فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۶٬۸۱۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال تعیین مدل مدیر خردمند براساس نظریه ضمنی کارکنان است. در این پژوهش از روش کیفی پدیدارشناسی استفاده گردیده است که ساختار و معنای ضمنی یک پدیده را با توجه به معنای ضمنی که افراد از آن در زندگی خود تجربه کرده اند آشکار می نماید. جامعه آماری کلیه کارکنان یک شرکت صنعتی بوده است که به صورت نمونه گیری ملاکی تا اشباع نظری (26 نفر) ادامه یافت. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از تحلیل کیفی استفاده شد. پایایی پژوهش به وسیله پایایی بین ارزیاب و روایی تمام مراحل پژوهش با نظر خبرگان مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. نتایج نشان داد مدل خرد مدیریتی دارای 7 بعد است که به ترتیب توجه و آگاهی از دیگران، سازمان دهی و برنامه ریزی، حل مسئله و تصمیم گیری و انگیزش دارای بیشترین فراوانی بود. از نتایج می توان در انتخاب و توسعه بعد محور خرد، همچنین طراحی موقعیت شبیه سازی و کانون ارزیابی استفاده کرد.
شناسایی تجربه زیستی مدیران شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب از تغییرات ساختار سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار سازمانی مناطق نفت خیز جنوب از سال 1379 در دو مرحله دچار تغییرات اساسی گردید. این پژوهش با هدف شناسایی تجربه زیستی مدیران مناطق نفت خیز جنوب از تغییرات ساختار سازمانی انجام گردید که روش آن کیفی و از نوع پدیدارشناسی می باشد. نمونه تحقیق شامل 19 نفر از مدیران ارشد مناطق نفت خیز در ستاد و شرکت های بهره بردار را شامل گردید که با روش نمونه گیری هدفمند و تا اشباع کامل داده ها انجام پذیرفت. به وسیله روش ون منن داده های حاصل از مصاحبه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و سه درون مایه اصلی و 12 درون مایه فرعی شناسایی گردید. درون مایه اصلی اول پدیده تغییر ساختار سازمانی که شامل 3 درون مایه فرعی، درون مایه اصلی دوم پیامدهای تغییر ساختار سازمانی که شامل 5 درون مایه فرعی و درون مایه اصلی سوم واکنش ها به تغییر ساختار سازمانی که شامل 4 درون مایه فرعی بودند.
توسعه رهبری مدیران آموزشی در دنیای ووکا (VUCA)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
110 - 142
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش که با رویکرد کیفی و پدیدارشناسانه انجام شد، شناسایی شایستگی های مورد نیاز دانش آموختگان ارشد مدیریت آموزشی برای رهبری آموزشی در شرایط ووکا بوده است و در این راستا ضمن توجه به چالش های مراکز آموزشی در مدیریت و پاسخ به همه گیری بیماری کووید 19 به عنوان یک مورد قابل مطالعه در دنیای ووکا (دنیای ناپایدار، نامشخص، پیچیده و مبهم)، با نمونه گیری هدفمند و مصاحبه های نیمه ساختار یافته از تجربه دانش آموختگان مدیریت آموزشی در مواجهه با بحران کووید 19؛ انتظارات کارفرمایان آنان؛ دیدگاه اعضای هیأت علمی و سیاست گذاران استفاده شد. یافته های پژوهش پس از تحلیل داده ها با تکنیک مفهوم بندی و مقوله بندی، ضمن اشاره به چالش های مدیریت آموزش در شرایط ووکا، 25 شایستگی موردنیاز برای مدیران آموزشی را نشان می دهد که برخی از این شایستگی ها ازجمله خودتنظیمی، خودرهبری، خودکارآمدی، توانایی بهره گیری از ظرفیت های جامعه، شبکه سازی، تطبیق پذیری، جرأت ورزی، تاب آوری، داشتن مهارت در فناوری های نوپدید، مدیریت اضطراب و پریشانی و مدیریت آموزش و یادگیری الکترونیکی با فراوانی بسیار کم در اکثر الگو های شایستگی مدیران آموزشی مغفول مانده است.
