ارزش آفرینی در مدیریت کسب و کار
ارزش آفرینی در مدیریت کسب و کار دوره 3 پاییز 1402 شماره 3 (پیاپی 9) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر حافظه خود زندگی نامه ای بر قصد سفر، تحلیل نقش همخوانی مقصد با تمایلات گردشگران، رضایت و دلبستگی به مقصد گردشگری بوده است. این پژوهش، به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها، توصیفی-پیمایشی و از شاخه علّی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل گردشگرانی است که به شهر مشهد بیش از یک بار سفر کرده اند، که با توجه جامعه آماری، طبق جدول مورگان تعداد 384 نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه استاندارد گردآوری شده و جهت سنجش روایی ابزار از روایی صوری و روایی سازه و جهت سنجش پایایی ابزار، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن 905/0 برآورد شده است. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS وSmart PLS استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که حافظه خودزندگی نامه ای بر قصد سفر (359/0) و دلبستگی به مقصد گردشگری (677/0) تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین یافته های پژوهش حاکی از آن بود که همخوانی مقصد با تمایلات گردشگران بر قصد سفر (326/0) تأثیر معناداری داشته است. به علاوه تأثیر رضایت گردشگران بر حافظه خود زندگی نامه ای (684/0) و قصد سفر (649/0) نیز معنادار گزارش شده است. براساس نتایج به برنامه ریزان حوزه ی گردشگری پیشنهاد می شود در راستای افزایش قصد سفر گردشگران، حافظه خودزندگی نامه ای را مدنظر قرار دهند و با توجه به ابعاد آن، تلاش نمایند دلبستگی بیشتری در گردشگران ایجاد نمایند تا از این طریق احتمال قصد سفر از مقصد گردشگری را افزایش دهند.
ژئومارکتینگ، تعالی عنصر مکان از عناصر آمیخته بازاریابی، مطالعه موردی: برنامه توسعه فروشگاهی حوزه پوشاک شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی دقیقتر قابلیت های توسعه عنصر مکان بر بستر راهبرد ژئومارکتینگ در ارتباط با هریک از عناصر آمیخته بازاریابی (قیمت و محصول و ترویج) است که با ارائه تعریفی نوین از این سرفصل به همراه تبیین اصولی، مراحل پیاده سازی یک پروژه استاندارد ژئومارکتینگ با استناد به داده های واقعی شهر تهران در نحوه هدایت و راهبری سیاست گذاری های یک کسب وکار آمده است. در این مقاله با جمع آوری اطلاعات و فراوری آنها در 6 مولفه کسب وکاری نسبت به استخراج پتانسیل های مغفول در توسعه شعبات یک برند پوشاک با پیاده سازی تحلیل های تصمیم گیری چندمعیاره و میانگین وزنی حاصل جمع آوری حاصل نظر 11 خبره حوزه پوشاک بر بستر نرم افزار ArcGIS اقدام شد. در انتها با سه محدوده بلوار ارتش، آبشناسان و میدان شهدا بعنوان محدوده های پرپتانسیل با پیاده مشخص گردید و به تفسیر گذاشته شد.
شناسایی منافع و مخارج مالی زنجیره تامین پایدار در شرایط عدم قطعیت در شرکت های تولیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی منافع و مخارج مالی زنجیره تامین پایدار در شرایط عدم قطعیت در شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر نحوه جمع آوری داده ها به شکل کیفی و از نظر روش اجرای پژوهش با رویکرد فراترکیب می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل پنج پایگاه داده به زبان انگلیسی شامل اسکوپوس، امرالد، ساینس دایرکت، اسپرینگر و پروکوئست و دو پایگاه داده به زبان فارسی شامل پایگاه نشریات کشور و پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی می باشد. روش تحلیل بصورت تحلیل محتوا می باشد. تعداد 30 مقاله و 210 کد و 24 مفهوم از مقالات انتخاب شده استخراج شد که شامل قابلیت فرآیند مدیریت فرآیند سفارش، قابلیت فرآیند مدیریت ارتباط با مشتری، قابلیت فرآیند مدیریت تقاضا، ظرفیت و قابلیت فرآیند مدیریت منابع، زمان عرضه به بازار، اعتبار خریدار، پلتفرم های الکترونیکی، هماهنگی و همکاری در زنجیره تامین برای بهبود عملکرد خدمات، همگام سازی تصمیمات مربوط به مالی، اشتراک اطلاعات نوآورانه مرتبط با مالی، قابلیت فرآیند مدیریت ارتباط با تامین کننده، قابلیت فرآیند مدیریت عملکرد خدمات، تعامل بین بخشی شرکت های زنجیره تامین, تامین مالی موجودی، نوآوری محصول، فاکتورینگ معکوس، همسویی انگیزشی جریان نقدی، سرمایه در گردش زنجیره تامین، اعتبار بانکی برای تامین مالی زنجیره تامین، یکپارچه سازی تامین کننده، مدیریت بازیافت، ریسک اختلال زنجیره تامین، مدیریت حمل و نقل زنجیره تامین، تغییرات در برآوردها و مبنای آنها به عنوان منابع و مخارج زنجیره تأمین پایدار در شرایط عدم قطعیت می باشد.
