فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۹٬۳۴۰ مورد.
منبع:
علوم خبری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
22 - 44
حوزه های تخصصی:
هوش مصنوعی یکی از شناخته شده ترین تکنولوژی هایی است که اخیرا به علت مزایای آن در اختیار عموم قرار گرفته است. با وجود مزایای آن، چالش هایی در عرصه حمایت از داده های شخصی، سوء استفاده از آسیب پذیری های افراد،کپی رایت و سایر موارد پدید آورده است که قانونگذاران داخلی و منطقه ای را وادار به وضع مقررات در این عرصه ساخته است. در سطح منظقه ای، اتحادیه اروپا به عنوان مرجعی قانونگذار، به دنبال رفع چالش های عرصه تکنولوژی از جمله چالش های هوش مصنوعی برآمده است و قانون پییش نویس جامعی در این عرصه تهیه کرده است تا مدیریت هوش مصنوعی به راحتی صورت بگیرد و کاربران با اعتماد در این عرصه فعالیت کنند.در مقاله حاضر، مساله قانونگذاری اتحادیه اروپا در مورد هوش مصنوعی با بررسی اسناد قانونی اتحادیه به اختصار مورد بررسی قرار گرفته است. نوآوری اتحادیه اروپا در این عرصه نشان از اهمیت غیرقابل انکار هوش مصنوعی دارد و در این سند تلاش شده تا در حد امکان، چالش ها تحت کنترل واقع شوند.
سلبریتی ها و جذب افکار عمومی: بررسی نقش الگوهای مورد استفاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مقاله ضمن بررسی شاخص های عینی به دنبال درک رفتار سلبریتی ها در فضای مجازی است که چگونه بر مخاطبان و افکارعمومی تأثیر می گذارند. مطالعه پیشینه تحقیقات منجر به استخراج شاخص های دهگانه ای شد که سلبریتی ها برای ایفای نقش در شبکه اجتماعی و جذب طرفداران استفاده می کنند. فرض پژوهش این است که بین این الگوها و جذب افکار عمومی رابطه وجود دارد.روش پژوهش: روش پژوهش از نوع پیمایشی است. جامعه ی آماری پژوهش کاربران ایرانی فعال در اینستاگرام و دنبال کننده 10 نفر از سلبریتی های فعال و شاخص می باشند. از فرمول کوکران برای محاسبه حجم نمونه جوامع نامعین استفاده شد. پژوهشگر پرسشنامه را برای 40 نفر از دنبال کننده های هر سلبریتی ارسال نمود که در مجموع 400 پرسشنامه تکمیل و دریافت شد که مشخص شد هر کاربر میانگین 9/5 سلبریتی را دنبال و 3/5 ساعت را در شبکه های اجتماعی می گذراند.یافته ها: براساس یافته ها بین الگوهای مورداستفاده سلبریتی ها و جذب افکارعمومی به میزان 0/759در مقیاس همبستگی پیرسون رابطه معنادار وجود دارد، که براساس جنسیت تفاوت معنادار نیست، اما براساس سطح تحصیلات تفاوت معنادار است و افراد با تحصیلات پایین تر بیشتر از افراد با تحصیلات بالاتر تحت تأثیر سلبریتی ها قرار می گیرند. از شاخص های دهگانه "تقلید و الگوبرداری" و "سبک زندگی" قوی ترین ارتباط و بیشترین تأثیر را بر افکارعمومی می گذارند.نتیجه گیری: یافته ها نظریات چارچوب نظری همچون جامعه نمایشی، مصرف فرهنگی و رابطه فرااجتماعی را تایید می کند و سلبریتی ها در بستر رسانه های اجتماعی جدید، نه تنها منشا سرگرمی هستند، بلکه با تأثیر زیاد بر نگرش و افکارکاربران، نقش قابل توجهی در جذب و شکل دهی افکارعمومی ایفا می کنند. موضوعاتی که سلبریتی ها مطرح می کنند ازنظر افکارعمومی بااهمیت است و میزان حضور در شبکه های اجتماعی و دنبال کردن صفحات سلبریتی ها می تواند برای کاربران الگوسازی کند و نه تنها در شکل دهی به جریان افکار عمومی موثر هستند، بلکه آن ها را تقویت یا تضعیف می کنند بنابراین لزوم توجه به این مسئله و پیامدهای آن برای سیاستگذاران و متخصصان رسانه را آشکارتر می سازد.