سیر تحول و بنیان های فکری مفهومی پژوهش های حوزه تحلیلگری منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
1 - 25
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تحلیلگری منابع انسانی با هدف جایگزینی تصمیم گیری های مبتنی بر شهود و تجربه با تصمیم گیری های داده محور و در نتیجه، پیوند میان کارکردهای منابع انسانی با نتایج کسب وکار، از طریق تحلیل های کمّی مطرح شده است. از آنجا که این موضوع در دوران طفولیت منحنی بلوغ خود به سر می برد، هم در عرصه نظر و هم در میدان عمل، به واکاوی، تدقیق و کاربرد گسترده نیاز دارد. پژوهش حاضر با هدف افزودن به بدنه دانش این حوزه، درصدد مرور سیر تحول پژوهش های این حیطه و استخراج بنیان های فکری مفهومی آن هاست. روش: در راستای حصول هدف مقاله، پژوهش های مرتبط با موضوع تحلیلگری منابع انسانی از ابتدا تاکنون (سال های 1991 تا 2022) از پایگاه داده وب آوساینس استخراج و با استفاده از نرم افزار وی اواس ویوئر تحلیل شد. تحلیل های توصیفی، هم تألیفی، هم استنادی و هم آیندیِ واژگان روی داده ها انجام شد. به صورت خاص، از تحلیل هم استنادی برای احصای بنیان های فکری مفهومی موضوع بهره گرفته شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که از نظر کمیت، بیشترین تعداد مقاله در این حوزه، در سال 2017 انتشار یافته است. بیشترین تعداد استناد نیز در سال 2022 بود. اولریچ و دیو، پُراستنادترین پژوهشگران؛ مدیریت منابع انسانی، پُراستنادترین مجله و دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، پُراستنادترین دانشگاه در این زمینه بودند. تحلیل هم استنادی که بیانگر بنیان های فکری مفهومی در یک زمینه است، ادبیات موضوع تحلیلگری منابع انسانی را در قالب چهار خوشه به نمایش گذاشته است: خوشه نخست، «ماهیت و ضرورت تحلیلگری منابع انسانی» را نشان داد؛ خوشه دوم، بر بحث «پیوند میان تحلیلگری منابع انسانی با فناوری» متمرکز بود؛ خوشه سوم، در زمینه موضوع «تحلیلگری منابع انسانی و علم داده» شکل گرفت و در نهایت خوشه چهارم، «سویه تاریک تحلیلگری منابع انسانی» نامیده شد. نتیجه گیری: سابقه پژوهشی موضوع تحلیلگری منابع انسانی در سطح جهان، حدود دو دهه است؛ هرچند روند پژوهش های منتشر شده در این حوزه، بسیار سریع بوده است. پراکندگی ساختاری پژوهش های چهار خوشه احصا شده در این پژوهش، نشان می دهد که به اصطلاح، نوعی «نمای دید پرنده» در تحلیلگری منابع انسانی لازم است. به علاوه، مهم ترین ضعف پژوهش ها یا حتی پروژه های انجام شده در زمینه تحلیلگری منابع انسانی، محدود شدن کار به افرادی با تخصص منابع انسانی یا تخصص فنی است که همکاری میان این دو نوع تخصص، در قالب همکاری بین رشته ای را می طلبد.
روایت پژوهی تجربه مدیران دولتی از پدیده «خستگی تصمیم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی ها نشان می دهد هر فرد به طور متوسط روزانه 35000 تصمیم می گیرد. اگرچه این عدد بسیار اغراق آمیز است، اما نمی توان انکار کرد که روزانه تصمیم های بی شماری می گیریم. خستگی تصمیم به این موضوع اشاره دارد که گرفتن تصمیم های مکرر توانایی فرد را برای اتخاذ تصمیم های کاملاً آگاهانه و منطقی بعدی مختل می کند. به حالت تهی شدن توان، به ویژه در نتیجه تصمیم گیری های پیاپی، پدیده خستگی تصمیم می گویند. تجربه زیسته پژوهشگران در کنار مدیران ارشد در سازمان های مختلف، خاستگاه شکل گیری این مطالعه است. از مجموعه راهبرد های رفتاری مدیران اینگونه بر می آید که فرد به عنوان یک تصمیم گیرنده کاملاً منطقی عمل می کند. اما شواهد خلاف آن را نشان می دهد. این موضوع نه تنها در مورد افراد معمولی بلکه برای برخی از حرفه ای های آموزش دیده نیز صدق می کند. مطالعه حاضر، پژوهشی کیفی است که با استفاده از روش پژوهش روایت پژوهی انجام شده است. داده های کیفی در این مطالعه به شکل روایت برگرفته از مصاحبه های عمیق با 11 مدیر ارشد در بخش دولتی است که با استفاده از تحلیل روایتی مضمون تحلیل شدند. یافته ها نشان می دهد که زمینه سازهای بروز خستگی تصمیم ویژگی های شخصیتی، موضوعات بین فردی، آستانه سختی کار و عوامل کلان سازمانی و راهکارهای مدیریت آن شامل خنثی سازی، آموزش و انگیزش می باشد.
