فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۹٬۳۴۰ مورد.
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۳
99-77
حوزه های تخصصی:
هر روز که می گذرد به تعبیر مک لوهان در خصوص دهکده جهانی نزدیک تر می شویم و این مفهوم با مصداق هایی عینی بیش از پیش برایمان ملموس تر می گردد. مشاغل، ابزارها و حتی هویت ها دستخوش تغییر جدی و چالشی می شوند. دهکده جهانی که بر بستری دیجیتالی درحال ایجاد و تکامل است، نیازمند رهبران دیجیتال توانمند می باشد. رمز موفقیت و برگ برنده سازمان ها، بویژه سازمان های رسانه ای و روابط عمومی ها که به نوعی سازمان رسانه ای محسوب می شوند، همانا برخورداری از مدیران و رهبران دیجیتال در سازمان های رسانه ای به عنوان مهم ترین مولفه های مدیریت است. هدف از این مقاله، بررسی روند تکامل مفهوم رهبری دیجیتال، مولفه های رهبری دیجیتال، احصاء میزان توجه مطالعات و پژوهش های علمی جهانی به مقوله رهبری دیجیتال و بیان ویژگی های رهبران دیجیتال است. این پژوهش از جمله تحقیقات توصیفی- تفسیری است که با روش مطالعه اسنادی صورت گرفته است. در این پژوهش از تحلیل محتوای سیستماتیک مرور ادبیات به عنوان رویکرد تحقیق استفاده شده است. این پژوهش در مدت پنج ماه و با مطالعه و بررسی مقالات، کتب و پایگاه های اطلاعاتی ملی و بین المللی انجام گرفته است.
شناسایی و تحلیل راهبردی عوامل مؤثر بر بهبود عملکرد حکمرانی فضای مجازی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۹ زمستان ۱۴۰۲شماره ۳۶
43 - 1
حوزه های تخصصی:
حکمرانی فضای مجازی در جمهوری اسلامی ایران با چالش های متعددی از جمله تشتّت و تعارض نهادی، ناپایداری سیاستی، بی توجهی به زمینه های اجتماعی و افکار عمومی در امر سیاست گذاری و غلبه نگاه فنی - تکنیکی مواجه است که سبب شده حکمرانی در این زمینه با نقطه مطلوب فاصله چشمگیری داشته باشد. پژوهش حاضر به دنبال آن است که عوامل کلان مؤثر بر بهبود عملکرد حکمرانی فضای مجازی را شناسایی نماید، آن ها را اولویت بندی کند و نسبت به هریک از آن ها تجویزهای راهبردی ارائه نماید. در گام اول این پژوهش، از طریق مصاحبه با 11 نفر از صاحب نظران عرصه حکمرانی فضای مجازی و سپس تحلیل مضمون آن ها، عوامل مؤثر بر بهبود عملکرد حکمرانی فضای مجازی شناسایی گردید. این مؤلفه ها عبارت اند از: نظریه مبنایی و مدل حکمرانی فضای مجازی - ساختار نهادی - قوانین و مقررات - سیاست ها و راهبردهای کلان - شیوه تعامل حاکمیت با کشورها، نهاد و شرکت های بین المللی - شیوه تعامل حاکمیت با بخش خصوصی - شیوه تعامل حاکمیت با مردم و نهادهای مردمی - شیوه تعامل حاکمیت با نهادهای علمی و پژوهشی - مسئولان و کارگزاران نظام حکمرانی فضای مجازی - فساد، تعارض منافع و انحصار - نفوذ دشمن. در گام دوم که بر مبنای روش تحلیل اهمیت - عملکرد (IPA) انجام شد، بر اساس مؤلفه های استخراج شده در گام اول، پرسش نامه IPA بین 21 نفر از متخصصان عرصه حکمرانی فضای مجازی توزیع گردید. سپس داده ها مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند و مبتنی بر روش IPA اولویت هریک از مؤلفه های یازده گانه و تجویز راهبردی مرتبط با هریک از آن ها، بیان گردید.
