش رؤسای دانشگاه ها در دانشگاه های منتخب جهان با رویکرد متن کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۸۵
این پژوهش با هدف تدوین الگوی معیارهای گزینش رؤسای دانشگاه ها در دانشگاه های منتخب جهان انجام شد. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر رویکرد، کیفی بود. جامعه آماری پژوهش را متن اسناد، آیین نامه ها، دستورالعمل ها، کتب و مقالات در دسترس در شانزده کشور جهان از قاره های مختلف مرتبط بودند شامل می شد و نمونه آماری برابر با جامعه بود. برای بررسی روایی پژوهش، از روایی محتوایی و بمنظور بررسی پایایی از روش گروه همتایان بهره گرفته شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی تجزیه و تحلیل شد. پس از کدگذاری داده های حاصل، مفاهیم، مقوله های محوری(ابعاد یا سازه ها) و مؤلفه ها(شایستگی های محوری) شناسایی شدند. نتایج نشان داد که از بین 144 کد استخراج شده، به ترتیب معیار انتخاب تعاملی(12)، مدیریت ارتباطات(9)، تجربه مدیریت(8)، تجربه مدیریت دانشگاهی(7)، توانمندی علمی(7)، نوآوری(6)، مدیریت مالی(6)، مشارکت(5) و تعهد سازمانی(5) بیشترین اهمیت را دارا هستند و در انتخاب رؤسای دانشگاه ها در سطح دانشگاه های مورد مطالعه در جهان نقش بسزایی داشته اند. با استفاده از نتایج، مدل جامعی بمنظور گزینش رؤسای دانشگاه ها تدوین گردید که حاصل آن طبقه بندی سه دسته ویژگی اصلی فردی، سازمانی و مدیریتی بود. طبقه فردی شامل ویژگی های شخصیتی و علمی؛ طبقه سازمانی شامل ویژگی های عمومی سازمانی، فرآیند گزینش و ملی گرایی و طبقه مدیریتی شامل مهارت های مدیریتی، مشارکت و تجربه و تخصص بود. با توجه به اینکه داده های بدست آمده حاصل از یک پژوهش داده بنیاد بود، نتایج حاصل می تواند معیارهای قابل توجهی را در زمان گزینش رؤسای دانشگاه ها در فرآیندهای جذب و گزینش آن ها ارائه نماید.
۱۱.

نقش شایستگی های حرفه ای استادان بر انگیزش تحصیلی دانشجویان با میانجی گری محبوبیت اجتماعی: مطالعه موردی پردیس های دانشگاه فرهنگیان اصفهان

تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۱۱۰
شایستگی حرفه ای و محبوبیت اجتماعی اساتید و به موازات آن انگیزش تحصیلی دانشجویان را می توان به عنوان سه مؤلفه اساسی در بهبود فرایندهای آموزشی قلمداد کرد. در همین راستا، پژوهش حاضر نیز با هدف بررسی رابطه بین شایستگی حرفه ای اساتید و انگیزش تحصیلی دانشجویان با نقش میانجی محبوبیت اجتماعی اساتید انجام پذیرفت. روش این پژوهش توصیفی - همبستگی بوده و جامعه آماری آن را کلیه دانشجویان دانشگاه فرهنگیان شهر اصفهان در سال تحصیلی 1399-1398 به تعداد 3080 نفر تشکیل دادند که با استفاده از جدول کرجسی - مورگان و روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم نمونه به تعداد 342 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته شایستگی حرفه ای اساتید، پرسش نامه استاندارد انگیزش تحصیلی والرند و پرسش نامه بازنگری شده محبوبیت اجتماعی اساتید معدن دار آرانی و پاریاد، استفاده گردید. روایی پرسش نامه توسط اساتید حوزه علوم تربیتی تأیید گردید و برای پایایی پرسش نامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی به وسیله نرم افزار آماری SPSSو AMOS استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که بین شایستگی حرفه ای اساتید با انگیزش تحصیلی دانشجویان به طور مستقیم رابطه وجود دارد (01/.P < ) و متغیر محبوبیت اجتماعی، این ارتباط را به طور معناداری میانجیگری می کند (01/.P < ). باتوجه به نتایج به دست آمده می توان چنین نتیجه گرفت که شایستگی حرفه ای و محبوبیت اجتماعی اساتید، نقش مؤثری در تقویت انگیزش تحصیلی دانشجویان دارد. ازاین رو، پیشنهاد می شود از نتایج پژوهش حاضر به عنوان چارچوبی برای بهبود عملکرد اساتید در جهت تقویت انگیزش تحصیلی دانشجویان استفاده شود.