تدوین الگوی لنگرهای شغلی کارکنان اداره کل ثبت اسناد و املاک استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
121 - 138
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین مدلی جامع برای لنگرهای شغلی کارکنان اداره کل ثبت اسناد و املاک کشور انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای -کاربردی و روش پژوهش، ترکیبی از نوع داده بنیاد است. جامعه آماری پژوهش کارکنان در بخش کمی، کارکنان اداره کل ثبت اسناد و املاک کشور که تعداد آن ها 488 نفر است که براساس آن تعداد 153 نفر براساس فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری و به روش تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. در روش کیفی نمونه گیری تا زمان رسیدن به نقطه اشباع در بخش خبرگان، به روش غیرتصادفی هدفمند بود. در بخش کیفی برای استخراج عوامل مؤثر بر لنگرهای شغلی کارکنان، از روش میدانی و ابزار مصاحبه استفاده شد. در بخش کمی، پس از استخراج مولفه های لنگرهای شغلی کارکنان از طریق مصاحبه؛ پرسشنامه ای تنظیم و در بین کارکنان توزیع شد. داده های حاصل از در بخش کیفی از تحلیل محتوا و با استفاده از نرم افزار مکس کیودا و در بخش کمی از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار SmartPLS استفاده گردید. نتایج نشان داد که عوامل علی مؤثر بر نوآوری کارکنان شامل عوامل سازمانی، فراسازمانی، فردی و ملی باید جستجو کرد. همچنین، از نظر خبرگان این تحقیق مقوله محوری را می توان معادل با نوآوری در ساختار سازمانی، آموزش، پژوهش، سرمایه انسانی، فناورانه و در تجهیزات دانست.
تأثیر رهبری اخلاقی بر آوای نوع دوستانه کارکنان، مورد مطالعه: کارکنان اداره کل امور مالیاتی استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر سنجش تأثیر رهبری اخلاقی بر آوای نوع دوستانه کارکنان اداره کل امور مالیاتی استان گلستان بود که به روش توصیفی پیمایشی با طرح همبستگی انجام شد. جامعه آماری موردبررسی شامل 600 نفر کارکنان شاغل در اداره کل امور مالیاتی استان گلستان که در سال 1400 مشغول به خدمت بوده و نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده از طریق جدول کرجسی-مورگان 234 نفر تعیین شد. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه های رهبری اخلاقی از براون و تروینو (2006) با 10 گویه، آوای نوع دوستانه از زهیر و اردوغان (2011) با 5 گویه، اعتماد شناختی از یانگ و ماس هولدر (2010) با 5 گویه و بهزیستی روان شناختی آکسفورد (OHI) با 29 گویه بود که ضرایب آلفای کرونباخ آن ها به ترتیب برابر با 935/0، 857/0، 860/0 و 966/0 به دست آمد. داده ها از طریق آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و تحلیل واریانس، با استفاده از نرم افزار SPSS25 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که رهبری اخلاقی تأثیر مثبت و معنی دار بر آوای نوع دوستانه، اعتماد شناختی و بهزیستی روان شناختی کارکنان دارد و همچنین تأثیر مثبت و معنی دار اعتماد شناختی و بهزیستی روان شناختی بر آوای نوع دوستانه کارکنان تأیید شد. اعتماد شناختی و بهزیستی روان شناختی نقش واسطه ای معناداری در رابطه بین رهبری اخلاقی با آوای نوع دوستانه کارکنان اداره کل امور مالیاتی استان گلستان ایفا می کند.
تحلیل موانع تمایل سرمایه گذاران به سرمایه گذاری در برنامه های تلویزیونی (موردمطالعه: شبکه استانی همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارائه راهکارهایی برای رفع موانع سرمایه گذاری در برنامه های تلویزیونی درراستای تحقق شعار مقام معظم رهبری مبنی بر «تولید، پشتیبانی ها، مانع زدایی ها» هدف این پژوهش است. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر رویکرد، آمیخته است. در گام نخست و در بخش کیفی، با استفاده از مصاحبه ها، موانع تمایل سرمایه گذاران به سرمایه گذاری در برنامه های تلویزیونی در شبکه استانی همدان شناسایی و رتبه بندی شدند. در این گام، مشارکت کنندگان پژوهش، 12 نفر از خبرگان شامل تهیه کنندگان، مدیران ستادی و سرمایه گذاران بودند. در گام دوم و در بخش کمّی، با استفاده از فن دلفی، اولویت بندیِ موانع شناسایی شده انجام شد. جامعه آماری در بخش کمی، شامل کلیه خبرگان سازمانیِ مشغول به برنامه سازی در صداوسیمای همدان و در سال 1400 بودند. در بخش کمی، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، حجم نمونه 114 نفر انتخاب شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سه مانع اصلی تمایل به سرمایه گذاری در برنامه های تلویزیونی در شبکه استانی همدان به ترتیب اولویت عبارت اند از: تعدد رسانه های موازی کم هزینه تر، عدم اعتقاد سرمایه گذار به اثرگذاریِ این گونه تبلیغات و عدم جذابیت برنامه هایی نظیر مسابقه های تلویزیونی برای این گونه سرمایه گذاری ها. برای ایجاد تمایل در سرمایه گذاران به سرمایه گذاری در برنامه های تلویزیونی، بهتر است ابتدا به موانعی که در خود شبکه و برنامه سازان وجود دارد، توجه و برای رفع آنها تلاش شود، در این صورت، ظرفیت های شبکه برای تمایل سرمایه گذاران به سرمایه گذاری افزایش خواهد یافت.