تحلیل محتوای پیام های در خانه بمانیم؛ نگاهی به مسئولیت اجتماعی در بحران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
139 - 159
حوزه های تخصصی:
بحران کرونا با ابعاد گسترده خود جامعه ایران را همچون سایر جوامع در تنگناهای مهلک کمتر شناخته و تجربه شده ای گرفتار کرد. پژوهش حاضر می کوشد با تحلیل محتوای پیام های در خانه بمانیم دریابد پیام ها به عنوان ابزاری ارتباطی، حاوی چه ویژگیهای فرهنگی اجتماعی بوده و برای القای کدام پیام به مخاطب بکاررفته اند؟ کرونا با چه ویژگی هایی معرفی شده؟ پیام ها، مسئولیت اجتماعی افراد را چه می دانند؟ و در نشان دادن موضوع خطر و ترغیب مخاطبان به اتخاذ عملکرد مسئولانه در قبال آن چگونه بوده اند؟در فاصله زمانی پنج ماه، کلیه پیام ها با موضوع مذکور گردآوری و در مجموع ۱۰۶پیام به شیوه تمام-شماری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد پیام ها حول دال مرکزی ماندن در خانه بعنوان مهمترین شیوه مقابله، آرایش یافته اند. سهم مضامین رعایت بهداشت در پیام های نوشتاری و نیز تصویری بسیار اندک است. نیمی از پیام ها در القای ابعاد واقعی خطر، تصویری از کرونا نشان نداده و به پیام نوشتاری بسنده کرده اند. به فاصله گیری فیزیکی به ویژه درخصوص اعضای مسن و نیز در معرض آسیب خانواده اشاره نشده و مسئولیت اجتماعی ترویج شده تنها در موارد معدودی ماندن در خانه دانسته شده است. لذا پیام ها در بازنمایی خطر و بالتبع ترغیب کنشگران به درک عقلانی وضعیت و تصمیم گیری مبتنی بر استقلال فکری و مسئولیت اجتماعی مشترک چندان موفق نبوده و نتوانسته اند مخاطبان را از سردرگمی در بزنگاه های کنش و یا تقلید و پیروی از دیگری رهانیده، بهره گیری از توانایی ارزیابی و داوری عقلانی مبتنی بر مسئولیت اجتماعی اخلاقی را در این خصوص ترویج سازند.
هوش مصنوعی و الگوی بهینه مدیریت پخش تلویزیون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات در عرصه های مختلف رسانه ای، به ویژه گسترش پرشتاب هوش مصنوعی مدیریت پخش تلویزیون را در وضعیت چالش برانگیزی قرار داده است. هدف از تحقیق حاضر، ارائه الگوی مدیریت بهینه پخش تلویزیون، با اتکا به هوش مصنوعی است و به این پرسش پاسخ می دهد که الگوی نوین مدیریت پخش در پاسخ به تحولات نوین فنّاورانه چگونه باید باشد. روش تحقیق، با استفاده از روش دلفی و بهره گیری از آرای 20 تن از صاحب نظران (با انتخاب هدفمند) و طی دو مرحله انجام شد و داده های کیفی از نظر خبرگان (تا رسیدن به اشباع نظری) به دست آمده است. در گام نخست، شیوه و مؤلفه های مدیریت بهینه پخش تلویزیون، استخراج و الگوی اولیه پیشنهاد شده و سپس از نتایج استخراج شده از پرسش نامه ها، در راستای تأیید داده های کمّی نتایج و تأیید الگوی نهایی بهره برده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد ابعاد الگوی مدیریت بهینه پخش تلویزیون، شامل: تنظیم هوشمند داده های برنامه، مدیریت منابع، کاربرد سامانه همسان یاب برنامه تولیدی و آرشیوی، برنامه ریزی هوشمند، پیش بینی، تخصیص بهینه منابع، تصمیم گیری هوشمند و ارزیابی هوشمند است؛ در همین راستا هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی، با بهره گیری از الگوریتم های نظارت، یادگیری تقویتی و سامانه توصیه گر پالایش گروهی، داده ها را تنظیم می نماید؛ علاوه بر این سامانه هوشمند، انتخاب برنامه ها و تناسب برنامه مجاور را شناسایی و تنظیم نموده و نحوه چینش برنامه ها، شیوه قرارگیری پی درپی برنامه ها و راهبردهای توالی و تسلسل برنامه به صورت خودکار مدیریت می شود. در ارزیابی هوشمند، از تجربیات مدیران و بازخورد صریح و ضمنی مخاطب نیز به منظور اصلاح هوشمند جدول پخش مورداستفاده قرار می گیرد.
مردم نگاری فرهنگ شبکه ای کاربران ایرانی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۹ بهار ۱۴۰۲شماره ۳۳
80 - 51
حوزه های تخصصی:
این پژوهش درصدد «شناسایی چیستی و چرایی رفتار ارتباطی کاربران ایرانی در شبکه اجتماعی اینستاگرام» از رهگذر تعاملات درون شبکه ای و بازنمود زندگی روزمره کاربران در محیط شبکه، با استفاده از روش نتنوگرافی یا مردم نگاری بوده است. هدف اصلی پژوهش، «گونه شناسی از الگوهای فرهنگی رایج در کنش های کاربران اینستاگرام» بوده و در این مسیر، «شناسایی انگیزه ها و دلایل کنش های کاربران» به عنوان هدف فرعی مد نظر قرار گرفته است.در گردآوری داده ها و توصیف و تحلیل یافته ها، از مواضع نظری در سنت تعامل گرایی نمادین و روش شناسی مردم نگارانه پیروی شده است. تحلیل یافته ها حاکی از آن است که صاحبان صفحه های زندگی روزمره اینستاگرام در خودبیانگری، تصویری ایده آل از سبک زندگی، موقعیت و شخصیت خود ارائه داده اند که در بعد مادی به مصرف گرایی به عنوان نماد ارزشی طبقه مرفه و در بعد معنوی به درهم آمیختگی سبک های دستیابی به رضایت درونی اشاره داشته است. درمجموع به نظر می رسد مهم ترین انگیزه کاربران در ایده آل سازی، جستجوی ایده آل ها در فضای مجازی به دلیل ناکارآمدی یا بازدارندگی شرایط سیاسی و اجتماعی فضای واقعی است. همزمان با فردگرایی تشدید شده ناشی از ایده آل سازی در خودبیانگری کاربران و فردگرایی تضعیف شده ناشی از الزامات حضور شبکه ای در تعاملات کاربران مواجه هستیم. به طوری که رفتارهای کاربران در برخی زمینه های تعاملی بر خودمداری دلالت داشته و در برخی دیگر از زمینه ها حاکی از جمع گرایی است.