۱۲.

الگوی ساختاری روابط علّی بین نوع جهان بینی رهبری و نوآوری سازمانی با نقش میانجی هشیاری سازمانی (موردمطالعه: کارکنان اداری دانشگاه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی ساختاری جهان بینی رهبری نوآوری سازمانی هشیاری سازمانی دانشگاه اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۹ تعداد دانلود : ۲۶۷
 پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط علّی بین نوع جهان بینی رهبری و نوآوری سازمانی با نقش میانجی هشیاری سازمانی در دانشگاه اصفهان انجام شد. روش پژوهش، توصیفی – پیمایشی است. جامعه آماری را تمامی کارکنان اداری معاونت های دانشگاه اصفهان به تعداد 344 نفر در سال 97-1396 تشکیل می دهند نمونه ای از 182 نفر با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب به طور تصادفی انتخاب شد. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه استفاده شد روایی پرسشنامه ها تأیید شد و پایایی آنها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب 0/88، 91/ و0/72 به دست آمد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss23 و Amos صورت گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مدل علّی مفروض پس از اصلاح از برازش مناسبی برخوردارند و متغیرهای پژوهش در تعامل با هم به ترتیب 41 و 31 درصد از کل واریانس هشیاری و نوآوری سازمانی را تبیین می نمایند. به طورکلی یافته های پژوهش نشان داد که تأثیر مستقیم هشیاری سازمانی، جهان بینی کارآفرین و شبکه ای بر نوآوری سازمانی معنادار است، ولی تأثیر مستقیم جهان بینی اجتماعی و تنظیمی بر نوآوری سازمانی معنادار نمی باشد. بنابر یافته ها، تأثیر مستقیم ابعاد جهان بینی بر هشیاری سازمانی و تأثیر غیرمستقیم ابعاد جهان بینی بر نوآوری با میانجی گری هشیاری سازمانی معنادار می باشد.
۱۳.

تدوین الگوی دانشگاه نسل چهارم برای دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۵۹ تعداد دانلود : ۲۶۱
با توجه به تأثیر دانشگاه ها نسل چهارم در تحولات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و رشد و توسعه جوامع محلی و منطقه ای، هدف اصلی این مقاله بررسی ابعاد و تدوین الگوی دانشگاه نسل چهارم برای دانشگاه های ایران است. مقاله حاضر در چارچوب رویکرد کیفی و با به کارگیری راهبرد نظریه داده بنیاد انجام گرفته است. جامعه آماری شامل متخصصان و صاحب نظران حوزه آموزش عالی بوده است که داده های موردنیاز از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 25 صاحب نظر و با استفاده از روش نمونه گیری هدف مند زنجیره ای جمع آوری گردید. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA و بر اساس طرح اشتراوس و کوربین از طریق سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام گرفت. نتایج جهت اعتباریابی و بازبینی در اختیار مصاحبه شوندگان قرار گرفت و با استفاده از فن مرور همتا از پنج متخص ص در حوزه آموزش عالی نظرخواهی شد. یافته ها نشان داد که مؤلفه دانشگاه مسئولیت گرای ارزش آفرین به عنوان پدیده محوری، مؤلفه تحول خواهی و سازگارشوندگی به عنوان عوامل علّی، رهبری مسئولانه، مؤلفه توسعه شایستگی های حرفه ای سرمایه انسانی و برنامه آموزشی و درسی توسعه دهنده به عنوان راهبردهای کنش، مؤلفه های خط مشی گذاری تخصصی و حرفه ای، فرهنگ نوآوری مسئولانه و ساختار تحول آفرین به عنوان شرایط زمینه ای و استقلال دانشگاهی و مؤلفه مدل های مالی توسعه دهنده به عنوان مؤلفه های مداخله ای دانشگاه نسل چهارم شناسایی شدند. پیامد اصلی برهم کنش تمامی مؤلفه های اشاره شده توسعه منطقه ای است که در سه حوزه فرهنگی اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی نقش حیاتی در توسعه و بالندگی جامعه محلی و ملی دارد.