تأثیر توانمندی های شخصیتی مثبت گرا بر تداوم کسب وکار با میانجیگری تاب آوری و تعدیل گری مسئولیت پذیری اجتماعی در شرایط کرونایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توانمندی های شخصیتی مثبت گرا را می توان به عنوان ویژگی های تعریف کرد که به فرد اجازه می دهد در بهترین حالت شخصی خود عمل کند. توانمندی ها به ویژه برای کسب دانش و حل مسئله مهم هستند. شناخت ابعاد توانمندی های شخصیتی بر تداوم و رشد کسب وکار مؤثر است؛ بنابراین این پژوهش با هدف بررسی تأثیر توانمندی های شخصیتی مثبت گرا بر تداوم کسب وکار با میانجیگری تاب آوری و تعدیل گری مسئولیت اجتماعی در شرایط کرونایی پرداخته شده است. نمونه آماری این پژوهش شامل 240 نفر مدیران کسب وکارهای خدماتی در شهر اصفهان است. به منظور جمع آوری داده های پژوهش، از پرسش نامه و روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. پایایی و روایی سازه های پژوهش با استفاده از آلفای کرونباخ و میانگین واریانس استخراجی به تأیید رسید. به کمک نرم افزارSmartPLS3 فرضیه های پژوهش بررسی شدند. نتایج پژوهش نشان داد که توانمندی های شخصیتی مثبت گرا بر تاب آوری تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین تاب آوری بر تداوم کسب وکار تأثیر مثبت و معناداری دارد. به منظور ارتقا تداوم کسب وکار از راه توانمندی شخصیتی مثبت گرا، باید بر تاب آوری تأکید شود. همچنین چهار عملکرد مهم توانمندی های شخصیتی، فضیلت های خرد، خویشتن داری، شجاعت و تعالی بر تاب آوری تأثیر مثبت و معناداری دارد. دو عملکرد دیگر توانمندی های شخصیت؛ فضیلت انسانیت و عدالت بر تاب آوری تأثیر معناداری ندارد. قابل ذکر است که متغیر تعدیل گر مسئولیت اجتماعی در دوران کرونا، رابطه تاب آوری و تداوم کسب وکار را تعدیل نمی کند.
جانشین پروری با رویکرد جذب و توسعه استعدادهای دانشگاهی در شرکت های مهندسی: یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جانشین پروری، راهبردی مؤثر در حفظ و توسعه منابع انسانی در سازمان هاست. به رغم آنکه جانشین پروری، راهبردی مؤثر برای تمرکز در ایجاد یک ساختار منظم برای سازمانها می باشد، لکن بسیاری از شرکت ها فاقد برنامه ریزی منظم جانشین پروری بوده به نحوی که افراد با مهارت ها و تخصص های لازم نمی توانند در سمت های مشخص استقرار یابند. بر این اساس هدف این مقاله، یافتن مؤلفه های مؤثر بر جانشین پروری با رویکرد جذب و توسعه استعدادهای دانشگاهی در شرکت های مهندسی است. در این پژوهش، از روش کیفی فراترکیب، استفاده شده است. پس از جس تج وی کلیدواژه های تخصصی پژوهش در پایگاه های معتبر مل ی و ب ین الملل ی در ب ازه زم انی 1997 ت ا 2023 نهایتاً از تعداد 2181 پژوهش در زمینه مطالعه 91 پژوهش برای تحلیل انتخاب و از اطلاعات آن ها استفاده شد. پس از تحلیل، جانشین پروری با رویکرد جذب و توسعه استعدادهای دانشگاهی در شرکت های مهندسی در 5 بعد اصلی شامل: ایجاد تعهد، تعیین خط مشی، جذب و توسعه استعدادهای دانشگاهی، برنامه بهسازی رهبری، ارزیابی برنامه و 11 مؤلفه و 30 زیرمؤلفه طبقه بندی گردید. با توجه به یافته های به دست آمده در شناسایی ابعاد و مؤلفه های جانشین پروری با رویکرد جذب و توسعه استعدادهای دانشگاهی سهم یاری این پژوهش، کمک به شرکت ها در تدوین و اجرای برنامه ریزی جانشین پروری با استفاده از جذب و توسعه استعدادهای دانشگاهی است.