فراتحلیل مطالعات رابطه رسانه و سبک زندگی در ایران (مطالعه پژوهش های انجام شده در سال های 1390 1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۲)
29 - 54
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با استفاده از روش آماری فراتحلیل به بررسی نتایج مطالعات انجام شده در رابطه با رسانه و سبک زندگی پرداخته است. به منظور انجام روش فراتحلیل، 28 پژوهش که در بازه زمانی 1390 تا 1400 انجام شده اند، گردآوری شد. با توجه به معیارهای فراتحلیل، 18 مورد از این مطالعه ها که رابطه بین رسانه و سبک زندگی را بررسی و فصلنامه های علمی معتبر داخلی آن ها را منتشر کرده اند، انتخاب شده است. هر کدام از این پژوهش ها به روش کمی و با رویکرد پیمایش انجام شده اند و سنجه های پایا دارند. در بررسی یافته های پژوهش ابتدا، مفروضات همگنی و خطای انتشار مطالعه های منتخب مورد بررسی قرار گرفت و یافته ها حکایت از عدم همگنی اندازه اثر و عدم سوگیری انتشار مطالعه های منتخب دارد؛ سپس در گام دوم، ضریب اندازه اثر با استفاده از نرم افزار CMA بررسی شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که اندازه اثر یا ضریب تأثیر میزان استفاده از رسانه ها بر سبک زندگی برابر با 375/0 بوده که با توجه به نظام تفسیری کوهن، در حد متوسط رو به بالا تبیین شده و به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داده است که رسانه ها تأثیر متوسط رو به بالایی بر سبک زندگی دارند.
الگوی مطلوب اثرگذاری رسانه های جمعی بر توسعه صنعت نفت و گاز در استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسانه ها به عنوان ابزارهای مهم برقراری ارتباط و تبلیغات اهمیت ویژه ای دارند. تجربه کشورهای توسعه یافته نشان می دهد استفاده از رسانه ها در تحقق توسعه نقش کلیدی ایفا می کند. صنعت نفت و گاز در ایران، به عنوان یک بخش استراتژیک به لحاظ اقتصادی فعال است، و رسانه ها می توانند برای تسریع و تسهیل روند توسعه در خدمت این صنعت باشند. هدف از این پژوهش یافتن الگوی مطلوب اثرگذاری رسانه های جمعی برای توسعه صنعت نفت و گاز در استان بوشهر است. روش تحقیق گراندد تئوری و مشارکت کنندگان پژوهش 3 گروه از صاحب نظران رسانه و روابط عمومی شامل 16 تن از خبرگان رسانه و صنعت هستند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته حاصل شد و در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی الگوی مطلوب موردنظر ارائه شده است. در این الگو شرایط زمینه ای (30 درصد) مانند آموزش و برنامه ریزی و قدرت مدیریت روابط عمومی و موجبات علّی (24 درصد) شامل نگاه جهانی بر اساس منافع ملّی، بهره گیری از قدرت رسانه و داشتن پیوست رسانه ای طرح ها بالاترین نقش را دارند و با توجه به نقش بسیار کم عوامل مداخله گر (2 درصد) مانند معضلات زیر بنایی در منطقه و مقاومت در برابر توسعه بدون وجود عوامل کنترل کننده رسانه ها می توان رویکرد تحول گرایانه را با 11 درصد تاثیر برای همگرایی رسانه و صنعت نفت ترسیم کرد که در آن پاسخگویی مسئولانه، مدیریت صحیح ارتباط با رسانه ، مرجعیت در مسائل جامعه پیرامون صنعت و افزایش سواد رسانه ای مدیران ضرورت می یابد. اجرای الگوی به دست آمده در این تحقیق می تواند نتایج مثبت مانند جلب بازار هدف برای صنعت نفت با توجه به تحریم اقتصادی ایران، تعالی سازمانی و توسعه پایدار را در پی داشته باشد و در صورت نادیده گرفتن آن شاهد پیامدهای منفی مانند اختلال در روند توسعه، تقابل صنعت با جامعه محلی و نهایتاً ورشکستگی صنعت نفت و تغییر کارکرد رسانه ها خواهیم بود.