طراحی الگوی عوامل محتواهای تولید شده توسط کاربر در اینستاگرام با موضوع کووید19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی محتواهای تولید شده توسط کاربر در اینستاگرام با موضوع کووید19 است که با بهره گیری از روش کیفی و رویکرد گراندد تئوری انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش جهت مصاحبه شامل خبرگان دانشگاهی و پزشکان وکادر درمان بیماران کرونایی در بیمارستان ها هستند. این افراد با توجه به شیوه هدفمند گلوله برفی تا رسیدن به نقطه اشباع نظری 11 نفر انتخاب شدند. شیوه تجزیه و تحلیل با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی است. نتایج نشان داد که عوامل علی شامل « اطلاع رسانی و آگاهی جمعی، نیاز به آموزش و الگوی یکپارچه مدون و بررسی دقیق محتوای تولید شده، نیاز سنجی مردم در زمان بحران» می باشد. عوامل زمینه ای شامل« عدم آگاهی از پاندمی، عدم زیر ساخت های کافی و مناسب، عدم حمایت مالی توسط دولت » می باشد. عوامل مداخله گر نیز شامل« سو استفاده شبکه های تجاری از عدم آگاهی مردم، عدم اطلاع کافی مردم، غافلگیری مردم در بحران » می باشد. عوامل راهبردی شامل «نیاز به آموزش عمومی در زمان بحران، مدیریت بحران، ایجاد پایگاه های اطلاع رسانی زیر نظر دولت و وزارت بهداشت» می باشد. پیامدها نیز شامل «آگاهی مردم از شرایط پاندمی از طریق شبکه های مجازی و تلفیق تجربه و آموزش و اطلاع رسانی به افراد در شرایط بحران» می باشد.
شناسایی فرصت ها و تهدیدهای روابط عمومی الکترونیک در دانشگاه از دیدگاه دانشجویان علوم ارتباطات شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر «شناسایی فرصت ها و تهدیدهای روابط عمومی الکترونیک در دانشگاه از دیدگاه دانشجویان علوم ارتباطات شهر تهران» است. روش پژوهش حاضر از نوع پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه گرداوری شده است. جامعه آماری در پژوهش حاضر، دانشجویان کارشناسی ارشد و مقطع دکتری رشته علوم ارتباطات در شهر تهران است که 225 نفر بر اساس فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیده اند.نتایج پژوهش بر اساس آزمون های آماری (دوجمله ای، فریدمن) نشان می دهد که رتبه بندی فرصت ها و تهدیدها از دیدگاه پاسخ دهندگان معنادار است و به بیان دیگر دانشجویان علوم ارتباطات رتبه بندی متفاوتی از فرصت ها و تهدیدهای روابط عمومی الکترونیک دارند. از دیدگاه آنان متغیرهای «صرفه جویی در هزینه ها»، «رهایی از قید و بند محدودیت های زمانی و مکانی» و «حذف بروکراسی اداری» به ترتیب بیشترین اولویت را به عنوان فرصت در روابط عمومی الکترونیک داشته اند و از طرف دیگر متغیرهای «کافی و مساوی نبودن آموزش عمومی جهت استفاده از فناوری های اطلاعاتی»، «کمبود و نقصان زیرساخت های لازم و اساسی در بحث فناوری های اطلاعاتی» و «کامل نبودن امنیت در روابط عمومی الکترونیک» به ترتیب بیشترین جایگاه را به عنوان تهدید در روابط عمومی الکترونیک داشته اند. بر اساس نتایج حاصل از آزمون های آماری «برگزاری کارگاه های آموزشی، تهیه سیستم های کامپیوتری، افزایش امنیت نرم افزاری، استفاده از شبکه های اجتماعی، اپلیکیشن ها، وب سایت و سامانه ابری» از راهکارهایی هستند که می توانند به کاهش تهدیدات احتمالی کمک کنند و فرصت ها را افزایش دهند.
زمینه ها و شرایط شکل گیری پدیده کودکان کاردر فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با گسترش و فراگیر شدن شبکه های اجتماعی همانند اینستاگرام ؛نسل جدیدی ازکودکان کار بوجود آمده است که به اصطلاح به آنها "کارگران اینستاگرامی" گفته می شود؛ کودکان کارگر شیک پوشی که در انبوه صفحات فضای مجازی مانند اینستاگرام مشغول کار و تجارت مجازی اند. ازاین رو، هدف اصلی این تحقیق این بوده که زمینه های اجتماعی شکل گیری و پیدایش این پدیده را درجامعه در سال 1402 مورد تحلیل جامعه شناختی قرار دهد. از روش تحقیق کیفی گراندد تئوری در این پژوهش استفاده و جامعه مورد مطالعه از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که در حقیقت والدین کودکانی اند که بعنوان کارفرماهای آنها، فعالیت های کاری-تبلیغی شان را در شبکه مجازی اینستاگرام مدیریت می نمایند که تعداد 20 والد