شناسایی ابعاد و مولفه های برنامه درسی محیط کار در سازمان های کسب و کار(مطالعه موردی: سازمان بنادر و دریانوردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۶
80-105
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مولفه های برنامه درسی محیط کار در سازمان های کسب و کار در سازمان بنادرو دریانوردی انجام پذیرفت. این پژوهش از لحاظ هدف،کاربردی و رویکرد پژوهش حاضر، کیفی و از نوع پژوهش نظریه ای بود. شرکت کنندگان پژوهش، شامل متخصصان رشته برنامه درسی که همگی دارای مدرک دکتری برنامه ریزی درسی هستند و همچنین کارکنان سازمان بنادر و دریانوردی در سطوح مدیریتی، کارشناسی که حداقل 5 سال تجربه کار در آموزش و توسعه منابع انسانی سازمان بنادر و دریانوردی را دارا بود. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، می توان دریافت که ساختار برنامه درسی شامل مولفه های هدف( نیازسنجی، سازگاری فرهنگی و تفاوت های فردی و انعطاف پذیری)، محتوا ( چالش برانگیزی، متناسب و سهولت در دسترس) و ارزشیابی ( تناسب سنجش و ارزشیابی با اهداف، محتوا و منابع یادگیری، وضوح و شفافیت معیارهای سنجش، استفاده از روشهای سنجش و ارزشیابی و سنجش انعطاف پذیر) می باشد. در مورد عوامل موثر بر بر طراحی وتدوین برنامه درسی محیط کار مبتنی برمدیریت یادگیری در سازمان بنادر و دریانوردی، نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که عوامل مدیریتی، عوامل سازمانی، عوامل فردی، عوامل آموزشی از عوامل موثر می باشند.همچنین پارادایم مدیریت یادگیری در مقایسه با مدیریت اموزشی شامل مولفه های یادگیری موثر، دانش مداری، نگرش، عوامل سازمانی، می باشند. اصول و مفروضات الگوی برنامه درسی محیط کار مبتنی بر مدیریت یادگیری شامل مولفه های محورهای برنامه درسی، عوامل توسعه ای، ارزش و ویژگیهای برنامه درسی مبتنی بر مدیریت یادگیری شامل مولفه های ویژگی ماهیتی، ویژگی یادگیری و ویژگی محیطی شناسایی شدند
تحلیلی بر مقوله های انسانی ارگونومی در شرکت انتقال گاز ایران با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
122 - 139
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه بروز حوادث در صنعت نفت وگاز، در سراسر جهان افزایش یافته است و از این رو، توجه به وضعیت بهداشتی و ایمنی کارکنان و همچنین، بهبود شرایط ارگونومی و انسانی در محیط کار، به ضرورتی در صنعت نفت وگاز تبدیل شده است. در مقاله حاضر، یک سؤال کلی مطرح و بررسی شده است: چه مقوله هایی بر شرایط انسانی و ارگونومی در صنعت انتقال گاز ایران مؤثر است؟
روش: برای بررسی موضوع، یک مطالعه اکتشافی انجام گرفت. داده ها با استفاده از روش پژوهش کیفی، مبتنی بر انجام مصاحبه ساختارنایافته جمع آوری شد. از فرایند کدگذاری سه مرحله ای برای تعیین مقوله های مؤثر بر شرایط ارگونومیک و انسانی استفاده و الگوی پارادایمی پژوهش تبیین شد.
یافته ها: از متن مصاحبه ها ۲۰ کدگذاری باز استخراج شد؛ سپس با طبقه بندی مفاهیمی که بار معنایی مشترکی داشتند، تعداد ۷ مقوله فرعی و ۴ مقوله اصلی به مفهوم پژوهش حاضر تخصیص یافت. در ادامه الگوی پارادایمی در ۵ مقوله علّی، محوری، راهبردی، واسطه ای و پیامدی تبیین شد.
نتیجه گیری: تحقق مأموریت و اهداف شرکت انتقال گاز ایران، به وجود محیط کار ایمن و بهبود روابط انسانی در محیط کار وابسته است و در این راستا، باید اقدام های مؤثری در زمینه مدیریت منابع انسانی و ارتقای سطح بهداشت روانی و جسمی کارکنان و ارگونومیک کردن محیط کار صورت گیرد.
تأثیر تطابق ارزش و توانمندسازی کارکنان بر جذابیت برند کارفرمایی در بانک ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی چگونگی تأثیر تطابق ارزش ها و توانمندسازی کارکنان بانک ملی بر جذابیت برند کارفرمایی آن است و همچنین تأثیر جذابیت برند کارفرمایی را بر ارزش های پیشنهادی کارفرما در این بانک نشان می دهد. روش پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و توسعه ای بوده است و روش معادلات ساختاری با نرم افزار SMART PLS به منظور تحلیل داده ها مورداستفاده قرارگرفته است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان بانک ملی است که بر اساس جدول مورگان 394 تعیین شده است. در این پژوهش به منظور سنجش متغیرها از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. پایایی این پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تأیید شده است. در بخش روایی نیز از روش های همگرا و واگرا استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تطابق ارزش های فرد با ارزش های بانک ملی منجر به جذاب تر تلقی شدن برند کارفرما برای کارکنان می شود. به علاوه نتایج همسویی این پژوهش با تئوری سیگنالینگ نشان می دهد که کارکنان توانمند شده به عنوان منبع کلیدی ضمن مشارکت در درون بانک، با ارسال سیگنال های مثبت منجر به تقویت جذابیت برند کارفرمایی می شود. نتیجه مهم دیگر نشان می دهد که کارکنان بانک ملی هم ذات پنداری بالاتری با گروه های درون سازمانی داشته و خود را عضوی از خانواده بزرگ بانک پنداشته و دست به اقدامات بهبود عملکرد بانک می زنند.