روایت پدیدارشناسانه فقرای نامرئی از فقر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فقرای نامرئی حکایت زندگی قشری از افراد تحصیلکرده در محیط های شهری است که معمولاً فقیر به نظر نمی رسند. فقرای نامرئی، افرادی هستند که درآمد دارند اما پس انداز ندارند، بقای اقتصادی آن ها سه تا چهار ماه بیشتر نیست؛ این قشر شغل رسمی با حقوق اولیه دارند و ممکن است بیش از یک شغل داشته باشند، آن ها ازنظر جغرافیایی شهرنشین هستند، اما در محله های فقیرنشین شهر زندگی نمی کنند. هدف این مطالعه کیفی دستیابی به فهم معنا و برداشت ذهنی مشارکت کنندگان از پدیده فقر بود. جامعه مورد مطالعه پژوهش پیش رو، کارمندان دانشگاه بوده، راهبرد نمونه گیری، نظری و شیوه نمونه گیری هدفمند بوده است. داده ها با فن کدگذاری نظری، تجزیه وتحلیل و درنهایت، پنج مقوله اصلی؛ دفن آرزوها، شرم ساری، داغ ننگ جغرافیایی، رنج مزمن بدنی و فقر در قامت احساس ناتوانی؛ تولید بدن های رام و مطیع به عنوان معنا و مفاهیم فقر ساخته شدند. همچنین درخصوص علل زمینه ای کلان چهار مقوله مفهومی همچون خانواده و شکستن بال پرواز، جامعه پذیری فقر، فقر شبکه ای در حاشیه شهری، دیده نشدن نهادی و درخصوص علل خرد نیز دو مقوله اصلی قفس فولادین فرهنگ فقر و همرنگی با دوستان برساخته شدند.
استفاده از فضای مجازی و هویت دینی دانش آموزان دبیرستانی (مورد مطالعه: شهر جهرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی بر هویت دینی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر جهرم پرداخته است. روش بهکار رفته در این پژوهش، پیمایش است. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهر جهرم می باشند که تعداد تقریبی آن ها در سال 1400 حدود 7000 نفر می باشد، که 375 نفر به عنوان نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شده اند. ابزار تحقیق، پرسشنامه است که برای تعیین اعتبار آن از روش اعتبار صوری و برای تعیین پایایی، از شیوه هماهنگ درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. نتایج توصیفی پژوهش، بیانگر آن هستند که میانگین نمره هویت دینی دانش آموزان در شهرجهرم در سطح متوسط به بالا است. یافته های تحلیلی پژوهش نشان می دهد فضای مجازی (کل) و هویت دینی (کل)رابطه معنادار دارند. فضای مجازی(کل) بر هویت احساسی و عملی دانش آموزان تأثیر دارد، اما رابطه فضای مجازی (کل) با هویت اعتقادی دانش آموزان معنادار نیست. در بین متغیرهای جمعیتی رابطه جنس، پایه تحصیلی، رشته تحصیلی، نوع مدارس، تحصیلات پدر، طبقه اجتماعی با هویت دینی دانش آموزان معنادار است. تبیین متغیر وابسته بر حسب مجموع متغیرهای مستقل، بیانگر آن است. متغیرهای هدف از فعالیت و مشارکت در فضای مجازی، فضای مجازی (کل)، نگرش نسبت به محتوای مطالب در فضای مجازی، طبقه اجتماعی، جنس، شغل مادر، رشته تحصیلی، شغل پدر، تحصیلات پدر به ترتیب قوی ترین پیش بینی کننده هویت دینی دانش آموزان هستند و قادرند 151/0 از تغییرات واریانس هویت دینی را تبیین کنند.
بررسی رابطه میان گزینه های پروفایل کاربران دختر اینستاگرام با باورهای دینی آن ها (مطالعه موردی؛ دختران مراجعه کننده به برخی مراکز روانشناختی شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۴)
505 - 536
حوزه های تخصصی:
با گسترش استفاده از اینترنت و شبکه های مجازی اینترنتی، لازم به نظر می رسد درمورد این شبکه ها و نوع رفتارهای کاربران و تأثیرات آن بر آن ها، پژوهش انجام پذیرد؛ تا راهگشای استفاده مفیدتر از این تکنولوژی جدید باشد. بدین منظور، پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه میان گزینه های پروفایل کاربران دختر(20 تا 24ساله) اینستاگرام، با باورهای دینی آن ها در بین کاربران مراجعه کننده به مراکز روانشناختی شهر قم انجام شده است. به این ترتیب که، از میان دختران 20 تا 24 ساله مجردی که اینستاگرام داشتند و به مراکز روانشناختی شهر قم مراجعه کرده بودند، 170 نفر به روش در دسترس انتخاب گردیدند. همچنین به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه استاندارد اندازه گیری باورهای دینی معبد استفاده شد؛ و داده ها با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون با روش اینتر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که از میان 4مؤلفه باورهای دینی (رفتار مذهبی شخصی، رفتار مذهبی جمعی، رفتار عملی مذهبی، رفتار دینی) و نیز سازه باورهای دینی، هیچ مؤلفه ای با خودافشایی نمونه مورد مطالعه از طریق اسم و بیو در پروفایل اینستاگرام، رابطه معنی داری نداشت. از میان این 4 مؤلفه باورهای دینی و سازه باورهای دینی، همگی با خودافشایی کاربران اینستاگرام از طریق ارائه عکس، رابطه ای منفی و معنی دار داشتند. همچنین از نتایج حاصله چنین استنباط می شود که، افرادی که به هر نحو، باورهای مذهبی و دینی بالاتری داشتند، خودافشایی کم تری از طریق ارائه عکس در اینستاگرام داشتند.