از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته به سوالات محقق پاسخ دادند. نوع فعالیت و کارهای انجام شده توسط کودکان در شبکه اجتماعی اینستاگرام در سه دسته طبقه بندی می شود: الف) کارهای تبلیغاتی، ب) کارهای نمایشی و ج) کارهای خدماتی. از داده های حاصل این پژوهش پس ازمراحل سه گانه کدگذاری باز،محوری وانتخابی درمجموع 235 مفهوم، 20 مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی استخراج شد. مقولات اصلی عبارتند از: "بازسازی هویت والد، مطلوبیت نهایی والد محور، کودکان زود بازده و شرایط ناپایدار" که درنهایت با تلفیق مدل های بدست آمده، مقوله هسته "کودک برده مجازی" معرفی گردید. والد-کارفرماهایی که درشبکه های اجتماعی زیست-تجارت مجازی می کنند، کودکان خود را به یک شی تزیینی-نمایشی و ابزاری درآمدزا بدل می سازند.کودک برده نمایشی که با دیده شدن و جلب توجه مستمرش، در معرض خرید و فروش مجازی کاربران، فالوورها و خریداران قرار می گیرد. همچنین در تیپولوژی حاصل از نتایج این تحقیق سه نوع تیپ یا گونه کودک مورد تحلیل قرار گرفت: کودکان زودبازده یا قُلکی،کودکان ویترینی یا تزئینی و کودکان هاله ای که هرکدام از این کودکان بنا بر ماهیت فعالیت و کار انجام شده در شبکه مجازی اینستاگرام قابل شناسایی هستند
بررسی محتوای تولیدی شبکه های خبری در رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۴)
183 - 208
حوزه های تخصصی:
استفاده فعالانه جوانان از رسانه های اجتماعی باعث رشد مصرف خبرهای این رسانه ها و همزمان کاهش مصرف خبرهای تلویزیونی در بین آن ها شده است. شبکه های خبری برای حفظ جایگاه خود در سبد مصرف خبری مخاطبان جوان رویکرد چند پلتفرمی اتخاذ کرده اند. هدف این پژوهش آن است تا از طریق مطالعه محتواهای تولیدی شبکه های خبری در رسانه های اجتماعی قالب های مختلف تولیدی این شبکه ها و ویژگی های آن ها را احصا کرده تا از این طریق به مدلی پیشنهادی برای حضور مؤثر سایر شبکه های خبری در پلتفرم های رسانه های اجتماعی دست یابد. از این رو به کمک روش تحلیل محتوای کیفی و با بررسی صفحه های اجتماعی شبکه های خبری بزرگ نظیر سی ان ان، الجزیره، بی بی سی، فرانس 24 و دویچه وله به مجموعه ای از یافته ها رسیدیم. یافته ها نشان می دهد برخی از این شبکه های خبری با حضور فعالانه در رسانه های اجتماعی، از سه دسته قالب "ویدئویی"، "تصویری" و "قالب های خلاقانه خبری" برای تولید محتوا بهره می برند. این شبکه ها، محتوا و برنامه هایی مختص و متناسب با ویژگی های هر پلتفرم رسانه اجتماعی تولید و منتشر می کنند. این محتواها با لحاظ ویژگی هایی چون کپشن، هشتگ، نسبت ابعاد، نریشن، موسیقی، کاور، فراخوان اقدام و واکنش، زیرنویس، منشن و تگ، لینک دهی، زمان انتشار، موضوع و منبع منتشر می شوند.
سیاست گذاری فضای مجازی در آمریکا: تحلیل بی طرفی شبکه در زمینه تحولات تاریخی، حقوقی و سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۵)
81 - 104
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله مطالعه و تحلیل قانون گذاری و تنظیم مقررات مربوط به اصل بی طرفی شبکه در آمریکا است. این اصل به طور ساده به معنای تضمین دسترسی آزادانه و برابر ارائه کنندگان محتوا، خدمات و برنامه های کاربردی و نیز مصرف کنندگان اینترنت و به عبارت دیگر نگاه یکسان شرکت های ارائه کننده خدمات اینترنتی به مشتریان از منظر محتوایی است که آن ها انتقال می دهند. در یک طرف، مدافعان بی طرفی شبکه بر اهمیت این اصل در تأمین دسترسی غیرتبعیض آمیز، امکان ایجاد فضای رقابت برای شرکت های تازه وارد و صیانت از آزادی بیان تأکید می کنند اما از طرف دیگر، مخالفان این اصل، نوآوری و سرمایه گذاری در زیرساخت را به عنوان علت های عمده مخالفت خود برمی شمارند. نتایج این مقاله نشان داد که به رغم ادعای دسترسی به اینترنت آزاد و باز در آمریکا، گرایش های حزبی و منافع سیاست مداران در این کشور نقش به سزایی در اصل بی طرفی شبکه دارد. در نتیجه، شرکت های فناوری هزینه بسیاری را صرف لابی گری برای جلب نظر قانون گذاران می کنند. از سوی دیگر، به دلیل تأثیرگذاری جهانی سیاست گذاری ارتباطات راه دور و اینترنت در آمریکا، بی طرفی شبکه می تواند دارای پیامدهایی برای شهروندان و کاربران جهانی باشد.