۱۴.

شناسایی و تبیین ارزش های فرهنگ سازمانی جانشین پرور در صنعت بیمه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزش های فرهنگی جانشین پروری صنعت بیمه فرهنگ سازمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۰ تعداد دانلود : ۲۸۵
هدف: پژوهش حاضر با هدف اکتشاف و تبیین ارزش های فرهنگی پشتیبان برنامه های جانشین پروری در صنعت بیمه ایران صورت گرفته است.روش شناسی: این پژوهش به روش آمیخته و با رویکرد توصیفی-اکتشافی صورت گرفته است. جامعه آماری آن در مرحله کیفی شامل خبرگان دانشگاهی و صنعت بیمه و در مرحله کمی شامل کلیه کارکنان شعب مرکزی شرکت های بیمه است. نمونه آماری بخش کیفی با رویکرد هدفمند قضاوتی به تعداد 13 نفر به حد اشباع رسید. حجم نمونه در بخش کمی نیز به روش طبقه ای تصادفی به تعداد 284 نفر تعیین شد. در مرحله کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان و در مرحله کمی از پرسشنامه 43 سوالی محقق ساخته برای جمع آوری داده ها استفاده شد که روایی آن به روش صوری و محتوایی و پایایی آن به روش آلفای کرونباخ (878/0) تأیید گردید. در نهایت، داده های کیفی به روش تحلیل مضمون و داده های کمی به روش تحلیل عامل تأییدی در نرم افزار Amos 21 تجزیه و تحلیل شده است.یافته ها: نتایج نشان داد ارزش های فرهنگی پشتیبان برنامه های جانشین پروری شامل ارزش های سازمانی، حرف ه ای و فردی هستند. در بین ارزش های فرهنگی، ارزش های حرفه ای با بار عاملی 715/0 بیشترین و ارزش های سازمانی با بار عاملی 505/0 کمترین حمایت را از مدل اندازه گیری داشته اند.نتیجه گیری: در بیانیه ارزشی صنعت بیمه باید ارزش های سازمانی لحاظ گردد و بر پایبندی به آنان در شرکت های بیمه ای تأکید شود. همچنین، از انگیزاننده های مناسب برای اعمال ارزش های حرف ه ای در بین کارکنان و مدیران شرکت های بیمه ای استفاده گردد. جهت افزایش پایبندی به ارزش های فردی نیز از آن ها به عنوان معیار ارزیابی عملکرد کارکنان شرکت های بیمه ای و پرداخت حقوق و مزایا، پاداش ها و مشوق ها به آن ها استفاده شود. طبقه بندی موضوعی: J24, M51, M54.
۱۵.