بررسی فرایندهای فاصله گزینی مردم از مطبوعات و راهکارهای کاهش آن: ارائه یک مدل پارادایمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲شماره ۶۴
71 - 110
حوزه های تخصصی:
مطبوعات در سال های اخیر و تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند مجازی شدن ساختارهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی از یک طرف و محدودیت های موجود از طرف دیگر، با ریزش مخاطب مواجه بوده اند. نتیجه این فرآیند فاصله گزینی مردم از مطبوعات بوده است. پژوهش حاضر دلایل، فرآیندها، راهبردها و پیامدهای این مسئله را بررسی کرده است. این پژوهش با روش تحقیق نظریه زمینه ای (رویکرد سیستماتیک) انجام شده است. مشارکت کنندگان پژوهش، متخصصان ارتباطات و رسانه های ارتباطی و افرادی بودند که حداقل 7 سال سابقه فعالیت در زمینه مطبوعات داشتند. بر این اساس و با روش نمونه گیری هدفمند 29 نفر انتخاب شده و با روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با آن ها مصاحبه انجام گرفت. داده های به دست آمده با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای نظریه زمینه ای (کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی) تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که شرایط علی تأثیرگذار بر فاصله گزینی مطبوعات را می توان در سه بخش تقسیم بندی نمود: عوامل فرهنگی-اجتماعی (سنت شفاهی ایرانی، دیجیتالیزه شدن فرهنگ، مینیمالیستی شدن زندگی و بی اعتمادی نهادی)، عوامل سیاسی (محدودیت های سیاسی و سیاست زدگی رفتاری) و عوامل اقتصادی (فقر اقتصادی، تورم و گرانی). شرایط زمینه ای تأثیرگذار بر فاصله گزینی مردم از مطبوعات عبارت اند از: اقتصاد سیاسی و مجازی سازی. همچنین شرایط مداخله گر تأثیرگذار بر فاصله گزینی مردم از مطبوعات شامل دو مورد بود: ضعف محتوایی و ضعف ساختاری. راهبردها و استراتژی های مواجه با فاصله گزینی مردم از مطبوعات عبارت اند از: نوسازی محتوایی، نوسازی ارتباطی و نوسازی ساختاری. در صورت تحقق این راهبردها، مهم ترین پیامد برای مطبوعات، کاهش فاصله گزینی مردم از مطبوعات و نزولی شدن روند کاهش مخاطبان مطبوعات است.
بررسی چالش های ایجاد و گسترش داستانسرایی فرارسانه ای در تولیدات رسانه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲شماره ۶۴
111 - 139
حوزه های تخصصی:
دیدگاه های تجاری و مدیریتی در مورد فرارسانه ای، این رویکرد را پاسخی برای تغییر شرایط بازار می بینند که به دفاع از مدل های تجاری قدیمی و روش های ارزش آفرینی پایان داده و آغازکننده شیوه های جدیدی است که در آن رضایت مخاطب در اولویت قرار دارد. از طرفی داستانسرایی فرارسانه ای را می توان یک الگوی تجاری برای تولیدکنندگان رسانه تلقی نمود که وضعیت موجود در بازارهای همگرا را موردمطالعه و هدف خود قرار داده اند. در دهه اخیر با ورود رسانه های نوینِ دیجیتال به ایران و شکل گیری مباحث همگرایی رسانه ای، لزوم و نیاز به پژوهش درزمینه فرارسانه ای بیش از قبل احساس می شود. در این پژوهش، با سنتز نظری همگرایی و داستانسرایی فرارسانه ای به دنبال واکاوی این فرم در تولیدات رسانه ای ایران و چالش های به کارگیری آن هستیم. این تحلیل به تولیدکنندگان و صاحبنظران حوزه رسانه ها کمک می کند تا بتوانند تولیداتی همسو باسلیقه و نیاز مخاطب داشته باشند. روش تحقیق کیفی و گردآوری داده های تحقیق از روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با صاحبنظران حوزه رسانه های نوین انجام گرفته و با روش تحلیل مضمونی یافته های تحقیق در هشت مضمون اصلی و هفت مضمون فرعی دسته بندی شد. بر اساس نتایج تحقیق، چالش های ایجاد و گسترش داستانسرایی فرارسانه ای در تولیدات رسانه ای ایران عبارت اند از انحصارگرایی، عدم تولید محتوا باتوجه به ذائقه مخاطب، میزان تحقق همگرایی رسانه ای و داستانسرایی فرارسانه ای در ایران، نامناسب و ناکارآمد بودن زیرساخت ها و محدودیت های قانونی، تکثر نهادهای تنظیم گر، فقدان فرهنگ مشارکتی، نبود قوانین مالکیت فکری و معنوی و حق نشر، توجه نکردن به بخش خصوصی است.
