فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۲۱ تا ۱٬۴۴۰ مورد از کل ۱٬۵۳۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی الگوی مدیریت استعداد در شرکت مادرتخصصی نیروی برق حرارتی می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، توسعه ای - کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) و از نظر روش گردآوری داده ها بخش کیفی از نوع اکتشافی- استقرایی و در بخش کمی توصیفی – تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی، شامل 15 نفر از خبرگان دانشگاهی و صنعتی، ابعاد مدیریت استعداد در قالب ساختار، رفتار و زمینه هستند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند و به صورت گلوله برفی، برای مصاحبه انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی، شامل 237 نفر از کارکنان شرکت های تابعه برق حرارتی می باشند که با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه ساخته محقق و برگرفته از بخش کیفی استفاده شد. در بخش کیفی از رویکرد قیاسی و تحلیل محتوا، با استفاده از مطالعات پیشین، مقولات نهایی شناسایی شد و در بخش کمی به منظور تجزیه وتحلیل از نرم افزار SPSS و برای معادلات ساختاری از AMOS استفاده شد. نتایج نشان داد ابعاد ساختاری مدیریت استعداد شامل شش بعد ساختار سازمانی، نظام جذب، نظام آموزش، نظام جبران خدمات، نظام مدیریت و ارزیابی عملکرد و استراتژی سازمان می شود. ابعاد رفتاری شامل سه بعد فرهنگ سازمانی، سبک رهبری و تامین نیازهای سطح بالا و ابعاد زمینه ای شامل جو و محیط سازمان و محیط بیرونی می شود. نتایج در بخش کمی نشان داد که مدل دارای برازش مناسب می باشد.
طراحی و تبیین الگوی ارزیابی قابلیت پیش بینی سود در شرکت های فعال در صنعت مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قابلیت پیش بینی سود عملکرد آتی شرکت بر مبنای اطلاعات حسابداری و استفاده از اطلاعات حاصل از این پیش بینی ها در تعیین ارزش شرکت از نظر استفاده کنندگان از صورت های مالی است. از این رو پژوهش حاضر با هدف طراحی و تبیین الگوی ارزیابی قابلیت پیش بینی سود در شرکت های فعال درصنعت مالی طی سال های 1390 تا 1400 انجام شده است. این پژوهش کیفی و با استفاده از تحلیل مضمون تدوین شده است؛ در این پژوهش با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با اساتید و خبرگان حوزه حسابداری به تعداد 18 نفر و همچنین مرور پژوهش های مرتبط، یافته ها ترکیب و الگوی حاضر طراحی شد. بر این اساس با تحلیل محتوای مصاحبه ها و پژوهش ها با استفاده از نرم افزار 2020MaxQda ابعاد مربوطه استخراج و میزان اهمیت و اولویت هر یک با استفاده از تکنیک آنتروپی شانون تعیین شد. براساس رویکرد پژوهش 28 مؤلفه استخراج گردیده و محیط اطلاعاتی شرکت، واکاوی انحرافات، تغییرپذیری سود و تحلیل اهرم مالی بیشترین ضریب اهمیت را بر اساس تکنیک آنتروپی شانون را به دست آوردند. در این پژوهش، الگوی ارزیابی قابلیت پیش بینی سود در قالب 28 مؤلفه ارائه شد. از آنجا که تاکنون مدل جامعی برای ارزیابی قابلیت پیش بینی سود ارائه نشده است، این پژوهش می تواند در راستای چالش های نوظهور، سودآوری و ارتقا توان سناریوپردازی شرکت های فعال درصنعت مالی سودمند باشد.
طراحی مدلی پویا مبتنی بر متن کاوی و روش های نرم جهت تعیین مهم ترین عوامل کلیدی مدل های کسب وکار الکترونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدل کسب و کار عامل مهمی در مزیت رقابتی شرکت ها می باشد و شرکت ها با تغییر محیط کسب و کار در اثر تغییرات فناوری و ارتباطات، نیاز دارند مدل کسب و کار خود را مجددا خلق کنند. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدلی پویا مبتنی بر متن کاوی و روش های نرم جهت تعیین مهم ترین عوامل کلیدی مدل های کسب وکار الکترونیک صورت گرفته است. به منظور استخراج عوامل کلیدی، متون 779 مقاله ده سال اخیر از پایگاه های معتبر مورد بررسی قرار گرفت. پس از بررسی خبرگان و انتخاب 17 عامل اصلی از میان عوامل استخراج شده، جهت تحلیل روابط علی بین عوامل کلیدی، از تکنیک دیمتل استفاده شده و ماتریس دیمتل توسط خبرگان تکمیل گردید و در نهایت با استفاده از نرم افزار ونسیم، مدل پویای پژوهش ترسیم شد. اثرگذارترین عامل علی، "اینترنت اشیا" و سپس "بلاک چین و پردازش ابری" است و اثرپذیرترین عامل معلولی "ارزش ارایه شده در کسب وکار" می باشد. همچنین اثرگذارترین عامل بر کلیه عوامل "ماهیت رسانه ها" و اثرپذیرترین عامل از مجموعه عوامل "نوع تکنولوژی مورد استفاده" معرفی شد.