تحلیل عوامل زمینه ای بازاریابی آموزش عالی در مراکز علمی کاربردی با توجه به تاثیر شخصیت برند(مطالعه مورد: مراکز علمی کاربردی شهراصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عوامل زمینه ای بازاریابی آموزش عالی شخصیت برند علمی کاربردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۶ تعداد دانلود : ۴۳۱
هدف مقاله حاضر شناسایی عوامل زمینه ای موثر بر بازاریابی آموزش عالی مراکز علمی کاربردی و ارتباط و تاثیری که شخصیت برند می تواند بر این عوامل داشته باشد ، است تا بر مبنای آن ، مدلی برای بازاریابی آموزش عالی در این مراکز ارائه شود.روش پژوهش کیفی است که با استفاده از نظریه داده بنیاد انجام شد. محقق با انجام مصاحبه نیمه ساختار یافته با مدیران مراکز علمی- کاربردی، صاحبنظران بازاریابی و دانشجویان مراکز علمی – کاربردی به صورت هدفمند، به اشباع نظری جهت جمع آوری داده ها دست یافت. پس ازآن جهت تحلیل داده ها، گزاره های استخراج شده کدگذاری، ترکیب و مقوله بندی شدند.یافته های پژوهش نشان داد؛ از آن جا که انتخاب دانشگاه علمی- کاربردی و فرایند تصمیم گیری مقوله حائز اهمیتی است که بسیار تحت تاثیر شخصیت برند دانشگاه می باشد ، مصاحبه شوندگان 2 مقوله را به عنوان زمینه سازها معرفی کردند که شامل عوامل موثر بر انتخاب و منابع اطلاعاتی برای تصمیم گیری است.
۱۶.

تحلیل مشارکت اجتماعی دانشگاه ها در جامعه؛ با تأکید بر انتظارات جامعه محلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانشگاه مشارکت اجتماعی جامعه محلی انتظارات جامعه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۸ تعداد دانلود : ۳۱۳
  تحلیل مشارکت اجتماعی دانشگاه، هدف اصلی پژوهش حاضر بود. برای این منظور از دیدگاه روش شناسی از راهبرد داده بنیاد استفاده شد. قلمرو مطالعه استان و دانشگاه سمنان است. نمونه آماری شامل دو گروه ذی نفعان داخلی دانشگاه (ازجمله کارکنان، معاونان و اعضای هیئت علمی دانشگاه) و ذی نفعان خارجی دانشگاه (ازجمله مدیران و کارشناسان سازمان های محلی، آموزش و پرورش، استانداری و شهرداری) در نظر گرفته شد. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام و حجم نمونه براساس شیوه نوظهور 29 نفر تعیین شد. افراد نمونه کسانی بودند که مناصب تأثیرگذار و تجربه مشترک دانشگاهی داشتند. تحلیل داده ها، طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد و الگوی پارادایمی پژوهش به دست آمد. نتایج پژوهش نشان دادند از مهم ترین عوامل علّی مشارکت اجتماعی دانشگاه، کارآیی و اثربخشی دانشگاه، پایش ادواری عملکرد دانشگاه ازطریق سازمان های محلی و همتایان، آموزش در زمینه مسائل زیست محیطی، غنی سازی برنامه های درسی و متناسب سازی محتوای آموزشی با نیاز جامعه است. در این میان راهبردهایی از دیدگاه مطلعان کلیدی و با توجه به تجربیات و ادراک آنان از وضعیت مشارکت اجتماعی دانشگاهی به دست آمد که می توان به آموزش شهروندان و فرهنگ سازی در زمینه کاهش تولید و تفکیک زباله های خانگی، بازکردن فضای اجتماعی دانشگاه برای رشد و عرضه جوانان، آموزش صنایع دستی استان به زنان خانه دار به ویژه در مناطق محروم، حساسیت برنامه هایی در زمینه حفاظت از محیط زیست و بازنگری محتوای آموزشی براساس نیاز جامعه اشاره کرد. برای اجرای این راهبردها نباید از نقش عوامل محیطی مانند سیاسی شدن دانشگاه و تغییر دیدگاه های دولت، وجودنداشتن شایسته سالاری، سیاست کاری مدیران و وابستگی مدیران به جریان های سیاسی، تداخل نگرش های سیاسی و علمی، وجودنداشتن آزادی علمی و اجتماعی، اختیارات محدود و ناچیز هیئت امنا، نداشتن حس مسئولیت و پاسخگویی دانشگاه نسبت به جامعه و همچنین از نقش عوامل زمینه ای ازقبیل ناهماهنگی بین اهداف، رسالت ها و برنامه های دانشگاهی، چابک نبودن دانشگاه در پاسخ به تغییرات محیطی، نقص فرهنگ پژوهش و عادت به مصرف گرایی علمی و فرهنگ مشارکت بین دانشگاه، صنعت و جامعه غافل شد؛ درنهایت، با وجود این کنش ها و واکنش ها و با دست یا بی به مشارکت اجتماعی دانشگاه باید شاهد پیامدهایی ازقبیل کاهش آسیب های اجتماعی، افزایش کیفیت زندگی شهروندان و بهبود نیازهای بهداشتی، نهادینه شدن تفکر کارآفرینی در دانشگاه، کاهش بیکاری و همسویی آموزش با نیازهای جامعه بود.