طراحی و تبیین الگوی ارزیابی قابلیت پیش بینی سود در شرکت های فعال در صنعت مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قابلیت پیش بینی سود عملکرد آتی شرکت بر مبنای اطلاعات حسابداری و استفاده از اطلاعات حاصل از این پیش بینی ها در تعیین ارزش شرکت از نظر استفاده کنندگان از صورت های مالی است. از این رو پژوهش حاضر با هدف طراحی و تبیین الگوی ارزیابی قابلیت پیش بینی سود در شرکت های فعال درصنعت مالی طی سال های 1390 تا 1400 انجام شده است. این پژوهش کیفی و با استفاده از تحلیل مضمون تدوین شده است؛ در این پژوهش با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با اساتید و خبرگان حوزه حسابداری به تعداد 18 نفر و همچنین مرور پژوهش های مرتبط، یافته ها ترکیب و الگوی حاضر طراحی شد. بر این اساس با تحلیل محتوای مصاحبه ها و پژوهش ها با استفاده از نرم افزار 2020MaxQda ابعاد مربوطه استخراج و میزان اهمیت و اولویت هر یک با استفاده از تکنیک آنتروپی شانون تعیین شد. براساس رویکرد پژوهش 28 مؤلفه استخراج گردیده و محیط اطلاعاتی شرکت، واکاوی انحرافات، تغییرپذیری سود و تحلیل اهرم مالی بیشترین ضریب اهمیت را بر اساس تکنیک آنتروپی شانون را به دست آوردند. در این پژوهش، الگوی ارزیابی قابلیت پیش بینی سود در قالب 28 مؤلفه ارائه شد. از آنجا که تاکنون مدل جامعی برای ارزیابی قابلیت پیش بینی سود ارائه نشده است، این پژوهش می تواند در راستای چالش های نوظهور، سودآوری و ارتقا توان سناریوپردازی شرکت های فعال درصنعت مالی سودمند باشد.
ارائه الگوى کیفی استفاده از تاثیرگذاران رسانه های اجتماعى در رفتار مصرف کنندگان صنعت لوازم آرایشى و بهداشتى لوکس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه الگوى کیفی استفاده از تاثیرگذاران رسانه های اجتماعى در رفتار مصرف کنندگان صنعت لوازم آرایشى و بهداشتى لوکس می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، کیفی، بر مبنای روش داده بنیاد می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 15 نفر از مدیران شرکت های تبلیغاتی با حداقل 5 سال سابقه کار باشند، مدیران فروشگاه های اینترنتی در رسانه های اجتماعی و اساتید دانشگاهی رشته مدیریت بازاریابی که تحقیقاتی داشتند، می باشد. حجم نمونه با منطق نمونه گیری نظری و روش قضاوتی و از طریق مصاحبه های نیمه ساختاری از متخصصین حوزه تبلیغات انجام شد و مصاحبه ها تا دستیابی به اشباع نظری ادامه داشت. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای کدگذاری داده ها از نرم افزار MAXQDA استفاده گردید. نتایج نشان داد که بازاریابی رسانه های اجتماعی در مجموع 11 عامل و 93 مولفه استخراج و شناسایی شد. عوامل شناسایی شده شامل: شرایط علی (تغییر در نحوه بازاریابی، تغییرات فناورانه، تغییرات زیستی مردم)، پدیده محوری (فرایند استفاده از تاثیرگذاران رسانه های اجتماعى)، عامل زمینه ای و بسترساز (ویژگی های تاثیرگذاران رسانه های اجتماعی، ویژگی های برند)، عامل مداخله گر (عوامل دولتی، بینش اجتماعی از رسانه های اجتماعی)، عامل راهبردی (استفاده از استراتژی های مختلف بازاریابی، سنجش موفقیت تبلیغات تاثیرگذاران)، پیامد (اثربخشی تبلیغات) می باشد.