شناسایی عوامل تعیین کننده برندسازی محصولات سبز، الگویی برای صنعت مواد غذایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی عوامل تعیین کننده برندسازی محصولات سبز، الگویی برای صنعت مواد غذایی ایران می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) و از نظر روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی- اکتشافی می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی، شامل 15 نفر از مدیران شرکت های غذایی دارای برند سبز با تحصیلات کارشناسی ارشد و دکتری در حوزه مدیریت، کشاورزی و کارآفرینی و نیز اساتید رشته مدیریت بازرگانی و محیط زیست دانشگاه هستند که با استفاده از نمونه گیری قضاوتی، برای مصاحبه انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی، مصرف کنندگان محصولات سبز در صنعت مواد غذایی هستند که با استفاده از نمونه گیری در دسترس، 384 نفر انتخاب شدند و به سوالهای پرسشنامه پاسخ دادند. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه و پرسشنامه ساخته محقق و برگرفته از بخش کیفی استفاده شد. در بخش کیفی داده های حاصل از مصاحبه ها، کدگذاری گردید و در سه مرحله اصلی کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی تحلیل شدند و در بخش کمی به منظور تجزیه وتحلیل از نرم افزار SPSS و برای معادلات ساختاری از PLS استفاده شد. نتایج در بخش کیفی نشان داد که مصاحبه های انجام شده، 214 کد باز، 85 مفهوم و 26 مقوله فرعی شناسایی و استخراج شد. نتایج در بخش کمی نشان داد که مدل دارای برازش مناسب است و می توان از آن برای برندسازی محصولات سبز در صنعت مواد غذایی کشور استفاده کرد.
فرصت های راه اندازی کسب وکارهای کارآفرینانه خدماتی (مورد مطالعه: شهرستان مسجدسلیمان)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
87 - 99
حوزه های تخصصی:
هدف کلی این پژوهش شناسایی فرصت های راه اندازی کسب وکارهای کارآفرینانه خدماتی در شهرستان مسجدسلیمان بود. برای رسیدن به این هدف، از رویکرد کیفی و روش دلفی بهره گرفته شد. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش، کارآفرینان مجرب، متخصصان، صاحب نظران و سایر خبرگان در حوزه های کارآفرینی خدماتی در شهرستان مسجدسلیمان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی، تعداد 21 نفر از آنان به عنوان اعضای پنل دلفی انتخاب شدند. در این پژوهش، پس از سه دور بررسی، نسبت به فرصت های راه اندازی کسب وکارهای کارآفرینانه خدماتی، اجماع حاصل شد. ابزار اصلی پژوهش در دور اول مطالعه ی دلفی، پرسش نامه با پرسش های باز پاسخ و در دورهای دوم و سوم، پرسش نامه با پرسش های بسته و باز پاسخ بود. در دور اول داده ها با استفاده از روش مقایسه مستمر تجزیه وتحلیل شدند. تجزیه وتحلیل داده ها در دور دوم با ترسیم جدول توزیع فراوانی (درصد و درصد تجمعی) با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 27 انجام شد. تجزیه وتحلیل داده ها در دور سوم با ترسیم جدول توزیع فراوانی (درصد و درصد تجمعی)، محاسبه درصد توافق (CVI) و ضریب توافق کندال و همچنین برای اولویت بندی انواع فرصت های راه اندازی کسب وکارهای کارآفرینانه خدماتی از میانگین و انحراف معیار بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان دادند که مهم ترین فرصت های راه اندازی کسب وکارهای کارآفرینانه خدماتی در شهرستان مسجدسلیمان شامل «بسته بندی محصولات دامی همچون کشک و دیگر محصولات مشابه»، «بسته بندی انواع گیاهان دارویی»، «سردخانه محصولات کشاورزی و غذایی»، «تولید، بسته بندی و توزیع نان محلی» و «بسته بندی عسل» بودند. این پژوهش پیشنهادهای کاربردی را برای سیاست گذاران و برنامه ریزان به همراه دارد.