راهکارهای قرآنی مواجهه رسانه ملی با اخبار جعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳شماره ۶۵
67 - 92
حوزه های تخصصی:
طی سال های اخیر مواجهه و مقابله با اخبار جعلی به یکی از اصلی ترین کارویژه های رسانه های رسمی از جمله صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است. در این راستا بهره گیری از مضامین قرآنی می تواند راهگشا باشد، زیرا قرآن کریم الگوی موفقی در مواجهه با اینگونه اخبار و اطلاعات است. تحقیق حاضر نحوه این مواجهه را شناسایی و چگونگی به کار بستن آن در رسانه ملی را بررسی نموده است. این تحقیق با رویکرد کیفی و به روش تحلیل مضمون انجام شده و داده های این تحقیق از نوع کتابخانه ای است. یافته های پژوهش نشان می دهد مواجهه قرآن کریم با اخبار جعلی در حوزه شناختی از طریق «تبیین»، «تکذیب»، «تنزیه» و «دشمن شناسی»، در حوزه احساسی از طریق«تحذیر»، «تحقیر»، «توبیخ»، «تهدید» و «روحیه بخشی» و در حوزه رفتاری از طریق «آمادگی و استطاعت»، «الگودهی و الگوسازی»، «تبیّن»، «تغییر موضوع» ، «تنبه»، «ترمیم» و «مماثلت» صورت گرفته است. نتایج تحقیق و تفسیر یافته ها حاکی از این است رسانه ملی باید از طریق «تبیین»، «تکذیب»، «آموزش/ ارتقای سواد رسانه ای»، «استفاده از جاذبه های رسانه ای اقناعی»، «مدیریت صحیح پوشش خبری»، «مطالبه گری و مطالبه سازی»، «بهره گیری از قالب های گوناگون برنامه سازی»، «ایجاد واحد ویژه اخبار جعلی» و «ایجاد سکوی دیجیتال» با اخبار جعلی مواجهه نماید.
سناریوهای آینده رسانه های صدا پایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسانه های صدا پایه یکی از اجزای سپهر رسانه ای یک کشورند. این سپهر رسانه ای و به تبع آن رسانه های شنیداری، در آینده در معرض ابهامات و عدم قطعیت های متعددی در ارتباط با تحوّلات فناوری و تغییرات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خواهد بود. هدف آینده پژوهی، برداشتن پرده های ابهام از آینده و افزایش شناخت و ادراک انسان از آن است. پژوهش حاضر، با هدف تدوین سناریوی آینده رسانه های صدا پایه انجام شده است. این پژوهش، بر مبنای نظریه همگرایی رسانه ها و با روش سناریونگاری انجام پذیرفته است. حجم نمونه به صورت هدفمند انتخاب شده و نتایج بر اساس مقوله های مستخرج از مطالعات اسنادی، مبانی نظری و مطالعه میدانی به دست آمده است. بر مبنای یافته های پژوهش، تحلیل محیط، منجر به شناسایی 81 عامل و مؤلفه شد؛ همچنین پس از بحث و بررسی 17 پیشران مؤثر و 6 عدم قطعیت کلیدی شناسایی شدند. رتبه بندی این عوامل با نظر خبرگان، بر اساس دو معیار «اهمیت» و «عدم قطعیت» انجام گرفت و بر مبنای دو عدم قطعیت کلیدی دارای بالاترین وزن، یعنی «فناوری» و «میزان مصرف محتوای صوتی» ماتریس سناریوها، تشکیل و چهار سناریوی «رادیو هوشمند»، «منم کاربر»، «آقای برودکستر» و «همزیستی با فناوری» تدوین شد. نتایج نشان داده است که سناریوی رادیو هوشمند، را می توان سناریوی مطلوب دانست. در پایان متناسب با هر سناریوی شناسایی شده، راهکارهایی کاربردی ارائه شده که به سیاستگذاران و تصمیم سازان مؤثر صدای جمهوری اسلامی کمک خواهد کرد.