الگوی مدیریت قدرت اوج گیرنده نتوکرات ها در سازمان های دولتی، مورد مطالعه: سازمان بیمه سلامت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در شرایطی که شاهد رشد روزافزون خدمات مبتنی بر شبکه و سامانه ها هستیم، با محدود شدن همه فرایندها به بسترهای فناوری اطلاعات و ارتباطات، عده ای از افراد به نام نتوکرات در سازمان ها با اشراف بر پایگاه های داده، بسترهای ارتباطی و شبکه های رایانه ای و سامانه های کاربردی، می توانند در سازمان ها وابستگی ناملموس و مدیریت شده ایجاد نمایند. پژوهش حاضر از حیث پارادایم در گروه اثبات گرایی و انتقادی قرار دارد و به صورت ترکیبی (کیفی و کمی) و با روش داده بنیاد نظام مند انجام شد. داده ها در مرحله کیفی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته با 17 نفر از خبرگان سازمانی و دانشگاهی جمع آوری گردید. در تجزیه و تحلیل داده ها با روش کدگذاری به دنبال مقایسه مداوم مفاهیم، 246 کد مفهومی استخراج و موارد مشابه در 32 مقوله دسته بندی و سپس براساس مدل اشتراوس و کوربین در شش بعد پدیده محوری، شرایط علی، زمینه ای و مداخله گر و راهبردها و پیامدها جای گرفتند. سپس در مرحله کمی، با نمونه آماری به تعداد 350 نفر و استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و روش معادلات ساختاری از طریق نرم افزار SPSS26 و آموس 26 مدل مورد تأیید قرار گرفت. به کارگیری نتایج این پژوهش باعث توسعه، بهبود و برقراری امنیت روانی در سازمان و مدیران در کنار بهره مندی هم زمان از فناوری های نوین و همچنین دانش و تخصص نتوکرات ها خواهد شد.
ارائه چارچوب یادگیری متناسب برای شرکت های دانش بنیان: پژوهشی با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۹
79 - 111
حوزه های تخصصی:
در شرکت های دانش بنیان، سرمایه اصلی دانش است و لازمه بهره مندی از این سرمایه در اختیار داشتن کارکنان دانشی است. کارکنانی که یادگیرندگان مادام العمر هستند. بااین حال، در محیط متلاطم این شرکت ها رویکردهای یادگیری سنتی پاسخگوی نیاز آنها نیست. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوب یادگیری متناسب برای شرکت های دانش بنیان بود. به منظور تحقق این هدف، روش کیفی فراترکیب انتخاب و تحلیل ادبیات موضوع بر اساس مراحل هفت گانه سندلوسکی و باروسو انجام شد. با بررسی ادبیات موضوع در ابتدا 250 منبع شناسایی با استفاده از روش فراترکیب تعداد 50 مقاله که با معیارهای مورد پذیرش منطبق بودند، تحلیل شدند. نتایج بیانگر آن بود که مؤلفه های محیط فراسازمانی، محیط سازمانی، جوهره شرکت های دانش بنیان و رویکردهای یادگیری از ابعاد مهم چارچوب یادگیری شرکت های دانش بنیان هستند. هر یک از این مؤلفه ها در برگیرنده زیر مؤلفه هایی بوده که یادگیری در شرکت های دانش بنیان را تحت تأثیر قرار می دهند لذا با توجه به زیرمولفه ها در محیط فراسازمانی متلاطم، محیط سازمانی متاثر از آن که تأکید بر ساختار چابک، فرهنگ باز، فرهنگ مشارکتی، طراحی شغل ارگانیک و فضای کار مستقل دارد، جوهره شرکت های دانش بنیان با مختصاتی نظیر تخصص محوری، نوآوری محوری، تیم محوری یادگیری محوری، ارتباط محوری و دانش محوری شکل گرفته است. در نهایت سه رویکرد یادگیری مورد توجه در شرکت های دانش بنیان شامل یادگیری عملی، خودراهبر و مشارکتی بود که در ادبیات بیشترین تناسب را با شرکت های دانش بنیان دارا بودند؛ بنابراین می توان نتیجه گیری گرفت که توجه به مؤلفه های شناسایی شده به همراه زیر مؤلفه های آن نقش مهمی در تدوین چارچوب یادگیری متناسب برای شرکت های دانش بنیان ایفا می نمایند.