درک زنان شاغل بخش دولتی از جو سازمانی در مسیر اشتغال و ارتقاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش درک زنان شاغل بخش دولتی از جو سازمانی در مسیر اشتغال و ارتقاء می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، کیفی، از نوع تحلیل مضمون و از نظر ماهیت، بنیادی و توصیفی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 14 نفر از زنان شاغل در بانک مرکزی می باشد و نمونه گیری به صورت هدفمند و گلوله برفی انجام شد و مصاحبه ها تا دستیابی به اشباع نظری ادامه داشت. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته می باشد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار2020 MAXQDA برای کدگذاری ها استفاده گردید. نتایج نشان میدهد که 60 مضمون به عنوان مضمون پایه، 15 مضمون سازمان دهنده (محیط غیر حمایتی، جو سازمانی مثبت، نشانگان زنبور عسل، شکاف حقوقی، توانمندسازی، نقص قوانین حمایتی، ساختار تبعیض آمیز استخدام و ارتقاء، تعصب جنسیتی، رابطه مداری، اضافه کاری، ناسازگاری ساختار شغلی و تعهدات خانوادگی، سنجش بهره وری، هویت شغلی، ویژگی های فردی، نیازمندی های زنان) و در نهایت پس از مقایسه و تحلیل مضامین سازمان دهنده، 3 طبقه اصلی تحت عنوان مضامین فراگیر (جو حاکم از دید زنان، امکان اشتغال در رده میانی به بالا، باور زنان درباره پیشرفت شغل) شناسایی شد و در آخر مدل درک زنان شاغل بخش دولتی از جو سازمانی در مسیر اشتغال و ارتقاء مشخص شد.
بررسی رابطه بین منبع کنترل و قصد کارآفرینی دیجیتال با نقش تعدیل گری آموزش کارآفرینی بر اساس نظریه رفتار برنامه ریزی شده
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
1 - 20
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی دیجیتال رویکردی نوظهور از نوآوری است؛ بنابراین لازم است مطالعات بیشتری پیرامون این موضوع صورت گیرد. بدین منظور این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین منبع کنترل و قصد کارآفرینی دیجیتال با نقش تعدیل گری آموزش کارآفرینی بر اساس نظریه رفتار برنامه ریزی شده انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانشجویان رشته های مدیریت، فناوری اطلاعات و کامپیوتر دانشگاه شهید باهنر کرمان بود که از این میان تعداد 380 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی بررسی و تأیید شد. داده ها با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی و به کمک نرم افزار Smart PLS نسخه 3 تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که منبع کنترل درونی، رابطه مثبت و معناداری با نگرش ها و کنترل رفتاری کارآفرینی دیجیتال دارد اما با هنجارهای ذهنی رابطه معناداری ندارد. افزون بر این، آموزش کارآفرینی نقش تعدیل کننده مثبتی در روابط بین منبع کنترل، برنامه ریزی و قصد کارآفرینی دیجیتال ایفا می کند. در پایان پژوهش پیشنهاد شد که مربیان در آموزش های کارآفرینی به نگرش و رفتارهای ادراک شده فراگیران توجه بیشتری داشته و این آموزش ها مرتبط با منبع کنترل درونی و رفتارهای برنامه ریزی (نگرش و رفتارهای ادراک شده) فراگیران باشد.
آموزش کارآفرینی در شرق آسیا: در آسیا چه چیز درباره آموزش کارافرینی یاد گرفته ام!
منبع:
شاخص کارآفرینی سال اول پاییز ۱۳۹۵ شماره ۱
83-90
حوزه های تخصصی:
گرچه دولت ها در سراسر دنیا اهمیت کارآفرینی و آموزش کارآفرینی را فهمیده اند، اما تبلیغات و تلاش های آنها برای توسعه، تفاوت زیادی با هم داشته که بیانگر اولویت های ملی، عوامل جمعیتشناختی و ارزشهای فرهنگی است. به همین نحو، بخش های کارآفرینی در هر کشور و مشارکت کنندگان آنها عوامل فرهنگی و تاریخی مختلفی و نیز تفاوت های زیاد در آموزش و خط مشی عمومی را نشان می دهند. همچنین، هنجارهای اجتماعی اثرگسترده ای بر کارآفرینی و آموزش کارآفرینی و توسعه آن دارد. در ادامه، چارچوب تفاوت های اصلی در آموزش کارآفرینی و توسعه کشورهای مختلف در منطقه آسیا را شرح خواهیم داد. همچنین روش های خاص و منحصربفرد توسعه کارافرینی و آموزش آن را بحث خواهیم کرد که به خوبی در هر یک از این کشورها جواب داده، مشکلاتی که توسعه کارآفرینی را از کشوری به کشور دیگر محدود کرده و اقدامی که در تلاش برای حل این مشکلات انجام شده است. برای بسیاری از کشورهایی که ما در زیر شرح می دهیم، اکنون مشخص است که توانایی تولید ثروت، مهمتر از برخورداری از موهبت منابع طبیعی است. اما تولید ثروت نیازمند موسسات و تلاش های افراد است. بسیاری از این کشورها کم کم اهمیت کارآفرینی در توسعه اقتصاد خود را درک کرده و گامهایی برای ایجاد فرهنگ موفقیت کارآفرینانه برداشته اند.با این حال بسیاری از کشورها کار زیادی برای انجام دادن دارند.