فیلم به مثابه برنامه درسی: تحلیل پداگوژیک فیلم نویسندگان آزادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۴
301 - 324
حوزه های تخصصی:
ماهیت و معنای معلمی به میدان مدرسه گِره خورده است. میدانی که زبان رسمی از بازنمایی صحنه های آشکار و پنهان و تلخی ها و شیرینی هایش ناتوان است. گویی به ابزاری از جنس هُنر نیاز است تا به تصویر درآوردن ظرفیت ها و ظرافت های این میدان ممکن شود. اینجاست که صنعت سینما می تواند در نقش آینه ای تمام نما، یاری دهد تا به درون کلاس درس و به درون قلب های دانش آموزان و معلمان سفر کنیم، و معلمی را با تمام پیچیدگی هایش به تصویر بکشیم. هدف پژوهش حاضر این است که با معرفی صنعت سینما به عنوان یک ابزار آموزشی، به بررسی و تحلیل پداگوژیک فیلم نویسندگان آزادی بپردازد. پژوهش، از نوع مطالعات کیفی است که با استفاده از روش نشانه شناسی انجام شده است. فیلم با استفاده از روشِ نشانه شناسیِ جان فیسک تحلیل شده است. شش سکانس که بیشترین قرابت را با هدف پژوهش داشته ، انتخاب، و دلالت های هر سکانس مشخص شده است. یافته ها نشان می دهد فیلم نویسندگان آزادی، روایتگر معلمی است که فضای کلاس را از ایدئولوژی تنفر نژادی به معناآفرینی سوق می دهد. نقد و تحلیل داستان و رمان، بازدید از موزه، تجربه نگاری، خودشرح حال نویسی مشارکتی و ملاقات با چهره های الهام بخش، برخی از راهبردهای آموزشی متمایز در این فیلم است. در نهایت، با توجه به یافته ها، برگزاری جلسات نقد و تحلیل فیلم های مرتبط با میدان مدرسه، و بررسی تأثیری که نمایش این فیلم ها در باورها و انگیزه های مخاطبان دارد، پیشنهادی است که می تواند مورد توجه پژوهشگران و مراکز تربیت معلم قرار گیرد.
مطالعه تطبیقی چارچوب بندی بصری زلزله ترکیه-سوریه در خبرگزاری های ایسنا و فارس در سال 1402(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انگاره های ذهنی مخاطبان از واقعیت های بیرونی متأثر از چارچوبی است که رسانه ها برای ارائه اخبار اتخاذ می کنند. با توجه به اینکه چارچوب ها می توانند معنای اجتماعی جدیدی از یک رویداد بسازند، مطالعه نحوه چارچوب بندی بصری اخبار می تواند به فهم صحیح تری از اینکه رسانه ها در پی ارائه چه دیدگاهی در مورد واقعیت هستند کمک کند. هدف اصلی این مقاله بررسی چارچوب بندی بصری زلزله ترکیه-سوریه در خبرگزاری های ایسنا و فارس است. داده های این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی که ژیلیان رز ارائه کرده است گردآوری شده اند. بر اساس نتایج به دست آمده در چارچوب بندی زلزله ترکیه در خبرگزاری فارس و ایسنا سه مضمون اصلی وجود دارند که شامل خسارت به محیط، قربانیان و امداد و نجات هستند. هر دو خبرگزاری به این سه مضمون پرداخته اند باوجوداین خبرگزاری های مذکور در نحوه چارچوب بندی اخبار تفاوت هایی با یکدیگر دارند. خبرگزاری ایسنا به دو مضمون تخریب ساختمان ها برای تأکید بر ناکارآمدی مدیریت شهری در ترکیه و وضعیت قربانیان برای نشان دادن عدم مدیریت بحران صحیح پرداخته است. در خبرگزاری فارس جنبه تبلیغاتی و اقناعی برجسته است و به کمک رسانی نیروهای امدادی کشور ایران در ترکیه تأکید شده است. بنابراین، رسانه ها در چارچوب بندی بصری واقعیت های بیرونی عملکردی بی طرف ندارند و ابعادی از واقعیت را که با ایدئولوژی مالکان رسانه ها هماهنگ هستند بازنمایی می کنند.
Metaverse in Iran
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۸, Issue ۱, January ۲۰۲۴
121 - 144
حوزه های تخصصی:
This research examines the Iranian digital community's engagement with the Metaverse, analyzing 14,724 tweets (expanding to 48,620 with retweets) from 23,571 unique users. Interest in the Metaverse among Iranians surged in the seven months following Facebook's rebranding but has since waned. A significant link between digital currency discussions and Metaverse topics was observed. Economic activists in the cryptocurrency market, forming the primary content creators, generally portray the Metaverse positively, focusing on earning opportunities. Another active group includes technology enthusiasts who share the latest Metaverse developments. Moreover, some users integrate Iran's socio-political context into their discussions, often contrasting Iran's technological stance with global giants like Facebook and addressing internet censorship. A distinct perspective comes from users wary of potential colonialist uses of technologies like the Metaverse, expressing apprehension about human subjugation. This sentiment forms the basis of most negative views on the Metaverse's development within the Iranian digital sphere.
تبیین و تحلیل مفهوم مستند در تعاریف فیلم مستند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ترسیم ابعاد متنوع سینمای مستند در قالب ارائه تعریف روشن و دقیق از آن است تا امکان مطالعه، شناخت، آموزش، نقد و دسته بندی های آثار فراهم آید. در حال حاضر، تعاریف متعددی وجود دارد که جامع نیستند. مسئله اصلی، ابهام زدایی از این تعاریف است. ریشه اختلاف نظر، ابهام در مفاهیم به کار رفته در تعریف سینمای مستند است. این تحقیق، کیفی و با روش مصاحبه عمیق انجام شده است. داده ها با مصاحبه و روش اسنادی گردآوری شده اند. این داده ها، باعث استخراج مفاهیم پیدا و پنهان در تعاریف مختلف سینمای مستند است. بررسی ها نشان می دهد که تعریف مقبول که جامعیت داشته باشد، وجود ندارد. این تعاریف براساس مفاهیم حقیقت و واقعیت بوده است که فی نفسه در بیان هویت سینمای مستند، مفاهیم معتبری به نظر نمی رسند. مفاهیم دیگری از جمله روایت، باید در تعریف اضافه شود تا ضمن القای شفافیت، موافقت اکثریت صاحب نظران را جلب کند. در نتیجه مستند، روایت سینمایی فیلم ساز از جهان است، که براساس شواهد و مستندات و آنچه به عنوان امری واقعی باور دارد، ساخته می شود.