الگوی استراتژی های حسابداری زیست محیطی و پاسخ گویی مدیران: رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر کنونی سیر فزاینده تخریب محیط زیست به بحرانی بدل گشته که روز به روز بر وخامت و دامنه تاثیر آن افزوده می گردد. اگرچه، توسعه پایدار اقتصادی مسئولیت مشترکی بین سازمان، دولت و مصرف کنندگان است، لیکن سازمان ها می توانند نقش پویایی در کاهش تخریب محیط زیست ایفا نمایند. از سمتی مدیران سازمان ها نقش مهمی در کاهش آلایندگی ها دارند و دولت ها تمایل دارند تا مدیران پاسخگویی نسبت به مسائل زیست محیطی داشته باشند. در این راستا، هدف مطالعه حاضر الگوی استراتژی های حسابداری زیست محیطی و پاسخ گویی مدیران با رویکرد داده بنیاد می باشد. در این راستا 11 مصاحبه با خبرگان آگاه هیات علمی در حوزه حسابداری زیست محیطی و مدیران سازمان ها مسلط این زمینه صورت گرفت. مصاحبه ها تا مرحله اشباع نظری ادامه پیدا کرد و سپس بعد از کدگذاری های اولیه در پنچ دسته علی، پیامدها، مداخله گر، بستر و زمینه و راهبرد کنش ها دسته بندی شد. امید است نتایج مطالعه حاضر گامی در جهت حسابداری زیست محیطی و پاسخگو بودن مدیران برداشته باشد.
طراحی الگو علل و پیامدها در اجرای استراتژی های بازاریابی دیجیتال در استارت آپ های موفق ایرانی با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین مدل استراتژی های بازاریابی دیجیتال در استارت آپ های موفق ایرانی می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل 13 نفر از خبرگان دانشگاهی و اجرایی حوزه استارت آپی کشور می باشد که با استفاده از روش هدف مند قضاوتی و روش گلوله برفی انتخاب شدند و جامعه آماری در بخش کمی شامل واحد بازاریابی استارت آپ های موفق فعال در کشور (5 شرکت) و اساتید رشته بازاریابی 5 دانشگاه برتر تهران به تعداد 250 نفر می باشد که نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان 148 نفر که 180 تا توزیع و 163 پرسشنامه قابل تحلیل انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه ساخته محقق و برگرفته از بخش کیفی استفاده شد. در بخش کیفی از روش تئوری داده بنیاد استفاده شد که داده های حاصل از مصاحبه ها، کدگذاری گردید و در سه مرحله اصلی کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی تحلیل شدند و در بخش کمی تحلیل عاملی شاخص ها انجام شد. نتایج بخش کیفی حاکی از آن بوده که 241 کد اولیه، 46 کد محوری و 14 کد گزینشی شناسایی و استخراج شدند. نتایج تحقیق نشان داد شرایط علّی با 4 متغیر قابلیت شبکه ای، بکارگیری هوش مصنوعی، قابلیت بازاریابی و دانش مشتری بر استراتژی های بازاریابی دیجیتال تاثیر دارند و نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که شاخص های برازش مدل مورد تایید قرار گرفتند.
شناسایی مؤلفه های مدل بلوغ نوآوری باز در صنایع دفاعی ایران مبتنی بر روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی ابعاد و مؤلفه های مدل بلوغ اکوسیستم نوآوری باز در صنایع دفاعی ایران مبتنی بر استفاده هدفمند از جریانات دانشی، به صورت ایده، علم و یا فناوری در راستای ایجاد ارزش است که می تواند مزایای قابل توجهی را عاید فرد و سازمان کند؛ ازجمله شتاب بخشیدن به فرایندهای اصلی در داخل سازمان (نوآوری داخلی) یا گسترش بازار (نوآوری خارجی) در خارج سازمان. این پژوهش از نوع پژوهش کاربردی-بنیادی است. بدین منظور، با استفاده از روش فراترکیب، 485 مقاله در حوزه نوآوری باز گردآوری شد، براساس الگوریتم انتخاب مقاله های نهایی، مؤلفه های 80 مقاله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و با استفاده از روش کدگذاری، مدل بلوغ اکوسیستم نوآوری باز این با استفاده از نرم افزار مکس کیودا طراحی گردید. برای بررسی کیفیت یا پایایی شاخص ها از ضریب کاپا در نرم افزار SPSS استفاده شده است که در پژوهش حاضر برابر با 0.86 است که نشان دهنده پایایی مناسب شاخص های این تحقیق می باشد. تحلیل مدل و یافته های این تحقیق نشان داد که اکوسیستم نوآوری باز دارای مؤلفه های متعددی در قالب 13 مقوله و 23 مفهوم ازجمله همکاری ها و سرمایه گذاری های مشترک، سرمایه گذاری در ایده و پژوهش و جمع سپاری است. همچنین، نتایج نشان داد مشارکت در سرمایه گذاری، انعقاد قرارداد سرمایه گذاری مشترک با شرکت های فعال در حوزه کسب وکار و اکتساب شرکت های کوچک و دانش بنیان می تواند موجب شتاب بخشیدن به فرایندهای اصلی نوآوری در داخل سازمان شود.