آسیب شناسی نظام آموزش مهارتی در هنرستان کشاورزی شهرستان سنندج
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
94 - 75
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر آموزش برای اقتصاد دانش بنیان بسیار حیاتی است. آموزش باعث ایجاد سرمایه انسانی می شود. توانایی های افراد را افزایش می دهد، بهره وری اقتصادی را در پی دارد و توسعه و پذیرش فناوری های مرزی را تسهیل می کند. به اعتقاد بسیاری از صاحب نظران، کاهش رشد اقتصادی و شکست در رقابت های بین المللی به نحوی متأثر از عملکرد نظام آموزشی می باشد. لذا انجام اصلاحات در نظام آموزش باید به سمت تطابق هرچه بیش تر با اقتصاد دانش محور در حرکت باشد. از این رو این پژوهش با هدف آسیب شناسی نظام آموزش مهارتی در هنرستان کشاورزی شهرستان سنندج انجام پذیرفت. این پژوهش از نظر ماهیت، جزء پژوهش های کیفی و از نوع مطالعات موردی است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه هنرجویان و هنرآموزان هنرستان کشاورزی شهرستان سنندج است که به روش هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب شدند. با انجام 24 مصاحبه نیمه ساختاریافته با میانگین زمانی حدود 70 دقیقه اشباع نظری داده ها حاصل شد. برای ترسیم ماتریس سوات و استخراج استراتژی ها از بحث گروهی متمرکز (گروه 7 نفره) استفاده شد. بر اساس نتایج مصاحبه با هنرجویان مهم ترین شاخص ها در نقاط ضعف (عدم رضایتمندی از مسئولان)، قوت (کیفیت تدریس هنرآموزان)، فرصت (موقعیت مناسب استان در بخش کشاورزی) و تهدید (مشکلات فرهنگی) بیان شد. از نظر هنرآموزان، در نقاط ضعف (فرآیند جذب هنرجویان)، قوت (کیفیت سیستم مدیریتی)، فرصت (بهبود سیاست های آموزش و پرورش) و تهدید (مشکلات فرهنگی) به عنوان مهم ترین شاخص های ماتریس سوات شناسایی شدند. در پایان راهبردهایی جهت کاهش آسیب های نظام آموزشی در هنرستان کشاورزی شهرستان سنندج ارائه شد.
نقش نظریه غرقگی در بازی های تبلیغاتی ویروسی با تاکید بر اشتراک گذاری اطلاعات شخصی و ارسال بازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش نظریه غرقگی در بازی های تبلیغاتی ویروسی با تاکید بر اشتراک گذاری اطلاعات شخصی و ارسال بازی در نظر گرفته شد. با استفاده از یک کمپین بازاریابی ویروسی از 765 شرکت کننده 393 نفر روی لینک بازی ارسالی از طریق ایمیل کلیک کردند اما 288 نفر در بازی شرکت کردند 141 نفر سؤالات را پاسخ داده، دوستان خود را به بازی دعوت، و یا اطلاعات شخصی خود را به اشتراک گذاشتند. جهت بررسی نقش نظریه غرقگی بر ارسال بازی از رگرسیون پواسون و بر اشتراک گذاری اطلاعات شخصی از رگرسیون لجستیک از طریق نرم افزار ایویوز استفاده شد. بازیکنان با لذت درونی و غوطه وری روان شناختی (ابعاد غرقگی) تمایل دارند افراد بیشتری را به بازی دعوت و اطلاعات شخصی بیشتری درباره خود به اشتراک بگذارند. درک ارزش جایزه نیز به طور مثبت با رفتارهای ارسال بازی مرتبط است، اگرچه با اشتراک گذاری اطلاعات شخصی مرتبط نیست. یعنی به نظر می رسد که بازیکنان زمانی که انگیزه بیرونی (جوایز) دارند با افراد بیشتری در مورد بازی ارتباط برقرار می کنند، اما به احتمال زیاد اطلاعات شخصی خود را با برند به اشتراک نمی گذارند. از طرفی، بازیکنانی که انگیزه بیرونی (جوایز) دارند همچنان نگرانی های قابل توجهی در مورد حریم خصوصی دارند. در مقابل، غرقگی ارتباط مثبتی با به اشتراک گذاری اطلاعات شخصی دارد و نشان می دهد که بازیکنان کاملاً غوطه ور تمایل دارند "خود را گم کنند" و نگرانی های آگانه تر خود را فراموش کنند در نتیجه، به نظر می رسد احتمال بیشتری دارد که اطلاعات شخصی را با برند به اشتراک بگذارند. شرکت هایی که می خواهند اطلاعات شخصی مشتریان را به دست آورند، باید بیشتر بر طراحی عناصر بازی تا جوایز، تمرکز کنند. به گونه ای که غوطه ور شدن روانی بازیکنان را برانگیزد.