تحلیل تطبیقی میزان اخبار امیدآفرین شبکه یک سیما در بهار 1400 و بهار 1401 (مورد مطالعه: بخش خبری ساعت 21 شبکه یک سیما )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در شرایطی که امید اجتماعی یکی از مولفه های مهم توسعه اجتماعی – اقتصادی بحساب می آید، خبر صدا و سیما می تواند یکی از منابع امیدآفرین باشد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل تطبیقی میزان اخبار امیدآفرین شبکه یک سیما در بهار 1400 و بهار 1401 انجام شده است.روش پژوهش: روش این تحقیق از نوع تحلیل محتوا کمی می باشد. جامعه آماری خبر های پخش شده از بخش خبری ساعت 21 سیما در بهار سال 1400 و بهار سال 1401 و مجموعاً 96 بخش خبری است. نمونه تحقیق با روش تصادفی سیستماتیک 30 روز (هر ماه 10 روز) برای هر سال و مجموعاً 60 روز برای دو سال مشخص و اخبار ایام انتخاب شده برای تحلیل بدست آمد.یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد در بهار 1400، 29 درصد خبرهای بخش خبری ساعت 21 امیدآفرین بوده و در بهار 1401 این میزان 27 درصد بوده است. در میان اخبار امیدآفرین، امید به پیشرفت با 40 درصد در بهار 1400 و 35 درصد در بهار 1401 بیشترین سهم را داشته است. از نظر موضوعی بیشتر اخبار امیدآفرین، در بهار 1400 و 1401، به مسائل اقتصادی اشاره داشته است و کمترین میزان هم به خبرهای عمرانی اختصاص یافته است. از نظر نیازهای انسانی بیشترین خبرهای امیدآفرین در زمینه نیازهای امنیتی و خودشکوفایی پخش شده است. از نظر حوزه جغرافیایی ، اخبار امیدآفرین در هر دو سال 1400 و 1401 در حوزه ملی بوده است.نتیجه گیری: نتیجه گیری تحقیق این است که میزان اخبار امید آفرین در دوسال مورد مقایسه تفاوت معناداری ندارد و میزان نسبتاً اندکی از اخبار، امید آفرین بوده است.
The Trap of Customization: Capitalism Goes Benevolent
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۸, Issue ۱, January ۲۰۲۴
83 - 100
حوزه های تخصصی:
Big-tech corporations like Google, Meta, Microsoft etc. extensively utilize customization to collect and analyze user data, a practice integral to their business models. Google leverages user data to personalize services across its platforms, notably in its search engine and YouTube, to enhance user experience and bolster its targeted advertising strategies. Similarly, Meta uses algorithmic content curation on Facebook and Instagram, tailoring user feeds to individual preferences and behaviors, thereby generating detailed user profiles for marketing purposes. Microsoft's approach, particularly with Office 365 and LinkedIn, focuses on productivity enhancements while also gathering user data for feature refinement and targeted advertising. These practices, I argue, while improving user engagement, raise significant privacy concerns. The extensive data collection often occurs without full transparency or user consent, leading to debates about ethical implications, digital surveillance, and societal impacts. In response, there is a growing demand for stricter data governance and privacy regulations, as seen in initiatives like the GDPR and CCPA, aiming to balance the benefits of personalization with the rights and privacy of users.