نشانه ها در خدمت تولید معنا در رسانه: عکاسی دفاع مقدس از منظر نشانه شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عکاسی در جایگاه رسانه ای مؤثر در بیان واقعیات اجتماعی و ارتقا سطح آگاهی جمعی، دارای نقش های روایتی و مفهومی کارآمد است. عکس های جنگ ایران و عراق به عنوان متونی ضمنی از عوامل گفتمانی، مؤلفه های اجتماعی و شناختی، از جمله نظام های ارزشی اجتماعی- فرهنگی هستند. دراین پژوهش نگارندگان تلاش دارند تا با استفاده از مفاهیم نظری موجود در نشانه شناسی گفتمانی به عنوان روشی کارآمد برای بررسی و شناخت چگونگی سازو کار نشانه ها در خدمت تولید معنا و نیز تدوین الگویی منسجم و نظام مند برای استخراج و تفسیر اطلاعات موجود در عکس های دفاع مقدس را مورد بررسی قرار دهد. هدف پژوهش پاسخ به این پرسش ها است که ساختارهای بازنمودی، تعاملی و ترکیبی عکس های دفاع مقدس از چه الگوهایی تبعیت می کنند و این سه ساختار چگونه نقش عکس ها در بازنمود مفهوم دفاع مقدس را نمایان می سازند؟ عکس های مورد تحلیل از آثار آلفرد یعقوب زاده عکاس جنگ تحمیلی به دلیل ویژگی روایتگری آنها انتخاب شده اند. یافته ها نشان داد که عکس های مورد پژوهش، مملو از منابع نشانه ای روایتی، مفهومی، دارای ساختارهای گفتمان مدار و ایدئولوژی نهفته ای هستند که نقشی موثر در شکل گیری تعاملات در حوزه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را ایفا می نمایند.
نقش هوش مصنوعی در صنعت مطبوعات و تأثیر آن بر روند تولید و انتشار محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
1 - 22
حوزه های تخصصی:
با گسترش فناوری و توسعه هوش مصنوعی، صنعت مطبوعات نیز با تحولاتی مواجه شده است. با استفاده از هوش مصنوعی، می توان فرآیندهای مختلفی از جمله جمع آوری، تحلیل و ارائه اطلاعات را بهبود بخشید. در این مقاله، به بررسی نقش هوش مصنوعی در صنعت مطبوعات و تأثیر آن بر روند تولید و انتشار محتوا می پردازیم. ابتدا، با بررسی مفهوم هوش مصنوعی و نحوه کارکرد آن، به بررسی کاربردهای هوش مصنوعی در صنعت مطبوعات می پردازیم. سپس، با بررسی موارد مختلف در صنعت مطبوعات، نقش هوش مصنوعی در تولید و انتشار محتوا را بررسی می کنیم. در این بخش، به بررسی مواردی مانند تحلیل داده ها، تولید و تنظیم محتوا، اجرای تبلیغات هوشمند و تعامل با مخاطبان با استفاده از هوش مصنوعی می پردازیم. در ادامه، با بررسی نتایج پژوهش های انجام شده در این زمینه، به تأثیر هوش مصنوعی بر روند تولید و انتشار محتوا می پردازیم. با بررسی نتایج پژوهش های انجام شده، می توان به نتیجه گیری هایی در مورد کارآیی و کاربرد هوش مصنوعی در صنعت مطبوعات و همچنین تأثیر آن بر روند تولید و انتشار محتوا رسید. در پایان، با توجه به نتایج به دست آمده، به بررسی چالش ها و فرصت های شناسایی شده در استفاده از هوش مصنوعی در صنعت مطبوعات می پردازیم و نتایج نهایی را برای خوانندگان خود به ارمغان می آوریم.
تحلیل جامعه شناختی آینده مطبوعات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
23 - 34
حوزه های تخصصی:
مطبوعات به عنوان یکی از برجسته ترین عناصر فرهنگی کشور نقش موثری در هدایت، مدیریت و نمایندگی افکار عمومی و شکل گیری وقایع تاریخی، اجتماعی و سیاسی جوامع داشته است. امروزه با توجّه به رشد شتابان فناوری های نوین و ظهور پیام رسان های مختلف در بستر فضای مجازی، قالب های متنوّعی برای انتقال پیام و اطلاع رسانی در دسترس عموم قرار گرفته است. این امر موجب شده است که عدّه ای از پایان عصر مطبوعات مکتوب و سیطره فضای مجازی در عرصه ارتباطات سخن بگویند. از سوی دیگر، عدّه ای نیز معتقدند که مطبوعات و فضای مجازی دو قالب متفاوت هستند که حیات آینده یکی در گرو دیگری نیست و هر کدام بنابر اقتضائات و شرایط خاص اجتماعی و تاریخی می توانند بر فضای اجتماعی اثر گذار باشند. در این نوشتار ضمن بررسی ایده های مذکور، به دنبال آن هستیم که با نگاه جامعه شناختی و آینده پژوهانه و بهره گیری از رویکرد اسنادی و تاریخی بر خاص بودن مطبوعات به عنوان یکی از موثرترین رسانه ها از جنبه محتوایی در عصر حاضر و آینده تأکید نموده و نشان دهیم که آنچه در حال تغییر و تحوّل است قالب و ابزار انتقال پیام است و مطبوعات در صورت درک منطقی پیشرفت تکنولوژی و تغییرات روز افزون قالب های انتقال پیام، به عنوان یک منبع اصلی و مهم تولید محتوا همچنان در آینده نیز دارای مرجعیت و هدایتگری در عرصه های اجتماعی به شمار می رود.