راهبردهای ارزش گذاری فناوری استارتاپ های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، شناسایی ابعاد و تبیین راهبردهای ارزش گذاری فناوری استارتاپ های ایرانی است. روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و بر اساس شیوه گردآوری داده ها، با رویکرد پژوهش کیفی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل صاحب نظران، سیاست گذاران، مشاوران و مدیران عامل فعال در زیست بوم استارتاپی ایران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس 10 نفر انتخاب شدند، همچنین با استفاده از روش تحلیل محتوای مصاحبه، تحلیل شده است. براساس یافته های مطالعه 7 مقوله فرعی در مقوله اصلی راهبردها شناسایی شدند. این مقوله های فرعی شامل توسعه و ترویج گفتمان ارزش گذاری فناوری، تبدیل دانش موجود در حوزه فناوری به دانش مطلوب و قابل ارزش گذاری، رهبری و مدیریت ایده، سیستم جامع ارزیابی فناوری، فرهنگ سازی، رگولاتوری و تنظیم گری در بازار فناوری و بومی سازی ارزش گذاری فناوری بوده است. بنابراین این راهبردها، در عین توجه به مسائل محیطی و فرهنگی ایران، می توانند به توسعه و پیشرفت استارتاپ های ایرانی در فرآیند ارزش گذاری فناوری کمک کنند و نقش مهمی در توسعه اقتصادی کشور ایفا کنند.
بررسی تأثیر آموزش کارآفرینی بر قصد کارآفرینانه با نقش میانجی ذهنیت کارآفرینانه (مورد مطالعه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
79 - 96
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، موضوع آموزش کارآفرینی مورد توجه بسیاری از پژوهشگران در سراسر جهان قرار گرفته است. عمده ترین دلیل این موضوع، افزایش تعداد کارآفرینان در جوامع مختلف است که باعث کاهش مشکلاتی از قبیل بیکاری، فقر و توزیع نامناسب ثروت شده و نیز منجر به ارتقاء سطح کیفیت زندگی و در نهایت توسعه منطقه ای می شود. هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش کارآفرینی بر قصد کارآفرینانه با توجه به نقش میانجی ذهنیت کارآفرینانه بود. جامعه آماری پژوهش شامل 247 نفر دانشجویان شرکت کننده در کلاس های درس کارآفرینی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس درترم پاییز سال 1401 بود که از میان آن ها تعداد 150 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بود. تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پژوهش با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 26 و Smart PLS نسخه 3 در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام شد. یافته های حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری، بیانگر این است که آموزش کارآفرینی از راه متغیر میانجی ذهنیت کارآفرینانه بر قصد کارآفرینانه تأثیر غیر مستقیم و معنادار داشته و آموزش کارآفرینی، 35% از تغییرات متغیر قصد کارآفرینانه را به طور غیر مستقیم تبیین می نماید. همچنین متغیر آموزش کارآفرینی به طور مستقیم بر قصد کارآفرینانه تأثیر معناداری نداشت. نتایج پژوهش بیانگر آن است که آموزش کارآفرینی می تواند زمینه توسعه اقدامات کارآفرینانه را فراهم کند. پژوهش حاضر پیشنهادهای کاربردی برای سیاست گذاران و برنامه ریزان این حوزه را به همراه دارد.