راهبردهای ارزش گذاری فناوری استارتاپ های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، شناسایی ابعاد و تبیین راهبردهای ارزش گذاری فناوری استارتاپ های ایرانی است. روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و بر اساس شیوه گردآوری داده ها، با رویکرد پژوهش کیفی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل صاحب نظران، سیاست گذاران، مشاوران و مدیران عامل فعال در زیست بوم استارتاپی ایران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس 10 نفر انتخاب شدند، همچنین با استفاده از روش تحلیل محتوای مصاحبه، تحلیل شده است. براساس یافته های مطالعه 7 مقوله فرعی در مقوله اصلی راهبردها شناسایی شدند. این مقوله های فرعی شامل توسعه و ترویج گفتمان ارزش گذاری فناوری، تبدیل دانش موجود در حوزه فناوری به دانش مطلوب و قابل ارزش گذاری، رهبری و مدیریت ایده، سیستم جامع ارزیابی فناوری، فرهنگ سازی، رگولاتوری و تنظیم گری در بازار فناوری و بومی سازی ارزش گذاری فناوری بوده است. بنابراین این راهبردها، در عین توجه به مسائل محیطی و فرهنگی ایران، می توانند به توسعه و پیشرفت استارتاپ های ایرانی در فرآیند ارزش گذاری فناوری کمک کنند و نقش مهمی در توسعه اقتصادی کشور ایفا کنند.
طراحی سیستم انتخاب کانال های توزیع در زنجیره تأمین صنعت نفت با استفاده ترکیب شبکه عصبی- فازی تطبیقی و الگوریتم های فراابتکاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق طراحی سیستم انتخاب کانالهای توزیع در زنجیره تامین صنعت نفت با استفاده ترکیب شبکه عصبی- فازی تطبیقی و الگوریتم های فراابتکاری(مطالعه موردی: شرکت ملی پخش فراورده های نفتی مناطق دو گانه آذربایجان-غربی) بوده است. این تحقیق بر اساس هدف تحقیق، توسعه ای- کاربردی بوده و بر اساس روش انجام تحقیق توصیفی- مدلسازی بوده است. جامعه آماری این پژوهش، 190 فروشندگی های محور، سکودار و جایگاه های عرضه سوخت در مناطق دو گانه شمال و جنوب استان آذربایجان غربی بوده که اطلاعات 185 در دسترس بوده است. بنابراین نمونه آماری تحقیق شامل 185 فروشندگی های محور، سکودار و جایگاه های عرضه سوخت بوده است. در این تحقیق از ابزارهای پرسشنامه و اسناد و مدارک در جهت گردآوری داده ها استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی تأییدی، شبکه عصبی- فازی تطبیقی در حالت پایه و شبکه عصبی- فازی تطبیقی ترکیب شده با الگوریتم های فراابتکاری ژنتیک و ازدحام ذرات بهره گرفته شده است. در این پژوهش ابتدا سیستم ترکیبی انتخاب کانال توزیع طراحی شده و سپس با استفاده از سیستم طراحی شده بر اساس کمترین خطا، کانال توزیع سنتی و ط رح برندس ازی جایگاه ه ای س وخت، بر اساس نمرات ورودی ارزیابی گردیده است. نتایج نشان می دهد که بهترین سیستم برای انتخاب کانال توزیع، شبکه عصبی- فازی تطبیقی ترکیب شده با الگوریتم ازدحام ذرات بوده است. با مقایسه عملکرد طرح برندسازی و روش سنتی، مشخص گردید که طرح برندسازی عملکرد بهتری داشته و کانال توزیع مناسبی برای شرکت ملی پخش فراورده های نفتی مناطق دو گانه آذربایجان غربی می باشد.