مروری بر تاریخ مطبوعات کردستان (ازآغاز تا انقلاب 1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
50 - 62
حوزه های تخصصی:
آگاهی و شناخت تاریخ هر جامعهای در راستای پیشرفت هر چه بیشتر آن امری ضروری است. جستجو در گذشته مطبوعات محلی، به عنوان یکی از ستونهای تاریخ مطبوعات ایران از نیازهای اساسی به شمار میرود. مطبوعات و سبک روزنامه نگاری و دلیل استفاده از رسانه ها در میان مردمان کُرد متفاوت از سایر کشورها و مناطق جهان بوده است. با مروری بر تاریخ مطبوعات کردستان می توان بیان کرد عناصری که برای رسانههای جهان حائز اهمیت بوده است برای رسانه های کردی متفاوت بوده است. از این رو هدف تحقیق حاضر، بررسی، مرور، توصیف و تحلیل تاریخ مطبوعات کردستان میباشد. پژوهش حاضر ﺑﺎ روﯾﮑﺮدی توصیفی- تحلیلی به بررسی تاریخ مطبوعات کردستان پرداخته است. این مقاله بر آن است تا با نگرش و نگاهی نو، تاریخ مطبوعات کردستان از آغاز تا انقلاب اسلامی را تشریح کرده و به بررسی و تحلیل آن بپردازد. در رسانههای کردی مخصوصا مطبوعات کردستان، عناصری مانند آزادی مطبوعات، استاندارد سازی و توسعه زبان کردی، تلاش برای نجات فرهنگ دیرینه مردم کردستان، حفظ و توسعه موسیقی سنتی کردی و به طور کلی هنر کردی، آگاهی جامعه کردی به لحاظ وضعیت سیاسی حاکم، نوسازی جامعه کردی و آگاهی تاریخی، همواره از اهمیت خاصی برخوردار بوده است.
بررسی تاثیر نگرش ستارگان بر اعتبار تبلیغات (مورد مطالعه : اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
63 - 77
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش : این پژوهش که با هدف « تاثیر نگرش ستارگان بر اعتبار تبلیغات در بین کاربران اینستاگرام» انجام گرفته است؛ از نظر روش، توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی با ماهیت کاربردی و از لحاظ زمانی مقطعی می باشد. روش پژوهش : این تحقیق، توصیفی-پیمایشی از نوع همبستگی(به علت بررسی تاثیر چند متغیر بر روی یکدیگر) با ماهیت کاربردی (به علت کاربرد آن در بین کاربران اینستاگرام) و از لحاظ زمانی مقطعی(به علت انجام آن در بازه زمانی مشخص) می باشد. در این تحقیق روش پیمایشی جهت گرد آوری اطلاعات استفاده شده است، لذا آن را می توان در زمره تحقیق های میدانی قرار داد یافته ها : یافته ها حاکی از آن است که ستارگان و افراد مشهور در جهان به ازای انتشار هر پست تبلیغاتی در صفحه اینستاگرامی خود مبالغ هنگفتی را از شرکت ها و برندهای مختلف در جهان دریافت می کنند. نتیجه گیری : نتایج پژوهش نشان داد در بین خریداران پوشاک اعتماد به ستارگان در تبلیغات رسانه های اجتماعی بر اعتبار تبلیغات، اعتبار برند و اعتبار کسب و کار در اینستاگرام تاثیر داشت؛ اعتبار برند بر نگرش به برند در رسانه های اجتماعی در اینستاگرام تاثیرگذار بود. ولی اعتبار تبلیغات بر نگرش به برند اثرگذار نبود؛ همچنین آزمون فرضیات میانجی با روش بارون و کنی نشان داد که اعتبار برند در رابطه بین اعتماد به ستارگان در تبلیغات رسانه های اجتماعی و نگرش به برند نقش میانجی کامل دارد.
شناسایی استراتژی رسانه ای مطلوب صدا و سیما برای انتخابات ریاست جمهوری در ایران (از دیدگاه متخصصان و کارشناسان رسانه ملی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
84 - 57
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی استراتژی سازمان صدا و سیما برای انتخابات ریاست جمهوری به روش آمیخته انجام گرفته است. جامعه آماری در بخش کیفی، مدیران صدا و سیمای مراکز استان ها و اساتید حوزه رسانه و در بخش کمی، اساتید دانشگاه بوده اند. در مرحله کیفی، 18 نفر به روش نمونه گیری هدفمند و براساس اصل کفایت نظری و در مرحله کمی، 60 نفر به صورت تصادفی انتخاب شده اند. در مرحله کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در مرحله کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. در بخش کیفی تحلیل محتوای کیفی و در مرحله کمی تحلیل ماتریس سوات و ماتریس برنامه ریزی استراتژایک کمی (QSPM) بکار رفته است. نتایج تحلیل سوات نشان داد که صدا و سیما از چشم انداز خوبی برای دستیابی به تولید رسانه ای برای انتخابات برخوردار است. اهداف راهبردی در این چشم انداز عبارت اند از: تعهد، مردم سالاری و اعتمادآفرینی، خلاقیت و نوآوری، فرایندگرایی و بهبود مستمر فرایندها با تدوین و تولید محتوای با کیفیت و مدیریت رسانه ای شفاف در جهت مأموریت های رضایت مداری، عدالت محوری، روشنگری و تبیین گری. همچنین در این پژوهش، 10 عامل داخلی و 6 عامل خارجی به عنوان استراتژی های مطلوب برای انتخابات ریاست جمهوری شناسایی شد. براساس ماتریس برنامه ریزی استراتژایک کمی، جایگاه استراتژیک صدا و سیما درراستای پوشش حداکثر انتخابات ریاست جمهوری در منطقه SO قرار دارد که بر این مبنا، استراتژی های منطقه تهاجمی برای صدا و سیما مطلوب است. در نتیجه، می توان با لحاظ کردن این استراتژی ها، در پوشش بهتر انتخابات ریاست جمهوری در آینده گامی اساسی برداشت که در قالب پیشنهادات تحقیق ارائه شده است.