۱۷.

تدوین الگوی مطلوب معیارهای گزینش رئیس دانشگاه جهت کاربست در دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معیارهای سازمانی معیارهای فردی گزینش رئیس دانشگاه دانشگاه های ایران الگو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۱۰۸
مسئله و هدف: گزینش رئیس دانشگاه با عنایت به نقش دانشگاه در جهان دانش محور امروزی هرساله از پیچیدگی بیشتری برخوردار می گردد. ازاین رو انتظار می رود که در زمان انتصاب یا انتخاب چنین مدیری از یک فرآیند دقیق و آگاهانه استفاده شود. با توجه به اهمیت گزینش رؤسای دانشگاه بر اساس معیارهای مناسب، پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی مطلوب معیارهای گزینش رئیس دانشگاه به منظور کاربست در دانشگاه های ایران انجام شد. روش کار: این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و ازنظر رویکرد، ترکیبی اکتشافی متوالی بود. جامعه آماری (میدان پژوهش) بخش کیفی را آیین نامه مدیریت دانشگاه ها در کشورهای جهان و بخش کمی را، اعضای هیئت علمی دارای سابقه مدیریت و یا تدریس دروس مدیریتی شامل می شدند. نمونه آماری بخش کیفی شامل آیین نامه مدیریت دانشگاه در شانزده کشور جهان و در بخش کمی 20 نفر از خبرگان آموزش عالی بود. روایی پژوهش، با استفاده از روایی محتوایی و پایایی آن با استفاده از روش گروه همتایان تائید شد. پایایی بخش کمی نیز با استفاده از نرخ ناسازگاری کمتر از 1/0 به دست آمد. داده های بخش کیفی با استفاده از روش گراندد تئوری و بخش کمی با روش تحلیل سلسه مراتبی با استفاده از نرم افزار expert choice تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن بودند که از 16 سند، تعداد 78 کد باز استخراج شده است که این کدها در مرحله بعدی در شش معیار ویژگی های مدیریتی، گزینش غیرمتمرکز، ساختار، ویژگی های عمومی، ویژگی های شخصیتی و ویژگی های علمی و در پایان تحت دو معیار کلی سازمانی و فردی طبقه بندی شدند. نتایج تحلیل سلسله مراتبی نشان داد میانگین وزن تلفیقی معیارها بدین صورت می باشد: معیار سابقه مدیریت دانشگاهی 047/0، مدیریت علمی 046/0، دوراندیشی علمی 039/0، نگرش علمی 038/0، صلاحیت حرفه ای 037/0، تناسب رشته با مدیریت 036/0، مدیریت ارتباطات، مدیریت تغییر و سابقه مدیریت در سایر سازمان ها 031/0، امور دانشجویی 026/0، برنامه ریزی 023/0، قدرت تصمیم گیری 022/0، توانمندی علمی و تفکر استراتژیک 021/0، مشارکت در امور دانشجویی، انتخاب تعاملی و مشارکتی، اقتدار و صلاحیت علمی 020/0. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پیشنهاد می شود، ضمن استفاده مسئولین وزارت علوم، تحقیقات و فناوری از الگوی جامع تدوین شده در این پژوهش ، سعی شود معیارهای به دست آمده این مطالعه در هنگام گزینش رؤسای دانشگاه های کشور مدنظر قرارگرفته گیرد و کمیته ای منتخب از خبرگان نظام آموزش عالی و ذی نفعان این نظام، انتخاب رئیس دانشگاه را بر عهده گیرند.