ارتباط ویژگی های شخصیتی با بی تفاوتی سازمانی با نقش میانجی سکوت سازمانی (مورد مطالعه: معلمان تربیت بدنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر ویژگی های شخصیتی بر بی-تفاوتی سازمانی با نقش میانجی سکوت سازمانی (مورد مطالعه: معلمان تربیت بدنی) بود. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی معلمان تربیت بدنی مناطق 19 گانه شهر تهران بود (1600 نفر). با توجه به محدود بودن جامعه تحقیق، براساس فرمول کوکران تعداد 351 نفر از معلمان به صورت تصادفی_خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه های شخصیت (گاسلینگ و همکاران، 2003)، سکوت سازمانی (واکولا و بورادوس، 2005) و بی تفاوتی سازمانی (دانایی فرد و همکاران، 1389) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و استنباطی استفاده گردید. بر اساس نتایج ویژگی های شخصیتی بر بی تفاوتی سازمانی اثر منفی معناداری (001/0=Sig، 520/8-=t) دارد؛ ویژگی های شخصیتی بر سکوت سازمانی تأثیر منفی معناداری دارد (001/0=Sig، 679/2-=t)؛ سکوت سازمانی بر بی تفاوتی سازمانی تأثیر مثبت معناداری (001/0=Sig، 507/2=t) دارد. همچنین مشخص شد که ویژگی های شخصیتی از طریق متغیر میانجی سکوت سازمانی بر بی تفاوتی سازمانی معلمان تربیت بدنی اثر معناداری دارد. همانطور که مشخص شد عامل شخصیت تعیین کننده میزان بی تفاوتی سازمانی و سکوت سازمانی معلمان تربیت بدنی است لذا پیشنهاد می شود که در زمان استخدام معلمان، از آزمون های شخصیت استفاده شود تا تناسب شخصیت و مشاغل به بیش ترین حد ممکن برسد.
مدیران سازمان های دولتی، عروسکان خیمه شب بازی یا کارگزاران شایسته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بروز و ظهور صاحب منصبان ناشایسسته و بله قربان گو که همچون عروسکان خیمه شب بازی با تملق و چاپلوسی درصدد اطاعت محض از فرمان ها مافوق بوده و کلید رشد خود را در تملق گویی و بله قربان گویی دیده اند و نه در تخصص و تعهد و خدمت رسانی خالصانه، عواقب و پیامدهای ناگواری در سازمان ها خواهد داشت. ازاین رو هدف پژوهش حاضر تحلیل پدیده عروسک خیمه شب بازی در مدیران است. پژوهش حاضر اکتشافی و با بهره گیری از رویکرد کیفی با روش تحلیل مضمون صورت گرفته است. در پژوهش حاضر به منظور گردآوری اطلاعات از روش مصاحبه عمیق استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه خبرگان و متخصصان درزمینه سازمان و مدیریت هستند. روش نمونه گیری پژوهش، روش نمونه گیری هدفمند است. در این پژوهش 13 مصاحبه برای رسیدن به نقطه اشباع نظری صورت گرفت. یافته ها در قالب 368 کدباز، 94 مضمون پایه، 45 مضمون سازمان دهنده احصا گردید. با توجه به مضامین سازمان دهنده و همچنین تحلیل مضامین منجر به شناسایی 4 مضمون فراگیر شرایط زمینه ای، عوامل فردی، شرایط مداخله گرو پیامدها شد.
شناسایی استراتژی های توسعه رهبری و اثر آن بر مدیریت سرمایه های انسانی ارتش جمهوری اسلامی ایران در بحران های زیستی ویروسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
102 - 130
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بروز بحران های زیستی ویروسی در گستره وسیع، مانند کووید 19، سازمان ها را با مسائل جدی در حوزه مدیریت سرمایه های انسانی روبه رو می سازد. در چنین وضعیتی، توسعه رهبران به منظور مدیریت اثربخش کارکنان اهمیت بسیار زیادی دارد؛ از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی استراتژی های توسعه رهبری و بررسی اثر آن بر مدیریت سرمایه های انسانی آجا در بحران های زیستی ویروسی اجرا شده است.