دستور زبان تخیل ویتگنشتاین به مثابه روش در گسترش درام (با نگاهی به فیلم نامه «وقت دیگر، شاید»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
112 - 85
حوزه های تخصصی:
در قرن بیستم، چرخش های مطالعات زبانی در حوزه فلسفه زبان، بر بسیاری از شاخه های دیگر فلسفه، همچون مطالعات تخیل در هنر نیز تأثیر گذاشت. لودویک ویتگنشتاین در جایگاه یکی از چهره های فلسفه زبان در قرن بیستم،کوشید فلسفه زبان را از حوزه نظریه برهاند و به روش نزدیک کند. بنابراین گزاره های او- به خصوص در دوره متأخر- راهی است برای شناختن کارکردهای زبان درراستای روش مندی دستورزبان. هدف از نگارش این مقاله، دست یابی به شیوه های بسط زبان نمایشی، با نگاهی به روش دستور زبان تخیل بر پایه آرای ویتگنشتاین است. در این راستا، فیلم نامه «وقت دیگر، شاید» اثر بهرام بیضایی، برگزیده شده که بازی های زبانی تخیل در آن مشهود است. در این پژوهش، به این سؤال پاسخ داده شده که چگونه روش ویتگنشتاین در دستور زبان تخیل، می تواند منجر به بسط زبان دراماتیک شود؟ بر همین اساس، این فرضیه قوت می گیرد: به نظر می رسد بیضائی، عناصر مختلفی را با درهم آمیزی دستور بازی های زبانی متفاوت تخیل درهم آمیخته تا به گسترش زبان نمایشی اثر یاری رساند. این پژوهش، براساس هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، بر پایه روش کیفی و بر مبنای ماهیت توصیفی انجام گرفته است. براساس نتایج، روش تخیل پردازی و شکل گیری دستور بازی زبانی آن در فیلم نامه مورد نظر، دارای شکل های متفاوتی بوده و منجر شده بیضائی روش های متفاوت کلامی را در گفت و گونویسی و تصویرسازی درهم آمیزد و با روش تخیل شبکه ای، به تولید دستور زبانی ویژه دست یابد.
ظرفیت ها و چالش های الگوی سینمای ملی- ژانری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
144 - 113
حوزه های تخصصی:
سینمای ملی، متمایز از سینمای «جریان اصلی» یا مترادف با «سینمای هنری» نیست. فیلم های توده پسند نیز بیانگر منش های ملی و حاکی از رابطه درهم تنیده نظام ژانری و سینمای ملی اند. درعین حال، ژانرها و سینمای ملی با چالش های متعددی از حیث تعاریف، مرزبندی ها و کارکردهای گوناگون مواجه اند. ژانرها به مثابه پاره گفتارهای سینمای ملی، روندمحور و همواره در معرض تحول و بازنگری اند. هدف این مقاله، بررسی تبادلات، هم پوشانی ها، ظرفیت ها و چالش های نظریه های ژانر و سینمای ملی، مواجهه با پویش های درونی و بیرونی امر ملی و نقش تأثیرگذار دولت هاست. در این مقاله برای بررسی ظرفیت ها و چالش های سینمای ملی ژانری از روش تحلیل منطقی و استدلال قیاسی بهره گرفته شده و از طریق مطالعات اسنادی و کتابخانه ای، داده های مورد نیاز گردآوری شده اند. یافته ها نشان می دهند که الگوی سینمای ملی ژانری می تواند از ظرفیت ها و امکانات ژانر و امر ملی بهره بگیرد. این الگوی کارآمد می تواند بازتاب تفاوت های فرهنگی و اجتماعی و واقعیت های چندگانه اجتماع در برهه های گوناگون باشد. لایه های معنایی و نحوی پاره گفتارهای امر ملی حاوی سنت ها، ارزش های اجتماعی و فرهنگی و واقعیت های چندگانه ملی اند. الگوی سینمای ملی ژانری می تواند با اتخاذ راه کاری انعطاف پذیر برای تعریف و بازتعریف مرزهای درونی و بیرونی اش، استمرار یابد.