شناسایی مؤلفه های مدل بلوغ نوآوری باز در صنایع دفاعی ایران مبتنی بر روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی ابعاد و مؤلفه های مدل بلوغ اکوسیستم نوآوری باز در صنایع دفاعی ایران مبتنی بر استفاده هدفمند از جریانات دانشی، به صورت ایده، علم و یا فناوری در راستای ایجاد ارزش است که می تواند مزایای قابل توجهی را عاید فرد و سازمان کند؛ ازجمله شتاب بخشیدن به فرایندهای اصلی در داخل سازمان (نوآوری داخلی) یا گسترش بازار (نوآوری خارجی) در خارج سازمان. این پژوهش از نوع پژوهش کاربردی-بنیادی است. بدین منظور، با استفاده از روش فراترکیب، 485 مقاله در حوزه نوآوری باز گردآوری شد، براساس الگوریتم انتخاب مقاله های نهایی، مؤلفه های 80 مقاله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و با استفاده از روش کدگذاری، مدل بلوغ اکوسیستم نوآوری باز این با استفاده از نرم افزار مکس کیودا طراحی گردید. برای بررسی کیفیت یا پایایی شاخص ها از ضریب کاپا در نرم افزار SPSS استفاده شده است که در پژوهش حاضر برابر با 0.86 است که نشان دهنده پایایی مناسب شاخص های این تحقیق می باشد. تحلیل مدل و یافته های این تحقیق نشان داد که اکوسیستم نوآوری باز دارای مؤلفه های متعددی در قالب 13 مقوله و 23 مفهوم ازجمله همکاری ها و سرمایه گذاری های مشترک، سرمایه گذاری در ایده و پژوهش و جمع سپاری است. همچنین، نتایج نشان داد مشارکت در سرمایه گذاری، انعقاد قرارداد سرمایه گذاری مشترک با شرکت های فعال در حوزه کسب وکار و اکتساب شرکت های کوچک و دانش بنیان می تواند موجب شتاب بخشیدن به فرایندهای اصلی نوآوری در داخل سازمان شود.
مفهوم پردازی عوامل زمینه ای قصد کارآفرینانه در نظام آموزش عالی ایران
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
42 - 25
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی نقش حیاتی در پیشبرد توسعه اقتصادی و ارتقای سطح زندگی افراد جامعه ایفا می کند. ترویج کارآفرینی میان دانش آموختگان دانشگاهی، در ایجاد اشتغال و کاهش معضل بیکاری می تواند بسیار اثرگذار باشد. یکی از عواملی که به شدت با پیش بینی رفتار کارآفرینانه مرتبط است، قصد کارآفرینی است. از این رو این پژوهش با هدف شناسایی نقش عوامل زمینه ای در شکل گیری قصد کارآفرینانه دانشجویان کشاورزی در نظام آموزش عالی ایران بر اساس تئوری رفتار برنامه ریزی شده انجام پذیرفت. برای این منظور اثر سه متغیر مهم زمینه ای، یعنی حمایت دانشگاهی درک شده، حمایت دولتی درک شده و حمایت محیطی درک شده بر قصد کارآفرینانه دانشجویان در نظام آموزش عالی کشاورزی ایران مورد بررسی قرار گرفت. نمونه آماری پژوهش شامل 455 نفر از دانشجویان سال چهارم دوره کارشناسی رشته های کشاورزی در نظام آموزش عالی ایران بودند که به روش نمونه گیری چندمرحله ای از 9 دانشگاه کشور انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای نگرش نسبت به کارآفرینی، هنجارهای ذهنی، کنترل رفتاری درک شده و همچنین، حمایت دانشگاهی درک شده و حمایت محیطی درک شده تأثیر مثبت و معناداری بر قصد کارآفرینانه دانشجویان کشاورزی در نظام آموزش عالی ایران داشتند؛ ولی تأثیر حمایت دولتی درک شده بر قصد کارآفرینانه دانشجویان تأیید نشد. یافته های این پژوهش دستاوردهای نظری و کاربردی مناسبی برای کمک به سیاست گذاران، برنامه ریزان و آموزش گران نظام آموزش عالی کشاورزی ایران در جهت ترویج کارآفرینی در بین دانشجویان به همراه دارد.
واکاوی مؤلفه های توسعه نگرش کارآفرینی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه نظری؛ کاربست رویکرد آمیخته (مورد مطالعه: خبرگان درس کارآفرینی در شهر تهران)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
90 - 75
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور مطالعه مؤلفه های توسعه نگرش کارآفرینی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه نظری انجام شد. پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ رویکرد، آمیخته ی کیفی- کمی و به لحاظ روش گردآوری داده ها، توصیفی بود. جامعه مورد مطالعه در بخش کیفی صاحب نظران، برنامه ریزان و دبیران با سابقه درس کارآفرینی بودند که به روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب شدند. فرایند نمونه گیری تا زمانی ادامه پیدا کرد که اشباع داده حاصل شد. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و با استفاده از فرایند کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. در بخش کمی، جامعه آماری شامل دبیران درس کارآفرینی در مدارس دوره دوم متوسطه در مناطق 1، 4، 5، 6 و 18 شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1400 بودند. تعداد 250 دبیر درس کارآفرینی به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و پرسش نامه محقق ساخته را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزار Amos 24 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مؤلفه های توسعه نگرش کارآفرینی دانش آموزان رشته های نظری دارای یک پدیده محوری توسعه ویژگی های شناختی، شخصیتی و مهارتی کارآفرینانه و هفت مقوله داشتن مهارت حل مسئله، نگرش مثبت معلم و دانش آموز به کارآفرینی، قدرت تخیل، انگیزه درونی، ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه، دیدگاه شغلی دانش آموزان و آموزش کاربردی درس کارآفرینی بود. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که این مقوله ها می توانند ویژگی های شناختی، شخصیتی و مهارتی کارآفرینانه دانش آموزان را تبیین کنند. بنابراین برای توسعه نگرش کارآفرینی در دانش آموزان رشته های نظری بایستی کلیه جوامع ذی ربط به مقوله های مرتبط با ویژگی های شناختی، شخصیتی و مهارتی کارآفرینانه توجه نمایند. برای تحقق توسعه نگرش کارآفرینی در میان دانش آموزان، پیشنهاد می گردد که معلمان به موازات فرایند آموزش و یادگیری به تقویت این مقوله ها بپردازند.