روش: این پژوهش از نوع توصیفی اکتشافی و به روش آمیخته (کیفی کمّی) انجام شده است. جامعه خبرگان پژوهش را مدیران ارشد معاونت نیروی انسانی ستاد آجا و نیروهای چهارگانه و همچنین، استادان خبره دانشگاه های سازمانی آجا تشکیل داده اند. جامعه آماری نیز کارکنان معاونت های نیروی انسانی یادشده با حداقل مدرک کارشناسی است. نمونه گیری در بخش کیفی، به روش هدفمند قضاوتی بود که تا مرحله اشباع نظری داده ها (15 نفر) ادامه یافت. نمونه گیری در بخش کمّی نیز به روش تصادفی طبقه ای بود که 169 نفر، بر اساس محاسبه فرمول کوکران در جامعه محدود تعیین شد. در گام نخست، به منظور گردآوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در گام دوم از پرسش نامه محقق ساخته 50 سؤالی استفاده شد. داده های بخش کیفی با روش تحلیل تِماتیک (تحلیل مضمون) و داده های کمّی با روش مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که استراتژی های توسعه رهبری در بحران های زیستی ویروسی عبارت اند از: ۱. استراتژی توسعه رفتاری، اعم از ارتقای خودآگاهی، تقویت همکاری بین فردی، ارتقای مهارت های ادراکی، توسعه تفکر رهبری و به رسمیت شناختن مشارکت ها؛ ۲. استراتژی توسعه ساختاری، اعم از توزیع ساختار رهبری، بخش بندی استعدادها، معماری ارزش و معماری ساختار سازمانی؛ ۳. استراتژی توسعه محیطی، اعم از آینده نگری به محیط پیرامونی، ارتقای ریسک پذیری، گسترش ارتباطات مؤثر با دیگر رهبران و تحلیل محیط پیرامونی. همچنین به ترتیب، استراتژی های توسعه رفتاری، محیطی و ساختاری، بر مدیریت سرمایه های انسانی ارتش بیشترین اثر را می گذارند.
نتیجه گیری: برای مدیریت اثربخش سرمایه های انسانی در بحران های زیستی ویروسی آتی، توسعه رفتاری فرماندهان و مدیران ضروری و کارساز است. استراتژی های توسعه ای معرفی شده، می توانند در این زمینه یاریگر باشند.
مفهوم پردازی رهبری توحیدی با رویکرد مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رهبری در زندگی بشری از جایگاه ویژه ای برخوردار است و به دنبال ایجاد نیروی بالقوه برای الهام بخشیدن به افراد جهت نیل به اهداف فردی و سازمانی است. امروزه کمال جویی و جستجوی معنا و مفهوم زندگی فردی و سازمانی موضوعی است که برای رهبران و پیروان اهمیت بسزایی دارد. رهبری توحیدی، مسیر کمال انسانی را بر اساس هستی شناسی، معرفت شناسی و سیر در عوالم وجود ترسیم می-نماید. این تئوری مفهومی نوپا در حوزه رهبری سازمانی است که سعادت انسانی را در زندگی فردی و سازمانی دنبال می کند. هدف از پژوهش حاضر مفهوم پردازی تئوری رهبری توحیدی است. این پژوهش بر حسب هدف، بنیادی و از لحاظ روش اجرا با روش مرور سیستماتیک و تحلیل مضمون گزاره های مختلف مربوط به مفهوم رهبری توحیدی را شناسایی، گردآوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و با بهره گیری از رویکرد یکپارچه سازی، تعریفی از آن پیشنهاد داده است. برای شناسایی منابع از پایگاه های داده EBSCO، SCOPUS، WIELY، SCINCE DIRECT، PROQUEST، SPRINGER استفاده شد و در نهایت از مجموع 189 مقاله شناسایی شده، 19 مقاله برگزیده شد. در نتیجه تجمیع و پس از طی فرآیند کدگذاری، گزاره های کدگذاری شده در شش مقوله اصلی ماهیت، عوامل موثر بر شکل گیری، ویژگی ها، راهبردهای رشد و تعالی، پیامدها و ارزش ها دسته بندی شدند.
شناسایی شاخص ها و ایجاد مدل ارزیابی عملکرد پروژه های پژوهشی (مورد مطالعه: موسسG مطالعات بین المللی انرژی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر سازمان پروژه محور به منظور آگاهی از میزان کیفیت عملکرد پروژه هایش نیاز به یک نظام ارزیابی دارد. هدف اصلی تحقیق حاضر شناسایی شاخص ها و ارائه مدلی برای ارزیابی عملکرد پروژه های تحقیقاتی در موسسه مطالعات بین المللی انرژی است. جامعه آماری پژوهش شامل دو دسته از کارشناسان است، کارشناسانی که در موسسه فعالیت می کنند و کارشناسانی که بیرون موسسه مشغول فعالیت هستند. ابزار استفاده شده در این تحقیق پرسشنامه است که پایایی و روایی آن مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از ترکیبی از تکنیک های دلفی و فوکام استفاده می شود. طی این تحقیق 6 شاخص و ۲۳ زیرشاخص شناسایی شد و مشخص گشت که در موسسه مطالعات بین المللی انرژی سه شاخص با اولویت بالا به ترتیب عبارت اند از «برنامه ریزی و کنترل پروژه»، «مدیریت و دانش فنی تیم» و «خلاقیت و نوآوری».