چارچوب شاخص های فرهنگ اسلامی در فضای مجازی
حوزه های تخصصی:
یکی از ملزومات حکمرانی، سنجش و اندازه گیری ازطریق شاخص ها است. شاخص ها، امکان شناسایی تغییرات یک کشور در طول زمان، شناسایی تأثیرات سیاست ها، مقایسه کشورها، توصیف وضع موجود کشور و... را فراهم می کنند. هدف از این تحقیق شناخت شاخص های فرهنگ اسلامی در فضای مجازی است. در این پژوهش، نگاه به شاخص ها، برای توصیف فرهنگ اسلامی در فضای مجازی است. اولین و مهم ترین کار در سنجش و شاخص گذاری، تدوین چهارچوب تئوریک است تا مبتنی بر آن، سنجه ها و نماگرهای آماری تدارک دیده شود. یک چهارچوب نظری استوار، نقطه آغازی برای ساخت شاخص های ترکیبی است. چهارچوب نظری باید به وضوح پدیده ای که بایستی اندازه گیری شود و اجزای فرعی آن را بیان نماید. مبتنی بر روش شناسی تدوین چهارچوب نظری ؛ نتایج تحقیق نشان داد: این چهارچوب های نظری دارای بخش هایی همچون 1. حوزه سنجش، 2. زیرحوزه های سنجش، 3. مفاهیم (شاخص های ترکیبی) ذیل زیرحوزه ها و 4. ابعاد مفاهیم است. با استفاده از مطالعه ادبیات موضوع (روش اسنادی) و روش توصیفی - تحلیلی و شکست مفهومی، حوزه سنجش، زیرحوزه های سنجش، مفاهیم ذیل آن ها و ابعاد مفاهیم شناسایی شدند. حوزه سنجش، «فرهنگ اسلامی در فضای مجازی» است. مبتنی بر مطالعات نظری، چهار زیرحوزه برای حوزه سنجش انتخاب شد که عبارتند از: 1. باورهای اسلامی، 2. ارزش های اسلامی، 3. هنجارهای اسلامی و 4. نمادهای اسلامی و مسلمانان. در زیرحوزه چهارم، صرفاً فرهنگ اسلام مطرح نیست و فرهنگ مسلمانان در فضای مجازی نیز مدنظر قرار می گیرد. درنهایت مفاهیم هر زیرحوزه و ابعاد هریک از مفاهیم، در چهار جدول شناسایی و جمع بندی شدند.
بهبود پیش بینی علاقه کاربران در کلان داده توییتر با استفاده از طبقه بند تجمعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۵)
105 - 129
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروزی، شبکه های اجتماعی که بخشی از زندگی روزمره انسان ها شده اند، از جمله توییتر، تلگرام، اینستاگرام و غیره، روز به روز در حال افزایش و گسترش هستند. لذا تعداد کاربران آن ها نیز در حال افزایش است و در نتیجه، حجم داده زیادی در این شبکه ها در حال تبادل و ذخیره سازی است که این حجم عظیم داده، شبکه های اجتماعی به خصوص توییتر را تبدیل به کلان داده کرده است. مدیریت، سامان دهی و هرس کردن این کلان داده ها و همچنین، پیش بینی رفتار کاربران شبکه های اجتماعی امری بسیار مهم است. یکی از روش های مهم و تأثیرگذار برای پیش بینی علاقه کاربر در شبکه های اجتماعی، تکنیک های طبقه بندی است که در اغلب کاربردها و پژوهش های موجود در پیشینه تحقیق، هنوز در معیارهایی مانند دقت و صحت پیش بینی ضعف دارند. در این مقاله، به منظور پیش بینی علاقه کاربر در شبکه های اجتماعی توییتر، از روش طبقه بندی تجمعی مبتنی بر رأی گیری که دارای دو گام اساسی است، استفاده شده است. در گام نخست، با بهره گیری از الگوریتم های طبقه بندی پایه ای شامل نزدیک ترین همسایه، درخت تصمیم، جنگل تصادفی و بیزین ساده، خروجی های هر طبقه بندی حاصل می شوند. در گام دوم، خروجی نهایی طبقه بندی تجمعی با استفاده از روش رأی گیری محاسبه می شود. نتایج آزمایش ها بر روی مجموعه کلان داده های شبکه اجتماعی توییتر و براساس معیارهای دقت، صحت و پوشش، استدلال بر این دارد که روش پیشنهادی طبقه بندی تجمعی مبتنی بر رأی گیری، نتایج مطلوب تری را نسبت به الگوریتم های دیگر داشته است.
تحلیل ارتباط برند- مشتری در اینستاگرام (صنعت آرایشی بهداشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۵)
155 - 177
حوزه های تخصصی:
توسعه ارتباط برند مشتری در کانون فعالیت های بازاریابی است که اکنون به مدد رشد ابزارهای برخط و بسترهای اینترنتی از اهمیت بسیار بیشتری برخوردار شده است. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی تحلیل ارتباط برند مشتری در اینستاگرام در صنعت آرایشی و بهداشتی انجام شده است. این تحقیق از منظر هدف یک تحقیق بنیادی است که با روش تحقیق آمیخته و مبتنی بر استدلالی قیاسی استقرایی صورت گرفته است. در این مطالعه از روش های کیفی و کمی برای تحلیل داده ها استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان بازاریابی برند که با توجه به معیارهای کیفی انتخاب شدند و در بخش کمی مشتریان صنعت آرایشی بهداشتی هستند. نمونه گیری در بخش کیفی به روش غیراحتمالی و به صورت هدفمند صورت گرفته است. نمونه گیری در بخش کمی نیز با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه و پرسش نامه است. جهت تحلیل مصاحبه های تخصصی، روش تحلیل محتوا به کار گرفته شده است. همچنین شاخص های شناسایی شده با روش دلفی فازی اعتبارسنجی شده است. سپس با استفاده از روش ساختاری تفسیری الگوی اولیه طراحی شده و در نهایت با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی به ارائه مدل نهایی تحقیق پرداخته شده است. تحلیل داده های تحقیق در فاز کیفی با نرم افزار MaxQDA و در فاز کمی با نرم افزار Smart PLS انجام شده است. برای دستیابی به اهداف تحقیق با تحلیل مصاحبه با خبرگان، مجموعه ای از شاخص های کاربردی ارتباط برند مشتری در اینستاگرام شناسایی شدند. یافته ها نشان می دهد که عملکرد برند بر جایگاه یابی آن در اینستاگرام و ایجاد ارزشش تأثیر دارد. آگاهی از برند و شخصیت برند از جمله شاخص هایی هستند که بر عملکرد آن تأثیر دارند. و در انتها راهبرد بازاریابی بر کیفیت خدمات تأثیر می گذارد.