طراحی الگوی مدیریت استعداد در شرکت مادر تخصصی نیروی برق حرارتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی الگوی مدیریت استعداد در شرکت مادرتخصصی نیروی برق حرارتی می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، توسعه ای - کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) و از نظر روش گردآوری داده ها بخش کیفی از نوع اکتشافی- استقرایی و در بخش کمی توصیفی – تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی، شامل 15 نفر از خبرگان دانشگاهی و صنعتی، ابعاد مدیریت استعداد در قالب ساختار، رفتار و زمینه هستند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند و به صورت گلوله برفی، برای مصاحبه انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی، شامل 237 نفر از کارکنان شرکت های تابعه برق حرارتی می باشند که با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه ساخته محقق و برگرفته از بخش کیفی استفاده شد. در بخش کیفی از رویکرد قیاسی و تحلیل محتوا، با استفاده از مطالعات پیشین، مقولات نهایی شناسایی شد و در بخش کمی به منظور تجزیه وتحلیل از نرم افزار SPSS و برای معادلات ساختاری از AMOS استفاده شد. نتایج نشان داد ابعاد ساختاری مدیریت استعداد شامل شش بعد ساختار سازمانی، نظام جذب، نظام آموزش، نظام جبران خدمات، نظام مدیریت و ارزیابی عملکرد و استراتژی سازمان می شود. ابعاد رفتاری شامل سه بعد فرهنگ سازمانی، سبک رهبری و تامین نیازهای سطح بالا و ابعاد زمینه ای شامل جو و محیط سازمان و محیط بیرونی می شود. نتایج در بخش کمی نشان داد که مدل دارای برازش مناسب می باشد.
طراحی مدل محیط بازاریابی دیجیتال در بازارهای جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه واکاوی مبحث محیط بازاریابی دیجیتال است. روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی و برحسب گردآوری داده ها، پژوهشی کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. داده ها از طریق مطالعه منابع مستند و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 19 نفر از مدیران و همچنین کارشناسان فعال در حوزه بازاریابی دیجیتال، از طریق نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی با استفاده از نرم افزار MAXQDA18 جمع آوری شد. در مرحله کدگذاری باز،242 کد مقدماتی از تحلیل مصاحبه ها شناسایی شد. در دومین مرحله، کدگذاری محوری با استفاده از سازه های مدل کدگذاری محوری حول پدیده موردبررسی انجام شد. بر اساس یافته های پژوهش، مفهوم محیط بازاریابی دیجیتال به عنوان پدیده محوری انتخاب شد. شرایط علی در قالب چهار دسته نوآوری، مدیریت بهینه، عوامل ساختاری، سهولت جای گرفتند و شش مقوله اصلی شامل راهبردهای تجاری، راهبردهای آموزشی، راهبردهای نوآورانه، برنامه ریزی و نظارت به عنوان راهبرد انتخاب شدند. عوامل مداخله گر در دودسته تقویت کننده و تضعیف کننده شناسایی شدند. عوامل فرهنگی، عوامل زیرساختی، آموزش، سبک رهبری، استراتژی ها به عنوان عوامل زمینه و بسترساز محیط بازاریابی دیجیتال تعیین شدند درنهایت پیامدهای عوامل مؤثر بر محیط بازاریابی دیجیتال در سه سطح خرد، میانی و کلان تعیین شدند.