امکان سنجی احداث مجتمع گردشگری با تأکید بر توسعه کارآفرینی در حوضه سد شیان شهرستان اسلام آباد غرب
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
35 - 52
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر امکان سنجی احداث مجتمع گردشگری با تأکید بر توسعه کارآفرینی در حوضه سد شیان شهرستان اسلام آباد غرب است. این پژوهش از نظر رویکرد، کمی، از نظر هدف، کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها، توصیفی-تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری شامل 1100 نفر مشتمل بر (500 نفر گردشگر و 600 نفر از اهالی روستای قلعه شیان) بود. روش نمونه گیری برای جامعه بومی نمونه گیری تصادفی ساده و برای گردشگران نمونه گیری اتفاقی بوده است. براساس فرمول کوکران تعداد 284 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که توسعه گردشگری در حوضه سد شیان در بخش امکان سنجی در 5 عامل «جاذبه»، «رضایت مندی»، «تمایل»، «اطلاع رسانی» و نیز «خدمات و زیرساخت» دسته بندی شدند و عامل (تمایل) به عنوان مهم ترین شاخص در بخش امکان سنجی توسعه گردشگری شناسایی شد که گزینه (رواج اجاره دادن منزل و ویلا به گردشگران در شهر و روستا) در اولویت قرار گرفت. همچنین متغیّرهای گردشگری در بخش کارآفرینی در چهار عامل «درآمد»، «اشتغال»، «قیمت زمین» و «سرمایه گذاری» دسته بندی شدند و عامل (اشتغال) به عنوان مهم ترین عامل شناسایی شد که گزینه (سرمایه گذاری برای بالارفتن کیفیت خدمات گردشگری به منظور جذب بیشتر گردشگران) بالاترین اولویت را داشت. نتایج آزمون اسپیرمن نشان داد که بین احداث مجتمع گردشگری و توسعه اشتغال و کارآفرینی رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج برازش مدل رگرسیون مشخص می کند که احداث مجتمع گردشگری منجر به توسعه اشتغال و کارآفرینی در منطقه می شود. این پژوهش پیشنهادهای کاربردی را برای سیاست گذاران و برنامه ریزان به همراه دارد.
تأثیر محرک های محیطی بر اجرای خط مشی چابک سازی در دهکده های لجستیک استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر محرک های محیطی بر اجرای خط مشی چابک سازی در دهکده های لجستیک استان تهران می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی – توسعه ای می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران عامل و اعضای هیات مدیره موظف، معاونین، مدیران و رئیس ها و سرپرستان دوایر مختلف دهکده های لجستیک استان تهران که تعداد آن ها 99 نفر و نمونه گیری به صورت کل شمار می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محرک های محیطی محقق ساخته و برگرفته از بخش کیفی استفاده شد. پایایی تحقیق با استفاده از معیار آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS مورد بررسی قرار گرفت و تأیید شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و برای مدل سازی معادلات ساختاری از نرم افزار PLS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد درصد مقبولیت واژه زبانی «فشار و تأثیر بسیار زیاد» برای مقوله تأثیر محرک های محیطی بر اجرای خط مشی چابکی نظام اداری دهکده های لجستیکی استان تهران مورد تأیید قرار می گیرد و همچنین مدل از برازش خوبی برخوردار می باشد.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های مؤثر بر استراتژی های تحقیق و توسعه در شرکت های خودروسازی داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی ابعاد و مولفه های موثر بر استراتژی های تحقیق و توسعه در شرکت های خودروسازی داخلی بود. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش مدیران و کارشناسان شرکت های خودروسازی داخلی بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 20 نفر از آنها با روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که روایی آن با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 83/0 محاسبه شد. داده ها با روش تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که ابعاد و مولفه های موثر بر استراتژی های تحقیق و توسعه در شرکت های خودروسازی داخلی دارای 33 مضمون فرعی در 7 مضمون اصلی شامل استراتژی کسب وکار، سیاست های حمایتی، جذب سرمایه گذاری، سرمایه دانشی، توسعه فرهنگی، شبکه اجرای تحقیق و توسعه و مدیریت تحقیق و توسعه بود. در نهایت، الگوی مضامین اصلی موثر بر استراتژی های تحقیق و توسعه در شرکت های خودروسازی داخلی ترسیم شد. نتایج این مطالعه برای مدیران و مسئولان شرکت های خودروسازی داخلی تلویحات کاربردی بسیاری دارد و آنان بر اساس نتایج مضامین اصلی و فرعی شناسایی شده در پژوهش حاضر می توانند گام موثری در جهت تحقیق و توسعه بردارند.