دین و تصویر: تحلیل تصویری سه دهه تصاویر اذان در تلویزیون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
127 - 170
حوزه های تخصصی:
یکی از پرسشهای حوزه دین و رسانه در عصر حاضر این است که آیا دین اسلام که مبتنی بر «کلام» و «کلمه» شکل گرفته است، می تواند با رسانه ای همچون تلویزیون که ماهیتی تصویری دارد، نسبتی برقرار سازد؟ در این مقاله تلاش شده است ضمن مروری بر ادبیات نظری این حوزه، تجربه تلویزیون ایران مورد ارزیابی قرار دهد. لذا از میان برنامه های دینی، اذان که تکیه آن صرفاً بر «کلام» قرار دارد، انتخاب شده و به دنبال پاسخ به این سؤال است که چه تصاویری همراه اذان نمایش داده شده و این تصاویر حاوی چه معانی است؟ همچنین تصاویر همراه اذان در طول سه دهه ، چه تغییر اتی را طی کرده است؟ روش تحقیق در این پژوهش، «نشانه شناسی» است که با ۵ آیتم «لباس، سن و جنسیت»، «ترکیبهای تصویری»، «حرکت»، «رنگ و نور» و «روایت» تصاویر اذان مورد ارزیابی قرار گرفت. روش انتخاب نمونه به صورت تصادفی و انتخاب ۳ اذان از سه دهه ۶۰، ۷۰ و ۸۰ بوده است. مجموعه یافته ها نشان می دهد که این تصاویر در طول سه دهه ارتقاء یافته و تلاش شده است از طریق حرکت بیشتر تصویر، استفاده از روایت، تنوع ترکیبهای تصویری، بکارگیری بهتر و متنوع تر رنگ و نور و نشانه های تصویری، بازنمایی بهتری از دین در قالب تصویر ارائه شود. لذا در طی سه دهه، تصاویر همراه اذان دچار تحولات متعددی شده و نشان دهنده این است که اذان با چه مجموعه متنوعی از تصاویر و در نتیجه معانی دینی گوناگونی می تواند همراه شود.
بررسی و ارزیابی برون سپاری تولید محتوا در سیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال ۳۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۷)
45 - 73
حوزه های تخصصی:
یکی از راهبرد های تولید برنامه های تلویزیونی صداوسیما، برون سپاری آنهاست. اجرای ناصحیح برون سپاری می تواند با آسیب های زیادی همراه باشد. در شرایط حاضر که سیمای جمهوری اسلامی، نیاز به برون سپاری گسترده تولیدات خود دارد، لازم است همواره مورد ارزیابی قرار گیرد تا در صورت اختلاف میان نتایج کسب شده و مطلوبیت مورد انتظار، با شناسایی چالش ها و آسیب ها، در نحوه اجرای این راهبرد تجدیدنظر شود. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، ارزیابی وضعیت فعلی برون سپاری تولیدات سیمای جمهوری اسلامی ایران و شناسایی آسیب های اجرای این راهبرد بوده است. برای نیل به این هدف، پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شده است. جامعه مورد بررسی، شامل 20 نفر از مدیران ارشد و میانی سیما، تهیه کنندگان داخلی و مستقل بوده و برای جمع آوری داده ها، از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تجزیه وتحلیل آنها از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. یافته های پژوهش در ادامه فرایند استقرا و تحلیل، در پنج بعد فراگیر، احصا و بر این اساس، «انتخاب غیرحرفه ای تهیه کننده»، «سازکار نامناسب برآورد برنامه»، «ضعف مدیریت داخلی برون سپاری» و «نظارت نامناسب بر فرایند برون سپاری» ازجمله آسیب های اجرای برون سپاری تولیدات سیما شناخته شده اند. نتایج نشان می دهد به نظر می رسد که راهبرد برون سپاری در سیما بدون سازکار یا دستورالعمل مشخصی در حال اجرا است.