ارائه یک مدل کسب و کار مناسب جهت توسعه کسب و کارهای مبتنی بر استارتاپ های حوزه تجارت الکترونیک و بهبود سرمایه گذاری در آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه یک مدل کسب و کار جدید به منظور کمک به کارآفرینان در توسعه کسب وکارهای نوین و استارتاپ های تجارت الکترونیک می باشد. روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از نظر جهت گیری توسعه ای و به لحاظ ماهیت کمّی است. جامعه آماری خبرگان تحقیق 25 نفر صاحب نظر در حوزه کارآفرینی و تجارت الکترونیک می باشد. توسعه مدل براساس مدل پایه کسب و کار استروالدر و پیگنور (2010) و محدودیت های شناسایی شده در آن انجام شده است. در توسعه مدل ابعاد و مؤلفه های مربوط به هر بعد از طریق مرور مطالعات مبانی نظری گردآوری گردید. سپس بر اساس نظرات خبرگان به منظور محاسبه نسبت روایی محتوا، از میان ابعاد و مؤلفه های معرفی شده ابتدایی در نهایت 12 بعد و 83 مؤلفه تأیید و نهایی شد. ابعاد نهایی مدل کسب و کار پژوهش حاضر شامل اهداف کسب و کار، استراتژی، رقبای کلیدی، شرکای کلیدی، کانال ها، مشتریان، ارتباط با مشتریان، ارزش پیشنهادی، شایستگی های کلیدی، پلتفرم کلیدی، قیمت گذاری و جریان درآمدی، ساختار هزینه ای و ریسک می باشند. طبق نتایج محاسبات کمّی مهمترین ابعاد از دیدگاه خبرگان اهداف کسب و کار با امتیاز 87/0، استراتژی بازاریابی محتوایی با امتیاز 7/0 و تأمین کنندگان مشتریان هدف با امتیاز 61/0 هستند. نتایج تحقیق نشان می دهد مدل کسب و کار ارائه شده در پژوهش حاضر علاوه بر بهبود مدل کسب و کار استروالدر و پیگنور موجب درک بهترکارآفرینان از عناصر مدل کسب و کار می شود و با ایجاد همگرایی و درک مشترک از مفاهیم کسب و کار میان کارآفرینان و سرمایه گذاران به بهبود مذاکرات سرمایه گذاری می کند. با استفاده از این مدل کسب و کار کارآفرینان علاوه بر جزئیات فنی بر ارزش پیشنهادی نیز تمرکز می کنند.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های مؤثر بر استراتژی های تحقیق و توسعه در شرکت های خودروسازی داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی ابعاد و مولفه های موثر بر استراتژی های تحقیق و توسعه در شرکت های خودروسازی داخلی بود. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش مدیران و کارشناسان شرکت های خودروسازی داخلی بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 20 نفر از آنها با روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که روایی آن با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 83/0 محاسبه شد. داده ها با روش تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که ابعاد و مولفه های موثر بر استراتژی های تحقیق و توسعه در شرکت های خودروسازی داخلی دارای 33 مضمون فرعی در 7 مضمون اصلی شامل استراتژی کسب وکار، سیاست های حمایتی، جذب سرمایه گذاری، سرمایه دانشی، توسعه فرهنگی، شبکه اجرای تحقیق و توسعه و مدیریت تحقیق و توسعه بود. در نهایت، الگوی مضامین اصلی موثر بر استراتژی های تحقیق و توسعه در شرکت های خودروسازی داخلی ترسیم شد. نتایج این مطالعه برای مدیران و مسئولان شرکت های خودروسازی داخلی تلویحات کاربردی بسیاری دارد و آنان بر اساس نتایج مضامین اصلی و فرعی شناسایی شده در پژوهش حاضر می توانند گام موثری در جهت تحقیق و توسعه بردارند.
درک زنان شاغل بخش دولتی از جو سازمانی در مسیر اشتغال و ارتقاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش درک زنان شاغل بخش دولتی از جو سازمانی در مسیر اشتغال و ارتقاء می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، کیفی، از نوع تحلیل مضمون و از نظر ماهیت، بنیادی و توصیفی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 14 نفر از زنان شاغل در بانک مرکزی می باشد و نمونه گیری به صورت هدفمند و گلوله برفی انجام شد و مصاحبه ها تا دستیابی به اشباع نظری ادامه داشت. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته می باشد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار2020 MAXQDA برای کدگذاری ها استفاده گردید. نتایج نشان میدهد که 60 مضمون به عنوان مضمون پایه، 15 مضمون سازمان دهنده (محیط غیر حمایتی، جو سازمانی مثبت، نشانگان زنبور عسل، شکاف حقوقی، توانمندسازی، نقص قوانین حمایتی، ساختار تبعیض آمیز استخدام و ارتقاء، تعصب جنسیتی، رابطه مداری، اضافه کاری، ناسازگاری ساختار شغلی و تعهدات خانوادگی، سنجش بهره وری، هویت شغلی، ویژگی های فردی، نیازمندی های زنان) و در نهایت پس از مقایسه و تحلیل مضامین سازمان دهنده، 3 طبقه اصلی تحت عنوان مضامین فراگیر (جو حاکم از دید زنان، امکان اشتغال در رده میانی به بالا، باور زنان درباره پیشرفت شغل) شناسایی شد و در آخر مدل درک زنان شاغل بخش دولتی از جو سازمانی در مسیر اشتغال و ارتقاء مشخص شد.