تأثیر آموزش کارآفرینی و هویت اجتماعی کارآفرینانه بر قصد کارآفرینانه دانشجویان؛ نقش میانجی خودکارآمدی کارآفرینی
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
1 - 18
حوزه های تخصصی:
پیشبرد زمینه های کارآفرینی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل توسعه اقتصادی، بیش از پیش مورد توجه ارکان مختلف جامعه قرار گرفته است. یکی از مهم ترین اقدامات برای افزایش کارآفرینی در قشر جوان، آموزش کارآفرینی در دانشگاه ها است. از این رو مطالعه حاضر با هدف بررسی و مقایسه میزان تأثیر آموزش های کارآفرینی ارائه شده در دانشگاه و نیز تأثیر هویت اجتماعی کارآفرینانه دانشجویان دانشگاه فنی و حرفه ای بر قصد کارآفرینی آنان با توجه به نقش میانجی خودکارآمدی کارآفرینی نگاشته شده است. ابزار سنجش در این مطالعه پرسشنامه ای بود که پس از تأیید روایی و پایایی آن، در اختیار کلیه دانشجویان دانشگاه فنی و حرفه ای واحد شهرستان ارومیه که درس کارآفرینی را در مجموعه دروس خود گذرانده بودند قرار گرفت. نتایج تحلیل آماری تعداد 276 پرسشنامه با استفاده از نرم افزارهای SPSS 23 و Smart PLS 3 و روش تحلیل معادلات ساختاری_حداقل مربعات جزئی، حاکی از آن بود که خودکارآمدی کارآفرینی دانشجویان در رابطه بین هویت کارآفرینانه با قصد کارآفرینی، نقش میانجی دارد، لیکن آموزش های کارآفرینی نتوانسته اند به طور مستقیم یا غیرمستقیم ارتباطی معنادار با گسترش قصد کارآفرینانه دانشجویان داشته باشند. توصیه می شود تا دانشگاه فنی و حرفه ای به منظور بهبود اثربخشی آموزش های کارآفرینی خود ارتباط این آموزش ها با ویژگی های فردی، از جمله هویت اجتماعی کارآفرینانه در دانشجویان را مد نظر قرار دهد.
طراحی مدل محیط بازاریابی دیجیتال در بازارهای جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه واکاوی مبحث محیط بازاریابی دیجیتال است. روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی و برحسب گردآوری داده ها، پژوهشی کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. داده ها از طریق مطالعه منابع مستند و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 19 نفر از مدیران و همچنین کارشناسان فعال در حوزه بازاریابی دیجیتال، از طریق نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی با استفاده از نرم افزار MAXQDA18 جمع آوری شد. در مرحله کدگذاری باز،242 کد مقدماتی از تحلیل مصاحبه ها شناسایی شد. در دومین مرحله، کدگذاری محوری با استفاده از سازه های مدل کدگذاری محوری حول پدیده موردبررسی انجام شد. بر اساس یافته های پژوهش، مفهوم محیط بازاریابی دیجیتال به عنوان پدیده محوری انتخاب شد. شرایط علی در قالب چهار دسته نوآوری، مدیریت بهینه، عوامل ساختاری، سهولت جای گرفتند و شش مقوله اصلی شامل راهبردهای تجاری، راهبردهای آموزشی، راهبردهای نوآورانه، برنامه ریزی و نظارت به عنوان راهبرد انتخاب شدند. عوامل مداخله گر در دودسته تقویت کننده و تضعیف کننده شناسایی شدند. عوامل فرهنگی، عوامل زیرساختی، آموزش، سبک رهبری، استراتژی ها به عنوان عوامل زمینه و بسترساز محیط بازاریابی دیجیتال تعیین شدند درنهایت پیامدهای عوامل مؤثر بر محیط بازاریابی دیجیتال در سه سطح خرد، میانی و کلان تعیین شدند.