۱۸.

مدل ساختاری تأثیر هوش سازمانی و مهارت های مدیریت کوانتومی بر قابلیت چابکی سازمانی (مطالعه ای در آموزش عالی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مهارت های مدیریت کوانتومی قابلیت های چابکی سازمانی هوش سازمانی مدیران دانشگاه ها اعضای هیئت علمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۴
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر هوش سازمانی و مهارت های مدیریت کوانتومی بر قابلیت چابکی سازمانی اجرا شد. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی، مبتنی بر معادلات ساختاری است و جامعه آماری شامل همه مدیران دانشگاه های منتخب شهر اصفهان بودند و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم 165 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده ها سه پرسشنامه (هوش سازمانی (آلبرشت)، مهارت های مدیریت کوانتومی محقق ساخته، قابلیت های چابکی سازمانی (شریفی وژانگ)) بود که پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 97/0 ، 92/0 و 93/0 برآورد شد و روایی محتوایی و سازه و تحلیل عاملی آنها (پرسشنامه ها) تأیید شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های ضریب همبستگی، رگرسیون و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد: الف) هوش سازمانی بر قابلیت چابکی سازمانی تأثیر مثبت، مستقیم و معنی داری دارد (001/0=P)؛ ب) هوش سازمانی بر مهارت های مدیریت کوانتومی تأثیر مثبت، مستقیم و معنی داری دارد (001/0=P)؛ ج) مهارت های مدیریت کوانتومی بر قابلیت چابکی سازمانی تأثیر مثبت، مستقیم و معنی داری دارد (001/0=P)؛ د) هوش سازمانی و مهارت های مدیریت کوانتومی بر قابلیت های چابکی سازمانی تأثیر مثبت، مستقیم و معنی داری دارند (001/0=P).
۱۹.

تعیین سلسله مراتب معیارهای شایستگی مدیران مدارس مبتنی بر روش دلفی فازی در آموزش و پرورش استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شایستگی های مدیریتی مدیریت مدرسه شایستگی های فردی شایستگی های شغلی و شایستگی های سازمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۶ تعداد دانلود : ۵۷۲
هدف از پژوهش حاضر به عنوان بخشی از رساله دکتری، تبیین معیارهای شایستگی برای مدیران مدارس مبتنی بر روش دلفی فازی است. این پژوهش از نوع پژوهش ها ترکیبی به شمار می رود و طرح پژوهش از نوع اکتشافی است. همچنین از نظر هدف و ماهیت، کاربردی است. برای این منظور ابتدا با مطالعه عمیق ادبیات موضوع، معیارهای اولیه شایستگی استخراج و مدل اولیه تدوین گردید. 25 نفر (20مرد و 5 زن) از استادان و خبرگان مدیریت آموزشی در دانشگاه های سراسر کشور با روش نمونه گیری شبکه متخصصان انتخاب و برای اصلاح یا تعدیل معیارها و زیرمعیارهای مدل اولیه با آن ها مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام گرفته و بر اساس نتایج تحلیل مصاحبه پیش مدل اصلاح و زیرمعیارها تعیین شدند. پرسش نامه شایستگی با طیف لیکرت تهیه و در نمونه ای به حجم 368 نفر از مدیران مدارس اجرا و روایی آن با نرم افزار AMOS با استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی و پایائی با محاسبه آلفای کرونباخ (96/0) تایید گردید. بر پایه پیش مدل اصلاح شده و با هدف غربال گری ثانویه و تطبیق زیرمعیارها با جامعه آماری پرسش نامه دلفی فازی تدوین و در نمونه ای با حجم 51 نفر از خبرگان آموزش و پرورش استان اصفهان اجرا و نتایج پرسش نامه با تکنیک دلفی و رویکرد فازی تحلیل و مدل نهائی تدوین گردید. نتیجه نهایی پژوهش در قالب یک ساختار سلسله مراتبی مربوط به معیارهای شایستگی شامل معیارهای اصلی، فردی، شغلی و سازمانی و همچنین 12 معیار فرعی و 74 زیرمعیار تدوین گردید.
۲۰.

شناسایی و تبیین رفتارهای مشاهده پذیر فرهنگ جانشین پروری در صنعت بیمه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جانشین پروری رفتارهای مشاهده پذیر فرهنگ صنعت بیمه فرهنگ سازمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۹ تعداد دانلود : ۳۰۴
هدف: اکتشاف و تبیین رفتارهای مشاهده پذیر فرهنگ پشتیبان برنامه های جانشین پروری در صنعت بیمه ایران روش شناسی: پژوهش حاضر مبتنی بر روش شناسی آمیخته با رویکرد توصیفی- اکتشافی صورت گرفته است. جامعه آماری برای مرحله کیفی، شامل خبرگان دانشگاهی و صنعت بیمه، و برای مرحله کمی، کلیه کارکنان شعب مرکزی شرکت های بیمه بوده است. نمونه آماری در بخش کیفی با رویکرد هدفمند قضاوتی به تعداد 13 نفر به حد اشباع رسید و در بخش کمی به روش طبقه ای تصادفی به تعداد 284 نفر انتخاب گردیده است. ابزار جمع آوری داده ها در مرحله اول شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان و در مرحله دوم پرسشنامه 33 سوالی محقق ساخته بوده که روایی آن به روش صوری و محتوایی و پایایی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ (893/0) تأیید گردیده است. تجزیه و تحلیل داده های کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون و داده های کمی به روش تحلیل عامل تأییدی در نرم افزار Amos 21 انجام شده است. یافته ها: الگوهای رفتاری فرهنگ جانشین پرور شامل رفتارهای مشاهده پذیر محتوایی و ساختاری می باشند. همچنین در بین رفتارهای مشاهده پذیر فرهنگ، پیاده سازی برنامه های جانشین پروری (با بار عاملی 649/0)، مدیریت تغییر و تحول جانشین پرور (با بار عاملی 595/0) و مدیریت شایستگی ها (با بار عاملی 585/0) بیشترین حمایت را از مدل اندازه گیری داشته اند. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش، یکی از رفتارهای مشاهده پذیر اصلی فرهنگ برای پشتیبانی از برنامه های جانشین پروری در صنعت بیمه، رفتارهای محتوایی می باشد که شامل؛ رفتارهای انگیزشی جانشین پروری، ارتباطات سازمانی یکپارچه و متعهدانه، رهبری تحول آفرین مبتنی بر مشارکت، مدیریت تغییر و تحول جانشین پرور می شود. همچنین سایر یافته های این پژوهش نشان داد که رفتارهای ساختارگرایانه نیز یکی دیگر از رفتارهای مشاهده پذیر فرهنگ برای پشتیبانی از برنامه های جانشین پروری در صنعت بیمه است که شامل؛ قوانین و مقررات تسهیل گر، ساختار سازمانی چابک، مدیریت شایستگی ها، مدیریت راهبردی سرمایه انسانی، پیاده سازی برنامه های جانشین پروری، توانمندسازی مبتنی بر آموزش و مدیریت دانش، و مدیریت عملکرد مبتنی بر جانشین پروری می گردد.  طبقه بندی JEL:   J24, M51, M54 

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان